سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۵

روح ما به «سادگی» گرایش دارد. روح ما نگاه ساده‌ای به همه چیز دارد و وقتی به خودمان ساده می‌گیریم‌، با روح‌مان هم داستان می‌شویم.

جادوی سفر‌ هم‌، «سادگی» است. هرچه سفر طولانی‌تر‌، ضرورت ساده‌گرفتن نیز بیشتر.

دارم به چشم خودم می‌بینم که چگونه این سفر شاخ و برگ‌های اضافی‌ام را هرس و مرا ساده‌تر می‌کند. برای همین می‌گویم همراه با این سفر تجربی‌، سفری عمیق‌تر و معنوی‌تر در وجودم آغاز شده که مرا بیش از پیش ساده‌تر گردانیده است و هرچه این سفر طولانی‌تر می‌شود‌، ضرورت ساده گرفتن‌ نیز، بیشتر. دارم به چشم خودم می‌بینم که برای تجربه‌ی عمیق زندگی‌، راهی جر ساده بودن و ساده گرفتن نداریم.

به اندازه‌ای زیبایی‌های جهان‌مان را تجربه می‌کنیم که به خودمان ساده می‌گیریم و از وقایع لذت می‌بریم. به همان اندازه که موضوعات را سخت و پیچیده می‌کنیم‌، خودمان را از تجربه‌ی آنها محروم می‌کنیم.

البته ساده گرفتن‌، ارتباط بسیاری با عزت نفس‌مان دارد. هرچه بخش‌های بیشتری از عزت نفس‌مان را می‌سازیم‌، بیشتر خودمان می‌شویم و سبک شخصی خودمان را زندگی می‌کنیم و درباره همه چیز‌، «سادگی» تنها انتخاب‌مان می‌شود:

  • میهمانی گرفتن را ساده می‌گیریم‌،
  • میهمانی رفتن را ساده می‌گیریم‌،
  • صحبت با غریبه‌ها را ساده می‌گیریم‌،
  • حتی لذت بردن را هم ساده می‌‌گیریم و از اتفاقات کوچک‌، شادی‌های بزرگی می‌سازیم‌.
  • سوال از غریبه‌ها را ساده می‌گیریم‌،
  • اعتراف به ندانستن‌هامان و اشتباهات‌مان را ساده می‌گیریم‌،

و در یک کلام با تمامیت وجودمان در صلح قرار می‌گیریم. خودمان می‌شویم‌، همان موجود ارزشمندی که‌، نیازی به اثبات ارزشمندی‌اش به دیگران ندارد. همان موجودی که‌، میزان ارزش او را «میزان کارهایی که می‌تواند انجام دهد‌، تعیین نمی‌کند». چراکه ذات او ارزش است.

چرا که ساخته‌ی دست نیرویی است که‌، جز ارزش نیافریده است.

برای همین هرچه بیشتر خودمان می‌شویم‌، بیشتر و بیشتر از «اثبات توانایی‌هامان به دیگران‌»، پرهیز می‌کنیم.

برای همین است که هرچه بیشتر خودمان می‌شویم‌، بیشتر و بیشتر از« تأیید شدن توسط دیگران» بی‌نیاز می‌شویم.


یک توضیح کوتاه درباره اتفاقی که در انتهای این قسمت دیدید:

آنچه بیش از همه من رو تحت تأثیر قرار داد‌، زمانی بود که خانم Rachel، همان خانوم مهربونی که شما توی فیلم می‌بینید‌، وقتی به محل استقرار ما در state park‌ میره تا با ما عکس بگیره و می‌فهمه که ما اونجا رو ترک کردیم‌، سوار ماشینش میشه و یه عالمه راه تا در ورودی state park‌ میاد‌، فقط  برای اینکه بتونه با ما عکس یادگاری بگیره.

آهنگ آخر این فایل‌ رو تقدیم می‌کنم به خانم Rachel مهربون و همه شما هم‌سفرای عزیزم که تک تک کلمات‌تون قلبم رو آگنده از عشق و اشتیاق می‌کنه تا بیشتر و بیشتر این مسیر رو ادامه بدم.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۵
    190MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

548 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «امیر تهرانی» در این صفحه: 1
  1. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3292 روز

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت عاشقتم.

    همین الان یکی دیگه از مشکلات کارم رو حل کردی سپاسگزار.

    خدایا شکرت بابت دیشب بابت استخری اون آب گرم و اون هوا.

    خدایا من چطوری ازت تشکر کنم بابت هدایتی که ارزانی من می کنی.

    ازت خواستم که منو به یه جای زیبا هدایت کنی که من لذت ببرم.

    با اینکه ماشینمون خراب بود ولی تو هنوز مشکلشو حل کردی و البته من نیز اصلا نگران این موضوع نبودم.

    بابت کلاس زبانی که منو هدایت کردی صد هزار مرتبه شکرت دیگه چی بگم.

    فقط می توانم بگویم که خدایا شکرت. فقط می توانم بگویم که خدایا تو پادشاه قلب من هستی.

    صد هزار مرتبه شکرت به خاطر آسمونت و ستاره ها.

    خانم شایسته خواهش میکنم که از شب ها و ستاره های این سفر هم برامون بگیرید.

    و نکته ی دیگه ای که دیروز متوجه شدم این بود که من پارسال هم به اون مکان رفته بودم ولی امسال شاید بگم هیچ ربطی نداشتم

    و خیلی تغییر کردم از همه لحاظ. خدایا شکرت. حالا که اینطوره کارای بیشتری رو بهت می سپارم چون باورم بهت بزرگتر شده.

    توی ذهن من پررنگ تر شدی. دارم بیشتر به قدرتت و توحید و قدرت یکتاپرستی پی می برم.

    اگر می تونی تا ایجا اینطوری منو کنترل و هدایت کنی پس می تونی منو به خواسته های بزرگترم هم برسونی.

    پس امشب میام و شرایطی که می خوام رو بزرگتر می کنم و بیشترش میکنم.

    چه تصویر زیبایی یعنی بسیار بسیار بسیار ساده است اما نمی دانم چرا با این همه سادگی بسیار جذاب تر و بهتر و باکیفیت تر است.

    چه طبیعت زیبایی به به.

    آری من نیز اینطوری هستم که سادگی را دوست دارم سادگی شیک و ظریف.

    و بسیار دوست دارم اینگونه زندگی کنم. زیرا اگر ساده نباشم تمرکزم را تیکه پاره میکنم.

    حس می کنم که می خواهم به سفری بروم. سفر را بسیار دوست دارم مخصوصا وقتی با خودم و خدایم باشم.

    خدایا کنار تو همه چی بی نظیره. و اصلا دوست دارم یه طوری باشم که هر ماه حداقل چند سفر داشته باشم چند روزه.

    و در حین سفر هم کار کنم و پول بسازم و لذت ببرم و یاد بگیرم و پیشرفت کنم.

    سعی میکنم که به خودم ساده بگیرم. چه خانم مسن ساده ای جنسش انگار با تمام انسان هایی که در ایران دیدم تفاوت دارد.

    الان دارم صحبت های استاد رو در مورد در مورد صلح قرار گرفتم و احساس خوب درک میکنم .

    بخدا بزرگترین راز پیشرفت در کیهان در صلح قرار گرفتن با خود است هماهنگی با خداست.

    ذات من ارزش است. و باید زندگی در لیاقت این ذات پاک الهی بسازم.

    واااای چه جمله ای به به چه چراغی در ذهنم روشن کرد. چرا که ساخته‌ی دست نیرویی است که‌، جز ارزش نیافریده است..

    به به عجب جای ساده ای همه دور هم جمع شدن.

    چه آواز باحالی می خونه ساده زیبا. وقتی گفتید که این آخرین روز سفره یاد یه داستانی افتادم.

    همیشه من وقتی روز آخر سفر می شد یه ذره حالم گرفته میشه چون دوست دارم باز توی سفر باشم و دوباره به شهری که

    قبلا بودم برنگردم و جاهای جدید تری برم ببینم یاد بگیرم تجربه کنم.

    عجب منظره ای اصلا چشمام موند روش کنار ابرها از این بالا اون رودخونه این پوشش بسار غنی گیاهی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: