سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۵ - صفحه 10

548 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هادی سهامی گفته:
    مدت عضویت: 3874 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به خونواده صمیمی عباسمنش از استادش و عزیزدلش تا مایک و همه بچه های دوست داشتنی

    چه قدر این انسان ها در اوج سادگی خوشحال هستن ، اصن لذت بردن در چهره شون معلومه ٫ من خودمم لذت بردم

    اون زمانی که آقاهه داشت سرود میخوند و همه گوش میدادن و اون صدتی هیزم توی آتیش? و صدای بارون ?عجب سمفونی زیبایی راه انداخته بودن ٫

    خدایاشکرت که اینهمه زیبایی رو واسمون خلق کردی از زیبایی و داری میگی از همین چیزای ساده دور و برتون لذت ببرین ٫ خدایا شکرت

    چه قدر انسان های اونجا ساده هستن، نحوه پوشش و آرایششون ٫

    اینجا تو خیابون که راه میرم انگار ٫٫٫٫

    خداجونم ممنونم که داری درس سادگی رو از طریق دستانت بهمون یاد میدی ٫

    آهنگ پایانی خیلیییییی زیبا بود مخصوصا وقتی با اون جاده رویایی همراه شده بود٫ بسیااااار زیبا بود٫

    واسه کسایی که میخوان بدونن٫ آهنگ Famous Blue Raincoat از خواننده معروف Leonard Cohen

    سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز? بابت فیلمبرداری و توضیحات زیباشون که اینقدرررررر قانون رو قشنگ فهمیدن و درک کردن ٫ ?

    خدایاسپاسگزارم ?

    عاشقتونم

    در پناه رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    آتنا محموديان گفته:
    مدت عضویت: 2418 روز

    سلام مریم جان

    ممنون بابت فایل های بسیار زیبا و قشنگتون که ما رو با واقعیت مردم امریکا و زندگی در اونجا آشنا میکنه٫

    لطفا فایل آهنگ زیبایی که روی تصاویر گذاشتید رو در سایت قرار بدید٫ ممنون

    میبوسمت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مهدی سرخیل گفته:
    مدت عضویت: 3896 روز

    استاد سلام روز بخیر خیلی خیلی ممنونم بابت این فایلهای زیبا استاد شاید باورت نشه این فایلهای سفردور آمریکا یک انگیزه جالب برای پسرهای من شده و هر روز منتظر فایل جدید شما هستند پسر 8 ساله من میگه بابا این پیر زن که داره انجوری میرقصه چرا مادر بزرگ من نمیرقصه چرا اینا انقدر شادن هر جا دلشون میخواد میرقصن هر کاری دلشون میخواد میکنن چرا عزیز من شاد نیست چرا من تابه حالا ندیدم عزیز برقصه و یک چیز جالبی گفت که من کیف کردم میگه من میخوام زود بزرگ بشم برم آمریکا عزیز رو با خودم ببرم آمریکا تا اونجا راحت باشه هر تا بتونه برقصه شاد باشه

    استاد ممنونم که یک انگیزه برای من و خانواده من درست کردید استاد من واقعا خدا رو شاکرم انقدرزندگیم عوض شده که اصلا نمیتونم توضیح بدم نمیدونم از کجا شروع کنم واقعا سپاسگزارم خانم شایسته از شما هم سپاس بابت تدوین زیبای که انجام میدید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ساجده آریانی گفته:
    مدت عضویت: 2338 روز

    ممنونم…فقط میتونم بگم ممنونم…اون قسمتی ک تو جاده رانندگی میکنید از بین جنگلا….وااای خدای بزرگ.چقدر این دنیا عنیه.پر از فراوانی.مچکرم ک فرصت دیدن این صحنه های ناب رو برام مهیا کردید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    حسین بورشدی گفته:
    مدت عضویت: 2444 روز

    سلام

    الان ساعت 6:30 صبح ایران هست.

    خیلی قشنگ و زیبا بود خیلی ممنونم تشکر فراوان از خانم شایسته مهربان و استاد عزیز سید حسین.

    انشالله که همیشه خوش وخرم و پیروز و سربلند باشید. به امید دیدار شما و تمام دوستان عزیز همسفر در بهترین جای این گیتی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    Raouf گفته:
    مدت عضویت: 2563 روز

    سلام به همه امیدوارم حالتون خوب باشه :)

    انقدر دوستان کامنت های طولانی و با جزئیات میزارن اصلا دلم نمیاد کامنت کوتاه بزارم ولی فقط میخواستم بگم این بهترین فایل سفرنامه بود به نظرم. انرژی خیلی خاصی داشت و واقعا به دلم نشست.

    آهنگی که استفاده کردید هم واقعا آرامش بخش بود و خیلی ازش لذت بردم.

    امیدوارم همیشه همینطوری به مسیر های بهتر و بهتر هدایت شین و برای ما ازشون فیلم بگیرید ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    عبدالرسول خادمی گفته:
    مدت عضویت: 3804 روز

    سلام

    زیباترین و باشکوهترین کاری که بعداز دیدن این فایل میتوان کرد اینه که درجذبه خیره‌کننده طبیعت زیبای این منطقه شناور بشی وباتمام وجود ازخالق این همه زیبایی,سادگی,آزادی و دستان او سپاسگزار ی کنی.خداجو ن بخاطر همه ی مهر ومحبت وصفا وصمیمیت وآرامش بینظری که بادیدن این فایل درک کردم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2805 روز

    سلام عشقولیا

    هنوز فایل دانلود نشده اینترنتم زیاد خفن نیس اینجا اما اگر جویای احوالاتم باشین باید عرض کنم که:

    من در این چند روز که از پیله رها شدم و پرواز کردم باورتون نمیشه به اندازه همه عمرم ثروت و نعمت و فراوانی و زیبایی دیدم. به بهترین مناطق شهر بزرگ تهران به مسیر بهترین خونه ها و ماشین ها و فروشگاه ها هدایت شدم کلی آدم ثروتمند دیدم که پول یه وعده رستوران رفتنشون اندازه نصف حقوق یه ماه یه کارمنده.

    اما چقدر احساسم نسبت به اونا خوب بود چقدر دوسشون داشتم و انصافا هم آدمای خوب و مهربون و باحالی بودن. اصلا حسرت نخوردم اصلا خودمو پایین تر از اونا ندیدم. اصلا احساس نکردم که اونا حق منو خوردن که ثروتمند شدن.

    قبلا چون باورم این بود که اونا بالاتر از من هستن راحت نمیتونستم باهاشون ارتباط برقرار کنم اما الان باهاشون خیلی راحت ارتباط میگیرم.

    من هیچ فرقی با ثروتمندان ندارم از هیچ لحاظی اونا از من برتر نیستن همه ما به یک اندازه به خوان نعمت الهی دسترسی داریم. همه ما لایق بینهایت نعمتهای خداوند هستیم چون جهان خداوند بینهایته و برای همه بیش از حد نیازشون نعمت و ثروت هست. تنها فرق من با آدمای ثروتمند اینه که اونا خدا رو بیشتر باور کردن و باورای خوب نسبت به خدا و ثروت داشتن.

    قبلا وقتی میرفتم بالاشهر حالم گرفته میشد چون همش حسرت میخوردم اما الان یاد گرفتم که تحسین و سپاسگزاری کنم. الان واقعا لذت میبرم از رفتن به اونجا. خدارو شکر از وقتی اومدم تهران همش سرو کارم بالای شهر بوده مرکز نعمت های بینهایت.

    من تو فایلهای شما و توی اینترنت و در محیط قبلیم به ثروتها و نعمت هایی که دیدم تمرکز کردم بخاطر همینم هر روز دارم بیشتر از اینها میبینم و باور میکنم که بابا ثروت و نعمت وجود داره ببین هست ببین چقدر زیاده واقعا قابل شمارش نیست.

    وقتی میبینم اینهمه آدم سوار بهترین ماشینها هستن و بهترین برج ها و خونه ها رو دارن خدا رو شکر میکنم تو دلم میگم ایول ناز شستت حقته خدا بهت بیشتر ثروت بده به من هم همینطور.

    هنوز هیچ ثروتی وارد زندگیم نشده ولی مطمئنم به زودی تو زمینه مالی هم رشد میکنم همینطور که در سایر زمینه ها موفق شدم.

    این روزا دارم از پروازم لذت میبرم چون خود این مسیر لذت بخشه درسته سختی هایی هم ممکنه پیش بیاد و اومده اما من اونقدر قوی شدم که مسئولیت 100% انتخابها و تصمیماتمو به عهده بگیرم و باور دارم که هر اتفاقی بیفته خیره هر تصمیمی بگیرم در نهایت به نفع منه منه از اشتباه کردن نمیترسم از تصمیم گرفتن نمیترسم. اگر الان شرایطم از لحاظ مالی خوب نیس به خاطر باورهای قبلیمه ولی الان که دارم رو باورام کار میکنم شرایط داره تغییر میکنه. شرایط سخت میگذره و موندگار نیست ثروت و راحتی و آرامشه که موندگاره. چندتا کار خوب هم پیدا کردم حالا میخوام از بین اونا یکیشو که بیشتر علاقه دارم انتخاب کنم اونم با کمک الهامات قلبیم و نشونه های خداوند.

    وقتی میام تو سایت یا فایلا رو گوش میدم یا کامنتا رو میخونم یا قران میخونم واقعا شارژ میشم و میتونم با قدرت این مسیرو ادامه بدم.

    من به خودم افتخار میکنم. خیلی باهوشم خیلی قدرتمندم خیلی بااراده ام. خیلی دوست داشتنی هستم. خودمو میبوسم.

    این روزا خیلی بیشتر از قبل از قلبم پیروی میکنم یه وقتایی دوباره تقلا میکنم ولی خداوند قانونو به یاد میاره و باز آروم میگیرم و میشینم روی باورام کار میکنم.

    به قول استاد عزیزم ثروت فقط یه موضوع ذهنیه بخدا هیچ چیز دیگه ای نیست.

    پول درآوردن راحته و میشود که آدم از کاری که علاقه داره پول دربیاره.

    قانون تکامل خیلی مهمه عجله کار شیطونه.

    چی میشه که خدا عاشقت میشه؟ خدا عاشق صابرین است.

    به قول قرآن اگر

    صبور باشید و ادامه بدید بخدا جواب میده.

    هر که متقی باشد خدا کار او را آسان میگرداند.

    و من یتق الله یجعل له من امره ی یسرا.

    اینا الان شده گفتگوهای ذهنی من خدایا شکرت پروردگارم.

    استادم بینهایت سپاسگزارتم و بانوی زیبا مریم شایسته از شما هم بینهایت مچکرم.

    و از همه دوستان عزیزم در این سایت نورانی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    سعید حسن پور گفته:
    مدت عضویت: 2782 روز

    سلام

    خانم شایسته دمت گرم استاد دمت گرم مایکی دمت گرم که اینقدر دارید خوب حال میکنید

    راستش وقتی اون جمع سادرو دیدم و گفگتو وخنده رو بین شما دیدم واقعا دلم خواست که اونجا بودم و تو لباس راحتی کنار آتیش بگو بخند میکردیم و لذت می‌بردیم واقعا همچین چیزی رو از خدا می‌خوام ..

    عجب کشور زیبایی عجب آرامشی ،من چقدر باور اشتباه درون خودم پیدا کردم با دیدن این فایل مثلا درباره اون آقایی که میخواد قضاوت کردم و خیلی چیزهای دیگه که یهو یخودم اومدم و فهمیدم که بخاطر الگوهایی غلطی که از گذشته توی ذهن من بود دارم این قضاوتهارو میکنم چون فکر میکردم برای خوش گذرونی باید لباس خاص پوشید غذای خاص خورد آداب خاصی استفاده کرد و در کل یه آدم دیگه شد…

    دلم میخواد که به جمع هایی هدایت بشم که راحت لباس بپوشم راحت حرف بزنم بلند بخندم هرچقدر دلم میخواد غذابرای خودم بریزم و کسی نگه ااااا زشته دارن نگاه میکنن ای بابا حالا بعداً چی میگن پشتمون…

    ما می ریم مهمونی واسه نمایش دادن خودمون بهم که من این لباسهارو دارم اینم سویچ فلان ماشینمه که دارم سر انگشتم میچ خونم کفشهامم چرمه شغلمم که دیگه نگم براتون راستی ساعت گرون قیمتمو نگاه کنید بعدشم ببینید که چقدر کم غذا میخورمو همیشه توی رژیمم تازه کلی هم واژه انگلیسی بلدم که تو صحبتهای استفاده میکنم و معادل فارسیش رو یادم نمیاد?

    من عاشق خودم هستم با همین مدل حرف زدنم که خیلی سادست و کلمات قلبمه بلد نیستم و نیازی هم نمی‌بینم خودمو و تواناییهامو به دیگران ثابت کنم …

    چند روز که دارم به یک سفر فکر میکنم و کلی تو ذهن خودم پیچیدش کردم واسه همین وسواس گرفتم و حرکت کردن برام سخت شده ولی فردا اولین قدم رو برمیدارم برای حرکت کردن و از اون مهمتر لذت بردن از زندگی و همسفرم و خودمو آماده میکنم برای تجربه های جدیدی که اونجا قرار کسب کنم ذهنمو پاک میکنم از همه قضاوت‌ها و با آغوش باز به استقبال آدمها و شرایطی میرم که هیچی ازش نمی‌دونم طبق عادت همیشه میخواستم برم شمال و تصمیم گرفتم برای پا گذاشتن رو ترسهام ایندفعه برم جنوب و حمله کنم به ترسهام و از ناشناخته ها لذت ببرم

    من قبلاً تجربه همچین سفری رو داشتم و دیدم که خدا چجوری با دستانش به کمک می اومد و کارهای منو انجام داد

    وسایل سفر من :

    کوله پشتی

    وسایل شخصی

    یک عدد تیشرت

    یک عدد شلوار

    یک همسفر عاشق

    مقداری ایمان

    یک دنیا خدا…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 51 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 3028 روز

      به نام خدای زیبا

      آقای حسن پور دوست عزیز الهی

      چه ساده نوشتی و این سادگی و صداقت درون توست که آزادی هر چه بیشتر برای خودش بودن را میخواهد .

      چه لذتی دارد خودت بودن فارغ از اینکه دیگران چه نگاهی دارند و چه چیز امروز ها برایشان روی مد است .

      خیلی حرفهای خوبی زدید حرفهایی که حقیقت را نشانه گرفتند تا به خودمون بیایم و ببینیم کجاهارو اشتباه رفتیم و به مسیر اصلی برگردیم .

      اسارت یعنی هر آنچه امروز باعث شده دست تو برای پرواز بسته باشد و تو در قفسی خود ساخته در آرزوی پرواز به سر ببری اما میدانی آن قفس تارهای سست بهم بافته و پوسیده ذهن و باورهای محدود خودت است که با تلنگری این لانه ضعیف فرو می‌پاشد .

      امیدوارم هممون از این اسارت ها با ایمان و شجاعت و اعتماد به نیروی راهنما مون رها بشیم و طعم یه زندگی واقعی تر و زیبا تر همون چیزی که می‌خواستیم رو بدست بیاریم و یادمون باشه این یه مسیره باید طی بشه اما با لذت و زیبایی وارامش .

      در پناه خدای خوبان سپاسگزارم دوست جان ??

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: