دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مهدی عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
وقتی قسمت های سریال رو دانلود می کردم میگفتم ببینم آبجی مریم چه تصاویری برامون آماده کرده تا ببینم و سریع برم هرچی گفته رو عملی کنم. چه روزهای با نگاه کردن به این سریال به وجد میومدم و فقط بخاطر این همه زیبای خدارو شکر می کردم. حتی از لا به لای درسهای این تصاویر، کلی تمرین برای کنترل ذهنم آماده کردم؛ کلی تمرین برای تغییر باور کمبود به باور فراوانی؛
البته نتایج من از این سفرنامه خیلی زیاده: مثل ایجاد رابطه عاشقانه با خانواده ام؛ سلامتی که دارم و هر روز داره عالی تر و جذاب تر زیبا تر میشم؛ کسب و کارم که دیگه همش مشتری داره به سمتم میاد و در همین مدت کم، نتایج مالی خوبی برام رقم زده. فقط دلم میخواد با عشق براتون بنویسم که میشه با این 100قسمت به خیلی چیزا رسید و تو زندگی لذت برد.
اولین خواسته من داشتن یک رابطه خیلی فوق العاده با خانوادهام بود. سالها بود که با خانواده م رابطه خوبی نداشتم و این احساس خیلی بدی بهم میداد. خیلی دوست داشتم روابط خودم رو بهبود بدم. وقتی تو سفرنامه دیدم استاد عباس منش داره توجه میکنه به نکات مثبت دیگران و به خاطر این جنس از توجه، رابطه بهتری را تجربه میکنه منم گفتم بیام این طرز نگاه رو امتحان کنم ببینم چه اتفاقی برام می افته. خدای من از همون وقتی که به این شکل کانون توجه ام رو کنترل کردم، روابط من به صورت عجیبی تغییر کرد.
من از استاد جان عمل به قانون رو در این باره یاد گرفتم و اجرا کردم و طبق قانون نتیجه هم گرفتم.
من استاد رو در زمینه روابط الگوی خودم قراردادم و دیدم به طور شگفت انگیزی زندگیم متحول شد. به جرات میتونم بگم اگر سریال سفر به دور آمریکا نبود، شاید من نمیتونستم روابط خوبی داشته باشم چون نمی دونستم قانون روابط چی هست و چطور باید با این قانون هماهنگ شد. بقول آبجی مریم باید از زبان تصاویری ببینید تا باور کنید و به یقین برسید.
از نظر مالی به جای خیلی خوبی رسیدم. دقیقا هر موقع یکی از فایل های سفرنامه رو نگاه می کردم و باور می کردم، اتفاق مالی خوب برام میوفتاد. هر روز دارم رو باور فراوانی و سپاس گزاری تمرین می کنم و همون لحظه میبینم مثلاً 5 تا مشتری دارم. واقعا وقتی قوانین اصلی جهان درک کردم دیگه رسیدن به هدف برام خیلی راحته و توی ذهنم امکان پذیر شده و خیلی نتایج دیگه که اگر بخوام بنویسم، طولانی میشه: از خرید خونه عالی تا گرفتن هدیه های زیاد و با ارزش و …
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 102483MB33 دقیقه
- فایل صوتی سفر به دور آمریکا | قسمت 10230MB33 دقیقه
به نام خدای عزیز.
سلام به استادعزیزومریم عزیزم.
تواین فایل سه نکته ی مهم وجود داشت:
قضاوت دیگران .
هدایت.
برخوردباتضاد.
که یکی یکی بش اشاره میکنیم .
خداروشکرمدلم اینجورنیست که علاقه به پرسیدن سوالات خصوصی کسی داشته باشم .
هیچ وقت کنجکاوهم نمیشم .
ازبعضی ازسوالاتی که دوستان میپرسن ،تعجب میکنم .
که استادگفتن توفرهنگ کشورامریکا،ازاین نوع سوالات اصلن پرسیده نمیشه .وعاشق این فرهنگ هستن.
برعکس کشورما،ایران عزیز،تالباسی که تنته روبایدقیمت بگیرن .تازه اگه یوقت دروغ گفته باشی ،دفه ی بعدکه تورومیبینن حتمن بهت متذکرمیشن .
دروغی که گفتم به خاطر اینه که طرف شایددلش نخادقیمت اصلی اون چیزوبگه .
مثلن قشنگه ولی ارزون خریده ،نمیخادبی قابلش کنه مجبور میشه دروغ بگه وقیمت بالاتری بگه..
یاخیلی گرون خریده ولی ظاهرش نشون نمیده که گرون قیمته،بازمجبورمیشه دروغ بگه .وقیمت راپایین بگه .
میبینیدچقد قضاوت مردم برامون مهمه .
حالابببنیدازصبح تاشب چندبارازاین موضوعاپیش میاد.ممکنه حتی پای تلفن باشه وطرف هنوز ندیده.
درسته اصلش ازفضولی دیگران میادولی بایدیادبگیریم که جوابی بدیم که طرف متوجه بشه ماخوشمون نمیادقیمت چیزی روبپرسن یاواردحریم خصوصی مابشن ،وسوال کنن.
مثلن شده خنده خنده بگم چکارداری که چندخریدم ؟!
یاحالاهرچندخریدم .
یه وقتایی برای جواب ندادن هم بازبه دروغ متوسل میشیم .ومیگیم یادم نیست .!
وای تازه بعضیاقسمم میخورن .به خدایادم نیست .!
امان ازحرف وقضاوتهای دیگران .که واقعن اکثریت رابیچاره کرده.
طرف خیلی چیزا براش مهم نیست .ولی چون برای دیگران مهمه ،بایدانجامش بده.
کلن بری تو،بتن زندگی مردم ،به طورواضح توصحبتهای اکثرشون متوجه میشی که دیگران چقدربراشون مهم هستن .
البته خودمم گاهن ازاین کارامیکنما.
که همیشه هم، همون لحظه ناراحت میشم .ولی انگار فکرمیکنم چاره ای ندارم .ولی چاره ای هست .جواب صریح دادن گاهی خوبه.
هنوزمیترسیم که مباداطرف ناراحت بشه .
ولش کن زشته .یاگناه داره ،بدمیشه ضایش کنم .
که قصدمن ضایعه کردنش نیست ولی همچین حسی به اون طرف دست میده.ومیگیم بزارخودمون رفتاراشتباه روادامه بدیم که کسی ازما رنجیده خاطر نشه .
بازناراحتی دیگران مهمترازناراحتی خودمونه.
ایناضعف مارونشون میده .
استادماخیلی ضعیفم .
خیلی جاها تغییرات زیادی صورت دادیم ولی هنوز خیلی جاها ضعف خودمون رابازنشون میدیم .
واقعن هر زمانی که خودم مرتکب چنین اشتباهاتی میشم ، تاسف میخورم وحالم خیلی بدمیشه.هنوزاون تعادلی که باید داشته باشیم رونداریم .نمیدونم چراهمه جانمیتونم ثبات شخصیت داشته باشم .
یه روزعالیم یه روز دیگه ضعیف.
این حالتها رودوست ندارم .وبابتش حالم بدمیشه .
وقتی آدم به درکهای بهتری میرسه توقعش بالاترمیره واگه نتونه انجامشون بده ،طبیعتاازخودش خیلی ناراحت میشه.
استادگاهی فکرمیکنم اگه میشدبراییه مدت کوتاه هم این اقوام ودوستان ونزدیکانمون رونمیدیدیم ،شایدبهترروی خودمون کارمیکردیم وعمل میکردیم .
البته این تصورذهنی منه.آخه توهفته همیشه همدیگرو میبینیم .
گاهی زیادهمدیگه رومیبینیم .ب خصوص خانواده ی دست اول خودمووهمسرمو.
مااقوام زیادی داریم وازاونایی هستیم که زیادرفت وآمدداریم .
خانواده هامون روکه حتمن توهفته ملاقات میکنیم .
ب خاطرهمین ب نظرم سخترومشکلترهستش که همه جوره درست عمل کنیم.
یه خواهردارم ،تهران زندگی میکنه ،دوماه یه بارمیادقم .
خیلی راحت رواین رفتارهاوافکاروباورهاش کارمیکنه .چون احساس میکنم ذهنش خیلی درگیرماجراهایی که ما داریم نیست و اینکه کم باکسی رفت وآمدداره.
البته برای کسی که خیلی خوب روی خودش کارکرده باشه اینابهانس ولی واقعیتم میتونه داشته باشه که تورفت وآمدزیاد،نواقص وعیبهابیشتردیده میشه .اگه دیده نشه ،واقعن هم کردیم ومشخصه که عالی روی خودمون کارکردیم .
موضوع بعدی هدایت بود.که استادعزیزگفتن :هدایت بطوراتفاقی رخ میده .
هدایت نیازبه یه قلب باز،ایمان وحس اعتمادنسبت به خداوندداره.
وچیزی نیست که بخای ازقبل براش برنامه بچینی .
خودش بایدپیش بیاد.
ازکلمه ی هدایت خوشم میاد.حس خوبی ازش میگیرم .یه جورایی همون سپردن خودمونه .
ینی من نمیدونم ،وبه هرجایاهرکاری که خداوندپلنشوبرام چیده باشه ،به همون جهت میرم.
پس وقتی هدایت میشی که رهاباشی،به خداایمان واعتمادداشته باشی ،وهرآنچه ندای درونیت گفت ،بهش اعتمادکنی وباورش داشته باشی .
خیلی جاها خودمون پلنی میچینم واگه به هرعلتی بالاپایین بشه یادیروزودبشه ،سریع به هم میریزیم .
اگه خودمونورهاکنیم وباهرآنچه اتفاق میفته ،سازگاری کنیم درواقع داریم باهدایت خداپیش میریم .
موضوع سوم هم برخوردباتضادبودکه اونم مرتبط باهمین هدایته.
درواقع وقتی باهدایت خداپیش میریم ،صددرصدباتضادهایی برخوردخواهیم کردکه اگر بتونیم تواون لحظات احساسمون راخوب کنیم یا اجازه ندیم احساسمون بدبشه ،حداقل اینکه خنثی باشیم ،اونوقته که تونستیم هدایت پروردگارروبپذیریم .
وباباوراینکه این تضادها،میان که منوبه رشدبیشتری برسونن وباهدایت میخادبه من آگاهی هاودرسهای جدیدی بده.طبیعتاخیلی پذیرش بهتری خواهیم داشت .وترس ونگرانی هاازمون دورمیشن .
میگیم خدارومیشناسیم امادرعمل کم نشون میدیم چون اکثرمواقع نگرانی واسترس ،همراهمونه .وذهنمون همیشه درگیراوضاع نابه سامانه زندگیمونه.
رهایی ،هدایت،پذیرش تضادبایدتحت هرشرایطی باعث آرامش ماباشه .
وقتی آرامش داشته باشیم و هرچی بیشترروی تغییرات افکاروباورهامون کارکنیم ،به مرورزمان کمتربه تضادی میخوریم .
اگه دنبال رهایی وهدایت هستیم که بازنبایدازذهنمون زیادکاربکشیم .
«هرچه پیش آید خوش آید.»
واقعن بایداین باورراتوذهنمونمون بارور،کنیم .
هروقت تونستیم همین طور عمل کنیم ،ینی بزرگ شدیم .ینی رشدکردیم .
هرچی بیشترخداروبشناسیم وبه شناخت کافی ازخدابرسیم ،بهتروبیشتراعتمادمیکنیم وایمان میاریم وخودمونوبه هدایتی میسپاریم .
خدایامیدونی که مادوست داریم تواین مسیرراستی وپاکی قدم برداریم پس خودت هدایتمون کن .
ممنون وسپاسگزاراستادهم هستیم که بایادآوری این مطالب ماروازخواب غفلت بیدار میکنن.
گوش نکردن فایلها،فراموشی میاره.
مانیازداریم که همیشه ودرهرلحظه فایل گوش بدیم ومطلب بنویسیم .
استادجان ممنون که شما هستید.