جهان ما هر روز به سمت گسترش بیشتر، در حال حرکت است و این گسترش نتیجهی مسائل حل شدهای است که، با یک ایدهی ساده اما جدّی گرفته شده، آغاز شده است. این گسترش، دستاورد آدمهایی است که به جای کمالگرایی، به آنچه قلبشان به آنها الهام کرده، اعتماد کردهاند و برای اجرای آن الهامات قدم برداشتهاند.
به همین دلیل میتوان گفت که:
کسب و کار یعنی حل مسئله. به تناسب مسائلی که یک کسب و کار حل میکند، ثروت خلق می کند. یعنی هرچه مسائل اساسیتری را حل کند، ثروت بیشتری خلق میکند. هرچه مسائل انسانهای بیشتری را حل کند، ثروت بیشتری خلق میکند و مسئله مهم این است که، اگر با دقت بیشتری به چگونگی حل مسائل روزمرهی زندگیات نگاه کنی، مثلاُ:
- خرید یک چسب دوقلو برای چسباندن یک قطعهی شکسته
- خریدن یک چشم بند که به نحوی طراحی شده که با فاصلهای مناسب نسبت به چشم قرار میگیرد و احساس راحتیِ بیشتری هنگام خوابیدن ایجاد میکند،
- خریدن یک شوینده خاص برای از بین بردن یک لکهی خاص
- خرید یک پیچ گوشتی خاص برای بازکردن پیچی که زنگ زده
- حتی خریدن یک دکمه برای لباسی که اخیراً دکمهاش گم شده و…
آنوقت متوجه میشوی که آدمهای زیادی با حل همین مسائل به ظاهر ساده، نه تنها کسب و کارهای پررونقی برای خود ایجاد کردهاند، بلکه با کمک به حل مسائل دیگران، بارها زندگی دیگران را نیز جذابتر و زیباتر کردهاند. همانگونه که سفر ما نیز، به خاطر وجودِ داشتن ابزارها و وسایلی، بارها سادهتر و جذاب تر شده که مسائل کوچک اما مهمی را از ما حل میکند.
دیدن همین جزئیات ساده، به ما کمک میکند، دربارهی اجرای ایدههامان، اعتماد به نفس داشته باشیم و کمالگرایانه رفتار نکنیم. بلکه به محض داشتن ایدهای که یک مسئله را حل میکند، برای اجرایش قدم برداریم و داستان کسب و کارهایی را بیاد بیاوریم که با یک ایدهی ساده اما جدّی گرفته شده و به موقع اجرا شده شروع شده و قدم به قدم، با طی کردن تکامل خود و پرهیز از کمالگرایی، تبدیل به کسب و کاری جهانی شده اند.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD262MB18 دقیقه
سلام به همگی به خصوص استاد عزیزم و مریم خانم نازنین
استاد از کارهایی که تو کلاس مدرسه موقع درس دادن انجام میدم عکس گرفته بودم، ولی خیلی عکسهای حرفه ای ای نبودن، دلم میخواست من هم کارهام رو بفرستم توی گروه ضمن خدمت شهر (تو فضای مجازی) ولی ته دلم یه چیزی میگفت عکسا خرابه خوب نیستن ضایع میشی، ولی روش و وسایلی که استفاده کرده بودم خیلی جدید بودن، خلاصه پا روی اون صداهه گذاشتم و عکسها رو برای سرگروه شهر فرستادم. چند ساعت بعد ایشون ازم تشکر کرد و عکسها رو داخل گروه گذاشت کلللی ذوق کردم، شب چی دیدم؟ مدیرم هم گروه رو چک کرده بود و عکسها رو توی کانال مدرسه گذاشته بود (خلاصه که از ذوق مرردم)، درباه ی این موضوع نشانه ی سایت رو زدم، و خدا با متن این فایل قشنننگ جوابم رو داد:
« دیدن همین جزئیات ساده، به ما کمک میکند، دربارهی اجرای ایدههایمان، اعتماد به نفس داشته باشیم و کمالگرایانه رفتار نکنیم . بلکه به محض داشتن ایدهای که یک مسئله را حل میکند، برای اجرایش قدم برداریم و داستان کسب و کارهایی را بیاد بیاوریم که با یک ایدهی ساده اما جدّی گرفته شده و به موقع اجرا شده شروع شده و قدم به قدم، با طی کردن تکامل خود و پرهیز از کمالگرایی، تبدیل به کسب و کاری جهانی شده اند.»
به نظرم جلسه ی ششم دوره عزت نفس هم خیلی به این ماجرای من ربط داشت، اینکه با کار کردن این جلسه تونستم از ویژگی های خودم برای دیگران بگم و عکس کارهام رو بفرستم. استاد سپااس.