سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲

ماجرای زندگی‌ ما‌ با سفری ماجراجویانه‌، از بُعد آگاهی به بُعد تجربه‌ی جسمانی آغاز شد تا‌‌ با تجربه‌ی آگاهی‌ِ خالص و نابی که هستیم‌ هم ظرف وجودمان و هم جهان را رشد دهیم.

«ما»‌، زاده‌ی سفر هستیم.
و اما درباره برنامه «سفر به دور آمریکا»‌‌، باید بگویم این سفر فقط جریان زندگی استاد عباس‌منش‌ نیست بلکه جریان زندگی ایل و تباری است که‌ در پی تشخیص اصل از فرع اند.  در پی خودشان بودن و سبک شخصی‌ی خودشان را زیستن‌ اند. آنهم در زمانه‌ای که‌ آدمها آنقدر درگیر حاشیه‌های جلب توجه شده‌اند که‌ فراموش‌ کرده‌اند کی هستند و چرا وارد این تجربه‌ی جسمانی شده‌اند.

بازیگران قصه‌ی «سفر به دور آمریکا»‌، خود واقعی‌شان هستند‌، بدون هیچ ماسک‌، ترس از قضاوت یا نیاز به تأییدِ دیگران. بازیگران این ماجرای واقعی‌، گلهای باغچه‌ی بورلی‌، سرسبزی و زیبایی‌ِ بی انتهای طبیعت و جاده‌ها‌، علائق آدمهایی که در قالب یک ساختما‌ن یا کسب و کار هویدا شده و مهم‌تر از همه‌، نوشته‌های روح‌نواز علی‌‌، رضا‌، سمیّه‌، زهرا‌، طیبه‌، حسین‌‌، شعر رهسپار و… هستند که‌، ابعاد وسیع‌تری از آنچه را متجلی ساخته‌اند که‌، پیشرفته‌ترین دوربین جهان قادر به ضبط و ثبتِ آن است.

بازیگرانی که نه به دلیل نَسَب خونی‌، بلکه به دلیل هم‌فرکانسی‌ و هم‌مداری دور هم جمع‌ شده‌اند و این قصه‌ی حقیقی را ساخته‌اند. این سفر‌، نمود عینیِ آگاهی‌های خالص و نابی است که‌، در دوره‌های مختلف از استاد عباس‌منش می‌شنویم.

در زمانه‌ای که اکثریت‌، بر نکات منفی‌ِ جهان اطراف‌شان تمرکز کرده‌اند‌، این سفر نمود عینیِ «صدّق بالحسنی»‌ است و با زبان تصاویر‌ به ما می‌آموزد‌، به جای همرنگ جماعت شدن‌، همرنگ اصل و اساسی بشویم با نام: احساس خوب = اتفاقات خوب‌

همرنگ اصلی شویم که می‌گوید: تمام اتفاقات زندگی‌ات را فرکانس‌هایی می‌سازد که‌، دست‌پروده‌ی ورودی‌های ذهنت و کانون توجه‌ات است.

یعنی اگر بتوانی فیلتری با نام «تمرکز بر نکات مثبت و زیبایی‌ها»‌ یا به قول قرآن‌ صدق‌ بالحسنی را  در ذهنت نصب کنی‌، اگر به جای تلاش برای جلب رضایت آدمها‌، باورهای قدرتمندکننده و ثروت‌آفرین بسازی، آنوقت‌ آن باورها تو را بی‌نیاز می‌کند از تقلا برای جلب رضایت آدمها و فرصتی به تو می‌بخشد تا ببینی خودت چی می‌خواهی و چه دوست داری.

این سفر برای من رابطه‌ای به هم‌پیوسته دارد با دوره ۱۲ قدم. اگر بخواهم این ارتباط را با زبان و کلمات انسانی‌ بنویسم‌، اینچنین خواهم نگاشت:

۱۲ قدم‌، حکم همان دفترچه‌ی راهنمایی را دارد که در بدو ورودمان به این جهان جسمانی‌، به ما داده شده تا خودمان‌، اصل‌مان و آگاهی‌هایی را به خاطر بیاوریم که به پشتوانه‌‌ی آنها وارد این تجربه‌ی جسمانی شده‌ایم.

۱۲ قدم‌، یک دفترچه‌ی راهنماست از‌:  توانایی‌هایی که داریم‌، امکانات جهان‌مان و شیوه‌ی ورود به مدار این امکانات و استفاده از آنها. (درست مثل همان دفترچه‌ی راهنمایی که هر وسیله‌ای مثل موبایل‌، جاروبرقی‌‌، یخچال و… به همراهش دارد و به ما نحوه‌ی استفاده از امکان آن وسیله را توضیح می‌دهد)

و برنامه‌ی سفر به دور آمریکا نیز‌، در حکم تصاویر (figures) آن دفترچه راهنماست، تا مفهوم و منظورِ توضیحات آن دفترچه برای مان واضح و آشکار شود و قادر شویم به شیوه‌‌ای صحیح و بدون خطا‌ و با لذت‌، آن امکانات را به خدمت بگیریم.

بعضی‌ها هرگز از این دفترچه خبردار نمی‌شوند‌، بعضی‌ها با اینکه دفترچه را می‌بینند‌، اما آنقدر به شیوه‌های قبلی چسبیده‌اند‌ و آنقدر از انجام کارها به شیوه‌ی جدید می‌ترسند که‌، هرگز آن دفترچه را نمی‌خوانند‌. در نتیجه بهره‌ای بسیار سطحی از آنهمه امکاناتی می‌برند که آن وسیله می‌توانست در اختیارشان قرار دهد. اما بعضی‌ها خوره‌ی جستجو‌، امتحان شیوه‌های جدید و یافتن امکانات بیشتری هستند- که ممکن است آن وسیله داشته باشد- در نتیجه زیر و بَمِ آن دفترچه را مو به مو و خط به خط می‌خوانند و تمام امکانات آن وسیله را به خدمت خود درمی‌آورند. جهان پاداش‌ها و امکاناتش را برای این گروه ارزانی می‌دارد.

به شخصه تلاش می‌کنم‌ با دوربین سفر به دور آمریکا‌، تمرینات ستاره‌ی قطبی‌ام را انجام دهم‌، به وسیله‌ی درک آگاهی‌ها «چگونه فکر خدا را بخوانیم در قرآن»‌، ‌ آگاهانه تلاش می‌کنم به وسیله‌ی «صدق بالحسنی»‌، به مدارهای بالاتری هدایت شوم تا‌، طبق وعده‌ی «فسنیسره للیسری» خداوند‌، آسان بشوم برای آسانی‌هاتا ثروت‌، برکت‌، سلامتی‌ و عشق، مشتاق  همراهی با من بشود.

بنابراین به همه دوستانم که هنوز نمی‌دانند از کجا و چگونه وارد مسیری شوند که‌، امکانات جهان را به خدمت‌شان در می‌آورد‌، به نظر من‌، قدم اول دوره ۱۲ قدم‌، بهترین شروع است.


یک تمرین برای جهت‌دهیِ آگاهانه به کانون توجه

هدف این قسمت از برنامه سفر به دور آمریکا‌، تمرینی عملی است برای‌، تمرکز بر نکات مثبت و «صدق بالحسنی شدن».

سوال:

با دقت، برنامه‌ی سفر به دور آمریکا را از اولین قسمت تا قسمت ۳۱ ام‌، مجدداً ببینید. سپس در بخش نظرات این صفحه‌، بنویسید:

کدام قسمت از «برنامه سفر به دور آمریکا»‌، برای شما جذاب‌تر بود و با ریزبینی‌، دلایلی را توضیح دهید که‌، موجب شده آن قسمت برای شما زیباترین قسمت باشد.

درباره نوشتن چرایی‌ها سخاوت به خرج دهید‌‌ و به این شیوه‌، چشم‌، گوش‌، زبان‌، قلم و در یک کلام‌، ظرف وجودتان را پذیرای زیبایی‌ها و برکت‌های بیشتر نمایید.

ضمناً می‌توانید علاوه بر این صفحه‌، نظر خود را در بخش نظرات آن قسمت از سفرنامه که انتخاب‌تان بوده نیز‌، به عنوان ردپای‌تان‌، درج کنید. اما در نظر داشته باشید که فقط نظرات این صفحه در مسابقه‌، شرکت داده می‌شوند.


منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲
    55MB
    61 دقیقه
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲
    896MB
    61 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1381 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «صبا» در این صفحه: 1
  1. -
    صبا گفته:
    مدت عضویت: 1962 روز

    نمیدونم از کجا شروع کنم .. خب

    این سریال و این سفر به آمریکا تنها چیزی بود که منو مدت طولانی تر در مسیر نگه داشت و‌باعث شد فراموش نکنم زیبایی هارو, نکات مثبت رو, لذت هارو, عشق هارو, خواسته هامو , و قوانین رو …

    خیلی سخت بود انتخاب بهترین قسمت یا قسمت مورد علاقه ی من

    هر قسمت حس خاص خودشو داشت و با رفتن به قسمت بعد … تصمیم گیری سخت تر میشد .

    این سریال بازیگران خوبی داره و تأثیر های شگفت انگیز …

    اول که میخواستم این سریال رو ببینم‌ واقعا درک نمیکردم چجوری همه این فایل هارو اینقدر دوست دارن و اینقدر ازش درس میگیرن و حتی فکر میکردم وقت تلف کردنه و به اندازه فایل های دیگه مفید نیست و باید خودم بگردم دنبال درس هایی که شاید داره !

    ولی سخت در اشتباه بودم!

    بزرگ ترین درس تغیریه که در درونت موقع دیدن این فایل ها شکل میگیره خودتم نمیفهمی چجوری و چرا اینقدر تغیر خوب کردی و به خودت میای و میبینی خیلی تغیر کردی و بزرگ تر شده ظرف وجودت

    صحنه های خیلی زیبایی داشت این سریال تا به اینجا

    عاشقتم گفتن های استاد که متوقف نمیشد

    تکه کلام های بامزه و جالب خانم شایسته « دیوانه شدم » و استاد «هیولا »

    جاده های زیبایی که انوار تا ابد ادامه داشت

    لبخند های زیبا ادما که همه جا بود

    غذا پختن خام شایسته و استاد

    حل کردن مشکلات به سبک عباسمنشی

    عشق به کار و عشق به همدیگه

    آزادی! واقعا بزارید راجب این مورد صحبت کنم که چقدر استاد , خانم شایسته, مایک و کلا این سفر پر از آزادیه! چه در برخورد با هم دیگه و چه در زندگی آزاد هستن!

    چقدر نن حس تشنگی کردم در برابر این آزادی مخصوصا از جانب استاد و خانم شایسته به مایک که آزادش میذاشتن هیچ‌وقت کنترلش نکردن حتی از خیلی چیزایی اون میدونست بی اطلاع بودن یا مثل والدین من جلوی دیدن دوستاش رو نمیگرفتن نمیگفتن بیا برای ما با دلیل و مدرک بگو چرا این ادم رو به دوستی برگزیدی یا چرا تو سفر میری با دوستات فقط خانواده مهمه یا چرا وقتی ازین روپوشا هست میخوای خیس بشی! چرا برای خودت تنها میگردی و… کلی چیز دیگه که فکنم بخاطر همین نوع نگرششونه که هیچوقت حتی نگاهشونم به این فایلا نمیافته ..

    ولی رابطه های بین اونا سرشار از آزادی بود

    واقعا لذت بردم و درخواست یه همچین آزادی و گاه بیشتر رو دادم!

    یاد گرفتم میشه از هر چیزی لذت برد چه کوچیک چه بزرگ

    یاد گرفتم چقدر فراوانی ثروت و نعمت در دنیا هست و من میتونم به هر چی آرزوشو دارم برسم

    فهمیدم میشه جز خواب هام واقعا زندگی داشته باشم که صبح از خواب پاشم با ذوق و بگم امروز فراره چه ماجرای جالبی اتفاق بیافته!

    عشق و علاقه من به مسیر و به زندگی خیلی بیشتر شد وقتی دیدم هر رویایی دست یافتنی هست

    وقتی دیدم کار کردن روی باور هات و ساختن باور های قدرتمند کننده و تمرکز بر روی زیبایی ها و سپاسپگذار بودن واقعی, با عشق زندگی کردن یه همچین نتیجه ای داره ! بیشتر باور کردم این مسیر رو

    انتخاب واقعا سخت بود سخت بود… از باغ پر از پروانه .موزه کوکلا کولا .مغازه های ابزار فروشی. جاده های بی انتها و زیبا . رستوران های خوشگل . کنسرت های ساده و صمیمی . غذا پختن خانم شایسته .‌تعریف های استاد از خرید از آمازون. باغ زیبای بورلی که از وقتی دیدمش بیشتر به خدا نزدیک شدم . خانه ی آبشار . صبحانه های ساده غذا دادن به سنجاب و مرغ های دریایی . مهمونی 4th of July . سگ قهرمان با شنل سوپرمن . خانم کتی و مادر زیباشون . استیت پارک های فوق العاده . بارون های یهویی . کافه زیبایی که صبحانه خوردین . دستشویی تزئین شده با عشق . آبشار بی همتای نیاگارا . صحبت استاد با خانم شایسته . حرکات و تیمه های بامزه استاد . فراوانی ثروت و توضیح های زیبای خانم شایسته گذشت … ولی فقط یه انتخاب میشه کرد !

    چالش من بین انتخاب قسمت ۱۶ و ۲۷ بود

    ۱۶ بخاطر اینکه من عاشق جاده ام عاشق سفر در جاده با ماشین مهم نیست مقصد کجاس من همیشه جاده رو بیشتر دوستدارم ومیخوام پایانی برای این جاده نباشه

    امتحان کردن یه فذای جدید یه مکان زیبا برای موندن حتی خیلی کم و یه خونه چوبی با صندلی های تابی و گل های زیبایی که جلوی در هست مخصوصا صورتیش .‌بارانی که یهو گرفت و خیلی زیبا و ارامش بخش بود من عاشق بارانم و بیشتر از همه ترکیب جاده و موسیقی آخرش بود!

    به غنوان کسی مه عاشق سریال فیلم و انیمیشن هستم. تأثیر موسیقی رو خیلی زیاد درک میکنم! آهنگ تورو با خودش به حس حال دیگه ای میبره آهنگ تورو وادار میکنه با اون احساس همراه بشی … میتونم‌بگم ۹۰٪ تأثیر گذاری هر صحنه از سریال یا انیمیشن مربوط به اهنگ پس زمینس!

    قطعا باید داستان عالی باشه ولی این اهنگ این موسیقی درست در صحنه ی درست معجزه میکنه و جادوییه واقعا جادوییه و همینطور متفاوت بودن این اهنگ با اهنگی که همیشه خانم شایسته میزاره واقعا تأثیر گذار بود!

    و من به عنوان پیشنهاد به هر کسی که دوستداره تدوین فیلم کنه اینه که از اهنگ مناسب در صحنه مناسب استفاده کنه و تکرار یه اهنگ ممکنه از جذابیت و زیبایی اون صحنه کم کنه

    (به شخصه خیلی با اهنگ احساساتی میشم )

    اینکه چه اهنگی مناسب چه صحنه ای هست و چجوری میشه فهمید بهترین جوابش که استاد و خانم شایسته در اون استادن: هدایت هست ..

    این از زیبایی ها و دلال قسمت ۱۶ ولی زیاد بهش نپرداختم چون قسمت مورد علاقم که انتخاب کردم قسمت “۲۷” هست

    چرا ؟

    چون پر از درس و زیباییه

    در اول این قسمت خانم شایسته خلاصه ای از زیبایی هایی که تا الان دیدن از ابشار نیاگارا رو نشون داد و گفت هنوز بیخیال نشدن!!

    نع اینکه چسبیده باشن به یک زیبایی نه بلکه هنوز زاویه های مختلفی از این زیبایی مونده برای دیدن و اینقدر اون جا زیبا و رویاییه که بابد چندین و چند بار نگاهش کنی تا تازه هضم کنی این حجم از زیبایی رو

    و اینکه من فهمیدم چقدر آزادی مالی و زمانی دارن که میتونن هر چقدر که بخوان بموننو از این زیبایی لذت ببرن

    چی غیر منتطره و زیباتر از یه بارون یهویی ؟؟

    خیلی برام جالب بود که هیجوقت راجب بارون غر نزدن و برنامه خودشون رو بخاطرش خراب نکردن بلکه گذاشتن در باد و باران طوفان هدایت بشن و به خدا اطمینان داشتن که هر چی هم بشه امروز به خواستمون میرسیم …

    و این یعنی ایمان این یعنی تمرکز بر نکات مثبت این یعنی رانندگی در شرایطی که درخت از جاش کنده میشه و نمیشه جلو رو دید

    استاد هر جا میره یه خرید ریزی میکنه چقدر تروت و خانم شایسته هم همیشه باد موافق هستند و کسی راجب پول و چقدر خرید اخه بحث نمیکنه ..

    مرز بین امریکا و کانادا فقط یه پله! گذشتن از هر مرزی به سادگی گذشتن از یه پله حتی گذشتن از مرز جسم و روح .. چقدر ما سخت کردیم برای خودمون مگر نه همه وصلیم و فقط بین ما یک پل فاصلس چقدر زیبا چقدر حس خوبی بهم میده! حس میکنم هر مرزی رو میتونم به راحتی رد بشم!

    و باز هم آزادی! منم در خانواده ای نبودم که روی حجاب تعصب داشته باشن و هیچوقت فکر ‌نمیکردم کسانی که حجاب دارن یا چادر افراد متعصبی هستند بلکه انتخابشون از پوشش این بوده و این ربطی به دین یا جهنم و بهشت نداره … فقط و فقط یه انتخابه که واقعا لذت بردم این خانم و هیچ فرد دیگه ای نگرش بقیه براش مهم نیست و هر پوششی دوستداره انتخاب میکنه آزادی واقعا زیباست به هر شکلی که باشه!

    چه ایده جالبی که میشه همون جایی که نشستی پرداخت کنی و رسیدم بگیری راحت و زیبا!

    و بلاخره رسیدیم و ایمان و هدایت کار خودشو کرد ..

    چقدر ایده خلاقانه ای هست این شنل های ضد آب پلاستیکی برای خیس نشدن .. و دمپایی ها ی زیبا چقدر فروانی اخه!!?

    و میک تصمیم گرفته نپوشه و هیجکسم مجبورش نمیکنه اصن این گذاشتن که خود بچه تصمیم بگیره اینقدر خوبه کاش همه پدر مادرا میفهمیدن!!

    و باز هم یه اهنگ مناسب و صحنه ی مناسب چقدر این آبشار زیباست و چقد قدرتمنده این آب مهم نیست چی جلوی راهشه هر مانع و دره ای موجب زیباییشه و راهشو ادامه میده و میره تا گسترش پیدا کنه و مسیر زیبایی بسازه ..

    واقعا هیچ دره یا مانعی واقعا نمیتونه جلوی رفتن مارو بگیره اگر خودمون رو رها کنیم و ادامه بدیم! این مانع ها باعث زیبایی ما میشه نقطه اوج ما میشه و بقیه سوار بر کشتی میان و نگاهمون میکنن که چجور در مقابل موانع رها شدیم ‌ادامه دادیم و زیبا شدیم! مثل پروانه ها

    زیبایی خودمون رو به نمایش گذاشتیم

    چقدر آهنگ زیباییه راجب عشقه راجب صبره! باعث میشه تمام کسانی رو که بالای ابسارن رو شبیه زوج های عاشق ببینم و حس خیلی خیلی خوبی داره …

    این سفر هنوز ادامه داره …

    و نکته دیگه ای که میخواستم بگم این بود که … در پشت صحنه ب ایم سریال و سفر . سفری دیگر در زندگی من در جریان بود!

    درسته به اندازه استادکل یه کشور رو شروع نکردم به گشتن و فقط یه سفر بیرون از شهر رفتم ولی … سفر من در دیدن و ساختن زیبایی های اطرافم بود و لذت بردن ازشون شاید برای فلم گرفتن مثل سریال استاد پر و پیمون نباشه ولی ارزش سریال شدن رو داشت و هر لحظه رو با عشق گذروندم حتی با اینکه میتونم بگم خیلی از لذت ها ایده آل نبودن . ولی خدایا من باز هم از نوع زیبایی هارو میخوام .

    و در طول ‘ سفر به دور زندگی ‘ که سریال من هست و فیلم برداری هم نمیشه من رشد کردم و بزرگ شدم درس گرفتم و در پی لذت هام سفر کردم !

    خیلی طولانی شد .. با اخرین جمله متنم رو به پایان میرسونم . جمله ای مه در طول سفر به من گفته شد و هر روزمو زیبا کرد

    ………گاهی زندگی اون هدیه ای که میخوای رو بهت نمیده ……….

    ……………ولی هدیه اصلی زندگیه …

    شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: