دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سمانه عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
مریم عزیز امروز وقتی حرفهای استاد رو شنیدم با تمام وجود احساس عشقی عمیق به شخص خودت در سراپای وجودم حس کردم . احساسی که از روز اول سفرنامه آغاز شد و از همون تصاویر ابتدایی که با احساس عشق و صدای زیبایی از جانب تو برای ما تهیه شد در قلب من رخنه کرد و بارها با خودم گفتم کسی هست در این دنیا که بهشت رو در قلبش ساخته و به همین جهت دنیا برای اون همواره زیبایی و زیبایی و عشق و لذت فراهم میاره که الحق از همه ی ما حتی بدون تعارف از استاد ما هم لایق ترید نسبت به فراوانی عشق و محبت در دنیا.
مریم عزیز از روز اول تا امروز از نگاه تو و حرفهای زیبایی که زیبنده ی این تصاویر خارق العاده بود چه بسیار درسها آموختم . بارها به من در لحظه بودن رو یادآوری میکردی وقتی که حدفاصل طبخ قرمه سبزی به فروشگاه میرفتی و خرید میکردی و یا به جای افسوس برای بارانی که آتش غذای شما رو خاموش کرد تنها و تنها از صدای قطرات باروان لذت بردی.
وقتی که با دوربین جادویی خودت تا زیر آبشار نیاگارا رفتی و وقتی که سوار بر چرخ و فلک، تک تک مناظر زیبای شهر رو برامون گرفتی.
تو چقدر مهربانی در وجودت داری که حاضر نشدی به تنهایی از این همه زیبایی لذت ببری و خواستی تحت هر شرایطی حتی در دل دریا هم برای ما تصاویر زیبایی بگیری تا چشمان ما رو هر بار با تصاویر بهشتی اغنا کنی در حالیکه تو هم می تونستی در همه ی اون لحظات مثل استاد و فرزندش و دیگران از اون زیبایی ها لذت ببری.
مریم عزیز ، بخدا قسم در دنیا رها تر و آرام تر و دوست داشتنی تر از تو ندیدم. تو تنها کسی هستی که در یک کشور بیگانه بارها و بارها سرزده از چهره ی افراد مختلف فیلم تهیه کردی و حتی نا آرام ترین و ناشاد ترین افراد هم به محض تماشای دوربین تو لبخند زیبایی به لب آوردند و مطمئنا تا آخر عمر هرگز کسی تا این حد در صلح با خود ندیدند.
حتی یکبار هم حاضر نشدی خودت جلوی دوربین ظاهر بشی و تنها به رسالت خودت عمل کردی. که هر لحظه فقط زیبایی ها رو نمایش بدی و به همه اعلام کنی، ببینید میشود پدری که هرگز در زندگی محبت ندیده میتونه اینقدر با فرزند خودش عاشقانه رفتار کنه. میشه ساعت ها راه بری و به جای اینکه مدام بپرسی کی میرسیم مراقب باشی نکنه زیبایی خاصی در این لحظه از چشم من دور بمونه. انسان خلق شده برای لذت و سپاسگزاری. و کسی که درونش همواره سپاسگزارِ، همواره به جریان های سپاس برانگیزتر هدایت میشه. مریم جان از صمیم قلب بهت تبریک میگم که اینقدر از خودت و منیت خودت فاصله گرفتی و با کائنات همسو و هم جهت هستی و اینقدر با عشق زندگی میکنی که میتونی با فرزند کسی که هیچ نسبتی با تو نداره و تنها سالهاست هم قدم و هم سفر زندگی تو هست اینقدر دوستانه و عاشقانه زندگی کنی.
اگر بخواهم از تک تک لحظات زیبایی که با دوربین و صدای زیبا و فرکانس های عشقی که از تو دریافت کردیم بنویسم ماهها طول میکشد.
“هدایت”، بارها و بارها این کلمه ی سرنوشت ساز رو به ناخودآگاه ما منتقل کردی و بارها به ما خروج از نفسانیت و سپردن افسار ذهن بدست الهی رو یادآوری کردی و خواهرانه از ما خواستی همواره قدر این لحظه رو بدونیم.
امروز آخرین قسمت از این سفرنامه ی زیبایی که مطمئنم در جهان نظیر ندارد رو دیدم و اقرار میکنم دلم برای شنیدن صدای زیبای تو و دیدن تصاویر چشم نواز تو تنگ نخواهد شد! چون توسط خودت اینقدر رها شدیم و اینقدر با خدای درون به صلح رسیدیم که میتونیم فرکانس هایی که تو هربار بر سفره های قلبمون جاری میساختی رو کم کم حس کنیم و با فرشتگان الهی همچون مریم مسیر زیبای گسترش و تکامل خودمون رو طی کنیم.
مریم عزیزم از صمیم قلب به خاطر این همه زیبایی درونی بهت تبریک میگم و از من پذیرا باش پیشنهادی که عاشقانه دوست دارم به مقوله ی فیلمسازی بیشتر و بیشتر توجه کنی و اگر روزی این ایده ذهن تو رو کمی مشغول کرد مطمئن باش که با توانایی خارق العاده ای که این مدت از ابتدا تا به الان در مسیر تهیه سفرنامه ازت دیدم به اضافه جریان هدایت الهی که هر لحظه در قلبت جاری هست میتونی به بالاترین جایگاه برسی.
هرچند که همین لحظه هم احساس زیبایی که داری با احساس بودن در جایگاه بالاترین ها و بهترین ها هیچ تفاوتی نداره . و تو در بهشت برین روزها و شب هایت رو سپری میکنی.
من هم مثل خود مهربانت آرزو دارم همه ی ما انسانها با رسیدن به خود حقیقی و آگاه شدن به حقیقت این جهان هر کدوم بتونیم بهترین دنیای خودمون رو بسازیم و رسالت خودمون رو به انجام برسونیم.
حرفها بسیار است مریم جان ولی در این لحظه تنها با گفتن جمله ی “تا ابد عاشقت هستم” بسنده کرده و از خدای منان آرامش بیشتر و لذت های بیشتر رو برات خواستارم.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 100723MB48 دقیقه
این سفرنامه تنها چیزی بود مرا در شوق و ذوق غرق میکرد. مرا میبرد به شادی لذت سفر نکات مثبت زیباییها و من دور میشدم از افکار منفی ای که این روزها خیلی خیلی در جامعه موج میزند.حتی برای لحظاتی می فهمیدم میشود دنیا را با چشمی دیگر میتوان دید.میتوانستم توجه کنم به درخت چمن رستوران حیوانات ثروت زیباییها.
و چند نکته بزرگ برای من داشت
1. اینکه وقتی کاری نمیشود رهایش کن
مثل درست کردن پله اتوبوس و یا آنتن ماهواره ای
2. وقتی پولدار باشی هرجای جهان باشی راحت میتوانی هر وسیله را به راحتی آنلاین خرید و دریافت کنی
3.میشود به خدا اعتماد کرد
میتوانم دخترهایم را رها کنم مثل آن بچه هایی که لب پرتگاه بودند
و حس استقلال را به بچه هایم بدهم.
4.میشود به مسائل جور دیگه ای نگاه کرد مثل آنروز که دوست داشتید تو اون پارک باشید ولی جا نبود و شما با الهام به سایت نگاه کردید و جای خالی بود و رزرو کردید
5.یاد گرفتم خیلی راحت میشود با مردم ارتباط برقرار کرد مثل آن خانم پیر که باغ گل اش را نشان داد و اون مادر و دختر که دعوتتان کردند به خونه شان
6.پا گزاشتن روی ترس
مثل سوار شدن بر روی اسب خانم شایسته .وقتی واردش شدی میبینی خیلی راحت میشود با ترس کنار آمد و واقعا ترس نداشت.
7.در هر وضعیت در هر حالت و شکل و بدی زندگی میتوانی زیبایی ها را ببینی مثل خانواده هایی که با بچه کوچک وارد آن غار تاریک شدند
8.راحت بودن.
میشود در هر لحظه در هر جایی از زندگی لذت برد.
مثل مهمانی توی اون آروی همسایه با غذای خودتان و ظروف یک بار مصرف و خنده ها و شادی های دور هم .
مثل آن خانواده که راحت با زن و بچه هایش فوتبال بازی میکردند
9. آزاد بودن و احترام به یکدیگر و قضاوت نکردن
هر کسی آزاد است با هرگونه تفکری زندگی کند. خیلی جالب بود این اقوام آمیش با آن افکار قضاوت نمی شوند و حتی به آنها احترام هم میگزارد و ماشینها پشت کالسکه هایشان آرام میرانند.
10.آنچه هستم به خودم احترام بزارم
آنچه هستم همان را نشان بدم .مثل استاد راحت میگفت من ایرانی ام و آنچه هست بهش افتخار میکند.خودم را خیلی محترم بدانم.
11.احترام به مذاهب دینی
مثل آن خانم با حجاب که کسی نمی گفت چرا حجاب داری و اذیت اش نمی کرد. و واقعا آنچه دوست داشت عمل میکرد واقعا به حجاب تمایل داشت و آنچه هست نشان میدهد نه به خاطر توجه دیگران و یا اجبار دیگران
12.هرجا نامناسبی را میتوان بهترین جا برای دادن حس خوب و لذت بردن کرد. مثل آن دستشویی که با تزئینات و نوشته های جالب همراه بود و تذکر داده شده بود این تزئینات مادرم است لطفا دست نکنید.
13.میتوان در هر سنی در هرشرایطی در هر وضعیتی عشق را تجربه کرد واحساس شوق داشت مثل آن خانمی که حلقه را دریافت کرده بود و نمیتوانست احساسش را بیان کند.
19.میتوانی با بخشیدن روز یک نفر را عالی کنی مثل انعامی که در رستورانها و راننده اسنپ بخشیده میشد.
20.تشویق کردن و روحیه دادن به یکدیگر مثل آن گروه رقاصها. کاری که ما ایرانی ها اصلا بلد نیستیم.
21.باور فراوانی
تو آمریکا آنقدر پارکهایش پارکینگ هایش بزرگ است که میشود گفت چقدر به فراوانی باور دارند که اینقدر فضای بزرگی را به این موضوع اختصاص میدهند.
22.هدایت
دنبال جایی خوب میگردی یکدفعه یکی جلوت در میاد و آن ایده و مکان عالی را بهت نشان میده مثل جشن سرخ پوستها و یا اسب سواری در جنگل
23.عدم وابستگی
وقتی استاد در مورد قفل کردن عشق به آن پل این نکته را توضیح داد. فهمیدم میتوان در عشق آزاد بود و حس خوب را داشت
24.متفاوت تبلیغ کردن
مثل نوشابه کوکاکولا که فضایی بود برای تبلیغ محصولات که کولاک میکرد و در ضمن بدست آوردن ثروت
25.خیلی راحت با مرگ کنار میآیند خیلی راحت جدایی را میپدیرند.این خیلی با فرهنگ آداب ایران مغایرت دارد. ما همیشه تشویق میشویم به وابستگی و غم از دست دادن و جدایی.
26.وقتی به زیباییها توجه کنی در آینده زیباییهای بیشتری برات پیش میآید ما با دیدن سفرنامه به مسافرت رفتیم و فقط زیباییها و طبیعت را دیدیم
27.ودر آخر کلی رویای دست یافتنی برای ما ساخت.
خدایا سپاسگزارم
این سفرنامه تنها چیزی بود مرا در شوق و ذوق غرق میکرد. مرا میبرد به شادی لذت سفر نکات مثبت زیباییها و من دور میشدم از افکار منفی ای که این روزها خیلی خیلی در جامعه موج میزند.حتی برای لحظاتی می فهمیدم میشود دنیا را با چشمی دیگر میتوان دید.میتوانستم توجه کنم به درخت چمن رستوران حیوانات ثروت زیباییها.
و چند نکته بزرگ برای من داشت
1. اینکه وقتی کاری نمیشود رهایش کن.
مثل درست کردن پله اتوبوس و یا آنتن ماهواره ای.
2. وقتی پولدار باشی هرجای جهان باشی راحت میتوانی هر وسیله را به راحتی آنلاین خرید و دریافت کنی.
3.میشود به خدا اعتماد کرد.
میتوانم دخترهایم را رها کنم مثل آن بچه هایی که لب پرتگاه بودند.
و حس استقلال را به بچه هایم بدهم.
4.میشود به مسائل جور دیگه ای نگاه کرد مثل آنروز که دوست داشتید تو اون پارک باشید ولی جا نبود و شما با الهام به سایت نگاه کردید و جای خالی بود و رزرو کردید.
5.یاد گرفتم خیلی راحت میشود با مردم ارتباط برقرار کرد مثل آن خانم پیر که باغ گل اش را نشان داد و اون مادر و دختر که دعوتتان کردند به خونه شان.
6.پا گزاشتن روی ترس.
مثل سوار شدن بر روی اسب خانم شایسته .وقتی واردش شدی میبینی خیلی راحت میشود با ترس کنار آمد و واقعا ترس نداشت.
7.در هر وضعیت در هر حالت و شکل و بدی زندگی میتوانی زیبایی ها را ببینی مثل خانواده هایی که با بچه کوچک وارد آن غار تاریک شدند.
8.راحت بودن.
میشود در هر لحظه در هر جایی از زندگی لذت برد.
مثل مهمانی توی اون آروی همسایه با غذای خودتان و ظروف یک بار مصرف و خنده ها و شادی های دور هم .
مثل آن خانواده که راحت با زن و بچه هایش فوتبال بازی میکردند.
9. آزاد بودن و احترام به یکدیگر و قضاوت نکردن.
هر کسی آزاد است با هرگونه تفکری زندگی کند. خیلی جالب بود این اقوام آمیش با آن افکار قضاوت نمی شوند و حتی به آنها احترام هم میگزارد و ماشینها پشت کالسکه هایشان آرام میرانند.
10.آنچه هستم به خودم احترام بزارم
آنچه هستم همان را نشان بدم .مثل استاد راحت میگفت من ایرانی ام و آنچه هست بهش افتخار میکند.خودم را خیلی محترم بدانم.
11.احترام به مذاهب دینی.
مثل آن خانم با حجاب که کسی نمی گفت چرا حجاب داری و اذیت اش نمی کرد. و واقعا آنچه دوست داشت عمل میکرد واقعا به حجاب تمایل داشت و آنچه هست نشان میدهد نه به خاطر توجه دیگران و یا اجبار دیگران.
12.هرجا نامناسبی را میتوان بهترین جا برای دادن حس خوب و لذت بردن کرد. مثل آن دستشویی که با تزئینات و نوشته های جالب همراه بود و تذکر داده شده بود این تزئینات مادرم است لطفا دست نکنید.
13.میتوان در هر سنی در هرشرایطی در هر وضعیتی عشق را تجربه کرد واحساس شوق داشت مثل آن خانمی که حلقه را دریافت کرده بود و نمیتوانست احساسش را بیان کند.میتوانی با بخشیدن روز یک نفر را عالی کنی مثل انعامی که در رستورانها و راننده اسنپ بخشیده میشد.
20.تشویق کردن و روحیه دادن به یکدیگر مثل آن گروه رقاصها. کاری که ما ایرانی ها اصلا بلد نیستیم.
21.باور فراوانی
تو آمریکا آنقدر پارکهایش پارکینگ هایش بزرگ است که میشود گفت چقدر به فراوانی باور دارند که اینقدر فضای بزرگی را به این موضوع اختصاص میدهند.
22.هدایت.
دنبال جایی خوب میگردی یکدفعه یکی جلوت در میاد و آن ایده و مکان عالی را بهت نشان میده مثل جشن سرخ پوستها و یا اسب سواری در جنگل.
23.عدم وابستگی.
وقتی استاد در مورد قفل کردن عشق به آن پل این نکته را توضیح داد. فهمیدم میتوان در عشق آزاد بود و حس خوب را داشت.
24.متفاوت تبلیغ کردن.
مثل نوشابه کوکاکولا که فضایی بود برای تبلیغ محصولات که کولاک میکرد و در ضمن بدست آوردن ثروت.
25.خیلی راحت با مرگ کنار میآیند خیلی راحت جدایی را میپدیرند.این خیلی با فرهنگ آداب ایران مغایرت دارد. ما همیشه تشویق میشویم به وابستگی و غم از دست دادن و جدایی.
26.وقتی به زیباییها توجه کنی در آینده زیباییهای بیشتری برات پیش میآید ما با دیدن سفرنامه به مسافرت رفتیم و فقط زیباییها و طبیعت را دیدیم.
27.ودر آخر کلی رویای دست یافتنی برای ما ساخت.
خدایا سپاسگزارم