تک تک زیباییهای این سفر، چیزی نیست جز «معجزهی تمرکز بر نکات مثبت و در جستجوی دیدن زیباییها بودن».
هرچه به سمت زیباییهای بیشتری هدایت میشوم، ارتباط میان « مشتاق بودن برای دیدن زیباییها» و «احاطه شدن با ماجراهایی که دیوانه وار زیبا هستند» را، بیشتر درک میکنم.
«تمرکز بر زیباییها و یافتن نکات مثبت در هر چیزی» چنان جادوی عظیمی در خود دارد که،
آرام آرام، مس وجودمان را طلا میکند،
آرام آرام آدم دیگری از ما میسازد
آرام آرام ریشههای اتصال به منبعمان را عمیقتر میکند و مدت زمان بیشتری ما را در این اتصال نگه میدارد.
آرام آرام درکمان را از همیشگی بودن نعمتها، عمیقتر میکند و ترس و نگرانیهایمان از کمبود را، محوتر میگرداند.
آرام آرام ذهنمان را به کنترلمان در میآورد. ظرف وجودمان را چنان رشد میدهد که «لاخوف علیهم و لایحزنون» میشویم و جسارت بیرون آمدن از زیر چتر باورهای محدودکننده را پیدا میکنیم.
آنوقت است که طراوت باران همیشگی نعمتها را لمس میکنیم و درهایی از خیر و برکت را به زندگیمان گشوده میبینیم و با شواهدی از فراوانی و نعمت احاطه میشویم که، با تمام وجودمان معجزهی ماندن در احساس خوب را تصدیق میکنیم.
و دیگر نمیتوانیم به شیوهای جز تمرکز بر نکات مثبت و یافتن زیباییها، زندگی کنیم.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۱۹160MB10 دقیقه
درود به استاد محبوبم
درود به همه خانم شایسته عزیز که قلم فوق العاده ای دارن
و درود به همه اعضای خونوادم که با عشق در این مسیر گام برمیدارن
استاد امروز در پی تضادهایی که برخورد کردم به قسمتی از شخصیتم برخورد کردم که واقعا عیب در اون قسمت از شخصیتم دردها رو به من تحمیل کرده
از خدا خواستم کمکم کنه و هدایتم کنه تا اونو برطرف کنم
امشب از خدا نشانه خودمو خواستم و وارد سایت شدم و نشانه ام را زدم و این فایل اومد
قبل از اون واقعا مستاصل شده بودم و حال خوبی نداشتم
اولین جمله نوشته شده توسط خانم شایسته عزیزم در این فایل این بود
تک تک زیباییهای این سفر، چیزی نیست جز «معجزهی تمرکز بر نکات مثبت و در جستجوی دیدن زیباییها بودن».
با خودم گفتم همینه درسته درسته درسته
من از این اصل اساسی که همیشه استاد به اون توصیه میکنن بی تفاوت شده بودم
رفتم بیرون از خونه
ذهنم خیلی درگیر این موضوع بود و اونو در ذهنم و مسیرهای ذهنی خودم جستجو میکردم
آیا من به زیبایی ها تمرکز میکردم یا ؟؟؟؟؟؟؟
دیدم خدای من ، من مدام در دیگران عیب های اونها رو جستجو میکنم
مدام در ذهنم با آنها میجنگم
که من اونو نمیخوام اینو دوست ندارم ، رفتار اونا اینجوری بود ، چرا این رفتار رو با من کردن ؟و ……
دیدم تا یک کم اتفاقات خوب برام افتاده و اوضاعم بهتر شده درگیر غرور شدم
اولش باورم نمیشد
بعد که دقت کردم دیدم خیلی بی صدا در شخصیت من نشسته
بعضا انسانها رو حساب نمیکنم
به نکات منفی اونا توجه میکنم و با خودم میگم اونا اونجورین و فلان جورن
خیلی با خودم درگیر بودم تا مرز غرور و عزت نفس رو درست تشخیص بدم
بعد دیدم باید به این اصل اساسی توجه کنم که در همه انسانها با هر شخصیت و جایگاه باید به دنبال زیبایی از آنها باشم و مغز خودم رو اینگونه تربیت کنم. تا به قول استاد حتی در صدام هم زیبایی پیدا کنیم
واقعا در ابتدا، کار سخت و انرژی گیریست
ولی راه همین است و کم کم مسیر عصبی اون که ساخته بشه راحت میشه
سعی کردم خودمو سرزنش نکنم و ریشه این مسئله رو پیدا کنم که چرا به این درد مبتلا شدم و اونو در گذشته خودم پیدا کردم و گفتم طبیعی است ناخودآگاه اینگونه عمل کنم
اما از الان اونو اصلاح میکنم
بنابراین گفتم از همین الان شروع کن و زیبایی های اشخاص پیرامونت رو پیدا کن
بچه ها خیلی حسم به اطرافیانم قشنگ تر شد
جالب اینکه در مسیر برگشت سر چهارراه که قرمز شد دیدم یک ماشین زیبا کنارم ایستاد و فرد متکدی رو صدا زد و یک بسته کیک تولد بزرگ بهش هدیه کرد
تا حالا همچین صحنه ای ندیده بودم
برام خیلی جالب بود که فرکانس ها خیلی دقیق و درست کار میکنن
استاد عزیزم واقعا ازت ممنونم
خانم شایسته دوست داشتنی واقعا ازتون ممنونم که عاشقانه این مجموعه رو آماده کردین
عاشقانه دوستتون دارم
بهترین ها رو از خدا براتون میخوام