روح ما به «سادگی» گرایش دارد. روح ما نگاه سادهای به همه چیز دارد و وقتی به خودمان ساده میگیریم، با روحمان هم داستان میشویم.
جادوی سفر هم، «سادگی» است. هرچه سفر طولانیتر، ضرورت سادهگرفتن نیز بیشتر.
دارم به چشم خودم میبینم که چگونه این سفر شاخ و برگهای اضافیام را هرس و مرا سادهتر میکند. برای همین میگویم همراه با این سفر تجربی، سفری عمیقتر و معنویتر در وجودم آغاز شده که مرا بیش از پیش سادهتر گردانیده است و هرچه این سفر طولانیتر میشود، ضرورت ساده گرفتن نیز، بیشتر. دارم به چشم خودم میبینم که برای تجربهی عمیق زندگی، راهی جر ساده بودن و ساده گرفتن نداریم.
به اندازهای زیباییهای جهانمان را تجربه میکنیم که به خودمان ساده میگیریم و از وقایع لذت میبریم. به همان اندازه که موضوعات را سخت و پیچیده میکنیم، خودمان را از تجربهی آنها محروم میکنیم.
البته ساده گرفتن، ارتباط بسیاری با عزت نفسمان دارد. هرچه بخشهای بیشتری از عزت نفسمان را میسازیم، بیشتر خودمان میشویم و سبک شخصی خودمان را زندگی میکنیم و درباره همه چیز، «سادگی» تنها انتخابمان میشود:
- میهمانی گرفتن را ساده میگیریم،
- میهمانی رفتن را ساده میگیریم،
- صحبت با غریبهها را ساده میگیریم،
- حتی لذت بردن را هم ساده میگیریم و از اتفاقات کوچک، شادیهای بزرگی میسازیم.
- سوال از غریبهها را ساده میگیریم،
- اعتراف به ندانستنهامان و اشتباهاتمان را ساده میگیریم،
و در یک کلام با تمامیت وجودمان در صلح قرار میگیریم. خودمان میشویم، همان موجود ارزشمندی که، نیازی به اثبات ارزشمندیاش به دیگران ندارد. همان موجودی که، میزان ارزش او را «میزان کارهایی که میتواند انجام دهد، تعیین نمیکند». چراکه ذات او ارزش است.
چرا که ساختهی دست نیرویی است که، جز ارزش نیافریده است.
برای همین هرچه بیشتر خودمان میشویم، بیشتر و بیشتر از «اثبات تواناییهامان به دیگران»، پرهیز میکنیم.
برای همین است که هرچه بیشتر خودمان میشویم، بیشتر و بیشتر از« تأیید شدن توسط دیگران» بینیاز میشویم.
یک توضیح کوتاه درباره اتفاقی که در انتهای این قسمت دیدید:
آنچه بیش از همه من رو تحت تأثیر قرار داد، زمانی بود که خانم Rachel، همان خانوم مهربونی که شما توی فیلم میبینید، وقتی به محل استقرار ما در state park میره تا با ما عکس بگیره و میفهمه که ما اونجا رو ترک کردیم، سوار ماشینش میشه و یه عالمه راه تا در ورودی state park میاد، فقط برای اینکه بتونه با ما عکس یادگاری بگیره.
آهنگ آخر این فایل رو تقدیم میکنم به خانم Rachel مهربون و همه شما همسفرای عزیزم که تک تک کلماتتون قلبم رو آگنده از عشق و اشتیاق میکنه تا بیشتر و بیشتر این مسیر رو ادامه بدم.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۵190MB13 دقیقه
سلام عشقولیا
هنوز فایل دانلود نشده اینترنتم زیاد خفن نیس اینجا اما اگر جویای احوالاتم باشین باید عرض کنم که:
من در این چند روز که از پیله رها شدم و پرواز کردم باورتون نمیشه به اندازه همه عمرم ثروت و نعمت و فراوانی و زیبایی دیدم. به بهترین مناطق شهر بزرگ تهران به مسیر بهترین خونه ها و ماشین ها و فروشگاه ها هدایت شدم کلی آدم ثروتمند دیدم که پول یه وعده رستوران رفتنشون اندازه نصف حقوق یه ماه یه کارمنده.
اما چقدر احساسم نسبت به اونا خوب بود چقدر دوسشون داشتم و انصافا هم آدمای خوب و مهربون و باحالی بودن. اصلا حسرت نخوردم اصلا خودمو پایین تر از اونا ندیدم. اصلا احساس نکردم که اونا حق منو خوردن که ثروتمند شدن.
قبلا چون باورم این بود که اونا بالاتر از من هستن راحت نمیتونستم باهاشون ارتباط برقرار کنم اما الان باهاشون خیلی راحت ارتباط میگیرم.
من هیچ فرقی با ثروتمندان ندارم از هیچ لحاظی اونا از من برتر نیستن همه ما به یک اندازه به خوان نعمت الهی دسترسی داریم. همه ما لایق بینهایت نعمتهای خداوند هستیم چون جهان خداوند بینهایته و برای همه بیش از حد نیازشون نعمت و ثروت هست. تنها فرق من با آدمای ثروتمند اینه که اونا خدا رو بیشتر باور کردن و باورای خوب نسبت به خدا و ثروت داشتن.
قبلا وقتی میرفتم بالاشهر حالم گرفته میشد چون همش حسرت میخوردم اما الان یاد گرفتم که تحسین و سپاسگزاری کنم. الان واقعا لذت میبرم از رفتن به اونجا. خدارو شکر از وقتی اومدم تهران همش سرو کارم بالای شهر بوده مرکز نعمت های بینهایت.
من تو فایلهای شما و توی اینترنت و در محیط قبلیم به ثروتها و نعمت هایی که دیدم تمرکز کردم بخاطر همینم هر روز دارم بیشتر از اینها میبینم و باور میکنم که بابا ثروت و نعمت وجود داره ببین هست ببین چقدر زیاده واقعا قابل شمارش نیست.
وقتی میبینم اینهمه آدم سوار بهترین ماشینها هستن و بهترین برج ها و خونه ها رو دارن خدا رو شکر میکنم تو دلم میگم ایول ناز شستت حقته خدا بهت بیشتر ثروت بده به من هم همینطور.
هنوز هیچ ثروتی وارد زندگیم نشده ولی مطمئنم به زودی تو زمینه مالی هم رشد میکنم همینطور که در سایر زمینه ها موفق شدم.
این روزا دارم از پروازم لذت میبرم چون خود این مسیر لذت بخشه درسته سختی هایی هم ممکنه پیش بیاد و اومده اما من اونقدر قوی شدم که مسئولیت 100% انتخابها و تصمیماتمو به عهده بگیرم و باور دارم که هر اتفاقی بیفته خیره هر تصمیمی بگیرم در نهایت به نفع منه منه از اشتباه کردن نمیترسم از تصمیم گرفتن نمیترسم. اگر الان شرایطم از لحاظ مالی خوب نیس به خاطر باورهای قبلیمه ولی الان که دارم رو باورام کار میکنم شرایط داره تغییر میکنه. شرایط سخت میگذره و موندگار نیست ثروت و راحتی و آرامشه که موندگاره. چندتا کار خوب هم پیدا کردم حالا میخوام از بین اونا یکیشو که بیشتر علاقه دارم انتخاب کنم اونم با کمک الهامات قلبیم و نشونه های خداوند.
وقتی میام تو سایت یا فایلا رو گوش میدم یا کامنتا رو میخونم یا قران میخونم واقعا شارژ میشم و میتونم با قدرت این مسیرو ادامه بدم.
من به خودم افتخار میکنم. خیلی باهوشم خیلی قدرتمندم خیلی بااراده ام. خیلی دوست داشتنی هستم. خودمو میبوسم.
این روزا خیلی بیشتر از قبل از قلبم پیروی میکنم یه وقتایی دوباره تقلا میکنم ولی خداوند قانونو به یاد میاره و باز آروم میگیرم و میشینم روی باورام کار میکنم.
به قول استاد عزیزم ثروت فقط یه موضوع ذهنیه بخدا هیچ چیز دیگه ای نیست.
پول درآوردن راحته و میشود که آدم از کاری که علاقه داره پول دربیاره.
قانون تکامل خیلی مهمه عجله کار شیطونه.
چی میشه که خدا عاشقت میشه؟ خدا عاشق صابرین است.
به قول قرآن اگر
صبور باشید و ادامه بدید بخدا جواب میده.
هر که متقی باشد خدا کار او را آسان میگرداند.
و من یتق الله یجعل له من امره ی یسرا.
اینا الان شده گفتگوهای ذهنی من خدایا شکرت پروردگارم.
استادم بینهایت سپاسگزارتم و بانوی زیبا مریم شایسته از شما هم بینهایت مچکرم.
و از همه دوستان عزیزم در این سایت نورانی