دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مهدی عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
چه قطعه فیلم آموزشیِ قشنگیه این فایل. این فایل تجلی «ادعونی استجب لکم» هست.
این فایل به تصویر کشیدن تمام فرایند خلق خواسته از «درخواست» ،« پاسخ» ، «دریافت» هست.
خواسته : برطرف شدن چالش اینترنت ؛
پاسخ : همیشه از طرف خداوند داده میشود؛
دریافت : ایده ی شرکت جدید ورایزن؛
خواسته : تقویت و بهبود اینترنت:
پاسخ : همیشه از طرف خداوند داده میشود:
دریافت : ایده خرید بوستر از آمازون:
ولی این آخریه دیگه پر از درسه!. شاید تا اینجا همه ی ما بگیم که خب! منم اگه پول داشته باشم فلان چیزو میخرم، منم اگه پول داشته باشم فلان کارو میکنم! ولی شروع درس اساسی بهنام «توکل»«سرسپردگی»«باور داشتن به فروانی نعمتها» «نچسبیدن به چگونگی» «رهایی و اجازه دادن به هدایت به سمت چگونگی»، «سپردن چگونگی به خداوند و نچسبیدن به یک ایده یا یک روش خاص» «قانع نشدن به کمتر از بهترین»، برای من از این نقطه است:
خواسته : نصب بوستر بدون دست بردن به سیستم فابریک آروی
پاسخ : همیشه از طرف خداوند داده می شود:
دریافت : دقیقا یه عالمه از صحبت های استاد اینجا تو عمل دیده میشود:
چه جوری نصبش کنم؟ من از کجا بدونم چگونگی رو. من که خدا نیستم. خدا چگونگی رو به سمت من میفرسته و هدایت میشوم.
نمود عینی همون شعر معروفی که استاد میخونه : تو پای به ره در نه و از هیچ مپرس، خود راه بگویدت که چون باید رفت.
عمل کردن استاد به آموزشهاش و زندگی کردن با آموزشهاش توی این صحنهها کاملاً مشخصه:
به تضاد برخورد میکنه، خواسته به جهان عرضه می شه. جهان همون جا جوابشو میده و نکته ی طلاییش اینجاست که استاد توحید عملی رو نشون میده و به قانون عمل میکنه.
احساسش بده نمیشه. ناامید نمیشه. خانوم شایسته میگه دو روز بعد پاسخ داده میشه. تو این دو روز ادم با هزار تا نجوا میتونه برخورد کنه که:
بیا پولو ریختی سطل اشغال و هیچ استفاده ای نکردی. یا اینکه الان باید سیم پیچی آروی رو دستکاری کنی بعدشم اصلا معلوم نیست که جواب بده یانه و هزاران نجوای دیگه…
اما استاد قانون رو میدونه، هدایت رو میشناسه و از نتیجهی توکل کردن و رها کردن و کار را به هدایت سپردن، آگاهه. پس به تنها وظیفهاش عمل میکنه و به لذت بردن از لحظهها و سایر نعمتهاش ادامه میده و احساسش رو خوب نگه میداره. توکل یعنی همین. این قسمت قشنگ یک فیلم اموزشیه تمام عیاره. درسهایی که تصاویر به سادگی داره بهمون نشون میده و توی ناخودآگاهمون ثبت و ضبط میکنه رو نمیشه با قدرتمندترین جملاتِ بهترین مربیان زندگی، جایگزین کرد.
سوال: خداوند برای این حد از اطمینان، توکل و رهایی، چی توی آستینش داره؟
جواب: یک مهندس تمام عیار درباره اینترنت که، خورهی بهبود دادن همه چیز هست که، دقیقا همون ایده رو برای آروی خودش اجرا کرده و خم و چم کار رو بلده و با عشق ایده رو برای استاد اجرا میکنه بدون یک دلار هزینه.
حالا جالبه که اون فردی رو که خدا فرستاده، باز باورهای همه ی مارو تقویت میکنه.که لذت بردن حد و مرز نداره. موفقیت سن و سال نمی شناسه. حرف مردم اصلا واسش مهم نیست که، تو اون سن دوتا بچه ی یکساله داره. حرف مردم مهم نیست که آی تو امریکایی هستی اون چینیه. آی فلان. من اون مرد رو خیلی تحسین کردم. خیلی .
این فایل واسه من خیلی نکته ی آموزشی داشت و سپاسگزار خداوندم واسه ی دست بی نظیرش به اسم مریم شایسته که این فایل هارو داره با عشق واسمون تهیه میکنه.
بچه ها میخوام ی نکته رو که همین الان بهم الهام شد رو باهاتون به اشتراک بذارم:
همه ماهایی که همسفر استاد و مریم خانوم و مایک جون هستیم و پای آگاهیهای این تصاویر نشستهایم، باورهای قدرتمندکنندهای داره در ناخودآگاهمون ساخته میشه و ثروتها و نعمتهایی رو وارد زندگیمون میکنه که، هیچ تصوری براش نمیتونیم داشته باشیم.
هر ۱۰ قسمت این سفر یک دوره محسوب میشه برای ساختن زندگیمون و شرایطی که دوست داریم تجربه کنیم. واسه من یکی که اینجوریه.اما استاد و مریم خانوم خیلی راحت و رایگان این دوره ها رو در اختیار ما میذارن. خواستم به خودم بگم که، حواسم باشه که به راحتی از کنار آگاهیهای این فایلها رد نشم چون این سفرنامه، مثال ها و نمودهای عینی حرفای استاد تو دوره هاست. این فایلها داره تمرینات دوره ۱۲ قدم رو به صورت عملی اجرا میکنه و نحوهی اجرا رو به ما نشون میده.
ما هیچوقت تو دوره های استاد از خصوصی ترین بخش زندگیش نمیدیدم، مگر اینکه الهامی از طرف خداوند باشه و بهمون نشون بده که، حتی شب موقع خوابیدن هم از قانون و زیبایی هایی باید صحبت کنین و توجهتون روی خواسته و داشته ها و اتفاقات خوب باشه.
خدایا شکرت به خاطر افزایش درامدم. خدایا شکرت به خاطر ورودی جدید تو زندگیم. خدایا شکرت بخاطر اینکه توی مدار برنامه «سفر به دور آمریکا» هستم و با این سفرنامه زندگی میکنم.
خدایا شکرت به خاطر اینکه، خیلی وقتا من حواسم نیست، اما تو با نشوندن من روبروی تصاویرِ این سفرنامه، من رو به سمت باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین و خوشبختی، هُل میدی.
خدایا شکرت به خاطر اینکه تو این مسیر قرارم دادی. خدایا شکرت به خاطر اینکه به سمت بهترین افرادی که قوانین رو درک کردن هدایتم کردی….
و در آخر از استاد بی نهایت سپاسگزارم به خاطر اینکه اجازه میدن این فایلا از زندگیشون ضبط بشه و خیلی راحت در اختیار ما قرار داده بشه .
منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD143MB10 دقیقه
سلام به همه خانواده مهربونم و استاد که حکم پدر و مریم خانم حکم مادر رو برای من داره دوستتون دارم و خیلی ممنونم که دارم با شما قوانین زندگی رو یاد می گیرم
پروسه خیلی قشنگی بود چقدر لذت بردم عالی بود
چطور از این بهتر و راحتتر ؟
هم خدا و هم خرما
چقدر با خیال راحت درخواست می کنید و اطمینان دارید که حتماً دریافتش می کنید. قدم اول رو برداشتید و بعد قدم بعدی و باز هم قدم بعدی تا نتیجه دلخواه حاصل شد
چقدر در استفاده از قانون ماهر شدید ماشالله
وقتی خودم رو جای شما گذاشتم که اگر چنین درخواستی داشتم در مرحله اول پشت گوش می انداختم و خودم رو توجیه می کردم که نمیشه دیگه حالا اگر مجبور می شدم که اقدام می کردم توی مرحله اول که خرید ورایزن بود اصلا احساس خوبی نداشتم چرا؟
چون خودم رو دارم توبیخ می کنم که چرا وقتی می خواستم هزینه کنم و سیم کارت بخرم توی امریکا همون موقع به این مسائل فکر نکردم حالا دوباره باید هزینه کنم و همیشه توی انتخابم اشتباه می کنم و سرزنش و ناراحت کردن خودم و مقصر دونستن خودم و نالایق دیدن خودم(یکی از ریشه های احساس گناه و بی ارزشی باور کمبود هست چرا اگر من نگران پرداخت هزینه نبودم و به فراوانی باور داشتم از اینکه یک بار چیزی خریدم که جاهای دیگه نمیشد ازش استفاده کنم اصلا جای ناراحتی از دست خودم نداشت و می گفتم هر چیزی که دلم بخواد میخرم بیش از نیازم پول و ثروت هست)
مرحله بعد که می خوام استفاده کنم
دوباره می گم دیدی دوباره رفتی خریدی ولی ضعیف عمل می کنه همیشه همین طوره هزینه الکی وقتت رو هم هدر دادی لایقت در همین حده باید از همین استفاده کنی و ارزش خودم رو میسنجم و از اینکه وسیله ای که خرید م کارم رو اونطور که باید درست نمی کنه احساس بی ارزشی می کنم که از همون وسیله در حد امکانات پایین استفاده کنم (یکبار هزینه کردم دیگه مشکل من نیست که تو بدون فکر خرید می کنی باید از همین استفاده کنی )و دیگه ادامه نمی دادم
و سعی می کنم به همین امکانات کم راضی باشم و توقع خودم رو بالا نبرم و اصلابه این فکر هم نمی کنم که چطور از این بهتر و راحتتر و قدرت حل مسئله ای که در وجودم هست رو همون لحظه خفه می کردم که نکنه دوبار برام هزینه ای برداره و اینکه در آینده یک نفر دیگه باید دنبالم باشه موقع خرید تا من انتخاب بهتری داشته باشم چون من به حد کافی ارزش رو توی وجودم نمی بینم و کسی باشه که من رو به سمت کالای بهتر با قیمت مناسبتر هدایت کنه
ولی استاد ادامه داد چون خودشو ارزشمند و لایق داشتن بهترین ها میدونه میگه هم تفریح و هم اینترنت و وارد مرحله بعد شد و بوستر خرید باز هم احساس لیاقت و داشتن احساس خوب و لذت بردن و توجه به بقیه نعمت ها و بعد هم که دستان خدا براش مهندس شد و هم به خدا و خرما رسید.
باور به کمبود ثروت و نعمت(که تمام وعده های شیطانه) باعث ایجاد احساس گناه و بی ارزشی می شه اما
باور به فراوانی ثروت و نعمت(که تمام وعده های رب العالمینه) باعث احساس ارزشمندی و لیاقت اشرف مخلوقات می شه
سپاس گذارم از استاد و مریم خانم عزیز