تک تک زیباییهای این سفر، چیزی نیست جز «معجزهی تمرکز بر نکات مثبت و در جستجوی دیدن زیباییها بودن».
هرچه به سمت زیباییهای بیشتری هدایت میشوم، ارتباط میان « مشتاق بودن برای دیدن زیباییها» و «احاطه شدن با ماجراهایی که دیوانه وار زیبا هستند» را، بیشتر درک میکنم.
«تمرکز بر زیباییها و یافتن نکات مثبت در هر چیزی» چنان جادوی عظیمی در خود دارد که،
آرام آرام، مس وجودمان را طلا میکند،
آرام آرام آدم دیگری از ما میسازد
آرام آرام ریشههای اتصال به منبعمان را عمیقتر میکند و مدت زمان بیشتری ما را در این اتصال نگه میدارد.
آرام آرام درکمان را از همیشگی بودن نعمتها، عمیقتر میکند و ترس و نگرانیهایمان از کمبود را، محوتر میگرداند.
آرام آرام ذهنمان را به کنترلمان در میآورد. ظرف وجودمان را چنان رشد میدهد که «لاخوف علیهم و لایحزنون» میشویم و جسارت بیرون آمدن از زیر چتر باورهای محدودکننده را پیدا میکنیم.
آنوقت است که طراوت باران همیشگی نعمتها را لمس میکنیم و درهایی از خیر و برکت را به زندگیمان گشوده میبینیم و با شواهدی از فراوانی و نعمت احاطه میشویم که، با تمام وجودمان معجزهی ماندن در احساس خوب را تصدیق میکنیم.
و دیگر نمیتوانیم به شیوهای جز تمرکز بر نکات مثبت و یافتن زیباییها، زندگی کنیم.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۹160MB10 دقیقه
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته و همچنین همه همسفری های دوست داشتنی مخصوصا بچه های معماری
دیدن این فایل دقیقا برای تمام بچه های معماری حس مشابه ایجاد میکنه. مخصوصا اونهایی که چندین سال پیش در مورد رایت و معماری ارگانیک او مطالعه کرده بودند. اون زمان تمام چیزی که از این شخص و معماریش دیده بودم چند عکس سیاه و سفید و شاید رنگی بود. از دیدن همون عکسهای رنگی هم میشد فهمید که آثار رایت توی تمام آثار معماران اون زمان کاملا مجزا و بولد بود. خیلی دلم میخواست اونجا را از نزدیک میدیدم. با وجود بیش از بیست سال از زمان دانشجویی معماریم ، هنوز هم فرانک لوید رایت برام یه اسطوره است.
کسی که به قول استاد عباس منش انقلابی در صنعت هنر و معماری ایجاد کرد. نکات زیادی در مورد رایت هست که به ما میتونه کمک کنه .
_ فرانک لوید رایت قبل از اینکه ۲۰ ساله شود و در حالی که هنوز فارق التحصیل نشده بود، به شیکاگو سفر کرد تا به رویای خود که یک معمار موفق شدن بود، جامعه عمل بپوشاند. (توجه به ندای درون)
_ در سن ۲۲ سالگی، رایت تصمیم گرفت زمینی در “اوک پارک” خریداری کند و خانه ای بسازد تا با همسر اولش، کاترین، در آن زندگی کند. برای پرداخت پول آن، فرانک لوید رایت کاری کرد که سالیوان قرارداد ۵ ساله ای با او امضا کند و ۵۰۰۰ دلار به او بپردازد.( برای ثروتمند شدن نیاز به سرمایه اولیه نیست، فقط باید به ندای درونت توجه کنی و بقیه کارها را به خدا بسپاری)
_ در سال ۱۸۹۱ وی شروع به اجرای طرحهایی به صورت مخفی کرد که در سال ۱۸۹۳ استادش سالیوان، متوجه پنهانکاری وی شد و او را اخراج کرد و همین کار موجب شروع فعالیتهای مستقل رایت شد.( ناخواسته برای تکامل و نشان دادن راه درست آمده اند)
_ در سن ۴۰ سالگی، فرانک لوید رایت سبک جدیدی را در معماری داخلی به وجود آورد و به اتاق های زیر شیروانی مخروبه و زیرزمین های مرطوب پایان داد.( خلق راه و روشی برای خدمت به مردم و ازمیان برداشتن یکی از مشکلات بشر موجب سرازیر شدن ثروت به سوی تو میشود.)
_ فرانک لوید رایت ساختمان تالیسین را در دامنه کوه های روستایی طراحی و بنا کرد تا در آنجا زندگی کند. اما در آتش سوزی عمدی که توسط کارگر آن ها در خانه تالیسین اتفاق افتاد ،هفت نفر شامل کارآموزان، دانشجویان، دو فرزند فرانک لوید رایت و معشوقه اش در سال ۱۹۱۴ از دنیا رفتند. تالیسین دوبار دیگر سوزانده شد و از آنجا که رایت پول کافی برای بازسازی آن نداشت، گروهی از مشتریان سابق وی برای پرداخت بدهی های او با هم مشارکت کردند. برای اینکه تالیسین از لحاظ اقتصادی قابل اجرا باشد، این گروه برنامه ای طراحی کردند که در آن دانشجویان شهریه ای پرداخت می کردند تا بتوانند در این بنا یاد بگیرند و شیوه زندگی فرانک لوید رایت را تجربه کنند.( باز هم میبینیم هیچ ناخواسته ای جلوی پیشرفت رایت را نگرفت و اتفاقا ایده های بهتری برای بهترزندگی کردن یافت)
_ به واسطه پشتکار رایت، خانه آبشار توسط والدین “ادگار کافمن”، مورخ جوانی که در تالیسین زندگی می کرد، سفارش داده شد.
_ “هربرت جیکوب”، یک روزنامه نگار جوان، به رایت سفارش ساخت خانه ای کوچک را داد. این خانه آنقدر میان معماران جوان معروف شد که مالک آن از افرادی که به دیدن خانه می آمدند، هزینه دریافت می کرد.
_ در طول جنگ جهانی دوم، زمانی که ساخت بسیاری از خانه ها متوقف شد، رایت شروع به طراحی خانه های ” Usonian ” کرد. این خانه ها واحدهای ارزان قیمتی بودند که مفهوم معماری داخلی را در آمریکا متحول کرد.
خانم شایسته و استاد عزیز، بابت سفرنامه زیبایی که لحظه به لحظه اون رو با ما شریک شده ایم تشکر می کنم. خیلی ممنونم بابت این فایل زیبا.
دیدن مکانهایی که حس زیبا و آرامش بی حدی به انسان میده، واقعا در ادامه مسیر و حرکت به سوی ثروت و آرامش موثرند.
قول میدم اگر از مکانهای تاپ آمریکا فایل تهیه کنید، من هم در مورد آن مکانها اطلاعاتی تهیه کنم و در اختیار دوستان بذارم، که به درد دوستانم میخوره و میتونه برای تمرکز بر روی زیباییها و نکات مثبت تاثیر زیادی بذاره . باز هم برای این فایل که حس عالی به من و بسیاری از بچه های معماری داد تشکر می کنم.
به قول خانم ندا رامی عزیز:
” درود خدا برتو باد آقای رایت
درود خدا برتو باد آقای کاف من
درود خدا برتو باد استاد عباس منش عزیز
درود خدا برتو باد خانم شایسته، معمار مهربان
درود خدا برشما همسفری هایم، معماران آینده زندگی خودتان و جهان پیرامونتان
خداوندا بابت همه این زیباییها تشکر می کنم.