سفر به دور آمریکا | قسمت ۴۶ - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

304 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زمرد آبی گفته:
    مدت عضویت: 2433 روز

    سلام

    چقدر جالب بود??

    موزه موسیقی??اونم نه فقط نگاه کنی بروهر سازی رو دوست داری بردار وبزن??

    حالا غلط غلوط هم اشکال نداره?لذت ساز زدن ببر??تازه خودشون آموزش هم میدن

    ??

    حالا من از این منظر هم نگاش کردم

    خدا ما رو فرستاده که از این دنیا لذت ببریم

    نگفته فقط تماشا کنیم

    گفته خودتون خلق کنید

    اجازه داده ما هم یه ساز برداریم وبرای زندگیمون شروع به نواختن کنیم

    اوم ولی اگه صدای سازه بد وخشن مشکل اینه که ما هنوز استفاده از اون ساز یاد نگرفتیم

    حالا قانون حاکم برجهان هستی رو داریم یاد می گیریم(یعنی آموزش ساز)

    حالا هر کی هر سازی که مورد علاقه خودشه بره برداره و طبق قانون شروع به نواختن کنه????

    اوووم صداش بهتر شددد نهههه???

    همینجور تمرین کنیم زیباتر و زیباتر هم میشه این موسیقی زندگیمون?????

    وبعد که یه گروه بدون هماهنگی دور هم جمع شدند ویه آهنگ زیبا رو نواختن??

    طبق قانون همفرکانسا هم بهم می رسند وحالا هرکس با وسیله موسیقی خودش شروع به نواختن می کنه وباهم موسیقی دلنشینی رو به جهان هستی هدیه می دن??

    چه ایده جالبی که یه سبک موسیقی خاص اومده همچین موزهای رو درست کرده که افرادی زیادی مشتاق به بازدید از موزشون هستند(با ایده ساده هم میشه ثروت ساخت?)(البته ایدش ساده بود ولی تجهیزات وساختمان وغیره هم نشونهپول زیادی می خواسته که نشونه فروانی وثروته)

    ومردمی که هر روز میان واز این موزه دیدن می کنند(فروانی وثروت)

    چه ساختمونهای شیکی میسازن??

    وای آسمون خراشه چقدر بزرگ بووود??

    دور پل هوایشون شیشه داشت چقدر جالب بود واسه امنیت بچه ها??

    ابرهای سفید وآسمون آبیش که مثل همیشه گویای یه هوای پاک که آدم دلش می خواد فقط نفس بکشه??

    استاد صحنه ای که از پله برقی بالا میری وآهنگ پخش میشه خیلی زیباست??

    و بری من تداعی بالا رفتن وپیشرفتون بود ??

    حس خوبی داشت دیدن این صحنه??

    خانم شایسته عزیزم و استاد گرانقدرم ممنونم????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1707 روز

    ب نام الله مهربان و هدایتگر به سمت زیبایی شادی سلامتی ثروت

    سلام ب استاد و مریم عزیز در این بهشت سرسبزی درختان زیبا و خوش رنگ چقد این ار وی دیدنش لذت بخش واقعن و نشان دهنده فراوانی

    چقد این شهر تمیز و زیباست چقد اسمون صاف زیباست چقد لباس ست استاد زیباس چقد داخل این مجوعه زیباس چقد این محیط موزه تمیز و زیباس چقد انرژی شادی هست چقد زیبا که همو قضاوت نمیکنن در این کشور چقد نگاه مریم عزیز زیبا بود و چقد نکا خوبی گفتن

    موزیک شادی مسری هستن و به سرعت در حالت شاد بودن میشه با همه ارتباط خوب گرفت چون جهان کلن به سمت شادی هست و شادی یعنی سلامتی ثروت ارامش حال خوب ونتایج خوب و هدایت به بهترین ها

    احساس خوب مساوی اتفاغای خوووووووب

    =اگر دنبال علایقمون برویم و باورهایم درست بسازیم حتمن به نتیجه خوب خواهیم رسید

    سپاسگذارم برای این فایل زیبا

    آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب هدایت الله دارم براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    علی ربیعی گفته:
    مدت عضویت: 2306 روز

    سلام

    یه نکته جالب که واقعا نمود قانون الهی جذب است

    این هست که حدودا یه ماهی هست که ما از بعد از اینکه تو کنسرت یکی از خوانندگان کشور شرکت کردیم،من به شدت به درامز و گیتار ( الکتریک و بیس) علاقمند شدم و از قضا ( هدایت الهی)

    دوست دوستمون تو کار موسیقی از اب دراومد و قراره یکی از دوستانش که درامر بین المللی هست رو بریم پیشش و یاد بگیرم و ….

    حالا نکته خفن ،من تو پیج یکی ،اتفاقی یکی از اهنگای خارجی قدیمی قشنگی که بچه بودم دوسش داشتم رو شنیدم و با نرم افزار دیتکتور رفتم پیداش کردم و تو اون سایته کلی اهنگ دیگه بود با کلی سایت دیگه،من گفتم ما که تا ابنجا اومدیم ،اسم راک اند رول هم شنیده بودم گفتم برم ببینم چجوریه و همینطوری یه گروه رو انتخاب کردم و گوش دادم و دیدم بابا این همون اهنگاییکه من کلی دوستشون داشتم،مثلا هروقت تو فیلمای امریکایی میدیدم کلی ذوق میکردم و فهمیدم اسمش راک ان رول هست و کلی علاقمند شدم به این سبک که وقتی رفتم سراغ درام و گیتار تو این سبک هم فعالیت کنم تازه برای مهاجرت هم خوبه که تو این سبکم مهارت داشته باشم،چون کلی پرطرفداره

    ?????????????????

    حالا قرار بود چند روز دیگه من کلاسارو شروع کنم،

    که امشب این قسمت سفرنامه دقیقا دست گذاشت روی راک ان رول و من الان دارم دیوانه میشم

    ?????????????????

    فقط خواستم یه مصداق بیارم که قانون جذب چقدر عالی کارمیکند و براتون باور پذیر بشه که وقتی روخودتون کار میکنید و یه یه خواسته ای دارید،وقتی هنوز کاری نکردید و دارید اماده میشید و تحقیق اینترنتی حتی میکنید،نشانه ها و هدایتها برای اسان شدن شما برای اسانی میاد،فق، رو خودتون کارکنید،به خدا ایمان داشته باشید و روی باخوردهای احساسی حساب کنید

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    آیسان ب گفته:
    مدت عضویت: 2143 روز

    به نام خدای یکی یدونه خودم

    حدود چند ماهی میشه که تو سایت نظری نذاشتم . همین الانم ذهنم مقاومت میکرد و میگفت خیلی وقتت گرفته میشه و از این حرفا

    ولی خودمو ملزم کردم که حتما تشکر کنم به خاطر حس خوبی که در حین مشاهده این فایل بهم دست داد

    خدا رو صد هزار مرتبه شکر که منو به این مسیر هدایت کرد . هرچند که لغزش هام کم نیست ولی بازم بر میگردم به مسیری که باید باشم توش .. کم وقت تلف نمیکنم و کم با خودم لج نمیکنم ولی خدا رو شکر که خودش هوامو داره و من دیر یا زود دوباره به مسیر درست برمیگردم … به روش های مختلف یا با لایو های استاد یا با فایل های سفر نامه که از اول شروع کردم و تماشاشون میکنم و ..

    خلاصه که این مسیر فوق العاده برام مفید بوده و من با تموم وجودم سپاسگذارم

    انقدر حرف دارم که نمیدونم از کجا شروع کنم .

    اولین بار که تو لایو استاد تونستم شرکت کنم چشمام پر اشک شوق شد چون که خودم گوشی ندارم و یجورایی بعید میدیدم که مامانم وقتی استاد لایو میذاره بهم بگه

    و یجورایی برام آرزو شده بود . چون هم مامانم مخالفه که من توی این مسیر باشم هم بابام !

    ولی در کمال تعجب اونشب مامانم از بابام پرسیده بود و بعد هم از اون اجازه گرفته بود و گوشیو آورد داد به من! لایو روز سیزده به در بود .لایو شماره 13 که الان رو سایته .

    مثل اینکه دنیا رو به من داده باشن اشک شوق میریختم و می خندیدم .. من تا خود روز سیزده به در از وقتی که مدرسه ها تعطیل شده بود یعنی از اوایل اسفند ! عاطل و باطل می گشتم و نه درس می خوندم نه از زندگی لذت می بردم .. هیچی هیچی ! مثل اینکه هیچ هدفی نداشتم زندگی برام بی معنی شده بود !

    و شاید باورتون نشه من با اون فایل لایو دوباره به معنای واقعی به زندگی برگشتم حرف های استاد روم خیلی تاثیر گذاشت .

    من از فرداش شروع کردم درباره ی خواسته هام نوشتم .. و با منطق خودمو راضی کردم که حتما باید درس بخونم با عشق .. حتی فقط یه ساعت

    باید علمم رو بالا ببرم تا به کمال برسم ..

    هی به خودم حرفای استاد رو یادآوری می کنم که جهان داره آدما رو غربال میکنه و بعد از این شرایط همه چیز تغییر میکنه

    همین الان که داشتم این دیدگاه رو می نوشتم بابام اومد و بهم هشدار داد که این چه کاریه دارم میکنم . متاسفانه شدیدا مخالفه ! ولی من هی به خودم یادآوری میکنم که بزرگترین نتایج از تضاد ها به وجود میان و بابام هیچ تقصیری نداره اون فقط یکی از دستای خداست که نتیجه ارتعاش خودم رو بهم برمیگردونه .

    من با تموم وجودم دوستش دارم وبهش احترام میذارم به خاطر همه مهر ومحبتی که نسبت بهم داره و عاشقانه دوست داره منو به مسیری بکشه که به عقده ء خودش ،دخترش موفق بشه …

    گاهی وقت ها منم یادم میره که باید دست از قضاوت کردن بردارم و مسئولیت تمام زندگیم رو بپذیرم

    این فایل علاقه ام به خوندن و نوازندگی رو بهم یادآوری کرد . چه قدر دوست داشتم منم اونجا بودم مریم جون و براتون پیانو می نواختم …این سفر نامه خواسته های قبلی ای که من داشتم رو مدام بهم یادآوری میکنه و همچنین خواسته های زیبای جدید درونم به وجود میاره . بینهایت ازتون سپاسگذارم.

    کمترین تاثیری که دیدن فایل ها روم میذاره حس خوبیه که به من دست میده و هربار که یه قسمت دیگه نگاه میکنم انگار که هی بهم یادآوری میشه که وظیفه من خوب نگه داشتن حسمه و من باید با حس خوب سپاسگذار نعمت های پروردگارم باشم و به این شیوه باعث زیباتر شدن زندگیم بشم.

    چه قدر این نوازندگان جوان زیبا می نواختن با این که بی نقص نبود خیلی حس بهتری از اصل آهنگ بهم داد …چه قدر هر کدوم با لذت و با عشق داشتن ساز هاشون رو می نواختن . و من چه قدر از صدای پسری که داشت میخوند لذت بردم …

    به عنوان حرف های آخرم تو این فایل

    با تمام وجودم ازتون سپاسگذارم به خاطر این بستر زیبایی که به وجود آوردید . خدامیدونه که این فایل های سفرنامه چقد رو زندگی من تاثیر گذاشته و چه تاثیر های بزرگی تو آیندم داره .

    ممنونم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زهره نجفی گفته:
      مدت عضویت: 1962 روز

      آیسان عزیز و دوست داشتی چقدر لذت بردم از نوشتت چقدر لذت بردم از اینکه معلوم میده تو حرفات که یه دختر کم سن و سال هستی که مدرسه میری ولی چقدر درک بالایی بردی از جهان هستی من واقعا لذت بردم از عشقت از احترامی که برای عقاید پدر و مادرت قائلی چقدر زیبا گفتی که تضاد هان که باعث میشن مسیر درست رو پیدا کنی چقدر زیبا گفتی که عاشق پدرمم و میدونم که اون دستان خداوند که نتیجه ارتعاش خودت بوده

      برات آرزوی سعادت و بهترین ها و زیبایی های جهان هستی رو دارم ❤️ امیدوارم من تو این مسیر بمونم و بتونم موفقیتای تک تک افرادی و که با هم هم مسیر هستیم و ببینم و لذت ببرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    گیسو گفته:
    مدت عضویت: 2537 روز

    وای خدای من

    چه آگاهی یهو به من رسید با دیدن این فایل

    من برای یک دوره در زندگی ام مدرس بودم، اما روش جدیدی رو اتخاذ کرده بودم به نام اموزش مشارکتی.

    خودم تو مدرسه و دانشگاه دیده بودم چقدر خسته کننده است که یکی که خیلی مهارت داره بیاد فقط حرف بزنه و بره، و تو همین طور نگاه کنی و مجبور بشی همون روشی که اون میگه رو دنبال کنی، حتی اگه اون معلم اصلا برنده جایزه نوبل باشه هم، باز خسته کننده است و انگار ذهن سرباز می زنه که بپذیره

    بعد چکار می کردم؟

    شاگردها رو گروه می کردم و مثلا می گفتم ما امروز درباره ساختار چشم (مثال می زنم) می خواهیم حرف بزنیم شما یک گروه بشید درباره اش تحقیق کنید و یک تایمی می دادم تا مثلا با لپ تاپ من یا گوشی هاشون تحقیق کنند با هم صحبت کنند و در اخر نتیجه رو با هم بررسی می کردیم

    باورتون نمیشه هیچ کس خسته نمیشد

    چرا؟

    چون تو فرایند یادگیری خودش کنشگر بود نه فقط یک بیننده محض و ساکت که بهش بگن حرف نزن فقط گوش کن ببین من علامه دهرم برات سخنرانی کنم، خودش تجربه می کرد با دیگران شریک می شد، حرف می زد و عمل می کرد

    و دقیقا استاد عباس منش هم همین کار رو با ما می کنه یعنی نمیاد بگه من اینطوری ثروتمند شدم اقا بیا پا جای پای من بزار و مثلا برو ملک بخر یا برو تو بورس یا برو کارمند شو یا برو سمینار برگزار کن یا هر چی…

    یکسری قوانین رو میگه، بعد تو خودت کنشگر می شی، خودت باید در مسیر گام برداری، تجربیات خودت رو کسب کنی، اونوقته که اگه چیزی هم تو مسیر یاد می گیری، تو این سایت یک فضایی فراهم هست که میای مطرح می کنی و با دیگران شریک می شی و برای همین اینقدر ماها تو سایت می مونیم و اموزش ها رو می خریم و کامنت می گذاریم و از مطرح کردن تجربیاتمون لذت می بریم چون ایده های استاد رو اجرا نمی کنیم کههه، قوانین رو با تجربه زیسته خودمون اجرا می کنیم و از مسیر لذت می بریم. ما خودمون افسار زدگیمون رو دستمون می گیریم. استاد هم نمی زنه تو سرمون، سوالی داریم مطرح می کنیم و در یک فضای ازاد پاسخ هامون رو دریافت می کنیم

    و اما این ویدیو رو که دیدم گفتم وای ببین اون ها به این نتیجه رسیدن که فضاهایی رو فراهم کنند که افراد بیان و تجربه خودشون رو داشته باشند، یکی نایستاده بگه ساکت باش، فقط نگاه کن، من اجرا می کنم.

    بلکه تو ازاد هستی، تجربه خودت رو داشته باشی، نقش خودت رو بازی کنی و همین طور که خانم شایسته گفت با دیگران اشنا می شی و موسیقی زیبایی رو با هم می نوازید. اما نه با همه مردم، با کسانی که مثل تو علاقه مند هستند و تا اینجای راه رو اومدند، جرات به خرج دادن و یک ساز دستشون گرفتن و از قضاوت دیگران نترسیدند. این شبیه همینه که تو سایت ما کنار دیگرانی قرار می گیریم که اون ها هم جرات به خرج دادند و یک روش دیگه ای فراتر از روش معمول رو تجربه کردند و حالا با هم یک موسیقی زیبا رو می نوازیم

    خانم شایسته و استاد عزیزم

    دوستان بی نظیرم

    دوستتان دارم

    هفتم شهریور ماه نود و هشت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    بهاری گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    من خدایی دارم که پدرانه و عاشقانه هوای بی پناهی ام را دارد

    به من سخت می گیرد تا سرسخت شوم ، خودم را باور کنم ، و روی پای خودم بایستم .

    گاهی رهایم می کند تا گم شوم و از دور مراقب است تا ببیند چطور مسیر را پیدا می کنم و موفق می شوم و هرکجا که لازم شد دستانم را می گیرد و هدایتم می کند ، بی آنکه حواسم باشد .

    مرا لبه ی پرتگاه می برد تا از ترسِ افتادنم ، پرواز را بلد شوم ، ولی من خودم بارها زمان اوج گرفتنم ، آغوش مهربانش را پشت سرم دیده ام که محتاطانه در تمام شرایطی که ترسیده بودم ، مراقبم بود و هوایم را داشت !

    در تمام لحظاتی که اشک می ریختم و فکر می کردم هیچکس را ندارم ؛ او بود و دلداری ام می داد ،

    او بود و نوازشم می کرد ،

    او بود و برایم اتفاقاتِ خوب می فرستاد تا لبخند بزنم

    و لبخند می زد ، وقتی که پیروز می شدم

    من اما نمی دیدم

    من اما نمی فهمیدم !

    او همیشه بود

    او همیشه هست …

    کسی که یک نگاه مشتاقِ پدرانه اش برای قوی تر شدنم کافیست !

    و من عاشق و سرسپرده ی همان خدایی ام که دارد هر روز و به هر طریقی که شده از من آدمِ بهتری می سازد …

    #نرگسصرافیانطوفان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    بهار رضوی گفته:
    مدت عضویت: 2439 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته راستش من از دید عزت نفس بهش نگاه کردم چون دارم روی دوره عزت نفس کار میکنم خدایا تموم حرفهای جلسه اول عزت نفس استاد رو اینجا ب عینه دیدم انگار تمام موارد برام مرور شد. واقعا داشتم می دیدم چقدر محیط روی عزت نفس ادمها تاثیر داره وقتی شما در هر قسمت از سفرنامه دوربین رو روی ادمها می گیرید کسی قضاوتی نمیکنه ای وای چرا فیلم گرفت نکنه پخش بشه وهزاران اما و اگه بیاد تو ذهنش و… داشتم می دیدم وقتی در جامعه اینچنبن ذهنیتی بخاطر ترس وجود نداشته باشه معلومه این نوع نگاه زیبا ب بچه هاشونم منتقل میشه اونجا چیزی ب اسم ترس از مردم وجود نداره تازه وقتی دوربین میره رو شون بهت لبخندم می زنن چقدر لذت بردم از اینکه هر کسی هر جور دوست داشت پوشیده بوده تو اونجا عزت نفس موج می زد و نتیجه اون عزت نفس توی بچه هایی بود که هر کدام سازی رو دست گرفتن ک دوست داشتن فارغ از حرف مردم شروع ب نواختن کردن و چون عاشقانه انجام شد مردم کلی وایسادن و ازشون فیلم گرفتن خدایا عحب ارامشی پشت این نبودن ترس از قضاوت و حرف مردمه . چقدر لذت داره دیدن مردمی ک هر لحظه محیط باعث شده اونا با خودشون در صلح باشن وقتی دوربین رفت رو اون خانمی که داشت می خورد دیدم چقدر لذت بخشه جایی زندگی کنی بهت اینقدر احترام بزارن که هر جور دوست داری پوششت باشه چون بعنوان یک انسان ازادی تا هر جور دوست داری بپوشی . و از همه مهمتر توی تمام سفرنامه ارامش مردم از بودن در کنار همدیکه چقدر نظرمو جلب کرد و نکته جالبتر استاد همش میگه مواظب ورودی هاتون باشید اینقدر این کشور تمیزه که نیاز نیست زحمت بکشی ورودی بد نکنی تو ذهنت چون خودش تمیزه بنابراین ورودی همیشه مثبته. داشتم فکر میکردم مال اینه استاد هدایت شده ب همچین کشوری چون فرکانس استاد با اونجا مچ شده ، و از همه زیباتر دیدن روی ماه استاده که هر لحظه بهم میگه قوانین رو رعایت کنی میشی این اگر شرایط رو دوست داری رو خودت رو فرکانس هات حساس باش .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    محدثه گفته:
    مدت عضویت: 2646 روز

    به نام خدایی که رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگیست

    سفر به دور آمریکا

    قسمت 46

    استاد با این لباس های آرمی چه قدر زیبا تر شدین…

    چه قدر حیاط جدید آروی سبز و زیبا هست…

    چه روزی بشه امروز قراره کلی زیبایی ببینیم…یه ماجراجویی و گردش حسابی توی downtown خواهد بود…

    in god we trust

    ما به خدا ایمان داریم میدونیم که امروز هر روز مون رو اون مدیریت میکنه و میچینه اتفاقات رو برامون…

    چه قدر این خیابون ها و این برج بی نهایت بلند قشنگه…

    چه قدر تحسین میکنم رانندگی مردم این کشور که اینقدر قانون رو رعایت میکنن…

    چه قدر معماری بنا و ساختمون ها توی این شهر جالب و متفاوت هست…

    چه قدر برخورد اون اقا که شما رو راهنمایی می‌کرد خوب و عالی بود…چه قدر این آدم ها خوب و الهی هستن…

    و استاد رو می‌بینیم توی تصویر که برامون دست تون میده و لبخند میزنه…

    چه قدر این گیتاری که استاد دست گرفتن حرفه ای و به قول خودشون اَلِص هست و برق میزنه و شاینی هست …

    عاشق تونم استاد به خاطر شیطنت و کودک زنده درون شما…چه قدر این روحیه تون قابل تحسین هست…

    چه قدر جالب که همه با هر سنی اومدن و دارن امتحان میکنن نواختن ساز رو…

    جهان ما داره با روی باز داره به همه ی انواع سلایق خوشامد میگه و هر چیزی که ما بهش علاقه داریم میتونه این جهان مون رو رشد بده

    یعنی اصلا نیاز نیست ما بگردیم دنبال اینکه ببینیم چه کاری خاص هست و اونو انجام بدیم بلکه فقط باید دنبال علایق مون بگردیم …به دنبال اجرای علایق مون با خودمون باشیم و در مورد علاقه مون باورهای درست اگه بسازیم قطعا جواب میده برامون

    چه قدر اون دختربچه ای که پشت پیانو مانند نشسته بود …زیبا بود…چه لباس زیبایی به تن داشت..

    خانم شایسته چه قدر تعبیر و توصیف شما از این موزه متفاوت و فراتر از تصور من بود…چه قدر روح شما بزرگ و وسیع هست…

    چه قدر جالب و متفاوت هست این موزه که همه میتونن ساز دلخواه و مورد علاقه شون رو امتحان کنن…

    اجرای این گروه باورنکردنی و زیبا بود…اخه کی باورش میشه اونا تازه همدیگه رو ملاقات کردن…

    چه قدر صدای خواننده جمع شون زیبا بود…

    چه قدر همه چیز سر جای خودش بود…زیبا می نواختن…چه قدر ژست هر کدوم شون که رفته بود توی حس جالب هست….

    موسیقی چه قدر بی نظیره که آدم هایی که تا یک دقیقه ی قبل هیچ شناختی از هم نداشتن رو بهم پیوند میزنه…چه قدر فراتر از هر مرز و محدوده ای هست…خداروشکر موسیقی زبان زنده ی جهانه…

    خداروشکر خدای من به خاطر زیبایی های این فایل..

    16/دی‌ماه/1402

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2638 روز

    به نام خداوندی که آهنگ باد ها را درر میان درختان به گردش در می آورد و موزیک دلنشین طبیعت را خلق میکند.

    سلام و درود

    قسمت 46

    اسم زیر دریایی اومد منم خیلی دوست دارم داخل یه زیر دریایی رو ببینم ..ولی فعلا قراره بریم موزه ی Rock and Roll رو ببینیم..

    موزیک rock and roll یه سبکی از موزیک rock هست که با موزیک کانتری و موزیک های دیگه ترکیب شده و سبک جدید رو به این نام به وجود اورده ..

    جالبه استاد عباس منش دست چپ هستن !!!

    اونایی که دست چپ هستن نیم کره سمت راست مغزشون اکتیوتره و به همین دلیل شهودی تر هستند و از نیروی شهود و الهامات خودشون خوب میتونن استفاده کنن … به نظرم باید با دست چپم تمرین کنم تا نیم کره سمت راست مغزم فعال تر بشه،، در واقع قویتر بشه.

    اینکه اینقدر اعتماد به نفس داشته باشی و هیچی از گیتار ندونی و حتی بلد نباشی چطور گیتار دستت بگیزی ولی جسوز باشی و بزی گیتار رو دستت بگیزی و شزوع کنی به اهنگ زدن !!

    خوبیش اینه که اون تی ویه خیلی قشنگ اموزشت میده که حتی اگر مبتدی هم هستی اینجا میتونی گیتار زدن رو تمرین کنی !!!

    اینکه ادم ها خیلی راحت به موضوع مورد علاقشون میپردازن و درحال یادگیری هستن و نگران حرف مردم نیستن. از بچه ها گرفته تا جوون ها و بزرگتر ها در حال تمرین و لذت بردن هستن …

    داخل اون محیطی که داشتن آهنک میزدن نوشته بود the garage شبیه یه گاراژ درست شده بود و یه طرف درب داشت … البته گروه rock and roll یه اهنگ با همین نام دارن…

    و اون پسر ها چقدر راحت و بدون نگرانی درحال تمرین کردن و موزیک زدن بودن و همه هم داشتن ازز اون ها فیلم میگرفتن و چقدر هم زیبا و هم اهنگ بودن … واقعا اگر باورها درست باشه درمورد کار مورد علاقه میشه خیلی از زندگی لذت برد..

    چقدر این پسر ها هماهنگ بودن واقعا انگاری مدت هاست دارم با هم تمرین میکنن ولی اینکه بتونی همون دفه ی اولی بدون اینکه شناختی نسبت به هم داشته باشی اینجوری هماهنگ باشی و این اهنگ زیبا رو بزنی خودش خیلی خارق العادس.. نشون میده که این افراد با همدیگه همزمان شدن و یه جورایی انگار خدا این همزمانی رو به وجود اورده تا این اهنگ دلنشین خلق بشه و این جمعیت هم با عشق بیان و این موزیک رو ببینن و فیلم بگیرن و لذت ببرن !!

    یه نکته ای رو بگم :

    میدونی خوبی این کامنت منتخب دوستان چیه ؟؟

    من اولش میام کامنت خودم زو مینویسم و به اون متن نگاه نمیکنم بعد که کامنتم رو نوشتم ،، میرم اون متن رو میخونم و بعدش کلی ازش ایده میگیرم بزای اینکه چیزای جدید زو به کامنتم اضافه کنم .. کلی میشه اژ کامنت منتخب درس و ایده گرفت.. وقتی اون کامنت رو میخونم کلییییی جملات زیبای دیگه توی ذهنم میاد و من میگم وااااااووووو بذار بیام اینا رو هم بنویسم !!!

    کلا باید روی خوندن کامنت های دوستانم زمان بیشتری بذارم.. اصلا باورها اینجوری تغییر میکنه … یه کامنت رو میخونی و کلی ازش ایده و درس و نکته دریاقت میکنی و کلی ذهن ادم خلاق تر میشه برای قسمت های بعدی !!

    کلی نکته و درس توی این کامنت ها هست که اصلا ادم بهش توجهی نکرده ولی دوستان خیلی زیز بینانه بهش دقت کردن ..

    با تشکز از موزیک eagles.. hotle california

    کلید قسمت 46

    هم آهنگ

    موفق باشید

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    بهروز گفته:
    مدت عضویت: 2423 روز

    سلام به همگی

    بخصوص استاد عزیز و خانم شایسته.

    فوق العاده بود این فایل و آگاهی های بی نظیرش.

    جالبی ماجرا در این سفر دور آمریکا اینجاست،که هر فایل از این سفر مثل یه بازوی هوشمند و خودکار میره از قفسه های درونمون باورهایی را بیرون میکشه که از ابتدای هستی با ما بودن و در آموزش های قبلی استاد به ما یادآوری شدند و حالا در عمل و حقیقت میبینیم و لمس میکنیم.

    باورها منطقی میشند و ذهنمون جای گریزی براش نمیمونه.

    از همه جالبتر اینجاست که اکثر مواقع بعد از دیدن فایل سفر بعد از چند ساعت کوتاه یا حتی چند دقیقه اتفاقی در همین محیط کنونی مان رخ میده که باز همون باور را تصدیق میکنه.

    درست همونطور که استاد گفتند و میگن.

    اما درباره آگاهی های این فایل باید بگم،اولین یادآوری که سراغم اومد،همون لحظه بود که استاد گیتار را دستشون گرفته بودند،

    یاد کتابتون فوق العاده استاد افتادم

    ((رویاهایی که رویا نیستند))

    خیلی از کسایی که موزه بودند شاید روزی رویاشون دیدن و لمس کردن این سازها و این محیط بوده ولی حالا دیگه این حقیقت براشون قابل لمس هست و معلوم میشه اصلا رویا نبوده،بلکه همان روز که این خواسته درونشون شکل گرفته،همان لحظه این حقیقت شکل گرفته.

    دومین آگاهی ناب که دیدنش منو به وجد میاره

    ((در زمان مناسب و مکان مناسب))

    این چند نفر که هر کدوم از گوشه ی شهر،کشور یا حتی شاید دنیا اومدند!!!!!!

    غیر از این هست که در زمان مناسب در مکان مناسب قرار گرفتند.؟؟؟؟

    وقتی خوب فکر میکنم به یاد میارم که از این دست هماهنگی ها تو زندگی روزمره خودم فراوان تجربه کردن،

    هم از جنبه مثبت و اتفاقات خوبش و هم از جنبه منفی و اتفاقات بد و دردناکش.

    فرکانسی که قالب وجودیمون را فراگرفته خطایی در کارش نیست،ما را درست در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میده.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: