https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/08/abasmanesh-21.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-25 09:03:572024-08-14 18:43:41سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۳
356نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد مهربون من خیلی وقت است عضو سایت هستم یکسری دوره ها را هم قبلا تهیه کردم ولی صادقانه بگم فقط تو ماشین که تنها بودم بعضی وقتها به فایل ها از منزل به محل کار گوش میدادم حدود سال ۹۶ تا الان تو یک سیکل مخروب افکار حتما افتادم که بدهی وقرض وروابط خیلی داغون با همسرم وپدرم وغیره افتادم تو این فاصله از بعضی دوره های افراد دیگر را خریداری کردم خیلی برام جالب بود اونها دقیقا حرفهای شما را کپی کرده وبعضا به روشی دیگر میگفتند موقع گوش دادن حالم بد میشد اصلا محصول را که خریده بودم پاک کردم با اینکه کلی پول داده بودم ولی خدا شاهده وقتی صدای شما را گوش میدادم به دلم مینشست دوباره شروع کردم فایل ها را که دارم گوش میکنم سفر به دور امریکا را همیشه با تاخیر میبینم امروز هدایت شدم گفتم اونها را که ندیدم لابه لای کارهم دانلود میکنم ومیبینم بگذار از امروز به روز فایل ها را نگاه کنم ببینم ذهن داغون من چه نکته مثبتی میبیند فقط تو تصاویر این فایل سایه اسمون ابرها که داخل اب بود بهم حال داد ود کنارش که دیدگاه مینوشتم از بازی کردن پسرم که تازه وارد ۴ سالگی شده کیف کردم
سلام استاد گرامی ومریم جون نازنین من تمام فایلهای زیبا تون رو به همراه دو نوه گلم مهرشاد 13 ساله و مهدیار 6 ساله می بینیم و لذت میبریم و درس یاد میگیریم وخدارو از دیدن این همه زیبایی که از طریق دوربین شما ودستان توانمند خانم شایسته عزیز می بینیم شکر می کنیم مهرشاد خیییلی عاشق میکاییل هست دوستش داره چون همسن هستن تقریبا و خصوصیات اونو میبینه با ذوق میگه مثل خودمه انشاالله یه روزی بتونم ببینمش خلاصه خیییلی دوستتون داریم همگی سلامت باشید همیشه خداوند نگهدارتون باشه
سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز و مایک دوست داشتنی و همه ی هم سفری های سفر به دور آمریکا
درسته کم کامنت میزارم ولی مداوم پیگیر سفرنامه هستم
میخوام یه خاطره بگم از خودم. وقتی شما رو با پسرتون مایک رو دیدم، حدود دو سال پیش یه مسافرت کوچک رفته بودم به یه روستای اطراف محل سکونتمون (اصفهان)
اونجا واقعا شب های زیبایی داره یعنی همه ستاره ها و سیاره ها انگار نزدیک نزدیکند و اوج گرما شب ها اینقدر نسیم میاد که واقعا هوای دل انگیز و لذت بخشی داره که من هر وقت میرم یه مدت به آسمون خیره میشم و خدارو به خاطر این عظمت سپاس میگویم، یادمه که یه دفعه که رفته بودیم خواهر زاده ام که چند سال از من کوچک تره یه لب تاب جدید خریده بود و همین بازی رو نصب کرده بود وااااای که چقدر حال میداد یعنی باور نمیشد چنین بازی با این کیفیت رو بازی کرد وااااای داشتم دیونه میشدم چقدر با هم کل کل کردیم ولی اینقدر حجم بازی سنگین بود با اینکه لبتاب مدلش بالا بود هر ده دقیقه هنگ میکرد توی دلم گفتم یه روز یه سیستم خیلی توپ برا این بازی میخرم و یه عالمه بازی میکنم.خخخخخخ
خوب بگذریم داشتم سپاسگزاری هایی رو که به خاطردیدن این فایلی که دیدم توی ذهنم
مرور میکردم شروع کردم به خاطر صحنه زیبایی که نشسته بودیم ولی گفتم بازم از اول از قبل تر این فایل بگم یعنی اول اول اولش
گفتم خدایا شکرت به خاطر این چشمیهایی که به من دادی ومن میتونم باهاش این فضای زیبا روببینم و لذت ببرم، خدایا شکرت به خاطر این سلامتی جسمی که میتونم توی همچین بهشتی قدم بزارم، خدایا شکرت به خاطر این آزادی زمانی ومکانی که دارم که میتونم چنین لذتی رو تجربه کنم به خاطر این سیل عظیمی از ثروت و نعمت که میتونم لحظه به لحظه با دیدنشون و استفاده شون شکرت رو بجا بیاورم (البته در حد توانم)
میتونم ببینم شکر کنم و حسرت نخورم و یا خودمو لایقش ندونم خدایا بابتش شکر میکنم چون مال خودم میبینم واسه اینکه رحمتت رو بی نهایت میبینم آره خدایا شکرت به خاطر این دست پر برکتت عباسمنش گل
راستی استاد تویکی از کامنتا گفتم میام فلوریدا با یه دست لپتو میگیرم و یه بوس به اون طرفش میکنم ولی داره کمکم کوچیک میشه ها پس تا خیلی کوچک نشده بیام سمتت????
خدایا شکرت به خاطر مریم خانم شایسته که چه عشقی داره واقعا من هرچقدر فکرشو میکنم میگم مگه یه نفر چقدر میتونه دستشو بالا نگه داره و فیلم بگیره و خودم هر جا میرم با اینکه عکسای زیادی میگیرم بعد میزارم کنار گوشیمو میگم بزار الان که خودم هستم لذت ببرم ولی شما هم لذت میبرید و هم فیلمتونو میگیرید واقا تحسینتون میکنم.
از مایک بگم که چقدر خوش اخلاقه و برا من یک شخصیته که بتونم ازش الگو بگیرم و به نکات مثبتش توجه کنم برام یه آلگوست برای فرزند آیندهام و شخصیتشو واقا دوست دارم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت اگه با هر کلمه یه خدایا شکرت بگم بازم کم گفتم???????????
خدایا شکرت به خاطر این اتوبوس مسافرتی که یه عالمه امکانات و وسایل تو خودش داره و ما میتونیم ازش استفاده کنیم آخه قبلا بعضی جاها که میرفتیم مجبور بودیم کلی وصیله از ماشین تا اونجایی که میخواستیم بشینیم ببریم ولی الان خدارو شکر همه چیز دم دسته خدارو شکر به خاطر همین موبایلی که دارم باهاش کامنت میزارم و به خاطر کلمات پیش فرضی که بهم پیشنهاد میده و سرعت تایپمو میبره بالا خدایا چقدر فضای سبز قشنگی چه دوست خوبو هنرمندی که داره با عشق برامون خال کوبی میکنه خدایا شکرت که قدرت ارتباط با دیگران رو به من دادی خدایا شکرت استاد به خاطر این ارتباط خوبی که با همسر و فرزندت داری و چه صمیمی با پسرتون مایک رفتار میکنید خخخخخخخخ چه شرط بندی…
استاد همین چند روز پیش برا مهمونی دعوت شدیم تو باغ قشنگ و سرسبز من شاید واسه بار اولم شرطبندی میکردم من نشستم پای سیخ گرفتن گوشتا که همه میگفتند کمتر بگیر اگه نرسه از سهم خودت باید بدی ومن گفتم اینجوری من هفتاد سیخ تحویل میدم گفتند نه کم میاد گفتم بامن و شرط گذاشتم اگه از هفتاد بیشتر شد اضافش مال خودم و پیش خودم گفتم خدایا خودت برسون ههههههههههه خدایا شکرت باورم نمیشد منی که تجربه چندانی نداشتم وقتی که شمردیم 74 تا سیخ شده بود شاید یه شرط بندی ساده بود ولی ایمان منو به خدا زیاد کرد برای اینکه اگه تو یه کار تجربه ندارم ولی میتونم روی امداد غیبی خدا حساب کنم.
خدایا شکرت چه پارکینگ تمیز و قشنگی
وااااای خانم شایسته خدایا شکرت چه ماهی خوشگل و زیبایی چه راحت ارتباط برقرار کردید خدایا شکرت به خاطر این زیبایی ها این برکه این سرسبزی این ابرهای قشنگ باورتون نمیشه من بیشتر از این که منتظر فایل های 12 قدم باشم منتظر فایل بعدی سفر به دور آمریکا هستم… ??
دوست دارم قوانینی رو که از این فایل یاد گرفتم با شما در میان می ذارم .
زندگی به اندازه باور هایمان زیبا می شود.
به اندازه لیاقت ما ، دنیا خودش را برای ما آرایش می کند.
به اندازه ای که ارزشمند هستیم دنیا به ما احترام می ذاره !
و به اندازه ظرفیت ما به ما داده می شود.
اصلا منطقی نیست کسی که آس و پاس است و دنیای ذهنیش از فقر و بدهکاری بنا شده است با پول زیادی مواجه شود.
و منطقی نیست که کسی در یک فضای گندیده و درب و داغان زندگی می کند ناگهان هدایت بشود به استیت پارک به این زیبایی با دریاچه قشنگ و رویایی .
اصلا منطقی نیست که کسی گرفتار روابط تیره و تاره باشد و درگیر دعوا باشد به یکباره مهربانی و عشق و صمیمیت و لبخند نثارش شود!!؟
ومنطقی نیست که کسی دچار استرس د لهره و هزار جور نگرانی در مغزش بچرخد و در آنی تبدیل به آدمی شود که هر لحظه اش با شادی و آرامش و لذت گره بخورد.
اما آنچه که در این فایل دیدیم و استاد هدایت می شوند به خانواده مهربان و هنرمند و مهمانواز و دوس داشتنی دلیلش این است که استاد لیاقت این مهربانی و پذیرفته شدن را در وجودش آفریده است.
اگر چنانچه این خانواده مهربان با استاد مواجه نمی شدند خانواده ای حتی از این هم مهربان تر جلوی استاد قرار می گرفت.
اگر در استیت پارک زیبا و قشنگ با با لذت و آرامش قرار داریدو همه چیز رو براه است و هیچ کم و کسری در زندگی ندارید و هرچه که هست از جنس لذت و آرامش و قشنگی و ثروت است دلیلش گذشتن از خیلی موانع بوده است منظورم موانع فیزیکی نیست ، موانع ذهنی است زیر پا گذاشتن تردید ها ، نجواهای شیطان و هدایت کردن کانون توجه به زیبایی و و قشنگی بوده است ، در مواقعی که خیلی ها کم آوردند و به هم ریختند .
برای رسیدن به این حد از زیبایی و قشنگی وو واقعا بهشت باید از پل صراط رد شد!
توی اون دنیا هم اون هایی که میرند بهشت از روی پل صراط باید رد بشوند پل صراطی که از روی جهنم عبور می کنه.
برای رسیدن به این حد از زیبایی و قشنگی و ثروت باید شجاعت داشته باشی!
باید خودت را نشان دهی !
نشان دهی که چقدر می ارزی !
چقدر نمی ترسی!
و شبیه حضرت ابراهیم ، ترس و بی ایمانی را به قربانگاه ببری!
و قلبت مثل دریای بی نهایتی از آرامش موج بزند.
و دنیای درونیت به وسعت اقیانوس آرام ، آرام باشد.
و مهربانی و صمیمیت از وجود تو بچکد و نا خواسته هرکسی را درگیر خودش کند.
و دنیایت از جنس تحسین باشد.
از تو به رویاهایت راهی نیست اگر :
دنیای تو به رنگ سبز مهربانی دربیاید
و هر لحظه اش زرد طلایی باشد .
و هر روزش فرصتی برای لذت بدن بیشتر و کسب تجربه ناب باشد.
راه پله های زیبا و رویایی که خانم شایسته از روی آن ها رفتند به سمت رودخانه ، خیلی زیبا است من عکسشو بارها در اینترنت دیده بودم .
ابر های آسمان وقتی سایه شون به رودخانه می اندازد و اطراف اون راه پله مه بگیرد شبیه آسمان می شود ، انگار از میان ابرها رد می شوید .
خدای من صبح زود کنار این رودخونه و این جنگل چه حس و حالی داره ؟!
من که از وصفش عاجزم !
استاد یاد گرفته که از هر چیزی فرصتی برای لذت بردن بسازد ، از لباس آرمی گرفته تا چاقوی هیولا و بازی کامپیوترو خالکوبی و …
خیلی برای من جالبه.
لذت بردن از چیز های کوچک
enjo from litlle thing
مهارت استاد در ساختن شادی های بزرگ از چیز های کوچک مثال زنی
و تحسین بر انگیز است.
یک تمرین :
از امروز به بعد در زندگی مان بگردیم به دنبال چیز هایی که بتوانیم از آن فرصتی برای لذت بردن بسازیم !.
اطمینان دارم صد ها مورد برای شاد بودن و جشن گرفتن داریم مثل یک بچه کوچک یا کتاب خوب آهنگ قشنگ گل یا …
چقدرزیبا کلمات رو کنار هم قراردادین..انقدرزیبا که بی اختیار تصاویر زیباترین تابلوهای دنیارو برای منه نقاش تداعی کرد…و نورایمان و توکلی فراتراز تصوررو در قلبم روشن..وای چه اگاهی ی نابی…پل صراط…گذراز پل صراط یعنی گذراز نجواهای شیطان..دیدن و تحسین زیباییها…کنترل ذهن….سپاس فراوان ازاینهمه اگاهیه خالصی که باما سهیم شدین..باارزوی بهترینها برای شما
این کامنت از اون کامنت هایی نیست که خودِ انسان بتونه .. مگر اینکه دقیقا یک باشه با خداوند یکتای جهان آفرین، من خیلی خوب میتونم درک کنم این جنس کامنت را اون اتصال را …
اتصالی که مایع خوشبختی توست ..
اتصالی که مایع رشد خودت، جهان است.
دوست جان به خاطر وجود ارزشمندت از خداجونم سپاس گزارم
خدایم را که خدای تو هم هست، تحسین میکنم به خاطر این خلقت هدف دار بینظیرش
واقعا ازت ممنونم
دوست دارم عزیزم …
و بهترین ها را واست آرزو میکنم و آرزوم خودشه .. خودِ خودِش .. همون ثروت .. همون فراوانی .. از خواندن و از دیدن روی ماهت لذت بردم و سپاس گزارتر از همیشه هستم.
من به دنبال نشانهای بودم تا حالم رو بهتر کنم و با کامنت شما مواجه شدم و بازهم قانون برام یادآوری شد. سخنان زیباتون رو در صفحهای مخصوص ذخیره کردم تا دوباره و دوباره بخونمش تا هدایت بشم به شرایط بهتر. انشالله
این اولین باره که بعد از دیدن فایل سفرنامه نمیدونم چجوری باید جلوی اشکای شوقمو بگیرم، نمیدونم چجوری براتون حس خوبمو توصیف کنم. همینجوریش نمیدونستم چجوری بگم که چقدر عاشق گفتن ( قربونت برم) استاد به مریم عزیز شدم، چقدر عاشق ماهیگیری و موزیک فیلم شدم که پیام الهام محمدی عزیز دیگه عشق منو به سر حدّ خودش رسوند ….
داشتم باخودم فکرمیکردم که یعنی الهام جون بعد از دیدن اسم خودش توی فیلم، واکنشش چی بوده که یه دفعه پیامش رو پایین صفحه دیدم و وقتی خوندمش دیگه…….
خواستم بگم من هرروز میام که فایل های سفرنامه رو اینجا ببینم و با ذوق منتظرم تا ببینم امروز مریم عزیز چه موزیکی برامون توی فایل آماده کرده تا برم سریع گوشش کنم
امروز مچ ذهنمو گرفتم چونکه ازقبل باتمرینات چراغهایی درذهنم روشن شده بود مثل همونی که استاد میگه نباید پول یاهرچیز دیگه یاآگاهی روپیش خودت نگهداری باید جاری بشه چونکه من خودم فهمیدم وقتی یه آگاهی یاکامنت خوبی رو اگه بدونی اما به اشتراک نذاری میبینی بعدا کسی همون آگاهی رو یابهترشو به اشتراک گذاشته /یا دریکی ازفایلها میگه اگه فردی که همه عاشقشن دلیلش پول،ظاهرخاص یازیبایی نیست،ونیازنیست که هرچیز یاکارخاصی کنی تابقیه دوستت داشته باشن بلکه ما ذاتا دوست داشتنی ولایق خوبی ها هستیم…چونکه خودم میبینم خیلیا هستن که نه پول زیادی دارن نه قیافه خاصی نه کارخاصی و……اما بشدت دیگران دوستش دارن و احساس خوبی نسبت بهش دارن گفتی میخوام خالکوبی بزنم ذهنم سریع قضاوت کردنو شروع کرد..اما وقتی دیدم میخوای باماژیک بنویسی روی دستت گفتم ببین چقدر ذهن ما چموش وفرّاره باید همیشه تربیتش کنیم این ذهن مثل افراد نامناسبه فقط منتظر نقطه ضعف ویه فرصت میگرده تا حرفاشو بزنه وفهمیدم اینا بلکه خودش نماد ثروت وفراوانیه وبادیدنشون باعث باورهای ثروت،عزت نفس و….درما شکل میگیره…
که هرکدوم ماهرعلاقه وشغلی که داشته باشیم باورهای ثروت رودرموردش درست کنیم وقتی خودمن قبلا درسته که باورهای درست وثروت آفرین درمورد هدف اصلی زندگیم نداشتم اما قلبم،وجودم باهاش مخالفت میکرد یه مقاومت خیلی سنگینی با این دیدگاه که بقیه میگفتن تونمیتونی از هدفت ثروت بسازی آینده نداره و…..
اما بادیدن اینها وبکارگیری درسهای این مباحث دگه الان از۱%یا۹۹/۹%درصدبه باور۱۰۰%رسیده ام که باید فقط کارمورد علاقه مونو انجام بدیم….
خودمن هنوز یه عالمه باید روی ذهنم رودر ثروت تغییر بدم اما امیدوارم باید مثل همون ماهی که اون اقا رها کرد در آب باید باتمام وجود بخواهیم که باهدفمون نفس بکشیم..
و چیزی که میخوام بگم من همیشه سعی میکنم و توصیه ام به همگی بچه هاهم اینه کامنتهایی که میذاریم فقط یه سری حرفهای کلیشه ای نباشه بلکه باورها ونظرات واقعی ومناسب باشه خودمن که این دیدگاه رودارم بلکه خودم بیشتر استفاده وبیشتر یاد بگیرم وبیشترنتیجه بگیرم وبیشتر باعث نتایجها بشوم….
چقدر جالبه باورهای خوب از طریق اتفاقها و تصاویر خوب به بیننده منتقل میشوند
چقدرفرکانس هوشمند وبدون خطاس..
راستی منی که هنوز خیلی مقاومت ذهنی دارم بادیدن فایل قبلی یه اتفاق بظاهر کوچک اما واقعی وخوب درزندگیم خداوند برام انجامش داد….
الان یه چیزی به ذهنم رسید ما حتی ازروی کامنت هامون میتونیم تاحدودی مدارخودمون رودرک کنیم وبفهمیم….
ویه چیزدگه من خودم برایادگیری بیشتر اول دیدگاه وکامنت خودمو میذارم بعد کامنت میرم سراغ کامنتهای بقیه……
لذت بردم ممنون حسین عزیز که عاشقانه کامنتهارو میخونی….
همفرکانسی ودرمدارصحیح بودن ونشانه های زیبا وهمزمانی مانند اسم قشنگ الهام محمدی دراین فایل که استاد درحال خوندنشه.افرین به الهام محمدی که ازدیروز اینجور باخودش هماهنگ ترشده
امیدوارم هممون بتونیم روزبه روز باورهای خودمون رو عاشقانه مرور وتغییر بدیم به سمت عشق…..چونکه هیچ راه فراری از عشق نیست……
این نوشته ها بین منو کسی هست ک هم رو محترمانه دوست داریم و بینمون کیلومترها فاصلست و هم رو تابحال از نزدیک ندیدیم که این جای فاصله ها رو با محبتمون برای هم پرکردیم.
گاهی شب ها موقع خواب برای هم موزیک بیکلام پلی میکنیم و یکیمون جملاتی رو میگه و در خیالمون جاهایی ک باهم میریم رو تجسم میکنیم.ک اغلب کهکشان هارو برای سفر انتخاب میکنیم. من مخاطبم رو ملکه ی کهکشان ها شین صدا میزنم و او من رو فرهیخته ی جان الف صدا میزنه. وقتی که در رویامون سفر میکنیم دست هم رو هم میگیریم
دیشب این نوشته هارو بعد از حال خوبمون واسم نوشت و در انتها از خداوند درخواستی کرد. و من هم در ادامه ی اون درخواست، خواسته ی خودم رو ب خداوند گفتم و دراینجا میخوام نوشته هامون رو براتون بزارم. موزیک بیکلام Nocturne رو میتونید دانلود کنید تا شماهم توی حال و هوای ما باشید.
شین :
مینویسم با خیالی که به درازایه این جهان میرود،با دستانی که به جان میفشارمشان و حضوری که تمام سایه سارهای جهانم برای او، که روحم را به میان عجایب خانه ها میبرد و لبخندی که به موازاتش قطع نمیشود، صدایی که در وجودم آرام میگوید این تویی… بخوان تمام این زیبایی های جهان را، که بس عجایب خانه ای شده است روح بی تاب من، که صبوری نمیخواهد، فقط دو دست میخواهد تا به موازاته زیبایی های این جهان پیش برویم، رقصان میان تمام بادهای بهاری میان تمام احساس های دلبرانه ی جهان که به سان همین موسیقی اغوا کننده اند پیش برویم…..
و میخوانم: که من میخواهم هر آنچه روحم را به پرواز در می آورد، میخواهم هر آنچه اثری از زیبایی به ژرفایش رخنه کرده، که همه چیز این جهان زیباست به سانِ آنکه مرا خوانده ملکه ی کهکشان ها….. به سان آنکه سفرها کردیم به ژرفای آسمان ها، و مرا برد به خیالی که متعلق به من است و زیبایی و شادی ای که حق من است…
پایان شین
*الف :
آری، با خیالی که به درازایه این جهان میرود، رقصان پیش میرویم و با دستانی که با عشق هم را میفشارند زیبائی هارا میپراکنیم و همه ی وجود احساس میکنیم، سراسر شکرگذار بودن را، و لبخند میزنیم که میتوانیم دراین لحظه در بیکرانه ی کهکشان دست بر دست هم حضور پیدا کنیم….
آری پیش میرویم…
و من میخوانم که من مورث فرمانروای کهکشان هام و میخواهم همه آن چیزی که ک در این جهان زیباست به سان آنکه مرا بگفت من فروانروای کهکشان هام که بخوان مرا تا اجابت کنم تو را
آری میخوانمت تا مرا ببری به ژرفای آسمان ها به خیالی که متعلق به من است و زیبایی و شادی ای که حق من است?
سلام من متن زیبایی نوشتم و اونو تقدیم کردم به خانم شایسته . اما نمیدانم چرا پرید
وحال تقدیم میکنم به همه ی عزیزان این خانواده مخصوصا خانمها :
۱- تو مگو همه به جنگند . صلح من چه آید
تو یکی نه ای
هزارییییییییییییییییییییییییییییییییییی
توچراغ خود برافروز
حتی یک شمع کوچک میتواند بر تاریکی غلبه کند
شمعت را روشن کن دوست من
۲— آن غمزه آخر که آدم یاد گرفت از وجود زن بود وبزرگان این سرزمین نقل میکنند که وقتی حضرت آدم میوه ممنوعه خورد که بعضی مفسران گویند آن میوه ” آگاهی ” بود وقتی ما اونو خوردیم دیدیم چقدر بزرگ وکسترده هستیم وجای ما در بهشت هم نمیشود وبهشت در برابر ما ااااااااااااااااااا کوچک است به همین خاطر بهشت ول کردیم
و وقتی خداوند گفت چرا این میوه را خوردیم اونجا ما بودیم که گفتیم من عاشق روی توام ونمی توانستم از تو دور شوم واینجا خداوند ما را به زمین همراه هدایتش میفرستد ودر جواب دوری : خدا از وجود خودش ” زن ” را به آدم هدیه میدهد ومیکوید هروقت دلت برای من تنگ شد به زن نگاه کن وبه همین خاطر است که آن رحمت اللعالمین میگوید ، من از دنیای شما ؛ از بوی خوش ونماز وزن خوشم می آید
پس بی دلیل نیست که خداوند میگوید : ای رحیم ای سید ، ای حسن . ای…. من به شما کوثر هدیه دادم وتو باید به خاطر این شریک آفرینش ، زیاد سپاسگزار باشی وهرچه داری در پای او فدا کنی وبیفکنی وخرید طلا وجواهر برای زن ؛ به همین خاطر است
۳—- من از این همه فایل که خانم شایسته ( بانوی کوهستان ) اینجا گذاشتند یک نتیجه گرفتم ودر دفترم نوشتم واینجا برای شما عزیزان مینویسم :
شما تنها زمانی به قدرت ونیرو وتلاش و.. احتیاج دارید که بخواهید کاری مضر انجام دهید . زیرا ” عشق ” برای انجام هر کاری مفید است . اینه که استاد میگوید من همه چیز را به راحتی به دست آوردم واین گفته ایشان ؛ تایید این مطلب است
خانم شایسته از این به بعد من شما را ” بانوی کوهستان” یا هاتف می نامم وهاتف در ادبیات جهان به بانوی کوه معروف است . بانویی که صدای دل انگیزش هست ولی خودش پیدا نیست . خخخخخخ خودم هم خندم میگیرد از این همه زیبایی واین خم خانه واین شراب خانه عشق .
صیح که بلند میشم از این کوزه یک جام هفت خطی می نوشم وتا پاسی از شب مست میشوم
راست گفتند که ؛ از کوزه همان ترااااااااااااااااود که درون اوست
۴— آنچه را آموخت حافظ از خط زیبای یار
وآنچه گفت از جوهر لعل بتان دانم که چیست
واینجا حافظ شیرین سخن میگوید از خط زیای دور یار یاد بگیرید وآن این استکه تا پایان عمرتان ، دور زیبایی بچرخید نه مثل آن حاجی خونه خدا هفت دور ؛ تمام عمرمان دور زیبایی بگردیم . آموزش اصلی که ؛ استاد و” بانوی کوهستان ” همش با دوربین در پی آنها هستند
از توجه به زیبایی است که تمام بدیها محو میشوند یا همان کانون توجه که استاد میگویند
۵ —- بعضی مواقع که استاد در این فیلمها می بینی که دوربین رفت روی چهره استاد . وقتی دوربین این بانوی کوهستان میرود روی چهره استاد ؛ من متوجه میشوم که استاد چنان غرق در آن حالت خودشان هستند که وقتی عزیز دلش نزدیک میشود انگار از خواب بلند میشن یا انگار از یک عالم دیگر به اینجا می آیند واین برای من درسها دارد
آفرین بر این کلاس واین دلبری به قول شاعر :
متاع تفرقه در کار ما همین دل بود
خداش خیر دهد هر که این ربود از ما
وخدایش خیر دهد این بانوی کوهستان واین استاد عشق را ؛که این دل ما را گرفتار ومعتاد واقعی این مسیر واین خانواده کردند .
هیچ فنی در عالم بالاتر از دلبری نیست، آن کسانی که دل ها را برده اند بزرگترین خدمت را کرده اند هنرمندان از این دست هستند خانم بانوی کوهستان از این موردند و انبیا بیش ازهمه دلبری کرده اند
دل ما در گرو فیضان آسمانی آنها قرار گرفته است ، در گرو جمال آنها که ماه فرو ماند از جمال محمد قرار گرفته است . محمد ص چه آورد برای من ؟ بزرگترین هدیه که برای من آورد این بود که تو ای رحیم ؛ نمی میری . تو مثل پروانه فقط پوست عوض میکنی و تو
قبل ازدیدن صفحه ی تلگرامم یه پیامی روی گوشیم اومده بود…واول بهم گفته شد اون وببین ..واسه ی توا…واون این بودکه..ای بنده ی من …من هستم…..حتی اگر طناب طاقتت به مویی رسد غمگین مباش…که صدایت را میشنوم…..این پیام رو دیدم و با قلبی پراز هدایت وتوکل و دیدن نشونه های الهی شروع به دیدن فایل کردم……توی اتاق تاریکی مشغول استراحت بودم که با بازشدن فیلم…و بزرگ کردن صفحه ی نمایشگر گوشیم…بادنیایی از نورورنگ خدایی مواجه شدم…این چندروز سفرنامه عجیب غوغایی رو رقم زده توی حال واحوال من….دیدگاههای بسیارزیبای بچه ها…حال و هوای خود فیلم…صدای شما استاد…..نگاه بی نظیر شما شایسته جون…همه و همه اشک ذوقی رو به چشمای من میاره از اجابت سریع خاسته هام که به عینه دارم میبینم و لمس میکنم…..انقدر این فضا روحانی شده که محاله با خوندن دیدگاهها اشکی از نگاه زیبابین من که نتیجه ی همقدم بودن با شماست استاد عزیزم جاری نشه…قلب من تپیدنی پرازتولدی دوباره رو شروع کرده…چشم من شده فقط زیبایی هارودیدن و اشک شوق ریختن….کلام من شده فقط سپاسگذاری و تحسین و تمجید… …شنیدنهای من شده سخنان ناب الهی که اززمزمه ی باد و پرندگان و…میشنوم…..هرروزو هرشبم در اغوش خدا بودن شده…تاریکیه شب شده صفحه ی پرازنوری که فقط بابودن دراین فضا تونستم ببینم وحس کنم……..منی که سالهاست دارم نقاشی میکنم و بادنیایی از رنگ زندگی ،با همسفر شدن با شما رنگها و سایه روشنهایی رو دیدم که اگه شرکت وینزور تمام رنگهای دنیارو تولید کنه محاله ممکنه بتونه گوشه ای از تونالیته های رنگی این سفرنامه ای که پرازعشق و صداقتی ناب و سرشاراز توحیدابراهیمیه رو بتونه خلق کنه…….امروز دیدم رنگ سبزهایی که تصویر بهشت روواسم تداعی کرد…ازاون پولک ماهی گرفته تا برگهای پهن کنار برکه که خلوتگه غورباغه ها بود..ازاون چمن زمین گلف گرفته تا رنگ اون گل پیچک اناری که به تنه ی درخت تنومندی نشسته بود…….امروز دیدم تلالو نورابی رنگ اسمون رو که هزاران رنگ رو به اجزاء زمینی فروریخته بود…..وچه زیبا شایسته جون من و ازروی اون نرده چوبی به اسمون خیال بردی…….وساعتها غرق شدم در اجابت وعده های خداوند….شایسته ی عزیزم…پالت رنگ تابلوهام پرشده از رنگهای نابی که در هیچ کجای دنیا همتایی نداره…تابلوهای من نور خدایی گرفته…ومن عاشقانه سپاسگذار خداوندی هستم که هدایتم کرد به این مسیرسعادت…به این سفرنامه ی صداقت..وبه این استاد و شایسته ی توحیدگر……سپاس فراوان
شایسته ی عزیزم.. یه حس قلبی و کودکانه ای بهم میگه بنویسم..الان ساعت 8دقیقه ازبامداد گذشته ومن دارم متن انتخابیه روی صفحه رو میخونم…نمیدونم الان شما خابین یا بیدار…یه حس عاشقانه ای بهم میگه ازتون تشکرکنم..بخاطر تمام این دقایق الهی و ناب سفرنامه…بخاطر تمام زحماته ستودنیتون..بخاطر عشقی که درهرثانیه از تدوین دارین چاشنیه این تصاویر میکنین ….چقدر دراین لحظه من دلتنگ شمام..دلتنگ برای سپاسگذاری ازاینهمه عشق پاک و صداقتتون…دلتنگ برای گفتن ازشما، بازبان سکوتم…دلتنگ برای بیان احساس قلبیم…. دلتنگ برای ستایش و تقدیراز شما. دلتنگ برای کشیدن فرشته ی درون شما…ودلتنگ برای دیدن زیباییهای بیشتره فردا…. سپاس از تمام عشق و صداقت و زحمات الهیتون..
خدایا شکرت استاد وقتی داشتم تو فیلم به اسم الهام محمدی توجه میکردم با خودم گفتم برم و الهام محمدی رو تو بخش عقل کل پیدا کنم و نظرات شو بخونم همین که از فیلم خارج شدم دیدم اولین کامنت الهام محمدی بود که تایید شده بود
سلام خدمت استاد مهربون من خیلی وقت است عضو سایت هستم یکسری دوره ها را هم قبلا تهیه کردم ولی صادقانه بگم فقط تو ماشین که تنها بودم بعضی وقتها به فایل ها از منزل به محل کار گوش میدادم حدود سال ۹۶ تا الان تو یک سیکل مخروب افکار حتما افتادم که بدهی وقرض وروابط خیلی داغون با همسرم وپدرم وغیره افتادم تو این فاصله از بعضی دوره های افراد دیگر را خریداری کردم خیلی برام جالب بود اونها دقیقا حرفهای شما را کپی کرده وبعضا به روشی دیگر میگفتند موقع گوش دادن حالم بد میشد اصلا محصول را که خریده بودم پاک کردم با اینکه کلی پول داده بودم ولی خدا شاهده وقتی صدای شما را گوش میدادم به دلم مینشست دوباره شروع کردم فایل ها را که دارم گوش میکنم سفر به دور امریکا را همیشه با تاخیر میبینم امروز هدایت شدم گفتم اونها را که ندیدم لابه لای کارهم دانلود میکنم ومیبینم بگذار از امروز به روز فایل ها را نگاه کنم ببینم ذهن داغون من چه نکته مثبتی میبیند فقط تو تصاویر این فایل سایه اسمون ابرها که داخل اب بود بهم حال داد ود کنارش که دیدگاه مینوشتم از بازی کردن پسرم که تازه وارد ۴ سالگی شده کیف کردم
فقط خواستم شرکت کنم وشروعی دوباره باشد
پاینده باشید
سلام استاد گرامی ومریم جون نازنین من تمام فایلهای زیبا تون رو به همراه دو نوه گلم مهرشاد 13 ساله و مهدیار 6 ساله می بینیم و لذت میبریم و درس یاد میگیریم وخدارو از دیدن این همه زیبایی که از طریق دوربین شما ودستان توانمند خانم شایسته عزیز می بینیم شکر می کنیم مهرشاد خیییلی عاشق میکاییل هست دوستش داره چون همسن هستن تقریبا و خصوصیات اونو میبینه با ذوق میگه مثل خودمه انشاالله یه روزی بتونم ببینمش خلاصه خیییلی دوستتون داریم همگی سلامت باشید همیشه خداوند نگهدارتون باشه
سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز و مایک دوست داشتنی و همه ی هم سفری های سفر به دور آمریکا
درسته کم کامنت میزارم ولی مداوم پیگیر سفرنامه هستم
میخوام یه خاطره بگم از خودم. وقتی شما رو با پسرتون مایک رو دیدم، حدود دو سال پیش یه مسافرت کوچک رفته بودم به یه روستای اطراف محل سکونتمون (اصفهان)
اونجا واقعا شب های زیبایی داره یعنی همه ستاره ها و سیاره ها انگار نزدیک نزدیکند و اوج گرما شب ها اینقدر نسیم میاد که واقعا هوای دل انگیز و لذت بخشی داره که من هر وقت میرم یه مدت به آسمون خیره میشم و خدارو به خاطر این عظمت سپاس میگویم، یادمه که یه دفعه که رفته بودیم خواهر زاده ام که چند سال از من کوچک تره یه لب تاب جدید خریده بود و همین بازی رو نصب کرده بود وااااای که چقدر حال میداد یعنی باور نمیشد چنین بازی با این کیفیت رو بازی کرد وااااای داشتم دیونه میشدم چقدر با هم کل کل کردیم ولی اینقدر حجم بازی سنگین بود با اینکه لبتاب مدلش بالا بود هر ده دقیقه هنگ میکرد توی دلم گفتم یه روز یه سیستم خیلی توپ برا این بازی میخرم و یه عالمه بازی میکنم.خخخخخخ
خوب بگذریم داشتم سپاسگزاری هایی رو که به خاطردیدن این فایلی که دیدم توی ذهنم
مرور میکردم شروع کردم به خاطر صحنه زیبایی که نشسته بودیم ولی گفتم بازم از اول از قبل تر این فایل بگم یعنی اول اول اولش
گفتم خدایا شکرت به خاطر این چشمیهایی که به من دادی ومن میتونم باهاش این فضای زیبا روببینم و لذت ببرم، خدایا شکرت به خاطر این سلامتی جسمی که میتونم توی همچین بهشتی قدم بزارم، خدایا شکرت به خاطر این آزادی زمانی ومکانی که دارم که میتونم چنین لذتی رو تجربه کنم به خاطر این سیل عظیمی از ثروت و نعمت که میتونم لحظه به لحظه با دیدنشون و استفاده شون شکرت رو بجا بیاورم (البته در حد توانم)
میتونم ببینم شکر کنم و حسرت نخورم و یا خودمو لایقش ندونم خدایا بابتش شکر میکنم چون مال خودم میبینم واسه اینکه رحمتت رو بی نهایت میبینم آره خدایا شکرت به خاطر این دست پر برکتت عباسمنش گل
راستی استاد تویکی از کامنتا گفتم میام فلوریدا با یه دست لپتو میگیرم و یه بوس به اون طرفش میکنم ولی داره کمکم کوچیک میشه ها پس تا خیلی کوچک نشده بیام سمتت????
خدایا شکرت به خاطر مریم خانم شایسته که چه عشقی داره واقعا من هرچقدر فکرشو میکنم میگم مگه یه نفر چقدر میتونه دستشو بالا نگه داره و فیلم بگیره و خودم هر جا میرم با اینکه عکسای زیادی میگیرم بعد میزارم کنار گوشیمو میگم بزار الان که خودم هستم لذت ببرم ولی شما هم لذت میبرید و هم فیلمتونو میگیرید واقا تحسینتون میکنم.
از مایک بگم که چقدر خوش اخلاقه و برا من یک شخصیته که بتونم ازش الگو بگیرم و به نکات مثبتش توجه کنم برام یه آلگوست برای فرزند آیندهام و شخصیتشو واقا دوست دارم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت اگه با هر کلمه یه خدایا شکرت بگم بازم کم گفتم???????????
خدایا شکرت به خاطر این اتوبوس مسافرتی که یه عالمه امکانات و وسایل تو خودش داره و ما میتونیم ازش استفاده کنیم آخه قبلا بعضی جاها که میرفتیم مجبور بودیم کلی وصیله از ماشین تا اونجایی که میخواستیم بشینیم ببریم ولی الان خدارو شکر همه چیز دم دسته خدارو شکر به خاطر همین موبایلی که دارم باهاش کامنت میزارم و به خاطر کلمات پیش فرضی که بهم پیشنهاد میده و سرعت تایپمو میبره بالا خدایا چقدر فضای سبز قشنگی چه دوست خوبو هنرمندی که داره با عشق برامون خال کوبی میکنه خدایا شکرت که قدرت ارتباط با دیگران رو به من دادی خدایا شکرت استاد به خاطر این ارتباط خوبی که با همسر و فرزندت داری و چه صمیمی با پسرتون مایک رفتار میکنید خخخخخخخخ چه شرط بندی…
استاد همین چند روز پیش برا مهمونی دعوت شدیم تو باغ قشنگ و سرسبز من شاید واسه بار اولم شرطبندی میکردم من نشستم پای سیخ گرفتن گوشتا که همه میگفتند کمتر بگیر اگه نرسه از سهم خودت باید بدی ومن گفتم اینجوری من هفتاد سیخ تحویل میدم گفتند نه کم میاد گفتم بامن و شرط گذاشتم اگه از هفتاد بیشتر شد اضافش مال خودم و پیش خودم گفتم خدایا خودت برسون ههههههههههه خدایا شکرت باورم نمیشد منی که تجربه چندانی نداشتم وقتی که شمردیم 74 تا سیخ شده بود شاید یه شرط بندی ساده بود ولی ایمان منو به خدا زیاد کرد برای اینکه اگه تو یه کار تجربه ندارم ولی میتونم روی امداد غیبی خدا حساب کنم.
خدایا شکرت چه پارکینگ تمیز و قشنگی
وااااای خانم شایسته خدایا شکرت چه ماهی خوشگل و زیبایی چه راحت ارتباط برقرار کردید خدایا شکرت به خاطر این زیبایی ها این برکه این سرسبزی این ابرهای قشنگ باورتون نمیشه من بیشتر از این که منتظر فایل های 12 قدم باشم منتظر فایل بعدی سفر به دور آمریکا هستم… ??
خدایا بی نهایت سپاسگزارم بخاطر بی نهایت نعمت هایت
دوست دارم قوانینی رو که از این فایل یاد گرفتم با شما در میان می ذارم .
زندگی به اندازه باور هایمان زیبا می شود.
به اندازه لیاقت ما ، دنیا خودش را برای ما آرایش می کند.
به اندازه ای که ارزشمند هستیم دنیا به ما احترام می ذاره !
و به اندازه ظرفیت ما به ما داده می شود.
اصلا منطقی نیست کسی که آس و پاس است و دنیای ذهنیش از فقر و بدهکاری بنا شده است با پول زیادی مواجه شود.
و منطقی نیست که کسی در یک فضای گندیده و درب و داغان زندگی می کند ناگهان هدایت بشود به استیت پارک به این زیبایی با دریاچه قشنگ و رویایی .
اصلا منطقی نیست که کسی گرفتار روابط تیره و تاره باشد و درگیر دعوا باشد به یکباره مهربانی و عشق و صمیمیت و لبخند نثارش شود!!؟
ومنطقی نیست که کسی دچار استرس د لهره و هزار جور نگرانی در مغزش بچرخد و در آنی تبدیل به آدمی شود که هر لحظه اش با شادی و آرامش و لذت گره بخورد.
اما آنچه که در این فایل دیدیم و استاد هدایت می شوند به خانواده مهربان و هنرمند و مهمانواز و دوس داشتنی دلیلش این است که استاد لیاقت این مهربانی و پذیرفته شدن را در وجودش آفریده است.
اگر چنانچه این خانواده مهربان با استاد مواجه نمی شدند خانواده ای حتی از این هم مهربان تر جلوی استاد قرار می گرفت.
اگر در استیت پارک زیبا و قشنگ با با لذت و آرامش قرار داریدو همه چیز رو براه است و هیچ کم و کسری در زندگی ندارید و هرچه که هست از جنس لذت و آرامش و قشنگی و ثروت است دلیلش گذشتن از خیلی موانع بوده است منظورم موانع فیزیکی نیست ، موانع ذهنی است زیر پا گذاشتن تردید ها ، نجواهای شیطان و هدایت کردن کانون توجه به زیبایی و و قشنگی بوده است ، در مواقعی که خیلی ها کم آوردند و به هم ریختند .
برای رسیدن به این حد از زیبایی و قشنگی وو واقعا بهشت باید از پل صراط رد شد!
توی اون دنیا هم اون هایی که میرند بهشت از روی پل صراط باید رد بشوند پل صراطی که از روی جهنم عبور می کنه.
برای رسیدن به این حد از زیبایی و قشنگی و ثروت باید شجاعت داشته باشی!
باید خودت را نشان دهی !
نشان دهی که چقدر می ارزی !
چقدر نمی ترسی!
و شبیه حضرت ابراهیم ، ترس و بی ایمانی را به قربانگاه ببری!
و قلبت مثل دریای بی نهایتی از آرامش موج بزند.
و دنیای درونیت به وسعت اقیانوس آرام ، آرام باشد.
و مهربانی و صمیمیت از وجود تو بچکد و نا خواسته هرکسی را درگیر خودش کند.
و دنیایت از جنس تحسین باشد.
از تو به رویاهایت راهی نیست اگر :
دنیای تو به رنگ سبز مهربانی دربیاید
و هر لحظه اش زرد طلایی باشد .
و هر روزش فرصتی برای لذت بدن بیشتر و کسب تجربه ناب باشد.
راه پله های زیبا و رویایی که خانم شایسته از روی آن ها رفتند به سمت رودخانه ، خیلی زیبا است من عکسشو بارها در اینترنت دیده بودم .
ابر های آسمان وقتی سایه شون به رودخانه می اندازد و اطراف اون راه پله مه بگیرد شبیه آسمان می شود ، انگار از میان ابرها رد می شوید .
خدای من صبح زود کنار این رودخونه و این جنگل چه حس و حالی داره ؟!
من که از وصفش عاجزم !
استاد یاد گرفته که از هر چیزی فرصتی برای لذت بردن بسازد ، از لباس آرمی گرفته تا چاقوی هیولا و بازی کامپیوترو خالکوبی و …
خیلی برای من جالبه.
لذت بردن از چیز های کوچک
enjo from litlle thing
مهارت استاد در ساختن شادی های بزرگ از چیز های کوچک مثال زنی
و تحسین بر انگیز است.
یک تمرین :
از امروز به بعد در زندگی مان بگردیم به دنبال چیز هایی که بتوانیم از آن فرصتی برای لذت بردن بسازیم !.
اطمینان دارم صد ها مورد برای شاد بودن و جشن گرفتن داریم مثل یک بچه کوچک یا کتاب خوب آهنگ قشنگ گل یا …
سلام دوست عزیز
چقدرزیبا کلمات رو کنار هم قراردادین..انقدرزیبا که بی اختیار تصاویر زیباترین تابلوهای دنیارو برای منه نقاش تداعی کرد…و نورایمان و توکلی فراتراز تصوررو در قلبم روشن..وای چه اگاهی ی نابی…پل صراط…گذراز پل صراط یعنی گذراز نجواهای شیطان..دیدن و تحسین زیباییها…کنترل ذهن….سپاس فراوان ازاینهمه اگاهیه خالصی که باما سهیم شدین..باارزوی بهترینها برای شما
نکته خوبی اشاره کردی
سلام دوست عزیز ?
چقدر عالی گفتید که انسان نمیتونه یکدفعه فرکانسش چند درجه بالاتر و یا حتی پایین تر تغییر کنه.?
این روند تکاملیه.?
و اگر اینطور باشه اون شخص داره نقش بازی میکنه و به قول استاد تو یکی از فایلهاش اینو میگه که ما باید شخصیتمان تغییر کنه نه اینکه ادا در بیاوریم.??
سپاس از کامنت زیباتون??????
این کامنت از اون کامنت هایی نیست که خودِ انسان بتونه .. مگر اینکه دقیقا یک باشه با خداوند یکتای جهان آفرین، من خیلی خوب میتونم درک کنم این جنس کامنت را اون اتصال را …
اتصالی که مایع خوشبختی توست ..
اتصالی که مایع رشد خودت، جهان است.
دوست جان به خاطر وجود ارزشمندت از خداجونم سپاس گزارم
خدایم را که خدای تو هم هست، تحسین میکنم به خاطر این خلقت هدف دار بینظیرش
واقعا ازت ممنونم
دوست دارم عزیزم …
و بهترین ها را واست آرزو میکنم و آرزوم خودشه .. خودِ خودِش .. همون ثروت .. همون فراوانی .. از خواندن و از دیدن روی ماهت لذت بردم و سپاس گزارتر از همیشه هستم.
سلام دوست عزیز خیلی ممنونم بابت کامنت زیبات
من به دنبال نشانهای بودم تا حالم رو بهتر کنم و با کامنت شما مواجه شدم و بازهم قانون برام یادآوری شد. سخنان زیباتون رو در صفحهای مخصوص ذخیره کردم تا دوباره و دوباره بخونمش تا هدایت بشم به شرایط بهتر. انشالله
خداوند به شما سلامتی و سعادت بده
این اولین باره که بعد از دیدن فایل سفرنامه نمیدونم چجوری باید جلوی اشکای شوقمو بگیرم، نمیدونم چجوری براتون حس خوبمو توصیف کنم. همینجوریش نمیدونستم چجوری بگم که چقدر عاشق گفتن ( قربونت برم) استاد به مریم عزیز شدم، چقدر عاشق ماهیگیری و موزیک فیلم شدم که پیام الهام محمدی عزیز دیگه عشق منو به سر حدّ خودش رسوند ….
داشتم باخودم فکرمیکردم که یعنی الهام جون بعد از دیدن اسم خودش توی فیلم، واکنشش چی بوده که یه دفعه پیامش رو پایین صفحه دیدم و وقتی خوندمش دیگه…….
خواستم بگم من هرروز میام که فایل های سفرنامه رو اینجا ببینم و با ذوق منتظرم تا ببینم امروز مریم عزیز چه موزیکی برامون توی فایل آماده کرده تا برم سریع گوشش کنم
سلام دوست عزیز ?
چقدر عالی گفتید که انسان نمیتونه یکدفعه فرکانسش چند درجه بالاتر و یا حتی پایین تر تغییر کنه.?
این روند تکاملیه.?
و اگر اینطور باشه اون شخص داره نقش بازی میکنه و به قول استاد تو یکی از فایلهاش اینو میگه که ما باید شخصیتمان تغییر کنه نه اینکه ادا در بیاوریم.??
سپاس از کامنت زیباتون??????
سلام حسین ومریم ومایک جان..
امروز مچ ذهنمو گرفتم چونکه ازقبل باتمرینات چراغهایی درذهنم روشن شده بود مثل همونی که استاد میگه نباید پول یاهرچیز دیگه یاآگاهی روپیش خودت نگهداری باید جاری بشه چونکه من خودم فهمیدم وقتی یه آگاهی یاکامنت خوبی رو اگه بدونی اما به اشتراک نذاری میبینی بعدا کسی همون آگاهی رو یابهترشو به اشتراک گذاشته /یا دریکی ازفایلها میگه اگه فردی که همه عاشقشن دلیلش پول،ظاهرخاص یازیبایی نیست،ونیازنیست که هرچیز یاکارخاصی کنی تابقیه دوستت داشته باشن بلکه ما ذاتا دوست داشتنی ولایق خوبی ها هستیم…چونکه خودم میبینم خیلیا هستن که نه پول زیادی دارن نه قیافه خاصی نه کارخاصی و……اما بشدت دیگران دوستش دارن و احساس خوبی نسبت بهش دارن گفتی میخوام خالکوبی بزنم ذهنم سریع قضاوت کردنو شروع کرد..اما وقتی دیدم میخوای باماژیک بنویسی روی دستت گفتم ببین چقدر ذهن ما چموش وفرّاره باید همیشه تربیتش کنیم این ذهن مثل افراد نامناسبه فقط منتظر نقطه ضعف ویه فرصت میگرده تا حرفاشو بزنه وفهمیدم اینا بلکه خودش نماد ثروت وفراوانیه وبادیدنشون باعث باورهای ثروت،عزت نفس و….درما شکل میگیره…
که هرکدوم ماهرعلاقه وشغلی که داشته باشیم باورهای ثروت رودرموردش درست کنیم وقتی خودمن قبلا درسته که باورهای درست وثروت آفرین درمورد هدف اصلی زندگیم نداشتم اما قلبم،وجودم باهاش مخالفت میکرد یه مقاومت خیلی سنگینی با این دیدگاه که بقیه میگفتن تونمیتونی از هدفت ثروت بسازی آینده نداره و…..
اما بادیدن اینها وبکارگیری درسهای این مباحث دگه الان از۱%یا۹۹/۹%درصدبه باور۱۰۰%رسیده ام که باید فقط کارمورد علاقه مونو انجام بدیم….
خودمن هنوز یه عالمه باید روی ذهنم رودر ثروت تغییر بدم اما امیدوارم باید مثل همون ماهی که اون اقا رها کرد در آب باید باتمام وجود بخواهیم که باهدفمون نفس بکشیم..
و چیزی که میخوام بگم من همیشه سعی میکنم و توصیه ام به همگی بچه هاهم اینه کامنتهایی که میذاریم فقط یه سری حرفهای کلیشه ای نباشه بلکه باورها ونظرات واقعی ومناسب باشه خودمن که این دیدگاه رودارم بلکه خودم بیشتر استفاده وبیشتر یاد بگیرم وبیشترنتیجه بگیرم وبیشتر باعث نتایجها بشوم….
درک میکنم تاخودت موفق نشی امکان نداره باعث موفقیت دیگران بشی…
چقدر جالبه باورهای خوب از طریق اتفاقها و تصاویر خوب به بیننده منتقل میشوند
چقدرفرکانس هوشمند وبدون خطاس..
راستی منی که هنوز خیلی مقاومت ذهنی دارم بادیدن فایل قبلی یه اتفاق بظاهر کوچک اما واقعی وخوب درزندگیم خداوند برام انجامش داد….
الان یه چیزی به ذهنم رسید ما حتی ازروی کامنت هامون میتونیم تاحدودی مدارخودمون رودرک کنیم وبفهمیم….
ویه چیزدگه من خودم برایادگیری بیشتر اول دیدگاه وکامنت خودمو میذارم بعد کامنت میرم سراغ کامنتهای بقیه……
لذت بردم ممنون حسین عزیز که عاشقانه کامنتهارو میخونی….
همفرکانسی ودرمدارصحیح بودن ونشانه های زیبا وهمزمانی مانند اسم قشنگ الهام محمدی دراین فایل که استاد درحال خوندنشه.افرین به الهام محمدی که ازدیروز اینجور باخودش هماهنگ ترشده
امیدوارم هممون بتونیم روزبه روز باورهای خودمون رو عاشقانه مرور وتغییر بدیم به سمت عشق…..چونکه هیچ راه فراری از عشق نیست……
سلام استادِ جان و مریمِ جان عزیز
خداروشکر میکنم برای این همه زیبایی
خوشحالم ک میتونم دراین لحظه این جملات رو بنویسم.
این نوشته ها بین منو کسی هست ک هم رو محترمانه دوست داریم و بینمون کیلومترها فاصلست و هم رو تابحال از نزدیک ندیدیم که این جای فاصله ها رو با محبتمون برای هم پرکردیم.
گاهی شب ها موقع خواب برای هم موزیک بیکلام پلی میکنیم و یکیمون جملاتی رو میگه و در خیالمون جاهایی ک باهم میریم رو تجسم میکنیم.ک اغلب کهکشان هارو برای سفر انتخاب میکنیم. من مخاطبم رو ملکه ی کهکشان ها شین صدا میزنم و او من رو فرهیخته ی جان الف صدا میزنه. وقتی که در رویامون سفر میکنیم دست هم رو هم میگیریم
دیشب این نوشته هارو بعد از حال خوبمون واسم نوشت و در انتها از خداوند درخواستی کرد. و من هم در ادامه ی اون درخواست، خواسته ی خودم رو ب خداوند گفتم و دراینجا میخوام نوشته هامون رو براتون بزارم. موزیک بیکلام Nocturne رو میتونید دانلود کنید تا شماهم توی حال و هوای ما باشید.
شین :
مینویسم با خیالی که به درازایه این جهان میرود،با دستانی که به جان میفشارمشان و حضوری که تمام سایه سارهای جهانم برای او، که روحم را به میان عجایب خانه ها میبرد و لبخندی که به موازاتش قطع نمیشود، صدایی که در وجودم آرام میگوید این تویی… بخوان تمام این زیبایی های جهان را، که بس عجایب خانه ای شده است روح بی تاب من، که صبوری نمیخواهد، فقط دو دست میخواهد تا به موازاته زیبایی های این جهان پیش برویم، رقصان میان تمام بادهای بهاری میان تمام احساس های دلبرانه ی جهان که به سان همین موسیقی اغوا کننده اند پیش برویم…..
و میخوانم: که من میخواهم هر آنچه روحم را به پرواز در می آورد، میخواهم هر آنچه اثری از زیبایی به ژرفایش رخنه کرده، که همه چیز این جهان زیباست به سانِ آنکه مرا خوانده ملکه ی کهکشان ها….. به سان آنکه سفرها کردیم به ژرفای آسمان ها، و مرا برد به خیالی که متعلق به من است و زیبایی و شادی ای که حق من است…
پایان شین
*الف :
آری، با خیالی که به درازایه این جهان میرود، رقصان پیش میرویم و با دستانی که با عشق هم را میفشارند زیبائی هارا میپراکنیم و همه ی وجود احساس میکنیم، سراسر شکرگذار بودن را، و لبخند میزنیم که میتوانیم دراین لحظه در بیکرانه ی کهکشان دست بر دست هم حضور پیدا کنیم….
آری پیش میرویم…
و من میخوانم که من مورث فرمانروای کهکشان هام و میخواهم همه آن چیزی که ک در این جهان زیباست به سان آنکه مرا بگفت من فروانروای کهکشان هام که بخوان مرا تا اجابت کنم تو را
آری میخوانمت تا مرا ببری به ژرفای آسمان ها به خیالی که متعلق به من است و زیبایی و شادی ای که حق من است?
پایان الف
خداروشکر برای تمامی این گفته ها
سلام من متن زیبایی نوشتم و اونو تقدیم کردم به خانم شایسته . اما نمیدانم چرا پرید
وحال تقدیم میکنم به همه ی عزیزان این خانواده مخصوصا خانمها :
۱- تو مگو همه به جنگند . صلح من چه آید
تو یکی نه ای
هزارییییییییییییییییییییییییییییییییییی
توچراغ خود برافروز
حتی یک شمع کوچک میتواند بر تاریکی غلبه کند
شمعت را روشن کن دوست من
۲— آن غمزه آخر که آدم یاد گرفت از وجود زن بود وبزرگان این سرزمین نقل میکنند که وقتی حضرت آدم میوه ممنوعه خورد که بعضی مفسران گویند آن میوه ” آگاهی ” بود وقتی ما اونو خوردیم دیدیم چقدر بزرگ وکسترده هستیم وجای ما در بهشت هم نمیشود وبهشت در برابر ما ااااااااااااااااااا کوچک است به همین خاطر بهشت ول کردیم
و وقتی خداوند گفت چرا این میوه را خوردیم اونجا ما بودیم که گفتیم من عاشق روی توام ونمی توانستم از تو دور شوم واینجا خداوند ما را به زمین همراه هدایتش میفرستد ودر جواب دوری : خدا از وجود خودش ” زن ” را به آدم هدیه میدهد ومیکوید هروقت دلت برای من تنگ شد به زن نگاه کن وبه همین خاطر است که آن رحمت اللعالمین میگوید ، من از دنیای شما ؛ از بوی خوش ونماز وزن خوشم می آید
پس بی دلیل نیست که خداوند میگوید : ای رحیم ای سید ، ای حسن . ای…. من به شما کوثر هدیه دادم وتو باید به خاطر این شریک آفرینش ، زیاد سپاسگزار باشی وهرچه داری در پای او فدا کنی وبیفکنی وخرید طلا وجواهر برای زن ؛ به همین خاطر است
۳—- من از این همه فایل که خانم شایسته ( بانوی کوهستان ) اینجا گذاشتند یک نتیجه گرفتم ودر دفترم نوشتم واینجا برای شما عزیزان مینویسم :
شما تنها زمانی به قدرت ونیرو وتلاش و.. احتیاج دارید که بخواهید کاری مضر انجام دهید . زیرا ” عشق ” برای انجام هر کاری مفید است . اینه که استاد میگوید من همه چیز را به راحتی به دست آوردم واین گفته ایشان ؛ تایید این مطلب است
خانم شایسته از این به بعد من شما را ” بانوی کوهستان” یا هاتف می نامم وهاتف در ادبیات جهان به بانوی کوه معروف است . بانویی که صدای دل انگیزش هست ولی خودش پیدا نیست . خخخخخخ خودم هم خندم میگیرد از این همه زیبایی واین خم خانه واین شراب خانه عشق .
صیح که بلند میشم از این کوزه یک جام هفت خطی می نوشم وتا پاسی از شب مست میشوم
راست گفتند که ؛ از کوزه همان ترااااااااااااااااود که درون اوست
۴— آنچه را آموخت حافظ از خط زیبای یار
وآنچه گفت از جوهر لعل بتان دانم که چیست
واینجا حافظ شیرین سخن میگوید از خط زیای دور یار یاد بگیرید وآن این استکه تا پایان عمرتان ، دور زیبایی بچرخید نه مثل آن حاجی خونه خدا هفت دور ؛ تمام عمرمان دور زیبایی بگردیم . آموزش اصلی که ؛ استاد و” بانوی کوهستان ” همش با دوربین در پی آنها هستند
از توجه به زیبایی است که تمام بدیها محو میشوند یا همان کانون توجه که استاد میگویند
۵ —- بعضی مواقع که استاد در این فیلمها می بینی که دوربین رفت روی چهره استاد . وقتی دوربین این بانوی کوهستان میرود روی چهره استاد ؛ من متوجه میشوم که استاد چنان غرق در آن حالت خودشان هستند که وقتی عزیز دلش نزدیک میشود انگار از خواب بلند میشن یا انگار از یک عالم دیگر به اینجا می آیند واین برای من درسها دارد
آفرین بر این کلاس واین دلبری به قول شاعر :
متاع تفرقه در کار ما همین دل بود
خداش خیر دهد هر که این ربود از ما
وخدایش خیر دهد این بانوی کوهستان واین استاد عشق را ؛که این دل ما را گرفتار ومعتاد واقعی این مسیر واین خانواده کردند .
هیچ فنی در عالم بالاتر از دلبری نیست، آن کسانی که دل ها را برده اند بزرگترین خدمت را کرده اند هنرمندان از این دست هستند خانم بانوی کوهستان از این موردند و انبیا بیش ازهمه دلبری کرده اند
دل ما در گرو فیضان آسمانی آنها قرار گرفته است ، در گرو جمال آنها که ماه فرو ماند از جمال محمد قرار گرفته است . محمد ص چه آورد برای من ؟ بزرگترین هدیه که برای من آورد این بود که تو ای رحیم ؛ نمی میری . تو مثل پروانه فقط پوست عوض میکنی و تو
جاودانه ایییییییییییییییییییییییییییییییییییی
مرحمت زیاد : بانوی کوهستاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان
سلام دوست عزیز
اون جمله تون که فرمودید تلاش برای انجام کار مضر نیاز هست و عشق برای کار مفید کافیست خیلی ذهنمو مشغول کرده…
سلام به استادعزیزوشایسته ی شایسته ام..
قبل ازدیدن صفحه ی تلگرامم یه پیامی روی گوشیم اومده بود…واول بهم گفته شد اون وببین ..واسه ی توا…واون این بودکه..ای بنده ی من …من هستم…..حتی اگر طناب طاقتت به مویی رسد غمگین مباش…که صدایت را میشنوم…..این پیام رو دیدم و با قلبی پراز هدایت وتوکل و دیدن نشونه های الهی شروع به دیدن فایل کردم……توی اتاق تاریکی مشغول استراحت بودم که با بازشدن فیلم…و بزرگ کردن صفحه ی نمایشگر گوشیم…بادنیایی از نورورنگ خدایی مواجه شدم…این چندروز سفرنامه عجیب غوغایی رو رقم زده توی حال واحوال من….دیدگاههای بسیارزیبای بچه ها…حال و هوای خود فیلم…صدای شما استاد…..نگاه بی نظیر شما شایسته جون…همه و همه اشک ذوقی رو به چشمای من میاره از اجابت سریع خاسته هام که به عینه دارم میبینم و لمس میکنم…..انقدر این فضا روحانی شده که محاله با خوندن دیدگاهها اشکی از نگاه زیبابین من که نتیجه ی همقدم بودن با شماست استاد عزیزم جاری نشه…قلب من تپیدنی پرازتولدی دوباره رو شروع کرده…چشم من شده فقط زیبایی هارودیدن و اشک شوق ریختن….کلام من شده فقط سپاسگذاری و تحسین و تمجید… …شنیدنهای من شده سخنان ناب الهی که اززمزمه ی باد و پرندگان و…میشنوم…..هرروزو هرشبم در اغوش خدا بودن شده…تاریکیه شب شده صفحه ی پرازنوری که فقط بابودن دراین فضا تونستم ببینم وحس کنم……..منی که سالهاست دارم نقاشی میکنم و بادنیایی از رنگ زندگی ،با همسفر شدن با شما رنگها و سایه روشنهایی رو دیدم که اگه شرکت وینزور تمام رنگهای دنیارو تولید کنه محاله ممکنه بتونه گوشه ای از تونالیته های رنگی این سفرنامه ای که پرازعشق و صداقتی ناب و سرشاراز توحیدابراهیمیه رو بتونه خلق کنه…….امروز دیدم رنگ سبزهایی که تصویر بهشت روواسم تداعی کرد…ازاون پولک ماهی گرفته تا برگهای پهن کنار برکه که خلوتگه غورباغه ها بود..ازاون چمن زمین گلف گرفته تا رنگ اون گل پیچک اناری که به تنه ی درخت تنومندی نشسته بود…….امروز دیدم تلالو نورابی رنگ اسمون رو که هزاران رنگ رو به اجزاء زمینی فروریخته بود…..وچه زیبا شایسته جون من و ازروی اون نرده چوبی به اسمون خیال بردی…….وساعتها غرق شدم در اجابت وعده های خداوند….شایسته ی عزیزم…پالت رنگ تابلوهام پرشده از رنگهای نابی که در هیچ کجای دنیا همتایی نداره…تابلوهای من نور خدایی گرفته…ومن عاشقانه سپاسگذار خداوندی هستم که هدایتم کرد به این مسیرسعادت…به این سفرنامه ی صداقت..وبه این استاد و شایسته ی توحیدگر……سپاس فراوان
شایسته ی عزیزم.. یه حس قلبی و کودکانه ای بهم میگه بنویسم..الان ساعت 8دقیقه ازبامداد گذشته ومن دارم متن انتخابیه روی صفحه رو میخونم…نمیدونم الان شما خابین یا بیدار…یه حس عاشقانه ای بهم میگه ازتون تشکرکنم..بخاطر تمام این دقایق الهی و ناب سفرنامه…بخاطر تمام زحماته ستودنیتون..بخاطر عشقی که درهرثانیه از تدوین دارین چاشنیه این تصاویر میکنین ….چقدر دراین لحظه من دلتنگ شمام..دلتنگ برای سپاسگذاری ازاینهمه عشق پاک و صداقتتون…دلتنگ برای گفتن ازشما، بازبان سکوتم…دلتنگ برای بیان احساس قلبیم…. دلتنگ برای ستایش و تقدیراز شما. دلتنگ برای کشیدن فرشته ی درون شما…ودلتنگ برای دیدن زیباییهای بیشتره فردا…. سپاس از تمام عشق و صداقت و زحمات الهیتون..
خدایا شکرت استاد وقتی داشتم تو فیلم به اسم الهام محمدی توجه میکردم با خودم گفتم برم و الهام محمدی رو تو بخش عقل کل پیدا کنم و نظرات شو بخونم همین که از فیلم خارج شدم دیدم اولین کامنت الهام محمدی بود که تایید شده بود