سفر به دور آمریکا | قسمت ۹

این سفر برای من‌، فقط سفر به دل طبیعت یا دیدن مکان‌های جدید و دنیاهای جدید نیست‌، بلکه سفری عمیق‌تر‌ و معنوی‌تر در درونم در حال وقوع است‌ که‌، به من مهارت حضور در لحظه را می‌آموزد و مفهومی تازه درباره «زندگی پر زرق و برق» می‌سازد. زندگی‌ای که « تجمّل» را احساس خوبی تعیین می‌کند که خودم تجربه می‌کنم‌، نه تأیید‌ شدن توسط آدمهای دیگر.

سفر معلمی است که در هر لحظه به من یادآور می‌شود که «دست از به تعویق انداختن احساس خوب و موکول کردن آن به آینده‌ای نامعلوم بردارم»، تا سخاوت و برکت‌های بیشتری را در هر لحظه دریافت کنم.

تا بتوانم بیش از اینها خودم باشم و به این شکل‌، بی‌ خیالِ تراروزی نامرئی‌ بشوم که مدام با آن‌، میزان کیفیت یا وسعت اتفاقات را می‌سنجم تا‌ فقط زمانی شاد باشم و احساس خوبی داشته باشم که‌، فلان خواسته‌‌ی چشم گیر و دهان پرکن‌، محقق شده باشد.

سرتاسر این سفر برایم یک معجزه‌ی ناب است که «زندگی» در لحظه لحظه‌اش رخ می‌دهد. زیبایی و عشق در گوشه‌گوشه‌اش هویداست و برکت از در و دیوارش می‌بارد.

اگر بیشتر با خودم در صلح قرار بگیرم‌، اگر بتوانم این ذهن نجواگر را خاموش کنم‌، اگر پشتکار حیرت‌انگیزش در استخراج نکات منفی حتی از دل زیباترین لحظات را‌‌، صرفِ کشف نکات مثبت و زیبایی‌های هر لحظه نمایم‌، فقط خدا می‌داند که چقدر زیبایی پیدا کنم‌، چقدر عشق دریافت کنم‌ و به چه مسیرهایی هدایت شوم که الان هیچ ایده‌ای برایشان ندارم.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    135MB
    10 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

576 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم فروزانی» در این صفحه: 1
  1. -
    مریم فروزانی گفته:
    مدت عضویت: 2489 روز

    این سفردقیقا قبل از اینکه استادبگن منو یاد شهر زیبای یاسوج انداخت .از محل زندگی ما تا یاسوج فقط دوساعت راه هست اماچند سال پیش با خواهرم وخانوادش وخانواده خودمون یک هفته طول کشیدتا ما رسیدیم اونجا .

    اولین بار بود که به این شهر زیبا سفر میکردم واینقدر از جاذبه هاش شگفت زده شدم که اصلا نمیتونم بیان کنم

    ما ماشین نداشتیم وبا خواهرم همسفر شدیم اما توی راه اینقدر محو زیبایی ها شده بودم که اصلا برام مهم نبود که داریم با کی میریم .

    دقیقا ما زیر یه همچین پلی نشستیم وتورودخونه دنبال هم میکردیم وکلی والیبال بازی کردیم .بابام اینقدر خوشحال وسرزنده بود که با شوهر خواهرم دو تا تفنگ آبی بزرگ برداشتن وزدن به آب وآی آب ریختن رو هم که نگو

    خانم شایسته عزیز وقتی گفتید دستتون رو بکنید تو این آب خنک واحساسش کنید من واقعا احساسش کردم

    چقدر قشنگ سپاسگزاری رو یادم دادید .که حتی همسرم هم میتونه دستی از دستان خداوند باشه حتی دخترام دستی از دستای خداوندن برای شاد کردن زندگی ما

    خدایا شکرت

    متشکرم خانم شایسته عزیز که بهم یاد آوری کردین به همسرم بگم چقدر زیبا هستی وحتی بهش بگم عاشقتم

    خیلی خیلی سپاسگزارم که بهم یاد دادید اگر همزمان کارهات رو با برنامه ریزی انجام بدی میتونی وقت بیشتری برای دیدن زیباییها داشته باشی,

    متشکرم برای غذاهای خوش عطر وبوتون من از اینجا بوی عشق رو از تو غذاهاتون میفهمم .درست مثل وقتایی که خودم عاشقانه کارهام رو میکنم بدون چشمداشت وبدون انتظار

    هر وقت توقع تشکر دارم طعم وعطر غذام عوض میشه وحتی خونمون گرفته هست .اما روزهایی که سپاسگزاری وعشق رو تجربه میکنی,همه چیزو با هم داریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: