سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۷

خداگونه‌ترین لحظه‌ی زندگی هر انسان زمانی است که‌، قادر به درک و تشخیص زیبایی‌های جهان اطرافش -هرچند کوچک- می‌گردد‌، پیغام‌شان را می‌شوند و با آن پیغام همراه می‌گردد.

به نظرم پیامبران اینگونه زیسته‌اند. برای همین موفق به دریافت الهامات بوده‌اند. به نظرم خداوند خودش را در هر آنچه برای‌مان متجلی می‌کند که‌، به ما احساس خوبی می‌بخشد.‌

هرچه پیش‌تر می‌روم بهتر درک می‌کنم که «احساس خوب داشتن»‌، از همه چیز مهم‌تر است. هرچه بیشتر جهان را می‌بینم‌، بهتر به رابطه‌ی میان «احساس خوب» و «سخاوت بی‌پایان جهان» پی می‌برم. هرچه داستان آدمهای بیشتری را می‌شنوم‌، ردپای نامرئیِ احساس خوب= اتفاقات خوب و احساس بد= اتفاقات بد را با وضوح بیشتری مشاهده می‌کنم.

برای همین تمرکز بر نکات مثبت تا این حدّ مهم است. برای همین دیدن زیبایی‌ها و تحسین آنها تا این حدّ قدرتمند و سخی است.

برای همین زندگی در برابر آدمهایی نیک رفتار می‌کند که:

  • بی دلیل به غریبه‌ها لبخند می‌زنند‌،
  • برای شاد زیستن نیاز به دلایل لازم و کافی ندارند‌،
  • و از هر ناخواسته‌ای به سادگی اعراض می‌کنند‌.

گویی برای آنها همواره همه چیز خیر است. مهم نیست چه اتفاقی در دنیای بیرونی رخ داده‌، مهم نیست شرایط به چه شکلی پیش رفته‌، اگر بتوانیم از درون به احساس خوب برسیم‌ -که تنها راهش تمرکز بر نکات مثبت زندگی‌مان است- در هر صورت‌، جهان ما را به سمت اتفاقات خوب رهنمون می‌شود. این وظیفه‌ی پروردگار است.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۷
    218MB
    15 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

419 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Bahary» در این صفحه: 1
  1. -
    Bahary گفته:
    مدت عضویت: 2484 روز

    باورتون میشه استادو بانو ی عزیزم

    دیشب اومده بودین به خوابم٫??٫

    یعنی کنارم بودین قشنگ داشتم با استاد حرف میزدم و صحبت میکردیم٫

    سری پیش داشتم تو خوابم دنبال استاد میگشتم ولی این سری کنارش بودم٫

    میخاست ازمون امتحان عملی بگیره و خلق خواسته ها و آرزوهامون جلوی خودش انجام بدیم و همراهمون باشه٫

    بانو انقد سرت شلوغ بود و مشغول بودی و حواست به ما نبود ولی من کنار استاد بودم و اون عشقی که بهت داشت قشنگ حس کردم٫

    وقتی داشت کاراشو انجام میداد هم با عشق با اون برقی که تو چشاش بود شمارو از دور نگاه میکرد٫

    از استاد بپرسیدم٫استاد مجرد بودی بهتر نبود ؟

    وقتی که پرسیدم با اون حس آرامش و لبخندی که همیشه به لب داشت و اون برقی که داشت تو چشاش موج میزد و شما رو نگاه میکرد٫٫٫٫٫٫ تا ته حرفی که میخاست بگه روخوندم٫

    واقعا حس کردم اون عشقی که به شما داره و ازش برای ما صحبت میکنه چقدر بزرگه چقدر از صمیم قلب٫

    عزیزم منم پشت موهای همسرم براش میگرفتم ولی انقد که شما لذت میبردین تجربه نکرده بودم٫بخدا دارم هروز یه چیز قشنگ ازت یاد میگیرم ٫

    عشق منی بانو عاشقتم٫?????

    بخدا هرروز شگفت زده میشم از وجود خدا در تک تک زندگیامون٫

    من عاشق خریدم٫عاشق فراوانی و نعمت و ثروت واااوووو چقدر کالا و جنس اونجا بود اگه بخوام کل جهان و حساب کنم ها فقط فروشگاه هارو تا چند صد سال دگ کالا برای استفاده وجود داره حالا تولیدشون بماند که چقدر کارخونه ها دارن تولید میکنند٫

    استاد دلم خواست روی قبص پرداختون بنویسم سپاسگزارم خدای رزاقم پرداخت شد چون این روزها قشنگ دارم روی سپاسگزاری کار میکنم و لذت میبرم٫

    سپاسگزارم ازتون خیلی حالم توپه با دیدن فایل با دیدن خواب شیرین و پر از عشقتون٫ از صحبت با شما استاد نازنین و احساس صمیمیتی که باهام داشتین٫

    عاشقتونم خانواده دوست داشتنی و بینظیر خودم?

    دنیا به کام منه اونم خیلی زیاد?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: