سفر به دور آمریکا | قسمت ۳۵ - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

سلام به خانواده شااااد استاد عباس منش عزیز

وااای عااااااالی بوووود کلی شاد شدم و لذت بردم چقدرررر این خودتون بودنتون قشنگه دوربین داره فیلم می گیره و می دونین که ما می بینیم اما در کمال سادگی و صداقت جلوی دوربین ظاهر می شین عااااااااااشقتونم مننن ان شاء الله همیشه شااااد و سلامت باشین،عاشق شادی کردن استادم خیلی قشنگ بود ببخشید استاد ولی شما از بس سرشار از سادگی هستین بعضی وقتا شما رو یه پسر کوچولوی 4 ساله تصور می کنم که در اوج سادگی احساسش رو مقابل دوربین نشون می ده :)

می خواستم پایان نامه مو کار کنم حوصله نداشتم گفتم خدایا حال منو خوب کن روحیه مو شاد کن تا بشینم سره کارم،یه دفعه یه حسی بهم گفت برو تو سایت ببین قسمت 35 اومده ببین،اومدم دیدم اومده اولین صحنه ای که از این قسمت که خیلی برام جالب بود و خواسته هام از خدا شروع شد گفتم ببین چقدر آزاد و سرشار از آرامش دارن بازی می کنن :) گفتم اینو می گن زندگی به خدا گفتم خدایا منم زندگی اینطوری می خوام و حسم بهم می گه خدا بهم می ده…

متاسفانه من چون درگیر پایان نامه م هستم نتونستم توی مسابقه شرکت کنم اما زیباترین قسمت لحظات ابراز عشق استاد به مریم خانم گل و بالعکس هست علی الخصوص لحظاتی که استاد به عشقشون ابراز عشق می کنن فوق العاااااده ست یعنی توی اون لحظه تمام وجودم سرشار از شور و شوق می شه و باور غلطی که از وقتی یادم میاد توی ذهنم کردن که هر جا می رفتم حرف از زندگی مشترک می شد به محض اینکه حرف از یک رابطه عاشقانه می زدم همه می گفتن تو توهم زدی هیچ مردی عاشق نمی شه و ابراز عشق نمی کنه،همه مردا خیلی ببخشید خودخواه هستن و دور از جون همگی هوس باز ….خدا رو شکر این باور پاک شده و با رفتارهایی که از استاد می بینم خدا داره بهم می گه ببین مرد خوب هم هست مردی که واقعا خانمشو دوست داشته باشه خالصانه بهش محبت می کنه و من با تمام وجودم از خدای بزرگ و مهربان سپاسگزارم که نگذاشت زندگی من با این باور رخ بده……..

وقتی محبتها و ابراز عشق استاد رو می بینم وقتی می بینم که هر جا که می رن خیلی خالصانه و بدون منت برای عشقشون هر چیزی که می خواد می خرن می گم خدایا شکرت خدایا شکرت که زندگیمو نجات دادی…..

وقتی احترامی که بین تون هست رو می بینم باز باورهای غلط اینکه مردها دور از جون عادت ندارن احترام به خانمشون بذارن از ذهنم پاک می شه…..

من از بچگی عاشق کارتون بابالنگ دراز بودم عاشق اون باکسهای پر از رز قرمز و عاشق مردی که تا این حد برای من رمانتیک باشه،اما از وقتی بزرگ شدم هر موقع حرف این رفتارها می شد می گفتن این چیزها فقط تو قصه هاست مرد رمانتیک نمی شه،با محبت نمی شه،اوناییم که عاشق می شن بعد یه مدت رفتارشون عوض می شه و من در مقابل این حرفها ناامید و ناامید تر می شدم،اما حالا تا می شنوم وجودم فریاد می زنه که به افکار محدود انسانهای بدبین گوش نکن تو عاشقانه ترین زندگی رو تجربه می کنی…..

الان که دارم این جملات رو می نویسم احساس می کنم از دست من این جملات از طرف خدا داره برای افراد متاهلی نوشته می شه که دو طرف با هم مشکل دارن و فکر می کنن که زندگی عاشقانه وجود نداره نمی دونم که چرا این جملات رو دارم می نویسم اما واقعا اختیار نوشتن انگار در دستم نیست….

برای استاد عباس منش عزیز،مریم خانم گل و مایک عزیزم پسر رعنا و خوش تیپ آرزوی زندگی عاشقانه تر و بهترینها رو دارم

برای خانواده عزیز استاد عباس منش عزیز هم چه آنهایی که زندگی مشترک دارند و چه آنهایی که مجرد هستن آرزوی عاشقانه ترین زندگی رو دارم به حق فضل و رحمت بی پایان خداوند غفور و رحیم…..