سفر به دور آمریکا | قسمت 102

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مهدی عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

وقتی قسمت های سریال رو دانلود می کردم میگفتم ببینم آبجی مریم چه تصاویری برامون آماده کرده تا ببینم و سریع برم هرچی گفته رو عملی کنم. چه روزهای با نگاه کردن به این سریال به وجد میومدم و فقط بخاطر این همه زیبای خدارو شکر می کردم. حتی از لا به لای درسهای این تصاویر، کلی تمرین برای کنترل ذهنم آماده کردم؛ کلی تمرین برای تغییر باور کمبود به باور فراوانی؛

البته نتایج من از این سفرنامه خیلی زیاده: مثل ایجاد رابطه عاشقانه با خانواده ام؛ سلامتی که دارم و هر روز داره عالی تر و جذاب تر زیبا تر میشم؛ کسب و کارم که دیگه همش مشتری داره به سمتم میاد و در همین مدت کم، نتایج مالی خوبی برام رقم زده. فقط دلم میخواد با عشق براتون بنویسم که میشه با این 100قسمت به خیلی چیزا رسید و تو زندگی لذت برد.

اولین خواسته من داشتن یک رابطه خیلی فوق العاده با خانواده‌ام بود. سالها بود که با خانواده م رابطه خوبی نداشتم و این احساس خیلی بدی بهم میداد. خیلی دوست داشتم روابط خودم رو بهبود بدم. وقتی تو سفرنامه دیدم استاد عباس منش داره توجه میکنه به نکات مثبت دیگران و به خاطر این جنس از توجه، رابطه بهتری را تجربه میکنه منم گفتم بیام این طرز نگاه رو امتحان کنم ببینم چه اتفاقی برام می افته. خدای من از همون وقتی که به این شکل کانون توجه ام رو کنترل کردم، روابط من به صورت عجیبی تغییر کرد.

من از استاد جان عمل به قانون رو در این باره یاد گرفتم و اجرا کردم و طبق قانون نتیجه هم گرفتم.

من استاد رو در زمینه روابط الگوی خودم قراردادم و دیدم به طور شگفت انگیزی زندگیم متحول شد. به جرات میتونم بگم اگر سریال سفر به دور آمریکا نبود، شاید من نمیتونستم روابط خوبی داشته باشم چون نمی دونستم قانون روابط چی هست و چطور باید با این قانون هماهنگ شد. بقول آبجی مریم باید از زبان تصاویری ببینید تا باور کنید و به یقین برسید.

از نظر مالی به جای خیلی خوبی رسیدم. دقیقا هر موقع یکی از فایل های سفرنامه رو نگاه می کردم و باور می کردم، اتفاق مالی خوب برام میوفتاد.  هر روز دارم رو باور فراوانی و سپاس گزاری تمرین می کنم و همون لحظه میبینم مثلاً 5 تا مشتری دارم. واقعا وقتی قوانین اصلی جهان درک کردم دیگه رسیدن به هدف برام خیلی راحته و توی ذهنم امکان پذیر شده و خیلی نتایج دیگه که اگر بخوام بنویسم، طولانی میشه: از خرید خونه عالی تا گرفتن هدیه های زیاد و با ارزش و …

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 102
    483MB
    33 دقیقه
  • فایل صوتی سفر به دور آمریکا | قسمت 102
    30MB
    33 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

109 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «بی نام» در این صفحه: 1
  1. -
    بی نام گفته:
    مدت عضویت: 2808 روز

    با سلام

    صحبت و کامنت من ربطی به سوالات سفر به دور آمریکا نداره

    از بس دسترسیهارو بستید و جواب ندادید و نمیدید تنها راه ارتباط همین بود

    آقای عباسمنش شما چندین مرتبه و چندین بار هست که در فایلهای رایگان و یا دوره ها گفتید که فکر نکنید زمانیکه به اون چیزی که میخواید میرسید دیگه همه چیز تغییر میکنه

    میبینید که وقتی رسیدید خبری هم نبوده

    همین الان داشتم دوره دستیابی به رویاهارو میدیدم جلسه اولش هم بود که لباس زرد پوشیدید؛ باز هم دارید القا میکنید من نمیمیرم که به اون خواسته نرسم

    ینی دقیقا همون باورهای پوچ مذهبی که یه عمر به ذهن افراد القا کردن

    یا میگید شد شد نشدم نشد خب اینکه همون بی ایمانیه مگه برای خالق نشد وجود داره؟

    وقتی میگید نشد هم نشد دارید چه فرکانس و باوری رو ارسال میکنید؟

    اینجاست که خالق میگه من قطعا ذره یی ظلم نمیکنم این بندگان هست که دارن به خودشون ظلم میکنن

    با همین افکار و باور منفیه که افراد دارن به خودشون ظلم میکنن چرا؟ چون فکر میکنن آقای عباسمنش همه ی حرفاش درسته

    بهتر میدونید وقتی خواسته یی در ذهن تشکیل میشه اولا ینی درخواست هایی چه آگاهانه و چه ناآگاهانه داشتیم که اون خواسته به ما داده شده چرا ۱۰ سال قبل نبوده؟ چرا ۵ سال قبل نبوده؟

    این خواسته و شرایط و… بوده ولی فرد در مدارش نبوده و زمانیکه میگه بسه دیگه و میخواد تغییر کنه؛ هدایت میشه و به خودشناسی و خالق شناسی و قوانین شناسی میرسه و در مدارش قرار میگیره و باید روی باورهاش بشدت کار کنه و….

    دوما اینکه جواب قطعی به درخواست داده شده که اگر نداده شده بود مثل همون ۱۰ سال قبل بود و…..

    این چه طرز القای افکار و باور منفیه؟

    بجای اینکه بگید وقتی به اون چیزی که میخواید میرسید؛ یکتاپرستی و ایمان و باور و سپاسگزاری و عمل صالح و حس و حال خوب و…بیشتر و بیشتر میشه

    خدارو بیشتر تو زندگیتون حس میکنید که داره به درخواستهاتون جواب میده

    برمیگردید میگید نه اتفاق خاصی هم نمیفته

    به قول خودتون اون زمانی که تو یه خونه یی که چهارتا اتاق داشت چهارتا خانوار توش زندگی میکردن مگه میتونستید این حرف رو بزنید که اتفاق خاصی نمیفته؟

    اون زمانیکه تو مسافر خونه های ناصر خسرو بودید هم میتونستید این حرف رو بزنید یا الان که در این وضعیت زندگی میکنید میتونید بگید؟

    اگر اتفاق خاصی نمیفته پس شما برو تو همون خونه که چهارتا اتاق داشت چهار خانوار هم زندگی میکردن زندگی کن دیگه

    ینی من احساس میکنم که حتی اون زمانهایی هم که داشتید در ایران فایل ضبط میکردید و سمینار اجرا میکردید هنوز اینقدر باوراتون محدود و فقیر بوده که ناخودآگاه همچین حرفهایی رو میزدید

    الان که به ظاهر به آزادی زمانی و مکانی و مالی رسیدید میتونید این حرفو بزنید نه اون زمانیکه بخاطر دو قرون دوزار مسافر کشی میکردید

    درسته که از مسیر باید لذت برد و حس خوبی داشت ولی وقتی میگید نه اتفاق خاصی نمیفته باعث میشه افراد یا اصلا وارد مسیر نشن و یا با دوتا حربه و نجوا جا بزنن و مسیرو ادامه ندن

    اون شور و شوق ازشون گرفته میشه با این القا و حرفهای منفی

    مورد دیگه که باز چندین بار گفتید آره خدا از اون بالا پول نمیندازه از راههای منطقی این کار رو میکنه

    مگه برای سلیمان جن و انس رو در کار نکرد که اون درخواستی که داشت اجابت بشه؟

    مگه سلیمان کاری کرد؟ به قول خودتون در کدوم آیه اومده که پیامبران و امامان کار فیزیکی کرده باشن؟ هر چی بوده از ایمان و باور بوده

    جهان مسخر ایمان و باور افراد نه کار و تلاشِ فیزیکی که خودتونم در فایل رایگان کنترل ذهن بهش اشاره کردید ولی باز نقضش میکنید

    ینی شما دنبال الگوها و روشهای منطقی رفتید که بتونید به خودتون بقبولونید که فقط از راههای منطقی میشه به آنچه خواست رسید

    در مثال سلیمان و فرآهم شدن غذا از هیچ و باردار شدن مریم و… اینها نشون میده که باور و ایمان داره کار انجام میده نه کار و تلاش فیزیکی

    چون نتونستید قبولش کنید از همون راهی که باور داشتید نتیجه گرفتید

    به قول خودتون ذهنتون منطقیه و بخاطر همین منطقی بودنشه که نتونستید باور کنید که از اون بالا پول میندازه

    مگه راه رو برای موسی در دریا باز نکرد؟ مگه موسی و یوسف و یونس رو نجات نداد؟ مگه اتش گلستان نشد؟ مگه مریم بدون شوهر باردار نشد؟ مگه عصا اژدها نشد؟و….. امثالهم که خودتون بهتر میدونید

    این همون مواردیه که ۱۰۰ درصد افراد میگن نمیشه ولی ایمان و یقین و باور به خالق کاری میکنه که بشه

    این بذر رو تو ذهن افراد نکارید که نمیشه شما چون باور نداشتید؛ نشده

    چرا برا من شده؟

    چون من از همون اول راه از خالقم یاد گرفتم که درگیر چطور و چگونگی نشم و فقط ادامه بدم هر کسی هم میگفت نمیشه من به حرفای پوچش اعتنایی نمیکردم

    حالا نمیدونم چرا این حرفا میزنید که بیشتر دوره بفروشید یا واقعا باور ندارید که میشه

    چون بجای اینکه ترمزها در ذهن افراد بردارید بیشتر دارید ترمز میذارید و ذهن افراد رو منطقی تر و استدلالی تر میکنید

    کار زشتیه که باورهای درست رو با غلط قاطی کنید تحویل مخاطب بدید

    مخاطب اگر زرنگ باشه به حرف خالقش گوش میده و نمونه کارهایی که خالقش برای افرادی که خواستن انجام داده رو میبینه و ادامه میده نه حرف دیگران که درست و غلط با هم قاطی میکنن و تحویل مخاطب میدن که بیشتر بفروشن

    خانم شایسته هم که ماشاالله یه ساله ایمیل هارو جواب نداده

    امیدوارم که این روند درست بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: