سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۶

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار فائزه عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

وقتی این فایل رو دیدم نتونستم جلوی اشکامو بگیرم. الانم موقع نوشتن اینقدر دستام از شدت اشتیاق و احساسی که واقعا نمیدونم باید چه اسمی بذارم روش، میلرزه…

یاد اون لحظاتی افتادم که استاد میگفت فقط یه وقتایی گریه میکردم و به خاک میفتادم به پای پروردگارم.

چقدر زیبا بود لحظاتی که اون افراد که حتی ثانیه ای قبل همدیگه رو نمی شناختن اینقدر با عشق در کنار هم شروع کردن به نواختن.

من از این هماهنگی درسی گرفتم که اشک شوق توی چشمام حلقه زد و همزمان با تماشای این قسمت گریه کردم.

افرادی که همشون داشتن از قوانین ثابت نُت‌ها و موسیقی استفاده میکردن و تونسته بودن باهم تا این حد هماهنگ بشن که آهنگی به این زیبایی رو بنوازن. البته تصاویر گویای این بود که اونها تلاش نمیکردن که با هم هماهنگ بشن بلکه اونا با عشق قوانین رو اجرا میکردن و اون موسیقی نواخته میشد. درست مثل همه ی ما که توی این سایت هستیم و همگی از این قوانین ثابت جهان آگاهی داریم و هر کسی به اندازه ی ظرفیتش و به اندازه ای که یاد گرفته همون قوانین رو به کار میگیره

موقع نواختن اون موسیقی بی نظیر حتی اگر یه نفرشون هم جایی رو اشتباه میزد هیچکس اعتراضی نمیکرد و طبق گفته ی مریم جون اونها حین نواختن همدیگه رو میشناختن و انگار که سالهاست با هم تمرین کردن.

لحظه لحظه تماشای این فایل منو یاد حال و هوای این روزای خودمون توی سایت انداخت. همه ما هم که به عنوان هم فرکانسی در کنار هم قرار گرفتیم داریم از همین قوانین ثابت استفاده می کنیم و با عشق اونا رو توی زندگی اجرا میکنیم و حتما اگر با دقت بیشتری گوش کنیم این موسیقی آرامش بخش رو توی زندگیامون میشنویم. دست خدا رو توی زندگیامون می بینیم که چطور کمکمون می کنه گوش نوازترین موسیقی رو برای زندگی بنوازیم.

من با تمام وجودم حس کردم اون هم فرکانسی رو بین آدمای اون گروه. اونا همشون با عشق می نواختن و چقدر با خودشون در صلح بودن و چقدر با همدیگه در صلح بودن که اینقدر بهم احترام میذاشتن. همشون کم سن و سال بودن که هم گروهی شده بودن و اینقدر باهم در صلح بودن که دعوا نمی کردن که نه من این ساز رو نمیخوام اونو میخوام. یا من میخوام بخونم چرا تو داری میخونی صدای من قشنگتره و هزار مسئله ای که ممکن بود بین اونا پیش بیاد.

همین در صلح بودنشون بود که باعث شده بود باهم هماهنگ بزنن و این در صلح بودن باعث شده بود تا همه ی مردم با عشق اونجا بایستن و تماشا کنن. من در صلح بودن رو عملی توی این فایل دیدم. هر چند که میدونم هر کسی توی هر مداری که باشه همونقدر از آگاهی های این فایلها استفاده میکنه

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۶
    218MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

304 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آرام گیان گفته:
    مدت عضویت: 1045 روز

    هِی! ببین نشانه‌ی امروزم چی بود! این فایل قشنگ و پر از رمز و رازِ مخصوص خودم!

    خدایا شکرت

    چقدر لذتِ شیرینی داره گذر کردن از یک سری چیزها!

    یادم میاد چندسال پیش که این سفر به دور آمریکا رو میدیدم، به همش به دیده‌ی تحسین و آرزو نگاه می‌کردم…

    الان که میبینم، همش میگم: عه! یادش بخیر، فلان روز، فلان جا… فلان حس، فلان تجربه…

    یه هو به خودم اومدم و دیدم همشو تجربه کردم!

    آره من گذر کردم از همه این‌ها

    و دیگه تو کَف خیلی چیزها نیستم!

    چه لذت بزرگ و چه تجربه‌ی ارزشمندی!

    مریم جون! خانم شایسته عزیزم ممنونم… واقعاً ممنونم برای تمام زحماتی که در تهیه و انتشار این ویدیوهای قشنگ و مهم و پر از نکته و جزئیات کشیدین و ما رو سهیم کردین.

    و خوشحالم برای خلق تمام تجربیاتی که به لطف خدا و با وساطتت دستان خدا و از جمله آموزگارانی مثل استاد عباسمنش در زندگی من رخ داد…

    .

    1-من خودم آرتیستم و برادرم موزیسین/ این مدل موزه‌های تعاملی بسیار بسیار ارزشمندند و اصلأ اگر سرچ کنید: «هنر تعاملی» ، به مقوله و دیدگاه و جریال فکری ای میرسید که شاید براتون جالب باشه/ برای من که خیلی با ارزشه این هنر‌های تعاملی و موزه‌های تعاملی.

    و کاملاً حرفهای شما رو قبول دارم و این تجربه‌ هایی که شکل میگیره واقعاً ارزشمنده . حتی در ایجاد علاقه و تقویت عزت نفس اقشار مختلف. مرسی برای یادآوری

    2- یادم اومد از شب های اول مهاجرتم، یک بار یادمه رفته بودم به یک محله‌ ی جدید و اولین شبی که در اون خونه خوابیدم جمعه شب بود. یعنی شروع آخر هفته ی اونها…

    ساعت های یازده شب به بعد صدای جاز اومد … خیلی نزدیک… و تا صبح قطع نشد.

    البته اصلا برام مزاحمتی نبود از بس که زیبا بود این موزیک ها – گرچه همشون همین سبک های راک اند رول و راک و جاز و اینا بود

    نیمه شب به خیال اینکه شاید همسایه صدای ضبطش رو زیاد کرده رفتم بیرون ببینم کیه

    دیدم تماماً جلوی خونه و تو کوچه شلوغه… درِ خونه بغلی هم باز بود.. و من دیدم اون جا کارگاه یک مجسمه ساز معروفه که آخر هفته ها کارگاهش رو در اختیار گروه های موزیک قرار داده که تا صبح بنوازند و گاهی تمرین کنند و اجرا… و پارتی بود… رفیقاشون اومده بودند، یک عالم هنرمند معروف و خفن در حال شعرخوانی و گپ و گفت و رقص و نوشیدن…

    تا منو دیدن، به عنوان همسایه جدید به من خوشامد گفتند و دعوتم کردند به مهمانی…

    و عذرخواهی کردند و گفتند ببخشید که ما آخر هفته ها همیشه بساطمون اینه… ولی سعی میکنیم ساعت چهار یا نهایتاً شش صبح تعطیلش کنیم و تو هم از الان تا همیشه ، هر آخر هفته دعوتی…

    خلاصه که من هم خوابالو، … مهمان شدم و از فاصله نزدیک کنسرت و اجرای خصوصی جاز رو تجربه کردم با صدای بلند.. و چه عجیب بود این تجربه ای که واقعاً تو ایران با این کیفیت و اینجوری نداشتمش

    خلاصه که الان این فیلمو دیدم یاد اون خاطرات لذتبخش افتادم

    (و من حتی متوجه شدم انقدررر روی فرکانس هام خوب کار کرده بودم که کل اون شهرک و محله، تماماً خونه ی آدم خفن ها و هنرمندای بزرگ اون شهره… و من چقدر از مصاحبت با تک تکشون چیزی یاد گرفتم و اصلأ زندگیم چند لِوِل تغییر کرد)

    3- در رابطه با این که یکجای فیلم گفتین ببین که جهان پذیرای چیزهای جدیده هم بگم آره واقعا فراوانی رو باید مدام به خودمون یاد آوری کنیم.

    همین الان که دارم اینا رو مینویسم، چشمم افتاد به دیوار اتاقم

    رفتم یک طرف از دیوار اتاقم رو رنگ مشکی زدم، تبدیلش کردم به تخته سیاه و با گچ روش چیزهایی مینویسم

    مثلاً این رو برای یادآوری نوشتم :

    جهان پر از فراوانیه و بخش عظیمی از این فراوانی مال منه

    4- چند وقت پیش داداشم با یک گروهی ساز زد و روی سِن رفت که از اون سرپرست گروه بی احترامی و بدی زیاد دید. طرف با اینکه استادی بود برای خودش و یک نوازنده حرفه‌ ای مثل برادرم باهاش ساز زده بود ولی بی حرمتی زیاد کرد.

    پری روز داداشم گفت که طرف دوباره ازش درخواست کرده تا باهاش برم اجرا، چیکار کنم… هنوز پولمو نداده و خیلی رفتارهای زشت با من داشته… / و من هم کمکش کردم تا جرأت پیدا کنه و بهش نه بگه… / و امروز صبح دیدم پیغام داده که چقدر حالم بهتره… حالا که حرفهامو بهش زدم و نه گفتم…

    بهش گفتم حالا که شهامت به خرج دادی و با اون آدمها خداحافظی کردی، ایشالا زندگی هزارتا خفن تر ازونها و آدمهای قدرشناس تری رو سر راهت قرار میده، مطمئن باش، جهان پر از فراوانیه و فکر نکن تو مونده ی اون آدم بودی، پس فکر نکن چیزی رو از دست دادی…

    و یادآوری کردم اون جمله ی زنده یاد استاد پرویز مشکاتیان رو که در یکی از مصاحبه هاش میگفت:

    هنرمند حرفه ای

    از یک جایی به بعد

    با کارهایی که نمیکند شناخته می‌شود

    (و نه فقط با کارهایی که میکند)

    .

    .

    5- این مورد چهارم رو ازین جهت نوشتم که تشکر کنم ازتون و بگم

    این که امروز تونستم انقدر محکم و با آزادگی به این موضوع عمل کنم و به برادرم هم یاد بدم تا با احساس کمبود به موقعیت ها نگاه نکنه و هر خاری و خفتی رو نپذیره، …اینو مدیون اعتقاد پیدا کردن به فراوانی ام…

    و واقعاً میبینم که یکی از تاثیرات درونی این باور، آزادگی و آزادمَنشی ست…

    یعنی برای من اعتقاد به فراوانی برابر است با آزادگی.

    این رسیدن به آزادگی، برای هنرمندان و البته در زندگی هرفردی، بسیار بسیار مهم و ارزشمنده

    که برای همتون آرزوش میکنم

    6- و من خیلی با جناب سعدی موافق نیستم که میگفت:

    «آزادگان تهی دستند»

    .

    .

    دوستتون دارم

    و سپاسگزارم

    خوب باشید همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهلا گلی گفته:
    مدت عضویت: 325 روز

    سلام بر استاد گرانقدر و عزیزم و مریم جون زیبا

    خداروشکر که دوباره تونستم یک فایل دیگه از این سفرنامه رو بببینم و لذت ببرم و یاد بگیرم

    وایییی من عاشق گیتارم اما هیچ علمی در موردش ندارم و دنبال این عشق رو نگرفتم ولی تو برنامه ام گذاشتمش و میخوام برم تو کارش

    خیلی ازتون ممنونم بابت این فایل زیبا

    خداروشکر چه موزه زیبایی

    استاد لحظه ای که گفتین بزار تنظیمش کنم و خودتون صدا در اوردین من فک کردم واقعا گیتار زدین خخخخ من کلیییی خندیدم و کلی لذت بردم از بامزه بازی های شما

    دقیقا مریم جون، چیزی ک توجه منم جلب کرد این بود ک با اینکه شما گفتین موزه ولی دیدم که همه و حتی استاد رفتین و گیتار برداشتین و اینکه داشتن اموزش میدادن و خیلی واقعا ایده توپی بوده به نظرم و حسابی جذب میکنه ادم رو، دقیقا عین تست پنیرا تو قسمت قبل

    حالا من دیده بودم تست غذا رو

    ولی این ک تو موزه بتونی به وسیله ها ک اینجاگیتار بود دست بزنی و تجربه اش کنی واقعا برای من جذاب بود و کیف کردم

    دیزاین موزه هام خیلی خاص و باحال بود

    چقد برای منم جالب بود این موضوع که چقدر زیبا و هماهنگ باهم گیتار زدن اهنگ خوندن و لذت بردن و عشقی که داشتن از اون تجربه میگرفتن رو، گسترش دادن و در حدی کارشون بیست بود ک مردم هم ایستاده بودن و داشتن فیلم میگرفتن خیلی برای من جذاب بود خدایا شکرت ک من این هماهنگی و هارمونی رو دیدم و لذت بردم و اینجا فقط عشق میتونه توضیح بده این هناهنگی رو به نظرم، عشق به کاری که داری انجامش میدی

    و یه چیز دیگه که توجه منو جلب کرد این بود که هر کسی با هر سنی میرفت و به گیتار ها یا پیانو دست میزد و حالا به هر سبکی که بلد بودن استفاده میکردن و ترسی نداشتن از خراب کردن اون وسیله و ازاد بودن و بدون ترس و واهمه ای میرفتن تجربه میکردن و حتی اون دختر بچه که پشت پیانو نشسته بود خیلی راحت داشت پیانو رو می دید و لذت می برد و مادرش هم این فضا رو بهش داد

    در صورتی ک من خیلی دیدم که شاید فضاش باشه بچه هم دوست داشته باشه ک بره و تجربه کنه پدر و مادر جلوش رو میگیرن و میگن زشته دست نزن خراب میکنی و از این جور حرفا

    خیلی این قسمتش برا من درس داشت که چقدر فضا میدن به بچه هاشون برای تجربه کردن اتفاقات جدید

    خیلی ازت ممنونم مریم بانو و به شدتت شما رو تحسین میکنم برای مهارتی که دارین واقعا فوق العاده فیلم برداری میکنین بی نهایت ممنونم

    واقعا لذت بردم، خیلی فوق العاده بودن خیلیی خدایاشکرت ک من اینهمه زیبایی ها رو دیدم شنیدم و سهیم شدم باهاشون

    خدایا شکرت

    دوستدارتون مهلا گلی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    کبری صباحی گفته:
    مدت عضویت: 1095 روز

    بنام خدای هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی نازنین

    وقتی که استاد گفتن که ما میخایم بریم یه زیر دریایی رو ببینم چون من هیچوقت داخل یه زیر دریایی رو ندیدم یاد جلسه 4قدم 4 که همین امروز هم گوش داده بودم افتادم که استاد میگفتن من خوشم از زندگی همه چی آرومه نمیاد ودوست دارن همه چیو تجربه کنن دوست دارن مدام خودشون و به چالش بکشن..

    دوست دارن پاتو دل ناشناخته هاشون بزارن وهرباریه مکان جدید یه تجربه ی جدید یه چیز جدیدو تجربه کنن..

    بارها این کارو ازمریم جون دیدم توی ضبط فیلمهاشون که وقتی آروی میاد توی تصویر برای چند لحظه روی جمله ی ln god we trust

    زوم میکنن وبعد ادامه فیلم ومیرن. من خیلی لذت میبرم واینجوری استنباط میکنم که مریم جون هرباربا زوم کردنش رو این جمله داره تسلیم بودن خودشو به خداوند اعلام میکنه وبه خداوند میگه که ما برای هرکاری به تو اعتماد داریم وتمام حسابمون رو خودته.. این چیزی بود که من هربار این احساس و میکنم نمیدونم نظر مریم جون خودش چیه..

    خیلی برام جالب بود وچقدرررررر زیبا وباشکوه بودن ساختمون های سربه فلک کشیده مخصوصا اون برج بلنده که یه کلید هم بالاش بود..

    وبرام جالب بود اون پسره که رفته بود واون بالا روی حروف انگلیسی نشسته بود. ما چندشب پیش رفتیم بیرون.. دقیقا اول شهرمون اسم داراب و همینجور زیبا نوشتن من از روز اولی که اینو دیدم کلی تحسین کردم وهربار که میبینم چقدر ذوقشو میکنم ومیگم چقدر زیبا شده که اول شهرها اومدن اسم شهرهارو نوشتن واقعا دم شهردار گرم.. وخلاصه دوس داشتم برم وبالای یکی از حروفش بشینم وعکس بگیرم.. اما همیشه اونجا شلوغه. ونمیشه اینکارو انجام بدم.. اما الان که این آقا پسرو دیدم خیلی ذوق کردم گفتم ببین رفته اون بالا نشسته کاری که من دوست دارم انجام بدم..

    ونکته ی جالب دیگه اون آقای محترمی که با خنده وروی خوش با شما برخورد کردن..

    وقتی که استاد رفتن وگیتار وبرداشتن من با خودم گفتم قسم میخورم که استاد حتی یه بار هم گیتار نزده اما دوست داره همه چیو تجربه کنه که استاد خودشون گفتن من حتی دست به گیتار هم نزدم.. چقدر خوبه استاد جان که دوست دارید همه چیو تجربه کنیدمنم کما بیش همینجوری هستم اما برای بعضی چیزا خیلی مقاومت دارم.

    ونکته ی جالب تر اون گروه نوازنده.. اون گروهی که اینطور هماهنگ دورهم جمع شده بودن وبه قول فائزه ی عزیز این هماهنگی ودرصلح بودن با خودشون مردم رو میخکوب کرده بود که با عشق بایستند واجراشونو تماشا کنن وهمه دوربین به دست ازشون فیلم بگیرن.. چقدر برام جالب بودن آدم هایی که هیچ شناخت قبلی از هم نداشتن وباهم غریبه بودن اما اینجا طوری باهم هماهنگن که انگار صد ساله باهم همتیمی هستن.. واقعا برام جالب بود همچین چیزایی توی ایران خیلی کم من میبینم اما توی خارج این درصلح بودن ها وهماهنگ بودن ها همه جا موج میزنه نه فقط اینجا..

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت اینکه هرروز داریم با دیدن این فایلها خودمون رو آپدیت میکنیم روی خودمون کار میکنیم ودرسهای آموزنده ای یاد میگیریم.. زیبایی هارو میبینیم جاهایی میریم بافرهنگ هایی آشنا میشیم که تاالان حتی تو خواب هم ندیده بودیم خدایا صدهزار مرتبه شکرت.. باوجود اینکه هنوز توی ایران هستیم اما به واسطه ی استاد عزیزمون جاهایی از اونور دنیا رو دیدیم وگشتیم که حتی همون خارجی ها خودشون هم ندیدن ونگشتن..

    استاد عزیزم بابت همه چی سپاسگزارم مریم جون عزیزم سپاسگزارم ازت..

    درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    سلام آقا محمد رضای عزیز

    درود و خیر فراوان بر شما

    آقا محمد رضا دیدین هدایت آخر کارو؟!

    دیدین چطوری هدایت میکنه؟

    خیلی ساده خیلی ساده

    جواب سوال چند دقیقه قبلمو بهم داد،

    خدارو صد هزار مرتبه شکر

    خیلی ممنونم از کامنت محبت آمیز شما

    خدارو شکر حس میکنم دیدم داره دید خدایی میشه

    یعنی دارم از زاویه دید خداوند به جهان به آدمها به موقعیت ها به شرایط نکته میکنم

    و چقدررررر دوست دارم که اینطور باشم

    چقدر دوست دارم خدایی باشم و سعی کنم حتی بخش کوچکی از صفات خداوند رو هم شده در وجودم ایجاد کنم

    سپاسگذارم از خواندن مهربان و از شما که محبت خداوند از طریق شما بر من جاری شد

    در پناه خودش باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    به نام الله بخشنده وبخشایشگر

    خدارو شکر که امروز خداوند هدایتم کرد به این صفحه به این قسمت که پر از حس خوبه

    این موزیک که اگر اشتباه نکنم مال گروه پینک فلوید باشه و در هر حال برام الهام بخش بود و گذاشتم که بخونه و دارم مینویسم

    از اونجایی که تمرکزم روی بحث رهبری و اهمیت کار تیمی هست اولین چیزی که به چشمم خورد اهمیت کار تیمی بود

    که وقتی مهارتت رو وارد یک تیم میکنی و با مهارت های دیگه ترکیب میکنی چه اتفاقات بزرگی رو میتونی رقم بزنی وقتی میتونی از مهارت های دیگه که توشون خوب نیستی کمک بگیری برای خلق آثار متفاوت برای انجام کار متفاوت تر

    و این که چقدر مهمه که هر تیمی یک رهبر داشته باشه یک رهبری آگاه و توانا در مهارت های رهبری تا بتونه افراد مناسب رو در جای درست خودش قرار بده و هدایتگر و انگیزه بخش تیمش باشه

    بتونه به اعزای تیمش اعتماد به نفس بده تا بتونن بهترین خودشون رو شکوفا کنن

    این اهمیت رهبری رو در همین فیلم تونستیم ببینیم که اگر همین بچه هایی که شاید فکر کنیم خوب بلد نبودن بزنن اگر یک رهبر آگاه داشتن که فقط به هر کسی مسئولیت خودشو میداد و بهش انگیزه میداد که میتونه کارشو به نحو احسنت انجام بده و باعث میشد که شکوفا بشه اون خلاقیت درون اون بچه. از همین تیم ما میتونستیم صدایی هماهنگ تر ودلنشین تر رو ببینیم و صد البته که آموزش ها باید ادامه داشته باشه تا مهارت ها بهتر بشه ئ در نهایت بهره وری بیشتر بشه

    ولی من این روهم دارم از استاد یاد میگیرم که خداوند میتونه اون افراد رو آماده کنه نمیخواد من زور بزنم من کافیه از انگیزه دادن بهشون از آزاد گذاشتن تو مسئولیت هاشون لذت ببرم

    با این حال برای خود من به شخصه بسیار تحسین برانگیز بود که با اینکه رهبری نداشتن اما باز هم تونستن صدایی تقریبا هماهنگ و دلنشین تولید کنن

    ازادی که توی این فضا ایجاد شده بود برام خیلی تحسین برانگیز بود که این از یه فکر بزرگ میومد یعنی یه شخص یک مسئولی که باورهای مناسب داشته وخیالش راحت بوده و نگرانی چندانی نداشته اومده این فضای ازاد رو ایجاد کرده و اجازه داده و باور داشته که افرادی که خودشون به مهارتهاشون اعتماد داشته باشن میان و میرن سراغ ابزار مورد علاقه و شروع میکنه به استفاده از اون

    و اینکه مریم خانوم عزیز توضیحی که دادین گفتین این داستان این سبک راک یه روزی علایق یک نفری بوده و چون باورهای خوبی در مورد علاقه و مسیر مورد علاقش داشته باعث شده که همچیمن آثار و ثروتی خلق بشه

    برای همین بریم سراغ مسیر عشقو علاقمون و باورهامون رو هم در این مورد درست کنیم و نتایج خوبی میگیریم

    خدارو شکر خودم به خاطر تلاشی که برای خودشناسی خودم انجام دادم و سعی کردم صدای درونم رو بشنوم سوالات خوب از خودم بپرسم و دوره های استاد چقدرررر به این خودشناسی من کمک کرد باعث شد که بیشتر به درونم پی ببرم و دیگه برگی درون باد نباشم که هرچی رو دیدم حوس کنم برم انجام بدم یا فکر کنم که اون کار فقط برای من ثروت ایجاد میکنه

    و برای اینکه این باور در من ایجاد بشه هر روز دارم الگوهایی رو میبینم که تو هرررر شغلی آدم موفق داریم آدم فقیر هم داریم

    هر روز دارم میبینم که تو هر موضوعی بی نهایت فرصت هست و واقعا بی نهایت ایده هست که میشه اجرایی کرد و ازش ثروت ساخت بی نهایت ایده واقعا

    هر چقدر که سعی کنیم عوامل بیرونی رو بی تاثیر کنیم در موفقیت کاری ومالیمون و بگیم به خودمون که موفقیت من تو تمام زمینه ها فقط بر میگرده به باورهای من و نه هیچ عامل بیرونی دیگه ای و اینو برای ذهن خودمون منطقی کنیم

    باعث میشه که احساس لیاقتمون در مورد تواناییهامون در مورد مسیر مورد علاقمون در مورد ایده هایی که تو ذهنمون داریم حتی اگر تا به حال کسی انجامش نداده باشه بیشتر بشه و وقتی با این احساس لیاقت و این باور حرکت میکنیم و تو مسیر مورد علاقمون حرفه ای تر میشیم نتایج برای ما هم رقم میخوره و میبینم که خداوند در هر مسیری که حرکت کنیم عاشقانه به ما کمک میکنه و به بی نهایت طریق ثروت و نعمت رو وارد زندگیمون میکنه

    و باید باورش کنیم که اون وهابه اون بی دلیل و بیعوض میبخشه برای اون فرقی نمیکنه که تو به چی علاقه داری و اصلا تو چیزی جدا از اون نیستی اون چیزی که در درون تو داره میجوشه خواسته ی اونه که میخواد از طریق تو تجلی پیدا کنه

    و اون چیزیه که تورو غرق احساس خوب میکنه اون چیزیه که حتی اگر بابتش پولی هم بهت پرداخت نشه تو حاضری انجامش بدی

    حالا اگر الگو دیده باشی که تو اون میسر کسی موفق شده باشه که خیلی میتونه بهت کمک کنه

    اما اگر الگویی هم ندیده باشی میتونی جور دیگه ای از زاویه های دیگه خواستتو برای خودت منطقی کنی و حرکت کنی و لذذذذذذذذت ببری ثروت هم میاد خوشبختی هم میاد سلامتی هم میاد شهرت محبوبیت هرچی بخوای و باورش کنی میاد

    خداروشکر که قبل از این که برم سر تمریناتم تو دوره ثروت هدایت شدم توسط خداوندم تا این قسمت رو ببینم و لذت ببرم خدارو شکر

    ممنونم بابت مریم خانوم مهربون که اینقدر با عشق فیلم برداری کردن و این آرشیو ارزشمند رو ترتیب دادن

    ——————————————————————————————–

    وای خدای من قربون هدایتت

    من فکر کردم این آهنگ مال گروه پینک فلویده و به خیال خودم پلی لیستشو گذاشتم بخونه بعد که تموم شدم و این آهنگ این فایل پلی نشد توی اون آهنگ ها

    بعد یه هو دلم گفت بنویس آهنگ خارجی قدیمی

    اولین آهنگی که اومد همین آهنگ بود ؟؟؟؟؟؟؟؟ خدارو شکر هتل کالیفرنیا از گروه ایگلز که من یادم نبود اصلا و خداوند اینطوری داره هدایت میکنه و جواب سوالات رو میده خدایا ازت ممنونم عزیز دلم

    باید بیشتر بهش اعتماد کنم به خدا باید بیشتر بهش بگم هدایتم کنه و گیر ندم و اجازه بدم هدایتم کنه خدایا شکرت

    و چون هنوز کامنتم ثبت نشده بود اومدم در ادامه نوشتم خدایا شکرت

    ما در حال هدایت هستیم هدایت میشی هدایت میشیم فقط به خواستت توجه کن و یه فرکانس در موردش ارسال کن و رهاش کن مطمئن باش میاد جواب میاد راه حل میاد خواستت میاد خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1310 روز

      به نام هدایت الله

      سلام خدمت دوست هم فرکانسی خوبم علی جان دوست توحیدی و ارزشمند و فعال سایت

      از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان انرژی خوبت رو من از نوشتن شما می‌توانم حس کنم ولذت ببرم

      آنقدر خوب بودی پسر که کامنت خوبی برای رد پا برای خودت به جا گذاشتی امیدوارم همیشه بدرخشید و بهترین نتایج را در زندگی خود داشته باشید

      در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    لیلا داودپور گفته:
    مدت عضویت: 1807 روز

    درود به شما عزیزانم

    واقعاً به فکر فرو رفتم وقتی دیدم که نوجوان ها چقدر راحت و آزادانه جلو می روند و خودشون و استعداد و یا علاقه اشون رو بدون ترس از قضاوت شدن نشون می دهند.

    یا حتی فضایی که برای استفاده از ابزارهای موسیقی در اختیار قرار داده شده بدون اینکه ترس از خراب شدن و یا از بین رفتن اونها رو داشته باشند و فکر کنند ممکنه کسی بلد نباشه و با استفاده ی نادرست آسیب به ابزار موسیقی بزنه و این از احساس فراوانی و اینکه همیشه می شه همه چیز رو از نو خرید و یا درست کرد و اتفاقی نمی افته که آدم بخواد ازش بترسه و خودش و دیگران رو از یک لذتی محروم بکنه.

    وقتی با خودم مقایسه می کنم همیشه ترس از دست زدن به هر وسیله ای که جدید بود داشتم که از کودکی من ناشی می شه. و همیشه دست نزدن به چیزهای مختلف و آرام و مودب بودن فضیلت محسوب می شد و الان می بینم که واقعاً در تمام ابعاد وجودم و باورهام باید تغییر ایجاد کنم و به لطف خدا و هدایت الهی در دوره ی 12 قدم هستم و ظرف دو ماه درآمدم رو از صفر به 5 تومان و بعد به 7.5 میلیون تومان رسوندم که صاحب کارم متعجب شده بود.

    و الان خیلی خوشحالم که می تونم تغییر کنم و دنیا و خدا رو خیلی زیباتر می بینم و لذت می برم. و این رو هدایت خدا و دست خداوند از طریق آموزش استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربان می دونم.

    پاینده و سربلند و شاد باشید عزیزانم. ️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ملیحه مهارتی گفته:
    مدت عضویت: 725 روز

    به نام خداوند گوش نوازترین آهنگ ها

    سلام به مریم جانم و استاد عزیزم و همه ی دوستان هم سفر در این سری از فایل ها

    خیلی هیجان انگیزه که یه بار دیگه میخوایم باهم بریم سمت داون تاون کلیولند و زیبایی هاش رو اینبار با جزئیات بیشتری ببینیم.

    اولین موردی که در موزه ی Rock نظر من رو جلب کرد فضای مشارکتی و ایجاد حس تجربه ی نواختن با اون آلات موسیقی بود نه اینکه صرفا از پشت شیشه ها آدما بخوان تماشاچی ش باشن.

    یه نکته ی مثبت دیگه در فضاهای این جنسی اینه که آدما میتونن فارق از اینکه چقدر در نواختن سازهای موسیقی مهارت دارن خودشون رو به چالش بکشن و با به دست گرفتن اون سازها حسشون کنن و در فضای نواختنش قرار بگیرن و خدا میدونه چند نفر به همین روش تونستن استعداد خودشون رو در زمینه ی نواختن موسیقی کشف کنن و وارد مسیر علائقشون بشن.

    حتی یه عده همونطور که دیدیم گام رو فراتر میگذارن و وارد چالشی از جنس نواختن موسیقی در یک گروه میشن که در عین حال که داره مهارت برقراری ارتباط با آدمهایی که تا حالا ندیدنشون رو بالاتر میبرن ، انجام یه کار گروهی رو هم تمرین میکنن و قدرت انعطاف پذیری خودشون رو در مواجهه با شرایطی که از قبل براش آمادگی نداشتن میسنجن.

    این هم دقیقا یه نشانه از عزت نفس بالای این افراده و اینکه چقدر با خودشون در صلح و پذیرش هستن.

    خدا رو شکر برای همه ی این فرصت های بی نظیر که در کشوری مثل کشور آمریکا در دسترس همه ی مردم قرار داره.

    در پناه الله یکتا باشیم همگی :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 976 روز

    قسمت 46

    به نام خدای بخشنده مهربان

    قسمت خدا از سلیقه های متنوع وارزش های متنوع حمایت میکنه

    باید عشقتو ارزشمندی واقعیمونو درک کنی

    مثلا لوازم خونه یخچال ماشین لباسشویی گاز بخاری هر کدوم ارزش خودشون خلق میکنن ومن به همهشون نیاز دارم وعاشقشونم هستم

    مثلا میری بازار همه شغلی میبینی شیرینی فروش بستنی فروش کافه رستوران فرش فروش ماشین فروش فروشگاه

    همه دارن ارزش خلق میکنن وهیچ تفاوتی ندارن وهمه ارزشمندن وباید سعی کنن کارشونو با عشق و با کیفیت بالا انجام بدن

    من به خاطر فیلمایی که دیده بودم یا حرفه بقیه دکتری مهندسی بعضی کارها برام ارزشمند بودن ولی حالا عاشق همه ادماام

    من گاهی بایه رستوران رفتن چنان زوق میکنم یا شاید با یه عذای خونگی خیلی متفاوته

    و دوس دارم کاملتر بشم

    من یه باور دیگم دارم اینکه دوس دارم استقلال داشته باشم وابسته کسی چیزی نباشم

    دوس دارم از درون ارزش خلق

    کنم مدتی اموزش تحصیل کنار ولی رویای خلق ارزش شعله ای همیشه روشنک با اینکه همواره در رفاه هستم وانقد نعمت هست که من از گشنگی نمیرم یا انقد نعمت هست که با اینا خوشبگزرونم

    واقعا گاهی باورهام هنوز برای خودمم عجیبم مثلا با یه سوپ با یه کال جوش انقد زوق میکنم نمیخام ادا نیس واقعا طعمشون برام جادویی یا شاید یه کوکو یا سنادویج باشه ولی در کل خیلی سفره هام معمولی ولی جادوییه نمیدونم چجور بگم

    فک کنم به خاطر عشقی به خدا رب مهربونه کع بهش وصلم انقد لدت میبرم

    حرف اصلیمون چی بود

    نیاز به استقلال دارم

    با خانواده خیلی اوکیم ولی دوس دارم با تنهایم اوکی باشم

    مثلا نیازهام تامینه ولی دوس دارم خودم جدا ازادی مالی داشته باشم

    دوس دارم قلبن مولد باشم وصل باشم به ربم وتوی هدایت باشم

    این حالا استقلال چه ربطی به تنوع علایق داره

    من همواره سپاسگزار خدامم از این جهانه متنوعش

    من دوس دارم همینجور که هر که علاقه خودشو ادامه داده مهمارت خودشو داره منم علاقه ام فعلا روی طراحی ومیخام توش مهارت داشته باشم با توکل بر خدا همواره عاشق حامیمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      علیرضا گفته:
      مدت عضویت: 2626 روز

      سلام زهرا خانم عزیز

      کامنتت حس خوبی ازش گرفتم انشالله در هر کاری که هستی بدرخشید و مهارتت رو هرروز بیشتر و بیشتر کنی و به مدار بالاتر برسی و همین که تصمیم گرفتی خودت مولد باشی خیلی عالیه

      ی سوال میخواستم بپرسم کال جوش غذای سنتی کدوم شهره؟

      در پناه خداوند یکتا باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهرا محمد خانی گفته:
        مدت عضویت: 976 روز

        سلام علیرضای عزیز

        ممنون شما هم موفق باشید

        تو ایران باید خیلی جاها درست کنن معروفه که

        ولی دقیق نمیدونم ولی ما اهل قم هستیم واینجا خیلی معروفه بیشتر ها هستند که میشناسن غذایی قدیمی ولی هنوزم ساده کاربردی خخخ

        با کشک و پیاز داغ نعنا داغ هست وگردو وخیلی خوشمزه مقویه دیگه اگه نخوردید باید امتحان کنید حالا برای توضیح کاملترش بزنید کله جوش یا کال جوش کاملترشو بیاره قدمتشو در میاره باید یه بارم که شده امتحانش کنید

        مرسی که با اطمینان خیالمو راحت میکنید میگی این عطش برای خلق ارزش خدا خودش بقیشم اجبت میکنن ممنون از این ایمانت وفرکانس خوبت

        دوباره قانونو برام مرور کردی کارتو با تکامل حس خوب انجام بده کیفشو ببر بقیشم پای خودش هدایتت میکنه

        ممنون بابت دونه دونه هدایت هات

        و ممنون که حرف خدا شدی بهم که زهرا خیالت تخت من هستمممم

        زندگی تون در پناه رب

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      علیرضا گفته:
      مدت عضویت: 2626 روز

      سلام زهرا خانم عزیز

      کامنتت حس خوبی ازش گرفتم انشالله در هر کاری که هستی بدرخشید و مهارتت رو هرروز بیشتر و بیشتر کنی و به مدار بالاتر برسی و همین که تصمیم گرفتی خودت مولد باشی خیلی عالیه چون وقتی عاشق کارتت باشی و خدمت کنی بصورت طبیعی ثروت خودش میدوه دنبالت

      ی سوال میخواستم بپرسم کال جوش غذای سنتی کدوم شهره؟

      در پناه خداوند یکتا باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    حسام گفته:
    مدت عضویت: 1961 روز

    چقدر این زندگی قشنگ شده

    چقد این زندگی لذت بخش شده

    هرگز فک نمیکردم زندگیم تا این حد دوس داشتنی و زیبا بشه

    استاد و دوستان سلام

    این گفتگوی ذهنی من بود تا قبل از اینکه بیام و بنویسم

    و اشک توی چشمام جمع شده بود

    آخه من الان هدایت شدم ب شمال و شهر گرگان و ی سفر لذت بخش خونوادگی رو دارم تجربه میکنم

    جاتون خیلی خالیه

    با خودم فک میکردم چ فرکانسی فرستادم ک الان شمال هستم و توی وسط ی مهمونی لذت بخش طایفه ای هستم

    فک کردم

    گفتم ی دلیلش میتونه دیدن هر روزه سریال سفرنامه باشه و لذت بردن ازش

    ی دلیلش میتونه سپاسگزاری هر روزه باشه توی دفترم بابت نعمتهایی ک دارم ک وقتی سعی کردم تک تک اونها رو بشمرم نزدیک 70 مورد شد تازه من خیلی موارد رو فاکتور گرفتم

    مثلا از لوازم عالی آشپزخونم فقط 3 مورد رو نوشتم

    بعد گفتم آخه من کاری نکردم و خدا در جوابم گفت منم چیز زیادی ازت نخواستم فقط گفتم حالت خوب باشه و شکرگزاری کن

    گفتم آخه خدا جون ب همین سادگی

    یعنی من ی فیلم ببینم و لذت ببرم و سپاسگزاری کنم هدایت میشم

    خدا گفت آره

    سفرمون

    و رفتن به ب داون تاون کلیولند

    و نکته هایی ک باعث شد لذت این اتفاق دو چندان بشه

    1 -مورد اول اینکه وقتی داستان راک اند رول و بوجود اومدن این سبک از موسیقی رو متوجه شدیم

    فهمیدیم جهان ما داره با روی باز داره به همه سلیقه ها و ایده ها و افکار و علایق و کسب و کارا و ایده ها خوش آمد میگه و هر حرکتی میکنیم برای اینکه یک ارزشی رو ب جهان اضافه کنیم

    و هر چیزی رو ک ما بهش، علاقه داریم می تونه جهان ما رو رشد بده

    یعنی اصلا نیازی نیس ک ما دنبال این بریم ک بفهمیم ک چ کاری هست ک خاص هست ک ما انجام بدیم

    فقط باید دنبال علایقمون و اجرای اون باشیم و اگ درباره علایقمون باورای درستی بسازیم قطعا جواب میده

    2-مورد دوم تفاوتی بود ک این موزه با سایر موزه ها داشت

    مثلا موزه لوبر اشیای قیمتی رو گذاشته توی ویترین برای بازدیدکنندگان ک لذت ببرن

    اما این موزه اومده بود یه فضاهای ساده ای رو طراحی کرده بود ک بتونی این موزه و اشیاعش رو تجربه کنی و اشیاع رو لمس کنی و حتی ازش استفاده کنی و احساستو با اون اشیاع به بالترین لذت برسونی ،

    مثلا من عاشق ماشین های آفرود هستم

    عاشق یعنی دیوانه محض

    کسی هستم ک شاید هر روز با ماشینم خوش و بش میکنم و باهاش صحبت میکنم و قهوه میخورم

    و میشورمش (ماشینم ساینا هستش)

    حالا فرض کنیم ک

    منکه عاشق تویوتا لندکروز GXR-V8 هشت سیلند هستم

    ی مکانی باشه ک من بتونم از نزدیک عشقمو ببینم و لمسش کنم و حتی بتونم باهاش ی دور کوچیک توی همون محوطه موزه یا هر جایی ک بشه ی دور باهاش بزنم .(این آرزوی منه)

    و حالا اینکه من میتونم اون تجربه زیبا رو با دستهام لمس کنم واقعا برای من دیوانه کنندس ، بهترین سورپرایزه ، اوج لذت بردنه

    برا همین این موزه اومده بود اون احساس بی نظیر رو به اونایی ک عاشق نواختن موسیقی داشتن رو داده بود

    موسیقی بعنوان یک زبان مشترک چقد قشنگ آدما رو جم کرده بود دور هم

    آدمایی رو ک تا چن دقیقه پیش همو نمیشناختن و اونجا با هم اینقدر هم احساس شده بودن

    دقیقا مثالشو توی گروههای آفرودی میشه زد ک ی سری آدمهایی مثل من عاشق آفرود و جنگل و کمپ و آتیش و بزن و برقصن و میبینیم ک آدمایی میرن و چن روز توی دل طبیعت با هم بهترین لحظات زندگیشون رو تجربه میکنن در صورتی که تا یک ساعت قبل حرکت اصلا همو نمیشناختن

    توی اون موزه هم همین اتفاق برای اون گروه موسیقی افتاد

    بچه ها راج ب عشق خودم

    لندکروز 2023 با اون‌ چشمهای عقاب وار و جذابش ، مجهز به یک موتور قدرتمند 5.7 لیتری V8 (هشت سیلندر و 10 سرعته اتومات ) هستش که 409 اسب بخار قدرت تولید می‌کنه ک بقول ما ماشین بازا اگ شما نیش گاز، رو بگیرین هر جاده ای رو میخوره و خوراکش تپه و کوه و جنگل و جاهایی که ماشینهای دیگه حتی فکر رفتن ب اونجا رو هم نمیتونن بکنن (اون هیولایی برا خودش .)

    استاد شایسته عزیز

    دوستان و استاد عزیز

    سپاسگزارم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1523 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم جانم

    خدایاشکرت برای دیدن این قسمت از سفرنامه بهشتی

    این شعر زیبااا به عزیزدلم الهام شد و من می‌نویسم که رد پا بمونه

    چشم دل باز کن که جان بینی

    آن‌چه نادیدنی‌ست آن بینی

    گر به اقلیم عشق روی آری

    همه آفاق گل‌سِتان بینی

    بر همه اهل آن زمین به مراد

    گردش دور آسمان بینی

    آن‌چه بینی، دلت همان خواهد

    وآن‌چه خواهد دلت، همان بینی…

    دل هر ذره را که بشکافی

    آفتابیش در میان بینی

    هر چه داری اگر به عشق دهی

    کافرم گر جُویِ زیان بینی

    جان گدازی اگر به آتش عشق

    عشق را کیمیای جان بینی

    از مضیق جهات درگذری

    وسعت ملک لامکان بینی

    آن‌چه نشنیده گوش، آن شنوی

    وآن‌چه نادیده چشم، آن بینی

    تا به جایی رساندت که یکی

    از جهان و جهانیان بینی

    با یکی عشق ورز از دل و جان

    تا به عین‌الیقین عیان بینی

    که: یکی هست و هیچ نیست جز او

    وحده لا اله الا هو

    خدایا من تسلیمممم محض تو هستم

    تو خودت برام بچین تو بچینید زیباتر وعالی تر میچینی

    وظیفه من اینکه فقط فقط ذهنمو کنترل کنم و تو منو هدایت کنی به مسیر رسیدن خواسته هام و اهدافم

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: