سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۱ - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

320 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی دارابی گفته:
    مدت عضویت: 2198 روز

    سلام و درود به شما و تمامی همکارانی که شمارو کمک میکنن که ما بتونیم این جریانات رو حس کنیم

    استاد عباس منش عزیز من تو این چن وقته که با شما آشنا شدم و جریانات شما رو دنبال کردم به سوالات زیادی تو ذهنم پاسخ داده شد

    فهمیدم که “من” همون “شما” هستم یه “شمای تنبل” که باورهایی که قبلا داشتم بهشون می‌رسیدم رو جدی نگرفتم و تنبلی کردم و اونارو به دست فراموشی سپردم

    حدود سال 88 من قرآن رو از آخر به اول به فارسی شرو کردم مو به مو به خوندن و از اونا درس میگرفتم و یه چیزهایی می‌فهمیدم که که الان از شما یاد گرفتم که بهش میگین “قانون”

    قرآن رو خوندم که بفهم جز اینکه تو دین ماست و بهش متوسل میشیم چی میشه فهمید از خوندنش

    ولی اون باور و جدیت رو نداشتم و رها کردم غبطه میخورم از اینکه ادامه ندادم و خوشحالم از اینکه با شما و این گروه آشنا شدم و شما آماده و دسته بندی شده و با مثال به من نشونش میدی و من الان ادامه میدم

    فهمیدم که “شما” یه “من قوی” یه “من با اراده” و یه “من با باوردرست” هستی

    خدارو شکر میگم طبق چیزی که ازش خواستم منو هدایت کرد

    و من ادامه میدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ليلا كيايی گفته:
      مدت عضویت: 2900 روز

      سلام دوست عزیز?

      من هم از دوران نوجوانی ام تا قبل از اینکه با استاد آشنا بشم قرآن را حدودا ۲۵ بار خوندم اما عربی.

      اما الان دو ساله که دارم فارسیشو میخونم.

      و خداروشکر که این راهو دارم ادامه میدم.??

      براتون بهترینها رو آرزومندم.??

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سهند گفته:
    مدت عضویت: 638 روز

    درود و عشق بر پیاده روان بر قدم زنان مسیر نور

    اونم با استاد عباس منش که رفتیم گشتی زدیم…

    چهار ساعت پیاده روی…

    ماشاالله استاد از این جا دیگه پیاده روی های سنگین رو شروع کردی…

    دیگه بعد از قسمت قبل که رژیم رو کنار گذاشتی چسپیدی به دوره قانون سلامتی و از نو پیاده روی رو شروع کردی…

    که قشنگ هرچی کالری شیرینی زده بودی…

    این پیاده روی سنگین رو انجام دادی که قشنگ بشوره ببره…

    پسر امروز اینقدر خوشحالم قشنگ از توی دوره دوازده قدم و میکسش با سریال سفر به دور آمریکا

    قشنگ این مسیر الهی موفقیت رو درک کردم و این نقشه رو نوشتم توی دفترم…

    اینقدر شوق و ذوق زدم داد و بیداد که یافتم یافتم یافتم…

    همه توی خونه با تعجب نگام میکردن چی شده چی شده…

    منم اینقدر دلم میخواست برای همه این مسیر رو توضیح بدم که گفتم نه اول خودم…

    اول خودم به موفقیت برسم نتیجه بگیرم و بعد جهان آدم های مورد نظر رو به سمتم جذب میکنه میگن چکا کردی… منم میگه سایت استاد عباس منش اول فایل های دانلودی رو ببین بعد. دوره دوازده قدم همراه با سریال سفر به دور آمریکا

    بچه تیزی باشی سریع به قانون کلی پی میبری و الگوی موفقیت رو در میاری

    اگرم نباشی میاس بقیه دوره ها تهیه کنی تا بدانی این راز بزرگ چیست…

    به هر حال اول خودم…

    چون من در جهان خودم زندگی میکنم و با کار کردن روی خودم جهان بیرون هم همراه من پیشرفت میکنه و دگرگون میشه…

    پسر نمیدونی چقدر خوشحالم پریروز داشم گریه میکردم و از این همه سعی کرده بودم ولی موفق نمیشدم و هروروز از خدا طلب هدایت میکردم…

    اینقدر صحیح و خطا کردم اینقدر توی در و دیوار خوردم تا بلاخره 0 تا 100 شو فهمیدم…

    یه جوری فهمیدم که خودمو روی سکوی اول قهرمانی اهدافم میبینم…

    قبلا میگفتم 100 درصد موفق میشم…

    الا میگیم ترلیون درصد موفق میشم …

    خدارو بی نهایت سپاس گزارم خدایا که هدایتم کردی که بهم الهام کردی و نجاتم دادی…

    پیش به سوی تارگت ها رو پشت سر هم زدن…

    پیش به سوی موفقیت های بیشتر نتیجه های بزرگتر و باور های قوی تر و ایمان قوی تر …

    بچه های عزیز دوستانی هم که دارند کامنتمو میخونن حتما کنجکاون که داستان چیه…

    همین سر نخو بهتون بگم که داستان اینه:

    [نامید نشید]…

    شده بعضی جا ها کم بیارین زمین بخورین

    اشکتون در بیاد ولی ادامه بدین با جسارت ادامه بدین…

    مثل زمانی که یک بچه پیله و لجوج بودیم و میخواستیم راه بریم…

    بارها زمین خوردیم ولی هر بار محکم تر و قوی تر پاشدیم و درسته اولین قدم سخت بود ولی کافیه یه قدم برداری…

    قدم اول رو که برداری قدم های بعدی خیلی راحت برمیداری و خودش میره جلو…

    همین الگوی اول زندگیمون که نامید نشدیم برای موفقیت راه رفتن همین الگو رو توی تمام جنبه های دیگه زندگی هم به کار بگیرید…

    دوستارتون سهند (:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    اصلا قلبم به تپش افتاد: یک آرامش فوق العاده ایی بهم دست داد بعد دیدن این قسمت و حس عالی دارم

    خداوندا با تموم وجودم سپاسگذارتم منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کردی

    استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان با تموم وجودم سپاسگذارتونم که این تصاویر زیبا رو با ما به اشتراک میذارین این تجربه های فوق العادتون رو: که توجه ما بره رو زیبایی بره رو فراوانی بره رو نعمت بره رو ثروت؛ با تموم وجودم ازتون تشکر میکنم بابت این سایت فوق العادتون آرامش تموم وجودمو در بر گرفته: انگار قراره یک اتفاق شگفت انگیز رقم بخوره

    من عاشق آمریکام؛ یک کشور فوق زیبا، یک کشور فوق تمیز، فوق ثروت مند و چقدر با خودشون در صلحن که میان پرچم کشور های دیگه رو تو پارک هاشون نصب میکنن، مجسمه شخصیت های کشورهای دیگه رو تو کشورشون نصب میکنن و به زبان های کشورهای دنیا احترام میذارم؛ چیزی که من هیچ وقت تو کشور عزیزم ایران ندیدم جز خشونت نسبت به کشورهای دنیا؛ اصلا حالم دگرگون شد وقتی پرچم های کشورهای دیگه رو دیدم، خصوصا با اون آهنگ رویایی و آرامش بخش؛ استاد خدایی شمام حرفه ایی هستین تو عکاسی دیدتون خیلی عالیه تو عکاسی و خیلی قشنگ سوژه رو میشناسین؛ ایولا کیف کردم

    و چقدر تحسین کردم این آزادی شمارو که ساعت ها پیاده روی کردین و کلی زیبایی دیدین کلی ثروت دیدین؛ ایولا استاد نوش جونت شما قطعا لایق این آزادی ها این زیبایی ها و این شگفتی ها هستین؛ واقعا با قسمت شبشم حال کردم؛ ساختمون های بزرگ با نورپردازی های خوشگل و همچنین نورپردازی های سطح شهر؛ چه ماشینای خوشگلی، چه موتور خفن و خوشگلی و چه ماشین خفنی اومد دنبالتون؛ اصن یه احساس فوق العاده ایی این قسمت بهم دست داد؛ واقعا ازتون سپاسگذارم با تموم وجود

    In God We Trust

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    علی ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2303 روز

    سلام به عزیزان دلم و استاد نازنینم و خانم شایسته عزیز.

    تمام زیبایی‌هایی که در اطرافم می‌بینم به خاطر این است که تمرکز کرده‌ام روی نکات مثبت و دنبال نکات مثبت و زیبایی‌ها می‌گردم. وقتی که تمرکزت را از روی ناخواسته‌ها بر می‌داری و با تمام وجود و عاشقانه می‌خواهی که زیبایی‌ها را ببینی آن موقع است که خداوند تو را هدایت می‌کند به مکان‌هایی که می‌توانی اتفاقات دلخواهت را تجربه کنی. زمانی که تو تمرکزت را روی نکات مثبت می‌گذاری نتیجه طبیعی آن نکات مثبت بیشتر است و اینگونه است که زندگی تو سرشار می‌شود از زیبایی‌ها سرشار می‌شود از سپاسگزاری و سرشار می‌شود از حس خوب

    همانگونه که داشتن حس خوب برای رسیدن به خواسته‌ها کلیدی‌ترین عامل است.. تمرکز روی نکات مثبت نیز کلیدی‌ترین عامل برای رسیدن به حس خوب است..

    رابطه عجیبی وجود دارد میان اینکه ما چقدر مشتاق دیدن زیبایی‌های اطرافمان هستیم و میزان زیبایی‌های اطرافمان.. با خودم فکر می‌کردم که خداوند می‌گوید اگر تمام درختان قلم شوند و تمام دریاها مرکب بازهم نمی‌توانید نعمت‌های من را بشمارید.. خیلی فکر کردم که چه کسانی نمی‌توانند نعمت‌های خداوند را بشمارند؟ آری کسانی که آن نعمت‌ها را می‌بینند.. چون خیلی از افراد اصلا روی نکات مثبت تمرکز نمی‌کنند و آنها را نمی‌بینند. کسی که روی زیبایی‌ها، روی نکات مثبت، روی نعمت‌های بیشمار خداوند تمرکز می‌کند نمی‌تواند آنها را بشمارد چرا که نتیجه‌ی آن تمرکز می‌شود فقط زیبایی بیشتر و رابطه عجیبی وجود دارد میان میزان اشتیاق ما برای دیدن زیبایی‌ها و زیبایی‌های اطرافمان..

    زمانی که تمام دغدغه‌ات می‌شود تمرکز روی زیبایی‌ها و نکات مثبت، دیگر نگران کمبود نیستی چرا که می‌دانی نعمت‌ها و زیبایی‌های خداوند بی‌نهایت است. رابطه‌ات با خداوند بسیار بسیار بهتر می‌شود چرا که به هرچیز می‌نگری پاره‌ای از وجود خداوند را در آن میبینی و آن چیزی نیست جز زیبایی محض. آن موقع است که با تمام وجودت در لحظه‌ی حال زندگی می‌کنی و نه ترسی از آینده داری و نه غمی از گذشته چرا که تنها دنبال زیبایی‌ها در همین لحظه هستی و آن موقع است که درهای نعمت خداوند به رویت گشوده می‌شود و غرق در فراوانی می‌شوی و باز هم سپاسگزارتر می‌شوی…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    محبوبه گفته:
    مدت عضویت: 2833 روز

    سلام. چ این ویدیو زیبا بود ، میشد اعتماد به خدا رو قشنگ در این قسمت دید، نتیجه ی اعتماد به خدا هم همینه، اون همه راه پیاده امدین و با تجیهزاتی که خدا خلق کرده راحت تر به مقصد رفتید، و هیچ گونه نگرانی در چهرتون نبود. خانوادمو دوست دارم ولی بخوایم جایی بریم اینقد نگرانند که چی بشه چی نشه ، و اون ایه قران که میگه دوستان خدا نه ترسی برای انان است و نه اندوهگین میشوند شفاف در ایه دیده میشه. خدایا شکرت بابت این هدایت ، باور قشنگی هم یاد گرفتم همه چیز ساده ساده تر میشه. تشکر خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1598 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    میخوام جمله ی اخر فایل رو اول کامنتم بنویسم

    in god we trust…مابه خدا باور داریم.

    مابه خدا اعتماد داریم.

    ما به خدا ایمان داریم.

    مابه خدا اعتقاد داریم.

    داشتم فکر میکردم چی میشه که این باور این اعتماد این ایمان در من کمرنگ یا پررنگ میشه..

    چرا بعضی وقتها انقدر بهش اعتماد وباور دارم که هر لحظه به یادش هستم وازش هدایت میخوام و بعضی اوقات مثل کسی که فقط بر خودش و اعتماد به خودش تکیه میکنه رفتار می کنم!!!

    واقعا چقدر تغییر دیدگاه وتغییر باورها می تونه کمک کننده باشه برای هرکسی که خواهان تغییرات مثبت در زندگیش هست.

    یک عمر خدا رو مثل یه آدم می دیدم مثل یه پادشاه یا سلطانی قدرتمند وزورگو!!!

    که من نه بنده بلکه برده ای بودم در برابر عظمت وقدرتش مفلس وبیچاره وبدبخت که فقط باید گوش به فرمان میبودم واگر غیر این میکردم دچار درد ورنج و مشقت وبدبختی میشدم..

    اخه من اختیاری از خودم نداشتم!!

    اون بود که منو خلق کرده بود و منو تو این زمان ومکان واین خانواده واین شرایط قرار داده بود..

    منو بیمار میکرد وگرفتار تا به پاش بیفتم وبهش التماس کنم تا اون بیماری وگرفتاریو ازم بگیره ونجاتم بده…

    واگر دست از پا خطا میکردم دیگه دچار عذاب الیمی میشدم که همون احساس گناه وترس از خشم وعذابش و انتقامش جوون منو میگرفت و شب وروزم تیره وتار بود!!!!

    واااای سیدحسین عباسمنش؛ آقاااا؛مهربان؛ باعشق دوستداشتنی، چطور از خدا واز خود شما تشکر کنم که بهم فهموندید که دارم راهو اشتباه میرم.

    دارم در مورد اونکه منو آفریده اشتباه فکر میکنم وباورهای غلطی نسبت بهش دارم.

    چطور از شما تشکر کنم که خالصانه مخلصانه خیلی ساده و آسون و صمیمی بهم فهموندی که من نباید مثل پدرانم مثل گذشتگانم باشم و دنبال رو عقاید وباورهای اونها باشم چون صد درصد اشتباهه؛ اشتباهه چون نتایج وبازخوردش منفی وغلطه …

    الهی ای پروردگار عرش عظیم چطور ازت سپاسگزاری کنم که منو از این راه وروش وطریق دلچسب و آسون و دوستداشتنی از گمراهی وشرک و ذلت آوردی به مسیر پر از آرامش وامنیت وخیر وخوشی ویکتاپرستی؟

    هنوز نمی تونم ادعا کنم که یکتاپرست هستم ومشرک نیستم.

    هنوز نمی تونم ادعا کنم من خداوند رو شریک لحظه به لحظه ی امورات وکارها وافکار وگفتار واعمالم می کنم وهر چی بهم میگه میگم چشم!!

    من نمی تونم ادعا کنم که من به خدا اعتماد کامل دارم ..

    چون هنوز گاهی پیش میاد که یادم میره..

    یادم میره خودم رو وخدایم رو …یادم میره چرا اومدم به این دنیا وهدفم از زندگی چیه…

    یادم میره که من قدرت کافی ندارم وبه تنهایی هیچی نیستم..

    در حدی که حتی با اپیکیشن مسیر ومقصدم رو هم مشخص کنم وصد درصد مطمعن باشم که در زمان مناسب در مکان مناسب هستم اگر بدون یاد ونامش این مسیر رو برم؛ بدون شک یا به سختی به مقصد میرسم واز مسیر لذت نمی برم یا کلا به مقصد نمی رسم!!

    هر جا که به یادش نباشم و ازش هدایت نخوام ، منه تنها چیکار می تونم بکنم؟

    اصلا کل گذشته ی من این شکلی بود دیگه؛ خدا فقط یه ذکر ویه اسم بود که هر وقت گندی میزدم وظلمی در حق خودم میکردم صداش میکردم.

    تازه با اعتماد به نفس کامل هم میرفتم سراغش می گفتم بیا ببین بنده هات چه بلایی سرم آوردن؟

    نیستی؟ خوابی؟ دیگه دوستم نداری؟ ولم کردی؟ وقت نداری به من رسیدگی کنی؟

    نکنه اصلا خودت خواستی که اینقدر اذییت بشم.

    واااای خدایا؛ چطور ازت سپاسگزار باشم که بهم فهموندی وبهم آموختی که جز من هیچکس بهم نمی تونه ظلمی بکنه…

    وهیچکس نمی تونه وقدرت بدبخت وخوشبخت کردن منو نداره…

    به قول شما استاد قشنگم منم فهمیده بودم که رو آدمها نمی تونم حساب کنم ولی اینکه روی خدا باید چطوری حساب باز کنم رو هم بلد نبودم.

    چون مسیر وراه رسیدن به خدا وشناختش رو هم بلد نبودم تا اینکه با لطف ورحمت خودش از طریق آموزشهای شما تونستم خدا رو تا حدود زیادی بشناسم..

    میگن میخوای یکیو بشناسی باهاش همسفر وهم سفره شو…..

    منم با دیدن سریالهای زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا وسریال تمرکز بر نکات مثبت، کم کم با خدا همسفر وهمسفره شدم تا تونستم بشناسمش..

    سخته توضیح دادنش!!

    باید اول ببینی بعد درک کنی بعد باورش کنی…

    اول با شما وتوی زندگی شما من خدا رو دیدم بعد با کنار هم گذاشتن اینهمه اتفاقات خوب و روان وراحت زندگی کردن شما کم کم تونستم درکش کنم و بعد با تقلید از نوع برخورد وسبک زندگی شما ا‌مدم ازش هدایت وکمک بخوام توی امورات زندگیم و خدا هم کم کم اندازه اعتمادم کارهام رو یکی یکی سرو سامون داد و نتایج مثبتی که در اموراتم حاصل میشد باعث شد باور کنم که خدای عباسمنش و مریم شایسته خدای منم هست خدای همه هست.

    فقط موقعه ای می تونم مورد لطف ورحمتش باشم که تمام اموراتم رو با علم براینکه من قدرت وتوانایی وبینش ودانش کافی ندارم باهاش شریک بشم وشراکتی زندگیم رو سروسامون بدم.

    خدا هم قربونش برم همیشه حاضر وآمادست، که بهش بگی بیا باهم انجامش بدیم!!

    میاد سریع و واضح قشنگ کارها رو سروسامون میده برات، جوریکه خودش بیشتر ذوق میکنه از اینکه من حس آرامش وامنیت وشادی ورضایت داشته باشم وزندگیم از هر جهت اوکی و ردیف باشه…

    ستاره قطبی، در دوره 12 قدم ومداومت در انجامش باعث شد وهنوزم باعث میشه که من باور ویقین داشته باشم که قدرتی مافوق توانایی وعقل وشعور من وجود داره، که اگر ازش بخوام هم کارهای منو وسهم منو انجام میده جوریکه من خیال کنم خودم درست انجامش دادم وذوق کنم وهم سهم خودش رو به درستی انجام میده..

    وچی از این قشنگتر؟

    من اگه یه بابای قدرتمند و پولدار یا یه همسر یا فرزند ویا دوست ویا رئیس یا پارتنر و…هر کسی رو در کنارم داشته باشم که بخواد کمک وحمایتم کنه هر چقدر هم که دوستم داشته باشه یه جا کم میاره یا میگه به من چه؟ خودت انجامش بده!

    میگه چقدر مراقبت باشم؟ چقدر بهت پول بدم؟

    چقدر کارهاتو انجام بدم؟

    ولی تنها خداست که بهترین وباعشق ترین سرپرست و بهترین صاحب اختیار هست…

    همونی که هم برای من خداست وهم برای همه.

    وهمه محتاج به او هستند..

    چقدر آسودگی خیال دارم از وقتی دارم توی این مسیر روی اعتماد و اعتقاد و باورم روی ایمان وتوکلم کار می کنم.

    استاد عزیزم مریم عزیزم بی نهایت سپاسگزارتون هستم که باعشق این سایت رو به لطف خدا راه اندازی کردید و هنوزم دارید به لطف خدا مستحکم وپابرجا حفظش می کنید تا ما یه جای امن ودنج برای صلاه برای خودشناسی وبه خود اومدن و خودمراقبتی و برای زندگی وبندگی کردن درست درمون داشته باشیم.

    خدا حفظتون کنه الهی در پناه امن خدا باشید همیشه وهر لحظه.آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    طیبه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3009 روز

    با نام خدای عاشق

    سلام خدمت استاد نازنینم و خانم شایسته لایق و زیبا بین و همه ی دوستان الهی ارزشمندم در سایت الهی عباس منش

    خدا وشکر که میتونم دوباره زنده باشم و خالق شااادی و عشق باشم و نفسی در این هوای بهشتی زمین بکشم .

    صحبت کردن از کنار هم قرار گرفتن پرچم ها اینکه که همه کشورها یکی هستند تفاوت فقط باورهای افراد اون جامعه وفرهنگه اگه یه عده ای در همون جوامع باهم مشکل دارند دلیل بر. این نیست همه این طور هستند یه عده ای که دارن هماهنگی رو ایجاد میکنند و متفاوت فکر میکنند نتایج بزرگی رو رقم می‌زنند که باعث اتحاد بین ملت ها و اقوام میشه تفکر مثبت و ایمان نیرو است همون هم کافیه ?

    صحبت راجع به اینکه ما فارغ از جنس ونژاد و ملیت انسان هستیم وانسانیت وجودمون رو به هم ابراز میکنیم .خدایی بودنمون مهمه .

    دیدن مجسمه گاندی منو یاد انیشتین انداخت اینقدر توحیدی باشی که حتی نذاری خاکت کنند و به دست دریا بسپارند و ازش بت نسازند .

    باز هم این پیغام رو داره که افرادی که با خدا حرکت میکنند در ذهن ها و زمانها و تاریخ ها ماندگار میشه چون با ایجاد هماهنگی بین ذهن و روحشون وصلح ودوستی با اصلشون حرکت های رو ایجاد کردند که بر خلاف جریان جامعه بوده و بخاطر همین بوده شدن الگو و افراد بسیاری از سراسر جهان رو تحت تاثیر قرار دادند .خداروشکر بخاطر این پیغام های که بهم داده میشه .

    این به من میگه با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا باش و هرچی خواهی کن .

    خدای من جوووون میده واسه عکاسی خوراک گرفتن تصاویر پس زمینه موبایل و دسکتاب هست .خدایا شکرت

    وای عجب گل های خوشگلی خدایا شکرت چه شفافیت و وضوحی داره این تصاویر الهی خدایا خودت داری انتشار میدی قربونت برم اینقدر زیبایی .بببن دوربین گوشی استاد چه فوق العاده ست که چقدر زیبا اون تصاویر رو ثبت کرد .داره برای من اتفاقا ت مشابه این سفر زیباااااااااااااا وبسیار زیبا می افته .

    خدایا هزاران مرتبه شکرت .

    خدایا شکرت ببین از همه چیز میشه نهایت لذت رو برد .فراوانی این همه پرنده زیبا تحسین کردن داره قاب تصاویررواقعااا محدوده برای پخش زیباییی و احساس .

    واااای خدا من حس نقاشی کردن از اینجا منو گرفت غروب زیبای آفتاب ابر و اون لامپ های که نورشون در آب زیبایی خیره کننده ای رو ایجاد کرده بود که منو هوایی کرد هوایی زیبایی و طراحی ??

    خدایا شکرت برای این همه امکانات فوق العاده ای که داریم همین مسیر یابی که داره جزئیات تمام مسیر رو‌نشون میده با به حرکت میگه کجاها برو و جای پیاده رویه .

    خدایا شکرت عکس استاد اون بالا تو Google mapsبود منم عکس دارم ?برای من کلی نکته مثبته?

    تازه چند در صد شارژ داره رو‌هم دیدم ۷۷٪

    ???

    خدایا شکرت که من با استاد همراه بودم و یه مسیر طولانی رو با هم طی میکنیم و اااای چه خوش راه بیفتی تو خیابون شهر های مه دوست داریم از این همه نعمت وزیبایی لذت ببری بدون هیچ فکر و دغدغه ای خدایا شکرت منم همین آزادی و آرامش ذهنی ومیخوام?سپاسگزارم برایم اجابت شده است .

    خدای من ببین اوبر بیار تاکسی بگیر چقدرررر راحت خدایا شکرت تازه پول یه تاکسی گرفتن میشه حدودای صد و دویست تومان خدایا شکرت ثرووووت چقدررررر عالیه آخ خدا جان دوستت دارم غنای روح خودم رو بهم برگردون .?

    هر آدمی به پست شما میخوره پر از خیر وبرکت میشه واستون خدایا شکرت چه اقای خوبی چه ماشین زیبایی خدایا شکرت ?

    خدایا شکرت همه چیز راحته و شما در بهترین حالت ممکن دارین لذت میبرید چقدر لذت بخش به مقصد رسیدید و اون اعتماد که به رب العالمین دارید عاشقتم in God we trust?

    این خدا داره با ما چیکار می‌کنه که هر روز عاشق خودمون و جهانمون و خودش میشیم ?

    برام جالب بود مایک چقدر قوی بار اومده که خودش داره از پس مسئولیت زندگیش بر میاد آدمهای اطراف من بچه های این سن رو هم تا نانوایی هم نمیفرستن ?????

    وقتی میگم باورها دربرو داغون باشه نتیجه هم درب و داغونه میشه چه انتظاری داریم ما از خدا بهبود بده اوضاع رو وقتی خودمون هنوز با افکار داغون زندگی میکنیم .

    خیلی دوستتون دارم سفرتون با هدایتگر رزاق همچنان سبزو زیبا وپر از عشق ??

    در پناه خدای رحمان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2166 روز

    و اگر بر تو ببندد همه ره ها و گذر ها،

    ره پنهان بنماید که کَس آن راه نداند

    بنام خداوند بخشنده مهربانم🫀

    سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربان️🫀

    کامنت قسمت 41 سفر به دور آمریکا

    وقتی تمرکزت فقط بر روی زیبایی های بیشتر هستش هر بار لاجرم به زیبایی بیشتری هدایت میشی و جهان میبرتت بین هندوهای باستان تا لذت ببری که بدونی هر نسل و هر دوره ای آدم های موفقی داشته و به ثروت رسیدن که حتی بعد از مرگشون هم اسمشون ماندگاره

    و ثروت اینکارو میکنه با انسان که موقع زنده بودنت در ناز و نعمت و ثروت زندگی میکنی و اسمت بر سر زبان ها هستش و حتی بعد از مرگت هم بازهم نامت ماندگاره و ازت به خوبی یاد میکنن و این خاصیت ثروت مند بودنه

    پس

    ثروتمند شدن معنوی ترین و الهی ترین کار دنیاست

    برسیم به سراغ سؤال ازین راحت تر و لذت بخش تر چطور؟؟

    که هر کجا هستی راحت میتونی وصل بشی به نت و GPS راحت درخواست ماشین بکنی و بری به مقصد

    و این سؤال و درخواستی بود که چه ما و چه نسل های قبل ما پرسیدن و از طرف جهان بهش درخواست داده شد و این چقد لذت بخشه که همیشه کارها داره راحت و ساده و روان پیش میره

    بریم سراغ شرکت اوبر uber ببینیم از کی شروع به کار کرد و چه نتایجی گرفت؟

    ꧁꧁꧁꧁꧁꧁꧂꧂꧂꧂꧂꧂꧂

    شرکت اوبر uber در سال 2009 توسط کمپ گرت و تراویس کالانیک در سانفرانسیسکو کالیفرنیا متولد شد

    این شرکت از بزرگ‌ ترین شرکت‌ های حوزه ‌ی حمل ‌و نقل است، یک واقعیت انکار ناپذیر است. اما داستان اوبر چیست؟ ایده‌ ی اوبر نیز مانند تمام ایده‌ های دیگر، از یک تجربه ‌ی شخصی شروع شد.

    قصه ‌ی اوبر از کجا استارت خورد؟

    تراویس کالانیک و کمپ گرت، در حالی که از سرما در حال لرزیدن هستند، منتظر تاکسی ایستاده‌ اند. هیچ تاکسی ‌ای در شهر پیدا نمی‌ شود. در همین لحظه، آن دو به شوخی به همدیگر می‌ گویند که :«کاش می ‌شد از طریق موبایل، یک لیموزین شخصی سفارش داد تا ما را برساند».

    آن شب، آن دو بالاخره تاکسی پیدا کردند و هر کدام مسیر خودشان را رفتند، اما آن شوخی ساده، تبدیل به ایده ‌ای در ذهن تراویس و کمپ شده بود. خیلی زود، «اوبر تاکسی» متولد شد.

    سه ماه بعد، در مارس 2009، این دو بنیان‌ گذار شروع به توسعه‌ ی اپلیکیشن خود کردند و در سال 2010، آن ‌ها با تنها 3 اتومبیل، استارت آزمایشی آن ‌را در شهر نیویورک زدند و در دسامبر سال 2012، دقیقا 3 سال بعد از آن شب سرد، آن‌ها اوبر را به پاریس نیز آوردند.

    از آن زمان تا به امروز، این شرکت رشد بسیار چشمگیری داشته است و انقلابی در معنای سفرهای شهری شکل داده است.

    اوبر، الهام بخش در تمامی المان ها

    اما الهام‌ بخش‌ ترین نکته‌ ی اوبر این است که داستان پشت آن، در تمامی المان‌ های این شرکت وجود دارد و تمامی قسمت‌ های اپلیکیشن آن، از صداهای موجود در آن تا دیزاین و لوگوی آن، مانند یک لیموزین، شیک و باکلاس هستند. اوبر نمونه‌ ای کامل از برندی است که چگونه در تمامی جزئیات، داستانمان را بیان کنیم و این اتفاق در تمامی تاریخچه شرکت اوبر قابل مشاهده است.

    تراویس کالانیک Travis Kalanick زادهٔ 6 اوت 1976 و یک تاجر و بازرگان آمریکایی و موسس شرکت استارتاپی اوبر است. سرمایه‌ی اولیه‌ای که این شرکت استارتاپی توانست به صورت seed funding یا همان حامی مالی جذب کند، 200 هزار دلار بود.

    این مبلغ در سال 2010 به 1.25 میلیون دلار رسید. این سرویس در سال 2021 در 85 کشور و بیش از 1000 شهر در سطح جهان در دسترس است که این بیشترین تعداد شهرها در تمامی تاریخچه شرکت اوبر است.

    اوبر بیش از 110 میلیون کاربر در سراسر جهان داشته است که این میزان کاربر 69 درصد از سهم بازار حمل و نقل در آمریکا است.

    شرکت اوبر با ارزش 100 میلیارد دلار در بین شرکت های استارتاپی جهان قرار دارد

    ꧁꧁꧁꧁꧁꧁꧁꧂꧂꧂꧂꧂꧂

    نتیجه گیری که میشه کرد اینه که

    وقتی به تضاد بر میخورین نگیم چرا من؟

    این چه تضاد گندیه که سر راه من قرار گرفت؟

    بلکه با پرسیدن سوالات درست و باور داشتن به این که خداوند نزدیکه و جواب میده به دنبال راهکار باشیم تا هدایت بشیم

    حتی اگر سوالمون مسخره هم باشه بپرسیم و اعتماد داشته باشیم به ذهن خلاقمون و خداوند که هدایتمون میکنه

    واقعا همین الان چقد ایده به ذهن هر کدوممون میاد ولی به سادگی از کنارش رد میشیم و نمیپرسیم از خداوند تا جواب رو به ما بگه تا باعث رشد و گسترش جهان بشیم

    وقتی بدونیم دستی از طرف خدا هستیم برای رشد جهان و ثروتمند شدن

    و

    خداوند بیشتر از ما میخواد که ماثروتمند بشیم

    و هیچ کاری معنوی تر از ثروتمند شدن نیست و ما فقط اومدیم توی این جهان که ثروتمند باشیم

    .

    .

    .

    خدایا شکرت بخاطره این آگاهی نابی که بهم دادی تا مکتوبش کنم

    عاشقتونم رفقای جان🫀

    ادامه دارد….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    محمد حسین کیگو احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2246 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    استاد عزیزم زیباترینها رو به من نشان دادی ، از زمانی که طفلی بودم تا وقتی که بزرگ شدم خدا با من بود ، مرا بزرگ کرد مرا به مدرسه برد، شبها وقتی از تنهایی میترسیدم و از تاریکی کنارم میخوابید، وقتی برای اولین بار نماز خواندم با عشق به من نگاه میکرد او همیشه با من بود و همیشه خودش را به من نشان میداد،وقتی میخواستم تصادف کنم مرا بقل کرد و نگذاشت بمیرم،وقتی پدر ناتنی ام اذیتم میکرد و وقتی گوشه ای مینشستم و فکر میکردم همان جا خودش را با احساس آرامشی که به من القا میکرد نشان میداد، برگردیم به عقب تر وقتی در شکم مادرم بودم با محبت روزی ام رسانید و به من شکل داد اما به همه ی اینها و با همه ی این محبتهایش زمانی بود که فراموشش کرده بودم، اما باز هم رهایم نکرده بود مرا با تو آشنا کرد وقتی که با خودم آشنا نبودم، وقتی با تو آشنایم کرد به سبب تو شادم کرد به من دوباره خندیدن را یاد آوری کرد،به سبب تو سبزی درختانش و بوی خوش گلهایش را به من داد ، حس خوب زندگی را به من داد، قدم قدم با همه ی ماست، او ظاهر و باطن است او از رگمان به ما نزدیک تر است، او خداست، خداست ، خداست،آرامش رگهای تپنده است، زلالی آب است ، گرمی تابستان است، نسیم خنک بهار است، سبزی درختان است، تنها دلیل خوشحالی بندگانش خود اوست،جملاتی که او را وصف کنند و کلماتی که احساس خوب با او بودن را وصف کنند هنوز ساخته نشدند، او با تمام بزرگی اش در دل کودکی خردسال است ، در تلاش یک مورچه برای بارها بالا رفتن از دیوار است، و نا امید نشدن است، او زیباست و عاشق زیباییهاست،خدایا با تمام سلولهایم میگویم ممنونم از این زندگی عاشقانه که تو هر روز برای نماز صبح بیدارم میکنی بدون آن که ساعت را کوک کنم ، هر روز با الهاماتت مرا به زیبایی بیشتری میرسانی،انصاف نبود اگر این همه محبت تو را و بنده نوازی ات را به خودم با نوشتن این نظر یادآوری نمیکردم هم به خودم و هم به تمام عاشقانت، خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2232 روز

      سلام اقای احمدی عزیز

      نوشته ی زیبا شما روح م را جلا داد و تک تک کلماتتون بوی خدا میداد و جملاتتون در مورد استاد عزیزم بسیار زیبا بود به خصوص این جمله که (حس خوب زندگی کردن را به من آموخت) و این جمله برای من خیلی اشنا ست و آن را میفهمم.

      شاد و سلامت باشید در پناه الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2633 روز

    بنام خداوند یکتای مهربان و جیگر ثروتمند که همواره دوست دارد همانند خودش مهربان و جیگر و ثروتمند باشم

    این روز ها روزهای جالبی است

    نردبان های قوی بسیاری در قالب تضاد و ناخواسته برایم ظاهر می شوند

    نردبان هایی که از افکار غالبی ساخته شده اند که پراز بیراهه هایی است که اگر اندیشه کنم اگر ذهنم را کنترل کنم اگر چراغ قوه ام را در مسیر خواسته ها روشن کنم راه را برای رسیدن به نعمت و ثروت و قدرت و سلامتی بی نهایت هدایتم می کند.

    هم‌اکنون که در حال نگارش این دیدگاه هستم در کشوری ثروتمند و آزاد از هر عقیده و مذهبی هستم

    اینجا ترکیه….

    شهر غازی انتپ…

    شهری تاریخی…

    شهری پر از سفرنامه….

    شهری پر از مردمی ثروتمند….

    خودرو های زیبا….

    پارک های زیبا….

    غذاهای متنوعی که حاصل همبستگی و حیات مشترک اقوام ترک و کرد و ترکمن و عرب و یهودی و….

    در کنار هم است….

    هجرت چیز جالبی است….

    وقتی که دلت را به دریا میزنی….

    وقتی که پول داشتن یا نداشتن جای خود را به ایمان تو به باور تو می دهد…

    وقتی که آشنا بودن یا غریب بودنت در هجرت و مکان جدید در میان زبانی جدید جایش را به ایمان و باور تو می دهد….

    وقتی که میبینی جایی که تو فکر می کردی همه از فرط زیبایی و ثروتی که از آن محیط که تو آرزوهایش را داشتی شادمان نیستند و با این همه غذاهای خوشمزه که در جهان زبانزد است مردمانی را می بنینی که کورند کرند لال اند نسبت به زیبایی ها، نسبت به نعمت ها، نسبت به برکت و رحمت خداوند….

    آری آنها نمی بینند که همه چیز فراوان است….

    همچنان که ما در محیط قبلی نمی دیدیم….

    هجرت به من می آموزد که بیشتر ببینم بیشتر بشنوم بیشتر ببویم بیشتر صحبت کنم….

    در مورد هرچه که احساس مرا بهتر می کند….

    خدایا سپاسگزارم

    سپاسگزارم که می توانم ببینم می توانم بشنوم می توانم ببویم می توانم زندگی کنم می توانم بندگی کنم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: