سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۷

بسم‌الله الرحمن الرحیم والحمدالله رب العالمین

ایاک نعبد وایاک نستعین

خدایا من تسلیمم. خدایا من نمیدونم. آگاهی خودت رابرقلبم بباران تا صلاه دوباره کنم. از انچه تو بهم عنایت میکنی. من از هرخیری که از جانب تو برسه محتاجم

الهی صدهزار مرتبه شکرت. به خاطر این سفر توحیدی الهی

پسر من هم تقریبا هم سن مایک هست. این سری دوست داره موهای جلوش بلند بشه وبا کش ببنده. اول خیلی مقاومت داشتم. ولی هدایت الله مهربان. بهم گفت بگذار تجربه کنه. از نوجوانی خودش لذت ببره. بخاطر حرف مردم میخوای جلو بچه ات رابگیری. بگذار. یک بار موهاش بلند بشه. خودش یه مدت دیگه اگه دوست نداشت کوتاه میکنه. ودیروز بهش اجازه دادم بره موهای بغلش را سفید کنه. وامروز دوباره هدایت شدم به این سایت ومایک. اصلا توجه نکرده بودم که موهای مایک رنگ شده است. اونم داره تجربه میکنه.

استاد جلسه اول قدم سوم درمورد پاشنه آشیل صحبت می‌کنند. که پاشنه اشیل مایک هستش

ودقیقا وقتی تمرکز روی خوبی ها گذاشتند مایک هم هدایت شد به کمپین.

منم مدتی هست که توجه ام به نکات مثبت پسرم هست وخدارو شکر چقدر ویژگی های خوبی داره

از اینکه اعتماد به نفس بالایی داره واقعا تحسینش میکنم. هرکاری را بخواد انجام میده.

وقتی توجه ام روی خوبی هاش میگذارم. کامل متوجه میشم که چقدر فرکانسش با من عوض میشه وچقدر باهمدیگه دوست ورفیق هستیم.

من یاد گرفتم نمیتونم تو زندگی هیچ کس حتی پسر خودم کوچکترین تغییری بدم. تنها میتونم نکات مثبت اون راببینم وتایید کنم. تحسین کنم.

خودم آنقدر بزرگ بشوم تا الگوی خوبی براش باشم.

چقدر حال دلم عالی تره. وقتی بیشتر روی خودم کار میکنم.

این درس بزرگی هست که همیشه باید تکرار کنم. من مسعول صددرصد زندگی خودم هستم.

پسرم رابه خوا بسپارم ونخواسته باشم براش خدایی کنم. خدایی که من راهدایت کرد تا با استاد آشنا بشم وزندگی متحول بشه. میتونه پسرم رابه بهترین نحو هدایت کنه.

خدایا سپاسگزارم بخاطر تمام نعمت های الهی

خدایا صدهزار مرتبه شکرت بخاطر استاد عزیزم ومریم شایسته