دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مینای عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت
واقعا خدارو شاکر و سپاسگزارم بخاطر این پل ارتباطی آسان از مکانی که من هستم تا آمریکا، با این همه فاصله. قبل از اینکه سفرنامه آمریکا رو نگاه کنم و دنبال کنم باورم نسبت به کشور آمریکا اینگونه بود که کشوری خشن باشه چون ورودی ذهنم نادرست بود. الان با بند بند وجودم نقش کنترل ورودی ها و نحوه این کار و نتیجه این کار رو میتونم درک کنم. چرا؟
چون به خاطر کنترل نکردن ورودی ها و اجازهی ورود دادن به ورودیهای نادرست، باورهای نادرست تشدید میشه. من فکر میکردم همه آمریکا مردمی نامهربان داشته باشه و همه چیز مستبدانه باشه. وقتی لحظاتی رو مینینم که چقدر این مردم به حریم هم احترام میزارن قند توی دلم آب میشه. وقتی دوربین به سمت هر یک از این اشخاص میره با لبخند ملیح و سلامی گرم ذوق آدمُ بیشتر میکنن.
جالبه هیچ فردی از دوربین فرار نمیکنه و با آغوش گرم سلام میکنن و دست تکان میدن. چقدر مهربانی تنها در یک سلام گنجانده شده. اگر خودم به تنهایی میخواستم این باور نادرستُ تصحیح کنم کار دشواری بود. خدا رو شاکرم که هدایت شدم به سایت استاد و تونستم به راحتی این باور رو اصلاح کنم به راحتی.
تمام این سفرنامه برای من، تقویت و اصلاح باور هاست. اینجاست که باید تمام شنیده هامو تبدیل به عمل کنم. استاد همیشه در حرفاشون به این موضوع تمرکز دارن که ذهن رو به دیدن نکات مثبت سوق بدیم
مشاهدهی فایلهای این سفرنامه نه تنها به من چگونگی تمرکز بر نکات مثبت رو در هر جایی که هستم، یاد میده، بلکه باعث شده ایمان من به آموزشهای استاد بیشتر بشه چون دارم نتیجهی آنچه استاد توضیح میدن رو مستقیماً مشاهده میکنم و درک میکنم چرا استاد به موضوع کنترل ذهن اینقدر تأکید دارند. من از زبان تصاویرِ فایلهای سفرنامه دارم یاد میگیرم که:
- به زیبایی های خیابانی که دارمن ازش رد می شم تمرکز کنم،
- به زیبایی های کشوری که دارم توش زندگی می کنم تمرکز کنم،
- به نکات مثبت ماشینی که استفاده میکنم تمرکز کنم
تا در مدار درست قرار بگیریم و به مکان درست هدایت بشم. من همیشه فکر میکردم اگه کسی با جزئیات، موضوعی که به من واگذار میشه رو توضیح بده، من رو ضعیف فرض کرده و باید خودمو نشون بدم و توانایی هایی که دارم رو ثابت کنم. با توضیح مریم نازنین در خصوص اخلاق استاد که همه چیز رو توضیح میدن متوجه شدم که، این فقط برداشت شخصی من بوده و من موضوع رو شخصی سازی میکردم و به نجوای ذهنم گوشم میدادم و طرف مقابل رو آدمی میدونستم که انگار فقط خودش همه چیز میدونه. الان متوجه شدم نباید موضوعات رو شخصی سازی کنم این نشان از دقتِ عملکرد طرف مقابلم هست و اینکه اون شخص مسئولیت پذیر هست و دنبال کاری با نتیجه مثبت هست.
این باور هم شناسایی شد. عادت دارم وقتی شخصی ماشین پارک میکنه نگاه کنم تا مهارت اون فرد در این زمینه رو یاد بگیرم. اما مریم زیبا با زبان تصویر به من آموختی که هرآنچه برای خود میخواهی برای دیگران هم بخواه.
یکبار که کلاس میرفتم یه آقایی از بچه های کلاس داشتن ماشینشون پارک میکردن و منم نگاه میکردم حتی از کنارش رد شدم و دوباره برگشتم نگاه کردم این آقا مکث کردن و من رد شدم بعد پارک کرد نه اینکه بخوام بهش بخندم فکر میکردم با نگاه کردن پارک دیگران من هم یاد میگیرم و اگه رفتم جایی ماشین پارک کنم بتونم. چقدر تفاوت نگاه ها وجود داره یکی میگه تمرکز بهم نریزم و منم تمرکز میکنم که آموزش ببینم در صورتی که باید دیدِ خودم رو درست کنم و به این باور برسم که، همیشه بهترین و راحت ترین جای پارک ماشین متعلق به من است.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۴150MB10 دقیقه
سلام استاد عزیزم و سلام به مریم گل 😍🌹🌹🌹
من این فایل و دیده بودم قبلا و خیلی خوشم اومده بود.پری روز که داشتیم کابینت آشپزخونه رو عوض میکردیم چون خیلی قدیمی شده بود..من آشپزخونه رو شستم و بابام داشت میگفت وایی حالا کی بره بالا دیوارا و سرامیکی رو تمیز کنه .ما یه جارو مثل جارویی که دست مایکه داشتیم من از اون استفاده کردم و سرامیک ها رو از سقف تا زمین با ایده ای که از مایک گرفته بود تمیز کردم هم لذت بردم هم پدرو مادرم گفتن وااای تو چقدر باهوشی چقدر فوق العاده ای…منم گفتم. ما اینیم دیگه…خیلی لذت بردم خیلی باحال بود…,😃😃😃😃🙃🙃
واقعا رنگ لباس استاد قشنگه…درختا فوق العاده تمیز و سرسبزن..خدارو شکر.
سلام به استاد عزیزم.و مریم و مایک و همه ی دوستان هم فرکانسی.
من تصمیم گرفتم متعهدانه روی باورهام کار کنم و به همراه دوره های اصلی سفر به امریکا رو هر روز ببینم. چون هیچ عامل بیرونی نمیتونه منو نجات بده و شرایطم رو عوض کنه.فقط باورهای منن که میتونن زندگی و شرایطم رو بهتر و بهتر کنن.وااااای من خیلی هیجان زدم از این همه ابزار راحت و آسون مثل اون وسیله ای که مایک باهاش ماشینا رو میشوره.چقدر راحته چقدر خلاقاته اس.یا اره ی استاد که خیلی راحت چوب رو میبره.آروی رو عشق است یه خونه ی متحرک که همه چیز توشه همه چیز. همه چی توش شگفت انگیره و زیباست.برق میزنه از زیبایی و تمیزی و کیفیت عالی.یا اون ایده ی مریم که باهاش غذا درست میکنه و اینقدر خوشمزه درمیاد.فوق العادس خیایا شکرت.
من خیلی لذت بردم از طبیعت و سرسبزی و درختان خیلی شاداب چقدر همه ی چمنا تمیزن چقدر آسمون قشنگه خدارو شکر که خداوند مارو با شما وصل کرد تا بفهمیم زندگی عاشقانه وجود داره اونم از نوع فوق العادش.طبیعت بکر و تمیز و چشم نواز وجود داره اونم از نوع خیلی خوبش.احساس خوب و سفر بدون دغدغه وجود داره.
باورایی که توی این فایل من یاد گرفتم اولیش اینه که ما از حل کردن تضادها انسان قوی تری میشیم.و این اگه به یک عادت تبدیل بشه و از حل تضادها لذت ببریم عالی میشه.باور اینکه هدف از زندگی لذت بردنه هدف آرامشه و استفاده از نعمتهای اطرافمون.
ما عادت کردیم که خودمونو زجر بدیم واسه ی یه پول واسه ی یه امتحان یه موقعیت و فراموش کردیم که کار کردن بصورت ذهنی چقدر ما رو جلو میبره و استرس و فشار به خودمون چقدر مارو عقب میندازه.