سفر به دور آمریکا | قسمت ۹

به نام یگانه قادر مطلق

معبود من بی نهایت ازت ممنونم واسه این حضور

واسه این لحظات پر از عشق و احساس

واسه این هدایت، واسه خوب و بد زندگیم

همینطور که این تصاویر، این رودخونه زیبا و این درختان رو میبینم و لذت میبرم، یهو از پنجره خونه مهربونی چشمم میخوره به یه نهر پر از آب و باغ پرتقال سرسبز و از طرفی هم چند ده هزار متر شالیزار زیبا

واااای خدای من این خونه مهربونی واسه منه؟

تو این لوکیشن؟ پنج دقیقه تا دریا و نزدیک نمک آبرود و متل قو، با این ویو؟ اونم داخل یه شهرک دنج که کلا یه ویلای دیگه هست که اونم سکونت دائم نداره

مگه داریم تا این حد قشنگ تا این حد دقیق

واااااای الهی ممنون و مدیونتم

شخصی که کل این مجموعه براش بوده کلا اینجارو به هجده قطعه تقسیم کرده و تمام قطعات بالای پونصد متره،

قطعه پشت من هزار متره که ساختش اون طرف زمینه و ویو پشت خونه من کاملا بازه

از طرفی هم چند هفته قبل یه نفر سه هزار و پونصد متر یعنی فکر کنم پنج قطعه با هم روبروی من خریده و میخواد کلش رو یه ویلا کنه

یه سمت دیگه هم که کلا باغ پرتقال و نارنج که زمستون و تابستون سرسبزه و سمت دیگه هم که زمینهای شالی قرار داره

یعنی ویو ابدی و 360درجه، یا خود خدااااااااا

مالک اصلی اینجا به خاطر اینکه راه نمی‌داده مجبور شده یه قطعه رو سیصد متری در نظر بگیره که من خریدمش

یعنی یه ویلای سیصد متری نقلی وسط یه باغ پونزده هزار متری که غیر از خودم کسی ساکن نیست و از چهار طرف ویو کامل داره، مگه داریییییم واسه این شرایط شما باید حداقل ده هزار متر خریداری کنی، الله اکبر

زمانی که من اینجا رو خریدم یه باغ پر از گل و لای و علف بود، نه جاده ای نه امکاناتی

مالک اصلی یه کوچه به عرض ده متر در نظر گرفته در صورتی شش هفت متر کافی بود چون کلا طول کوچه و شهرک حدود دویست متره و هییییچ اجبار و نیازی نبوده

یعنی چیزی حدود شش هفت میلیارد از مالش به قیمت الان البته، چشم پوشی کرده و همچین کوچه‌ ای در نظر گرفته

خدای من بینهایت است و مرا به سوی بینهایت و فراتر از آن هدایت میکند

فقط در عرض دو تا سه سال از شرایط داغون، از اجاره نشینی و حتی ماشین و کار درست حسابی نداشتن منو به این آرامش رسونده، به این حد از لذت و شور و شوق، که میتونم صبح توی خونه خودم از خواب بیدار بشم با صدای شرشر آب، بعد برم توی فضای حدود سیزده هزار متر بدون سکنه و شلوغی ورزش کنم و بعد در کنار عشقم یه صبحونه عالی بزنم به بدن و برسم به کارم، کاری که برای خودمه، آقا بالا سر ندارم، الحمدلله درآمد خوبی هم داره،

آخ آخ یگانه معبود من، این پکیج آرزوی خیلی از مردمه، الهی هر کی لیاقت داره بهش بده

دوستان جاتون خیلی خالی تو این تیکه از بهشت

چند روزی هم هست که رسیدیم به تایم شالی زدن

دیدن شالیکار های زحمت کش بینظیره

همچنین فصل بهارنارنج که عطر و بوش آدم رو مسخ می‌کنه و لحظه ای متوقف

الهی شکرت

سپاسگزارم از استاد عباسمنش بزرگوار

و خانم شایسته عزیز

الهی و ربی من لی غیرک