سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۶ - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)

304 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ثریا آرامیان گفته:
    مدت عضویت: 1502 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد و مریم دوست داشتنی که انقدر زیبایی برای ما به اشتراک میزارید

    چقدر خوشم میاد از این فرهنگی که بهمون کامل توضیح میدید که ما با این کشور و فرهنگ خوبشون آشنا بشیم

    چقدر همه چی اینجا عالیست

    من هر روز میگم خدایا منو به سمت بهترینها هدایت کن و هر روز یه فایل از بهترینهای آمریکا

    که ازطریق دستانش مریم بانو می‌زاره سر راهم

    چقدر این نوع موسیقی را دوست دارم

    البته من کلا موسیقی به این سبک را دوست دارم و لذت میبرم

    چقدر صدای مریم بانو را دوست دارم

    چون عزت نفس و ارزشمندی را درش میبینم

    خدایا شکرت بخاطر وجود استاد

    خدایا شکرت بخاطر وجود مریم بانو

    خدایا شکرت بابت خانواده ی صمیمی که اینجا جمع شدن وچه لذتی می بریم دوز هم

    خدایا شکرت بابت این همه زیبایی و لذت و فراوانی

    خدایا شکرت که منو به این سایت و انسان هایی

    که از عشق لبریز هستند هدایت کردی

    خدایا عاشقتم و سپاس بابت همه چیز

    از خدا برای همه آرامش ،سلامتی،ثروت و عشق بی نهایت می‌خواهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    محمد حسن اصغری گفته:
    مدت عضویت: 1679 روز

    سلام و درود

    صبحت مریم عزیز درباره جهان و احترام به علایق و سلیقه های مختلف چقدر زیبا بود

    داشتم فکر میکردم که اول کار چند ا ساز بیشتر نبوده

    ولی الان چی؟

    در آینده جطور؟

    در هر زمانی یک نفر با اعتماد به نفس پیدا شده و برای خودش یک سازی رو نواخته

    بعدا افراد دیگه هم دنباله رو اون شخص شدند و بتعث شده که اون ساز جهانی بشه

    یعنی اعتماد به نفس و خود ارزشمندی بالا

    آهنگ هتل کالیفرنیا هم لذت بخش بود

    این آهنگ یکی از مورد علاقه های من و بشدت دوستش دارم

    خداروشکر بابتاین همه زیبایی و هاهنگی که وجود داره و ازش کلی لذت بردم

    الهی شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    کبری صباحی گفته:
    مدت عضویت: 1116 روز

    بنام خدای هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی نازنین

    وقتی که استاد گفتن که ما میخایم بریم یه زیر دریایی رو ببینم چون من هیچوقت داخل یه زیر دریایی رو ندیدم یاد جلسه 4قدم 4 که همین امروز هم گوش داده بودم افتادم که استاد میگفتن من خوشم از زندگی همه چی آرومه نمیاد ودوست دارن همه چیو تجربه کنن دوست دارن مدام خودشون و به چالش بکشن..

    دوست دارن پاتو دل ناشناخته هاشون بزارن وهرباریه مکان جدید یه تجربه ی جدید یه چیز جدیدو تجربه کنن..

    بارها این کارو ازمریم جون دیدم توی ضبط فیلمهاشون که وقتی آروی میاد توی تصویر برای چند لحظه روی جمله ی ln god we trust

    زوم میکنن وبعد ادامه فیلم ومیرن. من خیلی لذت میبرم واینجوری استنباط میکنم که مریم جون هرباربا زوم کردنش رو این جمله داره تسلیم بودن خودشو به خداوند اعلام میکنه وبه خداوند میگه که ما برای هرکاری به تو اعتماد داریم وتمام حسابمون رو خودته.. این چیزی بود که من هربار این احساس و میکنم نمیدونم نظر مریم جون خودش چیه..

    خیلی برام جالب بود وچقدرررررر زیبا وباشکوه بودن ساختمون های سربه فلک کشیده مخصوصا اون برج بلنده که یه کلید هم بالاش بود..

    وبرام جالب بود اون پسره که رفته بود واون بالا روی حروف انگلیسی نشسته بود. ما چندشب پیش رفتیم بیرون.. دقیقا اول شهرمون اسم داراب و همینجور زیبا نوشتن من از روز اولی که اینو دیدم کلی تحسین کردم وهربار که میبینم چقدر ذوقشو میکنم ومیگم چقدر زیبا شده که اول شهرها اومدن اسم شهرهارو نوشتن واقعا دم شهردار گرم.. وخلاصه دوس داشتم برم وبالای یکی از حروفش بشینم وعکس بگیرم.. اما همیشه اونجا شلوغه. ونمیشه اینکارو انجام بدم.. اما الان که این آقا پسرو دیدم خیلی ذوق کردم گفتم ببین رفته اون بالا نشسته کاری که من دوست دارم انجام بدم..

    ونکته ی جالب دیگه اون آقای محترمی که با خنده وروی خوش با شما برخورد کردن..

    وقتی که استاد رفتن وگیتار وبرداشتن من با خودم گفتم قسم میخورم که استاد حتی یه بار هم گیتار نزده اما دوست داره همه چیو تجربه کنه که استاد خودشون گفتن من حتی دست به گیتار هم نزدم.. چقدر خوبه استاد جان که دوست دارید همه چیو تجربه کنیدمنم کما بیش همینجوری هستم اما برای بعضی چیزا خیلی مقاومت دارم.

    ونکته ی جالب تر اون گروه نوازنده.. اون گروهی که اینطور هماهنگ دورهم جمع شده بودن وبه قول فائزه ی عزیز این هماهنگی ودرصلح بودن با خودشون مردم رو میخکوب کرده بود که با عشق بایستند واجراشونو تماشا کنن وهمه دوربین به دست ازشون فیلم بگیرن.. چقدر برام جالب بودن آدم هایی که هیچ شناخت قبلی از هم نداشتن وباهم غریبه بودن اما اینجا طوری باهم هماهنگن که انگار صد ساله باهم همتیمی هستن.. واقعا برام جالب بود همچین چیزایی توی ایران خیلی کم من میبینم اما توی خارج این درصلح بودن ها وهماهنگ بودن ها همه جا موج میزنه نه فقط اینجا..

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت اینکه هرروز داریم با دیدن این فایلها خودمون رو آپدیت میکنیم روی خودمون کار میکنیم ودرسهای آموزنده ای یاد میگیریم.. زیبایی هارو میبینیم جاهایی میریم بافرهنگ هایی آشنا میشیم که تاالان حتی تو خواب هم ندیده بودیم خدایا صدهزار مرتبه شکرت.. باوجود اینکه هنوز توی ایران هستیم اما به واسطه ی استاد عزیزمون جاهایی از اونور دنیا رو دیدیم وگشتیم که حتی همون خارجی ها خودشون هم ندیدن ونگشتن..

    استاد عزیزم بابت همه چی سپاسگزارم مریم جون عزیزم سپاسگزارم ازت..

    درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 639 روز

    in god we trust

    با هدایت خدا قدم میزاریم در مسیر

    به به اسمان چه زیباست

    و اسمان بالای برج اماده بارش نعمت هاست

    چه ساختمان بلند و باشکوهی، خدایا شکرت

    دم سازنده و مالکش گرم، نماد ثروت هست.

    ثروت هم نشانه توحید هست. خداروشکر

    چه انسان های گلی لذت میبرم.

    چه گیتار قشنگی و استاد این حس شوخ شما عالیه

    جالبه تو موزه میان تمرین میکنن و همه شور و شوق دارن

    و منم که اینجا کودک درونم فعال شد

    اینکه این وسایل را لمس میکنی و اینکه ازادی

    بری بخونی خیلی خوبه.

    خدا چه صدای زیبا و اهنگ قشنگی رو با هم هماهنگ تمرین میکنن، دمشون گرم

    کسایی رو که نمیشناسی یهو با تو هماهنگ میشن و این داستان زندگی منه. لذت بردم و قانون رو یادم اومد

    On a dark desert highway

    Cool wind in my hair

    Warm smell of colitis

    Rising up through the air

    Up ahead in the distance

    I saw a shimmering light

    My head grew heavy, and my sight grew dim

    I had to stop for the night

    There she stood in the doorway

    I heard the mission bell

    And I was thinking to myself

    This could be Heaven or this could be Hell

    Then she lit up a candle

    And she showed me the

    There were voices down the corridor

    I thought I heard them say

    Welcome to the Hotel California

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سعیده حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 2294 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به استاد جان و مریم خانوم عزیز

    امروز این فایل چقدر نشون داد آدم اگه باورهای مناسب و خوبی داشته و باور اینکه همیشه در زمان مناسب در مکان مناسب هست رو واقعا در خودش ایجاد کنه ،هدایت میشه به همین باورها

    این بچه ها چقدر راحت و اسون دور هم جمع شدن و اهنگ زدن ، چقدر اعتماد بنفس داشتن که بدون مقدمه و تعارف و اصرار دیگران رفتن و هنرشان رو به اجرا گذاشتن

    ما تو ایران میریم عروسی ی نفر اونقدر قشنگ میرقصه اما اعتماد بنفس خیلی ضعیفه که نمیتونه تو جمع برقصه با اینکه ممکنه خیلی حرفه ای بلد باشه رقص رو اما این جوونا ممکن بود حتی در مرحله مبتدی باشن اما همشون با اعتماد بنفس رفتن و هرکس هرچی بلد بود رو انجام داد

    اینکه آدمهایی که برا تماشا اومده بودن چقد محترم بودن چقدر به هنر بچه ها احترام گذاشتن و کسی تیکه ننداخت چیزی نگف که حالشون رو بد کنه

    چقدر عادت های خوب در فرهنگ های متفاوت زیاده که میشه یاد گرفت

    واقعا از ته دلم خداروشکر میکنم که هدایت شدم‌ به شناخت قوانین جهان و امیدوارم هرروز بهتراز قبل درکشون کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سهند گفته:
    مدت عضویت: 638 روز

    درود و عشق بر سلاطین…

    به به چقدر زیبا بود این قسمت…

    این قسمت مخصوص کسایی بود که رسالتشون یا عشقشون هنر موسیقی هست…

    به قول کارتون روح ماها قبل از اینکه بخوایم بیاییم روی زمین انتخاب میکنیم که ایکیگایمون چی باشه

    یا همون رسالتمون که با دیدنش چراغمون روشن شه…

    پسر بعضی ها که توی موسیقی از شدت عشقی که بهش دارن غرق میشن داخلش و شروع میکنن نواختن و میرن توی عمق خلسه و بیت و ها نوت ها رو از ابعاد بالا میکشن میارن پایین و میناوزن و با سازشون عشق رو جاری میکنند…

    خوشبحال کسایی که هنرمند هستند توی زمینه موسیقی…

    حالا شایدسی من توی زندگی های بعدیم رفتم سر موسیقی…

    ولی الان توی این زندگیم هر چی هم تلاش کردم برم سمت موسیقی جفت و جور نشد…

    فهمیدم که رسالت من چیز دیگه است..

    و الان خدارو صد هزار مرتبه شکر به وسیله استاد و نشانه هایی که از قبل گرفتم

    رسالتمو پیدا کردم و الان پنج روزه که به صورت جدی پا در مسیرش گذاشتم و روز پانصدم روز برداشت از این رسالت است…

    خدارو صد هزار مرتبه شکر که الگوی اصلی رو پیدا کردم و زدم بر زخم زندگیم و الان پنج روزه واقعا حوش حالم و در حال برداشتن قدم اولم هسم…

    توکل بر خدا ادامه میدیم و میرسیم بهش…

    دوستارتون سهند…

    شما دوستانی هم که کامنتمو میخونین هم اگر دوست داشتین زیر کامنتم پاسخ بدین که رسالتتون روی زمین چیه ؟!

    (:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمد امین گفته:
    مدت عضویت: 2524 روز

    با سلام استاد عزیز

    سرنوشت دست منه نیاز ندارم بترسم از اشتباه کردن من تصمیم گیرنده هستم من خالق هستم من خودم رو نابود میکنم من خودم رو بالا میکشم همه چیز خودم هستم خدایی بیرون از من وجود نداره – من هم بهشتم هم جهنم

    ما خود خدا هستیم خدایی بیرون از ما نیست – ما تصمیم گیرنده هستیم

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مهناز ذوالفقاری گفته:
    مدت عضویت: 1859 روز

    به نام الله🌼

    اشیا به صدا درآمدند ‌و سرود آزادی من نیز هم…

    رد پای غبار آنچه را که دیگر نبود را تکان دادیم من و‌تو…و خدا بود که می نگریست.

    زندگی بر زندگی قفل شد و من بر زندگی و زندگی بر من…خدا لبخندی زد.

    من خودم را می زییم ،من زمینم را می زییم…دستم بر دستم فرود آمد و ترانه شکوهت نواخته شد آرام آرام…تکیه به تکیه ایستاده ام.

    قاضیان در خواب و من بیدار…لحظه را میبلعم…این منم استوار بر جهانم.🌺🌺

    سپاسگزارم بانو جان و استاد عزیز🙂🌹🌸🌺☘️🌼

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1585 روز

    به نام خداوندی ک ب شدت کافیست😍

    سلام خدمت عزیزانم

    اول بایدبگم ک من دیوونه این فایلهای سفربه دورآمریکاشدم وازاینهمه سرسبزی وقشنگی نعت های زیبا ازفراوانی وتکنولوژی عشق وصمیمیت ویک زنگ بودن چنان لذت میبرم ک انگارهمشو تجربه کردم

    ودرمورد راک من عاشق راکم و این گروهی ک به صورت الهی و الهامی تشکیل شد واین آهنگ زیبا والهامی رونواخت نشون از هماهنگی افرادباهم میده ک تودل ترسشون رفتن و به سمت علاقشون رفتن هرکدوم و هرچی بهشون گفته شدو عمل کردن بدون توجه به حرف ونگاه دیگران وهرنفرازدیگری انگیزه گرفت والگوبرداری کرد ودرنهایت با هم به هماهنگی رسیدن واین موسیقی زیبا رو آفریدن ووقطعا وقتی خودشون این موسیقی رو یکبار دیگ ببینن شگفت زده میشن

    خدا شکرت

    استادعزیزم وخانم شایسته گلم سپاسگزارم ک مارو درلحظه با اتفاقات به این زیبایی والهی روحی تازه میبخشین😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1331 روز

    به نام هدایت الله

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان خوبم

    خدا را شکر می‌کنم فایل سفر به دور آمریکا یکی از لذت بخش‌ترین و جذاب‌ترین فایل برای باور فراوانی و زیبایی‌ها و قشنگی‌ها است که می‌شود پیدا کرد و دید و سپاسگزار خداوند بود و از زحمات استاد و خانم شایسته از این همه تصاویر زیبا ممنونم

    چقدر زیبا استایل استاد وقتی گیتار می‌زد و انرژی گرفتم وقتی داشت با گیتار اون رو تمرین می‌کرد و چه موزه‌های خوبی رو به تصاویر کشید خانم شایسته که نوجوانانی که از سازها استفاده می‌کردند

    به قول خانم شایسته موسیقی یک گفتگوی است که ارتباط برقرار می‌کند با آدم‌ها

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند باشید انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: