سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۰

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار زهرا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

نمی‌دونم چجوری احساسم رو بنویسم. می‌دونی وقتی این فایل در حال دانلود بود اشکام جاری شدن از شدت ذوق، از این همه شگفتی، از این دنیا‌، از دوره ها‌، آموزش‌ها و فایل های بی نظیر شما.

خودم تعجب می‌کردم که‌، من همیشه با دیدن تصاویر اشکام جاری می‌شد‌، ولی این دفعه فرق داشت. دارم تکاملم رو حس می‌کنم.

مریم جان میدونی‌، انگار خدارو نفس می‌کشم، خدارو می‌بینم، خدا رو لمسش می‌کنم، خدارو میشنوم، طعم خدارو حس می‌کنم. الان فهمیدم من چند روزی بود یه دعایی می‌کردم، این دعا هم به علت این فایل های بینظیر بهم الهام شد،الان مینویسم براتون: 

  • خدایا حس بویایی ام رو انقدر قوی کن که‌، بوی تورو همه جا حس کنم.
  • خدایا حس شنوایی ام رو انقدر قوی کن که‌، صدای تو رو، الهامات تو رو بشنوم.
  • خدایا حس لامسه ام رو انقدر قوی کن که‌، همه جا تو رو لمس کنم، حست کنم.
  • حس بینایی ام رو انقدر قوی کن که‌، همه جا تو رو ببینم، نشانه هایی که برام میفرستی رو ببینم.
  • حس چشایی ام رو انقدر قوی کن که‌، طعم تورو همه جا بچشم.

این فایل تداعی کننده هماهنگی با اصل و خدا بود. اینجاست که استاد میگه: عاشق و وابسته خدات باش، همه عاشقت میشن.

این خونه دنج و خودمونی و جملات زیبایی که نوشته بود:« ازتون خواهش میکنم بهشون دست نزنید و لمس نکنید و فقط ازشون لذت ببرید(به قول مریم جان من دیوانه شدم چه درسی رو باز بهم یاداوری کرد:

اینکه از زیبایی ها گذر کنیم و بدونیم چیزای زیباتری در انتظارمونه، بهشون نچسبیم و وابسته نباشیم. وابستگیمون بشه خدا، سر خم کردنمون واسه خدا بشه، از همه چیز و همه کس گذر کنیم و رها باشیم و فقط و فقط به رب یکتا وابسته باشیم. اونوقته که خداوند‌ از بینهایت دست به ما عشق هدیه میده؛ با توحید بهمون ثروت میده، مارو عزیز و بزرگ میکنه، بهمون آگاهی میده، مارو هدایت میکنه و..)

رابطه عاشقانه رو بهتر و بهتر درک کردم اونجایی که استاد با عشق گفت: «قهوه و لیوانت رو گذاشتم اونجا، بغلش شیر اصل هم هست». عشق یعنی همین، همینقدر مهربانی، همینقدر توجه، همینقدر رهایی)

الان میفهمم که خداوند پیام هاش رو از طریق این شگفتی هاش به گوشمون می‌رسونه؛ می‌فهمم که‌، هرروز باید ذهنم رو هرس کنم، بهش غذای خوب بدم و اون شاخ و برگ های اضافیش رو بگیرم؛ میفهمم که با صبرکردن البته با امید و عشق و انگیزه، و طی کردن تکامل میشه به یه پروانه ای زیبا تبدیل شد که آزاد و رها مثل آبشار زیبا باشیم؛ میفهمم که آگاهانه دنبال فراوانی باشم(فراوانی ادم های فوق العاده، فراوانی ثروت بی اندازه، فراوانی عشق، فراوانی متخصصین، فراوانی زیبایی ها و فراوانی همه چیز؛

استاد در یک فایل توحیدی (فکر کنم قسمت ۵) میگه: «اصلا نمیفهمم یعنی چی مردم میرن پست های یکی دیگه رو میخونن و فالوور جمع میکنن»، الان من میفهمم که استاد چی میگن، وقتی از اون موقعی که من اینستا رو پاک کردم و فقط و فقط توی سایت هستم و کامنت های بینظیر دوستانم در سایت و آموزه های شگفت انگیز استاد رو می‌بینم و حتی کنترل تلویزیون به دستم نمی‌خوره‌، تغییرات زندگیم رو دارم می‌بینم.

خانم شایسته شما یک جا گفتین: “سفر به زندگیمون عمق می بخشد”: کاملا حسش میکنم، از موقعی که در این سفر همراهتون هستم پیشرفت های خودم و پیشرفت های دوستانم را میبینم و میخوانم، حتی کلام دوستانم عمق بیشتری پیدا کرده.

مریم جان‌، این سفر بهترین راهنمایم بوده است‌، راهنمایی که همواره به خاطرم می‌آورد:

شاد باش و از زندگی لذت ببر. برای شاد بودنت دنبال دلیل نگرد. برای شادبودنت به رب متصل شو، باهاش یکی شو. برای شادبودنت دنبال این که فلان خواسته وارد زندگیت بشه‌، نباش. برای شاد بودنت از چیزهای ساده کلی ذوق و شوق داشته باش. برای شاد بودنت از ناخواسته هات گذر کن. برای شاد بودنت توی دل هر اتفاق دنبال چیزای قشنگ باش. برای شادبودنت به نشانه ها و الهام درونیت عمل کن. برای شادبودنت از نفس کشیدنت لذت ببر، به غریبه ها لبخند بزن، خیلی سبک سفر کن؛ خیلی راحت بشین کف زمین و استراحت کن، روی چمن های سبز دراز بکش.

برای شادبودنت‌، همین الان با عزیزانت خاطره های خوب بساز، از بودن کنارشون عشق و حال کن. هرلحظه از نعمت های زندگیت به وجد بیا و سپاسگزاری کن. برای شادبودنت دنبال سادگی باش، هرجور راحتی لباس بپوش. دنبال راضی کردن ادم ها نباش. از قید و بندهایی که ادم ها درست کردن رها باش و سبک زندگی شخصی خودت رو داشته باش.

مریم جانم چقدر این فایل ها برای کسی که‌، با تعهد و عشق به دنبال عمل کردن به این آگاهی ها باشه‌، ناب و مثل الماس میمونه. اصلا من اسم این فایل ها رو میذارم: “دوره سفر به دور امریکا”

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۰
    180MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

365 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «صدف صادقی» در این صفحه: 1
  1. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 663 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام

    دیدن این قسمت برای من مصادف شد با کار کردن روی قسمت دسته باورهای ثروت ساز

    امروز داشتم کامنت هایی رو می خوندم که در مورد این بود که ما نباید دنبال مشتری بریم

    ما باید کیفیت کارمون رو ببریم بالا

    به همون اندازه مشتری خودش توسط جهان هدایت میشه

    اره ، من باید سمت خودم رو انجام بدم یعنی باید کارمو درست انجام بدم ، اگه کار خودم رو ول. کنم بیام به جاش کاری که جهان باید انجام بده رو انجام بدم وارد یک‌ سیکل معیوبی میشم که از پیشرفت و بهبود باز میمونم و این با قوانین جهان مقایرت داره در نتیجه جهان به این شیوه کار من پاداش نمیده

    دقیقا این خانم همین کار رو کرد

    تو یه جای دور اومد توی جایی که بود با تمرکز بالا و با عشق و انگیزه کارشو انجام میداد

    از تمیزی اونجا. ، از ابتکاراتی که انجام داده بود ، از عشقی که منتقل می کرد بوسیله کارش به دیگران ، از مهارت کیک پزی و از مهارت چیدمانش و …..

    مشتری هم خودش اومد دیگه ! چطور ؟ استاد که نمیشناختش ، یه نفر دست خدا شد و معرفیش کرد

    اگه اون خانم به جای تمرکز روی بهبود کارش ، منتظر و نگران ‌‌دنبال مشتری بود اصلا فرکانس مناسبی ارسال می کرد واسه جذب مشتری ؟ یا برعکس دفع می کرد

    این اصل اساسی رو باید دائما به خودم یادآور بشم

    من عمیقا قبولش دارم و همیشه رعایت می کردم باز یه مدت میرم روی کارم میبینم یه عده چنان تبلیغات جذابی می کنن افراد نزدیک خودم و اجازه نفوذ میدم و یه جورایی تحت تاثیر قرار میگیرم و اصل رو یادم میره

    ولی اصل اینه که من قرار نیست همرنگ جامعه‌ی باشم که داره مسیر رو اشتباه میره دور سر خودش می چرخونه ، چند روز یادم میرم و میرم به اون شیوه عمل کنم البته ناخودآگاه خودمم نمی فهمم بعد میبینم خدا حالم یه جوری شده اون اشتیاق و عشق کارم تبدیل شده به نگرانی و ترس

    میبینم مسیر رو دارم اشتباه میرم و دوباره بر می‌گردم‌

    و خدا رو شکر سریع

    یکی از نتایجی که گرفتم و می خواستم قانون رو به خودم ثابت کنم تونستم بدون آگهی کردن ، بدون اینستا یه ملکی رو بفروشم و کمیسیون 5٪ بگیرم

    شغلی که میگن اصلش تبلیغات و نبض کاره ! شغل املاک

    و با تست کردنش واقعا ایمانم بیشتر شده خیالم راحت شده

    بازم میبینم اطرافیان اکثرا دارن ( نه‌ همه‌) دارن انجام میدن یادم میره

    اصلا چرا باید توجه بکنم‌ …. فقط باید به افرادی توجه کنم که الگو مناسبی برام هستن

    چون من خالق زندگیمو و با توجه خودم خلق میکنم

    پس دلیلی نداره توجه کنم به فردی که مسیر و نتیجه اش رو‌ دوست ندارم و دلیل هم نداره قضاوتش کنم حتی

    هر کسی در مدار خودش داره نقش خودش رو در جهان هستی ایفا می کنه

    و من هم مسیر خودم رو پیدا کردم

    امروز صبح هدایت شدم به به الگوهای خارجی تو کارم جالبه که هوش هدایت میشم به افرادی که تو امریکا هستن و افرادی که مهاجرت کردن تو‌امریکا

    البته من تارگتم فعلا روی کسب و کارم و ثروت هست و دورنمایی به مهاجرت دارم

    طبق آموزه های استادم می خوام‌اول تو جایی مه هستم از نظر موفقیت درآمد قدرت اعتماد به نفس به حد خوبی برسم که با نیروی اون قدم بعدیم مهاجرت رو انجام بدهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: