خاصیت سفر، دیدن و شناختن تنوعی است که این کره خاکی را زیباتر از هر کرهی دیگری در کهکشان نموده و هدیهای به نام «زندگی» را برایمان ارزانی داشته است. گاه با طبیعتی بکر احاطه میشوی که آواز پرندگان، طراوت فضا، بوی آتش، آواز جنگل و… به کلی زندگی شهری را از یادت میبرد، گویی هیچوقت آنجا نبودهای.
گاه در دل شهر با ساخت و سازها و کسب و کارهایی احاطه میشوی که، از خلاقیت آدمها و شیوههای متعددی که برای حل مسائل مختلف بکار بردهاند و اینهمه پیشرفت را رقم زدهاند، به وجد میآیی.
ملاقات آدمهای متعدد با علائق متنوع، گوناگونی سبکهای زندگی، پوششهای گیاهی متفاوت، آب و هوای متفاوت، کسب و کارهای متنوع و شیوههای متفاوتی که برای ارائه محصول و خدمات ارائه شده است، همه و همه خلاقیتمان را رشد میدهد.
پس درست است که بگوییم، سفر به زندگیمان عمق میبخشد، از روزهای تکراریاش میکاهد و به میزان تنوعی که تجربه میکنیم، میافزاید.
عمدهی شناختی که ما از جهان و حتی خودمان، علائق و خواستههامان کسب میکنیم، به واسطهی ارتباط ما با جهان اطرافمان و آدمهایی است که، در طول مسیر زندگی ملاقات میکنیم. هر آدمی که ملاقات میکنیم، راهکارهایی را به ما هدیه میکند که، آموختنش برای او دهها سال طول کشیده،
مشاهدهی نتایج باورها و نگرشهای متفاوت، ما را از آزمون و خطاهای بسیاری بینیاز میکند، حق انتخابهای بیشتری پیش رویمان قرار میدهد و در یک کلام، به روزهای عمرمان برکت و غنا میبخشد.
حالا که در سفر هستم، با تمام وجودم این بیت شعر را درک میکنم که میگوید:
بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی.
این بخش از سفر، بازدید از موزه کوکاکولاست. از دیدن این برنامه لذت ببرید و یادمان باشد کار ما این است که، ساده گرفتن همه چیز و تمرکز بر نکات مثبت هر لحظه قدرتی دارد که، از جزئیترین لحظات زندگی، برایمان شادیهای بزرگی خلق میسازد.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۸250MB16 دقیقه
قسمت ۸ سفر به امریکا
سلام به استاد جانم و مریم عزیزم.
بهبه دلم باز شد. خدایا چه عظمتی داره این موزه و فروشگاه کوکاکولا. چه قدر ثروت، چه سرمایه عظیمی اینجا هست. اصلا فکرش رو هم نمی کردم که لباس و صندل روفرشی و کلاه و ظرف و ظروف با آرم کوکاکولا باشه. دقیقا مثل آدیداس و نایک و…
خیلی لذت بردم. انگار خودم رفته باشم اینجا.
داشتم فکر می کردم که این سفرها چه خوبه. به من دید و شناخت میده.
و یه روزی که من خودم بیام امریکا حتما اینجاها که بریم یا از جلوشون رد شیم به همسرم و فرزندم میگم عه، اینجا! من قبلاً با استاد عباسمنشاینا اومده بودم اینجا. 😍😍😍
همه چیز خیلی قشنگ بود. تم قرمز و مشکی. اون همه نوشابه با طعمهای مختلف و لیوان یکبارمصرف که مردم تست میکردند. این همه امکانات. اون همه تزئینات عالی. اون گروه رقص هماهنگ. اون بچه خوشگل و کوچولو که اون وسط نگاهشون میکرد و میرقصید.
انگار یک جشن بزرگ در اینجا برپاست. عالیه. و چقدر هم شلوغه. چقدر مردم علاقهمند هستند. جالبه.
این همه تبلیغ خوب و موثر، جوری که مریم جون رو به تست کردن نوشابه تشویق کرده.
واقعاً عالیه.
چه وسایل قشنگی هر کدوم انتخاب کردید. اون سطل و دفتر و توپ. 🤩
بین این همه نعمت و ثروت و زیبایی و احترام به مشتری و مخاطب، اما این «عاشقتم» گفتنهای زیاد استاد قشنگترین بخش این قسمت سفر بود.
واقعاً بینظیرید شما. عاشقتون هستم.