سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۲

«سفر به دور آمریکا»‌، بیشتر از آنکه پیام‌هایش را از طریق کلمات یا گفتار من به عنوان همسفر شما‌، بیان کند‌، از طریق تصاویری بیان می‌کند که با تمام سادگی و بی‌آلایشی‌‌، ذهن زیبا و باورهای قدرتمندکننده‌ای برای‌مان می‌سازد اگر‌‌ چشم‌، گوش و قلب‌مان را به روی پیام‌هایی بگشاییم که‌، با عشق ضبط و آماده شده‌اند‌.

تصاویری که به سادگی می‌گوید:

خوشبختی در دسترس همه‌ی آدمهایی است که می‌توانند نکات مثبت هر لحظه و هر ماجرایی را پیدا و بر آن متمرکز شوند.

«سفر به دور آمریکا»‌، آشپزی‌، رانندگی‌ یا… را نمی‌آموزد‌، بلکه از زبان همین تصاویر بدیهی به شما می‌گوید که هیچ محدودیتی را نپذیر و باور نکن. محدودیت فقط در باورهای ما و مقاومت‌های ذهنی‌مان است. وگرنه همه‌ی ما‌ می‌توانیم‌، از هر موضوعی که به آن علاقه داریم‌، ثروت بسازیم. کل جهان سرای‌مان است و برای‌ ما. می‌توانیم در هر بخشی از این جهان که علاقه داریم، زندگی کنیم. می‌توانیم هم‌زمان هم به علائق‌‌مان بپردازیم و هم ثروت بسازیم. می‌توانیم همه‌ی نعمت‌ها را در تمام جنبه‌های زندگی‌، با هم داشته باشم اگر این اصل را درک کنیم که:

نعمت‌های زندگی‌‌ی ما‌، به تناسب باورهای خودمان و به تناسب توانایی‌ ما در کنترل ذهن‌، وارد زندگی‌مان می‌شود و راه کنترل ذهن‌، سرگرم کردن ذهن از طریق یافتن نکات مثبت هر لحظه از زندگی‌ است. راه هدایت به سمت نعمت‌های بیشتر و همفرکانس شدن با خواسته‌ها‌، آگاه بودن از داشته‌های این لحظه‌، لذت بردن از آنها و سپاسگزاری به خاطر آنهاست.

راه ورود به مدار زیبایی‌های بیشتر‌، روابط عاشقانه‌تر و مکان‌های باکیفیت‌تر‌، پیدا کردن زیبایی‌ها و نکات مثبت آدمها‌، اتفاقات و محیطی است که همین حالا با آن احاطه شده‌ایم و لذت بردن از همین‌هاست.

و در یک کلام‌، لذت بردن از زندگی به سادگی امکان‌پذیر می‌شود وقتی‌، از مسابقه‌ی ناتمام و زجر آوری بیرون می‌آییم که با دیگران و برای دیگران وارد آن شده‌ایم و تصمیم می‌گیریم‌، به جای همرنگ جماعت شدن‌، همرنگ اصل و اساسی شویم که خیلی ساده این پیام مهم را می‌گوید که:

احساس خوب = اتفاقات خوب.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    160MB
    10 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

428 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم سالاری» در این صفحه: 1
  1. -
    مریم سالاری گفته:
    مدت عضویت: 2001 روز

    سلام خدمت استاد بزرگوار و خانم شایسته گل و مایکل عزیز و دوستان گلم

    خیلی زیبا بود وقتی فایل ها را نگاه می کنم انگار خودم اونجام این بار داشتم نگاه می کردم پیش خودم می گفتم چه خوب استاد شرایطی فراهم کرده من چیزی را ندیدم تا به حال الان ببینم و راحت ارزو کنم مثل ماشین لباس شوی ندیده بودم ولی الان دیدم و می تونم توصور کنم فردا دارم چجوری کار می کنم با اون و از طرفی نوع برخورد استاد و خانوادش برام خیلی عجیب بود صمیمیت و عادی بودن اونا با هم در مثابل میلیون ها نفر جالب بود برام جوری که انگار منم در اونجا یا یک عضو خانواده یک تشکر از کائنات و استاد

    اما حرف دلم

    دریچه های برایم باز شده که با چشم هایم خدا را می بینم و نقاشی می کنم سهرابی را می بینم که باز طبع شعرش گل کرده و قلم به دست از قفر خیالم بیرون امده و دیوان جدیدش را در اون ناباوری های قدیدم و ابتدای باور حالم می نویسد افسانه خیالم متولد می شود و خویش را سهراب می پندارم در جستجوی حقیقت

    اکنون باورم شده تمام انسان های بزرگ تاریخ قانون کائنات را فهمیدن جلو دار انها اهل بیت و بقیه مشاهیر شعرا اندیش مندان

    و اینک با ارزوی سهرابی دیگر شدن من زندگی می کنم و می خوابم گوی سهراب من قلم به دست سال ها بر در وجود من ایستاده تا من اجازه ورود دهم در نا باوری هایم را با کلید باورم باز کنم کلیدی که تا دیروز نداشتم اما اکنون دارم و حداقل می دانم می توانم داشت و در مسیر داشتن ان هستم

    خویش را سهراب می پندارم و سفر ذهنم را آغاز می کنم به طوی واقعیت که دو قدمی زیستن و اندیشیدن است .هر روز رویا هایم را به تحقق رسیده می پندارم و مرور می کنم

    با دیدن زندگی شما استاد دیدم در حال تغیر نسبت به ثروت مندان است باور های قبلیم انگار محو شده و پوچ جوری که اگر چیز خلاف اموخته هایم ببینم به تمسخور در خودم می گویم همش دروغ حقیقت چیزی دیگر است حقیقت همان است استاد به من نشان می دهد این حرف من نیست حرف ندای درونم است حرف ذات حقیقت جوی من

    ممنونماز شما استاد و خانواده محترمتان و کائنات که در خدمت من افریده شدن

    حالت چطور است ؟

    اگر از دیروز می پرسی حالم را !

    دیروز به گمانم به نیمه پل زیستن نرسیده بود

    اما اینک از پل زیستن گذشتم

    بر برکه امید نشسته ام

    تا جرعه ای بیاشامم

    تا راز گل سرخ راهی نمانده

    راستی در مسیر اندیشه

    از لقمه نانی دریغ مکنی

    عابران خسته چشم به توشه تو دارند

    خانه دوست کجاست

    به من گفتن اینجا

    آهی سهراب من راز گل سرخ را یافتم

    بر بلندای افکارم ان را

    فریاد می زنم

    تا کام های خشکیده را جلای باشد

    اینا تقدیم کردم به تمام دوستان و استادو خانوادشون که جان تازه ای به من دادن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: