سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۷

به نام خدای مهربان

سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز و مایک عزیز

قسمت هفدهم – سفر به دور آمریکا

خانم شایسته عزیز چقدر ذوق کردم استاد گفت شما میخواید موهاش کوتاه کنید اولش که ماشین و شونه ها رو دیدم فکز کردم میخواید درمورد کوتاه کردن موهاتون بگید که البته من منتظر اون بودم چون چند وقتی هست که موهام دست بالم گرفته اصلا راحت نیستم

و همین چند روز پیش که فایل استاد دیدم که میگفت کچل کردم خودم راحت کردم از دست گرما و.. خیلی دوباره این خواسته درم به وجود اومد که دوباره کوتاه کنم اونم به قول معروف عموم جامعه پسرونه ولی هیچ ایده ای نداشتم که کجا برم آرایشگاه یا اینکه خودم چجوری کوتاه کنم

بیشتر از اون ذوق کردم که استاد گفت شما موهاش کوتاه کردید چون من همین امسال پدرم که بخاطر شرایط جسمی که داشت و نمیتونست راه بره گفت میخوام موهام کوتاه کنم بهش گفتم من میتونم خلاصه رفتم توی اینترنت سرچ کردم اموزش یه نفر دیدم که میگفت چجوری، منم با ماشین و شونه وایستادم موهای بابام کوتاه کردم ریشاشو کوتاه کردم دور گردنش خط انداختم بقل ها رو کوتاه کردم برای اولین بار خیلی خوب بود اما راستششش یادم رفته بود که من این کار برای اولین انجام دادم و تونستم خوب از پسش بربیام و باید بارها بارها این برای خودم تکرار یاداوری کنم و ازش انگیزه بگیرم ایمان بگیرم که موهای خودمم کوتاه کنم

دلم خواست باز موهام کوتاه کوتاه کنم اما اینبار خودم اینکار انجام بدم یاد بگیرم خودم موهای خودمو با ماشین کوتاه کنم

واقعا امروز دیدم شامپو و مراقبت اینا دیگه برای من جواب گو نیست اگر کوتاه کنم دیگه داستان شونه کردن و ریزش اینا خیلییی کم میشه

تحسین میکنم این توان مندی شما رو این توانایی که کسب کردید

خدایاشکرت

چقدر سرسبز ایالت پنسیلوانیا یعنی این چمن ها کم مونده بود جاده رو هم بگیرند بسکه تراکم سبزه زیاد بود

چمن های یکدست خدای من

تراکم زیاد درختان

و این عشق زیبا، خدایا شکرت

این عشق زیبا که میخواد موهای عشقش رو کوتاه کنه

در پناه خدا باشید

با ایمان

مریم درویشی