سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۳

هدایت و مهم‌تر از آن‌، اعتماد به جریان هدایت و سرسپردگی در مقابل آن، کلید این سفر و دلیل ماجراهای لذت‌بخشی‌ است که بخش کوچکی از آن ضبط و با شما به اشتراک گذاشته می‌شود.

ما هیچ برنامه‌ی از پیش تعیین شده‌ای برای این سفر نداریم.

همین حالا که در حال نوشتن این کلمات هستم‌، حتی نمی‌توانم کوچکترین ایده‌ای درباره اتفاقات زیبایی داشته باشم که قرار است فردا تجربه کنیم. فقط ایمان دارم زیبایی‌هایش بیش از آن است که بتواند در قوّه‌ی تخیلم بگنجد‌، زیرا خداوند استاد برنامه‌ریزی هاست.

ما فقط خودمان را به این جریان جاری‌ِ خوشبختی سپرده‌ایم‌ و تمام سعی‌مان اجرای «رها بودن و تسلیم این جریان بودن» در عمل است.

تمام سعی‌ ما این است که پاروها را کنار بگذاریم و اجازه دهیم این جریان خوشبختی‌، ما را به مسیرِ زیبایی‌های بیشتر هدایت کند. به نظر من تنها راهِ همراه شدن با این جریان هدایت‌، تشخیص نشانه‌ها‌، اعتماد به آنها و همراه شدن با آنهاست.

چراکه زبانِ گفتگوی این جریان‌، «از طریق نشانه‌هاست».

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۳
    150MB
    10 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

505 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهدیه» در این صفحه: 1
  1. -
    مهدیه گفته:
    مدت عضویت: 1095 روز

    سلام به همه اعضای خانوادم و سلام به فوق العاده ترین استاد روی این کره خاکی و خانم شایسته عزیز که امروز حرفای خدا از زبان ایشون برای من جاری شد

    من امروز داشتم توی تجسم خودم به رویام فکر میکردم خودمو‌ میدیدم در حالی که به اون نقطه ای که میخوام رسیدم رویای من یکی از بهترین ها شدن توی حوضه کاریم هست خودمو در حالی میدیدم که یکی از بهترین ها توی حوضه کاری خودم شدم ،همه تشویقم میکنن باعث حیرت زدگی و شگفت زدگی و بُهت زدگی همه شدم ،فوق العاده قدرت دارم ،فوق العاده بزرگ ،قدرت مند و با عظمت شدم ،فوق العاده آزادی دارم از لحاظ مالی وضعم عالیه وبه مدارج عالی رسیدم به خارج از کشور رفتن و اونجا ازم تقدیر میکنن .

    در حالی که داشتم خودمو تصور می‌کردم این اومد به ذهنم که تو چجوری میخوای به اونجا برسی آخه چجوری مگه میشه مگه میتونی چطوری میتونی مگه ممکنه ؟بریز دور این فکر مهدیه این چیزی نیست که تو بهش برسی ،خودتو گول نزن ،به رویاهای بیهوده فکر نکن ،به چیزی که میدونی اتفاق نمیوفته فکر نکن .ذهنم این حرفارو به من میزد و از من جواب میخواست ،از من توقع داشت بهش بگم من اینکارو میکنم این راه میرم این اتفاق میوفته و من به اینجا میرسم از من توقع داشت مو به مو مراحلی که قراره طی کنم براش توضیح بدم و منم وقتی دیدم حرفی برای گفتن بهش ندارم جوابی ندارم بهش بدم و خودمم هیچ برنامه ای ندارم هیج راهی بلد نیستم واقعا نمیدونم باید چیکار کنم تا به اون نقطه از قدرت برسم ناامید شدم و دیکه به رویام فکر نکردم و پیش خودم گفتم واقعا چطوری؟من هیچی جز اینکه سعی میکنم هر روز توی کاره خودم بهتر بهتر بشم تمرین میکنم تا حرفه ای بشم علممو افزایش بدم روی باورام کار کنم روی شخصیتم کار کنم هیچ چیز دیکه ای نمیدونم و الانم ندای درونم فقط همین کارا رو میگه انجام بدم و دارم همین راه میرم بقیش نمیدونم که باید چیکار کنم و چه اتفاقی میوفته

    خلاصه دیگه به اون تصوری که از خودم تو ذهنم ساختم فکر نکردم و تو دلم گفتم خدایا یه نشونه بده یه چیزی بگو باهام حرف بزن چون خیلی ناامید شدم با حرفای ذهنم وقتی بهم میگفت به چیزی که میدونی بهش نمیرسی فکر نکن چرا الکی به این چیزا فکر میکنی و رویا پردازی میکنی ؟

    من میام کتابخونه هم توی حوضه ای که بهش علاقه دارم و خیلی توش خوبم درس میخونم و هر روز دارم واقعا سعی میکنم حرفه ای تر بشم و بهتر و بهتر بشم ،هم پروژه های غیر حضوری انجام میدم چون کارم با نرم افزار هست هم روی باورهام و روی دوره عزت نفس کار میکنم خلاصه رسیدم کتابخونه و اومدم توی سایت زدم روی مرا به سوی نشانم هدایت کن .این فایل اومد بازش کردم هر لحظه که میدیم منتظر یه پیام بودم میگفتم اینجا که خدا منو بهش هدایت کرده یه چیزی داره که من اومدم اینجا

    تا رسیدم به حرف های خانم شایسته

    ((واقعا این سفر داره با هدایت خدا پیش میره ،من دارم با چشم خودم میبینم که خدا هر بار داره از طریق نشونه هاش از طریق دستای بسیارش مارو هدایت میکنه به مکان های زیباتری که ما اصلاااا ازش خبر نداشتیم یعنی یهویی مثل همین امروز که ما اسب هارو دیدیم و فهمیدیم اسب سواری هست ،یه نشونه اومد و مارو هدایت کرد به قدم بعدی))

    اینارو که خانم شایسته گفت یه حالی بهم دست داد انگار واقعا خدا باهام حرف زد اون لحظه ندای درونم گفت ببین خدا میخواد بگه من هدایتت میکنم من راه بهت نشون میدم ببین مهدیه خدا داره میگه پس تو قراره به اون جایگاه برسی بخدا قراره برسی که خدا هدایتت کرد به شنیدن این حرفا ،خدا میخوادبگه تو به همه اون چیزایی که بهشون فکر میکنی میرسی وقتی این حرفای خانم شایسته رو گوش میدادم که گقت یه نشونه اومد مارو هدایت کرد به قدم بعدی همون لحظه ندای درونم گقت تو اصلا نباید نگران باشی که چیکار باید بکنم چه راهی برم چی یادبگیرم خدا هدایتت میکنه ببین خدا داره میگه یه نشونه میفرستم و قدم بعدی به تو نشون میدم

    اون جمله خانم شایسته که گقت خدا هر بار با دستای بسیارش با نشونه های مارو به مکان هایی هدایت میکنه که ما اصلاااا ازش خبر نداشتیم ،نمیدونید این جمله چقدر حاله منو به جا آورد این تاکیدی که روی کلمه اصلاااااا داشتین چقدر برام لذت بخش و آرامش بخش بود که ببین میشه ببین خانم شایسته میگه به جایی هدایت میشیم که اصلاااااا ازش خبر نداشتیم که همچین جایی هست ،ندای درونم میگفت ببین خدا میخوادبگه به جاهایی هدایتت میکنم به مسیر هایی هداییت میکنم که تو اصلا خبر نداری که اونا وجود دارن تو خبر نداری کجان

    اون مردی که دنبالشی اون رویایی که داری توی سرت و باهاش زندگی میکنی همه اون چیزایی که بهشون فکر میکنی و میخوای داشته باشی و لمسشون کنی حتی بهتر از اون چیزایی که تو بهشون فکر میکنی رو از جایی میارم تو زندگیت که تو اصلا خبر نداری که وجود داره از جایی میارمش که تو نمیدونی که تو خبر نداری .از جایی اون مرد میارم تو زندگیت که تو فکرشم نمیکنی

    این فایل برای من یه فایل الهام بخش فوق العاده بود اولین جیزی که باشنیدن این حرفا بهم الهام شد این بود که خدا داره میگه تو قراره به همه اونا برسی تو به همه اونا میرسی و اونا رویا نیستن اونا تجسم نیستن اونا قراره واقعیت زندگی تو بشن چون تو پتانسیلشو داری تو لیاقتشونو داری .

    نمیدونم چجوری بگم چجوری توصیف کنم ولی وقتی داشتم به اون جایگاه و شرایطی که میخوام بهش برسن فکر میکردم یه لحظه واقعا این حس بهم دست داد که اینا رویای های الکی که فقطم رویان و چند سال دیگه یادم میره و و امکان نداره بهشون برسم مگه میشه بخاطر همین اون لحظه دست از تجسم کردن برداشتم و دیکه بهشون فکر نکردم و بعدش این فایل گوش دادم‌خدا اولین حرفی که توی دلم آورد این بود تو قراره به همه اونا برسی اونا رویا های پوچ و الکی خیال بافی نیستن تو قراره به همه اونا برسی بعدشم اینو گقت که راه رسیدن بهشون من قدم به قدم بهت نشون میدم

    خدایا عاشقتم خدایا ازت ممنونم که باهام حرف میزنی خدایا ازت ممنونم که حرفاتو از زبان خانم شایسته دقیقا توی لحظه ای که به شنیدنشون احتیاج داشتم بهم زدی و باهام حرف زدی و آرومم کردی خدایا تو به حرف من گوش دادی خدایا توی صدای منو میشنوی تو به حرف من گوش دادی خدایا بهت گقتم یه جیزی بگو یه پیام برام بفرست یه نشونه بهم بده تو گوش دادی توی میشنوی صدامو تو در لحظه خواسته های من اجابت میکنی توی از موجودی تو این دنیا به من نزدیک تری تو از هر موجودی توی این دنیا برای من امین تری به من نزدیک تری خدایا بخدا تو عاشق منی تو منو خیلی دوست داری تو بی منت قدم به قدم دست منو میگیری و راه به قشنگی نشونم میدی تو به حرفای من گوش میدی تو جواب منو میدی تو در لحظه جواب میدی

    الهی من فدات بشم

    الهی من قربونت بشم

    تو هستی منی

    تو تمام زندگی منی

    دورت بگردم من

    کاش میشد بغلت کنم

    کاش میشد دستتو بگیرم کاش می شد

    چقدر خوبه که تورو دارم چقدر خوبه که من هرچیییییییییییی بخوام میتونم به تو بگم

    هر کاری ازت بخوام برام‌میکنی

    چقدر خوبه ما آدما تورو داریم

    چقدر خوبه تنها نیستم

    چقدر خوبه که میتونم محتاج هیچ کس نباشم و هرچی خواستم به تو بگم

    چقدر خوبه که تو منتظری تا من لب تر کنم و بدون منت با عشق به من همه چی میدی منتها وقتی من آماده دریافتش باشم

    خدایا الان ازت یه چیزی میخوای خواهش میکنم اینو حتما بهم بده زود بده ازت خواهش میکنم خدایا ازت میخوام همش باهام حرف بزنی همشششش همش باهام حرف بزن همش تو گوشم‌حرف بزن همش بهم بگو چیکار کنم ،کجا برم ،چی بخورم ،چی نخورم ،با کی حرف بزنم با کی حرف بزنم ،خدایا یه جوری صداتو تو گوشم‌بلند کن یه جوری صداتو تو وجودم بلند کن که صدای هیچ کس غیر از صدای تو نشنوم باشه ؟باشه خدا ؟پس من گفتم چی‌ میخوام من میخوام همش صدای تو رو بشنوم من میخوام فقط صدای تو رو بشنوم من نمیخوام حرفای هیچ کس گوش بدم فقط حرفای تو ،پس همش باهام حرف بزن همششششششششش حرف بزن باهام ،دست از سرم برندار خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: