سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۱ - صفحه 46 (به ترتیب امتیاز)

568 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فروغ گفته:
    مدت عضویت: 2126 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم خانم

    میخواستم بدونم اونجا که مریم خانم گفتن من وقتی با استاد هستم از چیزی نمیترسم ، ایا این جمله و این نترسیدن به خاطر حضور. یک انسان. شرک نیست؟؟

    ممنون میشم پاسخ بدید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    نفیسه گفته:
    مدت عضویت: 1719 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همه دوستانم

    یه چیز جالب بگم من شاید دوسه یال پیش این فایلو به صورت اتفاقی دیدم اولاشو گفتم این فایلی نیست که براش وقت بزارم ولی الان و امروز که دیدم گفتم خدای من چقدر فرکانسم ازش دوربوده خدای من واقعا فرکانسو بهتر درک کردم دیدم چه حس و حالو هوای عالیی داشته که من متوجش نبودم اون حرفای شما و استاد عزیز چقدر صمیمی و لذت بخشه د اون چیزایی که در مورد دیدن این فیلم و فرکانس ها گفتید رو من واقعا با تمام وجودم درک کردم امیدوارم خدابه شما خیرو برکت و نعمت ثروت سلامتی و رابطه عاشقانه بده چقدر قشنگه چقدر قشنگه این ابراز علاقه استاد نسبت به شما چقدر من کیف میکنم چقدر زیباست واقعا واقعا امیدوارم هر روز بیشترو بیشترو بیشتر بشه خدایا شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    شبنم نظری گفته:
    مدت عضویت: 1713 روز

    به نام خدای جهان افرین

    امروز به جای اصل چسبیده بودم به حاشیه و طی یه سرچ به یه سری صفحات رسیدم که دید خوبی به مدرسین موفقیت نداشتن و حتی اسم استاد رو هم آورده بودن برای اینکه بیشتر بفهمم یکم نظرات مطلب خوندم حتی یکی از شاگردای استاد نظر نوشته بود که یه دوره خوب بوده بعد که رهاش کرده همه چی عوض شد و در کل دید خوبی رو منتشر نکرده بود

    یکم سر در گم شدم و دچار تناقض که راه درست چیه

    نکنه دچار کج فهمی شدم نکنه راهی که دارم میرم اشتباهه و به هدفهام نرسم

    داخل پرانتز بگم( من خیلی فایلهای سفر به دور امریکا رو دوس دارم و سعی میکنم به ترتیب ببینمشون چون دید منو به امریکا ، فضاش و مردمش عوض کرد و هم از طبیعت بی نظیری که عاشقشم بیشتر میبینم)

    به خودم گفتم بیا فایل بعدی سفر رو ببین شاید حالت بهتر شد،انقدر اون حس بدی که تو وجودم اومده بود که دلم نخواست فایل 31 رو(همین فایل) که نوبتش بود ببینم رفتم تو عقل کل یکم چرخیدم یکم نظرات پیج اینستای استاد رو خوندم که از رضایتشون از فایل های استاد میگفتن ،یکم حالم بهتر شد و گذاشتم چند ساعتی گذشت و دلم خواست فایل 31 رو ببینم و همش هم توی این مدت میگفتم خدای هدایتم کن.(یکم تو دیدن نشونه ها ضعیفم یعنی چیزی که میبینم نمیدونم نشونه هست یا نه به خاطر همین همش میگم خدای با نشونه واضح هدایتم کن) و چقدر جالب که همین فایل نشونه واضح من بود

    همون جایی که استاد از هم فرکانس بودن میگه و اینکه شاید خیلیا این فایل الان نبینن و سال دیگه ببینند و باید تو فرکانسش باشن.نکته جالب اینکه این فایل هم 20 جلسه زودتر منتشر کردید

    خیلی خوشحال شدم که تو فرکانسش هستم و توی تجربه مشترکی قرار گرفتیم

    به نکته جالب دیگه این فایل نور چراغ قوه بود که که مریم جان به درخت تابوند و گفت خبر خوش…،

    واقعا به هر چیزی که نور بتابونیم از تاریکی در میاد

    احساس میکنم باید به تاریکی های افکارم نور بیشتری بتابه تا قدرتش دیده بشه،من هنوزم منتظر نشونه واضح تر و واضح تری برای هدایت به مسیر درستم و مطمئنم که خدا هدایتم میکنه و اون نور رو از دستهای بیشماری که داره برام میفرسته

    خدایا شکرت که بهم فرصت میدی بهتر بشناسمت

    خدایا شرکت توی این مسیر قرار گرفتم

    خدایا کمک کن مقاومت های ذهنی،نجوا ها رو بشناسم و اجازه ندم به قول استاد واکنشی عمل کنم و حال خوبم رو خراب کنم

    از مریم جون برای زحمتی که برای تدوین سفرنامه کشیدن بازم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    American citizen گفته:
    مدت عضویت: 1609 روز

    هر چه هست از فضل پروردگارم است…

    من هم امروز صبح حین قدم زدن توی پارک با خودم میگفتم خدا آدم های هم فرکانس رو گرد هم میاره و نمیذاره آدم های غیر هم فرکانس کنار هم قرار بگیرن.

    و اینکه هر چقدر بخواهی اطرافیانت رو در آگاهی هایی که بدست آوردی سهیم کنی، تا زمانیکه اونها در فرکانس و مدار اون آگاهی قرار نگرفته باشند، فایده چندانی نخواهد داشت.

    هر کسی مسئول تمام امور خودش هست. پس فقط روی خودم و بالابردن آگاهی ها و مدارهام تمرکز میکنم و حال خوب خودم رو اولویت قرار میدم.

    ممنونم بابت فایل هایی که تهیه میکنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    رامین بهیارفرد گفته:
    مدت عضویت: 1884 روز

    اصلان من دیییونه این عشق بازیاتونم مخصوص شما استاد😍 خیلی دوستون دارم چقدر حالم خوب اول از خدا سپاس گذاری میکنم بعدش از شما دیییونتونممممممممممم😍😍🌹🌹🌹🌹⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مهدی الف گفته:
    مدت عضویت: 2690 روز

    سلام

    ببخشید که این کامنت انتقادی رو اینجا می نویسم. یک جورایی مجبور شدم تا از شر ذهن نجواگرم خلاص بشم. شما اگر هزاران و میلیون ها سخن و نکته درست و مثبت گفته باشید (که قطعا بیش از اینها گفته‌اید و می گویید) و فقط چند مورد انگشت شمار نادرست، ذهن منطقی من هی میاد و نکات نادرست رو بولد می‌کنه و میگه از کجا معلوم بقیه مطالب (همون درست ها) هم اینجوری نادرست نباشند.

    برای همون از شما خواهش میکنم این مطالب نادرست رو حذف کنید که البته من خیلی سعی کرده‌ام حذفش کنم و گوش ندهم بهشون.

    یکی) داستان علمی تخیلی درباره زندگی نامه صدام که مسلما ساخته «برادران» وطنی هست. کجا مدرک مستندی هست که مثلا در چهار سالگی یا شش سالگی دایی صدام با صدام چنین کاری (ت ج ا و ز) کرد؟! آخه شما چرا در مسیر برادران حرکت می کنید. دوبار این داستان رو حداقل من از شما شنیدم اونم در یکی از فایل‌های یکی دو سال اخیر تون.

    دوم) داستانهای علمی تخیلی مثلا درباره راکی و سگش که شما می فرمایید راکی اول فرش زیر پاش رو میفروشه برای داستان فیلمنامه و بعد سگش رو می‌فروشه و بعد نیز اون سگ رو دوباره با قیمت بالاتری میخره و … که هیچ پشتوانه واقعی نداره و تخیلات ذهن افراد هست. (آخه کدوم آمریکایی فرش داره زیر پاش یا چنین چیزی هیچ واقعیتی داره با یک جستجوی ساده میشه به نادرستی این مطالب پی برد)

    سوم) باز همون داستانهای علمی تخیلی درباره سرهنگ ساندرز که مثلا هزار رستوران رو گشت. همه بزرگنمایی شده هستند. یا مثلا ششصد رستوران رو گشت و شبا پشت وانتش می‌خوابید و ….

    و چند مورد دیگه از این داستانهای غیر واقعی که خوشبختانه اینها در فایل‌های اولی شما بودند و در فایل‌های اخیر کمتر به چشم میان به دلیل تکامل.

    چهارم) غلو کردن، اگزجریت و زیاده گویی: مثلا بکارگیری واژه میلیارد، به جرات میتونم بگم دهها مورد از شما سراغ دارم که گفتید مثلا «من یک میلیارد بار این جمله رو شنیدم یا این فکر رو کردم».

    ذهن حسابگر و منطقی من میاد میگه آخه کجا میشه یک میلیارد بار یک جمله رو شنید یا فکر کرد؟ اگه هر فکر یا جمله پنج ثانیه طول بکشه، یک میلیارد جمله میشه پنج میلیارد ثانیه و اگه در روز هشت ساعت مفید داشته باشیم باید ۴۷۵ سال زندگی کرد تا بشه یک جمله رو یک میلیارد بار شنید.

    حالا بگذریم که هیچ وقت نمیشه که همیشه پشت سر هم از در و دیوار یک جمله رو ببینی یا بشنوی یا آدم حتی یکسره به یک چیز فکر کنه. اونم هشت ساعت پیاپی.

    چه برسه که دهها مورد داشته باشه و هر کدوم رو بگه من میلیاردها بار این رو شنیدم یا فکر کردم. اون وقت میشه ۴۷۵ سال ضرب در دهها بار یعنی بیش از پنج هزار سال. آخه اینا که توی سی یا چهل سال عمر استاد جا نمیشه.

    ببخشید من خیلی منطقی هستم و سعی میکنم همه چی رو خواسته یا ناخواسته با اعداد و ارقام و حساب و کتاب بسنجم و چک کنم.

    پنجم) اینکه به راحتی میان جنگل رو آتیش میزنید ذهنم میگه بابا این رحم نداره به این همه موجودات و حشرات و پرنده و چرنده این نمیتونه الگوی مناسبی باشه. حالا قرار نیست که شما در همه زمینه‌ها الگوی افراد باشید ولی همین یک مورد ضعف شما از دیدگاه خودم رو میاد و بولد می‌کنه. بهش حق هم میدم.

    برای همین ذهن خودآگاه من میاد همین چند مورد رو هی بولد می‌کنه و میگه بابا از کجا معلوم بقیه موارد هم همینجوری نباشه و روی اعصاب خودم را میره.

    ششم) رعایت نکردن قوانین از سوی شما. مانند قوانین راهنمایی و رانندگی: وقتی چراغ چهارراه قرمز هست، شما خیلی راحت با اسکوتر از چهارراه ها رد میشین! توی یکی از سریال‌های زندگی در بهشت بارها این کار رو کردید با مریم خانم، هر دو با هم. یا گاهی با ماشین سر استاپ ساین ها توقف کامل نمیکنید! یا مثلا به حیوانات و پرندگان و سنجابها موز، چیپس و پیتزا میدین! وای خدای من، اینا همشون در کشوری که من زندگی میکنم ممنوع هست و خیلی ناپسند هست. اونوقت به به و چه چه دوستان رو نمی‌دونم کجای دلم بگذارم. دیگه نگم ذهن منطقی من چی میگه درباره غذا دادن به پرندگان و حیوانات غیر اهلی.

    شما خواسته یا ناخواسته الگوی خیلی ها هستید و رفتار شما واقعا زیر ذره بین هست، و شیطان و ذهن خودآگاه میاد برعکس همون چند مورد نادرست رو بولد می‌کنه.

    خواهشمند هستم کمی بیشتر این موارد رو رعایت کنید. صد در صد مسلما خودم هستم که باید ذهنم رو کنترل کنم و دارم این کار رو میکنم و اینجا دیگه نتونستم گفتم بیام به خودتون بگم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    Kamyar گفته:
    مدت عضویت: 2110 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    و به امید خدا با سلام استاد عزیز و گرامی واقعا خیلی لذت بردم از دیدن این فایل زیبا که با زحمت فراوان و علاقه بسیار

    تهیه شده با دیدن این فایل های قشنگ و زیبا

    باعث شد که بتونم توی زندگیم پیشرفت های

    کوچیک و متوالی داشته باشم و هر روز بهتر از دیروز نتیجه بگیرم

    و هر روز از صبح که بیدار میشم و شروع یک روز تازه است و من با دیدن این فایل های زیبا تونستم که در طول روز زیبایی های زیادی رو توی زندگی ام ببینم

    و خداوند رو شکر می کنم که بتونم پیشرفت کنم و بهتر بشم و بسیار ممنون و سپاس گذار هستم از شما

    استاد عزیز که در مسیر زندگی به من کمک کردید

    امید وار ام هر کجا هستید شاد سلامت باشید و باز هم ممنون و سپاس گذار هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سید ایمان دیبایی گفته:
    مدت عضویت: 1748 روز

    الله اکبر

    در قسمت مرا به سمت نشانه هایم هدایت کن این قسمت از سریال رو آورد

    من فکر میکردم تمام قسمت های سریال رو دیدم کامل اما متوجه شدم همین یه قسمت رو جا انداختم و الن بهش هدایت شدم

    و نکته ی جالبش این بود که استاد تو این فایل میگه وقتی شما روی خودت کار میکنی به یکسری فایل هایی هدایت میشی که قبلا تو فرکانسش نبودی

    الله اکبر

    دیگ واضح تر از این نمیشد بهم بگه اقااااا تو کل این سریال این یه قسمت تو فرکانست نبود که ندیدی حالا که رسیدی بهش بفرما ببین ما خودمون هدایتت میکنیم تو نمیخواد تلاش اضافی کنی تو فقط رو خودت کار کن .نشانه هارو ببین و عمل کن

    الله اکبر

    ساعت ۲:۳۰شب این فایلو دانلود کنی و تو فایل استاد ساعت ۲:۱۲شب هستش و زیباییهای شب بگه و دقیقا توام تو همون زمان در شب داری اون فایلو نگاه میکنی .به طوره کاملا اتفاقی و هدایتی

    الله اکبر

    چقدر تکامل فیلم گرفتن ها و تدوین خانم شایسته مشهوده تو این فایل و اخرین فایل یعنی قسمت ۱۸۲ زندگی در بهشت

    الله اکبر

    خدایاشکرت بخواطره این قانون

    خدایاشکرت بخواطره رو اصول بودن همه چیز

    خدایاشکرت به خواطره کبوتر با کبوتر باز با باز

    خدایاشکرت بخواطره این سایت

    خدایاشکرت بخواطره آگاهی های این سایت

    و خدایاشکرت بخواطره همه نعمت هایی که دادی

    بخواطره همهی هدایت هایی که منو کردی

    بخواطره تمام عشقی که بهم داری

    بخواطره تمام موفقیت هایی که اجازه ی کسب کردنشون رو دادی

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    مهدی کریمی گفته:
    مدت عضویت: 2558 روز

    استاد چیقدر خوب بحث هم فرکانس بودن همرای ما و خانواده تانرا به ما شرح دادین که ذهنم را باز کرد نسبت به این موضوع که گفتن هر کسی آماده باشد این تصاویر را میبینه و شاید هم حالا هم نبینه و دو سه ما بهد و یا هم چند سال بعد بیبینه، بلی استاد من بیشتر از سه سال میشود در این سایت عضو شدم ولی سفر به دور امریکا دو سال قبل بود که شروع شود ولی من اون موقع آماده و هم فرکانس نبودم که این فایل هارا بیبینم و بعضی از فایل هارا گذری دانلود میکردم ولی با این شدت و احساس نگاه نمیکردم فقط یک بار دوبار نگاه میکردم ولی نکات مثبتش را نمیتوانیستم بیبینم و بیشتر برایم خسته کننده بود چون که آماده نبودم و ادامه هم نمیدادم و فقط توجهم روی فایل های صوتی بود چون باور کم بود در وجوم ریشه داشت و فایل های صوتی را دانلود میکردم و خیلی گوش میدادم تا اینکه متوجه این باور کم بود شدم. و تا اینکه شرایطم کم کم تغییر کرد‌. و در نوروز ۱۳۹۹ توانیستم دوره عزتنفس و قدم اول دوره دوازده قدم را بخرم و در این مدت یک سال من خیلی جدی روی این دوره ها کار کردم‌. تورموز های زیادی را کشف کردم و تا جای اصلاح هم کردم. و جا دارد که باز هم روی خود کار کنم.

    و حالا که ۱۴۰۰/۶/۱۳ است. من تازه به طوری جدی آماده شدم. که از اول تا این قسمت سفر را نگاه کردم. و در هر قسمت یک کمنت بنویسم که این را من به خودم قول داده بودم و تا حالا عمل هم کردم. که این هم نتیجه یک در خواستی بود که من از خدایم داشتم. که مهاجرت به امریکاه بود.و خدایم که اولین ایده که به ذهنم الهام کرد.

    تعقیب کردن همین سفرنامه بود. چون از این طریق میخواهد خواستم را برای واضع گرداند و تورموز های ذهنیم را بردارد. تا وقتی که آماده شوم و رها و سبوک بال هدایت شوم به سوی خاستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    کبری صباحی گفته:
    مدت عضویت: 1114 روز

    بنام الله مهربان وعاشق. خدای زیبایی وفراوانی.

    سلام به استاد عزیزمممممم ومریم جون مهربونمممم. عزیز من عزیزمن عزیزمن عزیزمن شمانه تنها عزیز دل استاد هستید بلکه عزیز دل ماهم هستید.. نمیدونم چی بگم.. فقط میتونم روزی میلیونها بار هرلحظه باهرنفسی که میکشم باهر چیز زیبایی که میبینم ومیشنوم وهرفرکانس زیبایی که به جهان ارسال میکنم فقطططط سپاسگزار الله مهربانم وشما دوعزیز دل باشم.. که کمک میکنید باورهامون ساخته بشه باعشق وایمان وقدرت..تاالان۳۱قسمت از سفربه امریکا رو نگاه کردم البته اینم بگم من تمام قسمت هاشو تاقسمت۱۴۴ودانلود کردم وهرروز یه چندقسمت ومیبینم. بعدمیرم سراغ زندگی دربهشت. بعدش یه چندقسمت گفتگوی دوستان بااستاد. گوش میدم. عبارتهای تاکیدی استاد وکه چندین بار درروز گوش میدم. چون تصمیم خودم وگرفتم وباخودم وخدای خودم متعهد شدم که این مسیرو ادامه بدم سخت وسفت وتااخر عمرم.. قبلا همونجوری که استاد تو فایل ۳۱گفتن یه فایل میدیدم ویه فایل دیگه میرفت واسه یه چندوقت دیگه.. اما حالا دیگه متعهد شدم.. اینترنت گوشیمو شارژ کردم وکل فایلهای سفر به امریکا.. تمرکز بر نکات مثبت وسریال زندگی دربهشت ودانلود کردم ودارم میبینم ازشما درس میگیرم وتو زندگیم بکار میبرم. امروز استاد گفتن تا زمانی که اماده نباشی تو فرکانسش قرار نمیگیری من یه لحظه خیلی خوشحال شدم وقلبا سپاسگزار خداوندشدم و گفتم من تو مسیر درستی هستم که این چندوقته چسبیدم به فایلها. وکنترل ورودی های ذهنم. خداروصدهزارمرتبه شکر که هرروز امادگیم بیشتروبیشتر میشه.. تابه امروز که فایل های سفر به امریکا وزندگی دربهشت ودیدم غیر از زیبایی وفراوانی هیچ چیزی ندیدم وحالم بینهایت عالیه خدایاصدهزارمرتبه شکرت..

    یه خبر عالی اینکه من یه پسر ۶ساله دارم که گاهی اوقات میشه بامن فایلهارو میبینه امروز که داشتیم فایل ابشار نیاگارا رامیدیدم اونم اومد گفت منم میخام نگاه کنم واز اولش که نگاه میکرد همش باخودش میگفت استاد من ومامانی هم میایم امریکا زیر ابشار خیس میشیم رنگین کمان میبینیم وتوکِشتی سوار میشیم.. ویه تیکه شو که کلا تو تجسم وتخیل بود وچنان بمن چسبیده بود وخودشو جمع کرده بود تو بغلم وهمش میگفت وای مامان منو محکم بگیر من دارم خیس میشم نمیدونم تو چه دنیایی بود که هرچی بود خیلی داشت بهش خوش میگذشت ومدام میگفت خدایاشکرت که ماهم اوردی ابشار… من که کلی لذت بردم وذوقش کردم وخداروهزاربارشکر کردم که پسرم از این سن وسال کم داره باورهاش تقویت میشه وتمرکزش رو زیبایی ها وفراوانی هس. خیلی هم خوب تجسم میکنه خداروشکر..

    نمیدونم چی بگم فقطططط بازم میگم خداروصدهزارمرتبه شکر که به این مسیر هدایت شدم. خدایااااااااااااشکرت بابت اینهمه زیبایی.

    خدایااااااااااااشکرت بابت اینهمه فراوانی. خدایااااااااااااشکرت بابت حس وحال عالیم.

    وخدایا شکرت برای همهههههههههه چی شکرت شکرت شکرتتتتتتتتتتتتتت….. ازوقتی به این مسیر زیبا هدایت شدم خداروصد هزار مرتبه شکر سپاسگزارترشدم نسبت به هرچیزی. حتی به کوچکترین چیزهاکه شاید برای بعضی ها خیلی ساده وبی ربط باشه.. اما من ازشنیدنشون ودیدنشون لذت میبرم.. خیلی برام جالبه بنظرم گلهای تو خونم هم رشدشون وزیباییشون چندبرابر شده سرسبز تر شدن ورشدشون عالی شده خیلی لذت میبرم درروز چندین بار میرم سراغ گلهام میشبنم کنارشون باهاشون حرف میزنم خداروشکر میکنم وازشون سپاسگزاری میکنم که باحضورشون تو خونه من فضای خونمو زیباتر کردن وانرژی خونمو بالابردن. رفتارم بامرغ عشقم عوض شده همونجوری که استادبامرغ وخروساشون برخورد میکنن نازشو میکشم باهاش حرف میزنم وقتی میخام واسش دون واب بزارم از توی قفس نوک میزنه به دستم وشروع میکنه واسه خوندن انگار دلش میخادباهاش بازی کنم درصورتی که قبلا اینجوری نبود حتی موقعی که به قفسش نزدیک میشدم میترسید ومیرفت تو لونه ش.. اینا همش از موهبت شکر گزاری هس.. وقتی تو رو خودت کار کنی وتغییر کنی جهان نسبت به تو تغییر میکنه این قانون جهان هس.. خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت قوانین ساده وثابت وبدون تغییرت.. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت… همه چی عالی شده..

    همه چی آرومه.. من چقدرررررررر خوشحالم🥰🥰🥰🥰خدایاصدهزار مرتبه شکرت…

    دوستتون دارم استاد جونم ومریم مهربونم میبوسمتون.. خیلی زود میبینمتون درامریکای زیبا..

    درپناه الله یکتاشادپیروزثروتمندوسعادتمندباشید..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: