سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۵ - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)

408 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 3969 روز

    سلام به خانواده دوست داشتنی عباسمنش

    چقدر این قسمت از سفر به دور آمریکا برا من الهام بخش هست چقدر به موقع چه هم زمانی عجیب و دل چسبی خدایا شکرت که بالاخره منم دارم کم کم هم فرکانس با خواسته هام میشم

    خدایا شکرت شکرت شکرت که از طریق این سایت جوابم رو دادی

    برای همه اعضای این خانواده صمیمی بهترینها رو از خدا آرزو میکنم

    شاد و کامروا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    شهین منوچهری گفته:
    مدت عضویت: 2183 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز وخانم شایسته گل وهمه همسفران خوبم .استاد حرفای شما خیلی قابل تامل ودلنشین بود راستش دقدقه امروز اکثر انسانها توجه به مسائل پیش وپا افتادی زندگی خودشان دیگرانه قافل ازاین که زندگی قشنگتر وزیباتر از اینهاست که مافکر می کنیم. من از وقتی که باشما اشنا شدم وتصمیم به تغییر باورهایم گرفتم فهمیدیم برای داشتن روابط خوب باید انسان بودن وخصوصیات انسانی رادر نظر داشت نه دین مذهب وایین نشان را نه پوشش ونوع لباسشان را نه قیافه وملیتشان را،به نظر من خوب یابد بودن انسانهارا افکار وباورهای مامشخص می کنند، اگر ماخودمان خوب و زیبابین باشیم ادمایی که باانها برخورد می کنیم خوب وزیبا هستن .اگر ما افکار وفرکانسهای عالی وبه جهان هستی بدیم جهان همون هارو به ما برمی گردونه به همین خاطر برای داشتن زندگی سالم وقشنگ درکنار دیگران باید انسان باشیم وبه انسانیت احترام بگذاریم .شاد پیروز سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    ولی اله مرادی گفته:
    مدت عضویت: 2490 روز

    با سلام به استاد وتمام خانواده صمیمی عزیز

    من با تمام وجودم این سخنان ناب الهی را قبول می‌کنم،و درونم را پاک می کند این سخنان خداپسند،کوکای در درون هست ،مرا به سوی تو

    می خواد،ای کاش این متن من صدای فریاد سپاس گزاری از خداوند رو به زیبای بنویسد،که این مرد نازنین، این استاد بی نظیر چه ها به من آموخت،

    بی شک دست هایی از دست های اوست،

    عشقی که در درون من ایجاد شد ،عشق الهیست…

    شما به من آدب آموختی،به لذت بردن از زندگی آموختی،شما منوبه خدا نزدیکتر کردی،عاشقم کردی

    من نمی توانم محبت های شمارو تا آخر عمرم جبران کنم،فقط از خداوند برای شما آرزوی سلامتی ،آرزوی خوشبختی در این جهان وآخرت دارم،

    آرزوی جز دیدار با دوست در قلبم نیست،ای یارمن پیش من بیا، بیا و درونم را ویران کن،که این خرابه را فقط تو می توانی آباد کنی ….

    دوست دارم،دوست دارم،عاشقتم،

    عاشق صحبت های ناب الهی ات هستم استاد جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 2306 روز

    با شکر و سپاس به درگاه خدای بزرگم

    و درود و سپاس به شما استاد عزیزم و مریم خانم گلم و همه همراهان عزیز و دوست داشتنیم

    استاد عزیزم واقعا این فایل برای من خودش یه دوره آموزشی بود و دریایی از آگاهی تو ی این فایل برای من داشت گاهی با حرفاتون اشک ریختم و بایه جاهایی از حرفاتون از عمق جان لذت بردم و با تمام وجودم حسشون کردم

    اینو میدونم و فهمیدم و درک کردم که برای رسیدن به خوشبختی و سعادت باید از درون خودمون رو درست کنیم و افکارمون رو پاک کنیم و صیقل بدیم و زیبا بیندیشیم تا زیبا ببینیم و زیبا بشنویم و…

    هیچوقت فراموش نمیکنم که وقتی از عمق جان هدایت رو از خدا خواستم و آرزو کردم که معنای کن فیکون و چگونگی رسیدن به خواسته ها و آرزوهامو بفهمم چطور خدا منو به این سایت و رهنمودهای استاد عزیزم هدایت کرد و از چه راههایی که فکرشو نمیکردم کم کم و آروم آروم منو به دریایی از معرفت رسوند

    به قول پیامبر حالا اگه خورشید رو در دست راست من و ماه رو در دست چپ من قرار بدن امکان نداره دست از این راه بکشم و این نوع تفکر رو نسبت به جهان هستی نداشته باشم

    این تفکر شده زندگی من ، لذت من ، عشق من

    خدارو حس میکنم و باهاش حرف میزنم و خدا هم با من حرف میزنه

    گاهی روابط اتفاقات رو به خوبی درک میکنم

    میدونم که این راه بی پایانه و همیشه ادامه داره و اتفاقا همین هم برام خیلی لذت بخشه که مدام و لحظه به لحظه نو شدن و تازه شدن خودمو و جهان اطرافم رو میبینم و این همون عشق و لذت زندگیه و حرکت در مسیر سعادت و خوشبختیه که قطعا و بی تردید این راه پر از اتفاقات شیرین و خوشاینده و چقدر زیباست که خودت بتونی خلق کنی و بتونی اشتباهاتتو ببخشی و دوباره به شکل درست و دلخواه خلق کنی و به دریای بیکران هستی وصل بشی و وجودتو بتونی تا این حد گسترده کنی که هر چه بخواهی برایت رقم بخورد .

    از دست و زبان که بر آید

    کز عهده شکرش به در آید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3381 روز

    سلام بر استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم

    استادم شما هر طور که هستید من که شما را دوست دارم ؛ اینکه چطوری باشید به شخص خودتان بستگی دارد و اینکه ما هم باید این طور باشیم ؛ کسی ازچیزی ناراحت است آن را نبیند ؛ زور که نیست؛ ضمنا عجیب است کسی که در این حال و هواها ست، واقعا عجیب است ؛ هر کسی هر طور دوست داره با خودش باشه و با خودش حال کنه ببخشید بدون اینکه کاری به بقیه داشته باشید ؛ اول از خود شروع کنیم نه دیگری ، وقتی برای خود باشیم و از خود شروع کنیم دیگر وقتی نمی ماند که کاری به کسی داشته باشیم، دوستانی که ناراحتند یعنی خیلی کار دارند و برایشان متاسفم. استاد شما در دل و قلب ما هستید همان طور که صلاح می دانید ما هم همان را صلاح می دانیم.

    این فایلهای این همه زیبایی دارد که محو آن می شوم دیگر این حرف و چرت وپرتها دیگه نمی دانم چیه .

    درختان زیباحسی قشنگ به آدم می ده حسی ناب که درهیچ کتاب و فیلمی ندیدم.

    این سرزندگی مایک و این عشق خانم شایسته واین حرفهای ناب استاد از همه چیز برایم لذت بخش تر و مهمتر است و این قدر جذاب است که هیچ چیزی را جذاب تراز آن نمی بینم.

    خدا همراه خانواده عباس منش برای همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مهدی احمدپور گفته:
    مدت عضویت: 2310 روز

    سلام استاد و خسته نباشید

    واقعا این حرفتونو قبول دارم ک طرز نگاه آدما فرق داره .حتی بین کسایی ک تازه اومدن تو سایت و قدیمی ترها

    باید زیبا دید .استاد این مسئله تکامله بقول شما .باید نگاهها هم یواش یواش درست بشه .خود من اوایل میگفتم باید رود نتیجه بگییرم ولی الان ک پشت سرمو نگاه میکنم میبینم ک واقعا روز ب روز نگاهم ب زندگی بهتر و قشنگتر شده و این خودش از همه بهتره.و خدارو بابت تمام این زیبایی و راهی ک جلوم گزتشته و شما یپاسگزارم

    ممنون و متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    حبیب الله مرام نارویی گفته:
    مدت عضویت: 3113 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خدایا شکرت . سپاس گذارم از شما استاد عزیز بابت این اگاهی هایی که به ما می دید. دیروز که دانلود کردم این قسمت رو نمی دونم چندبار شده که گوش کردم ولی از وقتی دانلود کردم تموم که می شد باز دوباره از اول میاوردم . انگار که این فایل برای من ساخته شده بود فکر می کردم که تعصب رو کنار گذاشتم ولی تازه فهمیدم که خیلی کار دارم هنوز و تعصب در وجود من رخنه کرده . در مورد معلم و پدرتون گفتید استاد یاد خودم افتادم من خیلی آدم خجالتی بودم و هر کس هر چیزی می گفت رو قبول می کردم و خیلی زیاد حرف دیگران در مورد خودم اهیت داشته با اینکه روی خودم کا کردم ولی یا این فایل متوجه شدم که خیلی خیلی به نظر دیگران اهمیت میدم و خیلی دارم بحث می کنم . خدایا شکرت من از وقتی که فایلهای سفرنامه رو دیده بودم شروع کرده بودم به نکات مثبت توجه کردن و سپاس گذاری و خیلی به این فایل نیاز داشتم که تمرکزم روی نکات مثبت بیشتر بشه . خدایا سپاس گذارم . خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3381 روز

    سلام

    در کل این فایلهای سفرنامه و مخصوصا این فایل کلی درس گرفتم ، نمی دانم چرا با صحبتهای استاد همش یاد فیلم تایتانیک می افتم؛ آنجایی که میگه چرا وقتی نقاشی می کشی همه نقاشیهات از آدمهای لخت است ؛ می گوید که می خوام از خود آدمها نقاشی کنم نه ازچیزیکه که برای خود ساخته اند؛ یعنی می خواهد طبیعی باشه و از ریشه و هستی آدمهافیلم بگیره ؛ وقتی که خودت باشی دیگه هیچ اهمیتی نداره که دیگران چی می گویند چون وقتی خودت هستی همه عاشقتن ؛ وقتی خودت هستی خودت هم با خودت راحت هستی ، وقتی خودت باشی شق درتمام وجودت ریشه می کنه و تو زنده ای برای عشق داشتن به خودت برای بندگی کردن فقط به خدای خودت زندگی لذت بخش ترین قسمت است وقتی که خوده خودت باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    اعظم جم نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2645 روز

    سلام به استاد نازنینم و بانوی دوست داشتنی و دوستان عزیز. اینو قبلا نوشته بودم که چون توی یه خانواده ی به شدت مذهبی بزرگ شده بودم به دخترم هم خیلی برای حجابش گیر میدادم و حسابی خودم و اون اذیت میشدیم تا اینکه یه روز دخترم حرفی رو که توی این فایل زدید رو زد، گفت خدا مگه خودش توی قرآن نگفته که در دین هیچ اجباری نیست، و من چون اون عقیده ها در پوست و خون و استخونم نفوذ کرده بود اون آیه رو جور دیگه برداشت میکردم و گفتم که این مدلی که من میگم درسته و خودمو عقل کل میدیدم ?ولی دخترم همچنان به روش خودش ادامه داد و میده ???وبعد از مدتی که با استاد همراه شدم دیگه کلا دست از تغییرش برداشتم ولی بیرون که میرفتیم یه مقدار نگاه مردم در مورد تیپ دخترم آزارم میداد چون دقیقا بر عکس همیم ?بعد اون روز که اون فایله اومد که دیدم استاد و مریم جونم رفتند با اون خانواده کانادایی که مشغول فوتبال بودند صحبت کردند و لباس تنشون نبود دوباره همون افکار البته با شدت خیلی کمتر به ذهنم هجوم آوردند که این روش آخه گناه نیست؟… و با خودم گفتم این طور نمیشه آخه تا کی میخوای توی نادونی باشی، رفتم آیه های مربوط به حجاب رو پیدا کردم و خوندمشون برام خیلی جالب بود که تازه متوجه منظور خدا میشدم که خدا گفته بود بهتره حجاب داشته باشید و واجب نکرده بود، حتی ننوشته بود که گناه هست و خدااااای من یه چیز دیگه که خیلی برام جالب تر بود این بود که آخر آیه از کلمه ی غفور و رحیم استفاده کرده بود دیدم ای دل غافل، که این همه سال چه زجری کشیدم و چه زجری دادم ??????از خدا میخوام که هدایتم کنه، عاشق این طرز فکرم که استاد میگه هر کسی با هر طرز فکر و عقیده ای باید آزاد باشه. خدا رو شکر که کم کم داره یخ ذهنم باز میشه و دارم خودم میشم. متشکررررم مهربونا?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: