سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۳

بنام خدای فراوانى ها

سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام

خدا رو شکر واسه دیدن قسمت دیگه اى از زیبایی ها از فراوانی ها

هر موقع زندگى تو استیت پارک رو میبینم هیجان زده میشم

هر دفعه یه حیاط جدید و زیبایی

هر دفعه محیط حدیدى همسایه های جدیدی

هر دفعه اتفاقات جدید زیبایی های جدیدی

واقعا با این نوع سفر کردن ادم به دیدن فراوانی ها و باور بهشون عادت میکنه

به نچسبیدن ، وقتی میبینه هر چی میره جلو لازم زیبایی هست فراوانی هست بهترین هست این خودش میره تو ضمیر ناخوداگاه ادم

تحسین می کنم ازادی مالی زمانی و مکانی استاد رو که اصلا دلیل من از دیدن سفرها همینه

چقد خوبه ادم با خیال راحت تو سفر وگشت و گذار و لذت با یک رابطه عاطفی عالی با فرد مناسب ، کارشم با یه لب تاپ یا گوشی انجام بده

من عاشق این مدل بیزینس هستم

انقد تحسین میکنم استاد رو انقد ازین دست فایل میبینم تا طبق قانون تغییر ناپذیر خداوند هدایت شم به اونچه که بهش توجه میکنم

نکات مثبت فایل

این صندای تاشو استاد عجب جنس بادوامى داشت ، ضد آب هم بود

دوست دارم به عالمه لوازم سفر و کمپ درجه ١ داشته باشم و برم تنها کمپ بزنم خودم اتیش درست کنم غذا درست کنم دوچرخمو ببرم برم اطراف رو بگردم

هر چى فکر میکنم لذتی که ادم تو تنهایی میبره از هر موقع بیشتره

یادمه چند وقت پیش تنها رفتم کنسرت خواننده مورد علاقه ام خیلی هم بهم خوش گذشت وقتی برگشتم دوستام واسشون عجیب بود چطور تنها رفتم چطور هم بهم خوش گذشت ! حالا من هر چى از ادرس توضیح میدادم قشنگ متوجه میشدم ١٠٪؜ هم نمی تونستن حتی تداعی احساس کنن چون تمرکزشون شدیدا روی قسمت دیگه ماجرا بود مثل ترس ، خجالت و …

هر موقع سفر ها رو میدیدم میگفتم خدایا چرا اینا چون هاشون همش تمیز مرتب کوتاه یکدسته

بله زیباست مرتبه تمیزه چرا؟ چون همواره روش کار میکنن ؟ چطور ؟ با ابزار مناسب و کار رو حتما براى خودش راحت میکنن اینطوری

انقد باور راحتی کارها برام تثبیت شده قشنگ میبینم تفاوت مسیرهاى خواسته هاى من با بقیه خواسته های بزرگ و کوچک

البته از خدا می خوام سرعتش رو بیشتر کنه واسم سرعت رسیدن به خواسته هام

تحسین میکنم این مهارت تایپ سریع مریم جان

من پارسال هدایت شدم به یه دوچرخه تاشو فکر کنم از بس یه دوچرخه و اسکوتر های شما دقت کرده بودم

انقد باهاش اطراف رو رفتم که لاستیکش سریع صاف شده

یعنی باهاش همه جا رفتم

شالیزار، شهر ، کوه ، جنگل ، ساحل و ….

یکى از ترمز هایى که ماشین نتونستم بخرم رو همینجا کشف کردم

افرادی که ماشین دارن از نظر من افراد بی حال و انرژى هستن که تا سرکوچه هم ماشین روشم میکنن البته خودمم قبلا اینطوری بودم

الان میترسم اونطوری بشم واسه همین شد ذهنی واسه خودم درست کردم

ولى همونطور که با دوره کشف قوانین شد ذهنی مستقل شدن و خونه گرفتنمو شکوندم اینم درستش میکنم

من اصلا استاد حمله به ترمز هام هستم

هر چقد مقاوم باشن من راهشو یادگرفتم

تحسین میکنم اون همه ثروتی که تو این ١٠ دقیقه در جریان بود ، ماشین های مدل بابًا لوازم کمپ درجه ١ ، اروى استاد

و یه مسیله دیگه که من امروز یادگرفتم و تو این فایل هم بود

وقتی مسئله نبود اینترنت بوجود اومد شما دنبال راه حل رفتین

با دوچرخه و با لذت رفتین جایی که نت داشت

من صبح دنبال کبریت بودم نبود تو خونه و یه لحظه احساس کردم دارم شروع میکنم به غر زدن

خدا رو شکر همون لحظه به خودم نهیب زدم که با تمرکز بر راه حل مشکل با تمرکز بر خود مشکل و غر زدن پس پاشو حرف نزن

یکى بارندگى بود ولى با دوچرخه ام راحت رفتم مسئله ام رو حل کردن و سریع

از خدا می خوام منو به ازادیدمالی زمانی مکانی با عشقم هدایت کنه و خودش تمام سدها رو بهم نمایان کنه با راه حل

چون من اماده ى اماده هستم