نوشته زیبای عباسعلی عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
– خانم شایسته عزیز، اون لحظه ای که شما و اون دختر بچه چشم تو چشم شدید، به خاطر نیاز اون دختره به تایید شدن و تشویق شدن بوده، چون احتمالا اونجوری که باید توسط پدربزرگ و مادر بزرگش تایید نمیشده و مدام نصحیت میشنیده، چشم دختر بچه که به شما میوفته پیش خودش میگه: اوه اوه اوه این خودشه! اصل جنسه! این همون hyper-admirer (اَبَر تحسین کننده) هست که میخواستم. اون احتمالا هاله ی بزرگ و زیبایی که دور شما در اثر تحسین کردن بی نهایت همه چیز ایجاد شده رو دیده و مجذوب شما شده.
اون لحظه ای که دختره میگه من که تا به حال ندیدم کسی کمپر مثلثی داشته باشه، مادر بزرگش با دستش اشاره میکنه و میگه یکی دیگه هم اونجاست، دختره یه لحظه به خانم شایسته نگاه میکنه و یه لحظه نگرانی تو چهرش دیده میشه و یه قدم عقب میکشه و احتمالا پیش خودش فکر میکنه نکنه الان دست از تحسین من برداره و بره سراغ اون کمپر مثلثی دیگه و بعد به مادر بزرگش میگه میدونم ولی این نازه، و سرشو پایین میندازه. اما بعدش خانم شایسته که به قانون مسلطه وارد گفتگو میشه و به صورت تاکیدی به دختره میگه حق با توئه خیلــــــــــــــی نــــــــــــــازه و بعدش که خانم شایسته میگه تو خیلی توی توضیح دادن خوبی، دختره خوشحال میشه و با سرش تایید میکنه و میره میگرده که ببینه چه چیزهای بیشتری رو برای توضیح دادن پیدا میکنه و بعد چراغ و فن و اسپری رو توضیح میده.
بعد از دیدن این صحنه من یاد این شعر مولانا افتادم
ور نباشی مستحق شرح و گفت / ناطقهٔ ناطق ترا دید و بخفت
هر چه رویید از پی محتاج رست / تا بیابد طالبی چیزی که جست
حق تعالی گر سماوات آفرید / از برای دفع حاجات آفرید
هر کجا دردی دوا آنجا رود / هر کجا فقری نوا آنجا رود
هر کجا مشکل جواب آنجا رود / هر کجا کشتیست آب آنجا رود
– نکته ی جالب دیگه ای که برام وجود داشت این بود که ابتدایی که میخواستید وارد triangel camper بشید به اون دختر بچه زیبا گفتید if you want! you can explain me every thing ، بهش نگفتید explain me your best things و دختر کوچولوی زیبای داستان ما بعد از اینکه 2 تا میز و 2 تا تخته خواب رو توضیح میده، پنجره ی سمت در وروی رو نشون میده و میگه ما اینو نمیخوایم و بعد میره با آرامش رو تخت دارز میکشه و اون پنجره ی خونه ای شکلو نشون میده و میگه and then, we like this window, the best, because its shape like a house انگار با این حرفش میخواد معنی خوشبختی رو به ما یاد بده و بگه که خوشبتی یعنی لذت بردن از چیزهای کوچیک در زندگی، تا ما بهتر معنی اون جمله ای که رو تی شرت استاد نوشته شده رو درک کنیم Happiness is enjoying little things in life
خانم شایسته گفتند یکی از ویژگی مثبت مایک اینه که آدم شادیه و هیجان زده درمورد اتفاقات اطرافش هست، خوب که به این حرف فکر کردم به این نتیجه رسیدم که علت شاد بودن بچه ها و نوجوان ها (اون دختر زیبا و مایک) اینه که همیشه از چیزهای کوچیک لذت میبرند و این یه فرمول عالی برای شاد بودن هست. مثلا یادمه گفتید مایک عاشق slide out کردن آر وی هست و از این کار لذت میبره.
بعدش به عنوان به تمرین منم رفتم تمام چیزهای که تو اتاقم بود رو برای خودم توضیح دادم و حین توضیح دادن حواسمو جمع کردم و دقت میکردم از چه چیزهایی بیشتر خوشم میاد و چه حسی نسبت به اونا دارم و اونا روتحسین کردم و اینجوری امروز کلی احساس خوشبختی کردم، بعدش این ایده به ذهنم رسید که از این به بعد به چیزهای کوچیکی که احساسی نسبت بهشون نداشتم جوری نگاه کنم و باوری رو درموردشون بسازم که مِنبَعد با دیدنشون احساس خوشبختی بیشتری کنم. دوستان پیشنهاد میکنم شما هم این تمرین رو انجاد بدید تا درک کنید به چه احساس خوبی میرسید.
– نکته ی آموزنده دیگه ای که وجود داشت این بود که خانم شایسته توضیح داد که مایک قبل از اینکه بره با دیگران ارتباط برقرار کنه، از استاد مشورت و نصحیت میگیره که چیکار کنه. یه جا خود مایک هم گفت که چه جالب من خودم هم به صورت پیش فرض این کار رو میکردم (یعنی استاد بهش چیزی نگفته بوده). اگه حرفهای استاد و مایک رو کنار هم بذاریم به این نتیجه میرسیم که استاد تا وقتی مایک ازش کمک نخواسته هیچ تلاش برای تغییر اون نداشته و این قانون که ما قادر به تغییر هیچ کس نیستیم حتی عزیزترین کسانمان، رو به عینه میبینیم که استاد خودش رعایت میکنه.
– خانم شایسته گفتند یکی از نکات مثبت مایک اینه که خیلی سریع با دیگران ارتباط برقرار میکنه، به نظر من باوجود اینکه این یکی از توانایی های مایک هست ولی این توانایی در اثر تحسین های استاد و شما و همچنین باورهای استاد درمورد نگران نبودن برای ارتباط قرار کردن مایک با دیگران بوده. مثلا اونجایی که مایک رفت با اون خانواده ارتباط برقرار کنه استاد دنبالش نرفت و نگران نبود که یه وقت دیگران بهش آسیب بزنند اما به نظر میرسید اون مادر بزرگه نگران نوه ش بود و با وجود اینکه به نظر میرسید زانوش مشکل داره وسختشه از پله آر وی بیاد بالا ولی این سختی رو به جان خرید چون احتمالا باورهای نامناسبی داشته و نگران بوده. اونجا که استاد داشت به مایک نصحیت میکرد و مایک گفت چه جالب اینها رو خودم به صورت پیش فرض انجام میدادم استاد تحسینش کرد و نزد تو بُرجکش ولی اون مادر بزرگه وقتی نوه ش گفت من تا به حال ندیدم کسی کمپر مثلثی داشته باشه، مادر بزرگش زد تو بُرجکش و گفت اون طرف زمین بازی هم یک کمپر مثلثی شکل هست که بعد خانم شایسته فضا رو عوض کرد و تحسینش کرد بچه رو.
– تو نظرات قبلیم گفته بودم که یکی از خوبی های این سفر اینه که خانواده های زیادی تو سفر میبینیم و تو این قسمت هم دیدیم که نظام خانواده اونقدر تو اون کشور جریان داره که حتی پدر و مادر بزرگ ها با نوه هاشون باهم به مسافرت میرند.
– نکته جالب دیگه این بود که تو این قسمت هم پرچم آمریکا رو دیدم که خانواده ها کنار کمپ هاشون بر افراشته کرده بودند، دلیلش رو نمیدونم چیه ولی حدس میزنم این آدما خیلی کشورشون رو دوست دارند.
– تو این سفر دیدیم که مایک داره تو حل مسائل توانایی پیدا میکنه و تکامل خودشو طی میکنه، تو این قسمت وقتی استاد داشت نصیحتش میکرد به استاد گفت “جالبه! من از کجا سوال کردن و کمک گرفتن از دیگران رو برای شروع برقراری ارتباط میدونستم” وقتی این حرفو گفت ذهنم کشیده شد به یکی از تیشرت هاش در قسمت های اول که روش نوشته بود HUSTLE، هاستل به معنی “خود هل دهنده یا اَبَرمستقل یا توقف ناپذیر (Unstoppable) هست”
در دنیای استارتاپ کلمه HUSTLE زیاد به کار میره. Hustle یعنی خودتون خودتونو هل بدهید! کسی که این ویژگی رو داره تحت هیچ شرایطی تسلیم نمیشه، به هیچکی برای دست یابی به رویاهایش هم محتاج نیست. کسانی که این ویژگی رو دارند هیچوقت منتظر درس استاد نیستند، خودشان بدنبال آن میروند. میخوام بگم صفت HUSTLE چقدر داره برازنده مایک میشه.
– یه چیز جالب دیگه این بود که استاد اونقدر تو این سفر از آهنگ های سیاوش قمیشی پخش کرد و خوند که تو این قسمت بدل سیاوش قمیشی رو دیدم. پدر بزرگه شبیه سیاوش قمیشی بود.
اگه بخوام چیزهایی که تو این قسمت یادگرفتیم رو جمع بندی کنم میتونم بگم که؛
فرمول شادیِ بی قید و شرط اینه که از چیزهای کوچیک تو زندگیمون لذت بریم و برای پایداری این شادی باید چیزهای کوچیکی که خودمون و دیگران ازش لذت می بریم رو تحسین و تایید کنیم. وقتی این شاد بودن پایدار شد و در احساس خوب پایدار ماندیم، توانایی های بالقوه ای که داریم بالفعل میشه و چنان عزت نفسی میگیرم که قادر خواهیم بود در کمترین زمان ممکن با دیگران ارتباط برقرار کنیم و همدیگه رو از تجربه های عمیق لحظات شادی که داشتیم آگاه کنیم.
اما یادمون باشه، اولا اینکه، پایدار بودن این شادی رو منوط به تایید دیگران نکینم و اونو با تحسین شادی های خودمون پایدار کنیم و ثانیا اینکه حواسمون باشه که، ما توانایی تغییر دیگران و شاد کردن دائمی اونها رو نداریم چون نقطه ی شروع شاد بودن اینه که خودشون بتونن چیز کوچیکی رو پیدا کنند که ازش لذت ببرند. اگه نتونن چیز کوچکی رو برای لذت بردن و شاد شدن پیدا کنند، ما هم نمیتونیم اونا رو تحسین و تایید کنیم و تغییری رخ نیمده.
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۳129MB8 دقیقه
به نام خدا
به لطف خدا
و در راه خدا
خدای خوبم رو سپاسگزارم بخاطر نعمت هدایتم و ازتون ممنونم اساتید عزیزم
گذشته خودم که یادم میاد میبینم که من برای اینکه از دیگران آسیب نبینم خودم رو توی یک فضای ایزوله زندادنی کرده بودمو اصلا اجازه نمیدادم که کسی وارد محیط من بشه یا خودم وارد حریم کسی نمیشدم چون اینقدر بخاطر باورهای مخرب خودم از روابطم ضربه خورده بودم که دیگه میخواستم از همه ببرم و یه گوشه برا خودم زندگی کنم یادم میاد تو شهر که میخواستم برم قدم بزنم همیشه یکی که از روبروم میومد رد بشه اگه کمی قیافه ش جوری بود که حس میکردم ممکنه آدم نرمالی نباشه بی اختیار دستام مشت میشد و تو ذهنم سناریو های مختلف رو مرور میکردم که اگه یه دفعه بیاد سمت من و بخواد درگیر بشه باهام چطور میتونم بزنمش تا اینکه بعد تمرکز کردن روی خودم و به لطف خدا هدایت شدن به این مسیر یه روز فهمیدم که این طرز فکر فقط باعث میشه که من خودم رو از لبخند های بقیه از زیباییشون و از محبتشون که از طرف خدای من به منه محروم کنم خدا رو شکر میکنم که اینو فهمیدم الان درک میکنم که تمام اون فکرایی که من میکردم بخاطر نبود عزت نفس و خودباوری تو وجود من بوده به این خاطر بوده کهمن خودم خودم رو باور نداشتم من خودم رو دوست نداشتم من به ارزشمند بودن خودم پی نبرده بودم خدا رو شکر میکنم که همه این موارد رو رو بهم گوشزد کرد تا درک کنم و ببینم که جهان من با افکار من ساخته میشه خدا رو شکر میکنم که بعد اینکه این آگاهی رو به من داد شروع کردم به تغییر خودم و خددا رو شکر الان به طور کلی هییییچ ربطی به اون آدم قبلی ندارم خدا رو شکر که هرجا میرم خیلی سریع و عالی ارتباط برقرار میکنم و بهترین وجه آدما رو میبینم خدا رو شکر که هدایت شدم
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
به نام خدا
به لطف خدا
و درراه خدا
خدای خوبم ازت ممنونم بخاطر نعمت هدایتم و ازتون ممنونم استادای عزیزم.
زیبایی های قسمت 33 سفر به دور بهشت:
زبان انگلیسی
خدای مهربان
سفر
آمریکای زیبا
دریاچه های عالی
فراوانی آب
RV فوق العاده
فراوانی تنوع RV
نظرات زیبا
سپاسگزاری
احساس خوب
انگیزه
عشق
علاقه
نگاه های زیبا
هدایت
برخوردهای زیبای دیگران
نکات زیبا
تمرکز بر زیبایی
تحسین توانایی های دیگران
فراوانی زیبایی
گسترش زیبایی
استقلال مالی و مکانی و زمانی
شادی
ذوق زدگی
سرزندگی
خدایا شکرت
انرژی بالا
آموزش عالی و فوق العاده
روابط فوق العاده عالی
درخواست کردن
تحسین دیگران
توانایی های عالی
12قدم
ادامه دادن
عمل کردن
هدایت
ادامه دادن
تفریح
روابط زیبای ساده
محبت کلامی
روابط عاشقانه زیبا
سفر دور بهشت
موهای بلند زنانه
لباس های زیبا
طراحی های زیبا و عالی و بی نظیر
فراوانی سرسبزی
عادت به دیدن و شنیدن و گفتن از زیبایی
آدم های زیبا
همسایه های عالی
طراحی خلاقانه
آسمون ابری زیبا
انسان های شریف ثروتمند
بوهای خوب
فراوانی ماشین های عالی
خدایا شکرت بخاطر نعمت وجود استاد عباسمنش بی مریم و مایک
محبت خالص بی مریم
هم فرکانسی
فرکانس عالی
پشه بند زیبا و جالب
میزو نیمکت های زیبا و جالب
خیابون های تمیز و عالی
قهوه ساز عالی
لیوان زیبا
رنگ بندی زیبای طبیعت
شادی کودکانه
سانتافه
رنگ زیبای RV
In god we trust
فراوانی امکانات رفاهی RV
برکشایر هاتاوی
دوچرخه زیبا
احترام متقابل
نقشه زیبای آمریکا
پرچم زیبای آمریکا
خانوم هنرمند کدبانو با سلیقه و توانا
ساعت های زیبا
گوشی های عالی
رو تختی زیبا
بهترین امکانات از بهترین برندها
رابطه زیبا و عالی پدر فرزندی
خودشناسی
پیروی از دل
توکل بر رب
تحسین توانایی های خود
عزت نفس
اعتماد به نفس
با ارزش دونستن خودت و کاری که انجام میدی
بشقاب زیبا
چمن های بسیار زیبا و سرسبز
تزئینات زیبای RV
رومیزی زیبا
راگبی
تمرکزعالی بی مریم روی زبان انگلیسی
هواپیما های شخصی
قدم در راه بنه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید کرد
باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد
نعمت
ثروت
خوشبختی.
بچه ها خدا رو هزار بار شکر باورتون شاید نشه اما امروز 3مرداد 99 وسط این گرما تو دهدشت تا یه ساعت پیش هوا صاف صاف داشت از آسمون آتیش میبارید اما به لطف خدا الان داره بارون میاد خدایا شکرت😍😘💙💜
خدایا شکرت😍😘💐🌹