https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/12/abasmanesh-12.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-01-05 08:42:342024-11-17 16:39:19سفر به دور آمریکا | قسمت 106
173نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من خودم از فایلهای دانلودی رایگان شروع کردم و حسابم خالی خالی بود به طوری که نمیتونستم نه اینکه هیچ کدوم از محصولات سایت را خریداری کنم و نه زندگی خودم را بچرخونم
من با فایلهای رایگان شروع کردم و تغییرات در من شروع شد باعث شد که به درآمد برسم و چندین محصول از استاد خریداری کنم و تا قبل از آن به واسطه ندونستن قوانین ضررهای خیلی زیادی انجام دادم و از موقعی که با هدایت خدا با استاد آشنا شدم با خیلی از قوانین آشنا شدم و سعی کردم به آنها عمل کنم و جلوی خیلی از رفتارها باورهای من رفته گرفته میشه و رشد میکنم.
این فایل ها الماس هستن ،
من حالا ارزشو میفههم .
حاضرم هیچ خرجی نکنم ولی محصولات رو‌بخرم چون ارزش دارن و مهم تر ،تعهد به عمل به آموزش هاست
خدا را شکر آزادی زمانی مکانی مالی این امکان را به آدم میده که تمام کارهاشو با نظم و ترتیب و با فکر انجام بده بدون هیچ عجله ای .
خداروشکر استاد جان ثروتمندین و راحت میگیرن کارها را
زندگی در RV واقعاً عالیه من خودم یکی از رویاهام خرید کاروان هست که بتونم داخلش زندگی کنم و به همه جای دنیا سفر کنم
برای من سفرنامه تا به اینجا طوری بود که میگفتم این دیگه بهترینه, این دیگه آخرشه ،و باز قسمت‌های بعدی زیباتر میشد و نمیتونم بگم کدوم قسمت بهتره چون همش زیبا بود و همش آموزنده است
ممنونم استاد عزیز که بی‌وقفه 3 ساعت به سوالات ما پاسخ دادین، درود بر شما
درود بر خانم شایسته عزیز که 100 قسمت برای ما تهیه کردند و همینطور سوالات بچه‌ها را از استاد عزیز پرسیدند که ما هم استفاده کنیم
سلاااام و صد سلام گرم تقدیم تک تک اعضای خانواده عزیزم
من مسعوده احمدیار هستم که در طی تقریبا 2 سال میشه هی وارد سایت میشم بعد چون چندان فعال نبودم بعد از مثلا 3 ماهی یا حتی 4 ماهی یکبار میومدم و به سایت سر میزدم د میدیم که آقا اتاق شخصی ندارم و منو اخراج کرده هههه،یا خودم اخراج شدم یا استاد اخراج کرده نمیدونم
و در واقع اکنون و این لحظه به لطف رب، بعد از مدتها کار کردن روی فایل های رایگان و محصول عزت نفس برگشتم که بیام دوباره به سایت عضو بشم و دیگه واقعا فعالیت کنم و جز بهترین شاگردان استادم باشم از لحاظ کیفیت کار و نتایجی که میگیرم و…
و در واقع من پارسال شاید در ماهای تیر یا مرداد بخاطر یک تضاد که توی رابطه برخورده بودم، البته تضاده اصلا سنگین نبود اما در بین 2 راهی قرار گرفته بودم و نمیدونستم باید کدوم راه رو بروم و از آنجایی که شناخت چندان درستی هم از خودم نداشتم تصمیمات درستی نمیتونستم بگیرم و دیگه اونوقت مامانم رو ازش درخواست کردم که مامان خواهش میکنم پول بده تا عزت نفس رو تهیه کنم وگرنه شاید در مسیر اشتباهی هدایت بشم و اونم بنده خدا قبول کرد البته بهش وعده دادم که پولشو پرداخت میکنم پس دوباره بهش میدم و با خریدن دوره عزت نفس اون رابطه رو قطع کردم و واقعا از خدای خودم سپاسگذارم چقد اون فرد مقابل من یک آدم شریف و بی‌نظیری بود هم سن من بود خودم هم 18 ساله بودم اونهم،ولی اون فرهنگ اش متفاوت بود مذهب اش و اصلا خیلی از ویژگی هامون متفاوت بودن ولی اصلا من با اون آدم بعد از استفاده از فایل های استاد آشنا شدم کسی که هرگز فک نمیکردم چنین ادمی وجود داشته باشد چون اصلا در طول 18 سال زندگیم من حتی یک کلمه در مورد اینکه مرد ها و پسر ها آدم های خوبی هستند نشنیده بودم و هرچه تجربه داشتم همه شون صحبت های بد بود واسه همین بارها از کسانی که خوشم میومد وارد رابطه نشدم چون میگفتم نه اینا آدم نیست
ولی با اون آدم اصلا هدایتی آشنا شدم و چقدر تجربیاتی قشنگی باهم داشتیم واقعا یک عشق و احساس فوق العاده ای رو تجربه کردم اینو هم بگم که من اونو هیچ وقت از نزدیک ندیدم اش،و فقط از طریق انترنت باهم آشنا شدیم و طی چند ماهی که باهم بودیم ازش خاطرات خیییلی قشنگی دارم و انشالله هرکجا که هست دلش شاد و احساس اش عالی باشد و موقع جدا شدن از همدیگر، باهم خدا حافظی کردیم و برا همدیگر بهترین هارو آرزو کردیم و دیگه هر کسی رفت سراغ زندگی خودش،هر چند که بعد از خداحافظی چندین بار دلم براش تنگ‌میشد ولی دقیقا جدایی ما هم از اون جلسه اول عزت نفس شروع شد که من تصمیم گرفتم که حواسم را روی خودم جمع کنم،و در همان زمان تقریبا 2 ماه میشد که داشتم زبان انگلیسی می‌خواندم و با جدا شدن از اون و عمل به عزت نفس تمام تمرکزم اومد روی خودم و برنامه هام و خییلی در زمینه زبان انگلیسی ام در طی چند ماه رشد بسیار سریع و بالای کردم خدارو صد هزار مرتبه شکر و اصلا من با این نگاه از دوست پسرم خداحافظی کردم که دقیقا به افراد خیییلی بهتری هدایت بشم و دقیقا همینطور هم شد، توی یک کورس درس می‌خواندم البته بصورت آنلاین و استادم و تمام هم کلاسی هام از دیگر شهر های افغانستان بود و من تنها شاگردی بودم که از این شهر که توش میشیم حضور داشتم توی کورس،و اصلا اون همصنفانم اون استاد که داشتم از صبر،از ارامش،از نظم از توانایی از در صلح بودن با خودش، از همواره فقط توجه کردن به خواسته ها اصلا همه جوره این آدم عالی بود و منی که در طی 18 سال که 12 سالش رو تحصیل کرده بودم هرگز در عمرم استادی رو ندیده بودم که اینقد کارش را با کیفیت انجام بدهد همواره تمام استاد هام سعی میکرد از کارشون بدزدد و زودتر مارا رخصت کند مسائل شاگردان راخوب حل نمی‌کرد، همینطور همصنفان که داشتم همواره رقابت،هیچ وقت با نیت پاک به یکدیگر کمک نمی‌کرد و… و من در یک چنین محیطی بزرگ شده بودم و پذیرفته بودم که آره همه آدمها همینجوری است دیگه،ولی اون کورس انگلسی و اون دوست پسر که ازش صحبت کردم اینا اصلا خییلی زیاد باورهای مرا جابجا کرد،در مورد اوضاع عالی کشورم در مورد ثروت مردم در مورد آدم های عالی و خوب و با وجدان و… که تمام اینها هم از آموزه های استاد برام بوجود اومد و چقدر من از اون آدم‌های خوب که وارد زندگیم شد الگو گرفتم مخصوصا در نحوه برخورد با آدمها از اون استاد کورس انگلسی ام من خیییلی چیز ها علاوه بر یادگرفتن زبان من خییلی چیز های دیگه یاد گرفتم که واقعا برا اون استادم نیز بهترین هارو آرزو میکنیم یه خبر عالی هم دارم و اونهم اینه که 5 ماه پیش اون استاد زبان انگلیسی ام پرواز کرد و رفت به آمریکا، و کلاس مونو رها کرد و هرچند که دل نه تنها من بلکه کل هم کلاسی هام براش تنگ شده بود ولی واقعا خییلی برام پاور و انگیزه بالای داد که آقا میشه براحتی سفر کرد اونهم به کجا ، به آمریکا، جایی که من از بچگیم فک میکردم که یک مکان خیییلی دوره و نمیدونم که اصلا من به اونجا میرسم یانه،ولی همه چیز رو آسون کرد و همه چیز براحتی و به آسانی اتفاق میوفته خدایا واقعا ازت سپاسگذارم
و خلاصه بعد از اون اتفاقات من دیگه به کورس های آموزشی زبان انگلیسی خیلی بهتر و بیشتری هدایت شدم که هم به شاگردان اش پول پرداخت میکرد و هم تدریس میکرد بصورت آنلاین و راستی یه چیز دیگر هم میخوام بگم اینکه این کورس های بعدی که من بهشون هدایت شدم اساتید شون از آمریکا است و اصلا فارسی نمیفهمد و یکی از استاد من از فلوریدا بود در شهر میامی زندگی میکرد پسر 19 ساله، یعنی هم سن من دیگه،منم 19 ام که شاگردش آن و اون استادم که تازه سال اول دانشگاه اش بود بخش اقتصاد تحصیل میکرد که تازه یک ماه میشه با اون استاد خداحافظی کردیم چون رفتیم به سطح بالاتر انگلیسی ، اینم یک نکته ای قشنگی بود که دوست داشتم در موردش بگم و به لطف خدا بعد از حدود 4 ماه تمرکزی کار کردن روی عزت نفس و دیگر باورها مخصوصا باور فراوانی، من مدارم قشنگ قابل دید تغیر کرد،من درامدم 35 برابر افزایش پیدا کرد خدایا صد هزار مرتبه شکرت
منی که اول اصلا درآمدی نداشتم بعد یک مبلغی رو نوشتم و اتفاقی افتاد که با کورس زبان انگلیسی آشنا شدم که پول هم میداد و همون درآمد را نه بلکه 2 برابرش را کسب میکردم بعد درآمدم شد 4 برابر و این 4 برابری فقط حدود 8 ماه شاید یا کمتر از اون طول کشید و بعد الان یک ماه میشه که خوشبختانه درآمد من 35 برابر تغیر کرده خداجونم چه میتونم بگم من الان نه تنها دارم زبان انگلیسی میخوانم بلکه در کنار یادگیری زبان، من الان استاد مهد کودک هستم و چقدر من عاشق اون کودکان زیبا هستم اصلا اونا فرشتگان از جانب خداست هروز میاد منو بوسه میکه بغلم میکنه و منم همینطور اونارو با عشق میبوسم چقدر رابطه هامون زیباست و من هروز اصلا زندگی میکنم علاوه بر اینهمه اتفاقات عالی که میوفته پول هم کسب میکنم این اولین باری است که شغل گرفتم یعنی من تا قبل از این فقط هی درس میخوندم و درآمدی خاصی نداشتم ولی الان همه چیز دارم خدارو صد هزار مرتبه شکر
و همین 3 روز پیش دوست داشتم دوره 12 قدم رو تهیه کنم البته طی 7 روز من روی باورهام کار نکرده بودم و فک میکردم که شاید الهام ام را درست درک نتوانم و توی فکر بودم بعد اقدام کردم هی طی 4 روز من زور زدم که محصول را خرید کنم باوجودیکه پولش را داشتم ولی انجام نمیشد چون خرید آنلاین از افغانستان کمی جنجال داره نسبت به خرید از ایران بصورت آنلاین، و خلاصه 4 روز طول کشید و محصول خریداری نشد و منم گفت احتمالا یک نشونه است و الان خرید نمیکنم بیا روی عزت نفس خودم و باورهای توحیدی ام واقعا جهادی کار کنم،و طی 3 روز میشه که انترنت ام را خاموش کردم که فقط تمرکزم روی خودم باشه و خیلی از اینکه هستم راضی هستم واقعا خییلی نتایجی فوق العاده فراوان و زیاد و چشمگیری گرفتم اما همین مقدار شو نوشتم و بقیه شو انشالله اکر شد توی فایل های سفر به دور آمریکا نوشته خواهم کرد البته اینجا من میخواستم در مورد سریال سفر به دور آمریکا قسمت 107 بیام کامنت بنویسم ولی این صحبت ها اومد و اینارو نوشتم و خواستم کمکی باشد برای دوستان که این کامنت رو میخونه و رد پای باشد برا خود من که من در گذشته 5 ماه پیشم در کجا بودم و الان کجا هستم و به کجا هدایت خواهم شد،این کامنت رو میذارم روی قسمت 106 سفر به دور آمریکا و انشالله از قسمت 107 به بعد رو هروز برا یک قسمت یک صفحه کامنت دلنشین میذارم
عاشقتونم برا همه تون آرزوی شادی،سلامتی خوشبختی ثروت و سعادت از خداوند مهربان دارم و مخصوصا برا شما دوست عزیز که کامنت منو با عشق خواندید براتون یک لبخند بزرگ همیشگی روی لبانتون آرزو میکنم
مرسی بابت کامنت قشنگ تون که زیر کامنتم گذاشتید،اتفاقا الان مدتهاست که یه جورایی ته دلم عجله دارم که دوره 12 قدم رو بخرم ولی واقعا هر کاری میکردم با وجودیکه اون آدم که قرار بود برام محصول رو بخره حضور داشت و… ولی هی این تهیه نمیشد
منطق من اینو میگفت که حتما بخرمش چون با طی کردن‌تکامل و تمرینات مستمر،و فراوان تسلط من بر قانون بیشتر بشه،اما الان کامنت زیبات رو دیدم احساس میکنم یک نشونه است من همواره موقع که 12 قدم تهیه نمیشد از خودم می‌پرسیدم آخه چرا تهیه نمیشه اگه قراره خداوند چیزی برام بگه خوب بگه،و 45 روز گذشت شایدم بیشتر و الان است که دارم کامنت شمارو که زیر کامنتم عاشقانه کامنت گذاشتید رو خوندم دیگه فهمیدم داستان هدایت الهی رو،پس من حتما دوره احساس لیاقت رو تهیه میکنم انشالله در مدارش قرار بگیرم با هدایت الهی کم کم، مسیر خداوند هیچ وقت بدو بدو و عجله نیست
مرسی عزیزم که کامنت قشنگ ات هدایتی شد برام تا بتوانم تشخیص بدهم خداوند چه میخواد بهم بگه
احساس لیاقت باعث میشه از ترس ها و تهدید ها دور بشی و هر لحظه با استقامت و با قدرت قدم برداری
خدا را شکر که پیام کن شده هدایت شما
من خودم خیلی تو این سایت هدایت ها شدم
خیلی تردید ها داشتم و با احساس لیاقت عوض شدم
در مسیر های دو راهی اول ببین دل ت چی میگه بعد باز تردید داشتی حتما گزینه مرا به یوی نشانه ام هدایت کن بزن مثل فال می مونه و با فایل و کامنت بچه ها هدایت میشی کدوم راه از دوراهی رو انتخاب کنی.
استاد عزیز عباسمنش عزیز از زمانی میگم ک برای اولین بارتو کارگاه قالی بافی صداتو از فایلی ک مربوط ب ایه قرانی بود شنیدم یادم نی چ ایه ای بودولی فک میکنم واس ثروت بوده باشه اینکه خداوند بیشتر ازمامیخوادک ماثروتمند باشیمواز ثروتمندی پیامبر و مولتی میلیاردی امام حسین فک میکنم گفتی درست یادم نی اونموقع یعنی 5سال قبل وضعیت روحی خوبی نداشتم از لحاظ روابط باهمسرم مشکل داشتمو در حال جدایی بودم وخب شروع کردم ب یادگیری قالی بافی تو کارگاه تو1گروه ویسات بودنمیدونم چرا از اساتید موفقیت تو اون لحظه باید صدای تو رو میشنیدم ولی میدونم چون از بچگی دوست داشتم ایات قرانیو جور دیگه یادبگیرم واینکه تو دین پیامبرش هم ثروت داشته وخب چیزهایی بود برخلاف چیزهایی ک شنیده بودم منو سمت خودش کشید میدونم بیشتر تاثیرش ب خاطر ایات قرانی بود.بالاخره از اون ب بعد دلم بیشتر خواست بیشتر گوش بدم بیشتر یاد بگیرم خب با اون شرایط.وهمش دنبال ویسات بودم.راستشو بخوای ب سایتت هم نمیومدم و1جورایی نمیخواستم حتی بهابدم.رایگان میخواستم.شنیده بودم میگفتن بهشت ب بهاس ن ب بهونه ولی درکم قد نمیداد.همیشه از بها دادن ترسیدم مخصوصا با اون فایل ک گفتی مثل ابراهیم اگه جاش برس باید از جونت بهاشو بدی منم جون عزیز.
تااینکه توگوشیم تو تبلیغاتهای تلگرام دیدم محصولات شمارو داره خب ازش پرسیدم قانون افرینش چند؟زده بود100000تومن.اونموقع حقوقم1500000بودخب تازه پول دیده بودم سرکارمیرفتم دلم نمیخواست خیلی پول خرج کنم ازش گرفتم اینم بگم هم میدونستم سایت شمانی هم1جورایی خودموقانع میکردم ک ن بابادرسته خب بارها شنیده بودم محصولات شماگرون.گرفتم وبارهاوبارها گوش دادم هم درک کردم هم نکردم بهتره بگم اصلاکمکی بهم نکرد یعنی اصلافرکانس و باور چیه حتی اونجاک از توجه واعراض صحبت میکنین چیزی عایدم نشد اره راست میگین ک کسی ازراه درستش محصولات شمارو نخره خب ب جایی هم نمیرسه ولی خب نمیخواستم باور کنم.همزمان کتابهای موفقیت رو میخوندم خب خیلی رو تاثیر داشت واس منی ک اهل مطالعه نبودم اهل مطالعه شدم خب نگاهم ب زندگی عوض شد.درواقع هم باگوش دادن ب فایلا هم مطالعه میخواستم یهو پرش کنم.
اینم بگم از بچگی دوست داشتم قران رو جور دیگه بخونم وقتی میگفتن قرانو از نگاه دیگه بخون خب برام جالب بودیعنی چی.واز بچگی این ایه ک میگه خداوند سرنوشت هیچ قومی راتغییر نمیدهدمگر اینکه خودشان بخواهندواقعا روم اثر داشت ومیگفتم یعنی چی این چ حرفیه خداگفته مگه کسی پیدامیشه ک نخوادزندگیش عوض ش.ک خداوند اینطوری گفته.وایاتی مثل یهدی من یشاءو یضل من یشاء
اینکه خداهرک رابخواهد هدایت میکند وهر ک رانخواهد گمراه ای بابا مگه خداهم بین بنده هاش فرق میزاره هر کیو بیشتر دوست داشته باشه بیشتر بهش میده پس اونجا چی میگه ک سرنوشت هیچ قومی راتغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان بخواهند1جا میگه خود ادما بخوان1جادیگه خواسته ی خودش مطرح خب این2ایه برام ضدونغیز بود ودرک نمیکردم ک چرا توقران باید این ایات ضدونغیز باشه.
خب همچنان ب فایلات گوش میدادمو دلم میخواست دنیارو هم تغییر بدم این حرفت ک تا خودت ب نتیجه نرسیدیو ازت نخواستن ب کسی چیزی نگو ندید گرفتمو مخصوصا ب خونوادم گفتم خب بگذریم ک هنوزم هنوز مسخرم میکنن.اینم از این
وخب ب محصولات روابط و عقل کل و1.2تااز محصولات هم رایگان از همون کانال ها دسترسی پیداکردم واس من ک روابطم ب هم خورده بود مخصوصامحصول عشق ومودت حکم 1گنج بود ولی خب گوش نکردم نشد ک بش.فک میکنم 2سالی هس عضو سایتتم اوائل هول میزدم برای اینکه فایل های رایگانتو دان کنم و دان هم میکردم ولی خب کو اون همه تعهد ک بشینم اول 1وش بدم درسمو بگیرم کامل بعد برم سراغ اون1.همینطور فقط دان کردم.
زمانی خواستم باور کنم ک فایل افرینش برای سایت نی ک با1ازکسانی ک از سایت محصول خریده بود تو اینستاگرام اشناشدم.البته اونموقع نشونه هارو می دیدم براحتی وخیلی برام قشنگ بودن.ولی خب ب شفافیت حالانبود.سال97بودحتی ب1از دوستام هم گفتم ک تلگرام محصولات واس سایت شمانی خب اخه واس اونم اون کانالو فرستاده بودم
میدونستم ازتغییرباورمیگین ولی سختم بودبرم دنبال باورهای قبلیمو بشکونمشون.یعنی این تعهدم پایین بود نمیخواستم اون ب قولی غار راحتیمو بشکافمو تغییراتی توش بدم.واینکه میگفتین حرفی ک عمل نیاره حرف مفت مصداق من بود میخواستم تغییرکنم ولی باهیچی.پول خرج نکنم.وقت نزارم باورهامو بشکونم.فقط فایلای افرینشو گوش میدادمو تمریناتشو عمل میکردم و ب قولی خودمو قانع میکردم ک دارم عمل میکنم پس حرف مفت نی.
اینم بگم تنها چیزی ک ازسال98بهش پایبند بودم خواستم مثل شماقرانو جوردیگه بخونم وشروع کردم اولش چیزی بلد نبودم ولی خب1چیزی ک بابتش همیشه از خداسپاسگذارشم هوشم کدهایی ک شمامیدادینو برای خودم داشتم وطبق اون کدهاشروع کردم حتی ایاتی ک شمابهش اشاره نکردین.چوناین صحبتت یادم بود ک گفتین برین تو قران تحقیق کنینو فقط ب گفته های من اکتفا نکنین ک عباسمنش اینطوری گفته.دیدم واقعا خیلی جاداره واس یادگیری.ک هنوزم هنوز میخونمش تا مثل شما یادبگیرمو بهش عمل کنم و اصول خودمو داشته باشم باور سازی کنم اونم از رو قران منی ک تاحالاوابسته این واون بودم و نمیتونستم تشخیص بدم چی درسته چی غلط.هر کی هر چی میگفت قبول میکردم.دیگه ادما ممکنه اشتباه کنن وب سلیقه خودشون حرف بزنن قران ک سلیقه ای نی.خب راستش چیز دیگه هم اینکه گفتم اگه عباسمنش ک ب قول خودش اصلا قرانو قبول نداشته تونسته ب اینجا برسه منم میتونم حالا چرا منتظر باشم محصولات اونو بخرم تا بفهمم قران چی گفته خودم میرم پیش.خب خداروشکر تاحالا هم ادامه داشته و داره خیلی هم برام شیرینه خدایاشکرت باعشق.
بریم قسمت شیرین ماجرا از اون جا ک تو خونواده های بزرگ شدم ک همیشه رو حق الناس خیلی تاکید بوده و حتی پدرم بدهی ک داشت چیز نو واس خونه نمیخرید مبادا طلبکاراش بگن تو ک داری چرا بدهیتو نمیدی و واس خونت خرج میکنی و خب اینم بارها شنیده بودم ک خدا حق الناس رو نمیبخشه و بااینکه افرینشو گوش میدادم ولی همیشه این حس گناه ب قول خودمون عذاب وجدان بود ک1روزپولدار بشم پولشو ب سایت عباسمنش پرداخت میکنم چون خب خودتونم تو شروع فایلا میگین ک از راه نادرست رضایت ندارین.وخیلیم منتظر بودم ک فایل رو سایت باشه وپولشو پرداخت کنم ولی خب دلم میخواست تخفیفات داشته باشه زورم میومدیک و خرده ای پول بدم اونم فقط واس4فایل 1جلسه.خوشبختانه 40درصد فایل تخفیف خوردو ب قیمت870تومن خریدم و احساس راحتی کردم اونم وقتی حقوقم700تومن بود 700هزار تومن.عیدیمو گرفتم پرداختم عوضش راضی بودم خوشحال بودم دینی ب گردنم نی.چون خیلی منتظر این لحظه بودم لباس عید نخریدم در عوض اینجا دادم.ناراحت لباس بودم ولی خب خیالم راحت بود.این فقط 1بخش اون قسمت شیرین بود.
توقسمت تمرکز بر نکات قسمت فک کنم قسمت6بوداز کامنت دوستان کامنت فرنوش شایسته فک میکنم نظرمو جلب کرد اونجا ک از توجه و ابزارش ک خدادر اختیارمون قرار داده و مسولیت زندگیمونو با استفاده از قانون جذب داده ب خودمون نوشته بود واینکه چیزهایی ک ماتو ذهنمون داریم همه ترمزهای ذهنین ک از بقیه قرض گرفتیم اونجا بو ک ب قولی دوهزاریم افتاد و تازه فهمیدم خدامسولیت خلق زندگیمونو داده ب خودمون یعنی چی.
اینم بگم این اتفاق اتفاقی نی چون از مدتها قبل شروع کردم ب شناسایی باورهای غلتم وباورهای درستو جایگزینشون کردم یعنی باتعهد وعملا.خب 1چیزی قبلا خیلی نتیجه نمیگرفتم ولی حالا فقط شروع کردم باورهای درستو جایگزین کردن نتیجشم دیدم رفتم دکتر واس حجامت منی ک غلظت خونی داشتم دکتر گفت جریان خونت بهتر شده درسته نتیجش کوچیک ولی چیزی ک خوشحالم میکنه اینه نزدیک2سال خرج کردم هرچی طب سنتی گفت گرفتم خوردم تا اونجا ک تونستم ولی این ماه ب گفته ای دکتر عمل نکردم فقط شروع کرده بودم ب شناسایی باورهای غلط.تازه ب تکرار هم نرسیده حالا نیمه کارس.ولی خب این نتیجرو داده خدایاشکرت باعشق.منی ک هردفعه میگفتم خب ک چی من ک نتیجه ندیدم.
دوباره1قسمت شیرین این ک استاد1بار ازت شنیدم هرسال بعدسال تحویل میری واس خودت هدف گذاری میکنی میخوام بگم منم سال99مثل تو عمل کردم سر سال تحویل ک همه انرژی هایکیه از خدا خواستم جور دیگه ب هراتفاقی نگاه کنم ک زاویه دیدمو تغییر بده و براحتی عصبی نشم نگاه منفی نداشته باشم ب مسائل اینم بگم باز از خودت یاد گرفتم ک نگم چوری فقط ازش بخوام خب نتیجه داد نمیدونم چطوری بهم گفته شداونم بهم الهام شد هدایت شدم خودم ب تنهایی بدون اینکه ک کسی بهم بگه البته بگم میخواستم امتحان کنم ببینم چقدر حرفت درست
والان1سال از اون روز میگذره و چیزهای بهتری یادگرفتم مثل قانون همزمانی.ک اینم کسی بهم نگفت الا خود خود عشقم خدا.خدایاشکرت باعشق
اما درس هایی ک از این قسمت گرفتم
1.فهمیدم اگه میخوام از زندگیم لذت ببرم و ب قول شما میخوام اونموقع ک عزرائیل اومد سراغم راضی از اینکه ب همه خواستهام رسیدم و راضی برگردم سمت پروردگارم ب قول خودش ای نفس مطمئنه ارجعی الی ربک باشم جور دیگه متفاوت از بقیه فک کنم و راهش هم تغییر باورها وخب تغییر فرکانسم.متفاوتر از اونچه ک تا حالا بودم باشم.ب قول قران تاریخ تکرار میشه اگه میخوایم مثل نیکانمون نباشیم خب مثل اونا رفتار نکنیم.
2.واینکه اگه میخوام ب چیزی برسم باید بهاشو بدم خب2بار سر این قضیه تو گوشی خوردم سرطمع اینکه ارونتر محول شمارو بخرم خب دومیش چند روز قبل بودوقتی ک شبش این فایل ب عنوان نشونم اومد و بازش نکردم وبعد خوندمش دیدم باحال من چقدر مطابقت داره و اینکه نشونه ها درستن.واقعا نشانه من درسته و واس من دقیق بوده.ولی خب درسی ک بهم داد این بود باید متفاوت تر از قبل باشم اگه میخوام زندگیم تغییرکنه قبلا حاضر نبودم بها بدم خب اگه الانم اینطور باشه کو تغییر من.این بها میتونه وقتم باشه پولم باشه ب قولی از وقت گرفته تا جون.
3.درس دیگه اینکه خب کسی ک تو این مدار نباشه نمیفهمه ک بابا خب این خودش سرمایه گذاری رو خودت همین خریدن محصولات در واقع خودمو میگم فک میکردم1خرید محصول و پول از دست دادن مگه ادم واس این جور سخنرانیهاپول خرج میکنه شاید باور نداشتم نتیجه میده و فک میکردم اینم مثل بقیه اساتید موفقیت.1پولی میگیرنو فقط محصول خودشونو میفروشن کار ندارن بعدش چی میشه.یاهمون پول از دست دادن.وباید باتعهد بری جلو حرفی ک عمل نیاره حرف مفت تغییر میخوام ولی هیچ اقدامی نکنم.مگه میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شاید باور نداریم ک اصلا فکر.باور ک زندگی مارو میسازه.همه چی فکر.احساس.باور ک زندگی مارو میسازه اصلا بابا زبان این دنیافرکانس فرکانسم از باور ماشکل میگیره منی ک اصل ریشه یعنی زبان دنیا رو بلد نباشم مثل ترکی ک زبان مادریم چطور میخوام باابزاری ک در اختیارم باهاش ارتباط برقرار کنمو زندگیمو خلق کنم اینم بگم زبان مادریم رفته تو ناخوداگاهم.یعنی اگه بخوام مثل فارسی یاهر زبان دیگه ای صرفش کنم مثلا اول شخص مفرد یاجمع یا….واقعا اونم اگاهانه گم میشم وقاطی میکنم خب دونستن زبان دنیاهم از این قاعده مستثنی نی من تاحالا تو ناخوداگاهم از این ابزار استفاده میکردم هرانچه ک خلق کردم هیچ خودم متوجه نشدم ولی الان ک زبونشو فهمیدم دیگه اگاهانه ت.توجهمو متمرکز میکنم.ب اونچه ک میخوام و از اونچه ک نمیخوام اعراض میکنم ب قولی خودکنترلی دارم.خب فهمیدنش نیاز ب بهاداره اینطوری نی.ولی خدایاشکرت باعشق همیشه میگم نمیدونم چی کار کردم ک تو این مدارم و این لطفو در حقم داشتی ولی خدایاشکرت باعشق.الان فک کنم 2ساعت در حال تایپمو کمرم خسته شده ولی راضیم ک مینویسم برای یادگیری خودم.چون ما یادگرفتیم ک تغییر فیزیکیه جسمیه.ن درونی ن چیزی ک باید براش بها بدیم.اگه برای خودمون ارزش قائلیم.خب اگه ب خودت اهمیت میدی و ارزش خودتو میدونی رو خودت سرمایه گذاری میکنی و خب سرمایه گذاری هم ارزش خودشو داره و باید بهای ارزششو بدی. استاد چ خوب گفتی ک چطور ب خورد وخوراکت اهمیت میدی ب خونت یاچیزیا دیگه واس درونت فرکانست ک منجر ب تغییر دنیای بیرونت میکنه نمیخوای خرج کنی.البته این هس ک فک میکنیم بااین کار پولیو از دست میدیم مخصوصا وقتی درامدت کم باشه.ولی اینم باز میگه ک درعوض چیزهایی یادمیگیری ک تاحالا بلد نبودی کسی تاحالا بهت نگفته بود اصلا قابل قیاس نیستی بعدش نسبت ب قبلت.اینایی منی میگم ک فعلا نتایجم کوچیک وبزرگترینش رو سلامتیم بوده خدایاشکرت باعشق
4.استاد1چیز دیگه خیالت راحت بعد شنیدن این نشونه و اون اتفاق هرچی محصول ک رایگان دستم اومد رو پاکیدم ب غیر اونی ک بهاشو دادم.از نو شروع میکنم.
5.استاد چقدر امنیت درونی داری ک ب محصولاتت مطمئنی و میگی هرکی ک باتعهد عمل کنه حتی ب فایل های رایگان ب غیر ازنتایجی ک میگیره 1نتیجش میشه خرید محصولاتت.واینکه چقدر ارزش کارخودتو میدونی ب خودت مطمئنی ارزش خودتو ک میگی حتی ب فامیلات رایگان نمیدی.ودلسوزی هم نداری ک کسی بتونه کسی نتونه ومیگی اگه کسی تو مدارش باشه میخره اونم بااطمینان و انقدر هم باور فراوانی داری.ک محصولت نمیمونه.باشه خدایاشکرت باعشق ب منم از این امنیت درونیه بده.
6.همیشه میگفتم چرا اونایی ک ب فایلای استاد گوش میدن نتیجه هایی مثل استاد نمیگیرن چراکسی پیدانمیشه بگه منم مثل استاد ب این نتیجه بزرگ رسیدمو مثال بزنه.و حالا ج گرفتم از زبون خودت استاد ک چند نفر مثل تو عمل کردن ب همون تعداد هم نتیجه گرفتن ایا کسی پیدامیشه بگه مثل استاد عمل کردم و ب نتایج استاد منم رسیدم؟و اینکه باز هم جاداره و نتایج نامحدودن.مگه میشه مگه داریم حتی بزرگتر ازاین ک میبینیم….باورش برام راحت نی چون هنوز اول راهم
7.چقدر اونجاقشنگ گفتی ک زحمت کشیدین و این نتایج الان حقتون حق مسلمتونه.بهاشو میگیرین و ب کسی هم تخفیف نمیدین این ارزش گذاری واقعا از کجا میادو اون اعتماد ب نفستون برای فروش لباس هاتون.ک حتی لباس هاتونم ب بها میدین.
8.واینکه لذت بردن صرفا پولداری ولاک چری بودن نی هر انچه ک دوسش داری و تو باهاش راحتی اون میشه لذت بردن اون وقت اون میشه لاکچری بودن حتی پولداربودن.واینکه ما چ زندگی و با چ کیفیتی میخوایم.
جمله اخر این ک تو1فایلتون گفتین تو قران کلمه ای ب اسم حق الناس نی ولی چرااول محصولاتتون بهش اشاره دارینو میگین عدم پرداخت بهای اون محصول ب معنای حق الناس و راضی نیستین منظورم اینه پس اهمیت حق الناس در کجاست ک در قران نی ولی شما بهش اشاره دارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدایاشکرت باعشق ک این متنو نوشتم خدایاشکرت باعشق ک تو این مدارم و هر روز مشتاق اینکه درسامو بگیرم از نشونه من باورهامو بشکونم و برم سراغ نشونه بعدی.
استاد ممنونم ازت ک سفره ای باز و منم تو این سفره ب اندازه ک تو مدارم بهره میبرم وخدایاشکرت باعشق و ممنونم ازت از مریم شایسته خدایاشکرت باعشق و از کسانی ک توبرپایی این سفره شریکن و دیگر دوستان هم مدارم
استاد عزیز در این سفر در واقع ما سبک زندگی شما رو دیدیم و این خیلی متفاوت هست با اون چیزی که شما تعریف می کنید. و در واقع اون اموزش های شما عملی به ما نشون داده شده و ما همگی کلی چیزی یاد گرفتیم. نکات که بی نهایت هست شاید از حوصله خارج باشه بین همه مطالب.من خودم با دیدن فایل ها اعتماد به نفسم تقویت شد، روی کنترل ذهن خیلی کار کردم، راحت گرفتن زندگی رو یاد گرفتم، رها بودن و وابسته نبودن رو یاد گرفتم، این رو یاد گرفتم که عزیزانم رو دوست داشته باشم بدون اینکه براشون دست و پا گیر باشم، رانندگی یاد گرفتم که خخخخییلللییی برام با ارزش هست، راحت بودن و بدون ترس زندگی کردن رو یاد گرفتم، کنجکاو بودن، حرکت کردن و ساکن نموندن، اینکه همیشه به دنبال یک چالش جدید باشم تو زندگی که من رو رشد بده، آرامش فوق العاده ای به دست آوردم، روابط با همسرم که اصلا ررروووویییااایییی و عالی و بی نظیر،و……..
من چند تا از دوره ها رو هم استفاده کردم و واقعا ارزشمند هستن و به دوستان توصیه می کنم چونه نزنن و اصلا هم ترید نکنن دوره های استاد زندگی شما رو در تمام ابعاد تغییر می ده در حدی که بعد یه مدت احساس می کنی خودت رو نمی شناسی اینقدر که عوض شدی. بچه ها دوره های استاد شما رو بزرگ می کنه، قوی میکنه، شجاع می کنه و عاقل تر می کنه.من که برنامه ام اینه که تمام دوره ها رو تهیه کنم و طبق قانون تکامل هم این اتفاق داره میفته. زندگی شما با عمل به دوره ها فقط یک لذت بی پایان خواهد بود.و طبق گفته خود استاد از فایل های رایگان شروع کنید. من همه رو دانلود کردم آرشیو کردم و اونقدر گوش دادم و عمل کردم که درها باز شد و تونستم استفاده از دوره ها رو شروع کنم.
از این حرف استاد هم خیلی لذت بردم که گفتید من سبک زندگی خودم رو دارم شما لازم نیست حتما مثل من زندگی کنید مثل خودتون زندگی کنید ولی باور کنید که می تونید زندگی تون رو اونطوری که می خواین بسازید.این نشون از یک روح بزرگه که نمی خواد به کسی چیزی تحمیل کنه و درک می کنه که ادم ها متفاوت هستند و باید هم متفاوت زندگی کنند تا جهان پابرجاباشه.
ممنون که زحمت کشیدید و این فایل ها رو تهیه کردید و به سوالات پاسخ دادید.به لطف شما و سفرنامه جهان بینی ما بهتر شد و الان ایالت های امریکا رو از استان های کشورمون هم بهتر می شناسم.
استاد عزیز و مریم جان و مایک دوست داشتنی خوش باشید و از زندگی تون لذت ببرید. براتون زندگی هر روز بهتر رو از ارزو میکنم.
سلام خدمت استاد عزیزم و آبجی ها و داداش های گل من.
استاد الان موهای تنم سیخ شده بخدا!…
اینکه گفتید چند نفر هستند که مثل من فکر کنند؟
انگار که دست گذاشتید روی حقیقت وجودم… اون خدای حقیقی…میدونید!!
یک نزدیکی بی نهایت عمیقی در درونم احساس کردم.
استاد یه چیزی رو میخواستم بگم که این چند روزه خیـــــــــــلی باعث شده که بفهمم که بابا این مسیری که به لطف و فضل بی نهایت خدای مهربون درونش هستیم، با اون مسیری که بقیه بهش میگن مسیر موفقیت زمین تا اسمون جداست، خیلی عمیق تره خیلی خاص تره…
معمولا بقیه ی افراد ثروتمند (موفق از نظر دیگران) که میخوان مثلا یه کلیپی درست کنند و بیان حرفای انگیزشی بزنند مثلا با لامبورگینی یا با مرسدسش یا توی ویلای چندین میلیون دلاری اش نشسته و شروع میکنه به حرفای انگیزشی زدن.. انگار که اونا هم مثل بقیه ی مردم صرفاً این چیزا رو نتیجه ی موفقیت میدونند..
اما برای شما اصلا اینطور نبوده.. میدونید چی میخوام بگم استاد…
من خواهرم به تازگی رفته توی این برنامه های نتورک مارکتینگ و یه بار هم منو برد و رفتم اونجا و دیدم که چقــــدر آدم اومدند و نشستند بامن حرف زدن و تا اون خانم اومد حرف بزنه انگار یکی در گوش من داشت ریشه ی همه ی باورهاش رو میگفت و قشنگ داشت بهم نیت همه ی حرفاش رو میگفت در کسری از میلیونم ثانیه ها !!! مثلا میگفت که این حرفش از این باور میاد… اینجا برای فلان نیت چنین حرفی بهت زد و…خدای مهربون بود که داشت ازروی لطف و فضل بی نهایتش، هدایتم میکرد.
و وقتی که من شروع کردم به حرف زدن همشون فقط داشتند نگاهم میکردند، خشکشون زده بود و بهشون هم خیلی راحت گفتم که این کار شما توش طمع هست و این وعده ها و وعید هایی که میدید فقط روی کاغذ درسته چون ریاضیه اما توی واقعیت ریاضی نتیجه رو رقم نمیزنه اون تمرکز و کانون توجه شماست که داره این کار رو انجام میده و… اما میدونی استاد، نمی شنیدند و فقط میخواستند که حرف خودشون رو بزنند و اصلا یه جور دیگه حرفام رو می شنیدند، خب من هم دیگه هیچی نگفتم و اونجا هم نرفتم چون همشون به شدت باور کمبود تو وجودشون بود و قشنگ توی رفتاراشون معلوم بود که مثلا یکی شون نور گوشیش رو کم کرده بود و وقتی ازش پرسیدم که چرا اینقدر نور صفحتون رو کم کردید؟ گفت که چون میترسم باتریش تموم بشه و لنگ بمونم. تو دلم گفتم آقا خدا حافظ شما از اونجا که برگشتیم دیگه پشت سرم رو هم نگاه نکردم و میگفتند که شما بیا اینجا بعد دوسال یه حقوق ماهیانه ی مادام العمر بهت میدن، چقدر؟ ماهی دو و نیم تا سه تومن بستگی به خودت داره… باور کمبود دیگه از این واضح تر!!!! که دنبال یه آب باریکه باشی و تا آخر عمرت حفظش کنی…
خواهرم کلی کیف کرد و الان داره اونجا کار میکنه من هم دارم کار خودم رو میکنم..
اونجا میگفتند که شما خیالت راحت باشه روی من حساب کن من داداشت هستم من خواهرت هستم، خودم دستت رو میگیرم میارمت بالا…اینجا ما هممون پشت همیم، نمیدونم اینجا ما فلانی ها هستیم هوای همدیگه رو داریم خیالت راحت باشه( تا این رو شنیدما، در همون لحظه همشون و کل اون سیستم چند هزار نفری رو از ذهنم شیفت دیلیت کردم و تو دلم گفتم پشت گوشتون رو دیدید، منم دیدید).
اونجا هم همش همین حرف رو میزدند که آره شما بیا اینجا بعد میتونی دست بابات رو بگیری میتونی کمک خرجیش رو بدی و در یک کلام داشتند از احساسات استفاده میکردند برای اینکه مشتری جذب کنند و حرفایی که دقیقاً خلاف قانونه چون من نمیتونم دست بابام رو بگیرم هر چقدر هم که بهش پول بدم، و یه چیز دیگه اینه که هرچقدر هم که زبان بدن و نمیدونم از این حرفا عالی باشه، انرژی چشم ها رو نمیشه پوشوند و انرژِی چشم هست که تاثیر میذاره، منظورم از انرژی چشم اون تاثیر عملت به اون چیزیه که خودت داری میگیش، از هیچ کدوم از اون عزیزان این انرژی رو دریافت نکردم و فقط داشتند خوشگل حرف میزدند!!
استاد اینقدر ادم اونجا بود که حد نداشت و اینقدر آدم بیشتر داره جذب اونجا میشه که حد نداره، موقع برگشتن خدای مهربون گفت محمدرضا برو و پشت سرت رو هم دیگه نگاه نکن اینجا جای تو نیست،اونها هم خیلی داشتند اصرار میکردند که من رو بیارند اونجا چون وقتی ، به لطف و فضل بی نهایت خدای مهربون، این صلابت کلام و این ارتباط بسیار قوی و این اعتماد به نفس قوی ام رو دیدند، خیلی خیلی خوششون اومد و خیلی هم اصرار کردند که آقا شما بیا ببین اون فلانی داره ماهی اینقدر میلیون تومن درامد داره شما هم بیا اینطوری میشی و خلاصه طمع داشت از چشماشون میزد بیرون که من رو ببرند زیر گروه خودشون کنند و من هم به هیچ عنوان تحت هیچ شرایطی وجود هیچگونه بالاسری رو نمیتونم بپذیرم حتی اگه مجازی باشه، بالا سر من فقط باید آسمون آبی باشه فقط همین فقط همین…
اما اینجا از این خبرا نیست،
اینجا فرق داره
اینجا فقط یه حس رهایی و آزادی عمیق هست که نگهت داشته، هیچ وعده و وعید شاقی هم در کار نیست هر وقت هم که خواستی میتونی بری اصلا کسی هم متوجه نمیشه!!
اینجا کسی به شما پاداش نمیده بابت پیشرفتت که آفرین بر شما که به استقلال مالی رسیدی بیا اینهم جایزت.. اصلا اینطوری نیست.
اینجا تنها نیروی محرکت، درون خودته و خودت و اون هدایت قلبت، اون حسی که بهت میگه برو درست میشه و فقط یه عامل درونی هست، برای من که اینطوره خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
خانوادم میگفتند که تو هم برو اونجا. اونجا همش حرفای عباس منش رو میزنند. تو دلم گفتم(( استاد هیچ وقت نگفت روی کسی یا چیزی حساب کنید)).. میدونید منظورم اینه! اونجا همش حرفای مثبت و انرژِی مثبت و تفکر مثبت و از این حرفاست، من به خودم میگم بابا وقتی من دارم خلق میکنم فکر مثبت دیگه کیلویی چنده؟؟
منظورم توحیده، منظورم ربوبیت خدای مهربون هست…
اینجا متفاوته و به لطف و فضل بینهایت خدای مهربون، این تفاوت رو با تمام وجودم حسش کردم و درکش کردم..
یه موضوعی رو میخواستم بگم که مربوط به همین اتفاقات چند روز گذشته بود که اصلا باعث شد موهای تنم سیخ بشه از اینکه ما چقــــــــــــدر خاص و… میدونید، نمیدونم چه کلمه ای رو باید براش به کار ببرم که درست باشه… چقدر متفاوت، چقدر ناب و یکتا هستیم، چقدر فرق داریم با بدنه ی تمام جهان و بدنه ی تمام تاریخ بشریت. به لطف و فضل بی نهایت خدای مهربون، جزو اون عده ی خیلی محدود کل تاریخ بشریت هستیم (نه فقط جامعه ی کنونی) که متفاوت هستند که در مسیر حقیقی خلقت هستند، بچه ها منظورم اصلا آزادی مالی و زمانی و مکانی و عاطفی صرف نیست، منظورم قلبه، منظورم اون چیزیه که در درون بی نهایت عمیق و ساکت و خنک و آرام قلبمون احساسش میکنیم، منظورم اون چیزیه که داره تمام این جهان رو بصورت واحد و یکپارچه هدایت میکنه، بخدا تمام موهای پاهام و دستام سیخ شده!!!
مگه چند نفر تو تاریخ بشریت به درک چنین حقیقتی میرسند که حس کنند و درک کنند که واقعا کی هستند و اصلشون چیه و بهش عمل کنند و اونطوری زندگی کنند؟ میدونید چی می گم؟
نمیخوام بگم به آزادی مالی و زمانی و مکانی و عاطفی نباید برسیم نه! مسیر آزادی در تمام جنبه ها از درک این حقیقت میگذره، از درک قانون این حقیقت میگذره،
بخدا تو تک تک سلولام احساس عجز میکنم، چون نمیدونم که چطوری باید سپاسگذار لطف و فضل بی نهایت و کرّارش باشم که هر لحظه فقط داره بیشتر و بیشترش میکنه بصورت نان استاپ و نامحدود.
موضوع بر میگرده به از دنیا رفتن دوستی که همین چند روز پیش اتفاق افتاد، بچه ها این حرفی که میخوام بزنم رو با تمام استخونام حسش کردم و همین الان که دارم میگم موهای تنم سیخ شده بخدا خدا شاهده… میخوام بگم که چقدر ما متفاوت هستیم و چقدر خاص هستیم و چقدر باید سپاسگذارش باشیم که ما رو هدایت کرده بخدا چطوری میشه سپاسگذاریش رو بجا آورد؟؟؟!!!!
خب من توی اتاقم بودم این چند روزه و خیلی کم رفتم بیرون چون تلویزیون روشن بود و همش در مورد این عزیزمون داشت برنامه پخش میکرد و داشت حرفای ایشون و مصاحبه هاشون رو نشون میداد.. همین دیشب بود فکر کنم، نمیدونم چی شد که حواسم نبود و رفتم بیرون از اتاق( کاملا هدایتی بود) تلویزیون داشت یه مصاحبه از ایشون رو نشون میداد و من طبق هدایت خدای مهربون دقیقا به این حرفشون رسیدم که داشتند میگفتند که باید ببینیم کاری که میکنیم خدا خوشش میاد؟ خدا دوست داره؟ ، آیا وقتی داریم این کار رو می کنیم از خدا میترسیم؟، چقدر از خدا میترسیم؟ چقدر حواسمون هست که کاری رو انجام ندیم که خدا خوشش نمیاد و…
منو میگی یعنی تمام اون جمله های تورات از جلوی چشمم داشت رد میشد و بعدش هم اون آیه های قرآن اومد جلوی چشمم که داشت اون نگاه سیستمی به خدای مهربون رو نشون میداد. و فاصله ی میلیارد میلیارد سال نوری ای که این دو کتاب و این دو نوع تفکر با هم دارند.. یعنی، متوجه منظورم میشید، بعد ببینید که ایشون الگو و اسوه ی چند هزار نفر توی جهان هستند حالا کاری هم به اتفاقات بعد لون ماجرا ها ندارم که اون دیگه باعث میشه که سرم سوت بکشه..واقعاً نمیدونم چی باید بگم تا حق مطلب به این عمیقی درک بشه و انتقال داده بشه…واقعا فقط میتونم سکوت کنم…
فقط و فقط باید سرمون رو ببریم تو یقه ی خودمون و فقط زندگی خودمون رو بکنیم، تحت هیچ شرایطی نباید هیچ کاری به دیگران داشته باشیم که چجوری فکر می کنند و رفتار میکنند و تمام تمرکز و حواسمون روی خودمون و افکار و طرز نگاه خودمون و برنامه های خودمون باشه فقط الهامات و فقط قلبمون، این اون درسیه که من با استخونام یاد گرفتمش…
من افراد موفق رو دارم میگما! افراد معمولی که اصلا کاری بهشون نداریم.
این مسیر متفاوته با اون مسیر افراد موفقی که میشناسیم شون و به موفقیت رسیدند، خیلی خیلی راحت تر و لذت بخش تر و سریع تر هست…
واقعا چطوری میشه حق سپاسگذاری این خدای مهربون رو بجا آورد؟
تازه گفتم ببین خدای مهربون چقـــــــــــدر آزادی داده به ما ، آزادی بی نهایت که هر جور، واقعاً هر جور که دوست داریم فکر کنیم و همونطور نتیجه بگیریم،
استاد من دیروز رفتم از کارم اومدم بیرون و فقط الان دارم طراحی میکنم توی خونه همونطور که خدای مهربون الهام کرده بود.
دیروز باررووونی اومداا، بعد چه تگرگی اومد شبش خیلی برام تازه بود این اتفاق، بعدش شب توی نشونه ی روزم به فایل سوم آرامش در پرتو آگاهی هدایت شدم، حالا من اتاقم خیلی کثیف و نا مرتب بود و وقتی که اون جمله ی حتی مرتب کردن اتاقت رو خوندم فهمیدم که این مال منه، یه ذره مرتب کردم اما چون آخرشب بود بقیه اش رو گذاشتم برای امروز و امروز از صبح که پاشدم شروع کردم به مرتب کردن و خدای مهربون گفت نه همه چیز رو باید بشوری و تمیز کنی خلاصه کل اتاق رو خالی کردم فرش رو شستم و سرامیک ها رو طی کشیدم و وقتی که فرش رو بلند کردم اون اول، اینقدر خاک زیرش بود که حد نداشت و اینقدر اتاقم کثیف بود، بعدش خدای مهربون گفت که ببین این نتایج باورهای قبلیته ها این خاک و کثیفی و نامرتبی، بعد خلاصه یه روز کامل وقتم رور گرفت اما وقتی که تموم شد خیلی حال اتاقم سبک شد الان که آبجی مریم میگفت که وقتی خونه رو تمیز میکنم احساس میکنم حال خونه و حال خودم هم سبک شده رو قشنگ درکش میکنم و اتاقم شد ماه… دیشبش توی اون نشونه دیدم که نوشته بود امروز روز رحمت الهی هست و اون بارون شدید اومد توی ذهنم که باروون هم نشونه ی رحمت الهی هستش و چقدر لحن خدای مهربون تو اون نوشته ها ملیح و نرم بود، خیلی لذت بردم و خیلی آرووم شدم. استاد به محض اینکه از سر کار اومدم بیرون و خواستم برگردم خونه بارون شروع به باریدن گرفت، انگار خدا کل جهان رو ول کرده و فقط داره اتفاقات جهان رو مطابق با فرکانس من می چینه، خیلی احساس غریبی بود واسم…
برادر عزیزم نظر شما رو خوندم و جالب بود برام خوندنش در کل نظرات شما رو دنبال میکنم و از خوندنشون لذت می برم خصوصا که من هم تجربه حضور در نتورک مارکتینگ رو داشتم و دقیقا درک میکنم اونچه رو که ذکر کردین و من هم تأییدش میکنم.
اما چیزی که باعث شد این کامنت رو بنویسم برداشت شما از یک مصاحبه اونم بخشی از اونه!
چطور با این قاطعیت راجع به شخصی نظر میدید ودر واقع قضاوتش میکنید در صورتی که حتی یک بار از نزدیک با ایشون هم کلام نشدین !
قصدم زیر سوال بردن شما یا دفاع از ایشون نیست بلکه عمل به این حرف استاده که قضاوت نکنیم.
من به جای این که ایشون رو نقد کنم براشون احترام قائلم چون کمتر مرد شجاعی رو مثل ایشون دیدم
شنیده بودم آرزوی ایشون شهادته
این باور در من قویتر شد که جهان به خواسته های هر کسی جواب میده و اونو به آرزوش میرسونه.
من قاضی نیستم چون قضاوت کار خدوانده, فقط اینو میدونم این سردار عمل کرده به اونچه که بهش باور داشته و یقینا خوشحال بوده
پس منم به اونچه که باور دارم عمل کنم و حال خودمو خوب نگه دارم .
هیچ کسی بی عیب نیست پس بیایم به جای تمرکز بر دیگران روی خودمون تمرک کنیم.
دقیقا منم این حس رو دارم که ما بچه هایی که اینجاییم فقط حرف همو میفهمیم..
یه حس خوبیه..
گاها فکر میکنم اگر یه شرایطی بوجود بیاد که همه مون یه جا جمع شیم چقددددددددر من اشک خواهم ریخت..اشک شوق..
و چه حس عاااااالی ای خواهم داشت..در جمع کسانی که حرف هم را کامل میفهمیم وتجربیات مشترک داریم..
درسته که ما هیچ کدوم هم دیگه رو ندیدیم وفقط با اسم هم آشناییم ولی مطمینم وقتی همو ببینیم انگار سالیان سال هم رو میشناسیم..چون همه از همیم..وخدای درونمون که واحده رو پیدا کردیم..چون تکه هایی از همیم..
چه انرژیه فوق العاده گیرا و مثبتی خواهد شد اون جمع؟!!!!!!
درباره تمیزی باید بگم دقیقا منم این حسو کردم که خونه رو تمیز و مرتب کنم ..میدونی؟!مگه نمیگیم
خدا انرژیه و همه جا جریان داره؟
خب به نظرت وقتی همه چی شلخته و کج و کوله و کثیف رو هم باشه انرژی از بین اونا جریان بهتر و راحتتری داره یا وقتی همه چی تمیز و مرتب و منظم چیده شده
من وقتی ایندفعه خونه رو تمیز کردم کامل این موضوع رو درک کردم…جریان بهتر خدا رو دیدم تو اتاقا…
این اولین دیدگاه من هستش که می گذارم من دارم کل سفرنامه شما رو با همسرم و پسر ده ساله ام نگاه می کنیم البته من یکی دو سال پیش با شما آشنا شده بودم با فایل فقط روی خدا حساب کن و چشم زخم در قرآن ، باعث تغیر در نگاهم شد اما دوباره دور شدم به قول شما در مدار و آمادگی ش نبودم، علاقه به سفر و دیدن جاهای مختلف باعث شد همسفر شما باشیم با همسرم و پسرم که تازه با شما آشنا شدن ، دوست داریم هر روز با روشن شدن تلویزیون فقط سریال سفرنامه شما رو ببینیم ما داریم از شما یاد میگیرم مهربانی توکل عشق به همسر شکرگزاری لحظه به لحظه تو زندگی، تمرکز بر نقاط مثبت ، من و همسرم با دیدن فیلم های شما واقعا آرزو کردیم این نحوه سفر که لحظه به لحظه ش لذت بخشه رو تجربه کنیم .این باور در ما ایجاد شد که محدود به داشتن یه خونه و ماشین و بازنشستگی نباشیم سفر کنیم و تجربه کسب کنیم و زیبایی های خلقت رو ببینیم . این قسمت که از آزادی صحبت کردین که با آر وی آزاد تر هستین واقعا درسته و قطعا بهترین هتل نمی تونه این آزادی و لذت رو بما بده … یا اونجا که گفتین دوست داشتین در ایالت های مختلفی ملک بگیرین ولی در نهایت شاید ترجیح بدین همون خونه تمپا رو هم بفروشین و در آروی زندگی کنید و به جاهای مختلف سفر کنید مثل آرزوی ما بود با دیدن امکانات عالی آر وی ،درست مثل پرنده مهاجر که با گرم یا سرد شدن هوا به محلی دیگه سفر می کنه و زندگی می کنه بدون هیچ وابستگی ای کاملا آزاد و رها و سبک بال ، حتی تایپ این کلمات هم حال منو خوب میکنه و حس این آرزو و رویا بهم انرژی میده ، خلاصه ما کل سفرنامه رو داریم دانلود می کنیم تا با خانواده در لحظات مختلف تماشا کنیم تا باور های زیبایی بسازیم و الگو برداری می کنیم . این نکته رو هم بگم که این جریان باعث شده من به سایت شما هجوم بیارم و انرژی در من بوجود آمده یه اشتیاق سوزان که می خوام به این آگاهی ها برسم و با دانلود سفرنامه و بقیه فایل های رایگان شروع خواهم کرد تا بتونم محصولات رو هم بخرم واقعا بخاطر قرار دادن این همه فایل رایگان از شما صمیمانه سپاسگزارم شما دست خدا برای ما هستین ، مامانم که یه خانوم پنجاه و چند ساله هست با گوش دادن چند فایل صوتی شما در لحظات بحرانی روحی زندگیش آروم میشه و شما رو یه پیغمبر می دونه و دوستتون داره، خلاصه اینکه اومدم که همراه و شاگرد شما باشم تا از شما استاد بزرگوار درس ها بیاموزم باز هم سپاسگزارم.
از شما بخاطر اینکه در ذهن ما رویاهای زیبا ایجاد کردید سپاسگزاریم.
سلام و درود به استاد گرانقدرم ، خدا رو بخاطر نعمت وجود شما شاکرم . امروز اولین سحرگاه ماه مبارک رمضان ، و منم بعد از یک شیفت شبکار ، چند دقیقه قبل از اذان صبح دارم این فایل رو میبینم . استاد وقتی فایل های شما رو میبینم تازه میتونم بفهمم چرا توی دین اسلام گفته شده هر ساعت تفکر برابر با چندین سال عبادت یعنی چی … خیلی تفاوته بین آگاهانه کار کردن و ناآگاهانه و اتفاقی کار کردن.
توی فیلم میان ستاره ای قانون سوم نیوتن رو به شکلی دیگه بیان کرد ، دیالوگ کاراکتر مایو مک کانهی : برای رسیدن به هر چیزی باید چیزی دیگه رو از خودت جدا کنی … بهای پرداخت محصولات از کجا بیاد ؟؟ از نپرداختن هزینه های غیر ضروری . استاد من از وقتی شکرگزاری رو شروع کردم ناخودآگاه هزینه های زندگیم کمتر شده . باور کنید اصلا هم نمیدونم از کجا … هر وقت ما شروع کنیم به شکرگزاری و درخواست از جهان هستی به وقتش اطلاعات بهمون داده میشود بدون شک ، حالا از محصولات نشد از فایلهای دانلودی هدیه . من به پرداختن بهای محصول توجه نمیکنم . اگه محصولی رو دریافت نکردم چون هنوز به اندازه کافی روی خودم کار نکردم ، تنبلی از خودمه. هر وقت من آماده باشم لاجرم اطلاعات به من ارائه خواهد شد . یهو پولش جور میشه «من حیث لا یحتسب» از جایی که فکرش رو نمی‌کنیم . فقط کافیه ما لایق دریافت باشیم.
اصلا خیلی واجب که هرچیزی استفاده میکنی باس بهاشو بدی…
حضرت علی علیه سلام یه حدیث خوب دارند که میگن اگر کسی یه کلمه یه جمله چیزی بهم یاد بده منو بنده خودش کرده…
یعنی چی این حرف یعنی تا آخر عمر مدیونشم…
یعنی حاظره کل زندگیشو بهای اون آگاهیی بده…
آگاهیی واقعا اینقدر بهاش بالاس که با طلا هم نمیشه معاوضش کرد…
اصلا جهان هستی با بده بستون کار میکنه…
درخت ها اکسیژن میدن کربن دی اکسید میگیرن…
املاح معدنی از زمین میگیرن برگشونو میدن به زمین که دوباره کود و املاح معدنی بشه…
حالا اگر ما بخوایم اون آگاهی بهاشو بدیم پس باس بخریم فایل های استاد رو….
تازشم قانون بها اینجوریه بچه ها تا زمانی که شما پول دوره رو ندین کد های اصلی رو دریافت نمیکنید…
مثلا استاد داره حرف میزنه میرسه به جاهای مهم
میبینی همونجا یه فکر میاد توی سرتون و توجه شما میره به فکره و اصلا نمیشنوید اون جای مهم حرف های استاد رو چون بهاشو نپرداختین…
یا میشنوید زود فراموشتون میشه که یادتون بره بهش عمل کنید …یا خدا سدی و مقاوتی توی ذهنتون ایجاد میکنه که قبول نکیند حرف های استادرو و زمانی هم که قبول نکنید عمل نمیکند و همینجور الا آخر…
واقعا استاد راست میگن که این دوره ها چقدر مارو از انتخاب های اشتباه نجات میدن…
من 28 سال از سنمو فقط توی حلقه های تکرار اشتباه بخاطر باور های اشتباه گیر کرده بودم و آشغال ها رو میریختم توی مبل که هرجام نقل و مکان میکردم خونه بوی گند میداد هر شغلی که عوض میکردم میبینم همون رخداد ها….و بدون نتیجه…
تا رسیدم به دوره دوازده قدم و هفت ماه ازش گذشته و من به مدت کل زندگیم دارم نتیجه میگیرم چه مالی چه کاری و چه سلامتی…
خدارو صد هزار متربه شکر برای دوره های استاد…
بخصوص دوره قانون سلامتی…
میدونید با دوره قانون سلامتی شما دیگه پیر نمیشید دیگه رنگ هیچ دکتریو نمیبیند و این یعنی خودش کلی سود به خدا….
به هر حال من عاشقتم استادجون و همه دور هاتو میخرم چون برای خودم ارزش قائلم و میخوام روی خودم سرمایه گذاری کنم….
به نام رب,باسلام ودرود,دوستان عزیزم نکته ای بسیار مهم در مورد اهمیت فایلای دانلودی رایگان,دوستان شما یک ظرف بزرگ غذا رو در نظر بگیرید(مثال یک دیگ بزرگ برنج و یک دیگ بزرگ خورشت)باشد,وآشپز اون غذا دو نوع ظرف برای افراد آماده کرده وگذاشته برای استفاده,یک طرف میز همون غذا اما در ظرف شیک آماده شده ودر طرف دیگر میز همون غذا در ظرف ساده تر قرار داده شده است.غذا همون غذاست,اما ظرفاش متفاوت,با این مثال ما متوجه میشیم که آگاهی واصل همون هست,اما با طریق ها وظرفهای متفاوت,دوستان مهم اینه که ما اصل رو دریابیم وبهش عمل کنیم,ونخواهیم قانون رو دور بزنیم,بهتره به دنبال ایمان وشجاعت وعمل به قانون باشیم ,تا رفتن دنبال اطلاعات بیشتر وفرع.اینها رو من به خودم گفتم,چون مقاومت انسان در برابر تغییر بسیار زیاد است,و کار راحت تر اینه که به جای تغییر اساسی در شخصیت وباورهامون بریم سراغ فرعیات,درسته تغییر سخت است,اما ارزشش رو داره,در پناه خدای یکتا شاد وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید,سپاسگزارم از استاد گرامی وخانم شایسته عزیز.
سلام به استاد عزیزم و خداقوت واقعا برای این صبر شیرین و پاسخ های دلنشینتون
وسلام و خداقوت به مریم جون مهربون و بی نظیر
استاد خیلی از باورهام و تغییر دادین ،در این پرسش و پاسخ،خودش یک دوره ی کامل بود ،میشه گفت معجونی از همه ی دوره ها وزمینه ها،واز سوالات دوستان هم تشکر میکنم که اکثرشون به جا بود،
یک چیزی که به ذهنم اومد ،این بود،که خیلی از پیج ها وکانالها محصولات شما رو به قیمت خیلی پایین میفروشند و برای من هم خیلی پیام میومد و بعضی اوقات نجواها سراغ من و همسرم میومد که حالا تهیه کنیم واگه نتیجه گرفتیم بهاش و پرداخت میکنیم!
اما دوباره یاد این حرف شما میفتادم که میگفتید ،کسی که از راه نادرست حرکت کنه،به درستی نمیرسه،
ودوباره بر نفسمون غلبه میکردیم و خداوند هم پاداشش و تا الان داده وایمان دارم
درآینده هم هم خواهد داد،
که به لطف خدا تا الان هزینه ی تمام قدم ها رو به راحتی پرداخت کردم و محصولات دیگه رو هم حتی خریداری کردم وخیاااااااللللللم راحته،که مسیرم درسته ،
خداروشکر میکنم که به من آزادیه انتخاب کردن داده،وازش هدایت میخوام ودرک بیشتر قوانین را.
انشالله استاد هرجا هستید و هرجا که قصد سفر دارید،چه برای ما فیلم بگیرید وچه نگیرید،خوش و خرم و سلامت باشید،
به نام خداوند رزاق
من خودم از فایلهای دانلودی رایگان شروع کردم و حسابم خالی خالی بود به طوری که نمیتونستم نه اینکه هیچ کدوم از محصولات سایت را خریداری کنم و نه زندگی خودم را بچرخونم
من با فایلهای رایگان شروع کردم و تغییرات در من شروع شد باعث شد که به درآمد برسم و چندین محصول از استاد خریداری کنم و تا قبل از آن به واسطه ندونستن قوانین ضررهای خیلی زیادی انجام دادم و از موقعی که با هدایت خدا با استاد آشنا شدم با خیلی از قوانین آشنا شدم و سعی کردم به آنها عمل کنم و جلوی خیلی از رفتارها باورهای من رفته گرفته میشه و رشد میکنم.
این فایل ها الماس هستن ،
من حالا ارزشو میفههم .
حاضرم هیچ خرجی نکنم ولی محصولات رو‌بخرم چون ارزش دارن و مهم تر ،تعهد به عمل به آموزش هاست
خدا را شکر آزادی زمانی مکانی مالی این امکان را به آدم میده که تمام کارهاشو با نظم و ترتیب و با فکر انجام بده بدون هیچ عجله ای .
خداروشکر استاد جان ثروتمندین و راحت میگیرن کارها را
زندگی در RV واقعاً عالیه من خودم یکی از رویاهام خرید کاروان هست که بتونم داخلش زندگی کنم و به همه جای دنیا سفر کنم
برای من سفرنامه تا به اینجا طوری بود که میگفتم این دیگه بهترینه, این دیگه آخرشه ،و باز قسمت‌های بعدی زیباتر میشد و نمیتونم بگم کدوم قسمت بهتره چون همش زیبا بود و همش آموزنده است
ممنونم استاد عزیز که بی‌وقفه 3 ساعت به سوالات ما پاسخ دادین، درود بر شما
درود بر خانم شایسته عزیز که 100 قسمت برای ما تهیه کردند و همینطور سوالات بچه‌ها را از استاد عزیز پرسیدند که ما هم استفاده کنیم
به راستی چند نفر تونستن مثل استاد فکر کنند؟
به همون تعداد ،نتایجم گرفتند
خدایا شکرت هر روز زندگیم بهتر و بهتر میشه
بنام خدای مهربان
سلاااام و صد سلام گرم تقدیم تک تک اعضای خانواده عزیزم
من مسعوده احمدیار هستم که در طی تقریبا 2 سال میشه هی وارد سایت میشم بعد چون چندان فعال نبودم بعد از مثلا 3 ماهی یا حتی 4 ماهی یکبار میومدم و به سایت سر میزدم د میدیم که آقا اتاق شخصی ندارم و منو اخراج کرده هههه،یا خودم اخراج شدم یا استاد اخراج کرده نمیدونم
و در واقع اکنون و این لحظه به لطف رب، بعد از مدتها کار کردن روی فایل های رایگان و محصول عزت نفس برگشتم که بیام دوباره به سایت عضو بشم و دیگه واقعا فعالیت کنم و جز بهترین شاگردان استادم باشم از لحاظ کیفیت کار و نتایجی که میگیرم و…
و در واقع من پارسال شاید در ماهای تیر یا مرداد بخاطر یک تضاد که توی رابطه برخورده بودم، البته تضاده اصلا سنگین نبود اما در بین 2 راهی قرار گرفته بودم و نمیدونستم باید کدوم راه رو بروم و از آنجایی که شناخت چندان درستی هم از خودم نداشتم تصمیمات درستی نمیتونستم بگیرم و دیگه اونوقت مامانم رو ازش درخواست کردم که مامان خواهش میکنم پول بده تا عزت نفس رو تهیه کنم وگرنه شاید در مسیر اشتباهی هدایت بشم و اونم بنده خدا قبول کرد البته بهش وعده دادم که پولشو پرداخت میکنم پس دوباره بهش میدم و با خریدن دوره عزت نفس اون رابطه رو قطع کردم و واقعا از خدای خودم سپاسگذارم چقد اون فرد مقابل من یک آدم شریف و بی‌نظیری بود هم سن من بود خودم هم 18 ساله بودم اونهم،ولی اون فرهنگ اش متفاوت بود مذهب اش و اصلا خیلی از ویژگی هامون متفاوت بودن ولی اصلا من با اون آدم بعد از استفاده از فایل های استاد آشنا شدم کسی که هرگز فک نمیکردم چنین ادمی وجود داشته باشد چون اصلا در طول 18 سال زندگیم من حتی یک کلمه در مورد اینکه مرد ها و پسر ها آدم های خوبی هستند نشنیده بودم و هرچه تجربه داشتم همه شون صحبت های بد بود واسه همین بارها از کسانی که خوشم میومد وارد رابطه نشدم چون میگفتم نه اینا آدم نیست
ولی با اون آدم اصلا هدایتی آشنا شدم و چقدر تجربیاتی قشنگی باهم داشتیم واقعا یک عشق و احساس فوق العاده ای رو تجربه کردم اینو هم بگم که من اونو هیچ وقت از نزدیک ندیدم اش،و فقط از طریق انترنت باهم آشنا شدیم و طی چند ماهی که باهم بودیم ازش خاطرات خیییلی قشنگی دارم و انشالله هرکجا که هست دلش شاد و احساس اش عالی باشد و موقع جدا شدن از همدیگر، باهم خدا حافظی کردیم و برا همدیگر بهترین هارو آرزو کردیم و دیگه هر کسی رفت سراغ زندگی خودش،هر چند که بعد از خداحافظی چندین بار دلم براش تنگ‌میشد ولی دقیقا جدایی ما هم از اون جلسه اول عزت نفس شروع شد که من تصمیم گرفتم که حواسم را روی خودم جمع کنم،و در همان زمان تقریبا 2 ماه میشد که داشتم زبان انگلیسی می‌خواندم و با جدا شدن از اون و عمل به عزت نفس تمام تمرکزم اومد روی خودم و برنامه هام و خییلی در زمینه زبان انگلیسی ام در طی چند ماه رشد بسیار سریع و بالای کردم خدارو صد هزار مرتبه شکر و اصلا من با این نگاه از دوست پسرم خداحافظی کردم که دقیقا به افراد خیییلی بهتری هدایت بشم و دقیقا همینطور هم شد، توی یک کورس درس می‌خواندم البته بصورت آنلاین و استادم و تمام هم کلاسی هام از دیگر شهر های افغانستان بود و من تنها شاگردی بودم که از این شهر که توش میشیم حضور داشتم توی کورس،و اصلا اون همصنفانم اون استاد که داشتم از صبر،از ارامش،از نظم از توانایی از در صلح بودن با خودش، از همواره فقط توجه کردن به خواسته ها اصلا همه جوره این آدم عالی بود و منی که در طی 18 سال که 12 سالش رو تحصیل کرده بودم هرگز در عمرم استادی رو ندیده بودم که اینقد کارش را با کیفیت انجام بدهد همواره تمام استاد هام سعی میکرد از کارشون بدزدد و زودتر مارا رخصت کند مسائل شاگردان راخوب حل نمی‌کرد، همینطور همصنفان که داشتم همواره رقابت،هیچ وقت با نیت پاک به یکدیگر کمک نمی‌کرد و… و من در یک چنین محیطی بزرگ شده بودم و پذیرفته بودم که آره همه آدمها همینجوری است دیگه،ولی اون کورس انگلسی و اون دوست پسر که ازش صحبت کردم اینا اصلا خییلی زیاد باورهای مرا جابجا کرد،در مورد اوضاع عالی کشورم در مورد ثروت مردم در مورد آدم های عالی و خوب و با وجدان و… که تمام اینها هم از آموزه های استاد برام بوجود اومد و چقدر من از اون آدم‌های خوب که وارد زندگیم شد الگو گرفتم مخصوصا در نحوه برخورد با آدمها از اون استاد کورس انگلسی ام من خیییلی چیز ها علاوه بر یادگرفتن زبان من خییلی چیز های دیگه یاد گرفتم که واقعا برا اون استادم نیز بهترین هارو آرزو میکنیم یه خبر عالی هم دارم و اونهم اینه که 5 ماه پیش اون استاد زبان انگلیسی ام پرواز کرد و رفت به آمریکا، و کلاس مونو رها کرد و هرچند که دل نه تنها من بلکه کل هم کلاسی هام براش تنگ شده بود ولی واقعا خییلی برام پاور و انگیزه بالای داد که آقا میشه براحتی سفر کرد اونهم به کجا ، به آمریکا، جایی که من از بچگیم فک میکردم که یک مکان خیییلی دوره و نمیدونم که اصلا من به اونجا میرسم یانه،ولی همه چیز رو آسون کرد و همه چیز براحتی و به آسانی اتفاق میوفته خدایا واقعا ازت سپاسگذارم
و خلاصه بعد از اون اتفاقات من دیگه به کورس های آموزشی زبان انگلیسی خیلی بهتر و بیشتری هدایت شدم که هم به شاگردان اش پول پرداخت میکرد و هم تدریس میکرد بصورت آنلاین و راستی یه چیز دیگر هم میخوام بگم اینکه این کورس های بعدی که من بهشون هدایت شدم اساتید شون از آمریکا است و اصلا فارسی نمیفهمد و یکی از استاد من از فلوریدا بود در شهر میامی زندگی میکرد پسر 19 ساله، یعنی هم سن من دیگه،منم 19 ام که شاگردش آن و اون استادم که تازه سال اول دانشگاه اش بود بخش اقتصاد تحصیل میکرد که تازه یک ماه میشه با اون استاد خداحافظی کردیم چون رفتیم به سطح بالاتر انگلیسی ، اینم یک نکته ای قشنگی بود که دوست داشتم در موردش بگم و به لطف خدا بعد از حدود 4 ماه تمرکزی کار کردن روی عزت نفس و دیگر باورها مخصوصا باور فراوانی، من مدارم قشنگ قابل دید تغیر کرد،من درامدم 35 برابر افزایش پیدا کرد خدایا صد هزار مرتبه شکرت
منی که اول اصلا درآمدی نداشتم بعد یک مبلغی رو نوشتم و اتفاقی افتاد که با کورس زبان انگلیسی آشنا شدم که پول هم میداد و همون درآمد را نه بلکه 2 برابرش را کسب میکردم بعد درآمدم شد 4 برابر و این 4 برابری فقط حدود 8 ماه شاید یا کمتر از اون طول کشید و بعد الان یک ماه میشه که خوشبختانه درآمد من 35 برابر تغیر کرده خداجونم چه میتونم بگم من الان نه تنها دارم زبان انگلیسی میخوانم بلکه در کنار یادگیری زبان، من الان استاد مهد کودک هستم و چقدر من عاشق اون کودکان زیبا هستم اصلا اونا فرشتگان از جانب خداست هروز میاد منو بوسه میکه بغلم میکنه و منم همینطور اونارو با عشق میبوسم چقدر رابطه هامون زیباست و من هروز اصلا زندگی میکنم علاوه بر اینهمه اتفاقات عالی که میوفته پول هم کسب میکنم این اولین باری است که شغل گرفتم یعنی من تا قبل از این فقط هی درس میخوندم و درآمدی خاصی نداشتم ولی الان همه چیز دارم خدارو صد هزار مرتبه شکر
و همین 3 روز پیش دوست داشتم دوره 12 قدم رو تهیه کنم البته طی 7 روز من روی باورهام کار نکرده بودم و فک میکردم که شاید الهام ام را درست درک نتوانم و توی فکر بودم بعد اقدام کردم هی طی 4 روز من زور زدم که محصول را خرید کنم باوجودیکه پولش را داشتم ولی انجام نمیشد چون خرید آنلاین از افغانستان کمی جنجال داره نسبت به خرید از ایران بصورت آنلاین، و خلاصه 4 روز طول کشید و محصول خریداری نشد و منم گفت احتمالا یک نشونه است و الان خرید نمیکنم بیا روی عزت نفس خودم و باورهای توحیدی ام واقعا جهادی کار کنم،و طی 3 روز میشه که انترنت ام را خاموش کردم که فقط تمرکزم روی خودم باشه و خیلی از اینکه هستم راضی هستم واقعا خییلی نتایجی فوق العاده فراوان و زیاد و چشمگیری گرفتم اما همین مقدار شو نوشتم و بقیه شو انشالله اکر شد توی فایل های سفر به دور آمریکا نوشته خواهم کرد البته اینجا من میخواستم در مورد سریال سفر به دور آمریکا قسمت 107 بیام کامنت بنویسم ولی این صحبت ها اومد و اینارو نوشتم و خواستم کمکی باشد برای دوستان که این کامنت رو میخونه و رد پای باشد برا خود من که من در گذشته 5 ماه پیشم در کجا بودم و الان کجا هستم و به کجا هدایت خواهم شد،این کامنت رو میذارم روی قسمت 106 سفر به دور آمریکا و انشالله از قسمت 107 به بعد رو هروز برا یک قسمت یک صفحه کامنت دلنشین میذارم
عاشقتونم برا همه تون آرزوی شادی،سلامتی خوشبختی ثروت و سعادت از خداوند مهربان دارم و مخصوصا برا شما دوست عزیز که کامنت منو با عشق خواندید براتون یک لبخند بزرگ همیشگی روی لبانتون آرزو میکنم
تا کامنت بعدی شمارو به رب بی همتا می‌سپارم
سلام دوست عزیز
احسنت به کامنت تون و اتفاقای خوب
خواستموبهت کامنت بدم که بیتشر ترغیب به کامنت گذاشتن بشی
وقتی نقطه ابی میبینی چشمات از خوشحالی بدرخشه
عزیز دل خواشحالم عزت نفس خریدی و امیدوارم درامدت بیشتر بشه تا احساس لیاقت بخری و خوشحال تر و موفق تر بشی
من فهمیدم که خوراک ذهن از خوراک جسم مهم تره و ادم هایی که برای ذهن و باورهاشان خرج میکنند تحسین و تشویق برانگیزنند.
دوست عزیز دوره های استاد از اصل و اصول خاصی پیروی میکنه و با رعات قانون ها در مدار موفقیت عشق حال خوب قرار میگیری
اینجا بهشته پر از ادم های حال خوب و انرژی مثبت و همگی در مسیر توحید و حال خوبیم.
در پناه حق خوشحال و ثروتمند باشی
سپاسگذارم عزیزم
مرسی بابت کامنت قشنگ تون که زیر کامنتم گذاشتید،اتفاقا الان مدتهاست که یه جورایی ته دلم عجله دارم که دوره 12 قدم رو بخرم ولی واقعا هر کاری میکردم با وجودیکه اون آدم که قرار بود برام محصول رو بخره حضور داشت و… ولی هی این تهیه نمیشد
منطق من اینو میگفت که حتما بخرمش چون با طی کردن‌تکامل و تمرینات مستمر،و فراوان تسلط من بر قانون بیشتر بشه،اما الان کامنت زیبات رو دیدم احساس میکنم یک نشونه است من همواره موقع که 12 قدم تهیه نمیشد از خودم می‌پرسیدم آخه چرا تهیه نمیشه اگه قراره خداوند چیزی برام بگه خوب بگه،و 45 روز گذشت شایدم بیشتر و الان است که دارم کامنت شمارو که زیر کامنتم عاشقانه کامنت گذاشتید رو خوندم دیگه فهمیدم داستان هدایت الهی رو،پس من حتما دوره احساس لیاقت رو تهیه میکنم انشالله در مدارش قرار بگیرم با هدایت الهی کم کم، مسیر خداوند هیچ وقت بدو بدو و عجله نیست
مرسی عزیزم که کامنت قشنگ ات هدایتی شد برام تا بتوانم تشخیص بدهم خداوند چه میخواد بهم بگه
عاشقتم در پناه رب شاد و سلامت و خوشبخت باشی عزیزم
سلام خوشحالم پسندیدید و در مسیر دل قرار گرفتین
احساس لیاقت باعث میشه از ترس ها و تهدید ها دور بشی و هر لحظه با استقامت و با قدرت قدم برداری
خدا را شکر که پیام کن شده هدایت شما
من خودم خیلی تو این سایت هدایت ها شدم
خیلی تردید ها داشتم و با احساس لیاقت عوض شدم
در مسیر های دو راهی اول ببین دل ت چی میگه بعد باز تردید داشتی حتما گزینه مرا به یوی نشانه ام هدایت کن بزن مثل فال می مونه و با فایل و کامنت بچه ها هدایت میشی کدوم راه از دوراهی رو انتخاب کنی.
در پناه حق خوشحال و ثروتمند باشی
ّ ب نام خدا
سلام ب خونواده صمیمی عباسمنش
استاد عزیز عباسمنش عزیز از زمانی میگم ک برای اولین بارتو کارگاه قالی بافی صداتو از فایلی ک مربوط ب ایه قرانی بود شنیدم یادم نی چ ایه ای بودولی فک میکنم واس ثروت بوده باشه اینکه خداوند بیشتر ازمامیخوادک ماثروتمند باشیمواز ثروتمندی پیامبر و مولتی میلیاردی امام حسین فک میکنم گفتی درست یادم نی اونموقع یعنی 5سال قبل وضعیت روحی خوبی نداشتم از لحاظ روابط باهمسرم مشکل داشتمو در حال جدایی بودم وخب شروع کردم ب یادگیری قالی بافی تو کارگاه تو1گروه ویسات بودنمیدونم چرا از اساتید موفقیت تو اون لحظه باید صدای تو رو میشنیدم ولی میدونم چون از بچگی دوست داشتم ایات قرانیو جور دیگه یادبگیرم واینکه تو دین پیامبرش هم ثروت داشته وخب چیزهایی بود برخلاف چیزهایی ک شنیده بودم منو سمت خودش کشید میدونم بیشتر تاثیرش ب خاطر ایات قرانی بود.بالاخره از اون ب بعد دلم بیشتر خواست بیشتر گوش بدم بیشتر یاد بگیرم خب با اون شرایط.وهمش دنبال ویسات بودم.راستشو بخوای ب سایتت هم نمیومدم و1جورایی نمیخواستم حتی بهابدم.رایگان میخواستم.شنیده بودم میگفتن بهشت ب بهاس ن ب بهونه ولی درکم قد نمیداد.همیشه از بها دادن ترسیدم مخصوصا با اون فایل ک گفتی مثل ابراهیم اگه جاش برس باید از جونت بهاشو بدی منم جون عزیز.
تااینکه توگوشیم تو تبلیغاتهای تلگرام دیدم محصولات شمارو داره خب ازش پرسیدم قانون افرینش چند؟زده بود100000تومن.اونموقع حقوقم1500000بودخب تازه پول دیده بودم سرکارمیرفتم دلم نمیخواست خیلی پول خرج کنم ازش گرفتم اینم بگم هم میدونستم سایت شمانی هم1جورایی خودموقانع میکردم ک ن بابادرسته خب بارها شنیده بودم محصولات شماگرون.گرفتم وبارهاوبارها گوش دادم هم درک کردم هم نکردم بهتره بگم اصلاکمکی بهم نکرد یعنی اصلافرکانس و باور چیه حتی اونجاک از توجه واعراض صحبت میکنین چیزی عایدم نشد اره راست میگین ک کسی ازراه درستش محصولات شمارو نخره خب ب جایی هم نمیرسه ولی خب نمیخواستم باور کنم.همزمان کتابهای موفقیت رو میخوندم خب خیلی رو تاثیر داشت واس منی ک اهل مطالعه نبودم اهل مطالعه شدم خب نگاهم ب زندگی عوض شد.درواقع هم باگوش دادن ب فایلا هم مطالعه میخواستم یهو پرش کنم.
اینم بگم از بچگی دوست داشتم قران رو جور دیگه بخونم وقتی میگفتن قرانو از نگاه دیگه بخون خب برام جالب بودیعنی چی.واز بچگی این ایه ک میگه خداوند سرنوشت هیچ قومی راتغییر نمیدهدمگر اینکه خودشان بخواهندواقعا روم اثر داشت ومیگفتم یعنی چی این چ حرفیه خداگفته مگه کسی پیدامیشه ک نخوادزندگیش عوض ش.ک خداوند اینطوری گفته.وایاتی مثل یهدی من یشاءو یضل من یشاء
اینکه خداهرک رابخواهد هدایت میکند وهر ک رانخواهد گمراه ای بابا مگه خداهم بین بنده هاش فرق میزاره هر کیو بیشتر دوست داشته باشه بیشتر بهش میده پس اونجا چی میگه ک سرنوشت هیچ قومی راتغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان بخواهند1جا میگه خود ادما بخوان1جادیگه خواسته ی خودش مطرح خب این2ایه برام ضدونغیز بود ودرک نمیکردم ک چرا توقران باید این ایات ضدونغیز باشه.
خب همچنان ب فایلات گوش میدادمو دلم میخواست دنیارو هم تغییر بدم این حرفت ک تا خودت ب نتیجه نرسیدیو ازت نخواستن ب کسی چیزی نگو ندید گرفتمو مخصوصا ب خونوادم گفتم خب بگذریم ک هنوزم هنوز مسخرم میکنن.اینم از این
وخب ب محصولات روابط و عقل کل و1.2تااز محصولات هم رایگان از همون کانال ها دسترسی پیداکردم واس من ک روابطم ب هم خورده بود مخصوصامحصول عشق ومودت حکم 1گنج بود ولی خب گوش نکردم نشد ک بش.فک میکنم 2سالی هس عضو سایتتم اوائل هول میزدم برای اینکه فایل های رایگانتو دان کنم و دان هم میکردم ولی خب کو اون همه تعهد ک بشینم اول 1وش بدم درسمو بگیرم کامل بعد برم سراغ اون1.همینطور فقط دان کردم.
زمانی خواستم باور کنم ک فایل افرینش برای سایت نی ک با1ازکسانی ک از سایت محصول خریده بود تو اینستاگرام اشناشدم.البته اونموقع نشونه هارو می دیدم براحتی وخیلی برام قشنگ بودن.ولی خب ب شفافیت حالانبود.سال97بودحتی ب1از دوستام هم گفتم ک تلگرام محصولات واس سایت شمانی خب اخه واس اونم اون کانالو فرستاده بودم
میدونستم ازتغییرباورمیگین ولی سختم بودبرم دنبال باورهای قبلیمو بشکونمشون.یعنی این تعهدم پایین بود نمیخواستم اون ب قولی غار راحتیمو بشکافمو تغییراتی توش بدم.واینکه میگفتین حرفی ک عمل نیاره حرف مفت مصداق من بود میخواستم تغییرکنم ولی باهیچی.پول خرج نکنم.وقت نزارم باورهامو بشکونم.فقط فایلای افرینشو گوش میدادمو تمریناتشو عمل میکردم و ب قولی خودمو قانع میکردم ک دارم عمل میکنم پس حرف مفت نی.
اینم بگم تنها چیزی ک ازسال98بهش پایبند بودم خواستم مثل شماقرانو جوردیگه بخونم وشروع کردم اولش چیزی بلد نبودم ولی خب1چیزی ک بابتش همیشه از خداسپاسگذارشم هوشم کدهایی ک شمامیدادینو برای خودم داشتم وطبق اون کدهاشروع کردم حتی ایاتی ک شمابهش اشاره نکردین.چوناین صحبتت یادم بود ک گفتین برین تو قران تحقیق کنینو فقط ب گفته های من اکتفا نکنین ک عباسمنش اینطوری گفته.دیدم واقعا خیلی جاداره واس یادگیری.ک هنوزم هنوز میخونمش تا مثل شما یادبگیرمو بهش عمل کنم و اصول خودمو داشته باشم باور سازی کنم اونم از رو قران منی ک تاحالاوابسته این واون بودم و نمیتونستم تشخیص بدم چی درسته چی غلط.هر کی هر چی میگفت قبول میکردم.دیگه ادما ممکنه اشتباه کنن وب سلیقه خودشون حرف بزنن قران ک سلیقه ای نی.خب راستش چیز دیگه هم اینکه گفتم اگه عباسمنش ک ب قول خودش اصلا قرانو قبول نداشته تونسته ب اینجا برسه منم میتونم حالا چرا منتظر باشم محصولات اونو بخرم تا بفهمم قران چی گفته خودم میرم پیش.خب خداروشکر تاحالا هم ادامه داشته و داره خیلی هم برام شیرینه خدایاشکرت باعشق.
بریم قسمت شیرین ماجرا از اون جا ک تو خونواده های بزرگ شدم ک همیشه رو حق الناس خیلی تاکید بوده و حتی پدرم بدهی ک داشت چیز نو واس خونه نمیخرید مبادا طلبکاراش بگن تو ک داری چرا بدهیتو نمیدی و واس خونت خرج میکنی و خب اینم بارها شنیده بودم ک خدا حق الناس رو نمیبخشه و بااینکه افرینشو گوش میدادم ولی همیشه این حس گناه ب قول خودمون عذاب وجدان بود ک1روزپولدار بشم پولشو ب سایت عباسمنش پرداخت میکنم چون خب خودتونم تو شروع فایلا میگین ک از راه نادرست رضایت ندارین.وخیلیم منتظر بودم ک فایل رو سایت باشه وپولشو پرداخت کنم ولی خب دلم میخواست تخفیفات داشته باشه زورم میومدیک و خرده ای پول بدم اونم فقط واس4فایل 1جلسه.خوشبختانه 40درصد فایل تخفیف خوردو ب قیمت870تومن خریدم و احساس راحتی کردم اونم وقتی حقوقم700تومن بود 700هزار تومن.عیدیمو گرفتم پرداختم عوضش راضی بودم خوشحال بودم دینی ب گردنم نی.چون خیلی منتظر این لحظه بودم لباس عید نخریدم در عوض اینجا دادم.ناراحت لباس بودم ولی خب خیالم راحت بود.این فقط 1بخش اون قسمت شیرین بود.
توقسمت تمرکز بر نکات قسمت فک کنم قسمت6بوداز کامنت دوستان کامنت فرنوش شایسته فک میکنم نظرمو جلب کرد اونجا ک از توجه و ابزارش ک خدادر اختیارمون قرار داده و مسولیت زندگیمونو با استفاده از قانون جذب داده ب خودمون نوشته بود واینکه چیزهایی ک ماتو ذهنمون داریم همه ترمزهای ذهنین ک از بقیه قرض گرفتیم اونجا بو ک ب قولی دوهزاریم افتاد و تازه فهمیدم خدامسولیت خلق زندگیمونو داده ب خودمون یعنی چی.
اینم بگم این اتفاق اتفاقی نی چون از مدتها قبل شروع کردم ب شناسایی باورهای غلتم وباورهای درستو جایگزینشون کردم یعنی باتعهد وعملا.خب 1چیزی قبلا خیلی نتیجه نمیگرفتم ولی حالا فقط شروع کردم باورهای درستو جایگزین کردن نتیجشم دیدم رفتم دکتر واس حجامت منی ک غلظت خونی داشتم دکتر گفت جریان خونت بهتر شده درسته نتیجش کوچیک ولی چیزی ک خوشحالم میکنه اینه نزدیک2سال خرج کردم هرچی طب سنتی گفت گرفتم خوردم تا اونجا ک تونستم ولی این ماه ب گفته ای دکتر عمل نکردم فقط شروع کرده بودم ب شناسایی باورهای غلط.تازه ب تکرار هم نرسیده حالا نیمه کارس.ولی خب این نتیجرو داده خدایاشکرت باعشق.منی ک هردفعه میگفتم خب ک چی من ک نتیجه ندیدم.
دوباره1قسمت شیرین این ک استاد1بار ازت شنیدم هرسال بعدسال تحویل میری واس خودت هدف گذاری میکنی میخوام بگم منم سال99مثل تو عمل کردم سر سال تحویل ک همه انرژی هایکیه از خدا خواستم جور دیگه ب هراتفاقی نگاه کنم ک زاویه دیدمو تغییر بده و براحتی عصبی نشم نگاه منفی نداشته باشم ب مسائل اینم بگم باز از خودت یاد گرفتم ک نگم چوری فقط ازش بخوام خب نتیجه داد نمیدونم چطوری بهم گفته شداونم بهم الهام شد هدایت شدم خودم ب تنهایی بدون اینکه ک کسی بهم بگه البته بگم میخواستم امتحان کنم ببینم چقدر حرفت درست
والان1سال از اون روز میگذره و چیزهای بهتری یادگرفتم مثل قانون همزمانی.ک اینم کسی بهم نگفت الا خود خود عشقم خدا.خدایاشکرت باعشق
اما درس هایی ک از این قسمت گرفتم
1.فهمیدم اگه میخوام از زندگیم لذت ببرم و ب قول شما میخوام اونموقع ک عزرائیل اومد سراغم راضی از اینکه ب همه خواستهام رسیدم و راضی برگردم سمت پروردگارم ب قول خودش ای نفس مطمئنه ارجعی الی ربک باشم جور دیگه متفاوت از بقیه فک کنم و راهش هم تغییر باورها وخب تغییر فرکانسم.متفاوتر از اونچه ک تا حالا بودم باشم.ب قول قران تاریخ تکرار میشه اگه میخوایم مثل نیکانمون نباشیم خب مثل اونا رفتار نکنیم.
2.واینکه اگه میخوام ب چیزی برسم باید بهاشو بدم خب2بار سر این قضیه تو گوشی خوردم سرطمع اینکه ارونتر محول شمارو بخرم خب دومیش چند روز قبل بودوقتی ک شبش این فایل ب عنوان نشونم اومد و بازش نکردم وبعد خوندمش دیدم باحال من چقدر مطابقت داره و اینکه نشونه ها درستن.واقعا نشانه من درسته و واس من دقیق بوده.ولی خب درسی ک بهم داد این بود باید متفاوت تر از قبل باشم اگه میخوام زندگیم تغییرکنه قبلا حاضر نبودم بها بدم خب اگه الانم اینطور باشه کو تغییر من.این بها میتونه وقتم باشه پولم باشه ب قولی از وقت گرفته تا جون.
3.درس دیگه اینکه خب کسی ک تو این مدار نباشه نمیفهمه ک بابا خب این خودش سرمایه گذاری رو خودت همین خریدن محصولات در واقع خودمو میگم فک میکردم1خرید محصول و پول از دست دادن مگه ادم واس این جور سخنرانیهاپول خرج میکنه شاید باور نداشتم نتیجه میده و فک میکردم اینم مثل بقیه اساتید موفقیت.1پولی میگیرنو فقط محصول خودشونو میفروشن کار ندارن بعدش چی میشه.یاهمون پول از دست دادن.وباید باتعهد بری جلو حرفی ک عمل نیاره حرف مفت تغییر میخوام ولی هیچ اقدامی نکنم.مگه میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شاید باور نداریم ک اصلا فکر.باور ک زندگی مارو میسازه.همه چی فکر.احساس.باور ک زندگی مارو میسازه اصلا بابا زبان این دنیافرکانس فرکانسم از باور ماشکل میگیره منی ک اصل ریشه یعنی زبان دنیا رو بلد نباشم مثل ترکی ک زبان مادریم چطور میخوام باابزاری ک در اختیارم باهاش ارتباط برقرار کنمو زندگیمو خلق کنم اینم بگم زبان مادریم رفته تو ناخوداگاهم.یعنی اگه بخوام مثل فارسی یاهر زبان دیگه ای صرفش کنم مثلا اول شخص مفرد یاجمع یا….واقعا اونم اگاهانه گم میشم وقاطی میکنم خب دونستن زبان دنیاهم از این قاعده مستثنی نی من تاحالا تو ناخوداگاهم از این ابزار استفاده میکردم هرانچه ک خلق کردم هیچ خودم متوجه نشدم ولی الان ک زبونشو فهمیدم دیگه اگاهانه ت.توجهمو متمرکز میکنم.ب اونچه ک میخوام و از اونچه ک نمیخوام اعراض میکنم ب قولی خودکنترلی دارم.خب فهمیدنش نیاز ب بهاداره اینطوری نی.ولی خدایاشکرت باعشق همیشه میگم نمیدونم چی کار کردم ک تو این مدارم و این لطفو در حقم داشتی ولی خدایاشکرت باعشق.الان فک کنم 2ساعت در حال تایپمو کمرم خسته شده ولی راضیم ک مینویسم برای یادگیری خودم.چون ما یادگرفتیم ک تغییر فیزیکیه جسمیه.ن درونی ن چیزی ک باید براش بها بدیم.اگه برای خودمون ارزش قائلیم.خب اگه ب خودت اهمیت میدی و ارزش خودتو میدونی رو خودت سرمایه گذاری میکنی و خب سرمایه گذاری هم ارزش خودشو داره و باید بهای ارزششو بدی. استاد چ خوب گفتی ک چطور ب خورد وخوراکت اهمیت میدی ب خونت یاچیزیا دیگه واس درونت فرکانست ک منجر ب تغییر دنیای بیرونت میکنه نمیخوای خرج کنی.البته این هس ک فک میکنیم بااین کار پولیو از دست میدیم مخصوصا وقتی درامدت کم باشه.ولی اینم باز میگه ک درعوض چیزهایی یادمیگیری ک تاحالا بلد نبودی کسی تاحالا بهت نگفته بود اصلا قابل قیاس نیستی بعدش نسبت ب قبلت.اینایی منی میگم ک فعلا نتایجم کوچیک وبزرگترینش رو سلامتیم بوده خدایاشکرت باعشق
4.استاد1چیز دیگه خیالت راحت بعد شنیدن این نشونه و اون اتفاق هرچی محصول ک رایگان دستم اومد رو پاکیدم ب غیر اونی ک بهاشو دادم.از نو شروع میکنم.
5.استاد چقدر امنیت درونی داری ک ب محصولاتت مطمئنی و میگی هرکی ک باتعهد عمل کنه حتی ب فایل های رایگان ب غیر ازنتایجی ک میگیره 1نتیجش میشه خرید محصولاتت.واینکه چقدر ارزش کارخودتو میدونی ب خودت مطمئنی ارزش خودتو ک میگی حتی ب فامیلات رایگان نمیدی.ودلسوزی هم نداری ک کسی بتونه کسی نتونه ومیگی اگه کسی تو مدارش باشه میخره اونم بااطمینان و انقدر هم باور فراوانی داری.ک محصولت نمیمونه.باشه خدایاشکرت باعشق ب منم از این امنیت درونیه بده.
6.همیشه میگفتم چرا اونایی ک ب فایلای استاد گوش میدن نتیجه هایی مثل استاد نمیگیرن چراکسی پیدانمیشه بگه منم مثل استاد ب این نتیجه بزرگ رسیدمو مثال بزنه.و حالا ج گرفتم از زبون خودت استاد ک چند نفر مثل تو عمل کردن ب همون تعداد هم نتیجه گرفتن ایا کسی پیدامیشه بگه مثل استاد عمل کردم و ب نتایج استاد منم رسیدم؟و اینکه باز هم جاداره و نتایج نامحدودن.مگه میشه مگه داریم حتی بزرگتر ازاین ک میبینیم….باورش برام راحت نی چون هنوز اول راهم
7.چقدر اونجاقشنگ گفتی ک زحمت کشیدین و این نتایج الان حقتون حق مسلمتونه.بهاشو میگیرین و ب کسی هم تخفیف نمیدین این ارزش گذاری واقعا از کجا میادو اون اعتماد ب نفستون برای فروش لباس هاتون.ک حتی لباس هاتونم ب بها میدین.
8.واینکه لذت بردن صرفا پولداری ولاک چری بودن نی هر انچه ک دوسش داری و تو باهاش راحتی اون میشه لذت بردن اون وقت اون میشه لاکچری بودن حتی پولداربودن.واینکه ما چ زندگی و با چ کیفیتی میخوایم.
جمله اخر این ک تو1فایلتون گفتین تو قران کلمه ای ب اسم حق الناس نی ولی چرااول محصولاتتون بهش اشاره دارینو میگین عدم پرداخت بهای اون محصول ب معنای حق الناس و راضی نیستین منظورم اینه پس اهمیت حق الناس در کجاست ک در قران نی ولی شما بهش اشاره دارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدایاشکرت باعشق ک این متنو نوشتم خدایاشکرت باعشق ک تو این مدارم و هر روز مشتاق اینکه درسامو بگیرم از نشونه من باورهامو بشکونم و برم سراغ نشونه بعدی.
استاد ممنونم ازت ک سفره ای باز و منم تو این سفره ب اندازه ک تو مدارم بهره میبرم وخدایاشکرت باعشق و ممنونم ازت از مریم شایسته خدایاشکرت باعشق و از کسانی ک توبرپایی این سفره شریکن و دیگر دوستان هم مدارم
با سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان مهربان.
یک فایل عالی پر از آگاهی های ناب.
استاد عزیز در این سفر در واقع ما سبک زندگی شما رو دیدیم و این خیلی متفاوت هست با اون چیزی که شما تعریف می کنید. و در واقع اون اموزش های شما عملی به ما نشون داده شده و ما همگی کلی چیزی یاد گرفتیم. نکات که بی نهایت هست شاید از حوصله خارج باشه بین همه مطالب.من خودم با دیدن فایل ها اعتماد به نفسم تقویت شد، روی کنترل ذهن خیلی کار کردم، راحت گرفتن زندگی رو یاد گرفتم، رها بودن و وابسته نبودن رو یاد گرفتم، این رو یاد گرفتم که عزیزانم رو دوست داشته باشم بدون اینکه براشون دست و پا گیر باشم، رانندگی یاد گرفتم که خخخخییلللییی برام با ارزش هست، راحت بودن و بدون ترس زندگی کردن رو یاد گرفتم، کنجکاو بودن، حرکت کردن و ساکن نموندن، اینکه همیشه به دنبال یک چالش جدید باشم تو زندگی که من رو رشد بده، آرامش فوق العاده ای به دست آوردم، روابط با همسرم که اصلا ررروووویییااایییی و عالی و بی نظیر،و……..
من چند تا از دوره ها رو هم استفاده کردم و واقعا ارزشمند هستن و به دوستان توصیه می کنم چونه نزنن و اصلا هم ترید نکنن دوره های استاد زندگی شما رو در تمام ابعاد تغییر می ده در حدی که بعد یه مدت احساس می کنی خودت رو نمی شناسی اینقدر که عوض شدی. بچه ها دوره های استاد شما رو بزرگ می کنه، قوی میکنه، شجاع می کنه و عاقل تر می کنه.من که برنامه ام اینه که تمام دوره ها رو تهیه کنم و طبق قانون تکامل هم این اتفاق داره میفته. زندگی شما با عمل به دوره ها فقط یک لذت بی پایان خواهد بود.و طبق گفته خود استاد از فایل های رایگان شروع کنید. من همه رو دانلود کردم آرشیو کردم و اونقدر گوش دادم و عمل کردم که درها باز شد و تونستم استفاده از دوره ها رو شروع کنم.
از این حرف استاد هم خیلی لذت بردم که گفتید من سبک زندگی خودم رو دارم شما لازم نیست حتما مثل من زندگی کنید مثل خودتون زندگی کنید ولی باور کنید که می تونید زندگی تون رو اونطوری که می خواین بسازید.این نشون از یک روح بزرگه که نمی خواد به کسی چیزی تحمیل کنه و درک می کنه که ادم ها متفاوت هستند و باید هم متفاوت زندگی کنند تا جهان پابرجاباشه.
ممنون که زحمت کشیدید و این فایل ها رو تهیه کردید و به سوالات پاسخ دادید.به لطف شما و سفرنامه جهان بینی ما بهتر شد و الان ایالت های امریکا رو از استان های کشورمون هم بهتر می شناسم.
استاد عزیز و مریم جان و مایک دوست داشتنی خوش باشید و از زندگی تون لذت ببرید. براتون زندگی هر روز بهتر رو از ارزو میکنم.
روز و روزگارتون خوش.
به نام خدای مهربون
سلام خدمت استاد عزیزم و آبجی ها و داداش های گل من.
استاد الان موهای تنم سیخ شده بخدا!…
اینکه گفتید چند نفر هستند که مثل من فکر کنند؟
انگار که دست گذاشتید روی حقیقت وجودم… اون خدای حقیقی…میدونید!!
یک نزدیکی بی نهایت عمیقی در درونم احساس کردم.
استاد یه چیزی رو میخواستم بگم که این چند روزه خیـــــــــــلی باعث شده که بفهمم که بابا این مسیری که به لطف و فضل بی نهایت خدای مهربون درونش هستیم، با اون مسیری که بقیه بهش میگن مسیر موفقیت زمین تا اسمون جداست، خیلی عمیق تره خیلی خاص تره…
معمولا بقیه ی افراد ثروتمند (موفق از نظر دیگران) که میخوان مثلا یه کلیپی درست کنند و بیان حرفای انگیزشی بزنند مثلا با لامبورگینی یا با مرسدسش یا توی ویلای چندین میلیون دلاری اش نشسته و شروع میکنه به حرفای انگیزشی زدن.. انگار که اونا هم مثل بقیه ی مردم صرفاً این چیزا رو نتیجه ی موفقیت میدونند..
اما برای شما اصلا اینطور نبوده.. میدونید چی میخوام بگم استاد…
من خواهرم به تازگی رفته توی این برنامه های نتورک مارکتینگ و یه بار هم منو برد و رفتم اونجا و دیدم که چقــــدر آدم اومدند و نشستند بامن حرف زدن و تا اون خانم اومد حرف بزنه انگار یکی در گوش من داشت ریشه ی همه ی باورهاش رو میگفت و قشنگ داشت بهم نیت همه ی حرفاش رو میگفت در کسری از میلیونم ثانیه ها !!! مثلا میگفت که این حرفش از این باور میاد… اینجا برای فلان نیت چنین حرفی بهت زد و…خدای مهربون بود که داشت ازروی لطف و فضل بی نهایتش، هدایتم میکرد.
و وقتی که من شروع کردم به حرف زدن همشون فقط داشتند نگاهم میکردند، خشکشون زده بود و بهشون هم خیلی راحت گفتم که این کار شما توش طمع هست و این وعده ها و وعید هایی که میدید فقط روی کاغذ درسته چون ریاضیه اما توی واقعیت ریاضی نتیجه رو رقم نمیزنه اون تمرکز و کانون توجه شماست که داره این کار رو انجام میده و… اما میدونی استاد، نمی شنیدند و فقط میخواستند که حرف خودشون رو بزنند و اصلا یه جور دیگه حرفام رو می شنیدند، خب من هم دیگه هیچی نگفتم و اونجا هم نرفتم چون همشون به شدت باور کمبود تو وجودشون بود و قشنگ توی رفتاراشون معلوم بود که مثلا یکی شون نور گوشیش رو کم کرده بود و وقتی ازش پرسیدم که چرا اینقدر نور صفحتون رو کم کردید؟ گفت که چون میترسم باتریش تموم بشه و لنگ بمونم. تو دلم گفتم آقا خدا حافظ شما از اونجا که برگشتیم دیگه پشت سرم رو هم نگاه نکردم و میگفتند که شما بیا اینجا بعد دوسال یه حقوق ماهیانه ی مادام العمر بهت میدن، چقدر؟ ماهی دو و نیم تا سه تومن بستگی به خودت داره… باور کمبود دیگه از این واضح تر!!!! که دنبال یه آب باریکه باشی و تا آخر عمرت حفظش کنی…
خواهرم کلی کیف کرد و الان داره اونجا کار میکنه من هم دارم کار خودم رو میکنم..
اونجا میگفتند که شما خیالت راحت باشه روی من حساب کن من داداشت هستم من خواهرت هستم، خودم دستت رو میگیرم میارمت بالا…اینجا ما هممون پشت همیم، نمیدونم اینجا ما فلانی ها هستیم هوای همدیگه رو داریم خیالت راحت باشه( تا این رو شنیدما، در همون لحظه همشون و کل اون سیستم چند هزار نفری رو از ذهنم شیفت دیلیت کردم و تو دلم گفتم پشت گوشتون رو دیدید، منم دیدید).
اونجا هم همش همین حرف رو میزدند که آره شما بیا اینجا بعد میتونی دست بابات رو بگیری میتونی کمک خرجیش رو بدی و در یک کلام داشتند از احساسات استفاده میکردند برای اینکه مشتری جذب کنند و حرفایی که دقیقاً خلاف قانونه چون من نمیتونم دست بابام رو بگیرم هر چقدر هم که بهش پول بدم، و یه چیز دیگه اینه که هرچقدر هم که زبان بدن و نمیدونم از این حرفا عالی باشه، انرژی چشم ها رو نمیشه پوشوند و انرژِی چشم هست که تاثیر میذاره، منظورم از انرژی چشم اون تاثیر عملت به اون چیزیه که خودت داری میگیش، از هیچ کدوم از اون عزیزان این انرژی رو دریافت نکردم و فقط داشتند خوشگل حرف میزدند!!
استاد اینقدر ادم اونجا بود که حد نداشت و اینقدر آدم بیشتر داره جذب اونجا میشه که حد نداره، موقع برگشتن خدای مهربون گفت محمدرضا برو و پشت سرت رو هم دیگه نگاه نکن اینجا جای تو نیست،اونها هم خیلی داشتند اصرار میکردند که من رو بیارند اونجا چون وقتی ، به لطف و فضل بی نهایت خدای مهربون، این صلابت کلام و این ارتباط بسیار قوی و این اعتماد به نفس قوی ام رو دیدند، خیلی خیلی خوششون اومد و خیلی هم اصرار کردند که آقا شما بیا ببین اون فلانی داره ماهی اینقدر میلیون تومن درامد داره شما هم بیا اینطوری میشی و خلاصه طمع داشت از چشماشون میزد بیرون که من رو ببرند زیر گروه خودشون کنند و من هم به هیچ عنوان تحت هیچ شرایطی وجود هیچگونه بالاسری رو نمیتونم بپذیرم حتی اگه مجازی باشه، بالا سر من فقط باید آسمون آبی باشه فقط همین فقط همین…
اما اینجا از این خبرا نیست،
اینجا فرق داره
اینجا فقط یه حس رهایی و آزادی عمیق هست که نگهت داشته، هیچ وعده و وعید شاقی هم در کار نیست هر وقت هم که خواستی میتونی بری اصلا کسی هم متوجه نمیشه!!
اینجا کسی به شما پاداش نمیده بابت پیشرفتت که آفرین بر شما که به استقلال مالی رسیدی بیا اینهم جایزت.. اصلا اینطوری نیست.
اینجا تنها نیروی محرکت، درون خودته و خودت و اون هدایت قلبت، اون حسی که بهت میگه برو درست میشه و فقط یه عامل درونی هست، برای من که اینطوره خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
خانوادم میگفتند که تو هم برو اونجا. اونجا همش حرفای عباس منش رو میزنند. تو دلم گفتم(( استاد هیچ وقت نگفت روی کسی یا چیزی حساب کنید)).. میدونید منظورم اینه! اونجا همش حرفای مثبت و انرژِی مثبت و تفکر مثبت و از این حرفاست، من به خودم میگم بابا وقتی من دارم خلق میکنم فکر مثبت دیگه کیلویی چنده؟؟
منظورم توحیده، منظورم ربوبیت خدای مهربون هست…
اینجا متفاوته و به لطف و فضل بینهایت خدای مهربون، این تفاوت رو با تمام وجودم حسش کردم و درکش کردم..
یه موضوعی رو میخواستم بگم که مربوط به همین اتفاقات چند روز گذشته بود که اصلا باعث شد موهای تنم سیخ بشه از اینکه ما چقــــــــــــدر خاص و… میدونید، نمیدونم چه کلمه ای رو باید براش به کار ببرم که درست باشه… چقدر متفاوت، چقدر ناب و یکتا هستیم، چقدر فرق داریم با بدنه ی تمام جهان و بدنه ی تمام تاریخ بشریت. به لطف و فضل بی نهایت خدای مهربون، جزو اون عده ی خیلی محدود کل تاریخ بشریت هستیم (نه فقط جامعه ی کنونی) که متفاوت هستند که در مسیر حقیقی خلقت هستند، بچه ها منظورم اصلا آزادی مالی و زمانی و مکانی و عاطفی صرف نیست، منظورم قلبه، منظورم اون چیزیه که در درون بی نهایت عمیق و ساکت و خنک و آرام قلبمون احساسش میکنیم، منظورم اون چیزیه که داره تمام این جهان رو بصورت واحد و یکپارچه هدایت میکنه، بخدا تمام موهای پاهام و دستام سیخ شده!!!
مگه چند نفر تو تاریخ بشریت به درک چنین حقیقتی میرسند که حس کنند و درک کنند که واقعا کی هستند و اصلشون چیه و بهش عمل کنند و اونطوری زندگی کنند؟ میدونید چی می گم؟
نمیخوام بگم به آزادی مالی و زمانی و مکانی و عاطفی نباید برسیم نه! مسیر آزادی در تمام جنبه ها از درک این حقیقت میگذره، از درک قانون این حقیقت میگذره،
بخدا تو تک تک سلولام احساس عجز میکنم، چون نمیدونم که چطوری باید سپاسگذار لطف و فضل بی نهایت و کرّارش باشم که هر لحظه فقط داره بیشتر و بیشترش میکنه بصورت نان استاپ و نامحدود.
موضوع بر میگرده به از دنیا رفتن دوستی که همین چند روز پیش اتفاق افتاد، بچه ها این حرفی که میخوام بزنم رو با تمام استخونام حسش کردم و همین الان که دارم میگم موهای تنم سیخ شده بخدا خدا شاهده… میخوام بگم که چقدر ما متفاوت هستیم و چقدر خاص هستیم و چقدر باید سپاسگذارش باشیم که ما رو هدایت کرده بخدا چطوری میشه سپاسگذاریش رو بجا آورد؟؟؟!!!!
خب من توی اتاقم بودم این چند روزه و خیلی کم رفتم بیرون چون تلویزیون روشن بود و همش در مورد این عزیزمون داشت برنامه پخش میکرد و داشت حرفای ایشون و مصاحبه هاشون رو نشون میداد.. همین دیشب بود فکر کنم، نمیدونم چی شد که حواسم نبود و رفتم بیرون از اتاق( کاملا هدایتی بود) تلویزیون داشت یه مصاحبه از ایشون رو نشون میداد و من طبق هدایت خدای مهربون دقیقا به این حرفشون رسیدم که داشتند میگفتند که باید ببینیم کاری که میکنیم خدا خوشش میاد؟ خدا دوست داره؟ ، آیا وقتی داریم این کار رو می کنیم از خدا میترسیم؟، چقدر از خدا میترسیم؟ چقدر حواسمون هست که کاری رو انجام ندیم که خدا خوشش نمیاد و…
منو میگی یعنی تمام اون جمله های تورات از جلوی چشمم داشت رد میشد و بعدش هم اون آیه های قرآن اومد جلوی چشمم که داشت اون نگاه سیستمی به خدای مهربون رو نشون میداد. و فاصله ی میلیارد میلیارد سال نوری ای که این دو کتاب و این دو نوع تفکر با هم دارند.. یعنی، متوجه منظورم میشید، بعد ببینید که ایشون الگو و اسوه ی چند هزار نفر توی جهان هستند حالا کاری هم به اتفاقات بعد لون ماجرا ها ندارم که اون دیگه باعث میشه که سرم سوت بکشه..واقعاً نمیدونم چی باید بگم تا حق مطلب به این عمیقی درک بشه و انتقال داده بشه…واقعا فقط میتونم سکوت کنم…
فقط و فقط باید سرمون رو ببریم تو یقه ی خودمون و فقط زندگی خودمون رو بکنیم، تحت هیچ شرایطی نباید هیچ کاری به دیگران داشته باشیم که چجوری فکر می کنند و رفتار میکنند و تمام تمرکز و حواسمون روی خودمون و افکار و طرز نگاه خودمون و برنامه های خودمون باشه فقط الهامات و فقط قلبمون، این اون درسیه که من با استخونام یاد گرفتمش…
من افراد موفق رو دارم میگما! افراد معمولی که اصلا کاری بهشون نداریم.
این مسیر متفاوته با اون مسیر افراد موفقی که میشناسیم شون و به موفقیت رسیدند، خیلی خیلی راحت تر و لذت بخش تر و سریع تر هست…
واقعا چطوری میشه حق سپاسگذاری این خدای مهربون رو بجا آورد؟
تازه گفتم ببین خدای مهربون چقـــــــــــدر آزادی داده به ما ، آزادی بی نهایت که هر جور، واقعاً هر جور که دوست داریم فکر کنیم و همونطور نتیجه بگیریم،
چقـــــــــــــدر آزادی هست؟ چقــــــــــــدر آزادی هست؟
خواستم این موضوع رو با شما هم به اشتراک بذارم.
استاد من دیروز رفتم از کارم اومدم بیرون و فقط الان دارم طراحی میکنم توی خونه همونطور که خدای مهربون الهام کرده بود.
دیروز باررووونی اومداا، بعد چه تگرگی اومد شبش خیلی برام تازه بود این اتفاق، بعدش شب توی نشونه ی روزم به فایل سوم آرامش در پرتو آگاهی هدایت شدم، حالا من اتاقم خیلی کثیف و نا مرتب بود و وقتی که اون جمله ی حتی مرتب کردن اتاقت رو خوندم فهمیدم که این مال منه، یه ذره مرتب کردم اما چون آخرشب بود بقیه اش رو گذاشتم برای امروز و امروز از صبح که پاشدم شروع کردم به مرتب کردن و خدای مهربون گفت نه همه چیز رو باید بشوری و تمیز کنی خلاصه کل اتاق رو خالی کردم فرش رو شستم و سرامیک ها رو طی کشیدم و وقتی که فرش رو بلند کردم اون اول، اینقدر خاک زیرش بود که حد نداشت و اینقدر اتاقم کثیف بود، بعدش خدای مهربون گفت که ببین این نتایج باورهای قبلیته ها این خاک و کثیفی و نامرتبی، بعد خلاصه یه روز کامل وقتم رور گرفت اما وقتی که تموم شد خیلی حال اتاقم سبک شد الان که آبجی مریم میگفت که وقتی خونه رو تمیز میکنم احساس میکنم حال خونه و حال خودم هم سبک شده رو قشنگ درکش میکنم و اتاقم شد ماه… دیشبش توی اون نشونه دیدم که نوشته بود امروز روز رحمت الهی هست و اون بارون شدید اومد توی ذهنم که باروون هم نشونه ی رحمت الهی هستش و چقدر لحن خدای مهربون تو اون نوشته ها ملیح و نرم بود، خیلی لذت بردم و خیلی آرووم شدم. استاد به محض اینکه از سر کار اومدم بیرون و خواستم برگردم خونه بارون شروع به باریدن گرفت، انگار خدا کل جهان رو ول کرده و فقط داره اتفاقات جهان رو مطابق با فرکانس من می چینه، خیلی احساس غریبی بود واسم…
خیلی دوستتون دارم.
در پناه خدای مهربون باشید.
سلام
برادر عزیزم نظر شما رو خوندم و جالب بود برام خوندنش در کل نظرات شما رو دنبال میکنم و از خوندنشون لذت می برم خصوصا که من هم تجربه حضور در نتورک مارکتینگ رو داشتم و دقیقا درک میکنم اونچه رو که ذکر کردین و من هم تأییدش میکنم.
اما چیزی که باعث شد این کامنت رو بنویسم برداشت شما از یک مصاحبه اونم بخشی از اونه!
چطور با این قاطعیت راجع به شخصی نظر میدید ودر واقع قضاوتش میکنید در صورتی که حتی یک بار از نزدیک با ایشون هم کلام نشدین !
قصدم زیر سوال بردن شما یا دفاع از ایشون نیست بلکه عمل به این حرف استاده که قضاوت نکنیم.
من به جای این که ایشون رو نقد کنم براشون احترام قائلم چون کمتر مرد شجاعی رو مثل ایشون دیدم
شنیده بودم آرزوی ایشون شهادته
این باور در من قویتر شد که جهان به خواسته های هر کسی جواب میده و اونو به آرزوش میرسونه.
من قاضی نیستم چون قضاوت کار خدوانده, فقط اینو میدونم این سردار عمل کرده به اونچه که بهش باور داشته و یقینا خوشحال بوده
پس منم به اونچه که باور دارم عمل کنم و حال خودمو خوب نگه دارم .
هیچ کسی بی عیب نیست پس بیایم به جای تمرکز بر دیگران روی خودمون تمرک کنیم.
در پناه خدا
سلام داداش محمدرضا
دوست الهی و همفرکانسی ام..
دقیقا منم این حس رو دارم که ما بچه هایی که اینجاییم فقط حرف همو میفهمیم..
یه حس خوبیه..
گاها فکر میکنم اگر یه شرایطی بوجود بیاد که همه مون یه جا جمع شیم چقددددددددر من اشک خواهم ریخت..اشک شوق..
و چه حس عاااااالی ای خواهم داشت..در جمع کسانی که حرف هم را کامل میفهمیم وتجربیات مشترک داریم..
درسته که ما هیچ کدوم هم دیگه رو ندیدیم وفقط با اسم هم آشناییم ولی مطمینم وقتی همو ببینیم انگار سالیان سال هم رو میشناسیم..چون همه از همیم..وخدای درونمون که واحده رو پیدا کردیم..چون تکه هایی از همیم..
چه انرژیه فوق العاده گیرا و مثبتی خواهد شد اون جمع؟!!!!!!
درباره تمیزی باید بگم دقیقا منم این حسو کردم که خونه رو تمیز و مرتب کنم ..میدونی؟!مگه نمیگیم
خدا انرژیه و همه جا جریان داره؟
خب به نظرت وقتی همه چی شلخته و کج و کوله و کثیف رو هم باشه انرژی از بین اونا جریان بهتر و راحتتری داره یا وقتی همه چی تمیز و مرتب و منظم چیده شده
من وقتی ایندفعه خونه رو تمیز کردم کامل این موضوع رو درک کردم…جریان بهتر خدا رو دیدم تو اتاقا…
آفرین به ایمان تو محمدرضای عزیز..
آفرین که باورهای کمبود رو نمیپذیری…
همین دست فرمونو بگیر برو جلو….خخخخخ
حتما موفق میشی..
در پناه الله یکتا..
شاد و موید و رااااااسخ وثابت قدم باشی ایشالا
سلام استاد عباسمنش عزیز و سلام بر خانم مریم عزیز
این اولین دیدگاه من هستش که می گذارم من دارم کل سفرنامه شما رو با همسرم و پسر ده ساله ام نگاه می کنیم البته من یکی دو سال پیش با شما آشنا شده بودم با فایل فقط روی خدا حساب کن و چشم زخم در قرآن ، باعث تغیر در نگاهم شد اما دوباره دور شدم به قول شما در مدار و آمادگی ش نبودم، علاقه به سفر و دیدن جاهای مختلف باعث شد همسفر شما باشیم با همسرم و پسرم که تازه با شما آشنا شدن ، دوست داریم هر روز با روشن شدن تلویزیون فقط سریال سفرنامه شما رو ببینیم ما داریم از شما یاد میگیرم مهربانی توکل عشق به همسر شکرگزاری لحظه به لحظه تو زندگی، تمرکز بر نقاط مثبت ، من و همسرم با دیدن فیلم های شما واقعا آرزو کردیم این نحوه سفر که لحظه به لحظه ش لذت بخشه رو تجربه کنیم .این باور در ما ایجاد شد که محدود به داشتن یه خونه و ماشین و بازنشستگی نباشیم سفر کنیم و تجربه کسب کنیم و زیبایی های خلقت رو ببینیم . این قسمت که از آزادی صحبت کردین که با آر وی آزاد تر هستین واقعا درسته و قطعا بهترین هتل نمی تونه این آزادی و لذت رو بما بده … یا اونجا که گفتین دوست داشتین در ایالت های مختلفی ملک بگیرین ولی در نهایت شاید ترجیح بدین همون خونه تمپا رو هم بفروشین و در آروی زندگی کنید و به جاهای مختلف سفر کنید مثل آرزوی ما بود با دیدن امکانات عالی آر وی ،درست مثل پرنده مهاجر که با گرم یا سرد شدن هوا به محلی دیگه سفر می کنه و زندگی می کنه بدون هیچ وابستگی ای کاملا آزاد و رها و سبک بال ، حتی تایپ این کلمات هم حال منو خوب میکنه و حس این آرزو و رویا بهم انرژی میده ، خلاصه ما کل سفرنامه رو داریم دانلود می کنیم تا با خانواده در لحظات مختلف تماشا کنیم تا باور های زیبایی بسازیم و الگو برداری می کنیم . این نکته رو هم بگم که این جریان باعث شده من به سایت شما هجوم بیارم و انرژی در من بوجود آمده یه اشتیاق سوزان که می خوام به این آگاهی ها برسم و با دانلود سفرنامه و بقیه فایل های رایگان شروع خواهم کرد تا بتونم محصولات رو هم بخرم واقعا بخاطر قرار دادن این همه فایل رایگان از شما صمیمانه سپاسگزارم شما دست خدا برای ما هستین ، مامانم که یه خانوم پنجاه و چند ساله هست با گوش دادن چند فایل صوتی شما در لحظات بحرانی روحی زندگیش آروم میشه و شما رو یه پیغمبر می دونه و دوستتون داره، خلاصه اینکه اومدم که همراه و شاگرد شما باشم تا از شما استاد بزرگوار درس ها بیاموزم باز هم سپاسگزارم.
از شما بخاطر اینکه در ذهن ما رویاهای زیبا ایجاد کردید سپاسگزاریم.
سلام و درود به استاد گرانقدرم ، خدا رو بخاطر نعمت وجود شما شاکرم . امروز اولین سحرگاه ماه مبارک رمضان ، و منم بعد از یک شیفت شبکار ، چند دقیقه قبل از اذان صبح دارم این فایل رو میبینم . استاد وقتی فایل های شما رو میبینم تازه میتونم بفهمم چرا توی دین اسلام گفته شده هر ساعت تفکر برابر با چندین سال عبادت یعنی چی … خیلی تفاوته بین آگاهانه کار کردن و ناآگاهانه و اتفاقی کار کردن.
توی فیلم میان ستاره ای قانون سوم نیوتن رو به شکلی دیگه بیان کرد ، دیالوگ کاراکتر مایو مک کانهی : برای رسیدن به هر چیزی باید چیزی دیگه رو از خودت جدا کنی … بهای پرداخت محصولات از کجا بیاد ؟؟ از نپرداختن هزینه های غیر ضروری . استاد من از وقتی شکرگزاری رو شروع کردم ناخودآگاه هزینه های زندگیم کمتر شده . باور کنید اصلا هم نمیدونم از کجا … هر وقت ما شروع کنیم به شکرگزاری و درخواست از جهان هستی به وقتش اطلاعات بهمون داده میشود بدون شک ، حالا از محصولات نشد از فایلهای دانلودی هدیه . من به پرداختن بهای محصول توجه نمیکنم . اگه محصولی رو دریافت نکردم چون هنوز به اندازه کافی روی خودم کار نکردم ، تنبلی از خودمه. هر وقت من آماده باشم لاجرم اطلاعات به من ارائه خواهد شد . یهو پولش جور میشه «من حیث لا یحتسب» از جایی که فکرش رو نمی‌کنیم . فقط کافیه ما لایق دریافت باشیم.
درود و عشق بر یاران جان…
چقدر توضیحات استاد عالی بود…
الخصوص راجب قانون بها…
اصلا خیلی واجب که هرچیزی استفاده میکنی باس بهاشو بدی…
حضرت علی علیه سلام یه حدیث خوب دارند که میگن اگر کسی یه کلمه یه جمله چیزی بهم یاد بده منو بنده خودش کرده…
یعنی چی این حرف یعنی تا آخر عمر مدیونشم…
یعنی حاظره کل زندگیشو بهای اون آگاهیی بده…
آگاهیی واقعا اینقدر بهاش بالاس که با طلا هم نمیشه معاوضش کرد…
اصلا جهان هستی با بده بستون کار میکنه…
درخت ها اکسیژن میدن کربن دی اکسید میگیرن…
املاح معدنی از زمین میگیرن برگشونو میدن به زمین که دوباره کود و املاح معدنی بشه…
حالا اگر ما بخوایم اون آگاهی بهاشو بدیم پس باس بخریم فایل های استاد رو….
تازشم قانون بها اینجوریه بچه ها تا زمانی که شما پول دوره رو ندین کد های اصلی رو دریافت نمیکنید…
مثلا استاد داره حرف میزنه میرسه به جاهای مهم
میبینی همونجا یه فکر میاد توی سرتون و توجه شما میره به فکره و اصلا نمیشنوید اون جای مهم حرف های استاد رو چون بهاشو نپرداختین…
یا میشنوید زود فراموشتون میشه که یادتون بره بهش عمل کنید …یا خدا سدی و مقاوتی توی ذهنتون ایجاد میکنه که قبول نکیند حرف های استادرو و زمانی هم که قبول نکنید عمل نمیکند و همینجور الا آخر…
واقعا استاد راست میگن که این دوره ها چقدر مارو از انتخاب های اشتباه نجات میدن…
من 28 سال از سنمو فقط توی حلقه های تکرار اشتباه بخاطر باور های اشتباه گیر کرده بودم و آشغال ها رو میریختم توی مبل که هرجام نقل و مکان میکردم خونه بوی گند میداد هر شغلی که عوض میکردم میبینم همون رخداد ها….و بدون نتیجه…
تا رسیدم به دوره دوازده قدم و هفت ماه ازش گذشته و من به مدت کل زندگیم دارم نتیجه میگیرم چه مالی چه کاری و چه سلامتی…
خدارو صد هزار متربه شکر برای دوره های استاد…
بخصوص دوره قانون سلامتی…
میدونید با دوره قانون سلامتی شما دیگه پیر نمیشید دیگه رنگ هیچ دکتریو نمیبیند و این یعنی خودش کلی سود به خدا….
به هر حال من عاشقتم استادجون و همه دور هاتو میخرم چون برای خودم ارزش قائلم و میخوام روی خودم سرمایه گذاری کنم….
دوستارتون سهند(:
به نام رب,باسلام ودرود,دوستان عزیزم نکته ای بسیار مهم در مورد اهمیت فایلای دانلودی رایگان,دوستان شما یک ظرف بزرگ غذا رو در نظر بگیرید(مثال یک دیگ بزرگ برنج و یک دیگ بزرگ خورشت)باشد,وآشپز اون غذا دو نوع ظرف برای افراد آماده کرده وگذاشته برای استفاده,یک طرف میز همون غذا اما در ظرف شیک آماده شده ودر طرف دیگر میز همون غذا در ظرف ساده تر قرار داده شده است.غذا همون غذاست,اما ظرفاش متفاوت,با این مثال ما متوجه میشیم که آگاهی واصل همون هست,اما با طریق ها وظرفهای متفاوت,دوستان مهم اینه که ما اصل رو دریابیم وبهش عمل کنیم,ونخواهیم قانون رو دور بزنیم,بهتره به دنبال ایمان وشجاعت وعمل به قانون باشیم ,تا رفتن دنبال اطلاعات بیشتر وفرع.اینها رو من به خودم گفتم,چون مقاومت انسان در برابر تغییر بسیار زیاد است,و کار راحت تر اینه که به جای تغییر اساسی در شخصیت وباورهامون بریم سراغ فرعیات,درسته تغییر سخت است,اما ارزشش رو داره,در پناه خدای یکتا شاد وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید,سپاسگزارم از استاد گرامی وخانم شایسته عزیز.
به نام خداوند جان آفرین
سلام به استاد عزیزم و خداقوت واقعا برای این صبر شیرین و پاسخ های دلنشینتون
وسلام و خداقوت به مریم جون مهربون و بی نظیر
استاد خیلی از باورهام و تغییر دادین ،در این پرسش و پاسخ،خودش یک دوره ی کامل بود ،میشه گفت معجونی از همه ی دوره ها وزمینه ها،واز سوالات دوستان هم تشکر میکنم که اکثرشون به جا بود،
یک چیزی که به ذهنم اومد ،این بود،که خیلی از پیج ها وکانالها محصولات شما رو به قیمت خیلی پایین میفروشند و برای من هم خیلی پیام میومد و بعضی اوقات نجواها سراغ من و همسرم میومد که حالا تهیه کنیم واگه نتیجه گرفتیم بهاش و پرداخت میکنیم!
اما دوباره یاد این حرف شما میفتادم که میگفتید ،کسی که از راه نادرست حرکت کنه،به درستی نمیرسه،
ودوباره بر نفسمون غلبه میکردیم و خداوند هم پاداشش و تا الان داده وایمان دارم
درآینده هم هم خواهد داد،
که به لطف خدا تا الان هزینه ی تمام قدم ها رو به راحتی پرداخت کردم و محصولات دیگه رو هم حتی خریداری کردم وخیاااااااللللللم راحته،که مسیرم درسته ،
خداروشکر میکنم که به من آزادیه انتخاب کردن داده،وازش هدایت میخوام ودرک بیشتر قوانین را.
انشالله استاد هرجا هستید و هرجا که قصد سفر دارید،چه برای ما فیلم بگیرید وچه نگیرید،خوش و خرم و سلامت باشید،