سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۹

به نام یکتا کیمیاگر هستی

سلام نام زیبای خداست، این نام زیبا را به مریم جان مهربان و استاد و تمام همسفران عزیزم تقدیمش میکنم.

انقدر ذوق زده و هیجان زده هستم که نمیدونم از کجا بگم براتون.

هم زمانی شروع این سفرنامه با تصمیم من برای شروع دوره جهان بینی توحیدی یکی شده بود.

من این هم زمانی رو یه نشونه دیدم که خیلی بادقت و با تعهد این سفرنامه رو دنبال کنم و الان خیلی خوشحالم که تا به اینجای سفر و قسمت 29 با ایمان و تعهدی که از خداوند گرفتم موفق بودم.

خانم شایسته میخوام یه مثال بزنم. مثلا اگر توی بدن کلسیم وجود نداشته باشه هرچقدر ویتامین “دی” به بدن برسه اثر نداره. یعنی ویتامین دی وقتی جذب بدن میشه که کلسیم باشه.

دقیقا این مثال با آموزه های استاد و فایل های بینظیر شما صدق میکنه.

من وقتی دوره های بینظیر استاد رو گوش میکنم و درکشون میکنم و در کنارش فایل ها و آگاهی هایی که شما به زبان تصاویر شرح میدیدن رو میبینم انگاررررر مثل همون ویتامین دی هست که جذب روح و ذهن من میشه.

چقدر من این حرف استاد رو درک میکنم که میگن من اونقدر خوشحال نمیشم که از من تعریف کنید، وقتی خیلی خوشحال میشم که از نتایجتون تعریف کنید.

خانم شایسته وقتی دیروز اخرین فایل نیاگارا رو دیدم، شب خوابی بسیار زیبا دیدم، توی خواب زیبایم برای مصاحبه در سفارت امریکا بودم و گفتم دنیا مرزی نداره مهم ایمان داشتنه به انتخابی که کردم و…

من از خواب بیدار شدم و واقعا حس کردم در آمریکا هستم انقدر برام عادی بود، انقدر حس و حال خوبی دارم که همسفر شما هستم.

یعنی این پذیرش ذهنم برام شگفتی بود، الان میفهمم ترکیب دوره جهان بینی و فایل سفرنامه چقدر داره سرعتم رو بیشتر میکنه.

الان درک میکنم که چقدر دارم از لحظه های زندگی لذت میبرم.(دو شب پیش از دیدن ماه زیبا به حدی به وجد اومده بودم که یاد ذوق کردن های شما و استاد در دیدن زیبایی ها افتادم، و الان همه سفرهام و هرجاهایی که میرم همینطوری ذوق زده هستم و آگاهانه به دنبال زیبایی ها میگردم و خداوند هم قشنگ هدایتت میکنه)

الان درک میکنم که چه لذتی داره خودت باشی

الان درک میکنم که بدون توجه به حرف مردم هر نوع لباسی بپوشی و غرق در عزت نفس باشی، و فقط بخاطر موجودیت فرکانسی.

الان درک میکنم باید دنبال عشق و علاقه ام باشم و بدونم اگه در اون زمینه متخصص بشم و باورهای ثروتم رو درست کنم به همه چب دست پیدا میکنم.

الان درک میکنم که استاد میگن هدف از این فایل ها فقط مثبت بودن و حال خوب نیست ماجرا و اصل یه چیز دیگست.

الان درک میکنم که باید آزاد و رها باشم و بدون هیچ محدودیتی راه خودم رو برم، راهی که به من احساس زنده بودن میده.

الان درک میکنم که به زیبایی های اطرافم، به آدم هااااا نچسبم و وابسته نباشم، من خدایی دارم که از بینهایت دست به من عشق هدیه میده.

الان درک میکنم که استاد میگه وقتی باوهامون تغییر میکنه دنیا هرروز و هرروز زیبایی های بیشتری بهمون میده.

الان درک میکنم که زیبایی های زندگی به سادگی به دست میاد،

من سادگی رو بیشتر از قبل درک کردم، ساده مهمانی بگیرم؛ ساده با غریبه ها حرف بزنم، ساده لذت ببرم و شادی های بزرگ بسازم.

الان درک میکنم که رابطه عاشقانه یعنی چی. یه جا استاد از مریم جان گفتند که اگر من دو ماه بهش زنگ هم نزنم اصلا چیزی نمیگه. الان وقتی به زبان تصاویر دیدم استاد تنها با مایک رفتن نیاگارا، این دفعه با عمق جانم درک کردم عشق واقعی و در صلح بودن یعنی چی.

الان درک میکنم درمورد چیزی که تجربه چندانی دربارش ندارم با قاطعیت حرف نزنم و شرطبندی نکنم.

الان درک میکنم عادت های قدیمی که زندگی رو به چرخه تکراری و کسل کننده کرده رو باید از بین ببرم.

الان سپاسگزاری واقعی رو بیشتر حس میکنم، انگار وقتی سپاسگزاری میکنم در تمام سلول های بدنم نام خدا رو میبینم.

الان لطیف شدن رو حس میکنم که فقط با دیدن نعمت ها و شگفتی های خداوند به راحتی اشک میریزم.

الان به تنهایی سفررفتن و سبک سفرکردن را یاد گرفته ام، کوله بارم را از هر چیز اضافی خالی میکنم و به سفر میروم.

الان درک میکنم که چقدررر فروانی ها داره بیشتر میشه، قبلا فراوانی رو در حد کلمه تکرارش میکردم الان با عمق جان فراوانی در اطرافم میبینم.

الان درک میکنم که چقدر انسان های مهربان وارد زندگی ام شده اند و خیلی ها حذف شده اند.

الان درک میکنم وقتی به دنبال عشق و علاقه ام رفتم و ایده های کاری به من الهام شد که به قول استاد اگر خودم میخواستم این کارارو بکنم سال ها طول میکشید و الان بیشتر درک میکنم که استاد میگن هدایت هرکس منحصر به خودشه.

و….

چقدرررررر زندگی شیرینه قند عسله

اگر بخوام باورها و نتایجی که در زندگی ام گرفته ام را بگویم روزها و ماه ها طول میکشد و فکر میکنم تمام هم نمیشود.

چقدر من این خانم مهربون رو دوست دارم که باهاش صحبت کردیم، چه گل های خوشبویی مثل یه پروانه به دورشون میچرخیدم.

این گل daylily که به فارسی بهش سوسن زرد میگن و یه گیاه چند سالس برام یه درس بزرگ از استاد رو یادآوری کرد.

مهم نیست که دیروز زندگیت چجوری بوده، چه باورهایی داشتی و چه نتایجی گرفتی، میتونی از امروز یه زندگی جدید رو شروع کنی، چون اون نتایج با باورهای قبلیت بوده پس الان باورهای جدید بساز ایمان داشته باش و بهشون عمل کن قطعا نتایج تغییر میکنه.

الان این رو هم درک میکنم که استاد میگن از طبیعت میشه قوانین دنیا رو یاد گرفت

قربون خدای قشنگم برم که با طبیعتش کلی درس به ما میده.

خانم شایسته چقدر مردم آمریکا مهربانند، چقدر دوست داشتنی اند، و شما با باورها وفرکانس هایی که میفرستید فقط این نوع ادم ها را که بوی خدا میدهند را جذب میکنید.

من بوی خدارو از همین جا حس میکنم.

اینا بهمون یاد داد که چقدر لذت بردن اسونه

وقتی دنبال عشق و علاقت بری هرروز لذت بیشتری رو تجربه میکنی.

و یه چیز جالب اینه از قسمت اول تا به این قسمت کامنت های همسفرامون خیلی تکامل پیدا کرده، هرروز شیرین تر و قشنگ تر میشه، Wooooow اصلا فوق العادست، حتی فراوانی در کامنت های عالی هم صدق میکنه و من بعد دیدن فایل ها و یادگرفتن درسام، کامنت هارو میخونم و خیلی یاد میگیرم.

سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که انقدر دوستان خوبی در سایت دارم و مریم جانی که باعشق برایمان فیلم برداری و تدوین میکند.

زندگیتون سرشار از سلامتی، عشق و ثروت باشه.

به نام یکتا کیمیاگر هستی

سلام دوست من

ممنونم از حسن توجه شما.

واقعا هدایت خداوند بینظیره.

هرجا ازش یه خواسته ای داشته باشی و باور داشته باشی بهت میده کن فیکون میکنه.

هدایت شما هم به نوشته های من هدایت خدای مهربانم بود که با دستانی از دستان خودش با شما حرف زد.

واقعا چقدر شیرینه این هدایت خدا

چقدر زیباست هم صحبتی با خدا.

زندگیتون سرشار از خدا و خدا و خدا و….

سلام دوست عزیز و مهربانم

سپاسگزارم از عشق زیبای درونت

رفتم دوباره کامنتی که نوشتم رو خوندم، واقعا حسم خیلی عالی تر شد

واقعا با تمام وجود حس میکنم که خدا میگه ما مینویسیم، خدا علیرضا جان رو به این متن هدایت کرد

خدا بهش گفت بنویس، خدا به من میگه و برات مینویسم

الان خدا دلیل همین لبخند روی صورتمه

عاشقشم من

زندگیت سرشار از لحظات ناب خدایی

دوستت دارم