این سفر برای من:
- مشاهدهی عینیِ چگونگی همفرکانس شدن با زیباییهاست.
- تمرین عملیِ قرار گرفتن در زمان مناسب و در مکان مناسب.
این سفر با زبان ماجراهایی که گویی طراحی شده تا جلوی دوربینم رخ دهد، این پیغام را به گوشم میرساند که:
موضوعی مهمتر از مهارت در فیلمبرداری یا تجربه در ساختن مستند وجود دارد و آن «هماهنگی» است. هماهنگی با خودت، عشق و علاقهات و لذت بردن از کاری که در حال انجامش هستی.
به من میگوید: مهم نیست در حال انجام چه کاری هستی. مهم «احساسی است» که حین انجام آن کار تجربه میکنی. احساس تجربهی لذت از انجام کار مورد علاقهات.
این احساس، قدرتی دارد که تو را با نتیجهای هماهنگ می کند که به دنبالش هستی.
چنین جنسی از هماهنگی، تو را با زیباییهای جهان اطرافت همفرکانس میکند و به جای آنکه دنبال ماجراها بگردی، ماجراها را به سمت تو روانه میسازد:
آهویی زیباییاش را جلوی دوربین تو هویدا میکند،
در همان لحظه بارانی زیبا تو را همراهی میکند،
پرندهها سرمست این هماهنگی میشوند و آواز زیبایشان را تقدیمت میکنند و…
حقیقت این است که: این هماهنگی با خودت و عشق و علاقهات، از هر مهارت و تجربهای مهمتر است و بدست آوردنش جهادی اکبر و تعهدی عظیم را میطلبد.
این سفر بهترین استاد زندگیام است.
وقتی داشتم این فایل رو تدوین میکردم، در حال گوش دادن به این آهنگ زیبا نیز بودم. به همین دلیل تصمیم گرفتم اون رو تقدیم کنم به همه شما همسفرای عزیزم که با خوندن پیامها و نظراتتون قلبم آکنده از عشق و اشتیاق میشه تا فایلهای بیشتری رو آماده کنم.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۶190MB13 دقیقه
به نام خدای شادی آفرین
بارون بارون بارونه هی
بارون بارو بارونه هـــی ..
دسته و به دستم چشم انتظارم هــی
گل باغمی تو چشه چراغمی تو امشو اول وهاره موقعِ کشت و کارِ گل باغِمی تو …
یوهووو
ســـــلام
چندباری این فایل را نگاه کردم تا دوباره رسیدم به قسمت محبوبم، یعنی بارون باریدن واووو چه رعدوبرقی اصلا برگام)) (خنده)
استاد عاشقتـــم من ( من یک بچه ام که میترسیدیم .. ای خِدا خخ)
اووخ اووخ اونجا که گفتی، بعد از یک غذای مشتی عشق دلت درست میکنه اووف اونم اینجا اونم توی این هوا بارون توی این فضای بی نهایت زیبا و سرسبز و بارونی، هواش بینظیر و خنک، خلوت، تمییز ای خداا واقعااا بعدش این جوری که عشقت را خدا را تحسین بارون کنی و سپاس گزاررتر بشی بعد اینجوریم رعد وبرق بیاددد ها .. چه حالی میده چه حالی میده
به به به
مریم جان واقعا تحسینت میکنم اصلا خودِ عشقی
آشپزی پر
فیلم برداری پر
ادیت پر
رابطه عاطفی الهی درست و زیبا براساس عشق و مودت
از همه مهم تر، این توحید و ایمان شما، این خود خودِ خودتون بودن این داشتن سبک شخصی زندگی بینظیرتون که هر روزم آپدیتش میکنید، این کنترل ذهن شما و قدرت اعراض از ناخواسته ها واوو واقعا تحسین برانگیزه شدیدا خداروشکر میکنم به خاطر اینکه هستید و با هر بار توجه به زیبایی های درون شما ویژگی های مثبت شما من مدام فرکانس خواسته ام برای داشتن یک رابطه ی عاطفی بینظیر را ارسال میکنم.
ممنونم به خاطر وجود ارزشمند شما واقعا و اینکه خدا را واقعا تحسین میکنم به خاطر خلقت بینظیر شما.
این از این فعلا
استاد من، عشق من
دیروز بود که نشانه اومد که علاوه بر حالا دیدن این سفرنامه که متعهد هستم هر روز یک قسمتش را حداقل ببینم و بنویسم از هر آنچه که برداشت کردم، هدایت شدم به اینکه 23 قسمت مصاحبه با شما را دوباره ببینم، اونم برای کشوندن باورهای قدرتمند کننده خب الان که دارم مینویسم من 4 قسمت اول را بارها گوش دادم و نت برداری کردم همون دیروزم بود که تو خودِ نشانه ام، خبر از فایل دیگه ای بود که بایستی احتمالا به زودی نگاهش کنم .. از احساسم متوجه شدم .. تا صبح که داشتم کامنت های ارزشمند این قسمت را میخواندم توی یکی از نظرها دقیقا اسم اون فایلی که دیشب احساس کردم را دیدم، بلافاصله رفتم فایل صوتی اش را گرفتم؛ فایل ارزشمند مسیر هموار و یا ناهموار؟
بعد دیگه از صبح تا خودِ الان مدام داشتم این فایل را گوش میدادم … چقدر حرف .. چقدر درس توشه .. چه باورهایی ..
استاد من عشق من، من توی این فایل دوتا چیز را خیلی خوبتر نسبت به خودم شناختم
من باور ندارم عمیقا که ثروتمند شدن راحته ^
و این را نتیجه ی مالی زندگیم خیلی راحت میشه گفت.
و مسئله ی دیگه ای که متوجه شدم دارمش اینه که من توی بحث رابطه ی وقتی که میام مثلا بهش فکر کنم و یا انرژیم پایین باشه متوجه شدم که توی گذشته میرم .. یاد اون خاطره های گذشته ام میافتم هر چند زیادم نیست و همشون خاطره های خوبی هستند و واقعا باعث شد من رشد کنم، ولی این اون چیزی نیست که استاد من داره انجامش میده، منظورم اینه که من دارم سعی میکنم که قدم روی قدم های استادم بذارم که میدونم این مسیر درسته باورش دارم و این چیزی بود که من امروز با شنیدن چند قسمت اول مصاحبه و شنیدن این فایل و برداشتن نت دیدم که واقعا کجای کارم و چقدر نیاز به کار دارم.
+ دیدم که توی بحث رابطه ی عاطفی من باید باورهای جدیدی بسازم و این را آگاهانه خلق کنم که خودم را توی آینده و در کنار شریک زندگیم ببینم تا اینکه توی گذشته با خاطرات خوبم باشم.
این را خیلی بهتر زمانی درک کردم که بعد از اون جمله گفتید که بچه ها: این جهان مثل یک آیینه هست هاااااااا حواستون باشه
به هر چی فکر میکنی هر خاطره ای هر چیزی که میگی .. به هر چیزی که داری به هر شکلی توجه میکنی همون را داری میبینی و دعوتش میکنی
آدما میان که برن … نه اینکه ور دلت بمونن!
و تنها کار شما اینه که چی؟ فقط بگی خداروشکر و لذت ببری از این زندگی و در لحظه جاری باشی .. همین.
+ یک کار دیگه که هم احساس میکنم باید انجامش بدم و حالا درک قوی تری ازش دارم اینه که، مهمه که با چه باوری کسب و کارت را ایجاد میکنی و هر چیز دیگه ای را شروع میکنی، خیلی خیلییی بیشتر از همیشه درک کردم خداروصدهزارمرتبه شکر که باور باور باور باور واقعا همین مهمه، هر تجربه ای که دارم و میکنم سر همینه واقعا .. هر جای دنیـــا هم برم همینه
یک جورایی احساس میکنم که من باید به جای سفر به دور دنیا مثل مارکوپولو، مارکوپولو باشم برای سفر به دور دنیای درونیم فعلا فعلنا .. دقیقا!
خیلی ساده است مسئله و راه حلش واقعا به لطف خداوند یکتا و چقدر شما عالی این را درک کردی و آموزش میدید. و این تحسین برانگیز همون اصل خارپشتی دیگه، شما خارپشت شدید توی اصل .. توی درک اصل .. توی اجرای اصل .. هر جا رفتید بازم دنبال اجرای اصل بودید … به هر کسی که میخواستید آموزش بدید بازم اصل … اصل چیه؟
اینکه این رب تنها صاحب قدرت، این رب که روزی رسان بی حساب ماست این رب که داره مارو هدایت میکنه
حالا همین رب، قدرتش را روی زمین به ما داده و ما الان واقعا قدرت خلق زندگیمون را داریم اونم با افکار و باورهامون ( پس کنترل ذهن بسیار مهمه، اعراض از ناخواسته ها بسیار مهمه، کنترل ورودی ذهن بسیار مهمه)؛ اصل اینه که کسی که قدرت داره اون خدای ماست نه آدمی نه دولتی نه کسی نه چیزی
اگر الان غذا هست، کسی بهم کمک میکنه کسی بهم آموزش میده در واقع خداست که داره اینکارو میکنه، هدایتی که داره من را میکنه خداست و من باید از دست ایشون هم تشکر کنم چرا که تشکر از دست خدا از مخلوق خدا به منظور سپاس گزاری از خداست.
هر چقدر داره میگذره و من دارم روی خودم این اصل را هر باررر هر وقتی که غذا میخورم کسی بهم هدیه ای میده مثل همین چند ساعت پیش که 2تا هدیه زیبا گرفتم خداروشکر به خودم میگم که خدایا تو این را بهم دادی
و الان یک جوری شدم که هر بار یک نعمتی بهم داده میشه احساس میکنم که خدای من هم منتظره دقیقا که ببینه من سپاس گزاری میکنم براش، تحسین میکنم؟ تشکر میکنم؟ ذوق و شوق واسش دارم اصلا … با هر مرورش احساسم قوی تر میشه در واقع فرکانس قوی تری میفرستم
خداروصدهزارمرتبه شکر
اینم از این و اینکه، کار دیگه ای که انجام دادم، این بود که همون فایل هموار یا ناهموار بازم خلاصه ترش کردم تا تمرکز بیشتری روی چیزی که میخوام بسازم داشته باشم، اینکه واقعا ثروتمند شدن راحته و بدون زجره ..
مثالش هم پادشاه سلیمان بود که خواست و به اندازه ی ظرفی که باور داشت خداوند یکتا روزی رسان بی حسابش هست بهش داده شده، همه چی بهش داده شد، واقعا هیچ وقت تا امروز به این فکر نکرده بودم که سلیمان عزیز هم به اندازه ی باورش به خدا دریافت کرده بود و واقعا تو دلمم و چه اینجا دوست دارم بی نهایت تحسینش کنم چرا که واقعا تحسین برانگیز و منم دوست دارم به این نگاه به این ظرف برسم بخوای و این جوررر بهت داده بشه راحت راحت آقا راحت بدون زجری و زحمتی خاص. فقط باورش کرد و خواست و شد … به همین راحتی چه لشکری مجهز از انس و جن، چه همسری چه فرزندی چه ثروتی خدای من همه چی بود هر غذایی همه چی همه چی واقعا عزت و احترام طول عمر واقعا به این برسی که آره باد و زمین و آسمان مسخر شما شده و ازش استفاده کنی، چقدر پول .. میگم واقعا آخه ببین ذهن عزیزم چقدر راحته ثروتمند شدن؟؟!
حالا اینه بوده که آقا اگر چیزی راحت بدست بیاد خوب نیست مثلا لذت بخش نیست .. آخه چه باور محدود کننده ای هست این واقعا الان دارمش این باور را .. یاد کنکور افتادم اون موقع سوالی آسون میومد و راحت جوابش میدادم فکر میکردم حتما اشتباهی شده .. آره چه مثالی شد
یا مثالِ این هم پاره ی ارزشمندمون، لیونل مسی که
از همون سن 13 سالگی میاد بارسلون و از همون موقع هم بازی میکنه همه جا و کلا خیلی راحت هم حقوق میگیره هم هر چی که میخواد بهش داده میشه به راحتی و همین فرد هم میشه بهترین بازیکن دنیاااا سال های متوالی .. و چقدر واقعا تحسین برانگیز تحسین برانگیز خدایا شکرت: ثروتمند شدن آسونه زجر کشیدن نیازی نداره ثروتمند شدن خیلی راحته
و یا مثال Sir ریچارد برانسون که؛
میشود همیشه موفق و در سود بود اصلا، نیازی به شکست نیست
یا همه ی این ها استاد وقتی که گفتید به کنار، من توجه ام به یک فرد دیگه رفت، اصلا، دقیقا! خود شما
خود شمای تحسین برانگیز بابا
آقا تو رابطه بگیر با خدا .. که این چنین الهامات را دریافت میکنه و عمل میکنه
رابطه اش با شاگرد، فرزند، دنیا، با شریک زندگی
این خودش چه الگوی فوق العاده و کاملیه
یا اصلا من داشتم به همین فکر میکردم و از این زاویه شما را نگاه میکردم که ببین چقدر ساده ثروت داره خلق میکنه
هر دوره، کسب و کارها و سهام و ملک و … و این خودش واقعا یک الگو درسته مثلا فکر میکنم خودتون هم نمیدونید چقدر تا الان مثلا سرمایه اتون هست و یا چقدر شده و چقدر خوب که نمیدونید چون وقتی این را توی قسمت فکر کنم 4 بود که گفتید من برای اینکه چیزی بخوام بخرم نیازی به فروش ندارم، اقاااا من خلقق میکنم من قدرت خلق کنندگی دارم و اینکه کسی که داره سرمایه من را مدیریت میکنه خدای منه ..
اصلا کلی درس و حرف هست توی این همین جمله ها که حالا من میتونم به خاطر بالاتر رفتن مدارم بیشتر و بهتر درکش کنم، اینکه شما چقدر تسلیم هستید اصلا اینکه چقدر انصافا به خدای درونتون ایمان دارید ایمانی که مدام هم دارید عمل میکنید یک اعتماد کامل همون IN GOD WE TRUST
و این واقعا تحسین برانگیز
حالا میگم چرا خوب گفتید که من نمیدونم اصلا چقدر سرمایه دارم و اصلا به سراغشون هم نمیرم
برمیگرده به توحید
اینکه شما روی هیـــچ بنــی بشـری حتی مریم جان روی هیــچ چیــزی حساب نمیکنید اصلاااااا
و این چقدر به شما این باور این نگاه چقدر به شما آزادی واقعی میده اینه که بهتون استقلال میده
اصلا شما به سمت استقلال مالی و زمانی و مکانی نمیرید!
اون خودش میاد ..
الان بیشتر درک میکنم که چرا گفتید همه چیز حولِ همین محور توحید میچرخه.
آفرین آفرین آفرین
خداروشکر میکنم منم دارم مدارهام را طی میکنم
همیشه توی باورهای مالیم مشکل داشتم اصلا بیشترین مشکل را همینجا داشتم، حالا که خدای من خواسته ی واضح من را میدونه و میدونم هدایتم میکنه .. هدایتم میکنه به سمت ایمان من به سمت تعهد من به سمت باوری که دارم
واقعا مهم نیست که چند روز عضو هستی توی سایت، تعداد روزها و ساعت های کار کردن مفید و با تعهد روی خودت مهمه اینه که مهمه. چون وقتی تعهد میدی و ادامه میدی و با هر درسی که میگیری سعی میکنی جزیی از رفتارت کنی اون وقت نتیجه های پایدار هم میرسه از راه .. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
ممنونم به خاطر وجود ارزشمند شما استادِ مهربونم
الانم تا قسمت 9 مصاحبه آماده کردم که بعد از این نوشته ارزشمند و گذاشتن ردپا برم ادامه اشو بدم و این فایل که خلاصه ترش کردم از اینکه واقعا ثروتمند شدن راحته و اصلا این باران رحمت الهی در هر لحظه در حال بارشه منتها این منم که جلوشو گرفتم با باورهای محدود کننده اونم مدام گوش بدم و گوش بدم و بذارم بشه فکر غالبم و کنترل ورودی هم داشته باشم و با استمرار این انشاا.. باورهای جدیدی را بسازم و لذت ببرم از مارکوپولوهایی بیرون و درونم از زندگی جدید.
و البته مهمه اینه که چه احساسی دارم …
دوستون دارم
این قسمت هم واقعا شگفت انگیز بود
خداوندا سپاس گزارم» به خاطر RV بینظیرمون، سپاس گزارم به خاطر مایکی جون سپاس گزارم به خاطر مری جون، سپاس گزارم به خاطر باورهای زیبای اعضای گرم و صمیمی خانواده ام، سپاس گزارم به خاطر لباس های زیبای اعضای گرم و صمیمی خانواده ام، سپاس گزارم به خاطر این بارون بی نهایت زیبا، سپاس گزارم به خاطر این هوای بینظیر با بوی بارون و این فضای عالی و سرسبز، سپاس گزارم به خاطر این آهویی زیبااا که چقدر ناز بود، سپاس گزارم برای افتر رین شگفت انگیز با هوای Foggy، خداوندا سپاس گزارم به خاطر اینکه استاد من هر چی که میخواد را به راحتی واقعا خلق میکنه این ایمانش این توحیدش این نگاهش واقعا تحسین برانگیز خدا جونم و من سپاس گزارم، سپاس گزارم برای همچین الگوی بینظیر، خداوندا سپاس گزارم برای احساس خوبم، برای ذهن آرامم، برای سلامتیم، سپاس گزارم برای همه ی نعمت های بینظیری که به من اعطا کردی.
عاشقتمم
دوست دارم.
سلاممم ? سلامم ? شفتالووها ? خرمالوهاا پرنده های عاشق ? رقاص ها ??، دیوونه های شاد و علی بی غم طوری، بادمجونا ?
آقا برگاممم ریخت!!! ????
عجب فایلییه… ??
این سفرنامه ها هر کدومشون خداااا میدونه چقدر ارزش ?? والایی دارند، چقدر خواسته های جدید درون بچه ها ایجاد کرده، چند نفر تا همین الان اگر مهاجرت میخواستن بکنن الان اراده اشو پولادین شده، چند نفر خونه و زندگی با این کیفیت و این نگاه زیبا و توحیدی میخوان و قدم برمیدارن براش، این نگاه ها این کلام ها ( که از کلام تو بر تو حکم میشود: همان جیی زز ?? ) هر کدومشون فراتر از هر سریالی شده، مثلا Friends طوری! ?
خدا وکیلی هر کسی قدر این صحنه ها را ندونه من یکی میدونم میدونم چقدرر سخته بخوای هم فیلم بگیری هم در لحظه باشی، من خودم وقتی در سفرم یک دوربین گوپرو دارم با اون فیلم میگیرم خدا میدونه چند ماه بعد حتی همین الانم به 17 ماهم کشیده که هنوز اون ویدیو ها و سفرنامه ها را هنوز که هنوزه تنظیم نکردم، ادیت نکردم. واقعاا ازت ممنونم مریم جان، من دوست به همه ی لیدی های روی زمین بگم، Queen و به همه ی جنتلمن ها، King .
So
? THANK YOU SO MUCH THE QUEEN
خدای من خدای من
جیززز کرایزز
انقدرر انرژیییی گرفتم از این فایل بینظیر که تا الان فقط تا دقیقه ی 7 نگاه کردم. یاد یک خاطره افتادم گفتم بیام بنویسم بعد برم ادامه اشو نگاه کنم.
قرار نیست که فقط نگاه کنم و زیبایی ها را ببینم و تحسین کنم نه!
پس در لحظه بودن کجاست×
الهامی که بهت میشه برو بنویس ، جاش کجاست×
وای اصلا عاشق این خدای درونمم که خدای بقیه هم هست و خدای بقیه دقیقا خدای منم هست، و خالق این همه زیبایی هاست.
استاد جون رسما شاخه هام هم ریخت بعد از،
بعد از اون رعد و برق کذایی و یک دفعه عوض شدن کانالت اوهههه مای گاددد اصلاا روانیتم ???
این صحنه که ناهار به این خوشمزگی و زعفرانی را بر بدن زدید، و بعدش بارون اومد و توی همچین طبیعتی من را یاد خاطره ی پارسالم انداخت دقیقا 5 مرداد 97
با همون سبک سفر بک پکینگ و متود جابه جایی هیچهایک آقا از زنجان زیبا و فوق العاده، بذار قبلش بگم من چه جوری مقصدهامو انتخاب میکنم برای من که خیلی جالبههه و آسون طوری، باس همه چیو آسون گرفت آخه، نه مجید دلبندم؟! ??
یک نقشه کاغذی از تمام کشور زیبای ایران دارم بعد بازش میکنم تقریبا 1.5 در 1متره، بازش میکنم میچسبونمش به دیوار بعد سه تا دارت دارم، چشمامو میبندم با دارت از یک فاصله ای پرتابش میکنم از این سه تا هر کدومشون عشقم کشید میرم شایدم همه را برم شده هیچ کدومم نرفتم و خدا هدایتم کرده ( به خاطر اون فرکانس های لحظه ای اون روزها و اون لحظه ها ) به جاهای خیلیی بهتر و هات تر ????
آقا من زنجان بودم مقصد جاده رویایی اسالم – خلخال بود، و نقشه را دیدم نقشه کاغذی که میدونید جاده ها مشخصه و همونان فقط! گوگل مپ که نیست
من گفتم نزدیک ترین کدومه؟
خب از ارمغان خانه بزنم برم داش بلاغ و … خلاصه نوشتمش یک برگه که موقع هیچ هی این نقشه مارکوپولیی را در نیاریم و جوری که راننده نتونه اون جلو را ببینه ??
من یک باوری دارم اینکه اون فردی که باید بیاد میاد، سر همین باورم روزهایی بوده مثلا دقیقا استان سمنان بودیم منو دوست جهانگردم، میخواستیم از اون جاده ی کویری مستقیم که واقعا انگار صراط المستقیم بیایم اوایل عید هم بود ماشین بود هم ولی 5 ساعت منتظر بودیم توی جاده که کسی بیاد ولی نیومد ما هم تنها کاری که کردیم و از اون جایی که این دوستم هم هم فرکانس منه با اینکه توی سایت نیست ولی در مورد قوانین خیلی باهاش حرف زدم اونم با خواندن کتاب و عمل کردن رسیده به قانون )) خلاصه توی این مدت ما هر کاری کردیم که حالمون را خوب نگه داریم البته با چیزای ساده نه عجیب و غریب مثل همین تصاویر که واقعا ساده ان ولی میبینی چقدر موثر و فوق العاده ان، ما هم کتاب میخواندیم کنار جاده، یا رضا سه تارش را در میورد و مینواخت و یا من میخواندم یا بازی فکری میکردیم و…
حالا اون باور اینه*
اون فردی که بایستی سوارش بشم و من را به سلامتی با خاطره های عالی به مقصدم برسونه، میاد
اون درسی که باید بگیرم میگیرم، اون درسی که باید بدم میدم
پس از من توکل و اینکه میخوام چه چیزی را تجربه کنم چه راننده ای حتی چه ماشینی باشه ( که یکبار حتما داستان هیچهایگ با ماشین پلیس و پشت بندش با اتوبوس vIP مسافربری را میگم اونجا فکر کنم برگای شما بریزه ??? یا داستان هیچ با ماشین آتش نشانی توی بلوچستان خارق العاده از گل افشان تا 2 راهی ساحل درک ( جایی که کویر و دریا بهم میرسن ) )) خلاصه
پس از من شدن خواسته ی مشخص و اینکه میخوام فقط عشق و حال کنم و حال خوبم را حفظ کنم و تازه بیشترش کنم
خدا هم: فرمان بردارم کاکام ?? از من میخوای فقط حلههه به وقتش و در مکان مناسبش بهت میدم.
خب من وقتی از جاده ی ارمغان رفتم یک جاده ای بود که یک لاینه بود ولیی انقدررر قشنگ بود انقدرر قشنگ بود خدای من، تازه توی اون سفر دوربینی باهام نبود، و اینجوری خیلییییی بیشتر در لحظه بودم و به خاطر همین در لحظه بودن تمام دیالگو هایی که گفتم تمام تصاویر توی ذهن خلاقم ثبت شده و یادم میاد ریز به ریزش را، من هیچ وقت در مورد گذشته نمیگم و اصلا کاری بهش ندارم
چون گذشته، گذشته است. و کاری هم به آینده ای که خودش میاد ندارم
من فقط رسالتم اینه که لحظه ی حال را به بهترین شکل خلقش کنم اگر این لحظه را عالی خلق کنم آینده ای که خودش میاد خارق العادهههه تر از همیشه خواهد بود.
وقتی در مورد گذشته میگم که فقط بخوام در مورد صحنه ها و تصاویری که برام درس هایی داشته که باعث شده من بزرگتر بشم، Storytelling کنم، همین
چون میدونم اون فردی که توی مدارش باشه فارغ از زمان و مکان میاد و خط به خط این کلمه ها و جملاتی که خدای درونم میگه و من فقط با کمال میل تایپ میکنم، میخوانه، درس های زیادی را فرا میگیره و با عمل کردن بهشون در جای جای زندگیش باعث میشه که دنیا جای بهتری برای زندگی بشه. واوو
چه هدف Great و خداگونه ای.
خب فکر کنم به یاد آوردن اون خاطره رویایی اسالم – خلخال که از روستای اسب بونی تا ساحل گیسوم طی 9 ساعت هایکینگ توی یک روز عالی و همراهی یک سگ زیبا فقط یک انگیزه و مجرکی بود که خط های بالایی نوشته بشه.
عاشقتونم ?
من برم ادامه اشو ببینم واوو
امروز و امروز اولین نوشته ای که داره نوشته میشه
این نوشته است و به به که چه نوشته ای شده و میشه .. یوهو
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام میکنم به دوست مهربانم
چه کامنت بینظیری باریکلا آفرین به این همه تغییر آفرین، خب خواستی و هدایت شدی و انجام دادی
ایمان آوردی و پیاده کردی در واقع قدرت را از بیرون گرفتی و دادی به اون نیرویی که بایست میدادی به خاطر همینم دیدی که واووو خدای من چقدر تغییرات و البته که خوشحالم که آماده تغییرات بودی و خب تغییر هم میتونه برات تغییرات بیشتری بیاره
حالا فکرش را 10ماهی از اون موقع تا الان گذشته و چه جیگری شدی دیگه توی قانون و عمل به قانون
خدایا شکرت خداروسپاس گزارم به خاطر وجود ارزشمندت و این دنیا را واقعا جای بهتری کردی
ممنونم از تو
ممنونم از استاد عزیز دوست داشتنی، Father
ممنونم از مریم جان برای تهیه ی این سفرنامه الهام بخش و تاثیر گذار
و ممنونم از خودم که مینویسم و برای زندگی بهتر و بهترم برای ورودی هام ارزش بیشتری قائل هستم.
دوست دارم هم پاره ی ارزشمندم الهی که همیشه بترکونی و شاد باشی و قدر داشته هاتو بدونی یعنی سپاس گزار باشی و رها از هر نعمتی که به تو داده شده .. چون به محض دل بستگی بهشون بمببب از دست میدیدی.
برو بریم ببینم محمدی چی نوشته، ای جان
به نام خدا
سلام عزیز دل
خواندم و رسیدم به این قسمت که ترکیبی از نوشته خودت و توضیح مریم جان
” نکته مثبت بعدی اینه که مهم نیست چه کاری انجام میدیم بلکه مهم اینه چقدر داریم از انجام اون کار احساس خوبی داریم؟ این جمله من رو یاد فایل هموار یا ناهموار استاد میندازه که میگفت من همون موقع که روی باورهام کار میکنم حالم خوب میشه و دریچه های قلبم باز میشه و از همین راضی هستم با اینکه نتایج مادی و معنویش رو نگرفتم ”
اول اینکه من سرچ زدم و این فایل را گذاشتم یک صفحه کنار تا بعد از کاری که الان دارم میکنم بهش گوش بدم به امید خدا
الان دقیقا احساسم خوبه تا جایی که میتونه خوب باشه اونم با نوشتن و زیر ذره بین بردن این نوشته است:
بگم که واقعا به خاطر وجود ارزشمندت محمدی واقعا سپاس گزارم از خدای مهربون و بخشنده این روزها خیلی کمتر از این صفت ها برای خدای خودم به کار بردم و بیشتر سعی کرده بودم قدرت را از بیرون خودم بگیرم و به خدای درونم بدم که بهم گفته تو میتونی خلق کنی هر چیزی که میخوای
کما اینکه همین قدرت را به من دادن خودش اندِ مهربونی و بخشندگیه .. دکـی هاها
میدونی همین نوشته همین باور که میگه اصلا مهم نیست داری چکار میکنی مهم احساس خوبی هست که داری پشتش و همین هم اتفاقات خوبی را برای تو میسازه
من دارم به این فکر میکنم که این خودش از باور فراوانی میاد
یعنی وقتی تو به فراوانی باور داری، حتی فراوانی idea، چون میدونی یک ایده نیست که میتونه تو را به ثروت برسونه
پس خیلــــی خیلــی خیالت راحت و آسوده میشی که اصلا به همون کاری که داری و داری انجامش میدی هم حتی نچسبی واووو به این درک، دمم گرمم یوهوو تحسین برانگیز
در ادامه همین باور فراوانی که با خودش همه ی این ها را آورد، به نظرم خیلی این موقع تو میتونی در وسعت بیشتر شادتر باشی، یک سوال کاکا، مگه شادی حقیقت وجودی ما نیست؟؟ مگه خدا نمیخواد که فقط شاد باشیم؟؟
میخواد که این لحظه را همین داشته هاتو ببینی و لذت ببری و سپاس گزار باشی و همین خودش بالاترین شادیه به نظرم، اینکه میتونی زیبایی را ببینی و کانون توجه ات روی زیبایی باشه و لذت ببری و سپاس گزار باشی
آره شادی از درون از توجه به زیبایی هایی که داری به خاطرشون مدام از ته دلت میگی رب من سپاس گزارم
و خب قطعا احساست خوبه. میتونم به جرئت بگم اگر اول که داشتم مینوشتم تا به الان احساس خیلی بهتری را دارم از درون تجربه میکنم و این لحظه را در طول و عرض بیشتری زندگی میکنم.
حالا داستان اینه که اگر میخوای موفقیت پایداری داشته باشی باید همین را ادامه بدی ..
واقعا ادامه دادن و مومن موندن پس از اینکه مومن شدی کار در ابتدا سخت تری نسبت به اولشه …
یک سری چیزهاا داره پشت بند هر حرفم میاد .. انگار هر کدی دنباله ای داره
مثلا وقتی گفتم مومن شدی کار در ابتدا سخت تری نسبت به اولشه .
این را به یاد آوردم، آیه ای که توی کتاب مقدس میگه؛ وقتی از کاری فارغ شدی به کار دیگر بپرداز
و اینجا دارم به این پی میبرم که چقدر ذهن میتونه اگر ولش کنی هااااااا … واقعا واقعا کار سخت اشتباهی کردی محمد ( عه هر دومون هم که محمدیم) اره
یک روزی اول اومدم اینجا این دانشگاه توحیدی
این قسمت: تکامل
بعد از یک مدت فکر میکردم که باور یعنی اینکه یک ساعت بشینی یک سری کارها کنی و تموم باقی روز دست خودته!!
بعدش در ادامه این فکرم به سمت بهتر شدن رفت از اونجایی که من همیشه میگفتم و میخواستم که بهتر و بهتر بشم.
میدونی رسیدم به اینکه اگر مثلا چند ساعت روی این باور کار کنی دیگه نیازی نیست باقیش چطور باشی ..
بعد جلوتر که رفتم گفتم نه! آقا مهمه مهمه احساس خوبه مهمه ..
خلاصه تا امروز که میگم، واقعا واقعا واقعا وقتی یک کار را انجام میدم باید تماما احساس خوب داشته باشم و برای هر کار دیگه ای ..
اصلا یادم رفت! باور سازیه چی بود و به کجا رسید ..
الان انقدر کیفیت فکری ذهنی و زندگی من تفاوت کرده حتی طاقت اینکه 1،2 دقیقه یک چیزی بخواد ذهن من را اذیت کنه را ندارم باید اون فکر ریشه اش نابود بشه فقط احساس خوب .. آره راست میگی نباید به هیچ چیزی چسبید به هیچ چیزی حتی اگر الان با نوشتن دارم احساس خوبی دریافت میکنم فکر نکنم فقط همین کاره و نخوام که بهش وابسته بشم نه هیچییی برای وابستگی و دل بستگی وجود نداره .. دقیقا یاد اون شعر افتادم
باید یک قایقی باشی که پاروش را خودت شکستی و تنهایی و میذاری که آب هر کجا خواست تو را ببره و هر جا برد و حتی توی همین مسیر تا رسیدن به اون ساحل و یا حتی خود ته اقیانوس تو فقط لذت ببری و مثل خارپشتی بیا و تمرکز کن روی اصل: شادی درون … سپاس گزار لحظه ای ..
چرا که تو تنها نیستی ..
همسفرم عاشقتممم
میتونم به جرئت بگم این چیزیه که این روزها بیشتر از همیشه متوجه شدم بهترین راه اینه که علاقه ات را پیدا کنی از بین این همه توانایی و استعداد ..
علاقه ات را پیدا کنی
خواسته هات را به وضوح برسونی
باباااا همین الان همه ی خواسته هامون دم درن! فقط مسئله ماییم که یا ظرفش را نداریم یا احساس لیاقتش یا باور فراوانیش یا هنوز ترمز به اصطلاح داریم ..
خواسته هات را به وضوح برسون
با همین دیدن آدم ها و دوست ها مثل من مثل استاد جون مثل مریم جان ….
با همین دیدن فایل ها
با همین نوشتن ها
با همین خواندن ها
* تا وقتی خودت ندونی چی میخوای که خدا هم نمیدونه چی بهت بده! چرا ؟
چون که برای خواسته ات باید فرکانس بفرستی فرکانس خواسته ات را وقتی تو نمیدونی خو چی میخوای چی را میفرستی حتما فرکانس قاطی ماطی میفرسیتی یکم میری توی خاطرات گذشته مثلا وقتی اسم محمد را میشنوی یکم میری توی رویاهات اوناایی که واضحه … پس در نتیجه تمرکز نداری پس در نتیجه اوت تلاشی که باید بکنی را هم نداری
اوکی چه باید کرد برای در لحظه زندگی کردن؟
باید تنها و تنها باورهاات را ریشه درست کرد باورهای بنیادین
خیلی فرق داره یک زندگی که روی باورهای ضعیف و فقیر کننده بنا بشه
با
یک زندگی که روی باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین بنا شده باشه
میدونی چرا؟
چون باور یک جنراتو تولید فکر .. وقتی تو خوابی و بیداری و توجه ات بیشتر به خاطر باورهای ثروت آفرینت حالا روی ثروت و خوبی و عروسی و پول و موفقیت ها و روابط زیبا و گل و … این چیزاست تو بازم این جور اتفاقات را بیشتر جذب میکنی
فقط میدونی این یک روندِ که باید استمرار بخشید بهش
دعای من خواسته ی این روزهاییی من از وقتی که خودم را بیشتر شنااختم، فقط و فقط اینه که
کمکم کنه که خواسته هام را واضح تر کنم تا خودم را بیشتر بشناسم تا از این طریق خودش را بیشتر بشناسم عشقم
هاا راستی من دیشب عکست را نگاه کردممم یک دلِ سیرررررررررررررر
چقدر تحسینت میکنممم چقدر آخه تو زیباییی بخداااا
چقدر تو خوشگلییییییییی لامصب
چقدر تو خوبی آخه
چقدر تو فوق العاده ای دل منو بردی پیش خودش بازمم
فتبارک الله احسن الخالقین مینازم بهتتت عشق دلممممممم
ب آفرین جونِ من واقعا دوست دارممم شدیددد خیلیی خیلیی ما بچه ها همدیگرو یک روزی میبینیم هم را در زمان و مکان مناسب به امید خدا
ولی به نظرم قبل این دیدنِ بهتره خودمون را خیلی خوب ببینیم، اونم از درون
ببینیم که چه پادشاهی واسه خودمون هستیم خداوکیلی
ببینیم و کسب و کارمون را میان این همه توانایی بینظیرمون پیدا کنیم و بریم تو کارش
باورهاش را بسازیم، کسب و کارهای موفق را تحسین کنیم، اونایی که با یک ایده ساده چطور این همه ثروت را خلق کردند تحسین تحسین تحسین تحسین تسحین کنیممم انقدددرر تا خودمون وارد این مدار بشیم و خدا هم ما را هدایت کنه به همین سمت به سمتی که باور میکنیم ما را هدایت میکنه هااااا
میگم مثلا؛ همین دیروز به دوستی هدایت شدم یلدا جان منصوری
هم یک رابطه ی بینظیرِ الهی داره ( تحسین برانگیز ) و هم کسب و کار خودشون را پیدا کردند و امروز بهم گفت انقدررر سرشون شلوغِ هاااا ( که اینم تحسین برانگیز) انقدر خوشحالم براشون که نگو خداروشکر میکنم فقط و البته مداممم میدونم و به خودم آگاهانه میگممم ببین که اگر یلدا جان تونسته، اگر استاد جون تونسته، هر کس دیگه ای که کسب و کار خودشو اون رسالتش را اون طرح الهیش را پیدا کرده تحسین میکنم و میگمم که اگر این افراد تونستند پیدا کنند و الان موفقِ موفقن خداروشکر و هر روزم دارم به این موفقیت افزوده میشه منم میتونم و منم میخوام همین را از خدا
هی به خودم میگم خدا جون اگر پادشاه سلیمان اگر استاد جان: همه ی چیزهای عالی را با هم یکجا دارند منم میتونممم داشته باشم چرا که منم سیستم عصبیم مثل همه، همه ی انسان ها سیستم عصبیشون مثل همه و هیچچچچ عامل بیرونی نیست که عاملِ موفقیت و ثروتمند شدن باشه فقط و فقط باورهای توست ، به خودم میگم خدا جون خدای من تو خدای درونِ سلیمان هستی خدای درون من خدای درون استاد منم هستم هر آدم موفق دیگه ام هستی منمم میخوام منم بهت باور دارم و تحسین میکنم خداجون پادشاه سلیمانت را استاد جانم را یلدا جانم را که خلقشون کردی و منم میتونم بهشون توجه کنم و عشق کنم و تبریک بگم و توجه کنم و به همین شکل ساده منم خودم را وارد مدار مدارهای بالاتر کنم با همین تحسین و همین بردنِ ذهن به صورت اگاهانه .
خیلی حس خوبی دارم خداروشکر که دارم این ها را مینویسممم
عشقمممممممممممم عشق دلممم ممنونم به خاطر تبریک هاتتتت به خاطر همه ی پیام هات ازت ممنوم ممنونم که هستی و دنیامون را به جای قشنگ تری واسه زندگی کردی
میبینمت حتماااااااا انقدر دوست دارم صداتو بشنومم هاااا و تازه صدای منو بشنوی هاا دیگه تموم!
بس صدام بچه گونه و پرازانرژیه هاااا دیونه اش میشی
و بگم که هر چی دارم از خداست من فقط دارم استفاده میکنم در جهت رسیدن بیشتر به خدا جونم و اینکه از خودم و توانایی هام استفاده کنم و ارزش ایجاد کنم واسه اینکه هم پاره های ارزشمندم هم به خدا نزدیک تر بشن و پرانرژی ترررر خداروشکر خداروشکر خداروشکررر بسی بسیارر زیاد عاشقممم
بازم ممنونم از دست ها و انگشت های نازنینِ پرمهرت، از قلب مهربونت تشکر میکنم که برای من میزنه وقتی که مینویسی برای از ذهن خلاق و زیبات سپاس گزارم از چشم های پر از عشقت ممنونم که میتونم نگاهشون کنم با چشم هام و بگم که عاشقتم)))
الحمدلله