سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۰

آنچه طی این سالها از مشاهده‌ی رفتار استاد عباس‌منش در زندگی شخصی‌شان‌، برای من گرانبها‌ترین دوره‌ی آموزشی است، درس‌هایی است که من از نحوه‌ی نگاه و برخورد ایشان با مسائل آموخته‌ام‌، اگر نگویم بیشتر قطعاً به اندازه‌ی آگاهی‌هایی است که‌، از دور‌ه‌های ایشان می‌آموزم. برای من، مشاهده‌ی زندگی ایشان از نزدیک‌، نمود عینی تمام آگاهی‌هایی است که در دوره‌های مختلف از ایشان شنیده‌ام. اگر از من درباره شگفت‌انگیزترین درسی بپرسید که‌، مشاهده‌ی زندگی خصوصی استاد‌ عباس‌منش مرا تحت تأثیر قرار داده‌، خواهم گفت:

هرگز هیچ فاصله‌ای میان آنچه شما از زبان ایشان در فایلها می‌شنوید و آنچه من در زندگی ایشان می‌بینم‌، ندیده‌ام.

شما صحبت‌های ایشان را در دوره‌ها و فایلها شنیده‌اید و من رفتارهای ایشان را در زندگی روزمره‌شان می‌بینم و می‌گویم که هیچ تفاوتی با هم ندارند. آنچه بیش از همه مرا درباره ایشان به تحسین واداشته‌ این است که:

این انسان آموزه‌هایش را زندگی می‌کند. خودش اولین شاگرد درس‌هایش است.

این سفرنامه را دوست دارم‌، با عشق برای تهیه فایلهایش وقت می‌گذارم‌، با عشق ماجرا‌هایش را ضبط می‌کنم و این کار از آب و غذا خوردن برایم جذاب‌تر و لذت‌بخش‌تر است. چون حداقل می‌توانم‌، قطره‌ای از دریایی را با شما به اشتراک بگذارم که به رشد خودم کمک کرده است.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۰
    144MB
    10 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

461 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سارا سهیلی» در این صفحه: 1
  1. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1788 روز

    سلام به همه ی دوستان

    یک کاری که من به صورت مداوم راجع به تغییر شخصیتم هنوز تمرینش نکردم و عادت نشده برام تمرکز بر روی نکات مثبته

    و خودم دیدم وقتی تمرکز روی نکات مثبت توی روزم نباشه من از اون روزم لذت نمیبرم

    و از اونجایی که یه مدتی 2 3 ماهه تقریبا من ، اغلب روزهام چنان لذتی داشتم میبردم از زندگیم که حد نداشت و نتایج همینطوری هی سر میخوردن میومدن تو بغلم

    یه جورایی رنج نبودنش و لذت نبودنش رو چشیدم و دوست دارم اینبار تمیرنش کنم و بمونه برام این عادته

    نکات مثبت این فایل

    چه قدر خوبه که توی همچین جای سرسبزی ادم باشه

    با اب و هوای تازه

    حال و هوای جنگلی

    آتیش منقلی

    اتوبوس مسافرتی

    و یه خانواده ی پایه

    من خیلی دکور اونجایی که رفتین صبحانه خوردین رو دوست داشتم اینکه انواع نونها رو زده بود به دیوار که انتخاب کنین

    یه نون کدو حلوایی فک کنم بود زده بودن خیلی دوست دارم امتحانش کنم

    و همینطور اون خانمی که موهاشو از ته زده بود

    من همش تو ذهنم این بود که اکی اگر بخوای موهاتو از ته بزنی تو چهرت بیحاله باید آرایش بکنی دوباره وگرنه عین این کسایی میشی که حال ندارن و الان دیدم که نه بیحال دیده نمیشی

    یه چیزی که هم توی سفر به دور امریکاهم زندگی در بهشت بود اینه که تمام کارمندهای هر نوع فروشگاهی خوشحالن و با لبخند وارد میشن من تا الان به یاد ندارم کارمند بد اخلاق. مطلق نشون داده باشین

    چه قدر ویو اون مکانی که رفتین صبحانه بخورین زیبا بود

    همه جاش سرسبززز پر از درخت بود

    چه قدر صندلی های رنگ رنگی باحالی هم داشت

    چه قدر خوبه اون همسایتون نگفته بود خب من که ماشین مسافرتی ندارم پس نمیریم نشنال پارک

    یا زشته همه بند و بساطمون بیرون پخشه

    نه بابا اومدن و لذتشون رو دارن میبرن با همون امکانات همون لحظه شون

    جالبتر از این موصوع این بود که استاد وقتی تلفظ خیار رو اشتباه گفتن اون خانم اصلا حتی ذره ای واکنش نشون ندادن برای اینکه مسخره کنن یا هر چیزی

    کاملا جدی و بدون هیچ نگاه از بالا به پایینی توضیح دادن

    اصلا این صحنه ها رو من دیدم که گفتم اکی سارا تو زبانت تقریبا خوبه ولی چیزی نفهمی میتونی به راحتی بپرسی مردمم کمکت میکنن اتفاقا

    موصوع جالب دیگه این بود که استاد همیشه توی ساده ترین چیزام در حال پول سازیه

    واقعا احتمالش نبود که اول استاد بره سمت پدر خانواده و شرط رو ببازه؟

    چه شد که اول مادر خانواده که راحت متوجه میشد اومد جلو؟

    چه قدر خوبه که مایک و استاد روابط عالی ای داشتن

    اینکه به راحتی همدیگه رو در آغوش میگیرن

    چه قدر صدای پرنده ها اونجایی که بودین زیبا بود

    چه قدر خوبه آدم میتونه کنار خانوادش اون طوری که واقعا هست باشه بدون ماسک و نقاب ، بدون مسخره شدن یا هر چیز دیگه ای

    چه قدر اون آبشار زیبا بود ، خداروشکر توی چند سفر اخیر زندگیم همیشهبرنامه ها جوری پیش میرفت که به جای اینکه بیش از حد بریم پاساژ گردی میرفتیم موزه ها یا جاهای طبیعی مثل ابشار و جاده های جنگلی

    چه قدر آزادی آدمای اونجا رو دوست دارم ، هر لباسی که راحتن میپوشن

    و با هر فردی بدون اینکه کسی زیر سوال ببرتشون میتونن رفت و آمد داشته باشن

    چه قدر اون راحت بودن اون سه تا دختر رو دوست داشتم که زیر آبشار ایستاده بودن

    چه قدر اون سگه بامزه میومد بالا تازه صاحبش راهنمایی میکرد که از کدوم سمت بیاد بالا

    چه قدر این آزادی رو دوست دارم که هر کسی بایک پوشش آزاد ولی موجه میتونه بره توی این آبشار ها و زیرشون شنا کنه

    بارها این ابشارایی که رفتیم دلم خواسته شنا کنم ولی خب به خاطر قوانینی که بوده نرفتم ، مناسب نبوده ولی دلیل نمیشه نتونم برم جاهای دیگه ای مثل همینجا و امتحانش نکنم

    فک کنین ملیون ها سال تکامل باعث شده این آبشار توی جنگل رو ما ببینیم و لذت ببریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: