سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۰

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار زهره عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

مریم شایسته نازنین متشکرم برای اینهمه زیبایی که به تصویر میکشی . امروز وقتی داشتید اون دوست مهربان و خوش ذوق و باسلیقه و مهمون نواز رو تحسین میکردید، نمیدونم چرا ولی واقعا حس پرواز داشتم، درک کردم که اصلا هدف خلقت دقیقا همینه! دیدن زیبایی ها و نعمت ها و تحسینشون یعنی رو کردن به وجه الله، یعنی ذکر پروردگار و بهمین خاطر شگفتی آفرینه. چشیدم که آره توجه و تحسین زیبایی ها ما رو دائما به مدارهای بالاتری میبره که خواسته های بیشتری دردسترس ما هستند ولی اصلا خودِ این ستایش زیبایی، خودِ این لذت، نتیجه است! هدفه و بهشته!

صدایی در ذهنم میگفت:

«آخه تحسین دیزاین و شیرینی که گریه ی شوق نداره». دیوانه شدی مثل اینکه!

ولی تمام وجودم تصدیق میکرد که: چقدر خالصه این فرکانسِ تحسین؛ چقدر سرشار از عشق و مِهره؛  چقدر بی سهم و نصیب گذاشته نجواهای شیطان رو؛

بعد به این فکر کردم که، چقدر عالیه که من شاهد شکوفایی شما بودم. از اولین باری که یکی از مقالاتتون در سایت رو میخوندم و چون از خاطرات کودکی تون در کرمان گفته بودید، به اسمتون توجه کردم: “مریم شایسته”

بعد از استادیاری تون در جلسات دوره کشف قوانین زندگی و حالا این فایل های سفرنامه مافوق تصور عالی. 

چند روز پیش داشتم فکر میکردم قبلنها که فقط صدای خانم شایسته در فایل ها بود و واقعا در ذهنیتم این بود که شما فقط متن بودید یا صدا!

الان سراسر تصویر بودید؛ سراسر عشق و زیبایی. در همین لحظه ها که فکر میکردم چقدر زیبا عمل تون به قانون رو به شکوفایی رسوندید, اون چایی های گلی شکوفا شدند.

خدایا سپاسگزارم برای هدایت به این آگاهی های ناب و بی نظیر.

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    203MB
    15 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

356 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Eshrat Fard» در این صفحه: 1
  1. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2856 روز

    خداییی من چه حسسس نابی داشت اون خونه و اون روحیه ای لطیف اون دوست عزیزمون ،چقدد دوست داشتنی بود ،چقد لمع عذاهایی که نخوردیم و نچشیدیم عالیی بودد طوری استاد گفتن که من احساس کردن الان با کله میرم توی ظرف خورشیی،

    چقد استاد عزیزز قلب و وجودش صاف و عشقه بچشو اونجا گذاشته بخوابه این باورم از فنر پرید خونه ی کسی که نمیشناسی نمیترسی بچه رو بزاری بخوابه بعد از چند ماه اشنایی نه اولین برخورد ،باور بعدی این دوست عزیزمون با عشق استادو دعوت کرد به همون خونه و جایی که داشت بدون درنطر گرفتن این که استاد ثروت منده و خونه و زندگیش مجلله و …حالا من اگه بودم(بیرون یه کافه و یه غذا بخورمم روم نمیشه چنین ادم ثروتمندی رو دعوت کنم به خونم با وجود این که اون دوست عزیزمون چقددد ثروتمنده که باوراش قسنگه و خود واقعیشو دوس داره نه نقاب زدن به چهره

    حالا تفاوت من با خانواده ی عباس منشی

    _استاد چشمش حتی اون نعنای تازع و خوش طمع تزیین شده رو تحسین میکنه

    نگاهه من به دنبال دیزاین ظروف و میز و خونه

    _استاد غرق قلم و نقش و نگار روی کاغذ که با چه سلیقه و ذوقی کشیده شدن و تحسین دستایی که چه هنرمندن در هر زمینه ایی

    نگاه من به دنبال این که ناخن ها لاک خوردن یا نه،واقعا زندگی ها و ما ادما وقتی تغییر میکنیم که اوولویتهامون نگاهمون تغیرر کنه و من توی این فایل متوجه خیلی از نگاهای کوتاهم شدم

    دیدم چقد فاصله دارم با نگاهه عباسمنشی بجای این که اول مثبتا رو تحسین کنم نگاهم به دنبال مسایل مادی بود

    دیدم که بجای دقت کردن به قلب و روحیه ی اون خانم عزیز با اوج سادگی پذیرای مهمون بودن نگاهم به دنبال این بود که چه فرش و زرق و برقی وجود داره یا نه ،

    تفاوت ماها همین جاهاست که میتونیم خود واقعیمونو بشناسیم الهی شکر بخاطر درک و فهم این مسایل من توی فایلها و کامنتای فایل ها به خیلی از استباهاتم پی میبرم و سپاسگذارم

    دوس دارم استاد هیچ وقت خونه نرسن و فایلا باشه???

    مایکم از راهه دور تحصیل کنه???

    یه چیز جالب دیگه که برای من درسی بود این که استاد نمیدونست عینکش خلبانیه و وقتی مریم جان گفت استاد متوجه شد و

    استاد اصلا براش مهم نیست دیگران بدونن که خیلی از مسایل ساده هم اطلاع نداشته و تازه متوجه شده(من خودمم نمیدونستم???)ولی این نگاهم عوض شد که چون استاد قوانینو میدونه در زمینه های دیگه هم تامه

    و وقتی خییلی جاها اشتباه میکنم راهی برای برگشت و یادگیری و دوباره شروع کردن …هست هیچ وقت دیر نیست

    و ماجرای بعدی این که این بانوی مهربانمون دو ساله شور و اشتیاق دیدن استادو داشته و میخواسته ببینتشون ، و هرچی موانع اومده و نشده ایشون راهه خودشو گرفته و پیش رفته و دست برنداشته تا تکاملشو طی کرده و الان به خواستش رسیده

    این باز به ما میگه برای هر کاری تداوم و تکاملو باید داشته باشیم و طی کنیم

    و من الله توفیق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 67 رای: