سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۸

سلام

اول از هرچیز متنهای بالارومیخونم که بسیارآگاهی دهندست

ومیام سراغ تحسین زیبایی های این قسمت

یه چیزایی تواین سریالامیبینم که توعمرم ندیدم.نمونش همین جایی که روتختیتونو شستید چقدر جای خفنی بود،اینکه خودتون هزینشوپرداخت میکنید،خودتون ماشینو روشن میکنیداصلا ندیدم چنین چیزی ،چقد امریکایی ها به هم اعتماد دارن وچقد کارهارو اسون کردن

خدایا شکرت

البته که این غذاها به غذاهای مریم جون نمیرسه اما بنظرلذیذ میاد

خدایا من عاشق اینجوری خرید کردنم ینی هروقت شمارو میبینم که میرید تویه فروشگاهو هرچی میخواید پشت سرهم برمیدارید،یامیرید امازون وراحت خرید میکنید واقعا تحسینتون میکنم،

واقعا پول یه نیروی معنوی وزیباست که باعث میشه آدم چنین رفاهی رو چنین سفری رو تجربه کنه،که راحتترشبابخوابه،که چیزای جدید رو تجربه کنه خدایا هزاران بار شکرت

استادعاشقتم که از ترکوندن اون پلاستیکا هم لذت میبری.منم خیلی اینجوریم،حس کودکی وشیطنت های کودکی رو دوس دارم

ایجا باید بگم که دیروز به تولدی دعوت شدم و(خداروشکر اینم نشانه ای بود از توجه به زیبایی ها)اونجا هرآهنگی گذاشته میشد یکی میگفت قدیمیه،یکی میگفت،آرومه،بده،خوبه و…

بعضیارو بزوربلندمیکردن برقصن،وبعضی ها مشغول حرفهایاکارایی بودن که نمیذاشت ازلحظه لذت ببرن

اما

اون وسط یه دختربچه کوچولوی زیبابودبایه لباس پفکی طلایی،ینی تاآخرین لحظه تولد این رقصید وخندیدامکان نداشت از هیچ آهنگی شکایت کنه،فقط میرقصید .یه خوراکی خوشمزه میدید کلی ذوق میکرد اونو میخورد وباز پامیشد ومن ازش درسها گرفتم،که بدون توجه به عوامل بیرونی،دیگران،قضاوتها و…شادباشم،باخودم درصلح باشم ومهم فقط لذت بردن خودم از لحظه باشم ومنم بلند شدم وعینا کاراشو تکراکردم😁🥰

وچقدخوبه کودک ماندن،واستاد من درشما این حس وحال زیبارو میبینم وتحسین میکنم یکی یکی خرید هاتونو

از راحتی خریدنتون

ازکیفیتشون که بهترینارو خریدید

از زیباییشون

خدارو هزار با شکر

ووقتی درمداردرست باشی درمدارخدا وانسانهای خوب باشی اینجوری میشه که اون مسئول استیت پارک خودش بیست دقیقه رانندگی میکنه میاد به خریدتونو به دستتون میرسون

خدایا شکرت که مارو خالق وسازنده وآفریننده زندگی خودمون خلق کردی

♥️🌹♥️🌹♥️🌹