سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۲

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار طیبه عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

دیدن خانم مهربونی که اسمشو خوب یاد نگرفتم‌، بهم نشون داده طیبه جان برای ثروتمند بودن باید فقط به خدا تکیه زد و توانایی هایی که برای خلق ثروت داری ٫ تمام فاکتورهایی که لازم داری همینه. درون خودت و ارزش های وجودت نه هیچ عاملی بیرون از تو. برای موفقیت و شادی وثروت خودت مهمی ٫ چقدر دیدن الگوهای درست بهم کمک می‌کنه باورهام تغییر کنه و به خرافه های نسل های قبل نچسبم.

دمت گرم خانم مهربون خیلی ماشین پورشه تون بهتون میاد عالی بود ٫ تازه چقدر امریکا ماشین زیبا و لوکس داره، نمودِ بارز فراوانی ثروت.

حرف های خانم شایسته منو یاد اصالت درونم آورد ٫من هر کجا برم احساس غریبگی نمیکنم تمام جهان سرای من است و با روح های دیگر پیوند عمیق عاطفی ابدی دارم. همه ما صورت های مختلف در یک آیینه بزرگ نور به اسم خدا هستیم.

نبوغ در سادگی و زیبایی ست هرچه ساده تر باشی زیباییِ خیره کننده ای که در پس سادگی پنهان شده بیشتر بروز پیدا می‌کند(خونه خانم مهربونه)

تجربه هم صحبتی با غریبه‌ها‌، هدیه‌ی ارزشمندی است از طرف خدا. تو تجربیاتی از آدما یاد میگیری که اکه خودت بخوای تجربه کنی سالها زمان براش لازمه، پس هم باهوش وهم عاقل باش زیرا باهوش از تجربه خودش وعاقل از تجربه دیگران بهره می‌برد.

بسیار نکات زیبا از جمله احترام، ادب، مهمان نوازی، انسان دوستی، عشق، زیبایی، آرامش، صلح و سادگی وخدایی بودن رو در این جمع و رفتار این خانم زیبا هم مشاهده کردم. خدایا شکرت.

دیدن الگوهای با سن بالا بهم انرژی و هیجان بیشتر میده. میشه تا لحظه آخر عمر سالم و پر انرژی باشی و روی پاهای خودت سالم و سلامت بمونی کافیه با اصل خودت هماهنگی ایجاد کنی.

فرکانس اول صبح‌، اشتیاق دوباره برای دیدن ماجراهای این جهان مادی و ثبت اون در حافظه‌ی خاطرات من در دنیا و ایجاد احساس خوب و هدایت شدنت به اتفاقات خوب.

هر کجا نگاه میکنم زیباییست و اینجا بهشت در کالبد مادی خودش را نشان میدهد. اینجا یک قسمت از بهشت جاویدان خداست که به دست تو خلق می‌شود. برای همین باید دنبال بهشت در درون‌مان باشیم تا آن را در دنیای بیرون تجربه کنیم.

ما فقط برای تجربه‌ی این جهان آمده‌ایم. وقتی هدف‌مان را «لذت بردن از این سفر» انتخاب می‌کنیم و همه ی انسان ها را قسمتی از خدا و خود می‌داینم و تعصب های محدودکننده‌‌ی قبلی را کنار می‌گذاریم‌، با خودمان‌، خداوند و همه‌ی زیبایی‌های جهان اطراف‌مان هماهنگ می‌شویم.

این روزها با صدایت -که صدای خداست- از کیلومترها آن طرف‌تر عشق را تجربه می‌کنم. وقتی شرح دادی با عشق زندگی می‌کنیم و این زندگی واقعی است در هر روز که با شما تقسیمش کردیم‌، هیچ چیز را برای خودت نگه نداشتی و کارما و دارمای حیات را بخوبی نشان میدهید.

روی خوش زندگی :این چند کلمه بار معنایی برام داشت ٫
تو زمانی روی خوش زندگیت را میبینی که‌، روی خوشی به زندگی نشان دهی و شکرگزار باشی.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۲
    247MB
    16 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

563 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه فضائلی» در این صفحه: 1
  1. -
    فاطمه فضائلی گفته:
    مدت عضویت: 1262 روز

    سلامی به زیباییی خود امریکا

    انقدر که مردمش خفنند

    ینی عاشق این دوربینم که تا متوجه فیلم میشند ذوق زده رفتار میکنند

    با این فایل و فایلی که مهمونی تو طبیعت و کمپی داشتید من خیلی حس خوبی داشتم . من هر دو مادربزرگامو که خیلی خیلی بامحبت و عزیزدل و خیلیم خووشگل بودن رو از دست دادم

    اون فایل یاد مادربزرگ مادریم افتادم دقیقا شبیه ایشون مهربون و تپلی و خوشگل و حتی موبایلی که داشت و حالا هم تو این فایل مادر ایشون منو یاد مادربزرگ پدریم انداختند . مثل ایشون ریزه و همین سن و سال رو داشتند و موهای کوتاه و پوست سفید و خیلیم خیلیم مهربون

    تو تموم سالهایی که باهامون زندگی میکردند غیر دعاهای خوب وقتی از مدرسه میومدم چیز دیگه ای نمیگفتند . میگفت خانم مدیر میشی

    عزیزم

    دوست داشتم بنویسم اینو چون خیلی حس خوبی بهم داد یاد اون روزا افتادم تقریبا سه سال پیش

    استاد وقتی داشتید میگفتید زندگیتون همش لحظات مثبته . به این فکر کردم که فاطمه تو الان خیلی وقته اخلاقت و هماهنگیت با خونواده که کلا همه اعتقادات و همه چیزاتون متفاوته خیلییییییی عالی شده . خیلی برام تحسین برانگیز بودن و هستن همیشه ادمایی که خیلی خیلی مبادی اداب با پدرمادرشون رفتار و سخن دارند ولی من بخاطر باورای غلط و پریشونی و طلبکار بودنو اینا سعی هم میکردما ولی راضی کننده نبود برام چون ذهنم مسموم بود

    ارامش داری و استرس نداری

    تو خیابون و اتوبوس ادمهایی میبینی که بهت لبخند میزنند

    کسی دیگه برات درد و دل نمیکنه انرژیتو بکشه

    ترست از حیوونا و تاریکی از بین رفته

    و……

    این فقط یه ذره کار کردن بوده . بعدهااااا چی بشه . سبحان الله

    همین دیروز داشتم کارم و انجام میدادم و درحال مقایسه و ایده گرفتن بودم از بقیه و استرس و احساس به شدت بد . گفتم داره یه جای کار میلنگه

    من تا همین جاش قدم به قدمی اومدم جلو . الان قدم بعدیم همینه ولی اشتباهم چیه که حسم بده

    ولش کردم رفتم بیرون خرید و امروز صبح لبتابو باز کردم یه ذره به کارام برسم . خواستم یه فایلی گوش بدم و از خدا خواستم هدایتم کنه رسیدم به فایل لایو ۳

    و همه ی اشکالات من همونجا بود. الانم دارم کامنتاش میخونم فوق العاده ست الهی شکرت

    شاید یه هفته پیش ازین همه هدایت و حمایت خیلی تعجب میکردم ولی الان خیلی مطمئن میدونم راه و علت و قدم بعدی رو میگه بهم

    میدونی استاد ازون لحظه ای که فهمیدم اروم بگیرم هدایت میاد

    که باید قدم الانم رو انجام بدم

    هرررر چیزی رو بپرسم بهم جواب میده

    خیلی ارومم

    استاد دوماهه پیش تقریبا میخواستم برم کلاس دوتا نرم افزار جدید خیلی ریلکس نوشتم خدایا هزینه و کلاس و جاشون برام پیدا کن تو پیامای ذخیره ی واتساپمم نوشتم . چند روز بعدش مسافرت بودیم و نت نداشتم و عشق و حال برگشتنی نت رو روشن کردم دیدم پیام دوستم اومده فلان جا و قیمت و تدریس عالی . رفتیم ثبت نام و نگم چه استاد فوق العاده ای بود

    خدارو شکر

    اتفاقات قشنگ داره طبیعی رخ میده

    حدودا سه ماه پیش لیسانسم رو گرفتم و میخواستم قبلش پروژمو تحویل بدم . خب من بلد نبودم برنامه نویسی و دوستی که حتی اونم خدا فرستاد کمکم کرد و پروژه فارغ تحصیلی که یک نرم افزار بود رو تحویل دادم . موقع تحویلش صبحش خواستم بخونم و بگم خودم نوشتم گفتم ول کن بابا ننوشتی دیگه بلد نبودی. که چی؟ موقعی که ظهرش پیش استاد بودم گفت خب بگو و توضیحش بده گفتم راستش نمیدونم زیاد اگه میشه خودتون ببینید گفت کمک گرفتی گفتم اره استاد

    گفت اشکالی نداره و نمره عالی ای داد و تموم شد

    حالا این خاطره برامن طبیعی بود تا اینک چند روز پیش دوستم گفت مدرکتو گرفتی؟ گفتم اره و گفت پروژت باکی بود گفتم استاد فلانی دمش گرم خیلی خوب بود

    گفت بچه ها رو تا متوجه میشده پروژه خودشون نیست مینداخته تا ترم بعد عا تو چجوری انقدر راحت؟

    استاداینکه الان داشتید میگفتید زندگیتون سرشار از خیر و خوبیه به لطف الله . این خاطراتو گفتم که به این ذهن شیطون بلام بگم هویجی تو

    ازینا این چندماه زیاد دارم بگم

    یه جاهای خفنی رفتیم فقط تو همین فصل بهار

    و خیلی خوشگلتر شدم . موهام استاد . موهای نازنینم از عشق مثل قرص ماااااه نور میدن

    خدایا شکرت

    استاد این زندگیما میخوام چنان پربار کنممممم

    خیلی دوستت دارم استاد تپل قشنگم

    البته الان شما لاغر شدید ولی من فایلای قبلیم دیگه

    الان که ترکوندید قربونتون برم . حرف ندارید هردو . من از ته وجوودم این همه استقبال از تغییر و زیر بار نرفتن چیزایی که دوست ندارینو تحسین میکنم

    شاد و پرانرژی و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: