سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۶ - صفحه 4

304 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد جلالی افخم گفته:
    مدت عضویت: 2304 روز

    سلام به استاد عزیزم ،خانم شایسته و دوستان گلم

    چقدر خوبه وقتی خدایی میشی و پا تو مسیر خدا میذاری همون مسیری که دوست دارم تا همیشه تو اون باشم و ازش لذت ببرم ،مسیر کسانی که خدا به اونا نعمت داد. چه آرامشی پیدا کردم امروز ،ارامشم از دیروز بیشتر شده و هر لحظه که به قول یکی از دوستان تو این کعبه (سایت)دارم طواف میکنم حس خوبم داره بیشتر و بیشتر میشه

    و چه راحتر شدم با خودم ،چه باورهایی که هر روز محدود بودنشون تو زندگیم داره کمرنگ تر میشه ، دیگه ترسی از اینده ندارم ،دیگه غمی از گذشته ندارم و چه زیبا داره میشه زندگی من با همراه بودن با خدا و شناخت خودم و خدای خودم و جهانی که قوانین ثابتش رو دارم از دستانی پر مهری چون استاد عباس منش دریافت میکنم

    من یواش یواش معنی زندگی رو دارم با شما ها میچشم

    و یه خبر خوب من امروز متولد شدم و تولدم رو به خودم تبریک میگم آره متولد شدم با دریافت آگاهی های جلسه قرآنی قدم اول متولد شدم و آرامش درونم رو پر کرد و فهمیدم زندگی چقدر میتونه برام عالی باشه اگه هر روز و هر لحظه ی خودم رو به اجرای توحید در عمل بذارم و در کل سعی کنم احساس خوب =اتفاقات خوب رو تو زندگیم تجربه کنم

    چه نکته خوبی داشت این سفر نامه که فهمیدم چطور میشه در همه ی لحظات تمرکز رو روی نکات مثبت هر مسئله ای گذاشت و با ادامه دادن این روند ظرفت رو بزرگتر کنی برای دریافت هر اونچه که در مسیر خدا میتونه بهت احساس خوب داشتن رو هدیه بده ، از دیدن مناظر زیبای طبیعت،از هم کلام شدن با پیر مرد غریبه خنده رو و یا دیدن افرادی که هیچ آشنایی با هم نداشتن اما میان و کاری میکنن که اون همه آدم رو به داشتن حس خوب دعوت میکنن

    واقعا چه زیبا شده دنیا برام با این حال و حس

    و ممنونم از شما دستان زیبا

    در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    حمید قالیجاری گفته:
    مدت عضویت: 3600 روز

    سلام به استاد گرامی خانم شایسته و دوستان گلم در این خانواده فوقالعاده

    اولین آگاهی که در این ویدیو منو به خودش جلب کرد ریتم هماهنگی بودش که این چند نوجوان که از جاهای مختلف و دیدگاههای مختلف اومده بودن داشتن..من کار گروهی زیاد انجام دادم و هماهنگ کردن گروه خیلی سخته و همیشه در حین اجرا ه به مشکل بر میخوردیم حالا تو هر زمینه ای که میخاد باشه تو موسیقی رعایت این نظم وهماهنگی به شدت مشکله ولی ما میبینیم که این چند نوجوان به راحتی اون انجام میدن و اصلا من احساس نکردم که آماتور هستن..واین نشان از اعتماد به نفسی میده که از دوران کودکی خانواده به اونا منتقل کردن و نکته آخر که خیلی بانمک و جالب بود برام اون نوجوان بودش که فکر کنم سنش از هشون پایین تر بودش و یه ساز خیلی کوچیک دستش بود و خیلی ریلکس کارشو انجام میداد? و آدم احساس میکنه سالهاست که اینکارو انجام داده

    در آخر تشکر و خسته نباشید میگم به خانم شایسته برای تهیه این سفرنامه فوق العاده..خداروشکر

    پیروز و موفق باشید

    با آرزوی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      علی ربیعی گفته:
      مدت عضویت: 2302 روز

      احسنت براین قلم روان شما دوست عزیزم

      من تا چند وقت پیش مقاومت داشتم واسه کامنت گذاشتن،و میگفتم باید ۸تما یه ۰یز پیچیده،طولانی و عالی بنویسم که همه بچه ها واستاد لایک کنن،اما به این نتیجه رسیدم که به ندای الله در درون دقت کنم و از خودم اثر به جا بذارم،احساس خوبی داشته باشم و به دیگران ( کائنات) عشق بی شرط بورزم و انرژی خداوند را در خودم جاری کنم

      قبلا فک میکردم اگاهی هرچی پیچیده تر و مرحله به مرحله دستورالعملی تر بهتر،و کامنتام پدر خودم و خوانندرو در می اورد،اما الان خیلی روان و ساده تر ،موجز و بجا مینویسم و میگم وساده تر گرفتم و اگاهی هاهم برایم ساده تر بعمل میان اما اون موقعا کلی زور میزدم واسه بیان و تبیینش ،اخرش اینقد میپیچوندمش که که دو روز بعد ح فشم یادم میرفت

      این کامنت بخاطر تحسین زیبایی و سادگی کامنت شما بود،که این اگاهی هاهم بهم گفته شد و دراصل برای خودم بقیه شو نوشتم،امیدولرم بدرد دوستان هم بخودرد

      اینکه خوندن کامنت بچه ها یه جرقه ای تو ذهنم برنه که ابعاد درونیمو بهتر بشناسم و روشون کارکنم و از لحاظ معنوی رشد کنم ،واقعا از بزرگترین نعمات الهیست

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حسین عباسی اقدم گفته:
    مدت عضویت: 2655 روز

    یعنی یکی از بهترین قسمت هایی از امریکا گردی هست برای من این قسمت واقعا عالی بود استاد و خانم شایسته واقعا عالی بود ، آهنگی که بچه ها میخوندن اصلا به هیچ عنوان معنیشو متوجه نشدم ولی انرژی که از این آهنگ گرفتم از شدت حال خوب گریم گرفت بخدا ، خیلی خیلی خیلی ممنونم که آهنگ اصلیشو گذاشتین انتهای تصاویر واقعا عالی بود نمیدونم چی بگم . اگه قادر هستید متن آهنگ و اسمش رو بفرمایید دانلود کنیم و بدونم چی میشه معنیش فقط هرگز ترکم نکن رو فهمیدم حال کردم باهاش چندین باره گوشش میدم . ببخشید سلام هم یادم رفت …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    میثم مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3090 روز

    باز هم زیبایی و جذابیت و لذت بردن

    دیدن این موزه و هدایت شدن دوباره به اینجا و تجربه متفاوتی که با تمامی موزه هایی که وجود داره جای شکرگزاری داره .خدایا هزاران بار شکرت که که در این موزه هر کسی میتونه اون ساز مورد علاقه خودش رو بزنه و در عین حال که داره از ساز زدن مورد علاقه خودش لذت می بره هماهنگ با جهان اطراف پیش بره و باعث بشه که یک هماهنگی بین تمامی سازها پیش بیاد و بشه یه کار زیبا و جذاب.

    خدایا شکرت که این همه ظرفیت و پتانسیل در این مکان هست که هر کسی بدون اینکه ترس به خودش راه بده یا از این بترسه که ساز خودش رو بد بزنه داره کار خودشو میکنه .

    خدایا شکرت که این قانون رو دوباره یادآوری میکنه که تو کاری که عشق و علاقته اون رو انجام بده بدون هیچ ترس و قضاوتی قطعا هدایت تو از طرف خداوند انجام میشه که در بهترین جاها و شرایط و موقعیت قرار بگیری.

    در جایی که ما هستیم انسان های زیادی هستند که منتظرند ما را قضاوت کنند ما باید و باید تمرکزمون روی توانایی های خودمون باشه قطعا با این تمرکز بر این توانایی می توانیم هم توانایی های خودمون رو فعال کنیم و هم میتونیم جذابیت های زیادی را خلق کنیم .

    همگی این دوستان در استدیو دارند کار خودشون رو انجام میدند بدون اینکه صدای اطرافیان رو بشوند دارند کار خودشون رو میکنند.پس در سکوت به کار خودت ادامه بده و کار خودت رو بکن به دیگران و حواشی هرگز توجه نکن ببین چه چیزی خلق میکنی و این واقعا به دنبال خودش همه چیز رو به وجود میاد .

    خدا رو شکر از این همه زیبایی و خلق و ثبت این همه زیبایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    behzad kargar گفته:
    مدت عضویت: 2399 روز

    با سلام

    واقعا و بی ریا یک فضایی رو حس کردم که سرشار از انرژی مثبت و مملو از حس دوستی بود ، منصفانه بخوایم نظر بدیم هماهنگی میان چند نفر که شاید همدیگه رو نشناسن شاید یه مقدار مشکل باشه و این نوع هماهنگی واقعا دلی بی ریا و ذهنی باز و احساسی زیبا میخواد که هیچگونه پیش قضاوتی درباره هم نوع نداشته باشیم . بسیار لذت بخش بود با تشکر از بانو شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    حمید جاوید گفته:
    مدت عضویت: 3295 روز

    با سلام به همگی

    امروز تو استوری واتس اپ این متن رو گذاشتم

    In GOD I trust

    و جالب اینکه بازم هم مداری و هدایت خدا باعث میشه هر گس فراخور درخواستش نشونه ببینه و امروز منم با زوم کردن خانم شایسته روی این عبارت پیام خدا رو گرفتم (:

    ممنون خانم شایسته به خاطر اینکه در لحظه به ندای قلبت گوش میدیو عمل میکنی

    اخه بر خلاف جریان مخالفی که در مقابل تصمیمم وجود داره، دارم با توجه به نشونه ها حرکت میکنم و زندگیم رو اونجوری که میخوام میسازم

    ولی چرا ک ن!!!!!!

    ترسم دارم، ترس ک ن، یجور حسی که اهل ایمان دارن. یعنی شاید دارن!!!!؟؟؟

    اینکه با وجود اینکه نمیبینن اما حرکت میکنن. با وجود اینکه علنا اون نتیجه نهایی نیست، کسی نیومده بهت رودر رو قول بده. اما این ایمان که منو هل میده، در کنار همه نجوی ها و میگه ببین نشونه ها هر بار دارن پربارتر میشن، پس ادامه بده

    رفقا میدونین چیو اینروزها بهتر درک کردم؟؟!!!

    فرق بین نجوی شیطان با حرفایی که برنامه ریزی ذهنم داره هی از رو تجربیات سالیان قبل بهم میزنه و همه اینا با ندای ارامش بخش قلبم (:

    یعنی تو هر موضوعی اول برنامه ریزی ذهنم طبق عادت هاش میاد نتیجه گیری میکنه که اینجا مثلا با کمی شانس میشه، اینجا نمیشه، اینجا اینجوری و اونجوری

    بعد اینها در هر صورت شیطان میان با نجوی هاش این آب رو گل الود تر میکنه تا ماهی بگیره

    یعنی حالا شاید در مورد من اینجوری بیشتر نمود پیدا میکنه اما این نجوی در هر صورت میاد تردید رو وارد معرکه میکنه

    و جالبه با هر تصمیمی خودش رو اونور قضیه میذاره و میگه بیا اینور /:

    یعنی اگر بخوام یجا ی کاری رو در راستای اهدافم انجام بدم میگه نرو که الکی وقتت رو تلف میکنه.

    بعد اگر بطور مثال نرم باز میاد میگه بیا اگه میرفتی موفق میشدیا. چرا نرفتی

    و این جای خوشحالی داره که دارم بهتر از قبل اینارو از هم تفکیک میکنم چون بهم کمک میکنه خوبی رو از بدی تبیین کنم (:

    واس همینه این روزا خیلی بیشتر دارم به مفهوم اعتماد به خدا فکر میکنم که مثلا منی که این تصمیم رو دارم چ چیزی به نفعمه.

    بعضی وقتا اون باورهای قدیمی میاد و میگه ببین نکنه اینکار رو انجام بدی ب صلاحت نباشه و بیا فکر کن بببین خدا چی برات میخواد

    بعد یکم این موضوع منو مشغول میکنه و دوباره با یاداوری اگاهی های دوره راهنمای عملی به خودم میگن ن بابا کار خدا فقط تایید خواسته های منه و هر چیزی رو ک بخوام خدا من رو ب اون سمت میبره.

    کلا نمد هولا و هولا

    و اصلا برای من تصمیمی نمیگیره که این راه برام بهتره یا اون راه……

    اون فقط میبینه من چیرو میخوام و بهترین حالتش رو هر بار با توجه به مدارم فراهم میکنه ک سریع تر و راحت تر و پر بازده تر به خواستم برسم.

    یبار قبلا گفتم ایمان به غیب یا همون اعتماد به خدا سه کلمش اما معناش به اندازه ی اقیانوسه که عمقش و وسعتش بی نهایته و اگر بتونیم تو هر جنبه ای از زندگیمون ذره ای به این اقیانوس وصل بشیم دیگه ظرف انرژی وجودیمون نشتی نخواهد داشت.

    شاد باشید (:

    خداوند برای من کافی ست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  7. -
    امیرحسین فصیحی گفته:
    مدت عضویت: 2221 روز

    باسلام .

    اول از همه تشکر میکنم بابت به تصویر کشیدن زیبایی هایی که الله یکتا برامون قرار داده و …

    یک پیشنهاد داشتم براتون و اون این هست که اگر امکانش بود فایلهای سفر در آپارات بارگزاری کنید لطفا ، چون حجم مصرفی اینترنت از آپارات برای خیلی از ارائه دهنده های اینترنت در ایران نیم بها و حتی یک چهارم حجم مصرفی لحاظ میشه و اینطوری دوستان می تونند از این مهم استفاده کنند و ویدیو های سفر با بالاترین کیفیت و با کمترین هزینه دانلود و استفاده کنند .

    سپاسگزارم .

    موفق باشید .۱۱۰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    احسون گفته:
    مدت عضویت: 2974 روز

    سلام به همه ?

    وقتی گفتین کلیولند خب بحاطر اینکه یکی از دوستام ابتدای ورودش به آمریکا رفته بود به شهر کلیولند و دانشگاه اونجا موضوع برام جالب شد .

    شهر کلیولند برام از قبل یکی از شهرهای معروف بود چون توی اخبار ورزشی اسم تیم معروف بسکتبالشون (کلیولند کاوالیرز) رو زیاد می شنیدم که لبرون جمیز افسانه ای تا همین پارسال تو تیمشون می درخشید .

    ولی وقتی یادم میاد اون فرد هیچوقت از کلیولند راضی نبود تو دوران دانشجوییش و دائم می نالید از اون شهر و دوست داشت به شهر دیگه ای بره که در نهایت هم به شهر دیگه ای رفت .

    ? وقتی به تصاویر نگاه می کنم می بینم واقعا فرق داره که چه کسی و با چه دیدگاهی و تجربیات و خاطراتی از یک موضوع حرف می زنه و به قضیه نگاه می کنه .

    یا شاید واقعا فرق داشته باشه که فردی برای زندگی دانشجویی و با حداقل امکانات در یک شهر زندگی می کنه یا اینکه با فراغ بال و ثروت مناسب در اونجاهست و یا اینکه فقط سفری به اونجا داشته .

    خلاصه اینکه بخاطر اون سالها و تجربه ی اون دوست شهر کلیولند هم حسابی از چشم من افتاده بود و شهر زیاد جالبی نبود که چیز خاصی نداره وگرنه فردی که توش زندگی کرده ازش راضی نبود.

    اما شاید واقعا همه چی به این بستگی داره که تو چه نوع فعالیتی توی اون شهر داری و اینکه چقدر می تونی زندگی خوبی اونجا داشته باشی و نوع تجربیاتی که بسته به تفکرت و شرایطت از جایی داری می تونی روی دیدگاه کلیت از اونجا اثر بذاره .

    یکی خاطرات خوبی داره و میگه جای فوق العاده ای بود و اون یکی میگه اصلا بدردنخور بود. جالبه واقعا.

    ? خیلی برام قشنگ بود که استاد بدون اینکه خجالت بکشه یا نگران این باشه که الان دیگران چی میگن و چی فکر می کنن راجع به من ، به این نجواهای ذهنی بی محلی می کرد ؛ بدون اینکه اصلا بلد باشه این گیتار الکتریکی چطور کار می کنه ولی باهاش ور می رفت . واقعا خیلی مهمه که بجایی برسی که تا این حد که اصلا و ابدا نیاد تو ذهنت و برات مهم نباشه که تمسخرت می کنن یا چی فکر کنن و چی میگن و این خود آزادی و رهایی از نجواهای ذهن و از حرف و نظر مردمه.(البته اونجاهم این فرهنگ هست که کسی تمسخر نکنه به این راحتیا)

    ? نقطه دیگه اینکه این جهان در مقابل هر ایده جدیدی که ما داشته باشیم پذیراست و جا باز می کنه براش. همین سبک راک ان رول یه نمونشه که طرفدارای خودش رو داره.

    ? از بعضی آهنگ ها و گروه های راک و متال که آهنگ های خشن می زنن خوشم نمیاد ولی حالا دیگه به این درجه رسیدم که این دیدگاه منه و خب اونها حق دارن دیدگاه خودشون رو داشته باشن و لذت ببرن و دنیا رو همین تنوع هاش و تفاوت هاش جای جالبی برای زندگی کرده وگرنه جذابیتی نداشت.

    ? نوع موزه هم که واقعا جالب بود و می شد هرچیزی رو عملی امتحان کرد.

    برای منی که معماری خوندم و پروژه ی دوتا از طرح هام تو دانشگاه طراحی موزه و خانه موسیقی بوده خیلی جالب بود که ببینم می تونه موزه ای باشه که توش فرد فقط بازدید کننده نیست بلکه می تونه اون رو کامل تجربه کنه با تمام حواس دیگش . می تونه لمس کنه ، پلی کنه ، بشنوه ، حس کنه ، عطر اون فضا و اون دستگاه ها و ابزار رو استشمام کنه و حس مکان رو با تمام وجودش احساس کنه.

    ? اون آهنگ معروف “هتل کالیفرنیا” گروه ایگلز هم که یکی از معروف ترین آهنگ هاست که بمحض شروعش ذوق کردم که این آهنگه و خب چنین آهنگ معروفی رو خیلیا اونجا نواختنش رو تمرین کردن قبلا و حالا می تونن کنار هم یک تجربه مشترک و حرفی برای گفتن و نزدیک شدن به هم داشته باشن.

    ? نکته دیگه اینکه این خارجی ها واقعا خب همین چنین فضاهایی دارن که کار تیمی و تعامل با یکدیگر رو خوب و زود یاد می گیرن در حالی که چنین فضاهایی در ایران خیلی کم هستن و برای همین اکثرا تو کار تیمی و گروهی ضعف دارند .

    ? دیگه اینکه خود موسیقی که همیشه یک آهنگ آدم هایی که تو فرکانس اون آهنگ هستن و علاقه مندان اون سبک رو به هم نزدیک می کنه .

    ? هربار فایل های بیشتری از سفرنامه می بینم علاقم بیشتر میشه که زبانم رو بهتر کنم .

    ?سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  9. -
    مصطفی دکلان گفته:
    مدت عضویت: 3919 روز

    با سلام و درود به استاد عباس منش عزیز

    قسمت آخر که با این موزیک فوق العاده خاطره انگیز پیوست داده شده برای من همانند مرور خاطره ها و دست نوشته های خودم بوده که با یکی از نکته های استاد که هر از چندگاهی باید نوع باورهای خوبی که با تکرار آن آن حس زیبا را مرور کنیم و سوهان کشیده شود دقیقا به این حالت در ذهنم نواخته شد و فوق العاده لذت برده ام و حتی یه ندایی به من مسیر بعدی را نشان داد.

    سپاس از استاد و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: