سفر به دور آمریکا | قسمت 103

سلام به رهروان راه حقیقت

استاد بخدا منم عاشق تنهاییم چقد عالی هستید که شما هرچندوقت یکبار ازهم دور میشید و از تنهاییتون لذت میبرید و من که عاشق تنهاییم بودن تو جمع اینجا برام عذابه فقط دعا میکنم تنهابشم تنهای تنها پاشم غذا بخورم هرکاری دلم بخواد بکنم و لازم نباشه با هیچکسی هماهنگ بشم خدایا چقد تنهایی لذت بخشه خدایاشکرت

مریم خانم منم مثل استاد عاشق این استقلالتونم و منم شکرخدا خیلی قویم و خودم حسابی از پس کارهام برمیام و اصلا نه تنها به همسرم وابسته نیستم بلکه خیلی دوست دارم اصلا دنبال کارمو نگیره و خودم کارهامو بکنم تنها گیری که دارم اینه که واقعا دوست دارم همسرم بهم محبت داشته باشه دوست دارم رابطه ی عاشقانه داشته باشیم که متاسفانه خیلی از هم دوریم و نمیدونم ایا موفق میشم بیخیال ابراز علاقه ی همسرم بشم یانه ولی فک میکنم هرکسی به عشق نیاز داره بازم نمیدونم ، واای خدای من مایک چقد زود طالب رفتن پی زندگیشه که میخواد خودش کار کنه و اصلا دوست نداره از پدرش کمک بگیره و دوست داره مستقل باشه و این اصلیه که من براساسش میخوام بچه هامو بزرگ کنم چون واقعا دیدم بین من و برادرهاوخواهرم که پدرو مادرم هیچوقت به اون صورت حمایتمون نکردن و همسرم و خواهرهاش که بشدت به مادرشون وابسته ن بدون اجازه ش اب نمیخورن وفتی نباشه اصلا زندگیشون لنگه چقد تفاوت وجود داره .برادرهای من بشدت مستقل هستند خودمن تا قبل از ازواج همیشه کار کردم و درامد شخصی داشتم گرچه باورهام خوب نبود و پول زیادی نبود ولی بازم از یه سنی به بعد هیچوقت از پدرم پول نگرفتم و خواهر شونزده سالم همین الان اگه شرایطشو داشت خونه ی مستقل میگرفت و حتی میگه گارسونی هم میکنم تا روپای خودم باشم و مراحل تکامل رو طی کنم و واقعا قویه واقعا و پدرومادرمم ارزو دارند بچه هاشون برن دنبال زندگیشون و هیچوقت پدرم به برادرهام نگفته باید پیشم بمونید و پیرشدم یاچیزی میگه شما برید مرد باشید سربلند باشید من میتونم گلیم خودمو از اب بکشم بیرون و برعکس خانواده ی همسرم بشدت بچه هاشونو وابسته بار اوردن که خواهرشوهرم که ۲۵ سالشه هنوزم عین یه بچه باید مادرش قندبده دستش و یا همسرم که تنها وطیفه ی خودشو خدمت به خانواده ش میدونه و بارها میگه دخترمو فدای یک دقیقه خانواده م میکنم و فقط برای پدرومادرم زنده م من گاهی میگم اگه یه روزی مادرشون به رحمت خدا بره ایناچطوری زندگی رو ادامه میدن و همیشه میگم خدایا کمکم کن من بچه هامو خیلی زود از اشیونه پر بدم بیرون و همین حالشم در نظر اونها من مادر بدیم که به دختر چهارساله م غذا نمیدم و خودش هرساعتی هرجوری دلش خواست غذامیخوره و دخترشون خیلی مادر نمونه و فوق العاده ایه که قاشق بدست دنبال پسر پنج ساله ش میدووه تا غذا بزاره دهنش اما من میدونم میخوام دختری تربیت کنم که اونقد قوی باشه که سرشار از عزت نفس باشه که خیلی زود بره دنیا رو بگرده بره تجربه کنه یادبگیره و قوی و قویتر بشه و دوست دارم خیلی زود بچه هام وارد دنیای پول دراوردن بشن و چقد خوشم میاد وقتی میخونم که چه جوری بچه های رئیس جمهورها گاهی میرن گارسونی میرن کارهای سطح پایین فقط برای اینکه به پدرشون متکی نباشن و این حرف شما که مایک تصمیم داره خرجشو خودش دربیاره خونه ی جدا داشته باشه منو بیش از پیش عاشق مایک کرد و امیدوارم هرکجا هست به این تصمیمش جامه ی عمل بپوشونه خدایاشکرت

چقد عالیه که کسی قانون مربوط به کاری رو تعیین میکنه که خودش اون کاره ست و یه نفر قانون گدار نیست که راجب همه چی نظر بده !،درود به امنیت امریکا و درود به این باور درست شما که جایی هستید که امنیت کامل وجود داره خدایاشکرت

چقد توضیحاتتون در مورد حرام و حلال بودن غذاها عالی بود و شاید ترمز خیلی کسانی باشه که میخوان مهاجرت کنند البته من این مورد رو اصلا در دهنمم نیست شکرخدا، استاد وقتی راجب قران حرف میزنید دیوانه میشم یدور با عشق خوندم جز به جز رو از سایت سرچ کردم و بیصبرانه منتظرم تا سریال زندگی در بهشت رو به روز بشم تا یه تایمی رو برای قران خوندن بذارم خدایاشکرت

سپاس گذارم مریم بانو و استاد عزیزم که این فایل رو برامون تهیه کردید

از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست