سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۷

به نام رب ،به نام تنها قدرت مطلق، به نام فرمانروای جهانیان، به نام پرودگارم ؛

خدایاشکرت برای این بغضی که دارم از تماشای زیبایی ها

خدایاشکرت بخاطر احساس خوبم که ازین فایل گرفتم

خدایاشکرت بخاطر نسیم خنک صبحگاهی که به پوستم میخوره

خدایاشکرت بخاطر صدای پرندگان که دارن حمدوستایش خدارو انجام میدن

خدایاشکرت برای شروع روزی دیگر

خدایاشکرت که اینجام و با زیبایی های این قسمت همراه شدم

خدایاشکرت برای این لحظه و این مکان

قسمت بیست و هفتمـ

•••اول از همه روحم پر کشید برای این بارون زیبا ، این نعمت پروردگار که با چه شدتی میباره و زمین رو داره سیراب میکنه خدایاشکرت چقدر صدای برخورد بارون به شیشه ماشین قشنگه و قدرت داره،چقدر اون هوای بارونی باحاله ،همین الان از پنجره یه نسیم خیلی خنکی میاد که بوی رطوبت داره،بوی بارون میده ،بوی نم خاک ،وای خدای من اینچیزا چقدر حسش قشنگه ، هربار که نفسش میکشم انگار تازه متولد شدم آره همچین حسیه.

•••«حالا که از پارکینگ Duty free استفاده میکنیم بریم ازشون خرید کنیم» این جمله برای من به معنی ارزشمندی کامل بود یعنی من اونقدر برای خودم ارزش قائلم که برای استفاده از پارکینگ باخرید کردنم ازت تشکر میکنم! چه حس خوبی که ازین جمله استاد گرفتم ، از توی این سفرنامه همه آموزشهای استادو میشه بصورت عملی ببینیم واقعا چقدر این سفرنامه عالیه ،هر چندوقت یکبار دوباره قسمتهای قبلی رو میبینم خیلی خیلی حس باحالیه.

••• من عاشق امریکام بخاطر این آزادی که در تمام جنبه ها داخلش وجود داره،یکیش بحث حجاب هست چقدر خوبه که آدمها آزادن تا به شیوه شخصی خودشون زندگی کنند به قول خانم شایسته بدون نقاب بتونن خودشون باشن، چیزی که مدتها بهش فکر کردم من دوس دارم جایی زندگی کنم که به عقایدم احترام گذاشته بشه و برای شخصی ترین مسائلم نخوام به کسی جواب پس بدم، حس آزادی و در کنار هم زندگی کردن بدون تعصبات مذهبی خیلی حس خوبیه ،به ما اینجور خورانده شده که خدا بی حجاب ها رو دوست نداره!!! و بیحجابها همواره مورد آزار و اذیت قرار میگیرن!!! من مدتی در شهر ساحلی اقامت داشتم و اونجا هربار عمدا با پوشش های متفاوتی میرفتم کنار دریا چه تجربیات قشنگی بود کسی بخاطر پوشش، دیگری رو قضاوت نمیکرد و من که گاهی بدون حجاب میرفتم تا دم دمای صبح تو ساحل و‌کنار دریا راه میرفتم اتفاقا تنها هم بودم هیچ‌گزندی بهم نرسید و کسی نگاه چپ نمیکرد، من قبول دارم باید طبق عرف جامعه باشیم اینجوری برامون بهتره اما مردم ما از نظر عقایدی خیلی پیشرفت کردن و‌چیزی که حکومت روش مانور میده دیگه درست نیست ، آدمها برای افراد بی حجاب همونقدر احترام قائلن که برای افراد دارای حجاب! من گاهی با مانتو و شال میرفتم کنار دریا ،گاهی با یه شومیز و بدون روسری، گاهی با آرایش، گاهی بدون آرایش ،گاهی بدون هیچ چیزی حتی موبایل نمیبردم و کفشم پام نبود!! گاهی با معمولی ترین لباسهای تو خونه ! و گاهی به محض اینکه از خواب بیدار میشدم همونجور ژولیده پولیده با چشم و صورت پف کرده بدون روسری !! و در تمام این شرایط چیز متفاوت یا نگاه بدی حس نکردم ، چه حس خوبی بود در معنای واقعی کلمه خودم بودم بدون نقاب ! و کسیم کاری نداشت .خب اینجا حکومت خودش رو‌مسئول بهشت و‌جهنم ما میدونه اما این قضیه برای من مهم نیست چون در هرحالتی شادم و نمیخام احساس خودم رو با توجه کردن به اینچیزها بد کنم ،من الان ازین مدل زندگیم خیلی لذت میبرم با اینکه فعلا تو روستا هستم و نمیتونم به شیوه قلبی خودم لباس بپوشم چون مردمان بیشتر روستا مذهبی هستن و خب توی محیط کوچیک قضاوتها زیاده اما معنای حجاب در ذهنم خیلی عوض شده ،دیگه تعصبی روش ندارم، آدمهای با پوشش متفاوت رو قضاوت نمیکنم اتفاقا تحسین میکنم که چقدر خودشه ، سعی میکنم حجاب نرمالی داشته باشم ، و درکل از این شرایط لذت ببرم ازین هوای پاک ،از راه رفتن روی خاک از بوی کاهگل ، از باغچه حیاطمون ،از مزرعه پربرکتمون ،از چاه آبی که داریم، از مسیری که هر پنجشنبه به قصد پیاده روی میرم و اون مسیره قبرستونه! اونجا تنهای تنها میشینم به مردن فکر میکنم تاریخای فوت و تولد مرده ها رو میخونم تعداد کمی هستن که عمرشون به صد سال رسیده ،به کوتاهی تجربه زمینی ام فکر میکنم ، به اینکه این مرده ها از زندگیشون چی میخاستن آیا بهش رسیدن و‌خشنود شدن یا دارن حسرت میخورن ؟ به اینکه این همه مرده چه درسی برام داره؟ و چطور باید زندگی کنم ؟ مسیر قبرستون یه راهیه که دوطرفش زمین های جو گندمه و تو اون مسیر وقتی تنها هستم خیلی لذت میبرم تو سکوت مطلق گاهیم فایل گوش میدم، قبلا مثل بقیه میرفتم فاتحه میفرستادم و طبق باورای مذهبی برای اموات طلب بخشش میکردم اما الان به این فکر میکنم که این فاتحه چه سودی برای اون مرده داره اون میت روحی بوده که برای تجربه به این زمین اومده و چیزهایی رو تجربه کرده که خودش فرکانس فرستاده بوده اینکه من براش طلب بخشس کنم اصلا دیدگاه درستی نیست و اصلا بخششی لازم نیست چرا فکر میکنیم اموات گناهکارن. و کلا تفکراتم عوض شده از وقتی زاویه دیدم رو‌عوض کردم این نوع نگاه باعث شده بیشتر به فکر لذت بردن باشم از هرچیزی سعی کنم لذت ببرم ، چون مثل این افراد روزی خواهم مرد و همین عمری که بهم داده شده که نمیدونم چقدرم هست رو با زیبایی زندگی کنم، به این فکر میکنم که اگه همین الان بمیرم آیا راضی خواهم بود ؟ و درکل سعی میکنم ازین فرصتی که در روستا هستم کمال استفاده رو کنم و ذهنم رو درگیر حاشیه نکنم.

••• چقدر امریکا کشور پیشرفته ای هست سیستم پرداخت رستوران همونجا روی میزه خیلی راحت صورت حسابت رو‌پرداخت میکنی و لازم‌نیست توی صف صندوق منتظر بمونی مخصوصا تو رستورانهای شلوغ ، و‌چقدرم برای رستوران سود داره خدایاشکرت برای پیشرفت های جهان خدایاشکرت برای امریکای ثروتمند و آزاد

••• چقدر عالی که شما بیخیال زیبایی های آبشارنیاگارا نشدید وخواستید با قایق تفریحی هم تو‌مسیر آبشار برید و ازین زاویه هم آبشار رو ببینید قطعا خیلی تجربه خوبی بوده ،اون بخارات آب اون پرنده ها ،عظمت آبشار وای خدا چه مناظری ، اونقدر قشنگ بودن که طاقت نیاوردم سرچ کردم تو‌گول و‌درموردش کلی عکس زیبا دیدم، کلی اطلاعات بدست آوردم .‌اتفاقا تو گوگل یه آبشاری رو تو استان خوزستان شهرستان دزفول به نام آبشار شِوی گفته بود نیاگاری ایرانه عکساشو دیدم‌اونهم به شدت قشنگ بود خدایاشکرت برای خلق اینهمه آثار هنری که به رخ ما کشیدی واقعا دست مریزاد الله مهربانم

••• عشق و رابطه شما خیلی قشنگه خیلی باهم هماهنگید برای هم ذوق دارید باهم ترانه میخونین ابراز احساسات میکنید خدایاشکرت که دارم این رابطه رو میبینم ،اینبار بیشتر درک میکنم اهمیت صلح درونی رو اینکه همواره به خودت متکی باشی نه به فرد توی رابطت، عاشق اون باشی ولی در درجه اول عاشق خودت باشی، براش ذوق کنی ولی اول واسه خودت ذوق داشته باشی ، بهش عشق بدی ولی اول عشقتو به خودت ابراز کنی . خدایاشکرت که درک میکنم دلیل شکستهای من تو روابطی که داشتم همین عدم صلح درونی بوده و باید از رابطه شما الگو بگیرم

خانم شایسته عزیز این فایل هم به زیبایی قسمت های قبلی بود که دیدم همیشه از زحماتتون سپاسگزارم اگه گاهی یادم رفت تو کامنتم تشکر کنم بدونید قلبا سپاسگزارتونم و دوستون دارم .

هرچی آرزوی خوبه مال تو

خدانگهدار