سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۲ - صفحه 8

1381 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید محمود موسوی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2478 روز

    بنام رب

    سلام به همه اعضای خانواده عزیزم

    دوس دارم اول یه نکته ای رو در مورد خودم بگم بعد برم سر اصل مطلب:

    من از بچگی بدنبال این بودم که از دیگران تقلید نکنم همیشه کارهایی میکردم که مثل بقیه نبود هرچند که تمسخر میشدم و به ضررم تموم میشد ولی همیشه یه حسی بهم میگفت چیزهایی وجود داره که تو نمیدونی و باید مثل بقیه نباشی تا پیداشون کنی خیلی راه ها رو رفتم خیلی سوال ها پرسیدم از مراسم مذهبی گرفته تا دعانویسی، رمالی و فال و… ولی بازهم تو هر مرحله اون حس رو یدک میکشیدم و بهم میگفت این اصل نیست و باید بیشتر بگردی تا اینکه با قانون جذب آشنا شدم و با خانواده فوق العاده عباسمنش

    از اون موقع که فهمیدم قانون چیه و فهم احساس لیاقت‌ خودم در رابطه با اینکه خداوند رو میشه خیلی ساده پیدا کرد در هر لحظه بدون هیچ رابط و واسطی و درک اینکه که زندگی رو خیلی زیباتر از یک بعد دیگه هم میشه دید ، سعی کردم از هرچیزی لذت ببرم حتی از هوای گرم بندرعباس که توش کار میکنم! چون میدونم خدا در هر لحظه با منه و هرجا که من باشم خدا یک قدم جلوتر از من حرکت میکنه و همراهه منه…

    این آگاهی ها از هرچیزی با ارزش تره

    و سپاسگزارم از خدای بزرگ که راهی رو از کودکی دنبال کردم به بهترین شکل ممکن بهم نشون داد.

    نظر در مورد فایل های سفر به دور امریکا:

    بیشترین تاثیری که من گرفتم از فایل شماره ۲۸ بود که در بخش کامنت ها هم در موردش نوشتم…

    این فایل به من خیلی چیزا یاد داد. خدا تو طبیعتش برای کسانی که تعقل می‌کنند همیشه مثال های زیبایی داره این ماییم که باید درکشون کنیم و ازشون درس بگیریم. خانم شایسته عزیز شما تو این فایل با حس عالی رها بودن رو مثال میزنید خیلی وقت ها بوده که من از کنار زیبایی های مشابه این رد شدم ولی درکش نکردم ولی این فایل خیلی دید منو نسبت به محیط اطرافم بازتر کرد و الان طوری شده سعی میکنم از هرچیزی نکته زیبا برداشت کنم و با خودم تکرار کنم.

    حالا نظر کلی نسبت به تمام فایل های سفر:

    ما داریم بدون ماسک نحوه یک زندگی واقعی رو از شما می‌بینیم. به نظر من فرق نوع زندگی استاد با خیلی ها اینه که واقعا رها زندگی میکنه اصلا به هیچ چیز و هیچ کس غیر خدا دل نمیبنده با تمام افراد و اتفاقات با روی باز استقبال میکنه ولی دل نمیبنده و به هدایت مدام خداوند ایمان داره دقیقا همون توحید عملی… به نظر من بزرگترین رمز موفقیت همین موارد هست که باید روش کار بشه و دوره ۱۲ قدم هم به صورت تکاملی داره رو این مسائل کار میکنه…

    امیدوارم مورد توجه همه عزیزان قرار بگیره

    از استاد عزیزم خیلی ممنونم که این بستر رو فراهم کرد که با کمک خودش و همدیگه راه سعادتو پیدا کنیم.

    و در پایان اینکه به من رای بدید??????

    شاد و سلامت و پیروز باشید??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    سارا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2788 روز

    سلام و خداقوت به شما استاد عزیز و دوستان همراه در این سایت?

    راستش قسمت ۱۶ از این سفرنامه زیباترین قسمتی بود که من بیشترین احساس رو در این قسمت داشتم?

    در ابتدای این فایل تصاویر بسیار زیبا از طبیعت و خونه هایی که مثل یه تابلوی نقاشی که خداوند به صورت حرفه ای و عالی در واقع طراحی کرده بود منو تو اون فضا قرار داده بود واقعا حس بینظیر و فوقالعاده ایه

    و قسمت تهیه غذا از ابتدا و تا اماده شدن من خودمو اونجا تصور میکردم حتی موقع صرف غذا موقعی که استاد غذارو داخل بشقاب ریختن اون رونها و حتی ته دیگی که با جزییاتش به اون شکل دراومده بود رو من هم خودم رو در حال خوردن اون غذای بینطیر دیدم واقعا خوشمزه و خوش طعم بود???

    و بعد از اتمام غذا و بارش ناگهانی بارون و رعدوبرقی که همراه داشت اون حس رو در من ایجاد کرد که من هم در زیر بارون اون خیس شدن رو حس کنم و واقعا هم ایجاد شد ??

    وبعد از اتمام بارون و دیدن صحنه اون بیچکها و دیدن اهو در بین اون بیچکها واقعا زیبا و صحنه فوق العاده عالی رو داشت چون اونجا بهشت واقعی رو حس کردم خودم رو بین اون بیچکایی که کل فضارو گرفته بود دیدم ??

    و واقعا جا داره همین جا از خانوم شایسته عزیز تشکر ویژه ای کرده باشم …..

    که در واقع دستی از دستان خداست و خدا از طریق این دست خودش رو به این زیبایی معرفی میکنه??

    ممنون???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  3. -
    بهاری گفته:
    مدت عضویت: 2434 روز

    من اصلا دوست ندارم خودمو به یه لحظه و اتفاق محدود کنم برای نامگذاریِ زیبایی چون هر قسمتی که میذارید برای من یه روزِ متفاوت از زندگی کردن رو نشون میده که باعثِ بالا اومدنِ باورهای محدودم میشه و شناساییشون واسم راحت تر. اینکه بعد از اینهمه سال تلاش برای درست زندگی کردن، تازه دارم با چشمام میبینم طریقه درست و صحیحِ زندگی کردن رو و الگوی خوبی میبینم برای زندگیم و اینکه هرروز سعی میکنم با دیدن امکانِ این نوع زندگی، مقاومت هام و محدودیت هایِ ذهنم رو کم و کمتر کنم و بتونم کیفیتِ زندگیمو ب همون سمتِ زندگی شاد و راحت و آروم نزدیک و نزدیک تر کنم. چندسالی هست که سعی در خودشناسی و بهتر شدن دارم اما با هر قسمت از سفرنامه مثل پدر و مادری که با رفتار و عملکردش بطور غیر مستقیم داره به فرزندش نحوه درست زندگی کردن رو یاد میده، دارم عملی یاد میگیرم که روزانه و در برخورد با اتفاقاتِ کوچک و بزرگِ زندگیم مسئولیتشون رو ۱۰۰ درصد بپذیرم و چطوری باهاشون روبرو بشم و چه نگاهی داشته باشم تا بتونم حلشون کنم و در نهایت حس و حال عالی تری رو بتونم تحربه کنم.

    نکته مهمتر اینکه وقتی بتونم شیوه صحیح در روبرویی با مسائل کوچک و پیش پاافتاده و بزرگ زندگیم رو هر روز، عملی تجربه کنم و باهاشون روبرو بشم، روز به روز کیفیتِ زندگیم و فرکانسم بهتر و بالاتر میره و اعتماد به نفس و قدرتِ بیشتری برای رفتن به سمت هدف های زندگیم پیدا میکنم. همین استفاده از قوانین و دانسته هام برایِ پاسخگویی به مسائل ساده و بزرگ و تکراریِ روزمره م و تکرار و استمرار و تکامل رَوِش م، منو به هدف های زندگیم میرسونه و حتما نباید منتظر یه زمان و اتفاقِ بزرگ و عجیبی بشینم که بیاد تا شروع کنم به تغییر کردن و استفاده از دانسته هام و قوانین. یاد گرفتنِ لذتِ بردن از هر لحظه زندگی همراه با عمل ب قوانین.

    سفرنامه نشونم میده بدون محدودیت فکر کردن و رفتنِ ب دلِ هدف ها و اینکه ثروت، بینهایتِ و حد و مرزی نداره و میتونیم واقعیتِ زندگیمونو بیشتر و بیشتر ب تصویرِ ذهنیمون نزدیک کنیم.

    اینکه روزانه، وقتی فرکانس و حالتو بهتر میکنی با تغییر نگاهمون ب همون اتفاقاتِ تکراریِ زندگی و توجه ب زیبایی هاش، اتفاقات و آدم های خوش کوک تر و دلنشین تری مثل خودت و حتی بهتر رو میتونی ببینی ک کلی حس و حرف مشترک میتونید باهاشون داشته باشید و دنیای جدیدتری رو برای خودمون و ب دلخواه خودمون بسازیم و تجربه ش کنیم.

    اینکه همه چیز براحتی امکان پذیره و شاد و ثروتمند و آروم بودن و هر لحظه حالِ عالی داشتن و شاد بودن، کاملا طبیعی و درسته و این شیوه درست و صحیح زندگی کردنی هست ک خدا از ما میخواد.

    اما باتوجه ب سوالِ شما و اینکه خیلی دوست دارم لذتِ خیس شدن زیرِ آبشارِ نیاگارارو تجربه کنم، یکی دیگه از اتفاقاتِ خوب، دیدنِ آدمهایی هست ک انگار نه انگار غریبه ن و چون از نظر فرکانسی شبیه شما هستن، مثل اعضای خانواده تون میمونن و اونها هم با شما حسِ نزدیکی میکنن و ما هم با تماشای شما، دقیقا همون حس رو میگیریم.

    اون خانم و مادرِ مُسِن شون که میخواستن این مدل سفر کردن رو تجربه کنند خیلی جذاب بودن بخاطرِ محدود نکردنِ خودشون بخاطر سن بالای مادرشون و این امیدِ بالا به زندگی ای که داشتن، چون ما فک میکنیم دیگه به سن ۵۰ سال برسیم، پیر و بازنشسته حساب میشیم و باید ب انتظارِ عوارضِ پیری و مرگ بشینیم تا بیان.

    و اونجایی که استاد درسِ بزرگی بهمون دادن با نترسیدن از عواقبِ خطای تعویض کردنِ باتریِ آر وی و به خودشون فرصت دادن برای رفتن تو دلِ اتفاق و تجربه ش و در نهایت قوی تر بیرون اومدن ازش و باورشون ب توانایی هاشون بیشتر شد. و همزمان سوق دادنِ مایک به همین تجربه با تلاشش برای روشن کردنِ آتش.

    و خیلی نکات و لحظاتِ با ارزشِ دیگه ای که برایِ طولانی تر نشدنِ کامنتم، فاکتور میگیرم.

    در آخر باید از شما مریمِ عزیز که یکی از دستانِ خداوند برای ما، برای تجربه همه این احساسات هستید، تشکر کنم و آرزوی بهترین هارو برای خانواده عباس منش دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  4. -
    احسان چیانی گفته:
    مدت عضویت: 2620 روز

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    به نظره من قسمت 25 .

    چرا؟

    چونکه من این طور حس میکنم دیدن این آبشار فوق العاده ، اصلا انگار که من خودم اونجا بودم هوا را میتونستم حس کنم من تو اون محیط نفس کشیدم زندگی کردم خنکی آبشار را با تمام وجودم احساس میکردم و اینکه استاد و خانم شایسته خودشون حتی مایکی هم در این قسمت از سفر خیلی پر انرژی تر و شادتر بودن .

    به نظرم که کل دوره از اول تا حالا فوق العاده بودن ولی من خودم شخصا دوره 25 را بیشتر میپسندم

    استاد و خانم شایسته و مایکی سپاس گزارم که از سفرتون که کاملا شخصیه فیلم برداری کردید عکس گرفتید و با ما به اشتراک گذاشتید .

    شاد ثروتمند در پناه خدایه بزرگ باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    سمیه حیدری گفته:
    مدت عضویت: 2239 روز

    سلام خدمت استاد گرامیم و خواهر گلم مریم جان و پسر عزیزم میکائیل و اعصای سایت عزیز.من با شور و شوق خیلی زیادی هر روز منتظر بودم ک فایل سفر را ببینم و لذت ببرم.یه روز صبح ک داشتم سنگ نمک جلو وای فایم و میبردم توی حیاط ک بزارم جلو آفتاب تا شارژ بشه چونکه شکل قلب هست خیلی دوقش کردم و باهاش حرف زدم و تشکر کردم ک تشعشعات مضر وای فای و جذب خودش میکنه و …..تا اینکه همون روز ک وارد سایت شدم قسمت سیزدهم فا یل سفر بود ک استاد و مریم جان توی رودخونه صندلی زدند و کنار اون تخت سنگ ک شکل قلب بود نشستن من خییییییلی دوق کردم گفتم دیدن این سنگ توی فایل بخاطر ذوقی بود ک ب سنگ نمک کردم و دوباره جدب کردم…..من توی دیدگاه فایل سیزدهم هم نوشتم طبیعت ب عشق استاد و مریم جان پاسخ داد بوسیله اون تخت سنگ ک شکل قلب بود….این برای من خیلی جالب و دوست داشتنی بود..انشالله در کنار شما عزیزان روزهای خوشی را تجربه کنیم…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    مهدی اسلام دوست گفته:
    مدت عضویت: 3852 روز

    سیدحسین دوست داشتنی سلام

    مریم خانم شایسته سلام???

    تشکر ویژه از شما بابت سفرنامه‌ها???

    من تمام زندگی رو در پنج دقیقه از فیلم در یکی از سفرنامه‌ها به صورت خلاصه دیدم

    و هر شب قبل از خواب این ۵ دقیقه را میبینم. واقعا حس عجیبی داره، به نظر من

    تمام این ۳۱ قسمت سفرنامه یک طرفه این پنج دقیقه رویایی یک طرف دیگه از شما دعوت می کنم بعد از خواندن این مطلب این ۵ دقیقه رو از منظر جدید در قسمت ۱۵ سفرنامه ببینید.

    من از منظر خودم این ۵ دقیقه رو برای شما شرح می دم امیدوارم که بتونم حق مطلب رو ادا کنم

    ما در هر مرحله از زندگی با عزیزانی آشنا میشیم که حس فوق العاده‌ای به ما می دهند و زمانی که از آنها جدا میشیم اون افراد تبدیل به یک خاطره خوش می‌شند که در یک عکس به عنوان یادگاری برای ما باقی می مونند.

    این ۵ دقیقه‌ای که در موردش صحبت می کنم از زمان ۸:۱۰ قسمت ۱۵ سفرنامه شروع میشه با یک عکس یادگاری و یک موزیک زیبا که به نظر من ملودی زیبای زندگیست.

    صدای نرم و دلنواز گیتار روح آدم رو نوازش میکنه،این لحظه‌ی شروع زندگی دوبارست که سفر رو آغاز می کنیم در ابتدای سفر به چهارراههایی می رسیم که باید انتخاب کنیم که از کدوم مسیر ادامه راه رو بریم و این انتخاب رو با هدایت انجام می دیم . در دقیقه ۸:۴۰ به رودخانه‌ای زیبا و زلال می رسیم که بچه‌ها سوار بر تیوپ زرد، فارغ از هر هیاهو و نگرانی خودشون رو به جریان ملایم آب سپرده‌اند و بدون هیچ زحمتی مسیر رو طی می کنند و از مناظر زیبای اطراف رود لذت می‌برند و فقط حس زیبای زندگی کردن را تجربه می‌کنند و لذت می‌برند.

    در دقیقه ۸:۵۶ تعدادی از افراد را میبینیم که در کنار رود نشسته‌اند و از مناظر زیبای رودخانه و لحظاتی که آن کودکان خلق می‌کنند لذت می‌برند و در تمام این لحظات ملودی زیبای زندگی گوش نوازی می‌کنه.واااااااااااااااااااای تصویر رویایی که از بالای پل گرفته شده، درختان سرسبز و درهم گره خورده‌ی طبیعت و تکه ابرهای زیبایی که از بالا نظاره‌گر حرکت منظم رودخانه هستند و آسمانی که زیبایی بی حد و حصر خودشو داره واقعا باور نکردنیه…

    در ادامه مسیر زیبای زندگی در دقیقه ۹:۳۰ به تونلی تاریک می رسیم تونلی که شاید از نظر خیلی از ما آدم‌ها شرایط سخت و طاقت فرسای زندگی باشه. خیلی از ما در دل تاریک و سیاه همین تونل‌ها میشینیم و زانوی غم بغل می‌کنیم که خدایا چرا من، چرا من باید در دل این شرایط سخت و تاریک قرار بگیرم. نه هوای تازه‌ای، نه منظره زیبایی، نه لذتی، نه آب و غذای درستی و نه کسی که بتونم از اون کمک بگیرم.افرادی که ایمان لازم برای ادامه مسیر رو ندارند در دل سیاه همین تونل‌ها تا آخر عمر عذاب می‌کشند و گذر عمر را به سختی انجام می‌دهند. ولی افرادی که ایمان به پروردگار خود دارند از آن ایمان نور می‌گیرند و با اینکه فقط چند متر جلوتر از خودشون رو روشن می‌بینند قدم بر می‌دارند تا به انتهای تونل برسند. بعد از ۱۲ ثانیه مسیر تاریک تونل را پشت سر میزاریم و به منظره‌ای زیبا و دیدنی می رسیم که هیچ شباهتی با چند ثانیه قبل از اون نداره.

    بعد از گذشتن از تونل‌های تاریک زندگی وقتی به عقب بر میگردیم میبینیم که که چه کوه بزرگی رو پشت سر گذاشتیم و در واقع اون شرایط سخت و تونل تاریک، میانبر مسیر زندگی ما بوده که از این کوه مشکل فقط در عرض ۱۲ ثانیه عبور کنیم.جالبه که بگم از این بعد اون ۱۲ ثانیه سخت رو طلایی ترین قسمت زندگی خودمون می دونیم.

    مسیر زیبای زندگی رو ادامه می‌دیم و از ملودی زیبای زندگی لذت می‌بریم و در طی مسیر به تابلوهای راهنمایی کنار جاده که مثل نشانه‌‌های هستند که خداوند در زندگی به ما نشان می‌دهد توجه می‌کنیم تا از مسیر درست خود خارج نشیم.

    مسیر درست رو ادامه میدیم از منظره‌ها و تجربه‌های جاده لذت می‌بریم و خاطره‌های زیبا می‌سازیم. در دقیقه ۱۱:۲۳ پیرمرد و پیرزنی در کنار جاده می‌بینیم که در حال برگشتن از مسیری هستند که ما در حال سپری کردن اون هستیم . دوباره مسیر زیبا رو با ملودی زیبای زندگی ادامه می‌دیم از نشانه‌های خدا که در مسیر ما قرار می‌گیرند استفاده می کنیم و در نهایت تصویری می‌بینیم که نقشه راه زندگی ماست و تنها کاری که ما باید انجام بدیم اینه که به ارباب اعتماد کنیم و به مسیر خود پر توان و با انگیزه ادامه بدیم و لذت ببریم و تا میتونیم به این دنیا ارزش اضافه کنیم تا دنیا رو جای بهتری برای زندگی کردن بکنیم.

    شما رو دعوت می کنم به دیدن این ۵ دقیقه زیبا و آهنگ دلواز اون (قسمت ۱۵ سفرنامه از دقیقه ۸:۱۰ تا ۱۳:۱۰)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  7. -
    بهار نارنج گفته:
    مدت عضویت: 2895 روز

    سلام

    من همه ویدیو ها رو ندیدم ولی به نظر من قسمت ۱ خیلی خوب بود. اونم به خاطر اینکه همیشه مسیر سفر بیشتر از خود مقصد لذت بخشه و

    این لذت برای خود من چند تا مورد بود:

    ۱.اول دابسمش هایی که استاد واسه خانم شایسته اجرا میکرد.

    ۲.توی رقصیدن هم که دیگه صاحب سبک داره میشه، همه چی رو با هم میکس میکنه یه چی در میاد بالاخره. آدم میگه این دیگه کجا بود :))

    من موندم این همه اجرا کردی آهنگ مریم مهرداد آسمانی توش نبود چرا!!!

    ۳.دقیقا مثل زن و شوهرای ۳۰ سال زندگی که میرن مسافرت خانوم به آقاشون میرسه نون و پنیر بهش میگه آجیل میده چای میده .

    خیلی بامزه است مدل رسیدگیه خانم شایسته به استاد.

    ۴.کلا تیکه هایی که استاد شیطنت داره خوبه جالبه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    سید محمد مسعود حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2223 روز

    خداوند شبان من است , من محتاج به هیچ کس نیستم .

    سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته . من قسمت 16 رو انتخاب میکنم که در ویزتور سنتر ایالت تنسی توقف کردین . اول از همه که خداوند رو شاکر هستم که به مسیر هدایت شدم که میتونه به من این موضوع رو یاداوری کنه که یکتایی و توحید مخصوص خداست نه کس دیگر …

    خب علت انتخاب این قسمت این بود که موقع صرف ناهارتون رحمت الهی سرازیر شد و این موضوع گواه اینه که خداوند روزی رسان است , خداوند بخشنده است , خداوند هدایتگر است …

    دلیل بعد که حس بسیار خوبی در من بوجود آورد منظره سرسبزی بود که خانم شایسته از افتر رین اون منطقه گرفت و بسیار سرسبز و عالی و درخت های که توی هم پیچ خورده بودند و آهویی که اون پایین بود ; این موضوع باعث شد بار دیگر خدا رو کشر کنم که وجود داره و هستی بخشه و آفریننده جهانی به این عظمته , خدایاااااا شکرت .

    خداوند شبان من است , من محتاج به هیچ کس نیستم . در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    ارسلان دانشمهر گفته:
    مدت عضویت: 2829 روز

    بسیار عالی و روحیه بخش بود این قسمت هم، همچنین بسیار آموزنده و یاد آور دوباره تعدادی از قوانین زیبای خداوند. جالبترین جمله هم اونجا بود که استاد گفتن آمریکا ببینیمتون، و خانم. شایسته با احساس تمام انشاله گفتن. از این فایل هم لذت بردم مثل همیشه. پاینده باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    زمرد آبی گفته:
    مدت عضویت: 2428 روز

    فایل ۱ رو دیدم

    به سختی فایل ۲ رو نگاه کردم

    چیزهای تکراری برام جذابیت نداره نتونستم ببینمشون هرچند در زمان خودش که دیدمشون فوق العاده بود وکلی ازشون چیز یاد گرفتم

    همه وجودم دنبال فایلی بود که زیر آبشار رفتن رو به نمایش میذاشت

    پیداش کردم فایل ۲۶ چشمام از شادی برق زد انگار که اولین باره می بینمش اینقدر بادقت وهیجان نگاهش کردم یا بهتره بگم اینقدر هیجان توی دلم ایجاد کرده بود که حالا فقط دلم می خواست این قسمت ببینم و دوباره اون هیجان برام تکرار بشه???

    مگه میشه شکوه نیاگارا رو وصف کرد

    بایدم دیدنش برام هیجان انگیز باشه

    آخه من کی به عمرم این حجمه از آب رو دیدم که به یکباره فرود بیاد???

    وای لحظه شماری می کردم شایسته جونم بره زیر آبشار هی پیش خودم میگفتم یعنی میره؟؟؟!!!!قلبم از هیجان تند می زد

    واییی خدااای من رفتتتت????

    وایییی خداااای من چه جریانی چه عظمتی چه شکوهییی قلبم دیگه گنجایش اینهمه خوشبختی رو نداشت گریه کردم اما با این اشکها دردی رو در قلبم احساس می کردم انگار سیاهی ها دلم در حال کنده شدن بود

    شایسته جونم قدم قدم به عقب آمد وصدای قطرات آب روی دوربین موسیقی دلنوازی شد که آهنگش هنوز توی گوشمه?????

    نمی دانم شاید اوهم مرا دوست داشت که در موقع جداشدن این آهنگ رو از خودش برام به یادگار گذاشت?????

    عظمت و بزرگیش، پاکیش،نزدیکیش به آسمان،سخاوتش،زیبایی غیر قبل وصفش،جریان خروشانش را دوست داشتم ??????

    ورنگین کمان که انگار مدالی به گردنمان آویخت??????

    حالا از آن شکوه جدا شدیم در دلمون پر از شادی ونوره ولی جسممون کمی خسته است

    و خداوند این سنجاب زیبا رو جلوی راهمون سبز کرد

    اوم تو هم نیاگارا رو دیدی اینجوری خسته شدی؟؟!!???

    آره استاد بشین روی زمین منم خستم (انگار که خدا بگه عزیزم جسمت خسته شد اشکال نداره تو بشین الان من دوباره هم برات زیبا آفرینی می کنم)(چون کسی که تو مسیر درست باشه فقط زیبایی می بینه)

    وسنجابی که اومد ازدست استاد غذا خورد???

    وپرندگانی که دورتا دورش حلقه زدن???

    ومسافرانی که با حیرت این صحنه رو نگاه می کردن و گذر می کردند???

    با دیدن نیاگارا که آیه ای از آیات خداوند بود

    به خودم میگم تو لایق شدی بزرگ شدی که خداوند همچین پرده برداری از زیبا آفرینیش برات کرد?????

    باید بازم خودت بخوای وآگاهانه در مسیر باشی تا بازم شگفتی ببینی???

    می دونم که لحظه زندگیم و هر چه درجهان هست شگفتیه ونشانی از تو ولی اینقدر به راحتی در دسترسم بوده و دیدمشون که بادیدنشون هیجان زده نمیشم ولی تو باز این کم لطفی منو می بخشی و این بی توجهی منو نادیده می گیری وباز اینقدر نشانه از خودت برایم بجا می گذاری تا شاید دنبال نشانه ها را بگیرم و تورابیابم?????

    مثل امروز که من به دنبال قسمت اول سفرنامه گشتم وچشم به توحید عملی ۶ افتاد گفتم بزار از این شروع کنم و گوشش دادم وباز شنیدم که همه چیز توحید ویکتا پرستیه وباز کلی شیشه خورده شرک در وجودم پیدا کردم

    دوستتون دارم به قول استادم درپناه الله یکتا شاد پیروز و سعادتمند در دنیا وآخرت باشید??????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: