https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/12/abasmanesh-12.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-12-30 08:52:322024-02-25 05:27:43سفر به دور آمریکا | قسمت 103
203نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
واایی شکرت منم همینجور عاشق استقلالم از بچه گی از اینکه کسی حامی مالیم برم پول بگیرم مشکل داشتم عادت اینکه از بقیه سخت پول بگیری پول تو جیبی یکی نشون از بی لیاقتی که اگه بی لیاقت بودم چرا لباسای خوشگل موشکل میپسنیدم راحت برام اوکی بود همه چی حس میکنم مثلا اگه همسری خانواده بچه تو خونم بودم بیشتر هدیه بود خودشون قشنگ میخریدن ولی به پول تو جیبی مشکل دارم وعجیب دلم میخاد استقلال داشته باشم همه جوره
مایک عزیز واقعا دمت گرم واقعا قلبم با این راه که خودت راه چاهتو یاد بگیری کارهدف داشته باشی رشدش بدی واقعا دوس دارم استاد مامانتون با قلب باقلب تحسین میکنم خانم خاندار عروس و دامادم داره ولی دستشم تو جیبه خودشه موفقه وبا عشق کارشو میکنه وشمارو خانم شایسته دیگه چی بگم غول های اخر برای الگو توی روابط تو کار سلامتی توهر چی بدون وابستگی وهدایتی خدا باهاشون میرن جلو کیف میکنن صد هزار مرتبه شکر
استاد من خودم قبلا احساس میکنم خیلی به توجه بقیه تعریف بقیه تاییدای بقیه نیاز حیاتی داشتم ولی الان نه خیلی خودمو دوس دترم با خودم راحتم وبا بقیه هم سعی میکنم راحت تر باشم و اینم
استاااااد تازه کشف کردم توی جمع های شلوغ مهمونی های همیشگی نمیتونم باشم مثلا تو روستا خانما مهمونی دوره ای دارن امروز با این فردا با اون هر روز هر روز و دیگه استاد من اصلا مشکل داشتم میگفتم دختر تو خونت تنهایی میری دنباله هدفت کارهات استاد شاید باورتون نشه نمیدونم ولی من دو ساله از روستا اومدم شهار خانه دار ولی خیلی تو خودمم ینی بقیه چقد حوصلشون سر میره ولی من برای حرف زدن با خانواده یا باهمسرم شب میاد باید وقت خالی کنم انقد قشنگ ساعتم چیده شدن سفر نامه میبینم و کامنت صبحام باورسازی و استاددد دارم میخونم قران کاری که برام غول بود غول شکسته شد مثل هلو وااایی خیلی لدت دارم صفحه رو باز میکنی میگرتت ارامشش ونمیتونی جداشی نمتونی چشم ازش برداری واقعا لدت بخشه واقعا شکرت از این قدم ارزشمند همین امروز
هدایت
همین امروز خوردم به این ایه تو دلم گفتم خب میگه چیکار کن نیکی به پدر مادر نکشید بچه هاتون از فقر گوشت خوک خون مردار نخورید بعدم دیگه اگه مجبور شدین عیب نداره همین بعدش میگفت چی رو برای خودتون حرام کردید خدا براتون حرام نکرده و خیلی حال کردم اهاااا گفت گوشت غیرخدا ینی چی دوباره خودتون گفتید سادس دیگه ینی برای اون موقعه برای بتها نباشه این حرفا وکه الانم پاسخش گرفتم الان همه شون صنعتیه ودیگه انقد گیر الکی ندم با عشق هر روزی که میگیرم از طرف خداس وبی نهایت با عشق میخورم وسپاسگزارشم هستم
به نام خدایی که هر لحظه با ماست و هدایت میکند به نام خداوند بخشنده و مهربانم به نام خدای سمیع و بصیرم شکرت سپاسگزارتم
من در برابرت تسلیمم هیچم دستمو بگیر
سلام به استاد توحیدیم سلام به مریم عزیزم سلام به دوستان همدارم
استاد رو از هر لحاظ که نگاه میکنی در هر موردی باید هزاران مرتبه تحسینش کرد چون الگویی به تمام هستن و مریم جان هم همینطور
این فایل هزاران درس و نکته برای ما دارد که باورها رو اگر از ریشه عوض کنیم همه چیز درست میشود
وابستگیها و ترسها و …… همه و همه از بین میرود و با ایمان قلبی به خداوند یه زندگی راحت و آسون رو سپری میکنیم تا یه روزی به سویش برویم به دیدار حق
ما چون هنوز باورهامون مشکل دارن و ترمزهای مخفی اون لابهلاها جا خوش کردن یکم بعضی جاها اذیت میشیم بخصوص روی بچه ها
الان که فهمیدم استاد از 9 سالگی مایک رو مستقل بار آوردن خیلی تعجب کردم و گفتم آفرین به ایمانت استاد
اینا همه برمیگرده به ایمان و توکل به غیب و باور کنی اون خدا رو قدرتشو عظمتشو
وقتی به او میسپاری رها میکنی
تو همین فایل چند دقیقه ای خیلی نکته و درس مهم نهفته من خوشحالم با خودم گفتم کبری حتما تو مدارش قرار گرفتی که امروز تونستی بیا به این فایل و گوش کنی و کامنت بخونی و خداوند رو شاکر و سپاسگزارم که امروز هم هدایتم کرد
خدایا ممنونتم که باید بیشتر روی خودم و ایمان و توکلم کار کنم این برای من نشانه بود همه رو به خداوند بسپارم و رها باشم اگر ایمان واقعی به غیب دارم
استاد و مریم جانم بی نهایت ممنونتون هستم که هر روز با شما و این سایت رشد میکنم و مدارم بالا میرود و تکاملمو دارم طی میکنم خدایا من لایق بهترینهای این جهان زیبایت هستم برمن بیفزا نعمت و ثروت بی کرانت را
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و همه بچههای سایت
امروز مادرم اومد و گفت که یه خواستگاری اومده برات فلانیه و وضعیت و موقعیتش خیلی خوبه لگد به بخت خودت نزن
من در مسائل عاطفی بشدت ترمز دارم و اصلا فکر کردن بهش تمام وجودمو به استرس میندازه با خودم گفتم که این باورهای محدودکننده از چیه و چطور باید حلشون کنم
مادر من در سن خیلی کم 13 سالگی ازدواج کرد اونم به اجبار خانوادش و همیشه همیشه میگه که من اگه ازدواج نمیکردم اگه درس میخوندم به فلان جا میرسیدم آرزو داشتم که این کارو بکنم این کارو انجام بدم اما همشون در حد همون آرزو موندن بخاطر اینکه من ازدواج کردم حالا اینم بگم که پدر من اصلا اینجوری نبود و نیست که بگه درس نخون خود مادرم نخواست ادامه بده
من طی این 24 سال مدام این حرفا رو میشنیدم و خانواده مادریم هم همه بشدت مردستیزن و اصلا زندگی و روابط خوبی با همسراشون ندارن
منم به این باور رسیده بودم که ازدواج و داشتن شریک عاطفی یعنی گذشتن از تمام خواسته ها و آرزوها و زندگی کردن به شکل سنتی جامعه برای همین میخواستم که همیشه به موفقیت مالی برسم بعد ازدواج کنم چون میگفتم اگه من درآمد خودمو داشته باشم من قوی باشم دیگه کسی نمیتونه به من زور بگه دیگه هیچ مردی نمیتونه مانع پیشرفتم بشه (دقیقا شکل دیگه ای از این باور که من تا به فلان درآمد نرسم خوشبخت نمیشم)
امشب داشتم به ریشه این مسئله فکر میکردم و مثل همیشه به شرک رسیدم شرک از اینکه یه آدم دیگه میتونه در زندگی من تاثیر بذاره و مانع پیشرفتم بشه
به خودم گفتم که چرا داری شرک میورزی چرا داری قدرت رو از خودت و خدای خودت میگیری چرا فکر میکنی کسی میتونه در زندگی تو تاثیر بذاره و وقتی که اینجوری فکر هم میکنیم جهان آدمی رو وارد زندگیت میکنه که واقعا سنگ جلوی پات میندازه نه بخاطر اینکه اون میتونه این کارو انجام بده بخاطر اینکه تو بهش این قدرت رو دادی
و یه باور محدود کننده دیگه ای که دارم اینه که نکنه اینو رد کنم کس دیگه ای نیاد یا بهتر از این نیاد بعد به خودم میگم جهان حتی 1 درصد هم خطا نمیکنه اون آدمی رو میاره که کاملا هم فرکانس توعه
قبلاً این باورهای محدود کننده خیلی خیلی محکم بود اما بعد از دیدن سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا و دیدن رابطه زیبای شما کم کم این باور در من بوجود اومد که نه رابطه میتونه آزادانه باشه میتونه پر از آرامش باشه میتونه زیبا باشه و کم کم جهان منو به سمت آدمهایی هدایت کرد که اونا هم از زندگیشون خیلی راضی بودن از اینکه چقدر از همسراشون و زندگیشون راضین و همشون هم خانمهایی بودن که بشدت موفق بودن در کارشون و ازشون که میپرسیدم خیلیاشون میگفتن که بعد از ازدواج کارشون رو شروع کردن و همسراشون خیلی حمایتشون کردن
من قبل از دیدن روابط شما همیشه روابط عاطفی رو به این شکل میدیدم که دوتا آدم که حوصله همو اصلا ندارن و خانمه فقط بخاطر اینکه یکی خرجشو بده و آقاعه هم فقط برای اینکه یکی کاراشو انجام بده بود
و بعد از خدا هدایت خواستم که کمکم کنه این باور رو بهبود ببخشم و اومدم تویه سایت و زدم روی نشانه ام و به این فایل هدایت شدم
استاد صحبت های شما اول فایل که داشتید راجب خانم شایسته عزیز میگفتید به خودم گفتم نگاه کن ببین وقتی توحیدی عمل کنی وقتی به کسی وابسته نباشی وقتی به این فکر نکنی که تو باید کسیو خوشبخت کنی یا کسی باید تو رو خوشبخت کنه خدا آدمی رو وارد زندگیت میکنه که دقیقا مثل خودته کاملا باهات هماهنگه هر روز کنار هم از زندگی لذت میبرید و بیشتر پیشرفت میکنید در تمام جنبه ها بدون هیچ وابستگی کاملا توحیدی
خداروشکر برای دیدن این فایل اگاهی بخش که دید منو به پیرامون بازتر کرد . اینکه اول فکر کرد که دلیلش چیه و بعد با دلیل درست پذیرفت. استاد هم میگه من هرکاری میکنم با دلیل هست
چقدر دین پر از چرت و پرت ساختن و ماهم سالها فکر نکردییم که واقعا این مسائل از کجا میاد و پذیرفتیم . یادمه تا چند سال پیش مردم گوسفند یا خروس برای ماشین قربانی میکردن یا به اصطلاح خون میریختن که ازشون در مقابل بلایا محافظت کنه و چه شرک بزرگی داشتیم . یا هنوزم تو روستاها و مناطقی اداب خاصی برای کشتن موجودات قائل هستن و تمام این خرافات باعث محدودیت ما شده. بندهایی که غذای به اصطلاح حلال میفروشن و از نادانب مردم استفاده میکنن
تحسین میکنم این شخصیتی که شما دارید و از ادم ها حمایت نمیکنید همین دلسوزی ها یعنی شرک که وقتی به خودم نگاه میکنم هنوز از این اثار در باورهام هست و به قول استاد مثل گاری زنگ زده تو کوهستان هستن و دقیق تر که بررسی میکنم همش به خاطر اینکه باور نکردم که من خالق زندگی هستم و تمام اتفاقات رو رقم میزنم . نتیجه حمایتگری ضعف هست . چه در خانواده چه در ملت که باعث میشه شرک به وجود بیاد و طرف کاری انجام نده
چقدر قشنگه این بحث مستقل بودن و رهایی از وابستگی ها…
نمیدونم کجا بود که استاد گفت بچه های 30 ساله هنوز توی خونه ننه باباشونن و من28 سالم بود هنوز توی خونه ننه بابام بودم و اصلا اجازه مستقل شدن به من نمیدادن مگر زن بگرفتم…
ولی من زنی که اونا به صورت سنتی برای من میخواستن بگرن من نمیگرفتم….
و زنی که من میخواستم اونا نمیخواستن…
این داستان و حرف های استاد توی قدم هفتم دوره دوازده قدم دیگه تیر آخرو به من زد که من باس مستقل بشم…
و هرجا بودمو نبودم از خانواده خودمو جدا کردم و رفتم سی خودم جوانی 28 ساله که هنوز برای مستقل شدن باس بره کار یاد بگیره…
هنوز باس تکاملشو طی کنه…
به هر حال ارزششو داره مستقل شدن…
خوش بحال اونایی که پدر مادری همچون استاد آگاه دارن که بچه رو از 18 سالگی میزارن بره پی علایق خودش…
و من دیگه گفتیم هر بهاییم داره میپردازم و با توکل به خدا حرکت کردم و تا الانم یه پوست انداختم ولی دیگه رو براه شدم و خداروشکر خدا هوامو داره و در مسیر تکامل هسیم…
تنها وظیفه ایی هم که طرف من هست…
صبر، توجه به زیبایی ها و نکات مثبت و تجسم و
لذت بردن از از هرچیزی که هست حتی کوچیکاش… ویه چیز دیگه که سکرته…
من طرف خودمو انجام بدم خدا هم مطمعنم که طرفو خودشو انجام میده که طرف خدا هدایته…
خداروشکر میکنم این سایت الهی با کامنتهای بینظیرشون و حرف های استاد چقدر دوست داشتنی و ارزشمند بودحتما باید چندین بار این فایل رو گوش کنم تا بتونم همین یه تیکه رو هضم کنم و شاید بتونم یه گوشه ای از اونو درک کنم و عمل کنم. چقدر با این آگاهی ها تمام وجود من لبریز شد از حس توحید و اعتماد به خدا. این جنس از ایمان استاد به خدا رو تحسین می کنم
. چقدر این دیدگاه میتونه به رشد خودم و آدم های اطرافم کمک کنه.چقدر این عدم وابستگی وخودکفایی را دوست دارم چون تا جایی که یادم می آید کارهایم را خودم انجام می دادم وبزرگ وبزرگتر که شدم جاهایی ناآگاهانه آسیب خوردم اما به لطف خداوند وهدایت به این مسیر جادویی وکنار استادم وهرروز گوش جان سپردن به رهنمودهایشان خودکفایی ام در جهت درست بسط پیدا کرد ،خیلی شجاع ونترس هستم واز تنهایی به هیچ عنوان نمی ترسم وتقریبا همه چیز را در زندگی تجربه کرده ام ودر قدم ها تقربیا زندگیم را تعریف کرده ام هترین لذت این است که خود آدم توانای کسب در آمد داشته باشد
و حتی پول مصرف کردن در این وضعیت خیلی لذت بخش و ارزشمند است واقعا این صحبت ها و این سوال های که دوستان مطرح می کند و باعث می شود که خلی حرف ها و درس های مفیدی توسط استاد بیان شود رویایی است همین فایل چقدر نکات ارزشمند و تاثیر گذار دارد
درپناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
.
1. خدایا شکرت که نفس میکشم، قلبم میتپد و وجودم سرشار از سلامتی است.
2. خدایا شکرت که چشمانم را باز میکنم و طلوع زیبایک خورشید را نظارهگر هستم.
3. خدایا شکرت که ذهنی خلاق، قلبی پر از امید و روحی سرشار از عشق به من عطا کردی.
4. خدایا شکرت که فرصتی دوباره برای زندگی، تجربه، یادگیری و رشد به من دادی.
5. خدایا شکرت که در کنارم عشقم وفرزندانم هستم و دوستشان دارم و دوستم دارند.
6. خدایا شکرت که از نعمتهای بیشمار تو، از جمله غذا، آب، سرپناه و امنیت برخوردارم.
7. خدایا شکرت که به من قدرت و توانایی دادی تا به اهدافم برسم و رویاهایم را تحقق بخشم.
8. خدایا شکرت که در هر قدم از زندگی در کنارم هستی و مرا در پناه خود حفظ میکنی.
9. خدایا شکرت که به من احساس آرامش، شادی و عشق میبخشی.
10. خدایا شکرت که من را لایق زندگی در این دنیا و تجربه ی زیباییهای خلقتت قرار دادی.
امروز منتظر اتفاقات شگفتانگیز هستم و با تمام وجودم برای رسیدن به آرزوهایم تلاش میکنم.
سپاسگزارم که در این روز جدید در کنارم هستی و یار و یاورم خواهی بود.
قسمت صدوسه
به نام خدای بخشنده مهربان
شکرت خداجون سوالای منه
واایی شکرت منم همینجور عاشق استقلالم از بچه گی از اینکه کسی حامی مالیم برم پول بگیرم مشکل داشتم عادت اینکه از بقیه سخت پول بگیری پول تو جیبی یکی نشون از بی لیاقتی که اگه بی لیاقت بودم چرا لباسای خوشگل موشکل میپسنیدم راحت برام اوکی بود همه چی حس میکنم مثلا اگه همسری خانواده بچه تو خونم بودم بیشتر هدیه بود خودشون قشنگ میخریدن ولی به پول تو جیبی مشکل دارم وعجیب دلم میخاد استقلال داشته باشم همه جوره
مایک عزیز واقعا دمت گرم واقعا قلبم با این راه که خودت راه چاهتو یاد بگیری کارهدف داشته باشی رشدش بدی واقعا دوس دارم استاد مامانتون با قلب باقلب تحسین میکنم خانم خاندار عروس و دامادم داره ولی دستشم تو جیبه خودشه موفقه وبا عشق کارشو میکنه وشمارو خانم شایسته دیگه چی بگم غول های اخر برای الگو توی روابط تو کار سلامتی توهر چی بدون وابستگی وهدایتی خدا باهاشون میرن جلو کیف میکنن صد هزار مرتبه شکر
استاد من خودم قبلا احساس میکنم خیلی به توجه بقیه تعریف بقیه تاییدای بقیه نیاز حیاتی داشتم ولی الان نه خیلی خودمو دوس دترم با خودم راحتم وبا بقیه هم سعی میکنم راحت تر باشم و اینم
استاااااد تازه کشف کردم توی جمع های شلوغ مهمونی های همیشگی نمیتونم باشم مثلا تو روستا خانما مهمونی دوره ای دارن امروز با این فردا با اون هر روز هر روز و دیگه استاد من اصلا مشکل داشتم میگفتم دختر تو خونت تنهایی میری دنباله هدفت کارهات استاد شاید باورتون نشه نمیدونم ولی من دو ساله از روستا اومدم شهار خانه دار ولی خیلی تو خودمم ینی بقیه چقد حوصلشون سر میره ولی من برای حرف زدن با خانواده یا باهمسرم شب میاد باید وقت خالی کنم انقد قشنگ ساعتم چیده شدن سفر نامه میبینم و کامنت صبحام باورسازی و استاددد دارم میخونم قران کاری که برام غول بود غول شکسته شد مثل هلو وااایی خیلی لدت دارم صفحه رو باز میکنی میگرتت ارامشش ونمیتونی جداشی نمتونی چشم ازش برداری واقعا لدت بخشه واقعا شکرت از این قدم ارزشمند همین امروز
هدایت
همین امروز خوردم به این ایه تو دلم گفتم خب میگه چیکار کن نیکی به پدر مادر نکشید بچه هاتون از فقر گوشت خوک خون مردار نخورید بعدم دیگه اگه مجبور شدین عیب نداره همین بعدش میگفت چی رو برای خودتون حرام کردید خدا براتون حرام نکرده و خیلی حال کردم اهاااا گفت گوشت غیرخدا ینی چی دوباره خودتون گفتید سادس دیگه ینی برای اون موقعه برای بتها نباشه این حرفا وکه الانم پاسخش گرفتم الان همه شون صنعتیه ودیگه انقد گیر الکی ندم با عشق هر روزی که میگیرم از طرف خداس وبی نهایت با عشق میخورم وسپاسگزارشم هستم
سلام استاد
من طرفدار پرپا قرص این هستم که باید با انسان های مستقل زندگی کرد
و اطرافیان رو مستقل بار آوردم
در نظر من انسان هایی که لی لی به لالای افراد میزارن چیزی از قانون جهان درک نکردن و هم به خودشون و هم به فرد مقابل ظلم میکنن
اگر کمی طرف رو تنها بزارن و اجازه بدن که خداوند در درون اون آدم رشد کنه
خیلی لطف بزرگی بهش میکنن
و یک انسانی ر بار میارن که میتونه زندگی کنه
من نمیتونم با این افراد زندگی کنم مثل شما
و میدونم که خداوند منو به سمت افرادی هدایت خواهد کرد این ویژگی هارو دارن
البته من خودمم مقاومت نمیکنم
و خودمو پنهان نمیکنم
به نام خدایی که هر لحظه با ماست و هدایت میکند به نام خداوند بخشنده و مهربانم به نام خدای سمیع و بصیرم شکرت سپاسگزارتم
من در برابرت تسلیمم هیچم دستمو بگیر
سلام به استاد توحیدیم سلام به مریم عزیزم سلام به دوستان همدارم
استاد رو از هر لحاظ که نگاه میکنی در هر موردی باید هزاران مرتبه تحسینش کرد چون الگویی به تمام هستن و مریم جان هم همینطور
این فایل هزاران درس و نکته برای ما دارد که باورها رو اگر از ریشه عوض کنیم همه چیز درست میشود
وابستگیها و ترسها و …… همه و همه از بین میرود و با ایمان قلبی به خداوند یه زندگی راحت و آسون رو سپری میکنیم تا یه روزی به سویش برویم به دیدار حق
ما چون هنوز باورهامون مشکل دارن و ترمزهای مخفی اون لابهلاها جا خوش کردن یکم بعضی جاها اذیت میشیم بخصوص روی بچه ها
الان که فهمیدم استاد از 9 سالگی مایک رو مستقل بار آوردن خیلی تعجب کردم و گفتم آفرین به ایمانت استاد
اینا همه برمیگرده به ایمان و توکل به غیب و باور کنی اون خدا رو قدرتشو عظمتشو
وقتی به او میسپاری رها میکنی
تو همین فایل چند دقیقه ای خیلی نکته و درس مهم نهفته من خوشحالم با خودم گفتم کبری حتما تو مدارش قرار گرفتی که امروز تونستی بیا به این فایل و گوش کنی و کامنت بخونی و خداوند رو شاکر و سپاسگزارم که امروز هم هدایتم کرد
خدایا ممنونتم که باید بیشتر روی خودم و ایمان و توکلم کار کنم این برای من نشانه بود همه رو به خداوند بسپارم و رها باشم اگر ایمان واقعی به غیب دارم
استاد و مریم جانم بی نهایت ممنونتون هستم که هر روز با شما و این سایت رشد میکنم و مدارم بالا میرود و تکاملمو دارم طی میکنم خدایا من لایق بهترینهای این جهان زیبایت هستم برمن بیفزا نعمت و ثروت بی کرانت را
یاحق دوستتون دارم
به نام خداوند بی همتا
سلام و درود فراوان
خدایا شکرت برای این همه توضیحات فوقالعاده
استاد منم خیلی این تنهایی سفر کردن و رفتن به یک جای خلوت و ساکت رو خیلی دوست دارم و حالم خوب میشه زمانی که روی خودم کار میکنم در تنهایی مطلق ،،
این طرز فکر استاد چقدر تحسین برانگیز است ،،واین گفته های بسیار عالی رو باید هزاران بار گوش داد و در زندگی بهره برد
یک مسیر زیبا رو میشه طی کرد
از هر لحاظ که ببینی استاد تجربه و دانش داره
از دیدن روش زندگی خانم شایسته که همیشه حالش خوبه و با خودش در صلح است،
از دیدن حرکات و برخورد مایک عزیزم و طرز فکرش توی این سن و سال،،
از دیدن این زندگی سراسر عشق و آرامش و حال خوب و حس خوب ،،
چقدر شما فوقالعاده هستین ،،چقدر زیبا صحبت میکنید وچقدر تاثیر گذار است این گفته ها
قبلاً حال خوب رو از صحبت های استاد بدست میاوردم ،،حالا زندگی خوب و روش درست رو هم دارم میآموزم ،،خدایا هزاران بار شکرت
اعتماد به نفس ،،و احساس لیاقتتون رو تحسین میکنم استاد عزیز و خانم شایسته مهربان
خدایا سپاسگزارم ازت برای این همه نعمت و فراوانی و سلامتی و موفقیت
موفق و پیروز باشید
ریحانه خواهر پرندخت
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و همه بچههای سایت
امروز مادرم اومد و گفت که یه خواستگاری اومده برات فلانیه و وضعیت و موقعیتش خیلی خوبه لگد به بخت خودت نزن
من در مسائل عاطفی بشدت ترمز دارم و اصلا فکر کردن بهش تمام وجودمو به استرس میندازه با خودم گفتم که این باورهای محدودکننده از چیه و چطور باید حلشون کنم
مادر من در سن خیلی کم 13 سالگی ازدواج کرد اونم به اجبار خانوادش و همیشه همیشه میگه که من اگه ازدواج نمیکردم اگه درس میخوندم به فلان جا میرسیدم آرزو داشتم که این کارو بکنم این کارو انجام بدم اما همشون در حد همون آرزو موندن بخاطر اینکه من ازدواج کردم حالا اینم بگم که پدر من اصلا اینجوری نبود و نیست که بگه درس نخون خود مادرم نخواست ادامه بده
من طی این 24 سال مدام این حرفا رو میشنیدم و خانواده مادریم هم همه بشدت مردستیزن و اصلا زندگی و روابط خوبی با همسراشون ندارن
منم به این باور رسیده بودم که ازدواج و داشتن شریک عاطفی یعنی گذشتن از تمام خواسته ها و آرزوها و زندگی کردن به شکل سنتی جامعه برای همین میخواستم که همیشه به موفقیت مالی برسم بعد ازدواج کنم چون میگفتم اگه من درآمد خودمو داشته باشم من قوی باشم دیگه کسی نمیتونه به من زور بگه دیگه هیچ مردی نمیتونه مانع پیشرفتم بشه (دقیقا شکل دیگه ای از این باور که من تا به فلان درآمد نرسم خوشبخت نمیشم)
امشب داشتم به ریشه این مسئله فکر میکردم و مثل همیشه به شرک رسیدم شرک از اینکه یه آدم دیگه میتونه در زندگی من تاثیر بذاره و مانع پیشرفتم بشه
به خودم گفتم که چرا داری شرک میورزی چرا داری قدرت رو از خودت و خدای خودت میگیری چرا فکر میکنی کسی میتونه در زندگی تو تاثیر بذاره و وقتی که اینجوری فکر هم میکنیم جهان آدمی رو وارد زندگیت میکنه که واقعا سنگ جلوی پات میندازه نه بخاطر اینکه اون میتونه این کارو انجام بده بخاطر اینکه تو بهش این قدرت رو دادی
و یه باور محدود کننده دیگه ای که دارم اینه که نکنه اینو رد کنم کس دیگه ای نیاد یا بهتر از این نیاد بعد به خودم میگم جهان حتی 1 درصد هم خطا نمیکنه اون آدمی رو میاره که کاملا هم فرکانس توعه
قبلاً این باورهای محدود کننده خیلی خیلی محکم بود اما بعد از دیدن سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا و دیدن رابطه زیبای شما کم کم این باور در من بوجود اومد که نه رابطه میتونه آزادانه باشه میتونه پر از آرامش باشه میتونه زیبا باشه و کم کم جهان منو به سمت آدمهایی هدایت کرد که اونا هم از زندگیشون خیلی راضی بودن از اینکه چقدر از همسراشون و زندگیشون راضین و همشون هم خانمهایی بودن که بشدت موفق بودن در کارشون و ازشون که میپرسیدم خیلیاشون میگفتن که بعد از ازدواج کارشون رو شروع کردن و همسراشون خیلی حمایتشون کردن
من قبل از دیدن روابط شما همیشه روابط عاطفی رو به این شکل میدیدم که دوتا آدم که حوصله همو اصلا ندارن و خانمه فقط بخاطر اینکه یکی خرجشو بده و آقاعه هم فقط برای اینکه یکی کاراشو انجام بده بود
و بعد از خدا هدایت خواستم که کمکم کنه این باور رو بهبود ببخشم و اومدم تویه سایت و زدم روی نشانه ام و به این فایل هدایت شدم
استاد صحبت های شما اول فایل که داشتید راجب خانم شایسته عزیز میگفتید به خودم گفتم نگاه کن ببین وقتی توحیدی عمل کنی وقتی به کسی وابسته نباشی وقتی به این فکر نکنی که تو باید کسیو خوشبخت کنی یا کسی باید تو رو خوشبخت کنه خدا آدمی رو وارد زندگیت میکنه که دقیقا مثل خودته کاملا باهات هماهنگه هر روز کنار هم از زندگی لذت میبرید و بیشتر پیشرفت میکنید در تمام جنبه ها بدون هیچ وابستگی کاملا توحیدی
بنام خدای بی همتا
سلام به جمع همه خوبان
وسلام خدمت استاد عزیز ومریم جون بانوی مهربون
امروز خیلی حالم خوبه ،،
پس از ماها آمدم اینجا بنویسم که بیاد بیارم
توی این همه مدت خدا هوای منو خیلی بیشتر از اونی که من فکرشو میکردم داشت، حواسش به من
هست خدای که برای من بهترینها رو خواست
وبرام تو زندگیم واضح پهن کرد
انگار که خدا به من میگه فقط برو خوش باش
نمیدونم چطوری بگم هی تو زندگی به من
چیزهایی رو میده که یه عمر حرص میخوردم
الان من رهام وفقط دارم لذت میبرم
وبه قول خودش
رها وخوش و آزاد
دارم لذت میبرم
ای خدای من خیلی دوست دارم
تو همه جای زندگی من هستی
خدایا دمتگرم که انقدر هوای من بنده بازیگوشیتو
آنقدر داری
نمیدونم چی بگم
یا چی بنویسم
فقط اینو میدونم قلبم آروم میزنه
لبم خندون
همه چی دارم
پول ، خونه ، آرامش، زندگی ، همسر خوب ،فرزند صالح ، خوشی ، جشن مکرر بچم، دورهمی خانوادگی
پدر ومادر خوب ، خواهر بردادر خوب
چی بگم الان که دارم مینویسم حس میکنم بهترین
حال جهان دارم
خدایا دوست دارم
خدایا تورو شکر میکنم
خدایا ممنونم بابت اینهمه فراوانیت
خدایا شکر بابت سلامتی کل خانواده
خدایا شکرت
خدایا تنها تورا میپرستم وتنها از تو یاری میجویم
بچه ها فقط از خودش بخواهید
اون بهترینشو بهتون میده
چون خدا بهترین بهترین هم میده
به نام خداوند حکیم
سلام به دوستان
خداروشکر برای دیدن این فایل اگاهی بخش که دید منو به پیرامون بازتر کرد . اینکه اول فکر کرد که دلیلش چیه و بعد با دلیل درست پذیرفت. استاد هم میگه من هرکاری میکنم با دلیل هست
چقدر دین پر از چرت و پرت ساختن و ماهم سالها فکر نکردییم که واقعا این مسائل از کجا میاد و پذیرفتیم . یادمه تا چند سال پیش مردم گوسفند یا خروس برای ماشین قربانی میکردن یا به اصطلاح خون میریختن که ازشون در مقابل بلایا محافظت کنه و چه شرک بزرگی داشتیم . یا هنوزم تو روستاها و مناطقی اداب خاصی برای کشتن موجودات قائل هستن و تمام این خرافات باعث محدودیت ما شده. بندهایی که غذای به اصطلاح حلال میفروشن و از نادانب مردم استفاده میکنن
تحسین میکنم این شخصیتی که شما دارید و از ادم ها حمایت نمیکنید همین دلسوزی ها یعنی شرک که وقتی به خودم نگاه میکنم هنوز از این اثار در باورهام هست و به قول استاد مثل گاری زنگ زده تو کوهستان هستن و دقیق تر که بررسی میکنم همش به خاطر اینکه باور نکردم که من خالق زندگی هستم و تمام اتفاقات رو رقم میزنم . نتیجه حمایتگری ضعف هست . چه در خانواده چه در ملت که باعث میشه شرک به وجود بیاد و طرف کاری انجام نده
درود و عشق بر یاران جان…
چقدر قشنگه این بحث مستقل بودن و رهایی از وابستگی ها…
نمیدونم کجا بود که استاد گفت بچه های 30 ساله هنوز توی خونه ننه باباشونن و من28 سالم بود هنوز توی خونه ننه بابام بودم و اصلا اجازه مستقل شدن به من نمیدادن مگر زن بگرفتم…
ولی من زنی که اونا به صورت سنتی برای من میخواستن بگرن من نمیگرفتم….
و زنی که من میخواستم اونا نمیخواستن…
این داستان و حرف های استاد توی قدم هفتم دوره دوازده قدم دیگه تیر آخرو به من زد که من باس مستقل بشم…
و هرجا بودمو نبودم از خانواده خودمو جدا کردم و رفتم سی خودم جوانی 28 ساله که هنوز برای مستقل شدن باس بره کار یاد بگیره…
هنوز باس تکاملشو طی کنه…
به هر حال ارزششو داره مستقل شدن…
خوش بحال اونایی که پدر مادری همچون استاد آگاه دارن که بچه رو از 18 سالگی میزارن بره پی علایق خودش…
و من دیگه گفتیم هر بهاییم داره میپردازم و با توکل به خدا حرکت کردم و تا الانم یه پوست انداختم ولی دیگه رو براه شدم و خداروشکر خدا هوامو داره و در مسیر تکامل هسیم…
تنها وظیفه ایی هم که طرف من هست…
صبر، توجه به زیبایی ها و نکات مثبت و تجسم و
لذت بردن از از هرچیزی که هست حتی کوچیکاش… ویه چیز دیگه که سکرته…
من طرف خودمو انجام بدم خدا هم مطمعنم که طرفو خودشو انجام میده که طرف خدا هدایته…
الهامه پناهشه و روزی رسانیشه… و…
خداروصد هزار مرتبه شکر من همچنان توی مسیر…
دوستارتون سهند (:
به نام هدایت الله
سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
خداروشکر میکنم این سایت الهی با کامنتهای بینظیرشون و حرف های استاد چقدر دوست داشتنی و ارزشمند بودحتما باید چندین بار این فایل رو گوش کنم تا بتونم همین یه تیکه رو هضم کنم و شاید بتونم یه گوشه ای از اونو درک کنم و عمل کنم. چقدر با این آگاهی ها تمام وجود من لبریز شد از حس توحید و اعتماد به خدا. این جنس از ایمان استاد به خدا رو تحسین می کنم
. چقدر این دیدگاه میتونه به رشد خودم و آدم های اطرافم کمک کنه.چقدر این عدم وابستگی وخودکفایی را دوست دارم چون تا جایی که یادم می آید کارهایم را خودم انجام می دادم وبزرگ وبزرگتر که شدم جاهایی ناآگاهانه آسیب خوردم اما به لطف خداوند وهدایت به این مسیر جادویی وکنار استادم وهرروز گوش جان سپردن به رهنمودهایشان خودکفایی ام در جهت درست بسط پیدا کرد ،خیلی شجاع ونترس هستم واز تنهایی به هیچ عنوان نمی ترسم وتقریبا همه چیز را در زندگی تجربه کرده ام ودر قدم ها تقربیا زندگیم را تعریف کرده ام هترین لذت این است که خود آدم توانای کسب در آمد داشته باشد
و حتی پول مصرف کردن در این وضعیت خیلی لذت بخش و ارزشمند است واقعا این صحبت ها و این سوال های که دوستان مطرح می کند و باعث می شود که خلی حرف ها و درس های مفیدی توسط استاد بیان شود رویایی است همین فایل چقدر نکات ارزشمند و تاثیر گذار دارد
درپناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله