سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۸

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار رضا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

خانم شایسته خودت اشاره کردی که از رها و آزاد بودن آب و جریان بدون توقفش لذت بردی؛ آب هیچ مرزی رو نمی شناسه و جریان زندگی و حرکتش رو ادامه میده؛ الان هم کلمات همون مرزهایی هستند که نمیتونند مانع جریان احساس بشن. این فایل هایی که تهیه میکنید رو نمیشه با کلمات توصیف کرد چون همش احساسه؛ همش شادیه؛ همش زیباییه و کلمات قادر به توصیف نیستند.

انقدر در حال و هوای آبشار نیاگارا قرار گرفتم و انقدر به زیبایی جزئیات رو به تصویر کشیدی که برای هرکی که آبشار رفته باشه درباره زیبایی ها و جزئیاتش توضیح بدم نمیتونه باور کنه که من خودم آبشار رو از نزدیک ندیدم و وقتی هم فکر میکنم واقعا از نزدیک دیدم، انقدر نزدیک بودم که حتی خیس شدنم روی عرشه کشتی در لحظه ای که از مقابل اون جریان پیوسته و عظیم آب میگذشتید رو احساس میکردم.

چند ماه قبل برای دیدن آبشار شوی در اطراف دزفول کلی مسیر طی کردم و هر طوری بود خودم رو به آبشار رسوندم و تجربه لذت دیدن آبشار از نزدیک رو در خاطرم دارم. البته وسعت و عظمت آبشار نیاگارا قابل مقایسه با آبشار شوی نیست ولی زیبایی های منحصربه فردی داره که شاید مهمترینش این باشه که آبشار رو از نقطه شروعش می بینی. یعنی آبشار تشکل شده از 33 چشمه که از دیواره کوه خارج میشه و زیبایی خاص خودش رو داره. از دل سنگ آب بیرون میاد و صحنه ای وصف نشدنی خلق کرده.

وقتی از بی مرز بودن جهان و جریان آب صحبت کردید یاد اون صحنه افتادم که حتی دیواره سنگی هم نمیتونه جلوی جریان آب رو بگیره و این آب نشانه ای واضح از جریان زندگیه که:

  • هیچ حد و مرزی نمیشناسه
  • هیچوقت از حرکت نمی ایسته
  • و تازه وقتی با موانع سخت برخورد کنه صدای زیبا خلق میکنه
  • وقتی به مانع ارتفاع میرسه آبشارهایی زیبا ایجاد میکنه
  • وقتی به دریا برسه عظمتی بی همتا خلق میکنه

هر مانع برای آب فرصتی است برای زیباتر شدن و چه عالی است که در زندگی مانند آب باشیم و تضادها و چالشهای زندگی رو به فرصتی برای زیباترشدن تبدیل کنیم. این مهم‌ترین هنری است که در آموزشهای استاد میشه آموخت. سالهاست در این کلاس هنرآموزی شرکت میکنم و هنری که امروز آموختم حاصل توجه، تکرار و تامل در گفته های استاد عباس منش است.

من با استاد عباس منش آب راکد شده در مرداب زندگیم را به جریان در آوردم و آموختم در مسیر زندگی به هر مانعی رسیدم چگونه از آن عبور کنم و هر بار زندگی من زیباتر و دیدنی تر شود. جریانی که فقط 4 سال از شروع آن می گذرد اما‌، نمی‌تونید تصورش کنید که‌، چقدر مرا از مرداب زندگیم دور کرده.

امروز که این ویدیو رو تماشا کردم ساعت 11:30 صبح بود در حالی که مشغول خوردن صبحانه در نهایت آرامش لازم برای شروع یک روز دیگر بودم و امروز تا حدودی معنای واقعی آزادی را درک میکنم. همین چندسال قبل بود که اگه نیم ساعت دیر از خواب بیدار میشدم خشم و ناراحتی وجودم را فرا میگرفت و تصور میکردم فرصت زندگی را از دست داده ام و امروز درآمد خوبی نخواهم داشت‌، چرا که سحرخیز نبوده ام. هر روز با نگرانی و استرس اینکه به اندازه نیازم فروش خواهم داشت یا نه‌، کرکره مغازه رو بالا می بردم و امروز بعد از فقط 4 سال که هنر به جریان انداختن زندگیم را از استاد آموختم آزاد و رها مشغول لذت بردن از سفر به دور آمریکا هستم و آزاد از حرکت عقربه های ساعت. چون دیگر ساعت برای من وقت زندگی کردن را تعیین نمی کند. آزاد از بودن در مکانی خاص، چون دیگر کسی برای من تعیین نمیکند در کجا حضور داشته باشم‌، آزاد از هر آنچه در گذشته مانع جریان زندگی من شده بود‌، موانعی که همین الان هم برای اطرافیانم (به خاطر باورهاشون) وجود دارند و مانع جریان زندگی ‌شان شده اند. اما من به لطف خدا در مسیری قرار گرفتم که راهنمای آن استادی است که رویای آزادی دارد، آزادی از هرآنچه مانع جریان زندگی است.

آزادی امروز من باعث شده که خیلی بهتر بتونم لذت سفر کردن همراه استاد رو تجربه کنم. چون اولین موضوع مهم برای شروع همچین سفری‌، آزادی است. آزادی از قید محدودیت‌هایی که نه شرایط بیرونی‌‌، بلکه ذهنت برای تو درست کرده است. چقدر زیبا استاد عباس منش به همراه خانم شایسته آزادی را زندگی می‌کنند و گوشه هایی از آن را برای ما به تصویر می‌کشند.

استاد عباس منش عزیز از روزی که با شما آشنا شدم شما را الگوی زندگی خودم قرار دادم. در شروع کار وقتی جریان زندگی شما را می دیدم‌، رویای من پیوستن به این جریان بود.

رویای من تجربه آزادی بود. آزادی زمانی، آزادی مکانی، آزادی مالی، آزاد در روابط، آزادی در کسب و کار و آزادی در هرآنچه جزئی از زندگی است و به لطف خدا و آموزشهای عالی شما بسیاری از تجربه های گذشته شما را که در دوره ها مختلف توضیح دادید را تجربه کرده ام و در ادامه این مسیر به دنبال تجربه های جدید شما هستم.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۸
    124MB
    9 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

498 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نگار سلیمانی» در این صفحه: 1
  1. -
    نگار سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 3066 روز

    سلام بر هر فرد ارزشمندی که این مطلب رو می خونه

    :)

    استاد جان یه چیز باحالی متوجه شدم. وقتی میرم سفر حالا چه با خانواده چه رفقا خیلی میشنوم که خب فلان جا رو دیدی دیگه میخوای چیکار دوباره بری یا مثلا اون کوه از همینجا دیده میشه نمیخواد بری نزدیکتر یا فلان خونه عکساش پره تو اینترنت چه کاریه این همه پول بدی بری اونجا ببینیش.

    خیلی دیدم که طرف می ره یه جایی که فقط بگه من اونجا رفتم. ازشم بپرسی هیچی از طعم اونجا متوجه نشده بس که مشغول شوآف بوده و یا حتی برای خیلیا فقط از دور دیدن کافیه.

    من خودم همیشه دوست دارم برم سوراخ سنبه های همه جارو بگردم. برم تو دل فضا. برم زندگیش کنم، تجربه ش کنم نه فقط دیدنش

    دوس دارم لمسش کنم نفسش بکشم و بهش دست بکشم.

    من عاشق تجربه ی فضاها و روح فضاها هستم و واقعا شما رو تحسین می کنم که فقط به دیدن آبشار نیاگارا اکتفا نکردین و با چهارتا دونه عکس به ضبط خاطره ش واسه بعدها دیدن موکولش نکردین.

    شما رو تحسین میکنم که چند روز رفتین اونجا و خیلی بیشتر تحسین می کنم بابت اینکه هر سه تا تون پایه ی هم هستین. یکی نمیگه بابا همونه دیگه این ورشو دیدی حالا چه کاریه بری از پایینم ببینی این همه صف وایستی لابه لای آدما.

    خوشحالم که شدین الگو واسم

    اینکه میشه خانوادگی رفت سفر بدون اینکه کسی غر بزنه، میشه یه جا رو تا تهِ تهِ تهش گشت و خسته نشد. میشه همواره از یک منظره ی ثابت، ویوهای مختلف رو دید و میشه حتی تو صف های طولانی لذت برد و خوشحال بود.

    خانم شایسته ی عزیز بسیار بسیار از همسفر بودن با شما لذت می برم. مرزها فقط در ذهن آدم هستند. اره. امیدوارم بتونم رهاتر از روزهای قبلم باشم و فاصله بین ذهن و روح رو کم کنم تا هرچیزی رو به سادگی باور کنم. مثل یه بچه که همه چیو زود باور میکنه

    راستی چون معمار و طراح شهر هستم با فایل خانه آبشار هم خیلیییییییییییی حال کردم و چون سرگرم رونمایی از پروژه ی خودم که اونم در ارتباط با تجربه فضاهای متنوع و دیدنشون از جنبه ها و ویوهای مختلف بود فرصت نکردم بیام بنویسم

    و دیگه اینکه توی یکی از متن هاتون که نوشته بودید قدرت نویسندگی و تحلیل و دید چند بعدی دارید و پروپوزالتون رو به استاد های مختلف می بردید و اونا بهتون می گفتن که خیلی خوب می تونی حرف بزنی و متقاعد کنی طرفتو من حس کردم شما هم معماری خوندید

    شاید این نتیجه گیری از اون چندتا جمله منطقی نباشه ولی واقعا اون موقع حسم گفت شما معماری خوندی…. :)

    من و دوستم سپیده که همکاریم خیلی با شماها همذات پنداری می کنیم

    من خودم رو شبیه خانم شایسته می بینم و سپید خودشو مثل استاد

    من موشکاف و تحلیلگر و با دقت و نگارنده م

    و سپید شیطونو خندونو راحت و تجربه گر و البته ریسک پذیر

    دوستتون دارم

    همواره با هم و البته با ما باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: