دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سجاد عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
این سفر برای من، تکنیک جالبی است برای تشخیص زیباییهای زندگی و شروع لذت بردن و احساس خوب داشتن، از همان جایی که هستی و نعمتهایی که همین حالا داری. این سفر برای من تجلی آگاهیهای روانشناسی ثروت هست. همان آگاهیهایی که ذهن تو را درتمام ابعاد زندگی ثروتمند میکنه و اجراشون اونقدر آزادی مالی و زمانی بهت میده تا به هرکجا که اراده میکنی سفرکنی وجهان زیبای خداوند رو بیشتر تجربه کنی و لذت ببری…
این سفر برای من راهنمایی عملی برای دستیابی به رویاهاست که با زبان تصاویر توی گوشم فریاد میزنه، دستیابی به زیباییهایی مثل نیاگارا، دستیابی به زندگی در مکانی زیبا مثل امریکا و به جاهایی که بهترین مکان، مردم، نعمتها، زیبایی ها، شرایط و…. داره، برای هر فردی امکان پذیر هست که، بتونه قوانین دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها و در زندگی اجرا کنه، این سفر مانند رویاهایی که رویا نیستند، بهم میگه میشه این نعمتهای رویایی رو نه فقط در ذهن یا تصاویر، بلکه در واقعیت تجربه کرد.
این سفر مانند ۱۲ قدم هست که با چگونه فکر خدا رو بخوانیم در قرآن، بهم قوانین رو یاد میده تا فکر خدا رو بخونم و بفهمم هر فرکانسی چه نتایجی رو رقم میزنه و احساس خوب = اتفاقات خوب چگونه کار میکنه و به چه شکل نعمتها و دستان خدا رو به سمتمون میاره،
مانند عشق و مودت، بهم یاد میده که کنار هم باشی اما به همدیگه نچسبی، اینقدر باخودت در صلح باشی که بعضی جاها استاد بدون مریم جانه اما مریم جان داره باعشق فراوان فایل تدوین میکنه.
مانند عزت نفس بهم یاد میده که به خودی خود، وجودت رو با ارزش و با لیاقت بدونی. قضاوت نکنی.
این سفر برای من نمود عینی جلسه ۶ دوره جهانبینی توحیدی هست که میگه: میشه چنین شرایطی از عشق، آرامش، ثروت، سلامتی و نعمت رو برای خودت بسازی، فقط به وسیله کنترل ذهنت.
مثل کشف قوانین زندگی بهم نشون میده که: میشه شرایط دلخواه رو برای خودت فراهم کنی نه با تقلا بلکه با برداشتن پات از روی ترمز.
مانند دوازده قدم، همینجور باگوش کردن به قلبت، هدیت خداوند رو بپذیری و اجازه بدی خداوند در یک فرایند تکاملی و آرام آرام بدون عجله ونگرانی، از مسیری لذت بخش تو رو به سمت شرایط دلخواهت هدایت کنه و قدم به قدم کیفیت زندگیت رو افزایش بده و مدارت رو بالاتر ببره.
این سفرنامه نمود عینی تمام آگاهی هایی است که در دورهها شنیدهام. این سفر به من نحوهی اجرای آن آگاهیها را عملا میآموزه و بهمون میگه که عباسمنشی زندگی کنیم و به غیر از عینک زیبایی بین و زیبایی جو، عینک دیگه ای بر چشمانمون نزنیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۷184MB13 دقیقه
خدایا تو مرا عاشق کردی و همان جلوه گریهای تو مرا به دام انداخت ، البته به لطف خودت من هم درس عاشقی و بندگی گرفتم و الا این امر شریف از عهده هرکسی بر نمی آید.
مستوری و مستی یعنی به حول و قوه الهی و با جذبه خدای سبحان ، لباس تقوی و لباس شریعت و دیانت پوشیدن و از معارف ناب مست شدن ، است .
خدایا تو مرا جذب کردی که هم عاشق شوم و هم در عرصه عشق گستاخی نداشته باشم و هم حرمتها را حفظ کنم و هم لحظه به لحظه لذت عاشقی را ببرم گرچه معتقدم ابتدا خدای سبحان به من نگاه و عاشقم کرد و دلم را برد چنانچه شاعر می گوید:
عشق از معشوق اول سر زند/
تا به عاشق جلوه دیگر کند/
بنابراین اگر در زیارات و عبادات، خود و تلاش خود را ببینیم حتما راه را اشتباه رفته ایم یعنی در همه مراحل عشق ورزی، باید حول و قوه حق را مشاهده کرد
یکی از علمای بزرگ می گوید:
زیارت نه قسمت است نه همت است و نه دعوت است بلکه عنایت خاص خداوند و حضرات معصومین است . یعنی مَزور (مورد زیارت) به ما توجه کرده که به پابوسشان برویم و با جذبه ایی که برقرار شد ، راه افتادیم.
امام خمینی در آداب الصلوه فرمودند: ما دو نوع سالک داریم
سالک مجذوب
مجذوب سالک
در مورد اول ، سالک آنقدر طی مسیر دارد تا بالاخره وصل می شود اما در مورد دوم ، ابتدا جذب می کنند سپس راههای کمالی بیشتر را طی می کنند.
حال حافظ می گوید: خدا که مجبور نبود شما را خلق کند بلکه او به شما توجه کرد و دوستتان داشت سپس خلقتان کرد و آداب بندگی را به شما آموزش داد گویا همه ما از ابتدا مجذوب سالک بودیم یعنی خدا چیزی در وجود ما دید که ما را جذب کرد و از آنجا که هرکسی همجنس خود را جذب می کند قطعا خدای سبحان هم وجود الهی ما را دید که جذبمان کرد لذا ابتدا انسان ها معشوق خدا بودند سپس وارد عرصه بندگی و
عاشق حضرت حق شدند.
کثیری از مردم در ظاهر عبادت می کنند اما لذتی نمی برند چون خود را همه کاره می دانند و تقوی ندارند و در وادی مستوری نیستند.
در مناجات شعبانیه عرض می کنیم :
خدایا هر کمالی در من هست مربوط به نگاه توست
خدایا مرا جزو کسانی قرار بده که صدای مرا می شنوی و چشم تو مرا می بیند و در اثر این توجه من واله و حیران و بی هوش و مست عاشقی تو گردم.
در دعای عرفه عرض می کنیم:
آیا ظهور غیر تو بیشتر از تو است؟ آسمان و زمین ظهور دارند اما تو ظهور نداشته باشی؟ تو کی غایب شدی که نیاز باشد راهنمایی مرا به سوی تو هدایت کند؟
کور باد چشمی که ظهور و هیمنه و سلطه تو را بر خودش نمی بیند.