ماجرای زندگی ما با سفری ماجراجویانه، از بُعد آگاهی به بُعد تجربهی جسمانی آغاز شد تا با تجربهی آگاهیِ خالص و نابی که هستیم هم ظرف وجودمان و هم جهان را رشد دهیم.
«ما»، زادهی سفر هستیم.
و اما درباره برنامه «سفر به دور آمریکا»، باید بگویم این سفر فقط جریان زندگی استاد عباسمنش نیست بلکه جریان زندگی ایل و تباری است که در پی تشخیص اصل از فرع اند. در پی خودشان بودن و سبک شخصیی خودشان را زیستن اند. آنهم در زمانهای که آدمها آنقدر درگیر حاشیههای جلب توجه شدهاند که فراموش کردهاند کی هستند و چرا وارد این تجربهی جسمانی شدهاند.
بازیگران قصهی «سفر به دور آمریکا»، خود واقعیشان هستند، بدون هیچ ماسک، ترس از قضاوت یا نیاز به تأییدِ دیگران. بازیگران این ماجرای واقعی، گلهای باغچهی بورلی، سرسبزی و زیباییِ بی انتهای طبیعت و جادهها، علائق آدمهایی که در قالب یک ساختمان یا کسب و کار هویدا شده و مهمتر از همه، نوشتههای روحنواز علی، رضا، سمیّه، زهرا، طیبه، حسین، شعر رهسپار و… هستند که، ابعاد وسیعتری از آنچه را متجلی ساختهاند که، پیشرفتهترین دوربین جهان قادر به ضبط و ثبتِ آن است.
بازیگرانی که نه به دلیل نَسَب خونی، بلکه به دلیل همفرکانسی و هممداری دور هم جمع شدهاند و این قصهی حقیقی را ساختهاند. این سفر، نمود عینیِ آگاهیهای خالص و نابی است که، در دورههای مختلف از استاد عباسمنش میشنویم.
در زمانهای که اکثریت، بر نکات منفیِ جهان اطرافشان تمرکز کردهاند، این سفر نمود عینیِ «صدّق بالحسنی» است و با زبان تصاویر به ما میآموزد، به جای همرنگ جماعت شدن، همرنگ اصل و اساسی بشویم با نام: احساس خوب = اتفاقات خوب
همرنگ اصلی شویم که میگوید: تمام اتفاقات زندگیات را فرکانسهایی میسازد که، دستپرودهی ورودیهای ذهنت و کانون توجهات است.
یعنی اگر بتوانی فیلتری با نام «تمرکز بر نکات مثبت و زیباییها» یا به قول قرآن صدق بالحسنی را در ذهنت نصب کنی، اگر به جای تلاش برای جلب رضایت آدمها، باورهای قدرتمندکننده و ثروتآفرین بسازی، آنوقت آن باورها تو را بینیاز میکند از تقلا برای جلب رضایت آدمها و فرصتی به تو میبخشد تا ببینی خودت چی میخواهی و چه دوست داری.
این سفر برای من رابطهای به همپیوسته دارد با دوره ۱۲ قدم. اگر بخواهم این ارتباط را با زبان و کلمات انسانی بنویسم، اینچنین خواهم نگاشت:
۱۲ قدم، حکم همان دفترچهی راهنمایی را دارد که در بدو ورودمان به این جهان جسمانی، به ما داده شده تا خودمان، اصلمان و آگاهیهایی را به خاطر بیاوریم که به پشتوانهی آنها وارد این تجربهی جسمانی شدهایم.
۱۲ قدم، یک دفترچهی راهنماست از: تواناییهایی که داریم، امکانات جهانمان و شیوهی ورود به مدار این امکانات و استفاده از آنها. (درست مثل همان دفترچهی راهنمایی که هر وسیلهای مثل موبایل، جاروبرقی، یخچال و… به همراهش دارد و به ما نحوهی استفاده از امکان آن وسیله را توضیح میدهد)
و برنامهی سفر به دور آمریکا نیز، در حکم تصاویر (figures) آن دفترچه راهنماست، تا مفهوم و منظورِ توضیحات آن دفترچه برای مان واضح و آشکار شود و قادر شویم به شیوهای صحیح و بدون خطا و با لذت، آن امکانات را به خدمت بگیریم.
بعضیها هرگز از این دفترچه خبردار نمیشوند، بعضیها با اینکه دفترچه را میبینند، اما آنقدر به شیوههای قبلی چسبیدهاند و آنقدر از انجام کارها به شیوهی جدید میترسند که، هرگز آن دفترچه را نمیخوانند. در نتیجه بهرهای بسیار سطحی از آنهمه امکاناتی میبرند که آن وسیله میتوانست در اختیارشان قرار دهد. اما بعضیها خورهی جستجو، امتحان شیوههای جدید و یافتن امکانات بیشتری هستند- که ممکن است آن وسیله داشته باشد- در نتیجه زیر و بَمِ آن دفترچه را مو به مو و خط به خط میخوانند و تمام امکانات آن وسیله را به خدمت خود درمیآورند. جهان پاداشها و امکاناتش را برای این گروه ارزانی میدارد.
به شخصه تلاش میکنم با دوربین سفر به دور آمریکا، تمرینات ستارهی قطبیام را انجام دهم، به وسیلهی درک آگاهیها «چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن»، آگاهانه تلاش میکنم به وسیلهی «صدق بالحسنی»، به مدارهای بالاتری هدایت شوم تا، طبق وعدهی «فسنیسره للیسری» خداوند، آسان بشوم برای آسانیها. تا ثروت، برکت، سلامتی و عشق، مشتاق همراهی با من بشود.
بنابراین به همه دوستانم که هنوز نمیدانند از کجا و چگونه وارد مسیری شوند که، امکانات جهان را به خدمتشان در میآورد، به نظر من، قدم اول دوره ۱۲ قدم، بهترین شروع است.
یک تمرین برای جهتدهیِ آگاهانه به کانون توجه
هدف این قسمت از برنامه سفر به دور آمریکا، تمرینی عملی است برای، تمرکز بر نکات مثبت و «صدق بالحسنی شدن».
سوال:
با دقت، برنامهی سفر به دور آمریکا را از اولین قسمت تا قسمت ۳۱ ام، مجدداً ببینید. سپس در بخش نظرات این صفحه، بنویسید:
کدام قسمت از «برنامه سفر به دور آمریکا»، برای شما جذابتر بود و با ریزبینی، دلایلی را توضیح دهید که، موجب شده آن قسمت برای شما زیباترین قسمت باشد.
درباره نوشتن چراییها سخاوت به خرج دهید و به این شیوه، چشم، گوش، زبان، قلم و در یک کلام، ظرف وجودتان را پذیرای زیباییها و برکتهای بیشتر نمایید.
ضمناً میتوانید علاوه بر این صفحه، نظر خود را در بخش نظرات آن قسمت از سفرنامه که انتخابتان بوده نیز، به عنوان ردپایتان، درج کنید. اما در نظر داشته باشید که فقط نظرات این صفحه در مسابقه، شرکت داده میشوند.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲55MB61 دقیقه
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲896MB61 دقیقه
میخوام یک سری اتفاقاتی که هم اساس با کانون توجه ام در سفرنامه برام اتفاق افتاده رو بنویسم، افرادی که تو سفرنامه بودن و قسمت ها رو دیدن و قانون رو درک میکنن میفهمن من چی میگم:
من اصلا قهوه خور نیستم و نبودم و اصلا قهوه هم نمیخرم اما جالبه در طی سفرنامه اتفاقاتی افتاد که چندین و چند بسته قهوه به دست من رسید و منم صبح ها از اونها استفاده میکنم و روزم رو با اونها شروع میکنم
من هفته ای شاید یکی دو بار تخم مرغ میخوردم، اما الان کمتر روزیه که تخم مرغ و گوجه نخورم ناخودآگاه اتفاق افتاده و جالبه تو خرید روزمره نه تنها من بلکه خانواده من که اصلا نمیدونن سفرنامه چی هست هم تخم مرغ و گوجه افزایش پیدا کرده درصورتی که قبلا اینطوری نبود و این هماهنگی ها جالبه و افکار من داره اتفاقاتم رو بوجود میاره، خدایا سپاسگزارم که قانون جواب میده
من در این مدتی که در سفرنامه هستم اکثرا تو فضاهای سبز هستم، پروانه های زیبا میبینم، گل های زیبا میبینم، کودکان شاد و خوشحال رو میبینم، افرادی که خانوادگی دارن از زندگی لذت میبرن رو میبینم، ناخودآگاه بارها و بارها عکسهای زیبا از گل ها و .. گرفتم
در این سفرنامه رفتم بزرگترین فروشگاه های شهرمون و خرید انجام دادم اینها همش ناخودآگاه بوده و من کاری نکردم فضاش فراهم شد
وای این اتفاق دیگه خیلی جالبه، من فکر کنم هفته پیش بود خودم موهام رو کوتاه کردم :)))))))))) اصلا حواسم نبود :)))))))
من عاشق کلاه کابوی هستم و قبل از سفر هم همیشه اینجور کلاه ها سرم هست، در طی سفر بارها افرادی که از این کلاه استفاده میکنن رو دیدم
آقا کیک و شیرینی رو بگو، من اصلا شیرینی خور نیستم.. اما این مدته کیک و شیرینی از در و دیوار به سمتم اومد و منم خوردم
مکان زندگی رو بگو.. توجه من به سفر باعث شده که من الان شاید یک ماه هست که خونه خودمون زندگی نمیکنم و دارم در یک خونه دیگه زندگی میکنم
اینترنت.. چون خونه نیستم بیرون از این فضا باید اینترنت خاصی تهیه میکردم و هزینه هاش برای من بالا بود اما چند روزی هست وضعیتم دسترسی به اینترنتم Stable تر شده
رفتار آدم هایی که بیرون از خونه میبینم بارها و بارها و بارها بهتر از قبل شده، نمیگم قبلا افراد برخوردشون بد بوده نه ولی کمتر شاد و خوشحال بودن اما الان اکثرا دارن میخندن و خوشحالن و دارن بازی میکنن و دعوا تک و توک شاید ببینم خیلی خیلی کم شاید در طول چند هفته یکبار بوده که اونم چون من خالص نشدم ولی انصافا در روزهای دیگه و همین الان همه ی افراد شاد و خوشحال و عالی هستن
در این مدت که گذشت دقیقا یک سگ دیدم عین عین عین سکارلت و خیلی دوست داشتم نازش کنم و فرصتشم فراهم شد و منم رفتم که نازش کنم و حتی دستم هم بردم جلو اما دوباره یکم ترسیدم و باید روی این موضوع دوباره کار کنم که نترسم
در طی سفرنامه چند روزی داشتم به بچه های عقل کل و افرادی که در سایت هستن انرژی و انگیزه میدادم و آگاهی هایی که داشتم رو میدادم به صورت خودجوش و خانم فرهادی هم با من تماس گرفت و بهم انرژی و انگیزه داد و برام جالب بود که دقیقا اونچه که بهش توجه میکردم رو وارد زندگیم کردم
دیروز یک اس ام اس برام اومد از برگزاری یک کنسرت در شهرمون
آخ آخ آخ.. اینو یادم رفت بگم، چند باری فرصت خرید کالای مورد نیازم اونم با قیمت عالی که خودم مونده بودم که چقدر قیمتش مناسبه و کیفیتش عالیه از دیجی کالا برام فراهم شد
و قطعا صدها مورد دیگه که الان حضور ذهن ندارم. اعضای خانواده من شما چه اتفاقاتی رو تجربه کردید هم اساس با سفرنامه؟ اونها رو کامنت کنید تا با تایید قانون ایمان خودتون تقویت بشه و با انرژی بیشتر روی سفرنامه و فایل های استاد کار کنیم.
سلام به دوستان خوبم
من بالاخره تونستم ارتباطات نشانهها رو درک کنم، بالاخره بین اتفاقاتی که ابتدا سفرنامه افتاد و اتفاقاتی که در طول سفرنامه بواسطه کانون توجه و فرکانس هامون رخ داد ارتباطات رو درک کردم. هی یک چیزی بهم میگفت این به ظاهر مسابقه الکی نیست، بیشتر دقت کن. اصلاً همین احساس چند روز پیش بهم گفت از جلسه اول سفرنامه رو ببین.. بیشتر دقت کن.. بزارید یک قسمتی از نشانهها رو بگم.. وای خدای من جه جهان دقیقی داریم!! تا این حد دقیق؟ در ستیت پارک روزولت خانم شایسته یک کلیپی گرفته از ستایل های RV، افرادی که در ستیت پارک هستن، ترئنیات RV و جشن هاشون و توجه به نکات مثبت اونها – خود من به خاطر دارم خیلی توجه کردم به در هماهنگی بودن مردم با کشورشون در این قسمت از سفرنامه – خانم شایسته توجه کردن به خانم و آقایی که گیتار میزنن، حتی اونجا خانم Rachel و بقیه اعضا خانوادش رو میبینیم، باورم نمیشه.. یعنی هیجان زده هستم، اون آقاهه که داره گیتار برقی میزنه، بچههایی که دارن گلف بازی میکنن، توجه خانم شایسته به تنوع نژادی و .. حالا در قسمتهای بعدی ما چی دیدیم؟! اساس همون چیزهایی که قبلاً بهشون توجه کردیم.. در ستیت پارک سموکی مانت خانم Rachel رو دیدیم که همسایه بودن با خانم شایسته و استاد و مایک. در طول سفر بارها به ایونت هایی رفتیم که داشتن موسیقی میزدن و گیتار میزدن. در طول سفر بچههایی رو دیدیم که دارن بازی میکنن. زمینهای گلف رو دیدیم. به سمت جشن ها هدایت شدیم، هماهنگی بیشتر مردم با کشورشون رو دیدیم – حتی یکی از همسایه ها اومد و God bless america برامون خوند، حتی باتری هایی که استاد گرفت اسم گلف روش بود، نمیخوام بگم واو چه چیزهای عجیب و غریبی اصلاً عجیب نیست خیلی سادست، این اتفاقات هر روز داره توی زندگی همه ی ما اتفاق میفته فقط الان آگاهانه تر شده. جهان داره اساس چیزی که بهش توجه میکنیم رو به شکلهای مختلف وارد زندگیمون میکنه. این نشون میده که کانون توجه ما چطور داره کار میکنه و چطوری اتفاقات رو به هم ارتباط میده. پونصدتا مثال دیگه از ارتباط چیزهایی که تو سفر با دوربین بهشون توجه کردیم و الان توی زندگی خودم و توی سفرنامه بهشون تجربشون کردم در این سفرنامه رخ داد. من به شخصه «به اندازه کافی» سپاسگزار این نعمتها نیستم.. ذهن من باید شخم زده بشه اساسی، همه چیز انقدر سادست.. به چی داری توجه میکنی؟ اساس همون رو وارد زندگیت میکنی.. اگه اساسش شادیه همون رو وارد زندگیت میکنی، اگه اساسی غمه همون رو وارد زندگی خودت میکنی.. الان آگاهانه تر دارم میفهمم توجه کردن یعنی چی، خدای بزرگ به خاطر این سفرنامه که این آگاهیهای ناب رو داره بهمون میده سپاسگزارم. انقدر شارژ شدم میخوام بشینم ساعتها تمرین تمرکز بر نکات مثبت سفرنامه رو انجام بدم. تازه بیدار و آگاه شدم!! در طی مسیر چقدر بیدارتر و آگاهتر میشم؟ خانم شایسته و استاد عباس منش و مایک شما فوق العاده هستین.
از اینکه دوستان کل نکات مثبت ۳۱ قسمتی که گذشت را نوشته اند لذت بردم و گفتم چه ایده ی خوبی، من هم دوست دارم نکات مثبت ۳۱ قسمت سفر را که برای خود مجدد بنویسم و آن را با شما دوستانم به اشتراک بگذارم از قسمت دوم شروع میکنم:
از تابلوهای راهنمایی شهر خیلی خوشم می آید چون: ۱- خیلی ساده طراحی شدن ۲- در سریعترین زمان ممکن منظور را میرسانند، ذهن من عاشق سادگی هست و از پیچیدگی رنج میبرم
چمن های کوتاه شهر و ترکیب آن با درختان فوق العاده زیبا
استایل خانه های آمریکایی
۴۰۰۰ هزار اکر ستیت پارک نشانه ای فراوانی ثروت
ابزار عشق و محبت همواره در جریان هست
انسان میتواند به جایگاهی برسد که اسمش بر روی یک ستیت پارک قرار بگیرد
مجسمه ای که در کنار تابلو ورودی بیل دستش هست را کلا در این قسمت ندیده بودم
ایده معرفی ستیت پارک با یک تابلو خوش آمد گویی
کلبه سنگی ستیت پارک Love that
دوربین هایی که میشه باهاشون دشت مشرف به پارک رو دیدبانی کرد
کوه هایی که از بس دورن فقط سایه آبیشون معلومه
دشت های پوشیده از درخت های انبوه
عکس های خانوادگی
رودخانه جاری در ستیت پارک
انسان های زیادی که در حال لذت بردن از ستیت پارک هستند
پتوی گل گلی زیبا
امکان Slide out دوطرفه فضای بزرگ و دلپذیری رو در RV ایجاد میکنه
کمد های زیاد و جادار بودن RV
داشتن تخت خواب در RV
داشتن پنجره در RV همراه با پرده ای که کامل فضای داخل رو تاریک میکنه
دوشاخه برق برای شارژ کردن ابزار الکتریکی در RV
داشتن نمایشگرهای متعدد در RV
داشتن مبل در RV
داشتن سرویس ظرفشویی و کابینت و یخچال در RV
داشتن میز کار در RV
داشتن چراغ مطالعه در RV
داشتن فر و اجاق گاز در RV
قهوه ساز
نعمت فرزندی صالح و شاد
فکر کنم استاد صبح زود در حال انجام تمرین ستاره قطبی با موبایل هست
قهوه ی خوشمزه روزانه
زیتون، فلفل، گوجه، تخم مرغ
غذای مایک چی بود؟
میزهایی که ستیت پارک برای صرف صبحانه نهاار شام فراهم کرده
آزاد و رها بودن استاد و لذت بردن از زندگی
آتش درست کردن مایک بدون کبریت و گاز و نفت
تست کردن مایک برای اطمینان از صحیح بودن روند کار
Surface Pro
توجه به نکات مثبت خانم شایسته
تی شرت مایک
احساس لذتی که در این سفر در جریانه
استفاده از کارتن های ابزار تازه تهیه شده برای درست کردن آتش
مرغ، سس، نمک، فلفل +فویل آلمنیومی = ناهار خوشمزه
ذوق مایک از آتشی که درست کرده و تعریف از خود = اعتماد به نفس
محل استقرار RV هم آب داره
ظرف های زیبا چینی به همراه قاشق و چنگال های با کیفیت
در این فایل بیشتر متوجه بهبود شیوه غذا درست کردن و روند تکاملی که در سفر داشتیم شدم
عزیزم سنجاب فوق العاده دوست داشتنی
مدل ایستادن سنجاب و تکون دادن دمش ^_^
دختران زیبایی که در هنگام تصویر برداری دوربین لبخند زدن و در حال ماهیگیری هستن
انعکاس عکس درختان در آب فوق العاده زیباست
توانایی خانم شایسته در یادگیری اینجا مشخص شد چون ایشون در تدوین تا حدی خوب جلو رفتن که الان ۱۵ قسمت از ما جلو تر هستن (اشاره به قسمت ۳۱)
جاده جنگلی فوق العاده زیبا
تا توجه به نکات مثبت قسمت سوم..
GOD Bless my family
سوال مسابقه:
با دقت، برنامهی سفر به دور آمریکا را از اولین قسمت تا قسمت ۳۱ ام، مجدداً ببینید. سپس در بخش نظرات این صفحه، بنویسید که کدام قسمت از «برنامه سفر به دور آمریکا»، برای شما جذابتر بود و با ریزبینی، دلایلی را توضیح دهید که، موجب شده آن قسمت برای شما زیباترین قسمت باشد.
درباره نوشتن چراییها سخاوت به خرج دهید و به این شیوه، چشم، گوش، زبان، قلم و در یک کلام، ظرف وجودتان را پذیرای زیباییها و برکتهای بیشتر نمایید.
ضمناً میتوانید علاوه بر این صفحه، نظر خود را در بخش نظرات آن قسمت از سفرنامه که انتخابتان بوده نیز، به عنوان ردپایتان، درج کنید. اما در نظر داشته باشید که فقط نظرات این صفحه در مسابقه، شرکت داده میشوند.
انتخاب کردن جذاب ترین قسمت سفرنامه مثل اینه که بهت بگن پاهات رو بیشتر دوست داری یا دستات، چشمت رو بیشتر دوست داری یا گوش هات؟ همه ی قسمت ها واقعا قشنگه واقعا هیجان انگیزه ، واقعا این احساس خوشبختی، این احساس رضایت از زندگی، این ذهن زیبایی که ساختین، این زندگی فوق العاده ای که ساختین، این .. این .. این همه عشقی که از خداوند دارید تجربه میکنید رو نمیشه تکه تکه کرد، همش زیباست. همش فوق العادست. من واقعا دوست دارم این جریان خوشبختی که تجربه می کنید رو هربار بیشتر تجربه کنم، مخصوصا ذهن زیبایی که تربیت کردید، باورهای خداگونه ای که ساختید و نعمت هایی که دارید تجربه میکنید .. من یک کامنت جداگانه در مورد احساس غالبم در خصوص هر قسمت خواهم نوشت و احساسم رو نسبت به هر قسمت میگم و اما بریم سراغ پاسخ این سوال مسابقه ای که همه توش برنده هستن:
من از قسمتِ … انصافا خیلی سخته انتخاب..
من از قسمتِ ۱۵ خیلی خوشم میاد. خانم Rachel عزیز و مهربان و خوش برخورد و شوخ طبع، خواننده ی فوق العاده با احساس و توانا، جمع صمیمی و گرم، بچه های زیبا رو، نشنال پارک فوق العاده زیبا سموکی مانت، پیغام تی شرت I can create any thing i want ، اینکه مردم در یک جمع صمیمی به دور از تعصب، بدور از اجبار، بدور از هرگونه بحث سیاسی، و در کل واقعا بدور از هر گونه چیز اضافی از صمیم قلب با کشور خودشون دارن عشق میکنن و بدون اینکه کسی ازشون درخواست کرده باشه و از درون خودشون و با عشق خودشون دارن آزادی آمریکا رو جشن میگیرن و تا این حد با کشور خودشون در صلح هستن.. انقدر کشورشون رو دوست دارن .. دیدن این صحنه ها خیلی به من احساس خوبی میده .. لایه های غباری که در ذهنم هست رو تمیز میکنه.. نگاهم رو شفاف میکنه .. قلبم رو باز میکنه…
ویدیو رو گذاشتم جلوم و دارم صحنه ها رو میبینم و این متن رو تایپ میکنم، این جمع صمیمی و مثبت، لذتی که همه دارن تجربه میکنن، فضای سرسبز اطراف و آتشی که گرما بخش این جمع شده، سکارلت فوق العاده زیبا و نوازش فوق العاده تر استاد – واقعا غبطه میخورم به زندگی ای که خلق کردین – تحسین میکنم زندگی ای زیبایی رو که خلق کردین – ترانه فوق العاده و احساسی که خواننده عزیزمون داره میخونه، مهربانی و عشقی که جریان داره، احساسی که از این ویدیو دارم دریافت میکنم اصلا نمیدونم چی بگم دیگه.. خانم Rachel مهربان که برای گرفتن عکس با شما این همه راه رو اومده تا RV، و البته اون آهنگ آخر این فایل که نمیتونم زیاد گوشش کنم چون اشکم رو در میاره و مثل عصر جمعه های قدیم اون حالتی میشم ولی با این حال لذت بخشه. بهشتی که در دقیقه ۹:۰۳ دارم میبینم با ابرهایی که زینت بخشش شده، جاده ی فوق العاده تمیز و زیبا با درخت ها و فضای سبز اطرافش که رانندگی در این مکان ها رویای منِ، ورود به تونل جنگلی فوق العاده – واقعا من این تصویر رو قبلا دیدم شاید صفحه دکستاپم بوده یا از این ویدیو هایی بوده که یک قطار رو بهش دوربین وصل کردن و از دل جنگل رد میشه – نمیدونم چی بگم.. فراتر از حد تجسم و رویاپردازی هام هست تصاویری که میبینم در این قسمت.. واقعا عاشق این قسمتم. عاشق این زندگی زیبا. عاشق خدایی که این همه زیبایی رو خلق کرده. خدایی که من و اعضای این خانواده رو در یک مدار دور هم جمع کرده، آگاهی هایی که بهمون میرسونه، نعمت های بی نهایتی که بهمون داده..
صداقت در کامنت و نتایج فوق العادتون از ثروت تا روابط تا سلامتی تا ارتباطی که با خدای درونتون ساختید حرف نداره، براتون آرزوی خوشبختی هر چه بیشتر رو دارم و امیدوارم در قدم 12 نتایجی رو از شما بشنوم که بهتون افتخار کنم دوست خوب من. ممنونم که با این کامنت باورهای ما رو در ادامه مسیر تقویت کردید.
ممنونم، شما هم این ارتباطات رو پیدا کنین و به اشتراک بگذارین ^_^
سلام علی حیدری عزیز، کامنت خیلی زیبایی گذاشتی دوست خوبم. در ذهن قدرت رو به خدا دادن، خدایی که خورشید رو میگردونه، نور رو به حرکت درمیاره، ماه رو در آسمون میچرخونه و همه چیز توسط سیستم قدرتمند اون اداره میشه اصله همه چیزه و من هر جای زندگیم تونستم قدرت رو به خدای خودم بدم و احساس خوبی داشته باشم نتایجی که گرفتم واقع متفاوت بوده. میشه داستان کامل مهاجرت استاد و خانم شایسته به آمریکا رو بنویسی برامون؟ من به خاطر دارم در دوره جهان بینی استاد گفت که من رفتم سفارت کارم انجام نشد و بعد که باورهام رو درست کردم و رفتم تونستم بیام آمریکا. اما بیشتر از این چیزی نمیدونم. سپاسگزارم.
این کامنت رو تازه دیدم، قانون جواب میده شدیدا! از اینکه نتایجت رو نوشتی ممنونم و امیدوارم هر روز به سمت زیبایی های بیشتر هدایت بشی لیلای عزیز.
سلام دوست عزیزم، شما تنها نیستی و اکثرا دچار نجواها میشیم که به خاطر ورودی های بد گذشته هست. فقط باید یادبگیریم چطور از پس این نجواها بربیایم. اولین نگاه من نسبت به نجواها اینه که از حضورش آگاه میشم و قدرتی که از بد کردن احساسون داره به یاد میارم و دست ک نمیگیرمش و میگم باید از همین جلو درستش کنم و بعد بهش میگم تو دروغگو هستی و همیشه بهم دروغ گفتی و خلاقیتش رو در ایجاد این افکار جور واجور تحسین میکنم، بعد شروع میکنم به تکرار نگاهی که بهم آرامش میده. این کلیت درک من در مورد برخورد با نجواهاست که خواستم با دوستانم به اشتراک بگذارم.
و اما نگاهی که به من آرامش میده اینه که به خودم میگم این یک مسابقه بین الان خودت و دیروز خودت هست نه مسابقه با دیگران. اصلا ما مسابقه با دیگران نداریم، وقتی توجهمون رو روی زیبایی ها میزاریم – طبق قانون بدون تغییر جهان با تحسین زیبایی های جهان و هدایت چشم و زبان و گوش و قلممون به سمت زیبایی ها – و تغییری که داریم در وجودمون ایجاد میکنیم، تغییری که داریم در زندگیمون اجراش میکنیم نه فقط از طریق این مسابقه بلکه از طریق تجاربی که هم اساس با کانون توجهمون تجربه میکنیم جهان بهمون پاداش میده. به قول استاد مگه مسابقه هایی که من میزارم بازنده داره؟ همه تو این مسابقه برنده هستن. من فقط با دیروز خودم مسابقه میدم نه با دیگران، و سعی میکنم موفقیت دیگران در تغییراتی که در خودشون ایجاد کردند رو تحسین کنم. خدایاشکرت. سپاسگزاربه خاطر کامنت زیبات دوست خوبم.