سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 55
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-09 08:10:202024-07-31 11:45:42سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
به نظرم هر جایی که هر فرد و شی ای در نقش خودش و بدون توجه به دیگران، خودش بود آنجا از زیباترین لحظات در این سفرنامه بود. مثلا هر جایی از طبیعت که در آن دستکاری نشده بود برای من بسیار زیبا بود .به نظرم استاد عباس منش جایی که داشت به سنجاب مشکی رنگ زیبا و معصوم پاپکورن می داد جایی بود که می شد خود واقعی استاد را دید و برای من بسیار زیبا بود . خانه آبشار هم به دلیل اینکه نهایت سعی یک فرد را نشان داده بود که در طبیعت دست کاری نکند بسیار زیبا بود . در کل همانطور که گفتم هر جایی که طبیعت بدون دستکاری و زندگی بدون تکلف و دستکاری نشان داده شده بود برای من بسیار بسیار بسیار زیبا بود و برای من یک نکته داشت و آن این بود که هر چقدر ما بخواهیم جلوی زیبایی ها را به هر عنوانی دولت آمریکا ، دولت ایران ، مردم آمریکا ، مردم ایران و … بگیریم زیبائیها توسط خداوند عزیز در حال تولید است. این پیامی زیبا از طرف خداوند عزیز دارد و پیام این است که هر چقدر اوضاع در اطراف ما غیر عادی باشد باز هم زیباییها در حال تولید هستند. حتی بعد از واقعه کربلا و بعد از سوالی که شد، اگر اشتباه نکنم حضرت زینب عزیز فرمودند غیر از زیبایی ندیدم . موفق و پیروز و شاد باشید.
سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته جانم
من واقعا نتونستم یکی از فایل ها رو انتخاب کنم هر کدوم از فایل ها به نحوی باورها و آگاهی من بهتر و زیباتر کرد هدایت خدا را به چشمم دیدم لمس کردم هدایت خدا خیلی عمیقه فقط باید باور کرد تو فایل ها کاملا مشخصه
شما تصاویری رو نشون دادید که اصلا نمیدونستم وجود دارند فکر میکردم فقط تو عکس هاست و من نمیتونم ببینمشون من بهشون دسترسی ندارم انقدر ذهن من محدود بود ولی کم کم من خودم رو لحظه به لحظه میدیدم هر جا که میرفتین
شما خدای بزرگ و قدرتمند رو به من نشون دادین
جهانی که سرتاسر فراوانی و زیبایی هست رو نشون دادین که تا قبل باور نمیکردم انقدر جهان ما بزرگ باشه
شما رابطه ایی از خودتون نشونم دادین که رهایی توش موج میزد کاملا میشه خدارو توی تمام وجودتون دید و چقدر جریان این هماهنگی زیباست
اون رودخونه زیبا که نمیدونم چطور توصیفش کنم جریان زندگی من هم میتونه انقدر زیبا و روان باشه
آهوی زیبا که وقتی توسط دوربین شما شکار شد رو دیدم اشک های من همینطور میومد میگفتم وای خدا من آهو دارم میبینم این همه سرسبزی مگه میشه وجود داره مگه نمیگفتن بهشت این شکلی خوب این الان بهشت نیست پس چیه ؟!
رفتن به خونه اون خانم و معاشرت با ایشون و مادرشون خیلی لذت بخش بود انگار منم کنارتون بودم و داشتم حصار های دورم باز میشدن
دیدن خانه ابشار معرکه بود همش میگفتم این تلفیق چطور میشه خدای من وقتی با روحت یکی بشی وقتی قدرت خودت رو بشناسی ببین چی خلق میکنی
خرید کردن شما و این همه تنوع محصولات تر و تمیز و حتی خونگی نمیدونین چه لذتی داشت و برخورد عالی همه با شما سرشار از عشق بود خانم شایسته شما یه باور خوب به من یاد دادین اینکه “همه در برخورد با شما وجه زیباشون رو نشون میدن ” حتی اون ترس برخورد با آدم هایی که هم زبونت نیستند رفع شد
دیدن ابشار نیاگارا با اون وسعت انقدر حس میکردم که منم اونجام که وقتی خانم شایسته با دوربین رفتن زیر ابشار منم داشتم قطرات پر فشار آب رو حس میکرد
حتی دیدن تصاویر بدون لباس استاد باعث شد اون باور مذهبی من شکسته بشه که تو خانواده ما اصلا من مرد بدون لباس حتی اینکه دکمه پیراهنش باز باشه ندیده بودم و اگر میدیدم توجهم سمتش میرفت و اذیت میشدم حتی به شریک عاطفیم سر این موضوع گیر میدادم
شما دارین با ما چه میکنین از همه لحاظ دارم تغییر میکنم حتی موضوعاتی که اصلا فکر نمیکنی مهم باشن ولی یه جا میبینی داری اذیت میشی و چون فکر نمیکنی مهم باشه بهش توجه نمیکنی ولی همین ها آشغال زیر مبل هستن
میخوام به خودم بگم اول انقدر زندگی رو جدی نگیرم که از مسیرم دور بشم ذهنم رو فقط به سمت مثبت هدایت کنم فائزه فقط فقط خودت مهمی همیشه خودت باش جهان خود به خود با تو هماهنگ میشه
نمیدونم چطور سپاسگذار خداوند باشم
ممنون استاد عزیزم و بانو شایسته جانم ???
در پناه ایزد یکتا
استاد جان دلم سلام عزیزم دلم براتون خیلی تنگ شده بود خدا رو شکر که این فایل رو گذاشتین .از خانم شایسته عزیز هم خیلی ممنون بابت فایل های زیبا و دل نشین سفر به دور آمریکا.
من خودم از فایل شماره ۲۶خیلی خوشم اومد عالی بود از همه چیزش هم اهنگ شاد و دلنیشینش هم آبشار نیاگارا که آرزوی بزرگ من دیدن این جای زیباست هر وقت اسم آبشار نیاگارا میومد یا عکسی ازش میدم میگفتم خدایا اگه یک کشور یا یه مکان تفریحی باشه که بخوام ببینم همین آبشار نیاگاراست همیشه میگفتم چرا استاد نیاگارا نمیرن بعد میگفتم خوب لابد قبلا رفتن.
بعد که فیلم گذاشتین از آبشار نیاگارا خیلی خیلی خیلی ذوق کردم و خوشحال شدم حس بی نظیری بهم دست داد انگار قدرت خدا رو به چشم میدیدم و تو بغل آبشار انگار آدم تو بغل خداست انگار خود خداست آدم بی نظیر بود انگار تو بهشت برین نشستم وقتی این فایل رو نگاه میکنم اون رنگین کمان زیبا که رنگ خداست بی نهایت زیبا و قدرتمند در عین حال لطیف و روح نواز بود .بی نهایت از خدا و شما سپاس گذارم و اون سنجاب زیبا من عاشق حیوانات هستم .
حیوانات بی نهایت فرکانس رو درک میکنند و اون سنجاب یا اون مرغان دریایی میدونستند که شما نمیخوای آسیبی بهشون برسونی و میخوای غذا بدی بهشون به همین علت راحت اومدن پیش شما من خودم بارها این اتفاق برام افتاده که کبوتر هایی که بسیار می ترسن از آدم ها و رود فرار میکنند من راحت کنارشون غذا ریختم و اونا نرفتن . با بعضی وقت ها سگ های خیابانی که همه میترسن ازشون من بارها بهشون غذا دادم و اونها نه تنها پارس نکردن بلکه از من محافظت هم میکردن در بعضی مواقع.عالی بود خدا رو شکر.
سلامی گرم وصمیمانه به استادعزیز وبانوی مهربان وپرازعشقم شایسته جان
وقتی این پرسش در قالب یک مسابقه عنوان شد،من با خدا مشورت کردم..وگفتم خدایا تمام این سفرنامه سرشارازیادتو زیبایی و عشق و احساسی وصف ناشدنی ازاین عالم بی همتاست..انتخاب برگی ازاین دفتر برای من سخته…به من بگو چی بنویسم یا چی انتخاب کنم….،،وچقدر قشنگ خدا به من الهام کرد برای انتخابم.شایسته ی عزیزم ،قبل از آشنایی با این خانواده ی صمیمی،تقریبا سه سال پیش،من در شرایطی خاص و رویایی نوشته هایی رو از قلبم و احساس صادقانه ام بروی کاغذ اوردم با عناوینی دقیقا شبیه به المانهایی که در هرکدوم از برگهای این سفر احساس من رو برانگیخته کرده و گذاشته بودم که در زمان مناسب چاپ کنم…وقتی این سوال مطرح شد انقدر قشنگ خدا به من گفت بیا و نوشته هات و توی این صفحه بنویس فارغ ازاین که تایید بشه یا نشه..دیده بشه یا نشه…و برای هرقسمت سفرنامه اسمی روانتخاب کن با احساس قلبی و با عناوین نوشته هات هماهنگ کن ووقتی شروع به خوندن نوشته هام ودیدن قسمت به قسمت سفرنامه کردم دیدم وای خدای من..چقدر نوشته های عاشقانه ی من هماهنگه با این صحنه ها و زیبایی ها….. ….من این خلاقیت رو انجام دادم به الهاماتم گوش کردم و تقدیم میکنم به استاد عزیزم شما و تمام دوستانم دراین خانواده ی بی نظیر..
قسمت اول (عنوان:سفر…
به کدامین سفررفته ای که اینچنین دیدگان مرابه انتظارت واداشته ای؟ساعتهاست که به آسمان آبی خیالت خیره شده ام ولحظه شماری میکنم حضوردوباره ات را،دل من هرلحظه به هوای کویت پرمیکشدوباشنیدن هرنوایی چنان مرا به حرکت وامیداردکه حیران وسرگردان بسان درویشان خانه به دوش به اینسو وانسو پناه میبرم تاشاید نشانی ازتودراین وادی بیابم..نشانه ای ازعبورتوبرخیالم رادنبال میکنم تاحضورت را به عینه ببینم..آمدنت پیشاپیش برمن مبارک. )
قسمت ۲(عنوان.،آهنگ صدا..
صدای خوش آهنگ تو همانندنغمه ی دلپذیر پرندگان چنان شوروشوقی وصف ناپذیررابرایم هدیه میآوردکه به توصیف چنین حسی ابدا قادر نیستم.تلالو صوت دلنشینت همیشه برقلب من ماندگار)
قسمت ۳(عنوان:نغمه..
امروز که به نیت تو دست به قلم برده ام عاشقانه صدایت رادر همه ی وجودم به وضوح میشنوم..تپشهای قلبم چنان نغمه ای برایت میسرایندکه گویی دراین سراجزدلدادگان حضور ندارند..پذیرای وجود گرمشان درعالم خیال میشوم …وگوش به آهنگ ستایششان میسپارم… )
(قسمت ۴:عنوان:عطرتو..
مگرجزاین است که عطرتورایحه ی گلهای بهاری رازیرپاگذارده ووجودتوهرلحظه فصل بهاررابرایم تداعی میکند؟وچه نعمتی دل انگیزترازچنین حس و حال برای من..)
(قسمت ۵:عنوان:لبخند
چندصباحیست لبخندهای تصنعی بسیاردیده ام که مرا به خنده ای ازسراجبار نه ازته دل وادارساخته..بادیدن تو،چهره ام گلگون شدولبخندم واقعی وتوراتحسین میکنم که چنین شوروشعفی رادر من زنده کرده ای،وهم اینک درجای جای این طبیعت که قدم میگذارم به یمن وجودت خنده ی نباتات و جانداران راهم میبینم وحس میکنم وباانها میخندم وشادی آن لحظه راباتمام وجودهمراه بادعاهای همیشگیم نثاروجودت میکنم نازنینم. ..گمان مبرکه جزدیدن خنده ی تودراین جهان ارزویی دارم..چه سرمست وبیقرارم ازاین شادی توکه ارمغآنش برای من هم شادی مضاعف است)
(قسمت ۶..عنوان:باران
دراین لحظه که این جملات رابرایت مینگارم قطره های باران جامه ام را مرطوب کرده ومژگانم بسان مژگان چشمی که ازشوق معبوداشک رادرخودنمیتواند نگهدارد پرازنورانیت اجابت اسمان شده. تارهای ظریف گیسوانم همچون شاخه های نازک درختان دانه های باران را به زمین میافتند. دستانم به نیت دعاونیایش چنان ابشخورکبوتران پرازطعم باران گشته وسهم توقلبیست که این شگفتیهای آفرینش رانظاره گراست وبه یادت میتپدواگراین تپیدن نبودوصف چنین زیبایی هایی محال بود..قلب من تقدیم توباد)
(قسمت ۷..عنوان:رویا
دراین شب وروزهای فراق ازتو،چنان درخیالم ازخودبیخودشده ام وحضورسرسبزت را ماندگار میبینم که بیوقفه دست نیازبه سوی پروردگارم به نشان دعا بلند میکنم..تمنای چشمانم برای طلب تو به زیبایی ودرخشندگی ستارگانی ،میماند که زمینیان را به نظاره واداشته..اکنون که موج شکرگذاری دروجودم شعله افکنده بی وقفه حضورت رادر قلبم سپاس میگویم)
(قسمت ۸:عنوان:رنگ سرخ
ازپشت پنجره ی دلم شقایق سرخی خفته درخاک وجود،چه زیبا به من مینگردوبامن به زبان خودازعشق سخن میگوید.قطرات شبنم روی گلبرگش حاکی ازاشک ذوقیست که ازگذرتوازاین دیار خبرمیدهد.. )
(قسمت ۹:عنوان:سنگ
وجودپرمهرتوچنان دل سنگه کوههارانرم میکندکه من برخودمیبالم به چنین موهبتی..واگرکوههایی که درجوارتواندقدراین یگانه نعمت الهی را میدانستند،خوددرمقابل مهربانیت کرنش میکردندوسرتسلیم فرودمیاوردند..وجودت چون کوه استواروچون سنگ سرسخت ومقاوم وچون آب زلال و قدرتمند)
(قسمت ۱۰:عنوان:امروز
امروز روزی دگراست که بایادواندیشه اش به سرمیشودومراباخودبه سفری بیادماندنی دردیارعشق میبرد..سفری که تک تک دقایقش خبرازوصال یار میدهدوچهره ی مرا گلگون میکند..خاطرات حضورش وهم سفر همیشگی من دراین سرا،امیدودلی سرشارازصداقت آینه است )
(قسمت ۱۱..عنوان:جشن وپای کوبی
گرمای وجودت چنان شعله ی پرذرق وبرق اتش عشق،مرابه جشن وپای کوبی دراین دیار فرامیخاندوبی اختیار به نظاره اش وامیدارد..زیبایی نورش چنان نور خورشیدچشم هربیننده ای راازشوکت وعظمت خودبه تماشا وامیداردوهمگان راسیراب ازاین وجود بی همتایش میکند )
(قسمت ۱۲؛عنوان:خاطره
چه زیبا ست نظاره ی خاطرات باتوبودن ..چنان لذتی وصف ناپذیر به من هدیه میدهندوچنان شورو شعفی ازمرورشان برمن چیره میشود که ناخودآگاه فریاد میزنم خدایا…توراسپاس که قلبم بایادش اشک شوق میریزدوهیجانی وصف ناپذیرراباخود به دنبال میکشد.. عاشقانه خاطراتت را درقلبم برای همیشه وتاابدزنده نگه میدارم..)
(قسمت۱۳:عنوان:اسب
براستی چه صحنه ای زیباترازتاختن اسبان درطبیعتی بکر که دل هربیننده ای را مغشوش میسازدوانرا به تفکروامیدارد،،وزیباترازان حضور اسطوره ای چون تو برپشته ی این الطاف خداوندی..نجابت اصالت..ومهربانی تو
چنان زنده وپویاست که دل هررمنده ای را بدست میاوردواورارام میسازد..تاختنت هزاران بارپرازصلابت…)
(قسمت ۱۴:عنوان:زمان
به کدامین سونگرم تایادت رالحظه به لحظه به نگارش کلماتم درآورم. .مگرجزاین است که برای تو مینویسم؟درتک تک ثانیه های عمرم تنها زمان ازدست رفته را لحظه های غفلت از نگاه تو میدانم …درودی بی پایان نثارت بادکه مرا به درس انسانیت فراخواندی… )
(قسمت ۱۵،عنوان:اشتیاق
دراین لحظه ای که یادتوبرتمام وجودم سایه افکنده بی صبرانه مشتاق دیدارروی توام..انگارتمام پرندگان بامن هم آواز شده اندوپیشاپیش نغمه ی حضورتورا مینوازند..چگونه توصیف کنم بیان وجودی را که ذره ذره اش بایادتو شعله ور میگردد ومرا به وادی بهشت رهنمون میسازد…)
(قسمت ۶. .عنوان:پیچک
گل پیچکی که از کنار پنجره ی اتاقم روبه آسمان رفته وسایه اش رابردیواردلم افکنده بیدرنگ حضورسبزتورادرذهن من تداعی میکند..گلبرگهایش با قطرات شبنم بهاری سبز گشته وبوی طراوتش همه جاراعطراگین کرده..حضوراین پیچک بلندقامت ،چنان تصویرتورابه ذهن من فرا میخاندکه خودلحظه ای ازاین شگفتی به تعجب سکوت کرده ام وفقط نظاره گر این شباهتم.دستان پیچک من گویی بردیواره ی دل اتاق من فرو رفته که ارزو دارم دستانت چنان او مرا درآغوش قلب خودبگیردوزمزمه ی حیات رابرایم زنده کند..وچه زیباست پیچک من که یادآور صلابت وثبات قدم توست. ..و هیچ طوفانی را یارای برکندنش ازاین دیوار نمیباشد. .استوارباد قامت تو درمقابل امواج سهمگین زندگی… ..)
(قسمت ۱۷،،عنوان:سجده ی شکر
دستهای مهربان خداوندرادراغوش پاکت احساس میکنم..چنان ازخودبیخودمیشوم که هرلحظه سجده ی شکردربرابرمعبودم بجا میآورم. .ردپای قدمهایت رادر قلبم باعطربهاری همراه میکنم وصمیمانه ترین دعاها رانثاروجودت… )
(قسمت ۱۸:عنوان:صداقت
من دلبستن رادیریست فراموش کرده بودم..بس نامردمان دیدم دراین شهر..قلب کودکانه ی من نفهمیدانسانهای به ظاهرانسان راومحبت کردوجفادید…دیدگانم بسان حوضه پرآب شکاف خورده،قطره قطره اشک وجودم را برزمین ریخت ولی دوباره سبزم کردوچون ریشه ی درخت صدساله قدرتمندم ساخت وتوای کسی که به صداقت وجودت اعتماد کرده ام. .بگذارباتو لذت درون..آرامش و عشق انسانی را تجربه کنم..)
(قسمت ۱۹..عنوان:ردپا
قدمهایی که بیادتوبرسنگفرش طبیعت گذارده ام چنان پابرجا ومحکم مانده که طوفانی عظیم هم یارای برکندنش را ندارد. .این چه قدرت ونیروییست که دروجودت نهادینه شده واینچنین پابرجا استواروبرقرار است؟؟وچه زیباست آشکار وزنده بودن هرگذری براین قدمگاه…مگرجزاین است که وجودت چنین موهبت زندگی رادر جای جای این جهان به وضوح آشکار میسازد..)
(قسمت ۲۰..عنوان..آغوش محبت
هرشب با خیال آغوش توبه خابی شیرین میروم به این امید تاکه فردا به دیدارتونائل شوم..اسطوره ی من.ارمغان آغوشت برای من امنیت آرامش صفاوپاکی دل است…گرمای وجودت رادورادور احساس میکنم..وهم راه با شعله هایش …جشنی میگیرم تازمستانم را بایادت آسانتر سپری گردان. .)
قسمت ۲۱..عنوان:آرامش درون
ارزو دارم لحظه ای رابا عشق وجودتو که هدیه اش برای من آرامش درون است بگذرانم وروزم را به شب برسانم….تمام لحظات خوش زندگی ام رادوست دارم با صحنه ای ازنمایش زیبایی های توهمراه کنم وبالذت بی نهایت سپری…. )
(قسمت ۲۲..عنوان:بودن
جشن شکرگذاری برای بودنت برپا میکنم وهمان را به نظاره ی چنین موهبتی دعوت مینمایم ..بودنت را تقدیر وستایش میکنم..بودنت را مینویسم وبه یادگار بردیواره ی قلبم میزنم.. .بودنت را صمیمانه درآغوش میکشم….بودنت را باشمع دلم روشن میکنم….وجشنت را با آن چراغانی. ….تقدیم به تو )
(قسمت ۲۳،عنوان:زمزمه ی حیات
چندیست که به وضوح زمزمه ی حیات را میشنوم..ووجودم از شنیدنش آرام میگیرد.وچه آرامشی برمن حکم فرما میشودوقلبم را ازعشق و دلدادگی سرمست .میکند. زمزمه ای که به یمن وجودت شروع به نواختن کردو درعنصروجودی من هاله ای از شورحیات را زنده کرد… و بیدرنگ میگویم که این ارمغان توست برای من ازطرف خالقی که هزاران بارسپاسم رادر سجده ی شکرش بجا میآورم. .)
(قسمت ۲۴..عنوان:نورخورشید..
چه زیباست تلالو نورخورشید وتابش آن روی چهره ی گندمگونت دراین لحظه واین مکان..قلبم برای شنیدن صدایت هرلحظه آهنگ تپیدنش گوش فلک راپرمیکند..وچشمانم هرسو تورا میجوید..بگذارنظاره گر باشم نورانیت وجودت را که اینچنین آرام وقرارازمن ربوده و مرا به کنج عذلت کشانده وچه گوشه نشینی که جزتصورنگاه تو مرا لذتی پایان ناپذیرتربرخودنمیبیند…من این خلوت پنهانی رااشکارا ستایش میکنم تا بدانی چنان وجودت را خاستارم که حاضرنیستم کوچکترین نوایی مراازیادتوبیرون برد..)
(قسمت ۲۵.عنوان:رنگ وبوم
امشب بارنگ تونقشی ماندگار بربوم سفیددلم کشیده ام..نقشی که تصویرتورادردیدگانم زنده میکند ومرا به وادی عشق ودلدادگی میکشاند. .قطرات رنگی که بردستانم فروریخته..را تبرک میدانم وبه فال نیکش میگیرم.امشب رنگین کمانی از مهربانی و محبت تو ترسیم میکنم وبا قطرات اشکم یادآور قوس قزح فصل بهار میشوم..)
(قسمت ۲۶..عنوان:تقدیر
تقدیر مرا باچه نوایی درعالم حیات سروده اند..دراسمان خیالم بی پروا قدم میزنم وبا خود نجواکنان نوایی از گفته های عاشقانه ی تورادر منظر حیات زمزمه میکنم… و میگویم. ..خدایا تقدیر مرا بایادش دراین دنیا چگونه سروده ای که اینچنین آهنگش مرغان آسمانت را به رقص و پایکوبی وامیدارد …دلم بیدرنگ بسویت پرمیکشدوتوراازمعبودطلب میکند. ستایش میکنم تقدیری را که با تو برای من درعالم وجود معنا بخشیده اند )
(قسمت ۲۷..عنوان:جریان آب
ارزو دارم جریان آب چشمه ساری شوم و ازکوی توبه آرامی عبورم. ..درخت تنومند وجودت را سیراب گردانم. .وبه نظاره ی شکوفه های بهاریت بنشینم.. آری. .آرزو دارم گردوغبار ازسرمنزل یار بشویم واولینی باشم که ندای بهاررابرایش به ارمغان میآورد. .وچه زیباست هاله ی .رنگین کمآنی که ازیمن وجودتوبراسمان دلم نقش بسته وحضورت را به تصور کشیده….و همه وهمه چه زیبا عشق تورا بیدرنگ در ذهن من تداعی میکند.. )
(قسمت ۲۸..عنوان:رهگذر
اگربرایت رهگذری بیش نیستم اجازه بده که ردپایی بماندازمن درسراپرده ی وجودت. ردپایی از مهربانی.. که انراباتمام وجودم نثارت میکنم و به تو میگویم…این یادگاری ازخودتوبرای من بود..ردپایی از عشق…که این عشق را تودردل من زنده کردی…وتوبه من توانایی نوشتن تمام احساسات ناخانده ی قلبم راداری. ..واین موهبت را به خود توتقدیم میکنم…..و ردپایی از احساس که آنرا باتمام وجود به پای تومیریزم وبه تو میگویم …که چه بس احساساتی که ازمن درخفقان ماند و به تمسخرگرفته شد وامروز باتو..با حضور پاک تو..دوباره متولدشد. . )
(قسمت ۲۹..عنوان..گلدان گل
گلی را که بایادتوو اشک وجودم سیراب کردم واکنون ریشه در قلبم دوانیده.به تومیسپارمش. ..وچه آفریده ای ازتوبرترو بالاتر دراین عالم….به تو میسپارمش که دراین ناملایمات دنیا تکیه گاهی محکمترازوجودتونمییابم برایش. ..قامت همچو سروت سایه بانیست سایه گسترکه ازامواج وتلاطمهای دنیا اورا مصون میداردش)
(قسمت۳۰. .عنوان:یادگاری
امشب برایت مینویسم یادگاری ازجنس گل ..به لطافت آفتاب. .نورانیت آسمان وزلال بودن آب. ..برایت مینویسم همراه باهوهوی پرندگان ورازونیاز شبانه قدسیان ..امشب باتودردلم به نجوا سخن خواهم گفت..ازشکوه پروانه هاوحضورستارگان. .امشب تقدس بی همتایت را جشن میگیرم وبرایت خواهم گفت از ناگفته های قلبم ووجودت برای آرامشم. . )
(قسمت ۳۱..عنوان:سحر
سحرگاهان موهبت بزرگیست که خداوند بیداریش را نصیب زنده دلان کرده…به رازونیاز بامعبود مینشینم..اشک چشمانم چنان باران بهاری یکسرفرو میریزد..دستانم را به نشان تمنا بلند میکنم…وبی اختیار نام شمارا بزبان میآورم. ..چنین لذتی را بایادتان پیوند میزنم…وبرایتان صمیمانه بهترینهاراازمعبودم طلب میکنم…واینچنین میگویم…خداوندادوست داشتنشان را دردلم همیشه ثابت نگهدار تادمی از دعای خیرم برایشان غافل نشوم …… )…..دوستدارشما. .اذر
سلام خدمت خانواده ی مهربانم
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی که این ایده ای که به ذهنشون رسید عملی کردن تا ما رو هم با خودشون همسفر کنن و تجربیات و اتفاقات خوب سفر رو باهم تجربه کنیم . لذت ببریم…
یه چیزی برام خیلی جالبه اونم اینه که درست یک روز قبل از اینکه این فایل در سایت قرار گیره و کلا مسابقه ای در جریان باشه من به خودم گفتم الهام بیا یه دور از اول سفرنامه هارو ببین و نکات مثبتشون رو یادداشت کن تک به تک ، دونه به دونه بنویس .و فرداش دیدم شما همچین فایلی گذاشتید به فال نیک گرفتم تا مصمم تر اینکارو انجام بدم
اولین ثانیه ها از اولین فایل که روی نقشه داشتید تمپا رو نشون میدادیدو عد دوربین رو بردید عقب تا بفهمیم ت چه نقطه ی کوچیکی از جهان هستیم به نظرم توش هزاران نکته ست…
اینکه ما تو این دنیا تو این کشور با این عقاید در حد یک نقطه هم تو کل جهان هستی نیستیم. و دنیا انقدر بزرگه و عظمت داره که درگیری در مورد یه سری تعصبات قومی.نژادی.مذهبی یا… واقعا خنده دار به نظر میاد در برابر این عظمت …به قول استاد حاشیه ن باید به اصل بچسبیم…. :)
من از تک تک این فایلها لذت بردم مخصوصا اولین چیزی که تو هر فایل نظرم رو جلب میکرد هوای تمیز وآبی و سرسبزی بود با اینکه ایالت های مختلف میرفتید این زیبایی ها همه جا بودن.و اینکه شما هربار از فردی فیلم میگرفتید به دوربین لبخند میزدن و این حس خیلی خوبی رو منتقل میکرد.بهترین فایل ها برای من فایل 22 زمانی که اون خانم سرراهتون قرار گرفت و شما روبا مهربونی به خونه ی خودش دعوت کرد و یا فایل 26.27.28که مربوط به آبشار نیاگارا بود و با جزییات از هر زاویه برامون فیلم گرفتید و من تو تمام فایل ها خودم رو تصور میکردم که اونجام.به ابهت و عظمت این آبشار نگاه میکنم و خالقش رو شکر میکنم.تو تک تک فایلهایی که مجددنگاه کردم و نکات مثبت رو یادداشت کردم از خدا خواستم خودم با چشمای خودم این زیبایی ها رو ،این ایالت ها و کشور رو ببینم و لذت ببرم نه از پشت لنز دوربین… :)))
خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که وارد این مدار و آگاهی ها شدم و تازه دارم از زندگی لذت میبرم و خواسته های جدیددرونم شکل میگیره ،خواسته هایی که حتی قبلا نمیدونستم همچین چیزی یا همچین جایی وجود داره ولی الان انقدر خودم رو تو اون شرایط میبینم که واقعا واسم عادیه و دیگه عجیب و دور از دسترس نیست…
خدایااا شکررررت عاشقتم عاشقتم عاشقتم
شاد و موفق باشید:)))
به نام خدایی که زندگی را شاد آفرید.
31 جلسه مریم جان عزیز سرشار از حس خوب،نکات مثبت،انرژی مثبت،لذت و شادی بود و من با دیدن فایل ها این حس رو دریافت میکردم و خودمو در اون مکان تصور میکردم..من برای انتخاب فقط یک جلسه واقعا دچار مشکل شدم و میدونم که دوستان عزیز منو درک میکنن.
جلسه 7 سفرنامه رفتن به نمایشگاه پروانه ها بود که منو شگفت زده کرد،پروانه به من حس خیلی خوبی میده،همه جا پر از پروانه بود.لباس،چتر،بشقاب،همه چی پروانه بود.
اون محفظه ای که تکامل پروانه ها رو به ما نشون میداد عالی بود.من حیرت زده فقط نگاه میکردم.پروانه ها داشتن از پیلشون بیرون میومدن و خیس و چروکیده بودن.با تماشای این خلقت خدا درس زیبایی از پروانه ها گرفتم(وقتی دور خودت پیله ببندی و به تنهایی فرو بری میتونی به درون خودت سفر کنی و بعد از اینکه فهمیدی چی هستی به همون رنگ خاص خودت بیرون میای اما با فکر جدید،حال جدید و نگرشی جدید ،آزاد و رها میشی و اینجوری زندگی رو زیباتر میبینی و همه زیبایی که تو بهش رسیدی رو هم میبینن و بهت میگن پروانه)
از فایل 24 تا 28 که حول محور نیاگارا بود واقعا لذت بردم و وقتی این حجم از اب با این سرعت را دیدم به عظمت خدا و فراوانی که خدا به وسیله این ابشار داره به ما نشون میده پی بردم.ابشار به ما گفت که ازاد و رها باش تا بدرخشی و چه زیبا مریم جان گفتند،هیچ مرزی وجود نداره و مرزهارا انسانها میسازند.
ممنون که وقت گذاشتین تا دلنوشته منو بخونید.
خانم شایسته عزیز واقعا از شما سپاسگزارم که با عشق هر چه تمام تر این فایل هارو برای ما اماده میکنید.ما عشقتون رو با جون ودل میپذیریم.
سلام استاد ارجمند
سلام خانم مریم شایسته
سلام همه همسفران محترم
به نظرم زیبایی سفر و بازدید از آبشار نیاگارا، با بیان احساساتی که خانم شایسته با این شدت و غلظت بیان کردن و تلاشی که در نشون دادن این فضا کردن، معجزه ای فراتر از همه قسمت های دیگه بود. اونجا من بی ی ی ی نهایت بودن، آزااااااد و رهاااااا بودن، شگفت انگیز بودن رو با همه وجودم حس کردم و لذت بردم و افکار و احساساتم قییییژ شد.
وگرنه کدوم قسمته که عالی و بی نظیر نباشه؟ معجزه در یافتن جای مناسب در شلوغ ترین زمان، آهویی که بعد از نم بارون توی جنگل تا نزدیک آدم ها جلو میاد؟ شادی و جنب و جوش مردم در ایونت ها؟ سرزندگی پیر زن 90 ساله و دخترش در زمان پذیرایی از شما، فیلم برداری از ساده ترین و کوچکترین اتفاقات و چیزها تا بزرگترنشون مثل یک معجزه نو؟ آههههاااااااان کودکانه های مایک که سنش نزدیک سن پسر خودمه و وقتی میبینمش لذت میبرم؟ بی خیالیای استاد که با توضیحاتشون در همین فایل دل ما رو برای خانوم شایسته به رحم آوردن؟ و تشکر ما رو از ایشون هزززار برابر بیشتر کردن؟ همشون عالی و بی نظیرن
خلاصه خانم مریم شایسته؛ قدردان زحمات و لطف بیکران شما هستیم. شما ما رو با این کارتون به سفری بردین که بی نهایت معجزه درش وجود داره، نه تنها بصری بلکه معنوی، عشقی، علمی و …..
معجزاتی که از نظر من اگر هر کدوم از ما به تنهایی حتی این شانس رو میداشتیم که مثل شما به این سفر بریم، بازم اینقدر معجزه رو نمیتونستیم کشف کنیم.
خانم شایسته عاششششقتم
بدون که عالی و مهربونی
مرسی که به خاطر ما مقاومت کردین در مقابل سختی ها
به امید دیدارتون در آمریکا
واااااااای خدایا ینی میشه؟
آره من برای خودم معتقدم که میشه، اما زمانش رو نمیدونم کی میشه.
استاد ارجمند حواسمون به شما هم هست ها، عالی هستین، جریاناتتون با پدر محترم رو خیلی آموزنده توضیح میدین، خیلی هاش تجربه مشترک زندگی منه الللللبته با هزززززززار درجه تخفیف نسبت به شما.
شاد باشین و سلامت
به نام خدای مهربان
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
سلام استاد عزیزم وخانم شایسته مهربون.
سلام دوستان خوبم،خداروشکر برای این همه دوستان خوب که در اینجا دور هم،هستیم.
واقعا از کامنت های همگی لذت میبرم .و یاد میگیرم،واین تنوع نگاه ها در مورد سفرنامه ها چقدر زیبا و دلنشین است،چقدر نگاهم و بزرگتر میکنه و چقدر منی که تشنه ی یاد گیری هستم و کمک میکنه،تا بتونم بهتر ببینم و لذت ببرم.
که
واقعا همه ی سفرنامه ها عالی بود،پر از درس ،پر از تجربه وپیام بودبرای ما،که، داریم قدم به قدم در این مسیر پخته میشیم و من خودم فکر میکنم بزرگتر شدم،شادتر شدم،و دنیا رو راحت تر میگیرم.
ولی از این بهتر و شادتر و خوشبخت تر هم میشه زندگی کرد
باتوکل به خدا وعمل به آموزه های استاد و درک قوانین ،انشالله همه به خواسته هاشون برسن.
شاد باشید.
سلام
من با اینکه همه 32 قسمت رو دیدم ولذت بردم از زیبایی هاای که تو جهان هستی هست و ما بخاطر بعد مکان قادر نیستیم اونا رو ببینیم
ولی خانم شایسته جان زحمت به اشتراک گذاشتنش با مارو تقبل کردن که قطعا خیر و برکت این کارشون به خودشونم برمیگرده
نظر من روی قسمته 29 هستش چون خیلی از دیدن خانم بورلی در این سن و سال و سبک زندگیشون لذت بردم
خانم بورلی رو مقایسه کردم با خانم هایی همسن ایشون توی کشور خودمون دیدم چقدر حتی در این سن ادم میتون از همه چیز لذت ببره سالم سرزنده شاد با دیدی به این وسعت زیبا به زندگی
ایشون باغچه اشون به نوعی تشبیه زندگیشون هست که دارن بهش عشق میدن و ازش عشق میگیرن و چقدر روی من تاثیر گذاشت
به امید روزی که هممون به این سمت و سو هدایت بشیم…..
سلام بر خانوم شایسته عزیزم 1سوال چند مجهولی پرسیدید مثل اینکه پرسیدید کدوم اعضا بدن ضروری هس که باشد معلوم هست تمام اعضای بدن مهم هست در این سفرنامه هم هر کدومش یک تنگری برمن زده اشپزی تون چطوری با موردهای این سفر کنار میاید رابطه عاشقانه تون با ادم های هم فرزکانس ارتباط برقرار میکنید با خانومی که دوست دارد ار وی داشته باشه با اینکه خانوم هست اما چندتا ماشین خانه لوکس دارد مادرش که 90 سال دارد اما پر انرزی خانم بورلی برای خودش یک ماجرای پر انرزی بود قسمت های نیاگارا 1عجوبه بود اتفاقا دیروز 1جای رفتم دقیقا همان حس داشتم سر سبز و زیبا و ابشار در قسمت سفر نیاگار که دوکشور امریکا و کاندا بود و بیان کردید هیچ مرزی نمیشناسد در سفارت امریکا در کانتر با خدای خودتان صحبت کردید گفتید همانطور انتخاب کردی در ایران به دنیا بیاید اما الان انتخاب میکنید در امریکا زندگی کنی جهان هیچ مرزی نمیشناسد این حرفتون منو تکون داد واقعا سفر تون به امریکا و اینکه ین همه زحمت میکشد فایلهارو ضبط میکنید تو سایت میزارید بزرگترین خدمت هست تشکر همه فایلها عالی و بیست بودن خدا قوت و اخر فایل مسابقه استاد گفتند تو امریکا مینمتون شما گفتید ایشالله خیلی خوشم اومد ممنون