سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-09 08:10:202024-07-31 11:45:42سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام.
سفر بسلامت.
من از قایل یک تا فایل سی یک قدم به قدم با شما همراه بودم.
در هر قدم باورم. فرکانسم. حسم قوی تر میشد.
و باورهای جدیدی میساختم. و تجربه ام زیادتر و ترسم کمتر میشد.
اونقدری که ترس از سفر خارجه با ماشین شخصی. فرهنگ مردم.
اتفاق ناگوار از دور نزدیک میشنیدم.و داشتم. در من از بین رفت.
و باورم قویتر شد برای برای سفر. برای دل به دریا زدن. دل به جاده زدن.
طوری که خداوند منو در مسیرش قرار داد با شخصی تو انستاگرام اشنا شدم با ماشین شخصی بدون پول دور اروپا میگرده. با سایت اروپایی اشنا شدم هر کشوری بی پول شدی کار پاره وقت بهت معرفی میکنه کار میکنی هزینه ادامه سفرت جور میشه.
آروی نداری با چادر جای مختلفی از اروپا محل مشخص با امنیت کامل استراحت میکنی. فقط نباید ترسید.
مهم قدم اول برداشتنه. برای سفر اول باید رویاشو بسازی. دوم نترسیدن. سوم حرکت کردن.
من همه اینها رو از روز به روز فایلهای سفر به دور امریکا بدست اوردم. همه این 31 روز سفر استاد یکطرف فایل 32 استاد و حرفهای دلنشین خانم شایسته یکطرف که همه باورهای من و دوستان تکمیل کرد.
خلاصه همه فایلهای سفر نامه مثل فرزندان من هستن و مثل زنجیر به هم وصل هستن. و دوستشون دارم.
با تشکر از خانم شایسته و استاد.
سلام به استاد جانم و دوستان مهربانم
به عنوان عضو تقریبا جدید و با دانایی های تازه به دست آورده ام همیشه سعی میکنم پیامی بگذارم و شور و شوق و هیجانم را وصف کنم .
من سفرنامه را معمولا صبح ها هنگام صرف صبحانه نگاه میکنم و حقیقتا زیباترین و احساساتی ترین قسمت آبشار نیاگارا بود.(هرچند همه سفرنامه ها زیبا بودند ولی آبشار نیاگار بی نهایت آرامش بخش و در عین حال هیجان آور بود )
استاد عزیزم بعد از شما در بقیه سایت ها هم چرخیدم تا به اطلاعاتم اضافه کنم . در یوتیوب و … . اما حسی که از شما گرفتم و میگیرم و پاکی و صداقتی که در کلامتان حس میکنم بی تملق در هیچ جا ندیدم .
دقیقا زمانی آشنا شدم با شما که بیش از همیشه نیاز داشتم . دست من را از سیاهچاله هایی که خودم کنده بودم گرفتید . آن روزها از خدا کمک خواستم . نور خواستم و هدایت . به خدا گفتم حس میکنم توی تاریکی مطلق و بدون راهنما هستم کمکم کن . در اوج بی پناهی هایم هنگامی که ترسیده بودم نوری درخشید و دستی دراز شد .
الان سرکارم هستم و پشت میزم و درحال تایپ برای شما . در همین لحظه از شدت مهربانی خدا گریه ام گرفته . نمیدانم کسی هست که حس مرا بفهمد ؟
در گذشته حتی با خدا هم سرجنگ داشتم . از او می نالیدم . با این حال خیلی جاها دستم را گرفت و کمکم کرد و من باز هم ناشکری کردم و سپاسگزار نبود . خدایم آنقدر دلسوزم بود که تنهایم نگذاشت و رهایم نکرد . من آدمی که از قرآن متنفر بودم به لطف استاد عزیزم هرشب ده صفحه ای میخوانم و به آیاتش فکر میکنم. من از طبیعت بیزار بودم اما فایل های شما روح و روان مرا تغییر داد . مرا دگرگون کرد . من عاشق آبشار و جنگل و آسمان و دریا شدم . عاشق صدای گنجشک ها شدم . عاشق ریزش آبشار نیاگار و برخوردش با سنگ های ریز و درشت شدم .
آری استاد عزیزم شما دختری که از همه چیز متنفر بود را به یک انسان عاشق تبدیل کردید . از ثانیه به ثانیه ای که نفس میکشم و صحبت میکنم و قدم برمیدارم لذت میبرم .
زیباترین جایزه را من گرفتم و دیگر هیچ چیزی فراتر از این نمیخوام . هرروز و هرشب در سایت شما دنبال آگاهی بیشتر و حس کردن خدا هستم . قبلا گفته بودم کسی تغییرات مرا متوجه نشده بود اما الان خانواده ام به تغییرات روحی من پی برده اند و نمیدانند که چه بر من میگذرد . فقط از شادی من شاد هستند .
استاد عزیزم ممنونم که این راه را هدف خودتان قرار دادید و دست کسانی مثل من را گرفتید و نجات دادید . از شما و از خدای مهربانم بی نهایت سپاسگزارم .
قدما راست گفته اند که سفر انسان را پخته میکند ( بسیار سفر باید تا پخته شود خامی ).چون سرشار از تجربه ،عشق و شادی هاست . ناخودآگاه ،کوله بارت را از زیبایی ها ، لذت ها و آرامش پرمیکند .سبکباری میآورد در زمانه ای که کوله بارآدمیان پر است از تلخی ها ،منفی ها ،بی صبری ها و…
سپاس گذار حضرت دوستم که مرا با خانواده بزرگ عباس منش آشنا کرد .سپاس ویژه دارم از خانم شایسته که کاری کرد کارستون ، و ما را در شادیها و لذتها و تجربیات ناب سفرشان شریک کرد .
کدام فایل ازهمه تاثیر گذارتر بود؟ قابل تفکیک نیست چون تک تکشون منو با خود میبرد به لحظات نابی که در ذهنم آرزوشونو داشتم و میتونستم حسش کنم ،انگار منم اونجام ،تو همون جنگل قدم زدم که خانم شایسته،مایک و استاد گرامی زد.از قطرات باران لذت بردم زیر آبهای نقره ای رنگ آبشار با عظمت نیاگارا ( فتبارک الله احسن الخالقین)خیس شدم با کشتی دور زدم، هوای پاک و خنک استیت پارک را استشمام کردم و….
با دیدن سفرنامه خیلی از چارچوب های خشک و محدود در ذهنم شکست .احساس آزادی و رهایی درمن شکل گرفت که میشود .برای تو میشود و برای همه، که این نوع زندگی را تجربه کرد.از اینکه استاد و مایک و خانم شایسته خودشونند و با خودشون در صلحند .کسی بند پای کسی نیست و خود را بر او تحمیل نمیکنند.استقلال واقعی .در عین حال ،عشق و محبت بی نظیر بین اعضائ یک خانواده رانشان میدهند..و هدایت الهی که همیشه به بهترین ها آنها را هدایت میکند .بهترین مکانها،آدمها،موقعیت ها.
از بین فایل ها خانه آبشار در دل طبیعت برایم خیلی جالب و زیبا بود .که چه فکر و فرکانس بالاو قدرتمندی آنرا به ظهور رسانده آن هم حدود یک قرن پیش .که مطمئنا ساختنش در آن مکان بکر ،خیلی سخت و پر هزینه بوده اما عشق و خلاقیت این شگفتی را بوجود آورده و از سخاوت پسر آن مرد میلیاردر ،که آنرا به مردم بخشیده در دل سپاسگذار شدم .اصلا من در جا جای این سفر مردمانی پر از عشق و افکار متعالی دیدم که با زندگی ،در صلح و آرامشند .آرام ،مهربان و خود ساخته .بقول خانم شایسته که گفتند:چیزهایی را که تحسین کنیم وارد زندگیمون میشه دقیقا همین کارو میکنند .تصمیمم جدی تر شده که تمرکزم رو مثل این عزیزان ،بر روی زیبایی هایی که در زندگی دارم ومیخوام داشته باشم بذارم ، تا هر روز زیبایی های بیشتری خداوند و کائنات برام بفرسته.جمله زیبای استاد که فرمودند :
زندگی خیلی تغییر میکنه و خیلی آسون میشه ،وقتیکه آدم رها کنه ،آسون بگیره، سخت نگیره و تمرکز کنه بر نکات مثبت و از قوانین الهی استفاده میکنه . پایان بخش نوشته ام ، یه شعر زیبا از فریدون مشیری برای شما عزیزان وهمراهان صمیمی است . شاد و موفق باشید .
زندگی به همین آسانیست
که گلی با چشمی
بلبلی با گوشی
رنگ زیبای خزان با روحی
نیش زنبور عسل با نوشی
کار همواره باران با دشت
برف با قله کوه
رود با ریشه بید
ابرعابر، با ماه
چشمه ای با آهو
برکه ای با مهتاب
و نسیمی با زلف
دو کبوتر با هم
شب و روز وطبیعت با ما
عشقبازی به همین آسانیست
که دلی را بخری
بفروشی مهری
شادمانی را حراج کنی
رنج ها را تخفیف دهی
مهربانی را ارزانی عالم بکنی
و بپیچی همه را لای حریراحساس
گره عشق برآنها بزنی
(جای کلمه عشقبازی ، زندگی گذاشتم .هرچند که زندگی خودش بزرگترین عشقبازیست با یکتای عالم ،خدای مهربان )
به نام خداوندی که رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگی است .
سلام !!!!
من بیشتر از همه عاشق قسمت ۸ام و ۲۶ام ( world of coca cola و Niagara falls ) بودم .
عاشق هر لحظه ، هر اتفاقات و همه ی انرژی های مثبتش .
زیرا من بیشتر از هر چیزی عاشق تنوع و تفاوت ها هستم ( انسان ها ، رنگ ها ، حیوانات ، شخصیت های متفاوت ، خنده های متفاوت و … ) و دیدن مجموعه ای از این همه تنوع ، واقعا من را خوشحال می کند .
خواسته ی من از استاد این است که تا میتواند از این نعمت های فراوان و مثبت استفاده کند.
به امید روزی که باهم همسفر شویم .
سلام به خانوم شایسته عزیز و استاد عباسمنش عزیزم و تمامی دوستانم در خانواده صمیمی عباسمنش
? تمامی قسمت های سفر به دور امریکا برای من پر از زیبایی، لذت، اشتیاق، آگاهی و درس های بسیار بوده. پر از عشق و آرامش و رنگ و نور و لمس زندگی. هر بار با دیدن هر قسمت از این سفرنامه اشک به چشم هام اومده و بارها و بارها خداوند رو برای این همه زیبایی و نعمت و عشق شکر کردم. شاید از نزدیک قادر به تماشای این همه زیبایی نبودم و نیستم، اما فرقی نمی کنه برام، تماشای اونها از پشت دوربین شما و از نگاه شما هم به همون اندازه وجودم رو سرشار از عشق و اشتیاق می کنه.
انقدرررر زیبایی در تک تک این فایل ها دیدم که توصیفشون واقعا برام مشکله و هر بار به یاد میارم لبخند شوق روی لب هام می شینه. اما همیشه در تمام این فایل ها لحظاتی که بیشترین احساس عشق و شور رو در من ایجاد کرده و باعث شده هم بخندم و هم گریه کنم صمیمی ترین لحظات بین شما بوده که با سخاوت و بدون آرایش و سانسور برامون به تصویر کشیدید.
? خانوم شایسته عزیز من هم مثل شما عاشق ثبت و ضبط کردن لحظات زیبای زندگی هستم. همیشه دوربین گوشیم رو آماده نگه می دارم تا لحظات زیبا رو شکار کنم. یادمه از نوجوونی اکثر اوقات دوربین به دست بودم و خیلی دوست داشتم ساده ترین و در عین حال قشنگ ترین و صمیمانه ترین لحظات زندگی رو به تصویر بکشم. همیشه خانواده از دستم شاکی می شدن ولی من انقدر عشق به این کار داشتم که هرگز کوتاه نمی اومدم.
بزرگتر که شدم و برای خودم گوشی خریدم این کار برام ساده تر شد و پیگیرتر شدم. و هر بار هم مهارتم در این کار بالاتر رفت. حالا هم از هر فرصت مناسب و تعطیلی استفاده می کنیم و با خواهرم به جاهای زیبا و دیدنی می ریم و تا می تونم تماشا می کنم و زیبایی ها رو ثبت می کنم. هر چقدر من به دنبال زیبایی ها هستم زیبایی های بیشتری رو دارم به خودم جذب می کنم. اصلا احساس می کنم دنیا دوست داره زیبایی های بیشتری رو جلوی چشمام به تصویر بکشه. خدا رو هزاران مرتبه شکر می کنم.
و اما این مدت هر روز که فایل جدید سفرنامه در سایت قرار می گرفت با شور و شوق به تماشا می نشستم و منتظر بودم تا زیبایی های بیشتری رو ببینم.
? اما اگر بخوام از بین تمام این فایل ها یک فایل رو به عنوان تاثیرگذارترین و قشنگ ترین فایل از نظر خودم انتخاب کنم، فایل قسمت ۳۱ هست.
من در این فایل زیباترین و عاشقانه ترین لحظات رو دیدم چون در ساده ترین و بی آرایش ترین و صمیمی ترین لحظاتتون با استاد عباسمنش ما رو شریک کردین. شاید تصاویری به زیبایی و ابهت تصاویر آبشار نیاگارا یا رودخونه زیبا یا طبیعت های چشم نواز استیت پارک های مختلف و جاده های بی انتهای سراسر زیبایی، غذا دادن به حیوانات، شادی ادم ها و لبخند ها و دست تکون دادن هاشون و… در این فایل وجود نداشت اما صمیمیت، عشق، مهربانی و خلوصی رو در این فایل دیدم که برای من جنسش متفاوت از سایر فایل های سفرنامه بود. با تمام وجودم کیییف کردم و از شنیدن حرفای شما و استاد عباسمنش لذت بردم. انگار که داشتید زندگی طبیعی خودتون رو می کردید و یک دوربین مشغول ضبط سادگی و صمیمیت این لحظات بود.
لبخندی که استاد به لب داشت، آرامشی که در وجودش موج می زد و چشماشون که برق می زد از شنیدن حرف های شما و همینطور آرامشی که در تک تک کلمات شما و صدای شما بود تمام وجودم رو پر از احساس خوب و عشق می کرد. اینکه برای ساده ترین چیزها در ساعات پایانی شب مشغول شکرگذاری بودین و مثل نیایش بود. استاد به صدای جیرجیرک ها اشاره کردن و شما با شوقی کودکانه بلند شدید و به دل شب زدید تا ما هم از نزدیک تر و واضح تر صداشون رو بشنویم، با وجودی که صادقانه اقرار کردین که هنوز از تاریکی می ترسین و تمام این لحظات برای من جالب و جذاب بود. یا اینکه از پشت پنجره می خواستین استاد رو به ما نشون بدین و استاد متوجه شدن و مهربانانه از پشت پنجره به دوربین لبخند زدن و با کلماتی عاشقانه خطاب به شما صحبت می کردن که انگار اصلا دوربینی وجود نداشت.
تمام این لحظات در عین سادگی و صمیمیت و عشقی که درش موج می زد برای من زیباترین لحظات این سفرنامه بود. جنس این قسمت از سفرنامه با قسمت های دیگه کاملا متفاوت بود و درس های بزرگی به من داد. اینکه واقعا شما و استاد در معمولی ترین و ساده ترین لحظات زندگیتون هم عشق می ورزید به همه چیز، شکرگذاری می کنید به خاطر همه چیز و باز هم دنبال زیبایی ها هستید. کاری که ما نمی کنیم و همیشه منتظریم تا اول در شرایطی قرار بگیریم که پر از زیبایی باشه و بعد شکر گذاری کنیم. در حالی که هر لحظه زندگی، هر نفسی که در کنار عزیزانمون می کشیم، نعماتی که در زندگیمون جریان داره، صداهای زندگی که می شنویم و زیبایی هایی که هر روز جلوی چشمامون هستن و چشمای ما به دیدنشون عادت کرده، و… همه و همه نیاز به شکرگذاری دارن. هر روز و هر لحظه نیاز به شکرگذاری دارن. خداست که در لحظه لحظه های ما حضور داره و مائیم که نادیده می گیریم. خداست که کلام می شه و از دهان عزیزانمون به ما عشق می ورزه. خداست که در صدای جیرجیرک های شب به گوشمون می رسه. خداست که عشق می شه، آرامش می شه و در لحظاتمون جریان پیدا می کنه. خداست که شوق می شه در وجودمون تا برای انجام کاری دست به عمل بزنیم.
این مدت بارها و بارها این سوال رو از خودم پرسیدم که: “مگر از زندگی چه می خواهی که در خدایی خدا یافت نمی شود…؟!”
? دیگه صحبت رو کوتاه می کنم و خدا رو هزاران بار شکر می کنم که شما و استاد عباسمنش رو دارم که هر روز به یادم میارید در ساده ترین ها به دنبال زیبایی و عشق بگردم. به خاطر ساده ترین ها شکرگذار باشم. عشق بورزم بدون چشمداشت. خدا رو در تمام لحظات زندگیم ببینم و لمس کنم و بشنوم، بچشم و ببویم…
شکر می کنم که دارم اصل خودم رو بیشتر و بیشتر به یاد میارم و می شناسم.
شکر می کنم به خاطر وجود دوستان هم فرکانسی ام در این مسیر.
خدایا شکرت! شکرت! شکرت!
دوستتون دارم و مشتاق دیدن ادامه فایل های سفرنامه و همراهی با شما در این سفر زیبا و پر از آگاهی هستم.
در پناه خداوند باشید.?
سلام.
چنتا نکته حاشیه ای بگم ، بعدش راجب مسابقه میگم.
?دوتا صفر توی مبلغ رقمی جایزه اضاف گذاشتین . البته شاید نکته خوب این اشتباه سهوی اینه که توی ناخودآگاه ما تاثیر مثبتی داره. (البته شایدم مبلغ حروفی رو اشتباه نوشتین ?)
?سایت داره روز به روز بهتر میشه.
?دوستان راجب خودم بگم اگه میخواین بدونین کسی که این متنو مینویسه چقد موفق هست و به حرفش عمل میکنه، باید توی ژانرای مختلف اینجوری بگم:
?عزت نفس: قبلا در حدی بودم که حتی فک میکردم باید لهجه م و زبان بدنم مث فلانی باشه تا جذاب باشم، ولی حالا کمتر دنبال جذب دیگرانم و بیشتر خودمم و بیشتر دلنشینم. در عین حال که همش نسخه بهتری از خودم میشم.
?رابطه با خدا: پیشرفتی که بخوام با نوشتنی ها بگم به ذهنم نمیرسه. باید بیشتر راه ورود خدارو به قلبم باز کنم و خدارو حس کنم و جای خالی یه همت اساسی احساس میشه.
?ثروت: هنوز جای کار داره تا به استقلال مالی برسم. هرچند مث همیشه میشه گفت ثروتم خوش شانسی هامه. از سفرایی که پیش میاد تا مهمونی هایی که دعوت میشم تا هدایایی که میگیرم و ….
فعلا موقعیت شغلی هست، زیادم هست ، اما چون خیلی از کارای پیشنهادی اونجور که باید نیستن ، ردشون میکنم. باید کار و کاسبی خودمو راه بندازم.
کارا رو رد کردم چون قصد ندارم با سختی پول در بیارم. قصد ندارم وام بگیرم. قصد ندارم اختیارم سلب بشه.
کار با همکاری خوبه اما با بردگی خوب نیست. یعنی میخوام بگم با کار کردن زیرمجموعه کار دیگران مخالف نیستم ، به شرطی که جایی باشه که واقعا گرفتار نشی و همکاری باشه، نه بردگی.
?سلامتی: خداروشکر سالمم. اما اهدافی هم دارم که توانایی بدنیم رو افزایش بدم.
?روابط: موفقیت هایی بوده که از دست رفتن. موفقیت ها میشه گفت دور از ذهن نبود بعد ازین که آدم روی خودش کار میکنه.دلایل از دست رفتنشون هم یکیش این بوده که دیگه سلایقم تغییر کرد و ناخواسته هام خود به خود رفتن از زندگیم.
?این از خودم. البته قسمت استقلال مالی رو دقیق با عدد ننوشتم. شاید میشد با عدد بنویسم ولی هر وقت به اون استقلال دلخواهم رسیدم دوس دارم بیام خبر بدم.
?راستی چرا به جای تسلا X با سانتافه رفتین سفر؟ اگه مشکل شارژ کردنشه که اصلا مشکل نیست. هزاران راه پیدا میشه برا شارژ آسونش و حتی به نظر من شارژ کردنش توی سفر هم راحته. به راحتی بنزین زدن و شاید راحت تر. راننده خودکارش هم خیلی به درد میخوره. خیلی مزیت ها داره.
? سپاسگزارم بابت سفرنامه. برای من کم پیش میاد فایلی رو همون موقع چندباره ببینم، توی این سفر واقعا جاهایی بود که ناخودآگاه میزدم دوباره میدیدم.کاملا مشخصه زحمت کشیده شده بابت این فایلا.
?همونطور که میبینین من کم دیدگاه مینویسم و مث اون تمساحه ، وقتی بوی خاصی به مشامم میرسه میام روی آب ?.
?زیبایی ها رو حتما دوستان گفتن. اتفاقات و تلاش های دور از چشم هم با ذهن قابل دیدنه. معلومه سانت به سانت جاده جاهای عالی بوده . ثانیه به ثانیه سفر چیزای جالب پیدا میشد. واقعا انتخاب سخته. شاید بشه برشی از چند ویدیو رو اعلام کرد به عنوان بهترین لحظات .
بعضی ویدیوها صدای طبیعت رو عالی داشتن که لذت بردم. حتی همون چند ثانیه هم خودش عالی بود.
خیلی ویدیوها جاده های عالی با طبیعت عالی رو نشون دادن که من به شخصه دوست داشتم همون جا چادر میزدم و مهم نبود به پارک جنگلی یا اردوگاه نمیرسم یا میرسم.
????بعضی ویدیو ها حیوانات بامزه ای رو نشون دادن.
همش فراوانی بود.
?واقعا میشه گفت درخواست درونی من هم بود که همچین فایلایی باشه ، هم توضیحاتش باشه و هم مثل سریال توجه بر نکات مثبت با نشونه ها باشه.
?میدونین …مهمترین چیزی که از ویدیوهاتون دوست داشتم آزادی مکانی و زمانی بود. یعنی نگران چیزی شبیه به این نیستین که چن روز دیگه مرخصیم تموم میشه باید برگردم… .
فوقش میکائیل نیاز باشه بره مدرسه براش یه بلیط هواپیما میگیرین و خودتون ادامه سفرو میرین.
???گفتنی راجب تک تک لحظات تمام ویدیوها زیاده اما الآن قصد دارم فقط راجب قسمت انتخابی بگم.
?اگه مجبور باشم فقط یک قسمت رو انتخاب کنم، قسمت ۱۹ انتخاب میشه. قسمتی که راجب خانه آبشار بود.
وسط جنگل، با آبشار. اون طراحی، اون تعلیق، اون روش زندگی… . حتی اون پیاده رویی که به سمت خونه بود برای من اگه بیشتر از خود خونه رویایی نباشه، کمترم نیست. یه محیط خاصی بود که انگار همیشه آرزوشو داشته باشم.
شروعش که انگار از سانروف ماشین دارین بیرونو فیلمبرداری میکنین خیلی جاده قشنگی بود. درختا برای جاده سقف شدن انگار.
بعدش راهروی رویایی من.اطرافش پوشیده از گیاه. به زیبایی درخت وسط راهرو چوبی رو نگه داشتن. بعدش قسمتی که برگا یه سقف کوتاه برای راهرو درست کردن خیلی زیباست. بعد راهروی سنگچین شده دو طرف. انگار مسیر خوشبختیه ?.
? راهرو پیش میره با تمام زیبایی ها و درختا و سرسبزیاش…میرسه به خونه رویایی من. این تیکه از فایل نشون میده اون فیلما و عکسای خونه آبشار خیالی نبود. انگار توی مسیر خوشبختی رویاهات به واقعیت پیوسته باشن. طراحی خونه انگار نه زمینه نه آسمون. شناور و معلق … . از پله های خونه بالا بری ، به یه پایین دیگه میرسی! مث عکسای خطای دید.
رودخونه اون خونه رو عالی کرده. صدای رودخونه و طبیعت اونجا ، جورچین اون صحنه رو کامل میکنه.
وجود آب روانش هم برای آبتنی و هم برای دیدن و شنیدن واقعا عالیه.
نوشیدن اون آب و استشمام اون هوا حتما احساس عالی داره.
بالکنای دوست داشتنی. در واقع اصل خونه همون بالکناشه که مث یه پرنده میشیم که وسط درختا خونه ساخته.
آب و خزه و جلبک روی سنگای پشت خونه خیلی عالی بودن. خیلی هوس برانگیزن.
نمای خونه به درستی سنگی و چوبی انتخاب شده.
آگاهی هایی که توی این فایل گفته شده دیگه تکرار نمیکنم . سپاسگزارم بابت گفته هاتون توی این فایل.
نماد طراحی و قدرت ذهن انسان و ثروت و رسیدن به آرزوها و موفقیت و خیررسانی به دیگران و زندگی با طبیعت و لذت و … . قطعا یکی از دلایل انتخابم همین آگاهی هایی هست که توی این ویدیو گفته شد.
خودم چیزی که بخوام اضاف کنم اینه که نماد خوشبختی و بهشت و احساس بودن و دست خدا هم هست.
من در کنار دیدن چندباره این فایل، عکساش توی اینترنت هم دیدم. واقعا عالی بود. داخل خونه هم بزرگه.
?????صبحونه خوردن توی اون بالکن حال میده. البته ناهار و شام هم همینطور ولی صبحونه یه حالت سبکتر و پر انرژی تری داره.
دوس دارم توی همچین جایی از در و دیوار بالا برم ?. روی اون چوبای افقی راه برم . از سنگا بالا برم برسم به بالکن.
سلام
من همه ویدیو ها رو ندیدم ولی به نظر من قسمت ۱ خیلی خوب بود. اونم به خاطر اینکه همیشه مسیر سفر بیشتر از خود مقصد لذت بخشه و
این لذت برای خود من چند تا مورد بود:
۱.اول دابسمش هایی که استاد واسه خانم شایسته اجرا میکرد.
۲.توی رقصیدن هم که دیگه صاحب سبک داره میشه، همه چی رو با هم میکس میکنه یه چی در میاد بالاخره. آدم میگه این دیگه کجا بود :))
من موندم این همه اجرا کردی آهنگ مریم مهرداد آسمانی توش نبود چرا!!!
۳.دقیقا مثل زن و شوهرای ۳۰ سال زندگی که میرن مسافرت خانوم به آقاشون میرسه نون و پنیر بهش میگه آجیل میده چای میده .
خیلی بامزه است مدل رسیدگیه خانم شایسته به استاد.
۴.کلا تیکه هایی که استاد شیطنت داره خوبه جالبه
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
به نظره من قسمت 25 .
چرا؟
چونکه من این طور حس میکنم دیدن این آبشار فوق العاده ، اصلا انگار که من خودم اونجا بودم هوا را میتونستم حس کنم من تو اون محیط نفس کشیدم زندگی کردم خنکی آبشار را با تمام وجودم احساس میکردم و اینکه استاد و خانم شایسته خودشون حتی مایکی هم در این قسمت از سفر خیلی پر انرژی تر و شادتر بودن .
به نظرم که کل دوره از اول تا حالا فوق العاده بودن ولی من خودم شخصا دوره 25 را بیشتر میپسندم
استاد و خانم شایسته و مایکی سپاس گزارم که از سفرتون که کاملا شخصیه فیلم برداری کردید عکس گرفتید و با ما به اشتراک گذاشتید .
شاد ثروتمند در پناه خدایه بزرگ باشید
سلام به استاد عزیز وخانواده صمیمی خودم من خدا روشکر میکنم برای دیدن این همه زیبایی خیلی دوست دارم بیام امریکا با دیدن این فایلها چون به سفر هم خیلی علاقه دارم?
۱-از قسمت آبشار نیاگارا خوشم اومد که فراوانی خداوند وبی مرض بودن جهان را دیدم و یاد گرفتم و این که میشود با انجام دادن کارهای ساده ثروت ساخت مثلا توربین گذاشتن سر راه آبشار
۲-از قسمت خانومی که باغچه کاشته بود و امید به زندگی وایمانش وزیبایی باغچه و هدایت شما به یک جای خوشمزه
۳-از قسمت خانه آبشار که در اختیار مردم بود و این که تنها راه گذشتن از ثروت رسیدن به اونه وچقد منظره وجای جالب ومثبت
۴-واز قسمت معرفی Rvکه چقد راهت و راحت میشه سفر کرد ولذت برد و همه چیز در دسترس میشه باشه
خدارو شکر که تو فرکانس هستم که زیبایی هارو میبینم ممنون از همه????
به نام خدای رحمت گستر بر عام و خاص
خانم شایسته مهربان
استاد عباس منش عزیز
و مایک دوست داشتنی
سلام به روی ماه تون
تمام قسمت های این سفرنامه، لحظه به لحظه اش زیباست چون مخلوق خداوند جز زیبا چیزی نمیشه و با تمام ارادت و عشقی که به شما دارم، اما من هرگز به خودم این اجازه رو نمیدم که بگم کدوم قسمتش زیباست.
از شما یاد گرفتم که هر لحظه زیبایی بواسطه ی هنر رب العالمین هست در اطرافم، من باید زیبا بین باشم.
اما من زیبایی اصلی رو در نگاه اون هنرمندی رو می بینم که عشقش رو با دوربین داره به تصویر میکشه.
اون عزیز دل خدایی که هزاران کیلومتر با ما فاصله داره و به قول معروف میتونه بی قید و شرط لذت ببره و هیچ انتقادی هم بهش نیست.
اما چه خوب یاد گرفته از خدای خودش، که شادیت رو تقسیم کن تا بیشتر و بیشتر بهت برسه چون به واسطه ی سلطه ی هو عشق و شادی فراوونه.
من اصل زیبایی رو در باور و فرکانسی می بینم که این سفرنامه رو خلق کرده و چه فایلی به اندازه ی قسمت ۳۱ میتونه این عشق این تعهد این باورهای عمیق رو نشون بده.
اجازه بدید کمی توصیف این فایل کم نظیر رو در ادامه بگم خدمت تون.
این فایل زیبا از صحنه ای شروع میشه که یک دریاچه بزرگ رو می بینیم،
و پسری که دنباله رو پدرش هست در این مسیر رشد.
انقدر این فضا آرومه که صدای زیبای جیرجیرک میاد
صدای خش خش برگ ها زیر پاها میاد.
و آب، آب که چقدر آرومه!
چه عظمتی چه رقص نسیمی که حرکت مواج روی سطح آب ایجاد کرده.
و سپاس گذاری و زیبا بینی استاد اینجا هستش با این که ساحل زیبا خیلی دیده اما دلیل نمیشه که تحسین ش نکنه حتی اگر نوجوان تازه کاری مثل مایکل جان بگه هیچ جا مثل فلوریدا نمیشه.
مریم جان شما گفتی که این فایل طبق روال معمول باید تو قسمت ۵۰ ام آماده میشد و این یک نشونه ی بسیار عالی بود برای من که این همزمانی رو با طرح مسابقه، یک فایل متفاوت بدونم تا آگاهی هایی جدا از روال معمول ازش دریافت کنم.
اصل موضوع و اون جذابیت خاص که گفتم از این لحظه آغاز میشه درست در این زمان ۰۳:۵۰ تو فایل شروع میشه.
جایی که خانم شایسته میگه این دوربینی که دست منه نماینده نگاه یک خانواده است نه یک شخص.
این یک تعریف خوب هستش از نگاه سیستمی.
وقتی داره میگه من تاثیر می پذیرم از نظرات خوب خانواده ام و نوع نگاه و برداشت من رو از تمرکز به روی زیبایی ها تغییر میده، این یعنی خرد جمعی.
این یعنی درک درست از خداوند که داره سیستمی جهان رو اداره میکنه نه بایک نظر شخصی.
ای جانم داری میگی وقتی یه فایل سفرنامه رو میزاریم تو سایت و بچه ها می بینن و از وقتی شروع میکنن به نظر دادن و این انرژی شکلی بهتر و قوی تر میگیره من یاد تکامل و رشد دنیا میفتم.
جوری که خداوند این دنیا رو خلق کرده و باعث شده تا ما بتونیم با قدردانی و عشق و احساس خوب باعث بشیم تا این جهان رشد کنه، درست مثل نظرات پر از عشق و احساس اعضای این خانواده.
استاد درست اینجاست که با اون تجربه ی فوق العاده ای که از درک قوانین داره،میگه که معلوم نیست چه نتیجه فوق العاده ای قراره از فایل سفرنامه گذاشتن و نظر دادن بچه ها حاصل بشه آدم رو غرق شور و شعف میکنه و گذر زمان رو برامون رویایی تر میکنه.
چه حرف قشنگی زده شد، تولید این فایل ها نتیجه ی فرکانس هر ۳ نفر ماست و من چقدر خوشحالم که با شما هم مدار و فرکانس هستم،خدایا شکرت تو بهم دادی.
وای خانم شایسته چه حرفی زدی گفتی من دقیقا چیزهایی که تو عکس ها می دیدم الان دارم دقیقا همون ها رو می بینم.
این قلب منو پر از نور کرد، که منم قراره بیام آمریکا چون من برای تک تک فایلها و لحظه ها فقط تحسین تون کردم و قدردان خدا بودم و با ایمانی که از قانون دارم در خودم میسازم واقعا روز به روز مطمئن تر میشم که منم قراره این تجربه ی شما رو از آمریکا لمس کنم.
چقدر شما مهربونی یاد گرفتی از ارحم الراحمین که حس خوبت رو از شب و سکوت استیت پارک و سمفونی جیرجیرک ها میای با ما شریک بشی.
آخه تو و استاد وقتی انقدر دقیق دارید به قول و حرف تون عمل میکنید، آدم ایمان ش نسبت به حرفهایی که راجع به قوانین می زنید چندین و چند برابر به قبل میشه.
آمیزش صدای شب و موسیقی جیرجیرک ها و صدای پای شما چه زیباست.
و نوری که به درخت ها میفته به به.
خانم شایسته من شما رو بخاطر ایمانی که به استاد و خدای او پیدا کردی راجع ب شجاعت تحسین میکنم و واقعا برای خودم می پسندم.
خدایا شکرت برای این تکنولوژی و دوربینی که به این خوبی تو دل شب تصویر زیبا و با کیفیت بر میداره.
آره این شبی که شما میگی تو این سادگی خیلی خیلی خیلی زیبا بود.
چه فرکانسی چه حرفایی.
اووووووف
لذت بردم، ممنون و بنده خدایی هستم که شما رو بازیگر توانمند این تئاتر و هنر فاخر کرد.
استاد این فایل انقدر خودمونی و انقدر زیبا بود که من بهترین فایل انتخابش کردم چون حرفهایی توش زده شد که میشه باهاش همه جا زیبایی دید.
تو هر نقطه از این عالم.
لازم میدونم بگم که استاد شما وقتی تو انتهای فایل ۳۲ با اون لحن خاص و الهی گفتی:
امریکا ببینیمتون
وااااای من دلم هوری ریخت
گفتم خدایا این دیگه یه نشونه و یه دعوتنامه ی رسمی و تمام عیار بود پس من این عشق عمیقم که مهاجرت به آمریکاست رو هرگز رها نمیکنم.
و نشونه ی دیگه اینکه یک دوست الهی هم این حرف و این نشونه رو زیبا برام بارهای بار تو این چند روزه تکرار کرد.
عاشقشم
عاشقمم
عاشقتونم