این سفر برای من، فقط سفر به دل طبیعت یا دیدن مکانهای جدید و دنیاهای جدید نیست، بلکه سفری عمیقتر و معنویتر در درونم در حال وقوع است که، به من مهارت حضور در لحظه را میآموزد و مفهومی تازه درباره «زندگی پر زرق و برق» میسازد. زندگیای که « تجمّل» را احساس خوبی تعیین میکند که خودم تجربه میکنم، نه تأیید شدن توسط آدمهای دیگر.
سفر معلمی است که در هر لحظه به من یادآور میشود که «دست از به تعویق انداختن احساس خوب و موکول کردن آن به آیندهای نامعلوم بردارم»، تا سخاوت و برکتهای بیشتری را در هر لحظه دریافت کنم.
تا بتوانم بیش از اینها خودم باشم و به این شکل، بی خیالِ تراروزی نامرئی بشوم که مدام با آن، میزان کیفیت یا وسعت اتفاقات را میسنجم تا فقط زمانی شاد باشم و احساس خوبی داشته باشم که، فلان خواستهی چشم گیر و دهان پرکن، محقق شده باشد.
سرتاسر این سفر برایم یک معجزهی ناب است که «زندگی» در لحظه لحظهاش رخ میدهد. زیبایی و عشق در گوشهگوشهاش هویداست و برکت از در و دیوارش میبارد.
اگر بیشتر با خودم در صلح قرار بگیرم، اگر بتوانم این ذهن نجواگر را خاموش کنم، اگر پشتکار حیرتانگیزش در استخراج نکات منفی حتی از دل زیباترین لحظات را، صرفِ کشف نکات مثبت و زیباییهای هر لحظه نمایم، فقط خدا میداند که چقدر زیبایی پیدا کنم، چقدر عشق دریافت کنم و به چه مسیرهایی هدایت شوم که الان هیچ ایدهای برایشان ندارم.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD135MB10 دقیقه
به نام خداوند آب و دشت و زیبایی
سلام و احترام
قسمت 9
در این قسمت از دل جاده ی جنگلی پوشیده شده از درختان سر به فلک کشیده عبور میکنیم و نسیم خنک و هوای تازه رو حس میکنیم و لذت میبریم از بودن در دل این زیبایی و دیدن این رودخانه ی کوهستانی که اینقدر زیبا و با صدای دلنوازش داره راه خودش زو طی میکنه و سفرش رو در دل کوهستان ادامه میده و سنگ ها رو سیقلی میکنه و نسیمی خنک رو به این درختان هدیه میکنه و اینگونه که باد و نسیم سخاوتمندانه از روی این رودخانه ی زیبا عبور میکنن و سبدی از خنکی اب رو به درختان هدیه میدن و درخت ها با تکون دادن برگ هاشون از نسیم سپاسگزاری میکنن که چقدر این هوای خنک رو در دل این جاده جنگلی بزای ما حمل میکنی !!!
سپاسگزار این پل زیبا هستیم که بر رویش قدم میگذاریم و رودخانه زیبا زا با چشمانمان با دیدی باز تر و وسیع تر نگاه میکنیم ..
درود بر خدای کیهان که نعمت هایش بی پایان است .. خدایی که با عشق و سخاوت ، نعمت های بی پایانش را به ما هدیه میدهد و تنها از ما میخواد که با کلاممان سپاسگزار باشیم..
وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ ۗ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ
خدای مهربانم تو را سپاس میگویم برای دیدن این همه زیبایی چشم نواز ..
چشم هایم دریچه قلبم میشه و نور خدایی را از نگاه چشمانم وارد قلبم میکنم و قلبم را ارام میکنم ..
الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
و سپاس خدایی که رب العالمین است و یکتا است و فرمانروا است..
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
و توجه میکنم به نشانه های خداوند و توحه میکنم به زیبایی های خداوند که وسعتش در کیهان جاری است .. خدایی که قلب تپنده ی کیهان است و نیروی هدایتگر کیهان است ..
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ
خدایا شکرت بزای این همه زیبایی
سلام
قسمت ۹
نکته ی جالبی که این فایل برام داشت این بود که خانم شایسته چقدر استادانه دز این فضا به نکات مثبت توجه میکرد و سپاسکزاری میکزد .. تکرار این توجه به نکات مثبت و سپاسگزاری و مراقبت کردن از کلامت تو رو به زیبایی های بیستر هدایت میکنه ..
اونجایی که از اون پل سپاسگزاری کرد بابت میز غذا شدن !!! اغلب ادم به ذهنش نمیرسه بابت یه همچین موضوعی سپاسگزار باشه و ذهن من داشت حتی اینجا هم بیراهه میرفت که راستی الان اینا آشغال غذاشون رو چیکار میکنن ؟؟ میریزن تو طبیعت ؟؟ 😂😂
از استاد عباس منش بابت رانندکی سپاسگزاری کرد..
از اب زیبا ی خنک ..
از مایکی..
از نسیم ..
از سنگ ها ..
ووو
یعنی یک نگاه همیسه سپاسگزار ..
یک نگاع خالص..
موجی از اشتیاق توی حرفاش پدیدار بود بابت اون رودخونه ی قشنگ که چقدر با عشق از خدا تشکر میکنه ..مثل یک بچه ای که بهش کادوی مورد علاقش رو میدن !!! انگار که از قبل خانم شایسته برای این لحظه ؛؛؛ لحظه شماری کرده و منتظرش بود و چون منتظرش بوده بهش رسیده !!!
پس همواره راجب خواسته هایم حرف بزنم و بنویسم و توجه کنم ..
بابت کوچکترین چیزها سپاسکزار باشم..
اصن اونجایی که ایشون بابت میز غذا شدن پل سپاسگزاری کرد اغلب ادم اصلا به فکرش نمیرسه در مورد یه همچین چیزی تشکر کنه ..
انگار مثلا یه جورایی میدونه طبیعت صداش رو میشنوه.. از طبیعت سپاسگزاری میکنه تا طبیعت هم بهش پاداش بده !!!
چقدر با خودش در صلحه !!
با جهان اطرافش در صلحه !!
طبیعت رو دوست داره..
ما ها اغلب اصلا سپاسگزار نیستیم و ناشکری میکنیم..
یاد بگیزم همیشه سپاسگزاری کنم و با کلامم از طبیعت .. از باد.. از باران.. از افتاب.. ووو همه چیز سپاسگزار باشم..
یعنی یک جور حس دوستی باهاشون داشته باشم..
همونجوری که سلیمان با باد دوست بود.. داستان قالی سلیمان..
همونجوری که سلیمان با حیوانات دوست بود و باهاشون حرف میزد..
ووووو
مواظب کلامم حتی در خلوت خودم باشم..