سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۱ - صفحه 2

568 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرشید حیدری گفته:
    مدت عضویت: 3549 روز

    واقعا خدا رو شکر که شما هستید

    علت این که سلام نکردم اینه که احساس میکنم با شما هستم در کنار شما

    خیلی حس خوبیه که هر روز بلند میشی میبینی یه فایل جدید روی سایت هست

    به نظرم ما خیلی از استاد عباسمنش خوش شانس تر بودیم میدونید چرا؟

    چون اون این الگو ها یا ایده ها رو نداشته ولی ما توسط شما عزیزان این درخواست ها رو به جهان میدیم

    خدا رو شکر

    خدا رو بینهایت سپاس

    تشکر ویژه از خانم شایسته استاد و میکائیل

    عاشقتونم?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    ابراهیم بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 2322 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز و خانوم شایسته عزیز و مایک دوست داشتنی

    باورم نمیشه من توی این دو سه روزه همش داشتم این فکر و ارزو رو مرور میکردم که کی خانوم شایسته عزیز یه فایلی که توی شب اتفاق میفته و رو برامون بفرسته و کلا یه زمانی از زندگیتون توی شب رو به نمایش بزارید الان که این فایل رو دیدم بیشتر متوجه این شدم که تمام چیزهایی که ما بهش فکر میکنیم رو میتونیم تجربه کنیم حالا دیر یا زود اتفاق افتادنش برمیگرده به باور و ظرفی که در حال حاضر داریم (خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که منو به این زودی به یکی از ارزوهام رسوند ) و از شما خانوم شایسته عزیز تشکر میکنم که دستی از دستهای خداوند شدید و منو بینهایت با این فایل خوشحال کردید . خدایا ممنونم از این که منو هدایت کردی برای دیدن این فایل زیبا و ارزشمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مجتبی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 3065 روز

    ممنونم……خیلی قشنگ بود…….

    چهره استاد چه قدر نورانی شده…چه برقی توی چشماش هست…ماشاالله مشخصه که خیلی خوب افکارها تحت کنترلش هستن و باورهای بی نظیر دارن براش کار خودشونو میکنن….خیلی قشنگه که شما دو نفر و همه بچه های سایت از موقعی که به دنیا اومدیم ،شایدم قبل تولد هممون خواسته مشترکمون این بوده که فقط میخواییم شاد باشیم تو این دنیا،فقط میخواییم لذت ببریم از هر چی…..

    کاری نداریم بقیه چی میگن،چی کار میکنن،کجاها میرن،به چی فکر میکنن….ولی ما میخواییم چند صبایی که زنده ایم فقط در آرامش،در فرکانس خدا باشیم…چون انصافا خیلی بهمون حال میده…بد جور فرکانس خفن و بی نظیریه……راستش به نظرم چون اصل ما از خداست روحمون جنسش خداست فقط با خودش،هر چی که از جنس فرکانس خودش باشه حال میکنه…اینجوریه دیگه….

    به نظرم روح بقیه آدمای دیگه هم حتما اینجوریه ولی باز همون مسئله همیشگی یعنی ذهن و افکار که ردپاشون همه جا پیدا میشه اجازه نمیده،،مقاومت میکنه…البته این ذهن شریف بنده خدا این جوری تربیت شده

    وگرنه هر جور بارش بیاری برات همونا رو میاره…اگر چه استاد توی فایلها گفتن که طبیعت ذهن منفی هست کلا.حالا به هر حال باید بپذیریم…مثل عقرب که نیش میزنه،یا گرگ که وحشیه،یا مار که نیش میزنه،ذهن هم اینجوری هست کلا باید هر روز،هر لحظه مواظبش باشیم،که بهمون حمله نکنه…..یعنی کنترلش کنیم نه اون ما رو کنترل کنه…که خدا رو شکر این قدرت رو خدا به ما داده….

    مرسی از آرامش شب…مرسی از لحظات زیبایی که فیلم گرفتید….کم کم داریم 24 ساعت شما و استاد رو میبینیم که در عمل چه جوری دارید کار میکنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    شهرام گفته:
    مدت عضویت: 2683 روز

    (پری ناز)

    با نام خدای بزرگم شروع به نوشتن می کنم.استاد جان و خانم شایسته مهربانم سلام.من خیلی اهل کامنت گذاشتن نیستم اما یه جاهایی دیگه من نیستم که می نویسم احساسش میاد که پری ناز برو و الان شروع به نوشتن بکن انگار که همه مطالب از قبل بهم گفته میشه.می دونین من اولین چیزی که توی وجود شما میبینم مریم جان شایسته چیه؟عاشق زندگی کردن و لذت بردنین.اصلا از شروع صحبت هاتون اون انرژی و خوشحالی بی پایان تون بهم منتقل میشه.آدم رو زنده میکنین و تازه یادم می افته خدایا من زنده ام و دارم نفس میکشم و چه موهبتی از این بالاتر که قلبم ضربان داره و نفسم میره و میاد.بی نهایت احترامی که بین شما و استاد هست توی گفتگوی محاوره ای تون رو تحسین میکنم و حتی تصمیم گرفتم به همین شکل با همسرم رفتار کنم.عشق بین شما رو تحسین می کنم چون از نگاه های استاد توی دوربین کاملا همه چی واضحه و نیازی به صحبت نیست.وقتی استاد از صدای شب گفتن و شما اون راحتی تون رو کنار گذاشتین و گفتین می خواین صدای جیر جیرک ها رو بگیرین یه انرژی بزرگی از این همه آرامش تون وارد قلبم شد و من رو از روی تخت بلند کرد.چقدر راحت اون صفا و صمیمیت تون از پشت دوربین وارد قلب ما میشهمن از بچگی از تاریکی می ترسیدم دقیقا مثل شما اما زمانایی که پدرم کنارم بود یه دل شیری پیدا می کردم که نگو و نپرس.بعد ازدواجم هم اون دل شیر رو همسرم بهم داد.راستش این صفا و صمیمتی که عاشقانه تحسین میکنم توی وجود شما رو سالهاست توی قلب همسرم می بینم و ناخواسته تحسینش می کردم.الان می فهمم خدای من چقدر من نعمت دارم و ازشون غافل بودم.اون درختی که نور بهش انداختین رو جوری تماشا می کردم با دقت انگار که تا حالا اصلا درختی ندیدم.بله به نظرم زندگی بی نهایت زیباست کافیه فقط تماشا کنیم و از عمق جان مون نفس بکشیم و این همه لذت رو حتی بو بکشیم چون اعتقاد دارم وقتی توی حس و حال خوب هستیم اون دقایق حتی یه بوی خاصی دارن که میشه با لذت بکشیمشون توی ریه هامون و آرامشش رو به قلبمون بفرستیم.مریم بانوی عزیزم خداوند هر لحظش قلبت رو مالامال از عشقش بکنه و ما سال های سال از وجود نازنینت لذت ببریم?

    منتظر فایل های بعدی تون هستیم خدا می دونه فقط قراره دوباره چه لحظاتی رو تجربه بکنیم.

    روز و روزگارتون پر از عطر خدا?‍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2867 روز

    سلاااااااااااااااااااااااااام

    استااااد خانم شایستهههههههه و بروبچچ

    خیلی خوش حالم که این نظر دارم میذارم

    استاد دلم تنگ میشه همش برای اگاهیی هایی که در مورد قوانین میگین ، دقیقا حرفاتون لمس کردم وقتی توی فرکانس چیزی نباشی اصلا سراغش نمیری ، منم دقیقا فایلهای سفرنامه رو تا یه جایی دیده بودم

    ولی با چند روز فاصله اومدم دیروز شروع کردم به دیدن همشون چقد حال کردم بخدا

    مخصوصا اون ادمهایی که باهاشون برخورد داشتین ، چون منم وقتی روی خودم شروع کردم کار کردن برخورد با ادماهای غریبه خیلی برام شگفت انگیز بود

    مخصوصا افرادی که هم جنس فرکانس مثبت میبودن خداروشکرر واقعا

    دیروز بقیه سفرنامه ها رو یکی یکی دیدم

    و الان همزمان که داشتم صبحونه میخوردم گوشی رو روبروم گذاشته بودم و همزمان به حرفاتون گوش میدادم واقعا دلم تنگ شده بود براتون خیلی زیاد

    مخصوصا وقتی از قوانین حرف میزنید خیلی یه جور دیگه میشم

    اینقدر که فرکانسات خالص شده

    من عاشق اون فضای دنج و ساکت و اروم و با صدای جیرجیرکای استیت پارک شدم

    واقعا منم خیلی دلم خواست که تجربش کنم

    حتی یادمِ که اوایل فیلم هایی از پرادایس میدیدم با خودم میگفتم استاد توی اون کلبه توی شب وقتی میخواد بخوابه چه لذت میبره چون فضای سکوت روی دریاچه واقعاا بنظرمممم خیلییی لذت بخشِ

    خیلیییی خیلییییییی زیاد دوستتون دارم

    ابشار نیاگاراااااااااااا عالیی بود من قبلا اسمش فقط شنیده بودمممم

    اینکه از نزدیک ببینمش اونم با قاب دوربین شما واقعا یه چیز دیگه بود

    استاااااااااااد خیلی دوستت دارم خیلییییی زیاد زیاد

    اون قسمتتت که داشتین به سنجاب و اون پرنده هااااا غذا میدادین چقدرررر خدای من خوب بووووود خیلی فان و بامزه بود اصلا عکس العمل اون موجودات برام خیلی شادی اور بود مخصوصا اون سنجاب کوچولوو ناز که داشت غذا رو با دندوناش مزه مزه میگرد و خورد خورد تیکه تیکه میکرد

    چه جالب استاد سنجاب اون غذا رو یهو قورت نداد بلکه مزه مزه کرد و با دندوناش اونو کوچیک کوچیک گاز زد واقعااا این خودش نماد طی کردن تکاملِ بزرگ فکر کردن و کوچیک قدم برداشتن

    شاید اگر سنجاب اون غذا رو یهو میخواست قورت میداد خفه میشد.

    واییی استاد اون موزه رو حتما برید من که خودم عاشق موزه و اینجور جاهاممم، استااااااااااد عاشقتمممم

    راستییی استاد خیلی دارم به این نگاه میرسممم که چقدررر سطح فکر و نوع فکر مردم و کشور امریکا با ایران متفاوتِ اصلا برعکس هم هستن ، و فکر میکنم این خودش نشونس از اینکه افکار غالب چقدر در کیفییت و سطح زندگی آدمهااا تأثیر گذار هست.

    راستیییی من دوره راهنماییی عملی دارم مداوم گوش میدم

    بعد از این همه مدت الان دارم میفهممم اون دوره و اگاهیی هاش چقدرررررر ناب و فوق العاده هستن چند روزی دقیق نمیدونم چه فرکانسیی بودم و هرچی فکر میکردم که دقیقا چرا اینطوریم ذهنم به جایی نمیرسید اتفاقی که افتاد این بود که خودم گلوله باران کردم

    به فایلهااا و حس میکنم حال هوا و شوق و ذوقم داره بیشتر بیشتر میشه هر روز

    خداروووووووشکررررر

    استااااااااد بخدا عاشقتمممم

    خانم شایستههههه خیلی دوستت دارم

    از طرف من به مایک هم بگین خیلی دوستت داریم ????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    فرشته نورسته گفته:
    مدت عضویت: 2185 روز

    با سلام و خدا قوت خدمت استاد و خانم شایسته.

    ممنونم بابت کلیپ هایی که میذارین.

    نکته ی خوب این کلیپ از نظر من این بود که چقدر حس خوبیه شب موقع خواب به اتفاقات خوب همون روز دوباره فکر کنیم.خودبخود لبخند میاد رو لب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 3041 روز

    سلام مریم شایسته عزیزم

    آخه من چی بگم

    هرچی در سفر نامه دور آمریکا جلوتر میریم من مشتاقتر و دیوونه تر میشم

    الان ک فیلم رو نگاه میکردم نمیتونسم جلوی اشکهامو بگیرم

    اصلا چرا بگیرم

    با شوق اشک میریختمو میریزم

    و با خدا حرف میزدم

    از اینکه چقد سپاسگزارشم ک میبینم اینهمه زیبایی رو از دوربین شما و با چشمهایی که خدا بهم داده

    و با تمام سلولهای تنم حسشون میکنم

    تمام ارامش دریا و موجی ک ب ساحل آهسته میخورد

    گرمای ابی ک استاد گفتو با پوستم حس کردم

    و بعدش تو ار وی تو رختخواب اون ارامشی ک تو نگاه استاد و صدای ارامشبخش شمابود منو ب گریه انداخت و ب خدا گفتم …نمیتونم بگم

    اصلا چقدر احساس نزدیک بودن ب خدا دارم الان

    و وقتی رفتین بیرون تو تاریکی

    چ ارامشی داشت

    من عاشق صدای جیرجیرکام

    یه چیزی بگم

    هواکش خونه ما گاهی صدای جیر جیر ازش میاد و من ب عشق صدای جیر جیرک دوست دارم صدا کنه و

    و خلاصه وقتی گفتین بریم ببینیم استادو… و استاد از پنجره سرشو اونجوری بیرون اورد نمیدونسم بخندم یا گریه کنم

    هر دوش قاطی بود

    مثل دیوانه ها

    و الانم نمیدونم اصلا چی نوشتم

    فقط نوشتم

    خدایا عاشقتم????????????????????????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    یوسف احمدی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2504 روز

    سلام سلام سلام

    این دیگه فایل من بود، عشقم اینه که گفتگوا بین خودتون رو بشنوم و ببینم، قشنگ فرکانس حرفاتون رو میشد گرفت که چقدر واقعی ان و چقدر ب قانون عمل میکنید و چقدر دیدتون قشنگه، لحظه به لحظه حرفاتون و دیدگاهتون و تحلیلتون رو با جدیت جدیت نگاه میکردم و این تفسیرتون از هوا و شب و حرفای عاشقانتون، رو کل سلولا بدنم تاثیر داشت، چقدر شما خودتونید و ادم احساس راحتی میکنه باهاتون و بخدا من هم انگار اونجام و تو سفرم، بعد فایل میبینم پای گوشی ام. از صبح که بیدار میشم واسه تمریناتم مرتب تلگرام رو چک میکنم که ببینم کی فایل سفرنامه اومده و بعد اون حسم میگه بدو برو کامنت بزار و تشکر کن از این همه زیبابی و آرامشی که خانم شایسته با عشق به اشتراک میزاره واست. خانم شایسته خواهر عزیزم واقعا کارت قابل تحسینه که تا استاد از آرامش شب و صدای جیرجیرک ها و اون نسیم عالی صحبت کرد رفتی بیرون که ما رو هم ببری تو اون فضا و الحق که هنرمندانه تونستی. از وقتی این فایلا شروع شدن واقعا منی که خیلی اهل سفر نبودم با کل وجودم عاشق سفر شدم و همین دیشب یکی از مشتریام اومد ساندویچ ببره و گفت دارم میرم مسافرت یه طوری من از سفر رفتن و حس و حالش تعریف کردم که میگفت مگه چند ساله نرفتی سفر که اینطور برات لذت بخشه…

    خدا رو شاکرم که تو این مجموعم و اینقدر دارم اتفاقات خوب رو با شما عزیزای دلم تجربه میکنم و اینقدر دیدم و کل وجودم از شما تاثیرات خوب گرفته و رو عملکردم تاثیر مثبت گذاشته?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: